.
#شب_سوم_محرم
شعر روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
تو با سر آمدی پس پیکرت کو؟
عزیز مادرم بال و پرت کو؟
عجب رویی، عجب چشمی، چه مویی
پدر، عمامه ی پیغمبرت کو؟
تو رفتی، رفت معجرها به غارت
نپرس از من عزیزم معجرت کو؟
چرا تنهایی ای بابای زخمی
علیِ اکبرت کو اصغرت کو؟
عمو من را به روی دوش می برد
بگو پس شانه ی آب آورت کو؟
گمانم چون برایم مو نمانده
حیا کردی نگفتی گلْ سرت کو
نمی بینم شبیه قبل اصلا
پدر جان خواهر غم پرورت کو؟
پدر جان موی من در خیمه ها سوخت
تو بابا جان بگو موی سرت کو؟
شنیدم غارتت کردند بابا
عزیز فاطمه انگشترت کو؟
تو که از صورتت چیزی نمانده
پدر جان زخم های حنجرت کو؟
شنیدم یک نفر خنجر کشیده
به جای بوسه های مادرت... کو؟
#وحید_محمدی ✍
#حضرت_رقیه
#سوم_محرم
.
.
#شب_سوم_محرم
شعر روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
با اینکه بی بال و پری داری میایی
در خواب دیدم، بهتری، داری میایی
با چند تایی روسری داری میایی
دور سرت، آخر سری داری میایی
با گریه ام آخر تو را آوردم اینجا
از بین آن تشت طلا آوردم اینجا
از حال و روز من خبر داری، نداری
از من خبر در این سفر داری، نداری
اصلا خبر از این جگر داری، نداری
اصلا ببینم موی سر داری، نداری
هر چند مثل تو سرم آتش گرفته
اما تنور خانه خولی نرفته
دلشوره دارم، رنگ و رویم را ببینی
وضع لبان ذکر گویم را ببینی
این آهن دور گلویم را ببینی
می ترسم این اوضاع مویم را ببینی
موی مرا خار مغیلان شانه کردند
شمر و سنان بین بیابان شانه کردند
اصلا گمان کن دخترت قامت کمان نیست
اصلا گمان کن عمه جانم نیمه جان نیست
اصلا درون قافله شمر و سنان نیست
انگشترت در دست های ساربان نیست
اصلا گمان کن دخترت تنها نبوده
اصلا گمان کن حرمله با ما نبوده
این داغ بی بال و پری گفتن ندارد
این لحظه های آخری گفتن ندارد
این ماجرای روسری گفتن ندارد
این غصه بی معجری گفتن ندارد
اصلا بگو دختر لباس نو به تن داشت
من هم گمان کردم پدر جانم کفن داشت
این روزها من از در و دیوار خوردم
در کوچه خوردم، آه، در بازار خوردم
از بام ها سنگ از سر آزار خوردم
سیلی ز دست زجر بد کردار خوردم
این زجر یک ذره مروت هم ندارد
می خواست عمدا اشک من را دربیارد
یک جای سالم در تمام صورتت نیست
بابا بگو این لخته ها روی لبت چیست
خون از لبان خشک تو بدجور جاریست
ابرو و چشمان و لب و رگ هات خونیست
اصلا چگونه باید این سر را ببوسم
باید دوباره زیر حنجر را ببوسم
#وحید_محمدی ✍
#حضرت_رقیه (س)
#سوم_محرم
.
.
#امام_حسین
السلام علیک یا اباعبدالله
عرض ادب به محضر خوبان سعادت است
مقصود خلقتِ همگان این ارادت است
از مهر و لطف حضرت حق می شود عیان
قصد خدا ز خلق دو عالم محبت است
فرموده مصطفی به کتاب الهی اش
پاداش من به امر نبوت مودت است
مهر و ولای آل علی عهد انبیاست
ایمان همان محبت و دین هم ولایت است
جز بغض دشمنان و محبت به اولیا
راه دگر اگر بروی عین حسرت است
هر کس که پیروی کند از مکتب حسین
قلبش حریم عترت و روحش به جنت است
هر کس نشسته در حرم روضه ی حسین
همواره در بهشت خدا غرق نعمت است
چشم تو چشمه ای ز بهشت الهی است
کوثر همین دو قطره ی جاری ز فطرت است
تا که جهنمی ز گناهان ، شود خموش
اشک عزای داغ حسین آب رحمت است
تسبیح هر ملک نفس عاشقان اوست
حزن و عزا و سوز عزایش عبادت است
آه از برای داغ حسین اسم اعظم است
ناله برای غربت او اوج طاعت است
در روضه های خانگی او نهان ز ما
با گریه های فاطمه آغاز محنت است
یکشنبه ۱۷ تیر ماه ۱۴۰۳
#محمدعلی_شهاب ✍
شب دوم محرم ۱۴۴۶
.
.
#امام_حسین
بیداری دل
از حسین است به عالم همه بیداری دل
کس نیامد بجز از وی پی غمخواری دل
راه او راه حقیقت ، ره او راه خداست
نهضتش نهضت حق ، نهضت بیداری دل
می بَرد تیرگی از قلب گنهکار بیا
می شود پاک ازو رنجش بیماری دل
دل اگر بار فتاده ست مدد گیر ز وی
می کند نام حسین بن علی یاری دل
عزّت هر دو جهان مهر حسین بن علی ست
دور کن با گل مهرش به جهان خواری دل
سعی کن تا که دلت را نبری جای دگر
گر که در راه حسین است وفاداری دل
انعکاس دل تو آینه ی کرب و بلاست
می رود سوی جنان آینه ی جاری دل
می کند ناله و زاری دلم از داغ حسین
فقط از داغ حسین است چنین زاری دل
دل من سرخ ترین واژه ی پرپر شده است
لاله ای نیست درین دشت به گلناری دل
گرچه خون می چکد از چشم پریشان اما
هیچ زخمی نرسیده ست به خونباری دل
دل آئينه اگر بسته به زنگار غم است
«یاسر» از اشک بَرَد ظلمت زنگاری دل
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
.
.
#طلیعه_محرم
حسین جان روحی فداک
دل جز به یاد روی تو خرّم نمی شود
دیده به غیر نام تو پُر نَم نمی شود
چشمان تر ز آتش دوزخ دهد امان
گریه کن ات ز اهل جهنم نمی شود
راه وصال تا به لقای خدا بلی
جز از مسیر روضه فراهم نمی شود
ما را بهشت مجلس روضه است والسلام
طوبی شبیه سایه پرچم نمی شود
#امام_سجاد_ع_مصائب
روضه برپا بود هر جا آب بود
روضههایش ذکر بابا آب بود
مقتل جانسوز آقا آب بود
تشنه لب بود آه اما آب بود
روضهخوانش گاه ظرفی آب شد
گاهگاهی روضهخوان قصاب شد
ماجرای آب، آبش کرده بود
غصهی ارباب، آبش کرده بود
مادری بیتاب، آبش کرده بود
دختری بیخواب، آبش کرده بود
یا خودش بارید دائم یا رباب
روضه میخواندند هر دم با رباب
پیکری را بر زمین پامال دید
شمر را در گودی گودال دید
عمه را بالای تل بیحال دید
لشکری را در پی خلخال دید
هجمهی شمشیرها یادش نرفت
سنگها و تیرها یادش نرفت
او به تن رخت اسارت دیده بود
خیمه را در وقت غارت دیده بود
از سنان خیلی جسارت دیده بود
از حرامیها شرارت دیده بود
آتش بی داد دنیا را گرفت
شمر آمد راهِ زنها را گرفت
عمه را با دست بسته میزدند
با همان نیزه شکسته میزدند
بچهها را دسته دسته میزدند
میشدند آنقدر خسته... میزدند
تازیانه جای طفلان خورده بود
زین جهت خیلی به زینب برده بود
با تنش زنجیرها درگیر بود
در غل و زنجیر امّا شیر بود
از نگاه حرمله دلگیر بود
او جوان بود آه امّا پیر بود
ماجرای شام، پشتش را شکست
غصههای، شام پشتش را شکست
کوچههای شام پیرش کرده بود
شهر و بار عام، پیرش کرده بود
سنگ روی بام، پیرش کرده بود
طعنه و دشنام، پیرش کرده بود
بی هوا عمامهاش آتش گرفت
مثل زهرا جامهاش آتش گرفت
درد و رنج و غصهی بسیار دید
از زبان شامیان آزار دید
خواهرانش را سر بازار دید
عمه را در معرض انظار دید
بزم مِی بود و سر و طشتی طلا
خیزران بود و عزیز مصطفی
نیزه بازی با سرش هم جای خود
بوریا و پیکرش هم جای خود
دست بی انگشترش هم جای خود
ماجرای خواهرش هم جای خود
خاک را همسایهی افلاک کرد
خواهرش را در خرابه خاک کرد
✍ #وحید_محمدی
.
#امام_عسکری_زمینه
منم گدای تو، سرم فدای تو
دلم هواییه، توو سامرای تو
چشام بهاریه، توو روضه ی عزات
دلم حسینیه، به برکت نگات
سرم رو پای ولایت تو می ذارم
زیارت اربعینمو از تو دارم
منم ایشالا زمینه ساز ظهورم
دعا کن آقا گره نیفته به کارم
یا ابالمهدی ادرکنی
تو هم مث حسن، کریمی از قدیم
ردم نمی کنی، به خاطر بدیم
سرم بلنده تا، گدای مهدی ام
به برکت دعات، برای مهدی ام
تا عمری باشه از عشق مهدی می خونم
تا آخرین لحظه هم فدائیش می مونم
ایشالا اون روزی که میاد پای کعبه
تو لشکر نوکرای صاحب زمونم
یا ابالمهدی ادرکنی
#وحید_محمدی ✍
#شهادت_امام_عسکری
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
عصر هر جمعهی دلگیر، تو را میخواند
دم به دم کوچهی تقدیر تو را میخواند
مادری چشم به راه است بیایی از راه
کنج خانه پدری پیر تو را میخواند
ندبهها اشک شد و از تو نیامد خبری
قطرهی اشکِ سرازیر تو را میخواند
عالمی منتظر جلوهی مولایی توست
هر نفس قبضهی شمشیر تو را میخواند
ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید
صبح و شب عرصهی تدبیر تو را میخواند
یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو
دل واماندهی ما دیر تو را میخواند
مادری پشتِ در خانه صدایت میکرد
مادری خسته، زمینگیر، تو را میخواند
دارد از حنجرهای خشک صدا میآید
دختری در غل و زنجیر تو را میخواند
از همان ساعت سه، ساعت سر، ساعت حزن
عصر هر جمعهی دلگیر تو را میخواند
✍ #وحید_محمدی
513_56716734681633.mp3
19.57M
#مدح_حضرت_زهرا_س......
وقتی هوای روضه ما باز مادری است
حال و هوای گریه ما جور دیگری است
وقتی که مادر همه ماست فاطمه
حسی که بین ماست، همانا برادری است
مداح و روضه خوان و سخنران و چای ریز
کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری است
شاهان روزگار به ما غبطه می خورند
این نوکری خودش به خدا عین سروری است
این اشک ها نشان دل بی قرار ماست
عالم بداند اینکه دل شیعه مادری است
زهراست آن که وصف شکوهش نگفتنی است
زهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبری است
زهراست آن که ام ابیهای احمد است
زهراست مادر همه ما، چه مادری است
زهراست آن که شیعه به او کرده اقتدا
از لطف فاطمه است، اگر شیعه حیدری است
زهراست آنکه در ره حیدر خمیده شد
بگذاشت سر به پای ولایت ... شهیده شد
#وحید_محمدی
513_56716734681633.mp3
19.57M
#مناجات_مدح_حضرت_زهرا_س
وقتی هوای روضه ما باز مادری است
حال و هوای گریه ما جور دیگری است
وقتی که مادر همه ماست فاطمه
حسی که بین ماست، همانا برادری است
مداح و روضه خوان و سخنران و چای ریز
کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری است
شاهان روزگار به ما غبطه می خورند
این نوکری خودش به خدا عین سروری است
این اشک ها نشان دل بی قرار ماست
عالم بداند اینکه دل شیعه مادری است
زهراست آن که وصف شکوهش نگفتنی است
زهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبری است
زهراست آن که ام ابیهای احمد است
زهراست مادر همه ما، چه مادری است
زهراست آن که شیعه به او کرده اقتدا
از لطف فاطمه است، اگر شیعه حیدری است
زهراست آنکه در ره حیدر خمیده شد
بگذاشت سر به پای ولایت ... شهیده شد
#وحید_محمدی
زمزمه
توو کوچه ها زخمم نمک خورده
انگشتر خلقت ترک خورده
درد منو هیچ کس نمی فهمه
زهرام جلو چشمام کتک خورده
دستامو از دستت جدا کردن
توو شعله دنبال تو می گردم
جوری زد و جوری زمین خوردی
سنگینی دستاشو حس کردم
دار و ندار زندگیم -
چیزی بگو حرفی بزن
خاکی میشه باز چادرت -
هر شب توو کابوسِ حسن
زهرای من زهرای من ۴
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
امشب به رنگ فصل خزان گریه میکنیم
همناله با زمین و زمان گریه میکنیم
هر چند گفتهاند که آرام گریه کن
اما بلند و ضجهزنان گریه میکنیم
امشب که خانهی دلمان غم گرفته است
مانند ابرهای روان گریه میکنیم
همپای کوچههای مدینه نشستهایم
با روضههای تازهجوان گریه میکنیم
تازه جوان و قد کمانی تعجب است
از غصههای قد کمان گریه میکنیم
داریم پای روضهیتان پیر میشویم
اما هنوز از غمتان گریه میکنیم
این خانهی غمیست پر از غربت بقیع
از داغ قبرهای نهان گریه میکنیم
آری دوباره بر سر سفره نشستهایم
امشب برای مادرمان گریه میکنیم
✍ #وحيد_محمدی
.
#واحد_امام_حسین
#واحد شلاقی
ما با تو
پیمان خون بستیم ای حسین
حسین ای حسین
تا پای
جان پای تو هستیم ای حسین
حسین ای حسین
اگر سر بخواهی، فدا خواهم کرد
سرم را به راهی، فدا خواهم کرد
که آغازش، من الله است
و هم سیرش، الی الله است
و پایانش، اباعبدالله است
آغاز و پایان نوکرها یا حسین
ای دین و ایمان نوکرها یا حسین
انا لله، انا لاباعبدالله
ـــــــــــــــــــــــــــــ
می مانیم
در پای این پرچم ای حسین
حسین ای حسین
می خوانیم
با عشاقت هر دم ای حسین
حسین ای حسین
بدون تو دنیا، جهنم میشد
و این زندگی بی، محرم میشد
تو خود نوری، مِن اللهی
تو خود سیر، الی اللهی
تو آقای، اباعبداللهی
ای سرّ مستور عاشورا یا حسین
ای وتر موتور عاشورا یا حسین
انا لله، انا لاباعبدالله
#وحید_محمدی ✍
#واحد_تند
#امام_حسین_واحد
4_5974142570631009674 1.mp3
936.5K
#⃣ #زمینه
#⃣ #سبک_حضرت_ام_البنين
✅ بند اول
سفره دار روضه ها، ام البنین
روضه خون کربلا، ام البنین
ذکر شنبه هامه یا، ام البنین
مادر همه امام حسینیا، ام البنین
امید خونه مادره پس تو
امیدِ خونه ی ابالفضلی
اسم تو تا همیشه حک میشه
رو هر نشونه ی ابالفضلی
فقط تویی که توو بنی هاشم
شونه به شونه ی ابالفضلی
مادر سه ستاره، مادر یک ماه
همسر اسدالله، یار وجه الله
گفته دختر زهرا، به تو یا اماه
ام البنین
✅ بند دوم
ای عزیز فاطمه، ام البنین
ای علیمه عالمه، ام البنین
باب حاجت همه، ام البنین
قسمت میدم به شاه علقمه، ام البنین
رو سر نوکرات بکش امشب
دست گره گشاتو بی بی جان
خرج حسین و غربتش کردی
تموم گریه هاتو بی بی جان
ایشالا اربعین می بینم باز
سفره ی کربلاتو بی بی جان
مادر علی اکبر، مادر عباس
مهربونِ رقیه، مادر احساس
پرچم ادب تو، تا ابد بالاس
مادر سه ستاره، مادر یک ماه
همسر اسدالله، یار وجه الله
گفته دختر زهرا، به تو یا اماه
ام البنین
✍ #وحید_محمدی
#امام_هادی_زمینه
توو هر گرفتاری، تو غصه و شادی
پشت و پناه دل منی، یا ایها الهادی
تو نور توحید، هر قلب آبادی
حب علی و آل علی، رو یادمون دادی
کلام نافذت چه بی نظیره
توو خط به خط جامعه کبیره
مشخصه که راه حق کدومه
مشخصه فقط علی امیره
پای درس تو، حیدری شدم
مفتخر به این، نوکری شدم
ایها النقی یا مولا۳ ادرکنی
امشب سر سفره ات، هرکس گدا میشه
امشب گره های همه با، دست تو وا میشه
بیچاره اونا که، از تو جدا هستن
ای خوش به حالِ اونایی که، توو سامرا هستن
همیشه رزق زائراتو دادی
جواب رد به نوکرات ندادی
تو هم شبیه پدرت کریمی
تو هم شبیه پدرت جوادی
ای پناهِ این، روزگارِ من
دستمو بگیر، یا ابالحسن
ایها النقی یا مولا۳ ادرکنی
از هُرم آه تو، زهرا دلش خونه
مقتل شده قاتل دلم، روضه فراوونه
این بی حیاها کم، قلبت رو نشکستن
اسمت علی بودْ مثه علی، دست تو رو بستن
جای امام توو مجلسه شرابه؟
خدا می دونه فکرشم عذابه
گریز روضه های غربت تو
به زینب و رقیه و ربابه
میره کربلا، روضه ها چه زود
باز خدا رو شکر، خیزران نبود
ای غریب حسین یا مولا۳ یا مولا
#وحید_محمدی
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_هفتم
پای این سفره به پایت چقدر افتادیم
ما از آن روز که در بند توأیم آزادیم
ما همه گوشهنشینانِ خرابات توأیم
از غمت خانه خرابیم، ولی آبادیم
ما محال است که از عشق تو دلسرد شویم
ما ندیدیم تو را، باز به تو دل دادیم
از تو جز خوبیِ بسیار ندیدیم حسین
خودمانیم ولی ما که پُر از ایرادیم!
ارث اجدادیِ ما نوکریِ این خانهست
تا ابد جیرهخورِ خیرِ همان اجدادیم
یادی از ما بکنی یا نکنی، حرفی نیست
ما به این نوکرِ دربارِ توبودن شادیم
پُشت ما که همهجوره به تو گرم است حسین
ما بدهکار شما در همهی ابعادیم
جز همین اشک نداریم برایت چیزی
با همین گریه به غمهای تو، از عُبّادیم
به خدا نام تو هم دیدهی ما را تَر کرد
مادرت خواست که در گریه به تو استادیم
تا ابد گریهی آرام حرام است به ما
سالیانیست که در روضه پُر از فریادیم
::
آب خوردیم به یاد جگر سوختهات
یادِ خشکیِ لبِ اصغرِ تو افتادیم
حرمله خیر نبیند که تو را حیران کرد
بیش از آن تیر و کمان، دلخور از آن صیادیم...
✍ #وحید_محمدی
.
#زمینه
#امام_حسین علیه السلام
من سرم بلنده، تا تویی امیرم
با تو پادشاهم، بی تو من فقیرم
روزی همه خونوادمو از خودت میگیرم
برکت خونه و زندگیم، یا حسین یا حسین
نمک سفره ی بندگیم، یا حسین یا حسین
توو غمام دستتو رو سرم حس کردم
تربت کربلای تو شد همدردم
من که توو روضه هات زندگیم سر میشه
بایدم بعدِ مرگ روو به تو برگردم
یا حسین ۳ آقا جان
زندگی قشنگه، زیر پرچم تو
زنده شد دلامون، توو محرم تو
زنده می کنه عالمو یه روز اسم اعظم تو
دلیل گریه ی هر شبم، یا حسین یا حسین
ذکر همیشه ی روو لبم، یا حسین یا حسین
سیدی یا حسین یا حیات القلوب
پای این روضه ها حالمون میشه خوب
آخرین لحظه ی زندگیم باشه کاش
کربلا، اربعین، دم دمای غروب
یا حسین ۳ آقا جان
تا خود خدا این، روضه خط سِیره
حجتش حبیبه، شاهدش زهیره
هر کی پای تو عمرشو بده عاقبت به خیره
می دونی دل نمیدم به غیر، یا حسین یا حسین
با تو میشم عاقبت به خیر، یا حسین یا حسین
پای کار تو من میگذرم از جونم
تا نفس می کشم به شما مدیونم
مادرت فاطمه میگه باز ای جانم
هر دفه اسمتو زیر لب می خونم
یا حسین ۳ آقا جان
#وحید_محمدی ✍
#مجتبی_نامور 🎤
#زمینه_امام_حسین