eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
253 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
شب های هجر را گذراندیم و زنده ایم ما را به سخت جانی خود، این گمان نبود کشکول شیخ بهایی، ص 123 @Arshiv_Gholam
علامه جعفری: بخندیم، أمّا سرمایه خنده مان، گریه دیگران نباشد. کشکول شیخ بهایی، ص 123 @Arshiv_Gholam
ابروی تو، ماه عالم آرای همه وصل تو، شب و روز تمنای همه گر با دگران، به ز منی، وای به من ور با همه کس همچو منی، وای همه کشکول شیخ بهایی، ص 127 @Arshiv_Gholam
"فضيلت ماه رمضان" درباره فضيلت اين ماه و گستردگى رحمت خدا در آن مطالب بسيار زياد و فوايد فراوانى در روايات آمده است _البته براى كسانى كه اهل درك و شعور باشند_ از قبيل: 1⃣ خداوند در ماه رمضان موقع افطار هفتاد ميليون نفر را كه همگى سزاوار آتش شده اند، از آتش آزاد مى كند. و به اندازه تمام افرادى كه در ماه رمضان آزاد نموده، در شب آخر آن آزاد مى كند. 2⃣ در شب اوّل ماه رمضان خداوند هر كدام از مخلوقات خود را كه بخواهد مى بخشد. در شب بعد اين عدّه را دو برابر مى نمايد. و در شب بعد دو برابر تعداد تمام افراد شب هاى قبل را از آتش آزاد مى كند. (و به همين ترتيب) تا شب آخر ماه رمضان كه در اين شب تعداد تمام كسانى را كه در اين ماه آزاد نموده است دو برابر مى نمايد. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، فضیلت ماه رمضان، ص 104 @Arshiv_Gholam
"شرايط روزه صحيح" در روايات آمده است: 🔅غيبت، دروغ، نگاه (حرام) پى در پى، دشنام دادن و ظلم _كم باشد يا زياد_ باعث باطل شدن روزه مى شود؛ و روزه، فقط خوددارى از خوردنى و آشاميدنى نيست؛ هنگام روزه گوش، چشم، زبان، فرج و شكمت نيز بايد روزه بگيرند. دست و پايت را نگهدار و بسيار سكوت كن مگر از خير. و با نوكرت رفق و مدارا نما. هنگام روزه بايد گوش و چشم تو نيز از حرام و زشتى روزه بگيرد. از جدال و آزار رساندن به نوكر خوددارى كن و وقار روزه را داشته باش و روزى كه روزه اى با روزى كه روزه نيستى بايد با هم فرق داشته باشند. رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) فرمودند: ♦️آسانترين چيزى كه خداوند در روزه بر روزه دار واجب نموده، خوددارى از خوردنى و آشاميدنى است. 🔹فقها به صحّت روزه بعضى از آن ها فتوا داده اند. 🔻جمع بين روايات بالا با روايتى كه از رسول اكرم (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) وارد شده و سخن فقها به اين است كه بگوييم منظور از صحّت در أحاديث فوق اين است كه چنين روزه اى مورد قبول خداوند است كه بگوييم منظور از صحّت در كلام فقها اين است كه چنين روزه اى قضاى آن را ساقط مى كند. 🔰خلاصه اين كه روزه صحيح و كاملى كه خدا براى كامل نمودن روزه دار مقرّر فرموده است، قطعاً روزه اى است كه شامل خوددارى اعضاى بدن از گناه مى باشد؛ و روزه كامل تر اين است كه علاوه بر آن، قلب را از ياد غير خدا بازداشته و از هر چه غير اوست روزه بگيرد. ⚠️و هنگامى كه انسان ماهيت روزه، درجات و فلسفه تشريع آن را فهميد، ناچار بايد از هر گناه و حرامى، به خاطر قبول روزه اش خوددارى كند. و إلّا مسئول بوده و به خاطر اين كه اعضاى بدنش روزه نگرفته اند، مجازات مى شود، و ساقط شدن قضاى روزه به اين معنا نيست كه انسان را در روز قيامت از مجازات نجات دهد. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، شرایط روزه صحیح، ص 103 و 104 @Arshiv_Gholam
حتى اگر نبخشد، این چشم تر می ارزد این دور هم نشینى، وقت سحر می ارزد جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست هروقت می نشیند در پشت در می ارزد گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند پیش کریم خیلى خون جگر می ارزد من که توقّع قرب از هیچ کس ندارم أصلاً همین که هستم این دور و بر می ارزد چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند پس گم شدن براى مهر پدر می ارزد هر طور می پسندى بشکن دل گدا را هرچه شکسته تر شد دل بیشتر می ارزد فرموده اند روزه یعنى على، یقیناً کار علیست واللّه روزه اگر می ارزد چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز ریگ نجف به قدر صد کوه زر می ارزد یک یاعلى به جاى العفو پاکمان کرد این یاعلى براى ما آنقدر می ارزد هر چه خراب کردم دیدم درست کردى ویرانه بودن من از این نظر می ارزد گر تو نمی پسندى تغییر ده قضا را از کوى نیک نامان یک آن گذر می ارزد حداقل به کار حسین که می آییم این بار را ضرر کن، ما را بخر می ارزد "علی اکبر لطیفیان" @Arshiv_Gholam
ابن الکریمم و پسرِ شاهِ بی حرم از خیمه آمدم به تماشایِ دلبرم من از تبارِ شیرِ جمل هستم ای سپاه ده ساله ام ولی ز رگ و خونِ حیدرم خالی کنید دورِ بزرگِ قبیله را تعظیم کن سپاه، به این شاهِ محترم خونِ حسن میانِ رگم موج می زند گردن زده ز أزرقِ شامی برادرم از خیمه پابرهنه دویدم به قتلگاه افتاده شاه رویِ زمین در برابرم تا استخوانِ بازوی من بی هوا شکست بی اختیار ناله زدم وای مادرم تا آمدم بغل کُنمت حرمله رسید پاشیده شد به ضربه یک تیر، حنجرم ممزوج شد حسین وحسن زیرِ ضربه ها این جا به بعد روضه بخوانم من از شما باجانِ فاطمه که چنین تا نمی کنند جان دادنِ غریب تماشا نمی کنند زهرا نشسته گوشه گودالِ قتلگاه باحالِ مادر از چه مدارا نمی کنند خالی کنید دورِ عمویِ غریب من دورِ کسی که هلهله بر پا نمی کنند یابن الدّعی مکن همه جا نیزه را فرو پهنایِ نیزه را به گلو جا نمی کنند بردار پایِ نحس خود از رویِ صورتش این گونه بغضِ سینه خود وا نمی کنند در پیشِ چشم عمّه رها کن محاسنش شیب الخضیب را همه معنا نمی کنند در بین دنده ها مَشِکَن چوبِ نیزه را از بهرِ جایزه به تن امضا نمی کنند آقایِ عالم است برهنه نکن تنش بر بُردنِ لباس تَقَلّا نمی کنند "قاسم نعمتی" @Arshiv_Gholam
"عظمت دعاهاى معصومين" 🔵اگر عالمى بخواهد مقدارى از عظمت دعاهاى آنان را بفهمد، بايد، بدون اقتباس از دعاها و مناجات هاى آنان، دعا يا مناجاتى را تهيّه و آن را با آنچه از آنان رسيده مقايسه كند؛ تا ببيند تفاوت از كجا تا به كجاست؟ 🔴و كسى كه ذرّه اى از معرفت نفس را داشته و در درياى دعا و مناجات آن فرو رود، فراوانى معارف و حدّ اعجازش را در آن تصديق مى كند. ⚫️و من محتاج و نادان جزء كوچكى از معارفى را كه در ادعيه و مناجات ها بيان شده در روايات و حتّى خطبه هاى آنان نيافته ام، مگر آن دسته از آن ها كه در خطاب به خدا بوده و در مقام توحيد، تسبيح و حمد او باشد. و فكر مى كنم به اين جهت باشد كه روايات سخن گفتن با مردم است ولى دعا و مناجات سخن گفتن با خداوند بزرگ است و علومى كه از سخن گفتن با عالم آشكار مى شود از سخن گفتن با نادان پيدا نخواهد شد. ⚪️و خلاصه، ادعيه اى كه از آن ها (عليهم السّلام) به ما رسيده، گويا جواب قرآن است؛ به عبارت ديگر گويا آن دعاها قرآنى مرفوع و بالا رفته، در جواب قرآن نازل است؛ و قرآن كلام پروردگار متعال و مناجات او با بنده و رسولش (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)، و ادعيه كلام و مناجات رسول و اولياى او با خداى بزرگ است و به جز عدّه خيلى محدودى حقيقت اين مطلب را نمى فهمند. 🔘ادعيه نعمت بزرگى است كه از أئمّه دين (عليهم السّلام) به ما رسيده و به همين نيز منّت زيادى بر ما دارند، كه شاكرين نمى توانند شكر آن را به جا آورند. و يكى از راه هاى شكر آن، اين است كه آن را ضايع نكرده بلكه با ايجاد شرايط در دعا و مناجات كمال استفاده را از آن ببرند. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، عظمت دعاهای معصومین، ص 109 @Arshiv_Gholam
"تدّبر در قرآن" 💎خداى متعال مى فرمايد "أفلا يتدبّرون القرآن أم على قلوب أقفالها" چرا در قرآن انديشه نمى كنند يا بر دل هايشان قفل هايى است؟ 💡كسى كه در قرآن تدبّر و انديشه مى كند بايد به اندازه تدبّرش معنى كلام و بزرگى آن و عظمت گوينده را فهميده، و در هنگام قرائت با حضور قلب بوده و در آن انديشه نمايد منظور از كلام را بفهمد و موانع فهم را از بين ببرد تا آنگاه انديشه و درك او بيشتر شده و به عوالم زيبا و مقامات بالايى برسد. رعايت بعضى از امور مذكور لازم بوده و رعايت بعضى از آن ها واجب نيست، گر چه خيلى مفيد و سودمند است. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، تدبّر در قرآن، ص 109 و 110 @Arshiv_Gholam
"فهم معناى قرآن" ✅منظور از فهميدن معناى كلام خدا اين است كه اجمالاً بداند كه كنه قرآن از انوار خدا بوده و در عالم ها مظاهرى دارد كه اين مظاهر نيز تأثيراتى دارد. در عوالم آخرت صورتى مانند صورت پيامبران، فرشتگان و بندگان صالح خدا داشته، در اين شكل سخن گفته، در پيشگاه خداوند شفاعت كرده و شفاعت او قبول مى شود و شافعى است پذيرفته شده و راستگويى است كه تصديق شده است. در حقيقت جلوه اى از جلوه هاى خداى بزرگ است. 🔰مطالبى كه درباره قرآن گفتيم همگى برگرفته از روايات اهل بيت (عليهم السّلام) بود كسانى كه متولّى قرآن بوده و از آن جدا نمى شوند. هر چيزى در قرآن بيان شده، و دانش آنچه بوده و خواهد بود، در آن است و نورى است كه خداوند به وسيله آن كسانى را كه پيرو خوشنودي اش باشند به راه هاى سلامتى راهنمايى نموده، و با اذن خود آنان را از تاريكي ها خارج و به راه راست هدايت مى كند حتّى حقيقت آن در بعضى عوالم با حقيقت رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) و جانشينان پاك او يكى است. چنانچه اين فرمايش اميرالمؤ منين (عليه السّلام) "انا القرآنُ النّاطق" من قرآن ناطق هستم. از اين مطلب پرده بر مى دارد. 💠تمام كلام اين كه قرآن حقيقتی دارد و حقيقت او به گونه اى است كه اين علوم به كنه شناخت آن نمى رسد. و او چنان است كه خداى متعال فرموده است "جز دست پاكان به آن نمى رسد". درك حقيقت قرآن ملازم با شناخت عظمت آن و شناخت عظمت آن ملازم با درك عظمت گوينده آن است؛ بنابراين كسى كه آن را بدين گونه شناخت، بايد هنگام تلاوت آن حضور قلب داشته و هنگام قرائت، سعى كند در آن تدبّر كرده و سعى كند منظور سخن، اشارات و نكات قرآن را بفهمد. و بدين ترتيب به علم مبدأ و معاد _كه همان علم به خدا، فرشتگان، كتاب هاى او و روز قيامت و شناخت حقيقت أشياء مى باشد_ كه در قرآن هست دست يابد. از أميرالمؤمنين (عليه السّلام) روايت شده است كه فرمودند "اسرارى كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) با من در ميان مى گذاشت از مردم نمى پوشاندم و فقط در جايى آن را كتمان مى كردم كه كسى كه توان فهم كتاب خدا را داشته باشد نمى يافتم". "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، فهم معنای قرآن، ص 110 @Arshiv_Gholam
monajat 5.mp3
6.03M
🎙فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی🎙 🕯 بخشی از مناجات شب پنجم ماه رمضان ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam
Agha (1).mp3
841.5K
🎙زندگی فاطمی🎙 💠 حضرت زهرا (سلام اللّه علیها)، أسوه ای برای یک زندگی سالم و الهی 🔴 نائب المهدی امام خامنه ای (حفظه اللّه) @Arshiv_Gholam
Abbasi (1).mp3
3.43M
🎙اختلاف سنّ دختر و پسر برای ازدواج🎙 💠 ملاک، فهم مشترک از زندگی 🔴 استاد عبّاسی ولدی @Arshiv_Gholam
"موانع فهم قرآن" به هر صورت لازم است كسى كه مى خواهد قرآن را بفهمد موانع فهم را از بين ببرد و إلّا آنگونه كه بايد، نمى تواند از قرآن استفاده كند و حتّى گاهى به عوض سود، زيان مى بيند. موانعى از قبيل: 1⃣ تقيّد به اداى دقيق حروف از مخارج آن و رعايت دقيق قواعد تجويد. اين مطلب از تدبّر در آيه جلوگيرى كرده و مانع فهميدن قرآن مى شود. 2⃣ يكى از صفات و اخلاق رذيله سبب مى شود كه قلب نتواند معانى قرآن را بفهمد، چنانچه مفاد بعضى از آيات نيز همين است؛ مانند: "و خدا اينچنين بر دل هر منكر ستمكارى مهر بدبختى مى زند. و به جز كسانى كه دائم رو به درگاه خدا دارند، كسى آن را نمى فهمد". اين صفات باعث كدورت قلب شده و مانع فهميدن حقيقت اشياء مى شود، مانند آينه اى كه زنگار گرفته و شكل ها را به خوبى منعكس نمى كند. 3⃣ اعتقاد به مطلبى باطل و درست پنداشتن آن و اعتقاد به اين كه خلاف آن كفر يا گمراهى مى باشد، نيز از موانع فهم است. زيرا قبل از اين كه قلب بتواند حق را ببيند و با آن روشن بشود، آن را كفر پنداشته و آن را توجيه و تأويل مى كند. و تا زمانى كه چنين تعصّب باطلى در شخص باشد، هيچ گاه توانايى رسيدن به حق را نخواهد داشت. 4⃣ هنگام تفسير آيه تفسير ظاهر و آشكارى را ببيند و خيال كند تمامى مراد آيه همين است و برداشتى غير از اين، تفسير به رأى و حرام مى باشد. 🔰 زمانى كه خواننده قرآن حقيقت و بزرگى قرآن را دريافت، بايد در آيات او تدبّر كند و وقتى تدبّر كرده و موانع فهم را از سر راه برداشته و در صدد فهميدن آن بر آمد، طبيعتاً منظور خدا در كلامش براى او، آشكار مى شود. (البته به مقدار ايمان خود) و آنگاه كه از اين آبشخور جامى نوشيد، مست مى شود. و زمانى كه از جلوه هاى معارف الهى مست شده، قلب او از آيات مختلف، كه هر كدام أثر مخصوصى دارند، تأثير پذيرفته و با هر معنايى حال و سرورى براى او پيدا مى شود. به اين دليل كه نگرش او به هر آيه به گونه اى است كه گويا خود مخاطب آن آيه بوده، يا براى او نازل شده و اين آيه فقط براى اوست. آنگاه حالت غم يا خوشحالى، ترس يا اميدوارى، توكّل يا خوشنودى يا يكتا دانستن خدا به او دست داده و سپس به حسب حالى كه از تأثيرات قرآن پيدا كرده، با پناه بردن و استعمار، اعتراف و توبه، دعا و شكر، تسبيح و حمد نمودن و با گفتن "لا إله إلّا اللّه" يا "اللّه أكبر" به آيات جواب مى دهد. ☑️ زمانى كه ترس او را فرا گيرد، فكر مى كند كه از تمام خيرات و سعادت هايى كه در آيات، براى بندگان صالح خدا آمده محروم شده است. و در اين حال براى رفع بدبختى خود به پرودگارش پناه مى برد. و هنگامى كه اميدوار شد، آرزوى رسيدن به مقامات بالاى كاملين، عارفين و مقرّبين را مى ناميد و از خدا مى خواهد او را نيز از آنان بگرداند. و هنگامى كه اين تأثيرات براى او كامل شد، با بركات وحى و عطاياى خداوند، يقيناً ترقّى كرده تا جايى كه گويا خدا را مى بيند كه با او سخن گفته و او را مخاطب قرار داده است و گويا با دل مى بيند كه خداوند با الطافش به او خطاب و با نعمت بخشيدن و نيكى كردن با او مناجات مى كند، و در اين صورت حال تعظيم، گوش فرا دادن، فهميدن و حيا در او پيدا مى شود. ♦️ اگر موفّق شد شكر اين نعمت را آن طور كه سزاوار است، به جا آورد و با اين عطيّه إلهى آن طور كه بايد، رو به رو شد، خداوند مقام بهتر و بالاترى به او عنايت مى فرمايد، به گونه اى كه گوينده را در سخنش و صفات او را در كلماتش مى بيند، چنانچه امام صادق (عليه السّلام) بنابر روايتى در توحيد صدوق مى فرمايد: "خداوند در كلامش براى بندگانش آشكار مى شود، ولى آن ها نمى بينند". در اين حال او فقط متوجّه گوينده است و به خود يا قرائتش يا چيزهاى ديگر أبداً توجّهى ندارد. 🕯 خداوند به حقّ اين مقام، اين مقام را به ما و جميع مؤمنين عنايت فرمايد. و به حقّ اولياى مقرّب و دوستان سعادتمندش _كه درود خدا بر همه آنان باد_ اين نعمت و حال را نصيب ما نيز بنمايد. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، موانع فهم قرآن، ص 113 و 114 @Arshiv_Gholam
"شرايط دعا" چند شرط از شرايط دعا از اين تعريف بر مى آيد كه ابتدا آن ها را برشمرده و سپس ساير شرايط را كه در روايات آمده است به دنبال آن ها ذكر مى كنيم: 1⃣ حضور قلب. با توجّه به اين كه دعا عبارت است از خواستن و خواستن امرى باطنى است، نتيجه مى گيريم كه دعاى بدون حضور قلب، دعا نيست. 2⃣ خضوع و فروتنى. 3⃣ اميدوارى. چون خواستن بدون اميدوارى تحقّق نمى يابد، اميدوارى نيز از شرايط دعاست. 4⃣ شناخت خدا و اعتقاد به قدرت او و علم او به نياز. زيرا اميدوارى كه يكى از شرايط دعا مى باشد در صورتى تحقّق مى يابد كه دعاكننده خداوند را شناخته و علم و قدرت او را نسبت به خواسته خود باور داشته باشد. 🔻لازم به ذكر است درجه اى از خضوع در مقابل بعضى از بزرگان خضوع محسوب مى شود در حالى كه همين درجه از خضوع در مقابل كسى كه بزرگى بيشترى داشته باشد خضوع نيست. و خداوند متعال بزرگتر از هر بزرگى است و حتّى دعاى به درگاه او بدون اجازه او مخالف خضوع در مقابل اوست. و خداوند نه تنها اجازه داده بلكه با اين آيه از ما خواسته است "و هنگامى كه بندگانم از تو درباره من سوال كنند، (بگو) من نزديك بوده و دعاى دعاكنندگانى كه مرا بخوانند، اجابت مى كنم؛ پس به من روى آورده و به من اعتماد نمايند". 🔻مطلب ديگر اين كه خواستن حقيقى كه در تعريف دعا آمده بود به وجود نمى آيد مگر هنگام درخواست خير واقعى. و بنده خير و شرّ خود را تشخيص نمى دهد چنانچه خداى متعال مى فرمايد "و انسان با دعاى خيرش، شرّ را مى خواهد". گرچه خير واقعى كه هيچ گونه شرّى در آن نباشد منحصر در نزديكى و رضايت اوست. در مصباح الشّريعه آمده است "دعا يعنى در حالى كه انديشه ات غرق در مشاهده پروردگار بوده و اختيار را از كف داده و تمام امور ظاهرى و باطنى خود را به پروردگار تسليم و واگذار كرده اى، با تمام أعضاء و جوارح حاجت خود را از خداوند بخواهى. بنابراين لازم است دعا كننده توجّه كند، كه دعاى او خير باشد و از خدا چيزى نخواهد كه شر بوده و به ضررش باشد. و هنگامى كه آثار اجابت را نديد از اجابت مأيوس نشود. چون ممكن است چيزى را كه در دعايش خواسته به زيان او بوده و خداوند با عدم اجابت دعاى او خير او را برايش پيش آورد. و نبايد به خدايى كه صادقانه وعده اجابت داده بدگمان شود. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، شرایط دعا، ص 115 و 116 @Arshiv_Gholam
تو مي شوي مسيح كه بيمار نيستم ديگر از اين به بعد گرفتار نيستم از نان دست رنج خودم لقمه مي خورم شغلم "گدايي" است نه بيكار نيستم با هر گدا كريم شدن، عادت شماست ورنه من از شما كه طلبكار نيستم هست من از گدا شدنم آب مي خورد وقتي فقير نيستم انگار نيستم ديدي اگر كبوتر ديوار تو شدم بالم شكسته بود نه سربار نيستم! از اين به بعد قول بده عاشقم كني با من كه باشد عشق نگهدار نيستم حالا اگر كلاف به دست آمدم فقط بازار گرمي است خريدار نيستم از چه جواب نامه ي ما را نمي دهي چندين شب است! از تو خبر دار نيستم گاهي براي آمدنت گريه مي كنم آنقدر هم به جان تو بي عار نيستم "علی اکبر لطیفیان" @Arshiv_Gholam
"راز عدم اجابت دعاى خوبان" 📌عدم استجابت دعاى خوبان به اين جهت است كه خداوند نسبت به بندگان صالحش عنايت كامل دارد. و اين عنايت باعث مى شود كه او را از چيزهايى كه باعث ضرر اوست حفظ كند، گرچه به خيال خود سعادتش در آن است؛ مانند قصّه حضرت خضر (عليه السّلام) كه آن بچّه را كشت، اگر فرض كنيم پدر و مادرش از روى نادانى فكر مى كردند خير آن ها در زندگى و بقاى فرزندشان مى باشد و از خدا همين را مى خواستند، ولى خداوند مى دانست كه در صورت زنده ماندن فرزند، پدر و مادر، كافر و هلاك مى شوند در اين صورت اجابت دعاى آنان فقط در كشتن فرزندشان بود. 📿دعا كننده، دعا مى كند و مقصود خود را دوست دارد، به خاطر اين كه فكر مى كند سعادت او در همان چيزى است كه مى خواهد و وقتى خداى متعال مى بيند كه او اشتباه مى كند و خير او در خلاف آن است، در اينجا اجابت واقعى اين است كه چيزى به او بدهد كه خير واقعى اوست، نه چيزى كه او آن را خير مى داند ولى باعث هلاكت اوست. 💡و مردم نيز با يكديگر همين طور رفتار مى كنند؛ مثلا اگر كسى خيال كند در ظرفى كه زهر است، پادزهر مى باشد و در ظرفى كه پادزهر است، زهر مى باشد و از پدرش بخواهد مايع درون ظرف را به او داده تا بنوشد و شفا پيدا كند ولى پدرش بداند، آنچه را مى خواهد سمّ است، اجابت او اين است كه از دادن آن به او خوددارى كرده و به او پادزهر بدهد و اگر بداند مايع درون ظرف سمّ و باعث نابودى اوست و آن را به او بدهد، خواهد گفت "من از پدرم پادزهر خواستم ولى به من زهر داد". 💎خداوند نيز كه از تمام جزئيات و خصوصيات بندگانش مطلّع است، مى داند فلان بنده طورى است كه اگر مثلاً مالى را كه مى خواهد، به او عنايت كند، از رضايت و قرب پروردگار دور مى شود گرچه او نداند و آن را از خدا بخواهد. عنايت كامل خدا در اينجا، اين است كه او را از آن مال محروم كند و آن مال را به فقرى تبديل كند كه از او فرار مى كرد. زيرا فقير تنها به اين جهت مال را مى خواست كه خيال مى كرد سعادت او در آن است، مانند كسى كه خيال مى كرد محتويات ظرف پادزهر است. خداوند متعال نيز كه مى داند بزرگترين سعادت براى او فقر است و بى نيازى باعث بدبختى اوست و او به خاطر نادانى خود آن را مى خواهد، اگر مال را به او عنايت نمايد، دعاى او را اجابت ننموده و اجابت حقيقى فقير نمودن اوست. زيرا اعطاى مال شكل اجابت داشته، ولى خالى از روح اجابت است، ولى عدم اعطاى مال بر عكس است. 📚آنچه گفتيم بر گرفته از روايات بود حتّى در بعضى از روايات داريم خداوند به خاطر عنايتى كه به بندگان مؤمنش دارد، اى بسا آنان را به گناهان كوچك مبتلاء مى كند تا به عُجبى كه بدتر از گناه و مايه نابودى اوست، گرفتار نشود. ♥️به هر صورت خداوند در رابطه با مؤمنين جز خير انجام نمى دهد گرچه اعمال او با توجّه به ويژگي ها و حالات فردى و با توجّه به حكمت الهى، متفاوت باشد. و هر خيرى كه مخالف با حكمت و عدل خدا نبوده و با ويژگي هاى مؤمن سازگار باشد، خداوند متعال با عنايت خود آن را به مؤمن عطا مى فرمايد گرچه مؤمن آن را نخواسته باشد. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، راز عدم اجابت دعای خوبان، ص 116 و 117 @Arshiv_Gholam
قاسم است این که چنین دست به شمشیر شده نوجوانی که به عشق تو حسین پیر شده پر پرواز گشوده به دلش تاب نبود حرفش این بود: عمو؛ رفتن من دیر شده زده زانوی غم و غصّه و محنت به بغل نگران بود چرا این همه تأخیر شده از زمانی که اذان گوی حرم پر زد و رفت اشک حسرت ز سر و روش سرازیر شده مدد نامه ی بابا ز عمو اذن گرفت همچو شیری که رها از غل و زنجیر شده کمتر از ساعتی بر او چه گذشته است خدا که قد و قامت او دستخوش تغییر شده سنگ باران شد و زیر سم مرکب ها رفت پیش گوییّ عمو بود که تعبیر شده می وزد بوی گلاب تن تو در صحرا به گمان عطر مدینه است که تکثیر شده "یاسر مسافر" @Arshiv_Gholam
Abbasi (2).mp3
1.97M
🎙دقّت در انتخاب همسر🎙 💠 دلیل بالا رفتن آمار طلاق 🔴 استاد عبّاسی ولدی @Arshiv_Gholam
Abbasi (3).mp3
4.25M
🎙پیشگیری بهتر از درمان🎙 💠 تذکّر برخی نکات تربیتی برای جلوگیری از ایجاد برخی روابط و آسیب ها 🔴 استاد عبّاسی ولدی @Arshiv_Gholam
"ادامه شرایط دعا" 5⃣ اميدوارى به خدا و قطع اميد از ديگران. خداوند مى فرمايد "و با اميد و آرزو و ترس او را بخوانيد". 🔻و در كافى و ساير كتاب هاى معتبر نيز امام صادق (عليه السّلام) و او از پدرانش (عليهم السّلام) و آن ها از پيامبر اكرم (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) روايت كرده اند كه خداوند متعال به يكى از پيامبرانش وحى كرد: قسم به عزّت و جلال و مجد و ارتفاع من بر عرشم، بلاشكّ اميد هر كسى را كه به غير من اميدوار شود حتماً قطع مى كنم و بدون ترديد و حتماً لباس خوارى در ميان مردم به او مى پوشانم و يقيناً و به طور قطع او را از قرب خود كنار مى زنم و بى ترديد و بلاشكّ او را از پيوستن به خودم دور مى كنم. در حالى كه سختي ها در دست من است اميد او در سختي ها به ديگران و به ديگران اميدوار است و درِ ديگران را مى كوبد در حالى كه كليد درها در دست من بوده و درها هم بسته است، و درب من براى كسى كه مرا بخواند باز است. كيست كه در حوادث ناگوار به من اميد بسته و من اميد او را براى بر طرف شدن ناگواريش قطع كرده باشم!؟ كيست كه براى كار مورد علاقه اش به من اميدوار شده و من اميد او را از خود قطع نموده باشم؟ تمام آرزوهاى بندگان نزد من محفوظ است. ولى آن ها به حفظ من راضى نشدند، آسمان هاى خود را پُر از كسانى نمودم كه از تسبيح من خسته نمى شوند و به آنان دستور دادم درها را بين من و بندگانم نبنديد ولى بندگانم به سخن من اعتماد نكردند. آيا نمى داند اگر حادثه اى از حوادث ناگوار من به او برسد كسى جز من نمى تواند آن را بر طرف كند!؟ آيا من كه قبل از در خواست عطا مى كنم، فكر مى كند اگر از من درخواست شود خواسته او را نمى دهم؟ آيا من بخيلم كه بنده ام مرا بخيل مى داند!؟ آيا جود و كرم، مال من نيست؟ آيا عفو و رحمت به دست من نيست؟ آيا محلّ آرزوها نيستم!؟ چه كسى غير من آرزوها را قطع مى كند!؟ آيا اميدواران نمى ترسند كه به غير من اميدوار مى شوند!؟ اگر اهل آسمان ها و زمين هايم همگى آرزو كنند و به هر كدام از آنان به اندازه تمام آنچه همگى آرزو كرده اند، بدهم به اندازه جز ذرّه اى از داراييم كم نمى شود. و چگونه مالى كه من سرپرست اويم كم مى شود!؟ چه بيچاره اند كسانى كه از رحمتم مأيوس هستند، چه بدبختند كسانى كه از دستوراتم سرپيچى كرده و من را در نظر ندارند... "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، شرایط دعا و پرسش و پاسخ، ص 117 و 118 @Arshiv_Gholam
"خوش گمانى به خدا و تفاوت آن با بى مبالاتى در دين" 🔸برادرم! روايات مى گويد "كسى به خدا خوش گمان نبوده، مگر اين كه خداوند با همان گمان، با او رفتار كرده است". 🔹ولى خيلى ها فريب خورده و بى مبالاتى در دين را با خوش گمانى به خدا اشتباه گرفته اند. و اگر شيطان براى انسان چنين وانمود كند كه گناه او ناشى از خوش گمانى او به خداست بايد از او دليل خواسته و بگويد اگر واقعاً چنين است پس چرا در مورد رزق خود خوش گمان نيستم؟ رزقى كه خداوند آن را تضمين نموده و با سوگند بر آن تأكيد كرده است. و اگر به عنايت و لطف و كرم او خوش گمانى، اين صفات، فقط مربوط به امور اخروى نيست و اگر در امور دنيايت نيز به كرم او معتقد هستى چرا وقتى اسباب رزق را از دست مى دهى مضطرب شده و به كرم او تكيه نمى كنى؟ و چرا به خاطر حاجت هاى دنيوى اين همه غصّه خورده و اندوهگين مى شوى؟ و اگر پدر پولدار و با محبّتى كه روزى تو را تضمين كرده بود، داشتى، به سخن او اعتماد و ضمانت او را قبول نمى كردى؟ آيا عنايت خدا را كمتر از لطف پدرت مى دانى؟ يا مى ترسى ناتوان باشد! يا احتمال مى دهى از تو دريغ كند! يا باور ندارى كه او أرحم الرّاحمين، تواناترين قدرتمندان و بخشنده ترين بخشندگان است. 🔻روايت شده است: هنگامى كه خدا از حساب خلق فارغ شد، مردى باقى مى ماند كه گناهان او بيش از كارهاى نيكش مى باشد، فرشتگان او را به طرف آتش مى برند ولى او سرش را بر مى گرداند. خداوند دستور مى دهد كه او را برگردانيد، آنگاه به او مى گويد "چرا سرت را برگرداندى؟" (در حالى كه خداوند خود مى داند) مى گويد "پروردگارا! چنين گمانى به تو نداشتم"، خداوند متعال مى فرمايد "فرشتگانم! قسم به عزّت و جلالم او يك روز هم به من خوش گمان نبوده ولى چون ادّعا مى كند خوش گمان بودم، او را به بهشت ببريد". "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، فرق خوش گمانی و بی مبالاتی در دین، ص 118 و 119 @Arshiv_Gholam
sine zani 6.mp3
5.83M
🎙راضی شدی از نوکر یا نه؟🎙 🕯 بخشی از سینه زنی شب ششم ماه رمضان ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam
"ادامه شرایط دعا" 6⃣ پرهيز از گناه به ويژه ستم مالى و آبرويى به مردم. 🔘در حديث قدسى آمده است: دعا از تو، اجابت از من، زيرا دعائى از من پوشيده نمى ماند مگر دعوت حرام لقمه... 🔅از پيامبر روايت شده است كه خداوند به من وحى كرد: برادر منذرين! برادر رسولان! قوم خود را بر حذر بدار از اين كه وارد يكى از خانه هاى من شوند در حالى كه مظلمه اى از يكى از بندگان نزد آنان باشد. زيرا تا زمانى كه ايستاده و مشغول نماز هستند، آنان را لعنت مى كنم مگر اين كه مظلمه را رد كنند. كه در اين صورت گوش آنان هستم كه با آن مى شنوند، چشم آنان هستم كه با آن مى بينند، و از اولياء و برگزيدگانم خواهند بود و به همراه پيامبران و راستگويان و شهيدان در بهشت همسايه من مى باشند... ◾️و روايت شده است: دعاى چهار نفر مستجاب نمى گردد. مردى كه در خانه اش بنشيند و بگويد خدا به من روزى بده، و مردى كه زنش را نفرين كند، و مردى كه خداوند مالى به او بدهد ولى آن را از بين ببرد، و مردى كه به مرد ديگرى قرض بدهد و شاهد نگيرد، آنگاه او، آن را انكار كند. 🔸و در بعضى از روايات نفرين بر همسايه و درخواست حرام و قطع رحم نيز به موارد فوق اضافه شده است... 7⃣ گريستن. 🔹روايت شده است بين بهشت و جهنّم، گردنه اى است كه كسى از آن عبور نمى كند، مگر كسانى كه از ترس خدا، خيلى گريه كرده باشند... "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، ادامه شرایط دعا، ص 119 و 120 @Arshiv_Gholam
monajat 7.mp3
7.66M
🎙فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی🎙 🕯 بخشی از مناجات شب هفتم ماه رمضان ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam