eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
253 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰در ادامه‌ی آداب حجّ... ⭕️ و أمّا دليل اين راه اگرچه أئمّة طاهرين (سلام اللّه عليهم) أدلّاء على اللّه هستند و دليلند، لكنّه مع‏ ذلك ما ها از آن پستى تربيت و منزلت كه داريم از آن بزرگواران هم أخذ فيوضات بلاواسطه نمى‏توانيم بكنيم، محتاجيم در دلالات جزئيه و مفصّله به علماء آخرت و اهل تقوى تا به يمن قدوم ايشان و به تعليم آن‌ها درك فيوضات بنمائيم كه بى‏وساطت آن‌ها درك فيض در كمال عسرت و تعذّر است، و لذا محتاج به علماء هستيم، پيش خود كار درست نمى‏شود. 📜تذكرة المتقين، ص 57 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی آداب حجّ... 🔻ديگر حالا تو نتوانى بياورى، يا بياورى نتوانى نگهدارى، يا از اصل ندانى چه بايد بخواهى، يا كارى كنى به دست خود كه مقتضى بذل به تو نباشد، تقصير كسى نيست گدائى با كاهلى نمى‏سازد، 🔹بلى عيب در اينجاست كه غالب مردم كه مشرّف به مكّه شدند، أعظم همّشان اين است كه زود صورت اين اعمال را از سر وا كنند على سبيل‏ الاستعجال، آن‏وقت آسوده در فكر خريد خود باشند. 🔸أمّا حواس به قدر ذرّه پيش معنى اين اعمال باشد، نه با اين‏كه همه حواس ميهمان بايد پيش ميزبان باشد و چشمش به دست او و حركات و سكناتش به ميل او، حتّى روزه مندوب بى‏اذن او مذموم است، چه جاى اينكه در خانه او هتك عرض او را بكنى، و هتك عرض سلطان السّلاطين، إشتغال به مناهى اوست، 🔻كدام حاجى از حجّاج متعارفه كه وارد حرم الهى شود درآيد و أقّلاً صد معصيت از او سرنزند از دروغ و غيبت و اذيت به غير و سخن‏چينى و تعطيل حق غير و فحش به عكّام و حمله‏دار و غيره كه ورقه گنجايش تفصيل آن‌ها را ندارد و اللّه أعلم. 📜تذكرة المتقين، ص 59 و 60 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی آداب حجّ... 🔻چون شروع به طواف نمايد بايد هيبت عظمت و خوف و خشيت و رجاء عفو و رحمت شراشر، وجود او را بگيرد، اگر جوارح خارجيه نلرزد أقلّاً دلش بلرزد، 🔆 مثل آن ملائكه كه حول عرش دائماً به اين نحو طواف مى‏كنند، اگر بخواهد متشبّه به آن‌‌ها باشد چنان‏كه در اخبار است. 💠و بايد ملتفت باشد كه طواف منحصر به طواف جسمانى نيست، بلكه يك طواف ديگرى هم هست كه اصل طواف حقيقى اوست و آن را طواف قلبش‏ گويند به ذكر ربّ البيت، و اصيل بودن آن براى اين است كه اعمال جسمانيه را أمثله آن‌ها قرار داده‏اند كه انسان از اين‌ها پى به آن‌ها ببرد، چنانكه مضمون روايت است. ♻️و ايضا بايد بداند كه همچنان كه بى‏قطع علاقه از اشغال دنيويه و زن و فرزند و غيره نمى‏شود به اين خانه آمد، آن كعبه حقيقى هم چنانست كه عمده حجب علقه است و در بوسيدن حجر و ملصق به مستجار و استلام حطيم و دامن كعبه را گرفتن بايد حال او حال مقصّرى باشد كه از اذيت و داغ و كشتن فرار كرده به خود آن بزرگ ملتجى شده كه او از تقصيراتش بگذرد، اين است كه گاهى دست و پايش را مى‏بوسد گاهى دامن او را مى‏گيرد، گاهى خود را به او مى‏چسباند، گاهى مثل سگ تبصبص مى‏كند، گاهى گريه مى‏كند، گاهى او را به اعزّ اشخاص پيش او قسم مى‏دهد، گاهى تضرّع مى‏نمايد كه بلكه او را از اين مهلكه نجات دهد، ♦️خصوصاً اگر كسى باشد كه انسان بداند غير از او ملجأ و پناهى نيست، ببين تا فرمان استخلاص نگرفته از خدمت او برمى‏گردد؟ لا و ربّ الكعبه در امورات دنيويه انسان چنين است، و أمّا بالنّسبه به عذاب اخروى چون نسيه است هيچ در فكر اين‏ مطالب نيست، حجاج دروغى قدرى مى‏دوند دور كعبه بعد مى‏روند به تماشاى سنگ‏ها و بازارها و ديوارها. 📜تذكرة المتقين، ص 59 و 60 @Arshiv_Gholam
🔰در صفات علماء حقّه‏: 📌بارى شمّه‏اى از صفات علماء آخرت كه مقابل علماء سوء هستند و اهل دنيا، ذكر مى‏شود تا هر كسى خود را مربّى و اهل علم آخرت نداند و آن چند چيز است: 1⃣ الأوّل اينكه بايد زاهد در دنيا باشد، معناى زهد رفع علقه قلبيّه است كه لازمه آن رفع علاقه ظاهريه افتاده است، زيرا كه اقلّ مراتب علم، علم به حقارت دنيا است و كدورت آن و فناء آن و علم به جلالت آخرت است و صفاى آن و بقاى آن، و همچنين بايد فهميده باشد كه دنيا و آخرت ضرّتان هستند، جمعشان نشايد، ✔️ پس اگر مطلب اوّلى را نفهميده باشد و احمقاه، عالم يعنى چه، و اگر بزرگى ثانى را نفهميده و اعتقاد ندارد، وا كفراه، و اگر جمع نشدن اين دو را نفهميده ايضا وازندقتاه، و اگر همه را فهميده، اعتقاد هم دارد، ليكن از عهده نفس خود برنمى‏آيد. فهو اسير الشّهوة و مثل هذه النّفوس غير قابلة من إن تعدّ فى درجة العلماء 📜تذكرة المتقين، ص 67 و 68 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی صفات علماء حقّه... 2⃣ و ثانياً گريزان بودن از امراء و حكّام است، لا سيّما السّلاطين. نبايد با آن‌ها مخالطه داشته باشد، به جهت توسّل به مال يا جاه. 🔺بلى، اگر بينه و بين ربّه من دون اشتباه اين خلطه را انداخته باشد با آن‌ها براى اقامه نظام نوع و اعلاء كلمه شرع مبين و قلع و قمع مبدعين و امر به معروف و نهى از منكر، همچنان كه بعض از اصحاب ائمه هدى (سلام اللّه عليهم‏) بوده‏اند، اين بهترين اعمال است. 🔔ليكن براى كسى كه از خودش مطمئن باشد كه آن‌ها در وى تصرفّشان مؤثّر نخواهد بود، اخبار هم شهادت مى‏دهد بر اين به اعلى صوتها و مشى بزرگان هم بر اين بوده. 📜تذكرة المتقين، ص 68 و 69 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی صفات علماء حقّه... 3⃣ الثّالث اينكه بايد فعل او موافق قولش باشد، چه اينكه از صادق آل محمّد (سلام اللّه عليه) روايت شده در تفسير آيه شريفه «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ» يعنى بالعلماء، من صدّق فعله قوله و من لم يصدّق فعله قوله فليس بعالم. 📜تذكرة المتقين، ص 69 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی صفات علماء حقّه... 4⃣ الرّابع اينكه بايد از فتوى دادن فرار داشته باشد، مثل فرار او از شير واقعى. 🔺در روايت است كسى كه وارد بر مسجد نبىّ (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) مى‏شد، جمعى از صحابه نشسته بودند، چيزى از احكام سؤال مى‏كرد همه آن‌ها منتظر بودند كه ديگرى جواب دهد، خوفاً عن الوقوع فى الخلاف. اينجا وجه تأمّل خيلى است. 🔹بارى و همچنين بايد از مجادله و مناظره در مجالس و محافل اجتناب كند، زيرا كه مصدر فتنه و خباثت اوست، شاهد وى در اخبار بسيار است. 📜تذكرة المتقين، ص 69 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی صفات علماء حقّه... 6⃣ السّادس اينكه بايد إهتمام او به علم باطن و مراقبه قلب و شناختن طريق سلوك اخروى پيش از همه كار باشد، زيرا كه علوم دو قسمند: 🔺يك قسم از آن كتابى است و در كتب عنوان شده، 🔺و قسم ديگر آن نوشتنى نيست و هركس هم در آن چيزى نوشته و ليكن اصل آن را به دست نداده، اگر حقيقتاً معرفتى داشته از قبيل تشريف بوده فى الجمله اشاره كرده و إلّا على ما هو عليه، آن نحو مطالب بيان لفظى ندارد. 🔹و پر واضح است كه فيوضات غيبيه از قسم آخر خواهد بود و معارف حقّه از آن منكشف خواهد شد و اصل انسانيت از آن حاصل و شخص انسان از اين نحو از علم كامل خواهد شد، اللّهمّ‏ ارزقنا. 📜تذكرة المتقين، ص 70 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی صفات علماء حقّه... 5⃣ الخامس اينكه بايد شكسته و حزين و ساكت و سر پائين باشد و آثار خوف و خشيت و خضوع و خشوع در وى نمايان باشد، كه هركه او را ببيند متذكّر به الوهيّت گردد، سيماى او دلالت بر علم او بكند، 💠 شاهد بر مدّعا روايت حضرت أمير (سلام اللّه عليه) است، درباره علم كه فرموده «انّ العلم ذو فضائل كثيرة» تا آخر حديث كه طولانى است، 🔅فعليك بالتّأمّل فيها لينفعك إن شاء اللّه تعالى. و همچنين اخبار ديگر بسيار هست. 📜تذكرة المتقين، ص 70 @Arshiv_Gholam
🔰در أصناف مغرورين‏: 🔸بعض از مغرورين كفّارند كه نقد دنيوى را به نسيه أخروى نفروشند، از قلّت اعتمادى كه به خدا و رسول دارند. زيرا كه اگر ايمان به خدا بوده، نه چنين بود. 🔺به دليل اينكه قول‏ هر صاحب صنعتى را كه شخص بالنّسبه به او جاهل است مسموع مى‏دارند عقلاً و عمل به قول أنبياء نشده حقيقتاً. ❌ و بعضى از تعبيرات كاذبه وهميه هم پيش خودشان دارند و آن اين است كه مى‏بينند إبتلاء مؤمنين را تارة للفقر و اخرى از جهت ديگر در أمور دنيويه و مى‏بينند حسن حال دنيوى خودشان را. از اينجا مغرور مى‏شوند كه اگر مؤمن را قدرى و حظّى پيش خداوند عالم بود چنين نبود، و اگر خدا ما را دوست نمى‏داشت، آن‏قدر نعمت و احسان به ما روا نمى‏داشت، پس بايد در آخرت هم‏چنين باشد كذب و اللّه العظيم. 🔅چه اينكه نعمت دنيوى دليل بر تقرّب نيست. از فراعنه سابقه معلوم شده حسّا. بل نعمت دنيوى مهلك است و مبعّد عن اللّه جلّ جلاله. و از اينجاست كه آن اطبّاء نفوس پرهيز دادند اولياء خود را از التذاذات دنيويه، همچنان كه پدر مهربان طفل عزيز خود را پرهيز دهد در حين مرض از اطعمه لذيذه به جهت تحصيل صحّت او حبّا للولد. 💠 پس اگر كسى كه دو بنده داشته باشد يكى را به حال‏ خود واگذارد و مهمل، ديگرى را متعرّض شود به انواع رياضات و امورات شاقّه به جهت تحصيل صحّت او از امراض و رفع معايب او، اين دليل بر محبّت مولى است. ⚠️للأخير فقطّ دون العكس و قد كان السّلف يحزنون من اقبال الدّنيا و يقولون ذنب عجّلت عقوبته، و يفرحون بإدبارها و يقولون مرحباً بشعار الصّالحين. و المغرور على العكس يظنّ الاوّل كرامة و الثّانى اهانة و اليه يشير قوله عزّ من قائل: «أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِينَ نُسارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْراتِ بَلْ لا يَشْعُرُونَ. سنستدرجهم من حيث لا يعلمون» «فتحنا عليهم ابواب كلّ شي‏ء حتّى اذا فرحوا بما اوتوا اخذناهم بغتة فاذا هم مبلسون» 📜تذكرة المتقين، ص 73 تا 75 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی أصناف مغرورین... 🔻و بعضى از مغرورين، فسقه از أهل حقّند: 🔸تارة از جهت حلم الهى و عفو او و فضلش، 🔸و اخرى از جهت مدحى كه در رجاء وارد شده، 🔸و بعضى از آن‌ها به جهت نسبى كه دارد مثل ذريّه علويّه (سلام اللّه عليه) همين قدر كه سيّد است، مغرور به سيادت است. بيچاره ديگر نمى‏داند، كه اگر مسئله رجاء است، رجاء بى‏عمل غلط محض است، زيرا كه اگر فقط رجاء كافى بود حضرات (عليهم السّلام) أبدان مقدّسه خودشان را اين‏قدر به تعب و مشقّت نمى‏انداختند و در عمل نمى‏كوشيدند و استراحت را بر خود حرام نمى‏كردند و شب و روز هى تضرّع و زارى و ابتهال نمى‏نمودند. 📜تذكرة المتقين، ص 75 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی أصناف مغرورین... 🔻و بعض از مغرورين علماء أعلامند، و غرور اين‌ها تارة من حيث علم است و أخرى من حيث عمل، 1⃣ أمّا المغترّون من الجهة الأولى ففرق: 🟠 فرقه‏اى هستند كه إكتفا به چند كلمه‏اى از كلام جدال كه در مجالس و محافل به كار آيد كرده‏اند و از عقايد حقّه يا از مطالب مرتبطه به فقه و عمل بهره ندارند، اين‌ها مثل خيطى مانند كه در هوا آويزان شده باشد، به هر طرف باد او را حركت دهد رو به آن طرف برود، و احوال اين‌ها معلوم است. 🟣 و فرقه ديگر هستند، إكتفا كرده‏اند به بعضى از علوم أدبيه به خيال اينكه اين از مقدّمات علوم شرعيه است، عمر خود را فانى در اين كار كرده و حال آنكه از چيزى كه براى آن خلق شده از معارف و غيره ذرّه‏اى بهره ندارد. 🟢 و فرقه ديگر عمرى تلف كرده در فقه تنها يا با مقدّمات آنكه اصول فقه باشد، و هنوز ملتفت نشده كه فقه مقدّمه عمل است و عمل مقدّمه تهذيب اخلاق است، و اخلاق مقدّمه توحيد است، و اين بيچاره در مقدّمه اولى گير كرده، تا آخر عمر خود هنوز چند مقدّمه مى‏ماند تا به نتيجه برسد، إن شاء اللّه تعالى در عالم برزخ و إلّا مجالى ديگر نيست. 🟤 و طايفه‏اى إكتفا به اين‌ها نكرده، تعمّق كرده در جميع علوم إلّا اينكه قوّه عمليه را مهمل‏ گذاشته و إعراض كرده از تزكيه نفس خود از رذائل خلقيه. ⚪️ و بعضى هم عمل در واضحات اخلاق و سمعيه آن كرده‏اند، و أمّا در مكنونات قلبيه و امورات غامضه خفيّه چندان دقّتى نكرده. چنين شخصى تكبّر مى‏كند اسم آن را إعزاز دين مى‏گذارد و رياء مى‏كند اسم آن را إرشاد جاهلين مى‏گذارد. 📜تذكرة المتقين، ص 77 و 78 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی أصناف مغرورین... 🔻بارى فرقه ديگر وعّاظ هستند، متكلّمند در شرايف ملكات و مرغّبند مردم را در فضايل صفات و محذّرند از ذمائم و آفات، و حال آنكه خود آن مسكين پُر است از رذائل و خالي است از فضائل، گمان كرده محض قول و عارف شدن بر إصطلاحات و فهميدن معنى الفاظ و عبارات او را داخل در سالكين إلى اللّه مى‏كند، يا حرف إصلاح خلق و هدايتشان‏ به سوى حق او را مستحقّ جزاى ربّ العالمين مى‏نمايد. 📜تذكرة المتقين، ص 78 و 79 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی أصناف مغرورین... 📌 به فلان بگو چون عامل به اين كتابى كه نوشته‏اى نيستى قد ملئت الخافقين كفراً و نفاقاً، يا تنها نفاقاً دارد بارى إلّا جهل و غرور چيزى نيست، لاسيّما بعضى كه صنعت تركيب كلمات دارند در تشبيهات و استعارات و تزيين الفاظ استادند از براى تكثير رغبت مردم و تحصيل مريدين از عوام كالأنعام و به جهت اين مطلب مى‏زنند اخبار و آيات را بعضى به بعضى و مداخله مى‏دهند كلمات خارجه از قوانين شرع و عقل را، باك ندارند از نقل دروغ و حكايات عجيبه و غريبه حرصاً فيه من حصول وقع كلماته و مقالته فى الصّدور. 🛎 و نقل شبهاتى را مى‏كنند كه جايز نيست نقل آن‌ها، و از اذهان نمى‏توانند به آسانى رفع كنند، و غرور عوام را زياد مى‏كنند، از جهت رجاء و جرئتشان بر معاصى كلّا و ربّ الكعبة اينكه چنين اشخاصى سالك مسلك هدايت باشند و ايقاظ يكى از جهالت كرده باشند چه اينكه ضررشان ابقى و ادوم است و فسادشان اكثر و اعظم بل هم أشرّ النّاس و أخزيهم من الخنّاس‏. 📜تذكرة المتقين، ص 79 و 80 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی أصناف مغرورین... 💠 و فرقه ديگر هستند تهذيب اخلاق كرده و تصفيه نفس از لوث كدورات نموده و نفس را از شواغل و علائق دنيويه استخلاص فرموده و طمع خود را از خلق به سوى حق گردانيده و رحمت و شفقت بر عباد، او را بر هدايت و ارشاد واداشته؛ ⚠️ إلّا اينكه بعد از همه اين‌ها شيطان بر او راه پيدا كرده و دعوت خفيه نموده، كم‏كم اين مطلب را در او نموده تا قوى گرديده فصار متصنّعا لهم فى الالفاظ و العبارات و الحركات. ✔️ عوام النّاس هم او را تلقّى به قبول نموده‏اند به طورى كه اختيار اموال و انفس را به او واگذار نموده و خودشان را از جمله خدم و عبيد او مى‏دانند. 🚫 در اين هنگام لذّت شهوات بر او غالب شود، از سر شروع به تلذّذات ترك كرده مى‏نمايد به خيال اينكه شيطان را ديگر بر او راهى نيست، هيهات، هيهات اگر سالك مسلك نجات بود از كيد شيطان مأمون نمى‏شد فى حال من الحالات بل كان مواظباً على التّضرّع و الإبتهال و مستعيناً فى دفعه عن الكريم المتعال و خائفاً عن نفسه من سبب عقيدته و من خطر سوء الخاتمة نعوذ باللّه منه. 📜تذكرة المتقين، ص 80 و 81 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی أصناف مغرورین... 💎گفته‏اند بزرگى را يك نفس از عمرش باقى مانده بود، شيطان بر او ظاهر گرديد، گفت از كيد من خلاص شدى، 💯 جواب داد: هنوز نه‏... 📜تذكرة المتقين، ص 81 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی أصناف مغرورین... 🔻و از جمله آن‌ها طايفه‏ايست كه خود را عارف مي‌دانند، از عرفان إكتفا كرده به پوشاك و خفض الصّوت و سر پائين انداختن و آه سرد كشيدن و شبيه گريه به جا آوردن، لاسيّما اگر بشنود كلامى را در عشق و محبّت و توحيد و فقر مع عدم معرفة معناهما، 🛎 بل بعضى تجاوز كرده به شهيق و نهيق و اختراع‏ بعضى از اذكار و التّغنىّ بالأشعار و ساير حركات شنيعه به گمان اينكه اين أطوار شخص را به مقامى مى‏رساند، نه چنين است، بل أسباب سخط و غضب الهى است. 📜تذكرة المتقين، ص 81 و 82 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی أصناف مغرورین... 🔻و اينكه محتاج به رياضت بدن است، ضعفاء نفوس از عوام است، به عبارت خودشان مبتدى از سلّاك است، ديگر فكر نكرده اگر چنين بود، چرا أنبياء مرسلين و أئمّة طاهرين و ساير أولياء متّقين با آنكه مقصود، آن‌ها بوده‏اند، از خلقت سماوات و ارضين با بودنشان از لوث سيّئات و معاصى، طيبين و طاهرين و معصومين گريه مى‏كرده‏اند، بر إشتغال به امر مباح مثل أكل و شرب و نكاح متوالى در سنين، به جهت اينكه مانع نباشد اين إشتغال از رسيدن به درجات عاليه فى جوار ربّ العالمين و نيندازد آن‌ها را از رتبه مقرّبين. پس اين طايفه أضعف ناس‏اند عقلاً و هم جهلاً و حمقا. 📜تذكرة المتقين، ص 82 و 83 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی أصناف مغرورین... 🔻و بعضى از اين‌ها ايضا توهّمات بزرگ بزرگ كرده‏اند به گمان اينكه به غايت معرفت و يقين رسيده‏اند، و درجات مراتب مقرّبين را طى كرده‏اند، و الآن هو فى مشاهدة المعبود و مجاورة المقام المحمود و الملازمة فى عين الشّهود ملفّقا من الطّامات. ✂️و كلمات مزخرفات به توهّم اينكه او ديگر مطّلع در ملك و ملكوت است، و قدم زننده ساحت قدس و جبروت است، آن وقت لازمه اين وهم افتاده نگاه كردن به صلحاء و فقهاء و محدّثين و ساير علماء به نظر حقارت و اهانت، مدّعياً لنفسه من خوارق العادات چيزهائى را كه لم يدّع لنفسه أحد من الأنبياء و الأولياء. 📜تذكرة المتقين، ص 83 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی أصناف مغرورین... 🔻مگر رياضات شرعيه قحط است از براى رام كردن نفس، مثل بيدارى شب و گرسنگى روز و پياده راه رفتن در أسفار عبادتيه و غير ذلك إلّا بايد بخلاف شرع درست شود؟ 🔖 بارى فرقه‏اى هستند كه حقيقتاً رياضت كشيده‏اند به رياضات شرعيه و طىّ بعضى مراحل و مقامات هم نموده‏اند. حقيقت و علامتى هم در آن‌ها واقعاً ظاهر گرديده، إلّا اينكه از بزرگى مطلب اشتباه كرده‏اند، و در آن مقام توقّف نموده‏اند. 📜تذكرة المتقين، ص 84 https://eitaa.com/Arshiv_Gholam
🔰دستورالعمل‏ها 🔻آنچه به جناب آقا شيخ احمد لازم است اين است كه تأمّل درستى نمايد ببيند بنده است يا آزاد، اگر ديد آزاد است خودش مى‏داند، كه هر كارى بخواهد بكند و اگر دانست بنده است، و مولى دارد، سرخود نيست، هر كارى بكند، و لو دستى حركت دهد، از وى جهت آن سؤال خواهد شد، جواب درستى بايد بگويد. 💠 پس بنابراين بايد سعيش در تحصيل رضاى مولايش باشد، اگرچه ديگران راضى بر آن كار نباشند، ابداً، و تحصيل رضاى مولاى حقيقى جلّ شأنه نيست، مگر در تحصيل تقوى. 📜تذكرة المتقين، ص 87 و 88 https://eitaa.com/Arshiv_Gholam
💡غرض اصلى از خلقت حاصل نخواهد شد، به جز اينكه معرفت و محبّت ميان عبد و مولا باشد و تحصيل تقوى محتاج به چند چيز است كه چاره ندارد از آن‌ها. ▪️يكى پرهيز از معاصى است، بايد معاصى را تفصيلاً ياد بگيرد، هر يك را در مقام خود ترك نمايد، كه از جمله معاصى است ترك واجبات، پس بايد واجبات خود را هم به مقدار وسع و ابتلاء به آن‌ها ياد گرفته عمل نمايد، 🔺و اين واضح است كه با معصيت كارى اسباب محبّت و معرفت نخواهد شد، اگر اسباب عداوت نباشد. 🔹اگر شيخ احمد بگويد من نمى‏توانم ترك معصيت بالمرّة بكنم، لابدّ واقع مى‏شوم. جواب اين است كه بعد المعصية مى‏توانى كه توبه كنى، كسى كه توبه كرد از گناه مثل كسى است كه نكرده، پس مأيوس از اين در خانه نبايد شد، اگرچه هفتاد پيغمبر را سر بريده باشد، باز توبه‏اش ممكن است قبول باشد، مولاى او قادر است كه خصماى او را راضى كند از معدن جود خودش جلّت قدرته. 📜تذكرة المتقين، ص 88 https://eitaa.com/Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی دستورالعمل‌ها... ▪️دوّم اينكه مهما أمكن پرهيز از مكروهات هم داشته باشد، به مستحبّات بپردازد، حتّى المقدور چيز مكروه به نظرش حقير نيايد، بگويد كلّ مكروه جايز. بسا مى‏شود يك ترك مكروهى پيش مولى از همه چيز مقرّب‌تر واقع خواهد بود، يا اتيان مستحب كوچكى و اين به تأمّل در عرفيات ظاهر خواهد شد. 📜تذكرة المتقين، ص 89 https://eitaa.com/Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی دستورالعمل‌ها... ▪️سيّم ترك مباحات است در غير مقدار لزوم و ضرورت، 🔻اگرچه شارع مقدّس خيلى چيزها را مباح كرده براى اغنياء، أمّا چون در باطن ميل ندارد بنده او مشغول به غير او باشد از امورات دنيويه و لذا خوب است بنده هم نظراً به ميل مولى اين مزخرفات را تماماً يا بعض‌ها ترك نمايد، اگرچه حرام نباشد ارتكاب به آن‌ها، اقتداء بالنّبيّين (عليهم السّلام) و تأسّيا بالائمّة الطّيّبين الطّاهرين (صلوات اللّه عليهم اجمعين‏). 📜تذكرة المتقين، ص 89 https://eitaa.com/Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی دستورالعمل‌ها... ▪️چهارم ترك كند ما سوى اللّه را كه در دل خود غير او را راه ندهد، چطور گفت خواجه: نيست در لوح دلم جز الف قامت يار چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم‏ 🔻اگر جناب شيخ احمد بگويد با اين ابتلاء به معاش و زن و بچّه و رفيق و دوست چطور مى ‏شود آدم ترك ما سوى اللّه بكند و در قلبش غير ياد او چيزى نباشد؟ اين فرض بحسب‏ متعارف بعيد است و شدنى نيست. ✅مى‏ گوئيم آن مقدارى كه تو بايد ترك كنى، آن هر كس است كه تو را از ياد او جلّ شأنه نگاه دارد با آن شخص بايد به مقدار واجب و ضرورت بيشتر محشور نباشى. و أمّا هر كس كه خدا را به ياد تو بياندازد، ترك مجالست او صحيح نيست. 💌 حضرت عيسى (على نبيّنا و آله و عليه السّلام) فرمودند: "معاشرت كنيد با كسانى كه رؤيت آن ها خدا را به ياد شما مى ‏اندازد." 📜تذكرة المتقين، ص 89 و 90 https://eitaa.com/Arshiv_Gholam