eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
253 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
به اعتقاد ما تعریفی می تواند در خدمت سایر اهداف علوم انسانی باشد که حتّی الإمکان همه جانبه باشد. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 155 @Arshiv_Gholam
از رایج ترین مغالطات باب تعریف می توان تعریف به أعمّ مطلق، تعریف به أخصّ، تعریف به مباین، تعریف به مساوی در معرفت، تعریف به خود، تعریف دوری، تعریف به أخفا، تعریف به الفاظ مبهم، تعریف کنه به وجه، تعریف هستی به جای چیستی و تعریف به منشأ اشاره کرد. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 157 و 158 @Arshiv_Gholam
توصیف را می توان با ابزار های متعدّدی انجام داد...توصیف تجربی، توصیفی است که با ابزار های تجربی مثل مشاهده و آمار و امثال آن صورت می گیرد...توصیف تاریخی، توصیفی است که با ابزار نقل و شواهد و مستندات و تجربیات تاریخی صورت می گیرد و مراد از توصیف تحلیلی، توصیفی است که با تحلیل های انتزاعی و عقلی و از راه بیان ویژگی های لازم یک کنش به دست می آید...در توصیف هم می توان از روش های کمّی استفاده کرد و هم از روش های کیفی...روش های کمّی برون کاوانه اند...أمّا روش های کیفی درون کاوانه بوده...بسته به نوع مسأله تحقیق می توان از هر کدام از آن ها یا از هر دوی آن ها بهره گرفت. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 168 و 169 @Arshiv_Gholam
توصیف، روش ها و مدل های متعدّد و متنوّعی دارد...روش توصیف هر پدیده ای باید متناسب با خود آن پدیده باشد. به تعبیر دیگر، روش توصیف، وابسته به نوع مسأله مورد پژوهش است. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 172 و 173 @Arshiv_Gholam
توصیفی که از یک کنش انسانی ارائه می شود باید ویژگی تمایز را نیز داشته باشد. یعنی مرز های تمایز عینی و مصداقی آن کنش را از سایر کنش ها کاملا مشخص کند. به تعبیر دیگر، شبهه مصداقی را نسبت به آن برطرف نماید. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 175 @Arshiv_Gholam
توصیف مبهم در حقیقت توصیف نیست...توصیف مبهم نه تنها ابهامی را نمی زداید که خود نیازمند توصیف است. استفاده از کلمات و جملات کنایی و استعاره ای، موجب ابهام در توصیف خواهد شد. آرایه ها و صناعات ادبی و قالب های شعری برای توصیف علمی پدیده های انسانی نه تنها مناسب نیست؛ بلکه ممکن است انحراف در فهم موضوع و اندیشه ورزی را نیز به دنبال داشته باشد. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 174 @Arshiv_Gholam
صادق یا کاذب بودن یک توصیف، امری سلیقه ای و شخصی نیست؛ بلکه ضابطه مند است. توصیف اگر مطابق با واقع باشد، صادق، وگرنه کاذب است. زمانی می توان ادّعای مطابقت یک توصیف با واقع را داشت که بتوان دلایل و شواهد و مؤیّدات معقول و موجّهی برای آن ارائه داد. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 176 @Arshiv_Gholam
همان طور که اغلب اندیشمندان و فیلسوفان علم گفته اند، منظور از تبیین، همان علّت کاوی و تحلیل چرایی یک پدیده یا کنش در پرتو قانون کلّی است. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 190 @Arshiv_Gholam
ما نیز معتقدیم نوع نگاه به پدیده های طبیعی یا کنش های انسانی به باور ها و بنیان های فکری و اعتقادی محقّقان وابسته است...در عین حال، به اعتقاد ما، توصیف می تواند کاملاً واقع گرایانه و واقع نمایانه باشد...کنار زدن نظام ارزشی و نادیده گرفتن آن، امری محال و ناشدنی است...برای آن که توصیف ما توصیفی واقع بینانه باشد، باید نظام ارزشی ما واقع بینانه باشد. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 182 و 183 @Arshiv_Gholam
علوم انسانی نیاز محورند و بسیاری از نیاز ها نیز متأثّر از جهان بینی و نظام ارزشی افراد شکل می گیرد...علوم انسانی تولید شده توسّط غربیان ناظر به نیاز های انسان غربی اند و نه همه انسان ها...هنجار ها و دستورالعمل های علوم انسانی غربی نه تنها گرهی از مشکلات ما را نمی گشاید؛ بلکه ممکن است بیماری ها و گرفتاری ها را افزون نمایند. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، 193 و 194 @Arshiv_Gholam
تبیین از مهم ترین ارکان شکل گیری یک علم است...اساساً علم بدون تبیین علم نیست...آیا تبیین را باید شرط لازم و کافی...دانست یا آن که صرفاً از شرایط لازم...است؟...یک پژوهش عالمانه در علوم انسانی هفت هدف اصلی را دنبال می کند. تعریف، توصیف، تبیین، تفسیر، پیش بینی، ارزشیابی و کنترل کنش های انسانی انسان. این هفت هدف همگی در عرض هم اند و هیچ کدام جایگزین دیگری نیست...تبیین متفرع بر توصیف است...در میان اهداف هفت گانه پژوهش، نقش تبیین نقشی کلیدی و اساسی است...هرچند به عقیده ما، اصلی ترین هدف پژوهش، جهت دهی یا کنترل و ارزشیابی است. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 197 تا 200 @Arshiv_Gholam
مشکلات و نقص های تبیین آماری: 1. بیان رابطه کمّی میان دو متغیّر است و نه تبیین 2. ناتوانی از ارائه علّت تامّه 3. رنج بردن از مشکلات استقراء 4. ناتوانی از تحصیل نتایج قطعی 5. عدم کارآیی در همه مسائل علوم انسانی دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 209 @Arshiv_Gholam
تردیدی نیست که حالات و روحیات شخص، سلطه ی شهوت و غضب بر جان او و یا هواهای نفسانی و مشتهیات حیوانی، ممکن است علم و معرفت انسان را از کارآیی لازم بیاندازد. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 213 @Arshiv_Gholam
ما هرچند نگاه پراگماتیستی و مکتب سوداگرایی را درباره معیار ارزش اندیشه ها و رفتارها قبول نداریم و آن را نادرست می دانیم و معیار ارزش را مطابقت یک اندیشه با واقع می دانیم، در عین حال، تبیین های کارکردی را نیز برای دستیابی به واقعیت و فهم حقیقت مؤثّر می دانیم. به تعبیر دیگر، یکی از لوازم و ثمرات مطابقت با واقع، سودمندی و فایده مندی است. البته چنین نیست که هرجا سودمندی باشد، مطابقت با واقع نیز باشد؛ هر چند هرجا مطابقت با واقع باشد، سودمندی نیز خواهد بود. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 219 @Arshiv_Gholam
حصرگرایی و توجّه به یک روش خاصّ برای تبیین و غفلت یا روی گردانی از روش های تبیینی دیگر را می توان از مهم ترین آفات روش شناختی تبیین دانست...نگاه تک عاملی حتّی به پدیده های طبیعی نمی تواند درست باشد، چه رسد به کنش های انسانی. تبیین های مختلف از یک پدیده ممکن است طولی یا عرضی باشند...تنوّع تبیین های طولی، نشانه سطوح مختلف واقعیت و تنوّع تبیین های عرضی نشان دهنده ابعاد عرضی آن است. مهم آن است که تبیین های مختلف هرگز نباید تضعیف کننده همدیگر یا ناسازگار با یکدیگر باشند. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 234 و 235 @Arshiv_Gholam
ممکن است کسی از ترس افتادن در دام حصرگرایی در مقام تبیین...توصیه کند که در همه موارد باید دنبال تبیین های مختلف بود...این دغدغه هر چند فی نفسه دغدغه درستی است؛ أمّا نباید موجب شود که در مقام تبیین، گرفتار دام تکثّرگرایی بی وجه شویم. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 240 @Arshiv_Gholam
یکی دیگر از ضوابط و قواعد روش شناختی تبیین در علوم انسانی، توجّه به سطوح مختلف آدمیان و اختلاف اهداف و مقاصد آنان است...محقّق نباید ظواهر کنش ها را معیار تحلیل خود قرار بدهد. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 245 و 246 @Arshiv_Gholam
وی [محقق اربلی م 692 ق] می گوید گناه دست کم دارای سه سطح است: گناه شرعی (انجام محرّمات)، گناه شأنی (انجام کارهای خلاف شأن و جایگاه اجتماعی) و گناه حبّی (که ناشی از غفلت از محبوب و توجّه به غیر محبوب است). عصمتی که برای پیامبران و امامان (علیهم السّلام) لازم است عصمت از گناه شرعی و نهایتاً شأنی است و نه عصمت از گناه حبّی که اساساً امکان چنین عصمتی برای آدمیان وجود ندارد. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 252 @Arshiv_Gholam
کنش های اختیاری انسان، افزون بر علّت فاعلی، حتماً دارای علّت غایی نیز هستند...یکی از راه های تبیین کنش های انسانی، کشف آن خواسته ها و میل ها است که در حقیقت مطلوبیت های افراد را تشکیل می دهند. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 253 و 254 @Arshiv_Gholam
هرگونه تبیینی که از کنش های انسانی ارائه می دهیم باید سنجش پذیر باشد. قابلیت ارزیابی و نقد را داشته باشد...معیار سنجش و نقد هر تبیینی، به نوع آن بستگی دارد. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 255 @Arshiv_Gholam
مغالطاتی که در مقام تبیین آشنایی با آن ها لازم تر است، مغالطات ناظر به بحث علّیت است...مغالطه علّت پنداری أمر مقدّم...مغالطه استدلال دوری...مغالطه علّت پنداری أمر مقارن...مغالطه خلط علّت و دلیل یا علّت پنداری دلیل...علّت، ناظر به مقام ثبوت است و دلیل، ناظر به مقام اثبات...رابطه این دو عامّ و خاصّ من وجه است...مغالطه أخذ جزء علّت به جای علّت یا علّت تامّه پنداشتن علّت ناقصه. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 256 تا 262 @Arshiv_Gholam
نکته مهم روش شناختی استدلال این است که اگر استدلال مشتمل بر قیاس، و لو ضمنی، نباشد اساساً هیچ نتیجه ای، حتّی به صورت احتمالی یا ظنّی، حاصل نخواهد شد...بر این اساس می توان گفت که همه استدلال ها، به یک معنا قیاسی اند. حتّی تمثیل و استقراء نیز نوعی قیاس اند. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 290 @Arshiv_Gholam
درستی و صدق محتوایی مقدّمات قیاس برای درستی و صدق نتیجه کفایت نمی کند. شکل صوری و نوع چینش مقدّمات نیز نقشی جدّی در درستی یا نادرستی نتیجه دارد. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 292 @Arshiv_Gholam
بدون شناخت انواع پیچیده و تو در توی مغالطات، نه می توان خود را از ارتکاب آن مصون دانست و نه می توان استدلال های مغالطی دیگران را شناسایی کرد. دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 296 @Arshiv_Gholam
برخی از رایج ترین مغالطات محتوایی استدلال عبارتند از مغالطه سنّت گرایی (بدان معنا که هر عقیده سنّتی را درست بدانیم)؛ مغالطه عدم سابقه ( یعنی هر چیزی که سابقه ای از گذشته نداشته باشد را نادرست تلقّی کنیم)؛ مغالطه تجدّد (هر باور یا پدیده جدید و نو را درست بپنداریم)؛ مغالطه سنّت گریزی (باورها و پدیده های سنّتی را نادرست بپنداریم)؛ مغالطه توسّل به اکثریّت (درست پنداشتن باورها و تئوری هایی که اکثریت افراد آنها را قبول کرده باشند)؛ مغالطه اعتدال (به این صورت که در هر جایی با دو نظریه مخالف رو به رو باشیم، همواره نظر میانه را به عنوان نظریّه ای صحیح انتخاب کنیم)؛ مغالطه دلیل نامربوط (در جایی که نتیجه گرفته شده با نتیجه منطقی مقدّمات، متفاوت باشد)؛ مغالطه یا این یا آن، مغالطه استدلال دوری (استفاده از مقدّمه ای که درستی آن وابسته به درستی نتیجه استدلال است) و مغالطه مصادره به مطلوب (استفاده کردن از نتیجه ای که باید اثبات شود، در مقدّمات استدلال). دکتر احمد حسین شریفی روش شناسی علوم انسانی اسلامی، ص 299 و 300 @Arshiv_Gholam