♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و بیستم)
ادامهی خطبه «۱۰۰»:
«آگاه باشید! خاندان پیامبر (ص) همچون ستارگان آسمان هستند که با غروب یکی از آنها، دیگری طلوع میکند، و در پرتو وجود آنان، نعمتهای الهی بر شما کامل شده و خداوند آنچه را که آرزو داشتید، به شما عطا کرده است»
شرح:
اهلبیت(ع) همانند ستارگان آسمان هستند که قرآن کریم درباره آنها میفرماید:
«وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ؛ آنها به وسیله ستارگان هدایت میشوند»
«وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ؛ خداوند کسی است که ستارگان را برای شما قرار داد، تا در تاریکیهایِ بیابان و در دریا، به وسیله آنها هدایت شوید»
در روزگاری که دسترسی به «قطبنما» و امکانات امروزی وجود نداشت، کاروانها در بیابانها و کشتیها در دریاها، با کمک ستارگان، مسیر خود را پیدا میکردند. بر همین اساس، هدایت به سعادتِ دنیا و آخرت نیز، تنها در پرتو آموزههای آل محمد (علیهم السلام) امکانپذیر است.
نکته دیگر این است که شبهای آسمان، هرگز از ستاره خالی نمیشود؛ هرگاه ستارهای در غروب میکند، ستارهای دیگر در افق طلوع کرده و جای ِ آن را میگیرد. اهلبیت (ع) نیز چنین هستند؛ هر امامی از دنیا میرود، امام دیگری جای او را میگیرد، و این سیر، تا دوران حضرت مهدی (ع) ادامه دارد. این بیان بهوضوح نشان میدهد که زنجیرهی امامت هرگز گسسته نمیشود و زمین هیچگاه از وجود حجت الهی خالی نخواهد بود.
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
@Ashegane_AHLE_beet
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و بیست و دوم)
خطبه «۱۰۲»:
«آن روز (قیامت)، روزی عظیم است که خداوند تمام خلایق - از اولین تا آخرین - را برای حسابرسیِ دقیق، و پاداش یا کیفرِ اعمالشان گردهم میآورد. همه در حالت خضوع و هراس، ایستادهاند؛ عرق از سر و رویشان فرو میریزد، چنان که دهانشان را فرا گرفته و دهانشان قفل میشود، و لرزش زمین، تمامیِ وجودشان را به لرزه درمیآورد. در میان محشر، بهترین وضعیت از آن کسی است که بتواند جایِ پایی بیابد، یا مکانی برای خود فراهم کند»
شرح:
بر اساس آموزههای قرآن کریم، انسان یک موجود «جاودانه» و «زنده» است که حیاتش ابدی است. تنها چالش او، پدیدهای به نام «مرگ» است. برخی تصور کردهاند که مرگ به معنای «نابودی و پوسیدن» است، اما دین بیان میکند که مرگ وجود دارد، ولی انسان در مواجهه با آن پیروز میشود. در حقیقت، انسان مرگ را از بین میبرد و آن را میمیراند، نه اینکه مرگ، انسان را نابود کند. این دیدگاه که انسان نابود میشود، یعنی مرگ، پایان راه و پوسیدنِ انسان است و زندگیِ پس از آن، بیمعناست. در چنین فضایِ فکری، فرد تلاش میکند که تمامی لذایذِ خود را در همین دنیا تجربه کند، چرا که پس از مرگ چیزی باقی نمیماند. اما اگر باور داشته باشیم که انسان در رویارویی با مرگ، به «بقا» دست پیدا میکند، و از «محدودیتهای دنیوی» خارج شده و به سوی «حیات جاودانه» حرکت میکند، در هنگام درک میکند که پس از مرگ، مرحلهای به نام «برزخ» و «قیامت» وجود دارد. در برزخ و قیامت، نه «روابط دنیوی» حاکم هستند و نه «ضوابط دنیوی».
این دنیا، زمانی برای «عمل» است، درحالی که قیامت، روز «حسابرسی» خواهد بود. قرآن تصریح دارد که دنیا، «مزرعه آخرت» است. همچنین در بسیاری از آیات، دنیا به عنوان «محل تجارت» معرفی شده است؛ جایی که عدهای، «سود» میبرند و برخی دچارِ «زیان» میشوند. پس این دنیا، همان مزرعه و تجارتخانه است، و موفقیت یا شکستِ افراد، مبتنی بر قواعد معین و حسابگریِ دقیق، انجام میشود.
بنابراین دست به دعا بلند میکنیم و میگوییم:
يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْنا مِنَ الشَّأْنِ (زیارتنامه حضرت معصومه علیهاالسلام)
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
@Ashegane_AHLE_beet
🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و بیست و سوم)
ادامهی خطبه «۱۰۲»:
«در آینده، فتنههایی به وجود خواهد آمد که مانند پارههای شب تاریک هستند و هیچکس نمیتواند در برابر آنها ایستادگی کند. این فتنهها، بیرحمانه به سوی مردم میآیند؛ همچون شتری که مهارش در دست یک سوارکار است و او به سرعت آن را میراند. این فتنهگران گروهی هستند که آسیب زیادی به دیگران وارد میکنند، اما خودشان تلفات کمی میدهند. در نهایت، عدهای در برابر آنها خواهند ایستاد و در راه خدا با آنها جنگ خواهند کرد و این فتنهها را نابود خواهند کرد. این افراد در نظر متکبران و گردنکشان خوار هستند، اما در آسمان شناخته شدهاند.
در این زمان، ای بصره، تو در خطر هستی! لشکری که به عنوان عذاب الهی به تو حمله میکند، بدون سر و صدا، و گرد و خاک به سوی تو میآید. به زودی ساکنانت با مرگِ سرخ و گرسنگیِ غبارآلودی روبهرو خواهند شد که چهرههایشان را دگرگون خواهد ساخت»
شرح:
در این بخش از خطبه، امام (علیه السلام) به پیشبینی دیگری درباره فتنهای که مردم عراق، بهویژه بصره، با آن مواجه خواهند شد، اشاره میکند. هدف امام این است که مردم با شنیدن این هشدارها، آمادگی بیشتری برای دفاع پیدا کنند، همچنین بترسند و به راه راست هدایت شوند.
ایشان توضیح میدهد که سرکردگان این فتنه، بسیار توانمندند و برنامهریزی شده عمل میکنند و فضایی تاریک و ناامیدکننده در جامعه ایجاد مینمایند. امام، این فتنه را به شتری تشبیه میکند که کاملاً تحت کنترل سوارکار خود است؛ یعنی تمامی شرایط برای پیشرفت نقشههایِ فتنهگران مهیاست.
سپس اشاره میکند که این فتنه طولانی نخواهد بود و خداوند به کمک جمعی از اولیای مجاهدِ خود، طومارِ فتنهگران را درهم میپیچد. این افراد ممکن است در نظر گردنکشانِ جامعه، به دلیل عدم تظاهر، بیمقدار باشند، اما در آسمانها شناختهشدهاند.
در انتها، امام به «بصره» بهطور خاص اشاره کرده و پیشبینی میکند که این شهر با مشکلاتی جدی مواجه خواهد شد. تعبیر «مرگ سرخ» به کشتار وسیعی اشاره دارد که در بصره اتفاق خواهد افتاد. تاریخ گواهی میدهد که وقتی «صاحب زنج» به این شهر وارد شد، سیصد هزار نفر از مردم آنجا به قتل رسیدند. همچنین، تعبیر «گرسنگی غبارآلود» به قحطی شدیدی اشاره دارد که ناشی از جنگها و ناامنیها یا خشکسالیهاست. برخی نوشتهاند که در شرایط، مردم حتی به کشتن و خوردن حیواناتی چون سگ، گربه و موش رو آوردند و گاهی نیز مردههای انسانها را میخوردند.
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
@Ashegane_AHLE_beet
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و بیست و ششم)
خطبه «۱۰۴»:
«خداوند حضرت محمّد (ص) را مبعوث کرد، در حالی که هیچ عربی، صاحب کتاب آسمانی نبود و ادعای نبوت و وحی نمیکرد. آن حضرت - به همراهِ یارانش - با مخالفان به مبارزه پرداخت، تا آنان را به سوی نجات سوق دهد و پیش از فرا رسیدن مرگشان، آنها را برای مردگ و رفتن به قیامت آماده کند. به برکت وجود آن حضرت، ناتوانان و خستهها، توانمند و شکسته دلها و شکستخوردگان، توانِ ایستادن و استواری پیدا میکنند، تا آنکه پیامبر آنها را به مقصد نهایی برساند؛ این روند - جز برای گمراهان غیرقابل هدایت - ادامه دارد، تا آنکه وسیله نجات مردم را به آنها و در محل مناسبشان، جایگزینشان کرد. زندگی آنان سر و سامان یافت و نیرومند گردید، و همچنین وضع دینی، اقتصادی و نظامی آنان روبهراه شد.
به خدا قسم، من در عقبِ لشکر اسلام حرکت میکردم و آنها را به سوی هدف، هدایت مینمودم. تا آنکه، گروه طرفداران باطل بهطور کامل شکست خورده، زیر سلطه اسلام قرار گرفتند. من در انجام این مأموریت هرگز ناتوان نشدم، ترسی به خود راه نمیدادم؛ خیانت نکردم و سستی نشان ندادم. (اکنون نیز همان مسیر را ادامه میدهم) و به خدا قسم، باطل را میشکافم، تا حق را از پهلویِ آن، بیرون بکشم.»
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
@Ashegane_AHLE_beet
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
#سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و بیست و نهم)
ادامهی خطبه «۱۰۵»:
«ای مردم! چراغ دلهایتان را با شعلهی درخشان و پر فروغِ واعظِ اهلِ عمل ( پیامبر و امام معصوم)، روشن سازید؛ و ظرف وجودتان را از آب زلال چشمهساری که از آلودگیها و غبارهای نفسانی تصفیه شده باشد، سیراب کنید.
ای بندگان خدا! بر نادانیها و جهلهای خویش تکیه نکنید و فریب وسوسههای هوسآلود را نخورید؛ زیرا کسی که در این مسیرِ نادرست قرار گیرد (و از جهل و شهوتش پیروی کند)، همانند کسی است که در لبهی پرتگاهی که در شرف فرو ریختن میباشد، قرار گرفته است.
او بارِ هلاکت و نیستی را بر دوش گرفته و از جایی به جای دیگر منتقل میکند، درحالیکه برای توجیه نادانی و ناپختگیِ خود، مطالب بیربط و متضادی را به هم میبافد.
پس، از نافرمانی و سرپیچی از فرمان خداوند بپرهیزید! و شکایت خویش را نزد کسانی مکنید که توان حل مشکل شما ندارند و نمیتوانند گرههای بستهی زندگیتان را باز کنند.
قطعاً امام و پیشوا، غیر از وظایف الهی و وظایف خاصی که بر عهده او نهاده شده است، وظیفهای ندارد.
از جملهی وظایف او ابلاغ مواعظ و نصایح به تمام مردم، تلاش در راه خیر و صلاح در همه زمینهها، احیای سنّت پیامبر (ص) و اجرای کامل و بیکم و کاستِ احکام و قوانین الهی، همچنین احقاقِ حقوق و پرداختن سهم تمامی افراد، از بیتالمال. اما وظیفهی شما در برابر امام؛ در کسب علم و دانش بکوشید؛ قبل از آن که درختِ علم خشک گردد (امامتان از دنیا برود) و پیش از آن که به خودتان شوید، باید علم و دانش را از سرچشمهی علم، که نزد اهلش است، استخراج کنید و بهرهمند شوید.
مردم را از منکرات بازدارید و نهی از منکر کنید، و خودتان نیز مرتکب آنها نشوید؛ زیرا وظیفهتان این است که گناهان را ترک کنید، و سپس دیگران را از آن گناهان بازدارید.»
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
@Ashegane_AHLE_beet
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و سی و دوم)
ادامهی خطبه «۱۰۶»:
«شما به سبب لطف و عنایت پروردگار، توانستهاید جایگاهی والا پیدا کنید، چنانکه حتی خدمتکارانتان مورد احترام قرار میگیرند و همسایگانتان با شما با محبت رفتار میکنند، در حالی که میان شما و آنان برتری یا حقی ویژه وجود ندارد. آنها شما را گرامی میدارند و کسانی که به قدرت شما وابسته نیستند و تحت حکومت شما قرار ندارند نیز، از شما حساب میبرند. با این حال، شاهد هستید که احکام الهی و پیمانهای او زیر پا گذاشته میشوند و هیچ واکنشی نشان نمیدهید، اما اگر سنتهای اجدادتان به خطر بیفتد، به شدت ناراحت میشوید.
در زمان گذشته، حکومت در دست شما بود و تصمیمات از جانب شما به سایرین منتقل میشد و نهاییترین نتایج نیز از سوی شما تعیین میگردید. اما اکنون مقام خود را به ستمگران سپردهاید و زمام امور را کاملاً در اختیار آنان قرار دادهاید؛ حتی مأموریتهای الهی را به آنان واگذار کردهاید. در حالی که آنها بر اساسِ شک و شبهه عمل میکنند و در لذتهایِ زودگذر غرق شدهاند. با این وجود، به خدا قسم! اگر دشمنان، شما را در زیر ستارههایِ آسمان پراکنده کنند، باز خداوند فرزندان شما را برای انتقام، گردهم خواهد آورد»
شرح:
حضرت در این بخش به دو نکته اساسی اشاره میکند: ۱- عزتی که مسلمانان در پرتو اسلام به دست آوردند؛ عظمتی بیسابقه که هم در نگاه دوستان و هم دشمنان، بیمانند بود. ۲- انتقادی سخت به مردمی که قدر این نعمت بزرگ را ندانستند. آنها با سستی و بیارادگی، زمام امور خود را به حاکمان ستمگر، بیایمان و شهوتپرست سپردند که این رفتارشان مصداق بارز ناشکری بود.
در ادامه، امیرالمومنین اشاره میکند که؛ شکستن سنتهایِ قبیلهای و طایفهای، سبب به پا خاستن اعتراض آنها میشد، اما زمانیکه بنیامیه تمامی سنتهای الهی را در هم شکستند، هیچ صدایی از اعتراض برخاست. این نوع رفتار، ناسپاسی بزرگی در مقابل نعمتهای الهی به شمار میرفت.
اشاره دیگری نیز به عصر حکومت پیامبر اکرم (ص) شده است؛ دورانی که امور به دست افراد صالح بود و تمام برنامههای حکومت اسلامی بر اساس اهداف و اصول اسلامی اجرا میشد. اما بیتوجهی، ضعف و ناسپاسی مردم، باعث شد وارثان دوران جاهلیت و بازماندگان شرک - یعنی فرزندان دشمن اصلی اسلام؛ ابوسفیان -، بر حکومت اسلامی مسلط شده و همه چیز را دگرگون کنند. بنیامیه برای اقدامات خلاف خویش از متشابهات قرآن یا سخنان پیامبر(ص) - که میتوانستند با قرائتهای جدید، بر مقصود شیطانیِ خود تطبیق دهند - سوءاستفاده کردند، و به جای پرداختن به هدایت مردم، یا گسترش عدالت و تقوا، اسیر شهوات دنیوی بودند. برای آنها چیزی جز حفظ قدرت، منافع نفسانی و انتقامجوییهای جاهلانه معنایی نداشت و این خود نشان از بازگشت به سنن جاهلی بود.
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
@Ashegane_AHLE_beet
🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و سی و سوم)
خطبه «۱۰۷»:
«من فرار و کنارهگیری ِ شما را از صفوفِ خودتان مشاهده کردم، (و با چشم خود ديدم) که فرومايگان خشن و اعرابِ بادیهنشینِ شام، شما را به عقبنشینی وادار کردند، در حالى که شما از بزرگان (و شجاعان) و پيشگامانِ عرب و از سرانِ شَرَف و پيشروان و برجستگان آنها هستيد. (ولى خوشوقتم، طولى نکشيد که) ناراحتى درون سينه من را شفا بخشيديد (و بر زخم دلم مرهم نهاديد؛) چون ديدم همانگونه که آنها شما را عقب راندند، شما صفوفشان را درهم شکستيد و آنان را از لشکرگاه خود به عقب رانديد؛ با رگبار تير و نيزه، به آنها حمله کرديد. آنچنان که فراريان آنها، همچون شتران تشنهای که از ورود به آبشخور عقب رانده شدهاند، بر روى هم میریختند»
شرح:
برخی از شارحان نهج البلاغه بیان کردهاند که امیرالمؤمنین (علیه السلام) این خطبه را زمانی ایراد فرمود که جناح راستِ سپاه حضرت، دچار عقبنشینی شد. سپس، با اجرای یک ضدحمله، نیروها به موقعیت خود بازگشتند و به «مالک اشتر» پیوستند. مالک نیز همراه آنان، به صفوف سپاه شام یورش بُرد و موفق شد آنها را پراکنده سازد. امام، پس از مشاهده این دو مرحله از نبرد، خطاب به نیروها چنین سخنانی را بیان کرد. هدف حضرت این بود که در گام نخست، عقبنشینیِ اولیهشان را - با لحنی نرم و ملایم نکوهش کند - و سپس ضدحمله و تلاش مجددِ آنان را تحسین نماید. ایشان با این رویکرد، نیروها را به استقامت و پایداری در برابر دشمن تشویق کرد. شکی نیست که «اشاره به نقاط ضعف»، سپس «برجسته کردن نقاط قوت» و ترغیب افراد، تأثیر روانی ارزشمندی دارد.
همچنین از این خطبه، میتوان نکاتی را به دست آورد؛
۱. اهمیت اعتمادِ جبههی حق به خدا و خود، و نقش آن در مقابله با دشمن: احساس ناامیدی، نتیجهی تلقی شکست یا ضعف است. اما با مقاومت و تقویت روحیه افراد، میتوان در برابر دشمنان ایستادگی کرد و بر آنان غلبه یافت.
۲. تاثیر روحیه جنگجویی و اتحاد اجتماعی بر پیروزی: روحیه اتحاد و همبستگی در میان افراد، قدرت بازدارندگی و پیروزی را تقویت میکند. همچنین، در مسیر حفظ هویت و عزت، ترسی از دشمنان نباید داشت؛ بلکه باید با توکل بر خدا، و اراده و شجاعت، آنان را به عقب راند و شکست داد.
۳. نقش روحیه مبارزه جویانه در حفظ شأن و منزلت اجتماعی: نشان دادن قدرت و تعیینکننده بودن، در مقابل دشمنان، باعث رفع ترس و نگرانی در جامعه میشود. این روحیه، نه تنها در تقویت احساس قدرت و عزت نفس، بلکه در تربیت اجتماعی، اعتماد به نفس جمعی و حفظ جایگاه اجتماعی تاثیرگذار است، تا مردم بدانند با اتحاد و اراده، میتوان بر هر مشکلی فائق آمد.
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
@Ashegane_AHLE_beet
🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و سی و پنجم)
ادامهی خطبه «۱۰۸»:
«باطنِ منافقان، برای اهل بصیرت آشکار است و راه حق، برای جویندگان صادق، به روشنی نمایان گشته است. رستاخیز نزدیک است و چهره حقیقی آن بر جستجوگرانِ آگاه، نمایان شده است (گویی اسرار نهفته، آشکار گردیده و نشانههای انکارناپذیر آن در برابر دیدگان جلوهگر است).
چرا شما را به صورتِ جسمهای بدونِ روح، و روحهای بدون جسم میبینم؟
چرا شما را به صورتِ عابدانی ناصالح، تاجرانی ورشکسته، بیدارانی خوابآلود، حاضرانی غایب، ناظرانی نابینا، شنوندگانی ناشنوا و گویندگانی لال میبینم!؟!»
شرح:
امیرالمؤمنین (ع) در این بخش، تأکید دارند که در این دوران، باطن منافقان و بنی امیه، برای اهل بصیرت آشکار شده و راه حق برای کسانی که بهدنبال آن هستند، روشن گردیده است. بدین ترتیب، حجت بر مردم تمام شده و جای هیچ عذر و بهانهای باقی نمانده است.
همچنین بیان میفرماید که «نشانههای قیامت آشکار شده است» که منظور، بعثت پیامبر (ص) بهعنوان خاتمالانبیاء و آخرین پیامبر الهی است. همچنین به آشکار شدنِ فتنهها در جهان اسلام و سراسر زمین اشاره میفرماید. بنابراین، اگرچه مدتها از زمان بعثت گذشته، اما این مدت در مقایسه با عمر جهان، بسیار کوتاه است. در حدیثی از پیامبر (ص) نیز آمده است که بعثت ایشان و قیامت، نزدیک به یکدیگر هستند، مانند دو انگشتی که کنار هم قرار گرفتهاند.
حضرت، با آشکار شدنِ حقایق و نزدیک شدنِ قیامت، انتظار دارند مردم از خواب غفلت بیدار شوند، توبه کنند و راه درست را در پیش بگیرند. اما با شگفتی از بیتفاوتیِ بسیاری از مردم، یاد میکنند. امام این افراد را چنین توصیف میکند که گویا «روحهایی بدون بدن، یا بدنهایی بدون روح»اند. یعنی افرادی که یا قدرت دارند، اما اندیشه و تدبیر ندارند، یا اندیشه و تدبیر دارند، اما توان استفاده از آن را ندارند، و هیچیک از این دو گروه، کارآمد نیستند، همانگونه که جسم بیروح و روح بیجسم، فاقد کارایی است.
عبارت «عابدانی ناصالح»، انتقاد از عبادتهایِ ظاهری، اما بیمحتواست؛ عباداتی که تأثیری بر تربیت و اصلاح افراد ندارد، و چیزی جز پوستهای توخالی نیست.
عبارت «تاجرانی ورشکسته» به افرادی اشاره دارد که تلاش میکنند، اما نتیجه و سودی برایشان حاصل نمیشود. این مفهوم مشابه آیهای در سوره "عصر" است که بیان میدارد؛ همهی انسانها غیر از ایمان آورندگانی که عمل صالح انجام میدهند، و دیگران را به حق و صبر دعوت میکنند، زیانکارند.
همچنین عبارت «بیدارانی خوابآلود» به افرادی اطلاق میشود که ظاهراً بیدارند و در جامعه حضور دارند، اما واکنشی نسبت به حوادث خوب یا بد نشان نمیدهند؛ گویی که «حاضرانی غایب، ناظرانی نابینا، شنوندگانی ناشنوا و گویندگانی لال» هستند. این توصیفات حکایت از آن دارد که اسلام معیار وجود هرچیز را بر مبنای تأثیر آن میسنجد؛ انسانی که اثری در جامعه ندارد، همچون مردهای است و افرادی که چشمانشان توان دیدن حقیقت ندارد، کور محسوب میشوند. در آیات قرآن نیز مشابه همین تعابیر درباره افراد منافق و بیایمان آمده است؛ عباراتی که آنان را افرادی ناشنوا، لال و کور توصیف میکند که هیچ اندیشهای ندارند؛ «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ».
از این سخنان، چنین برمیآید که حضرت، یاران خود و مردمان آن زمان را به شدت سرزنش میکند؛ چرا که با وجود آشکار شدن ذات بنیامیه و اهداف پلید حکومتِ آنها، مردم همچنان در خواب غفلت فرو رفتهاند، و چشم بر فجایع بنیامیه بستهاند و نمیدانند چه آیندهی تاریکی در انتظار اسلام و مسلمانان است.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
@Ashegane_AHLE_beet
🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و چهلم)
ادامهی خطبه «۱۰۹»:
«خدایا! تو، خالق و معبودی پاک و منزه هستی، و من تو را (به خاطر نعمتهایی که بر آفریدگان نازل کردی)، ستایش و تنزیه مینمایم (حقیقت وجودی تو را، برتر از مخلوقات میدانم). تو سَرایی بزرگ (آخرت) را آفریدهای؛ که در آن انواع نعمتها قرار دادهای: نوشیدنیها، خوراکها، همسران، خدمتکاران، قصرها، نهرها، درختان پرثمر و میوهها. سپس، کسی را فرستادهای که مردم را به سوی آن همه نعمت دعوت کند؛ ولی نه آنان به دعوت او پاسخ دادند، و نه نسبت به آنچه تو ترغیب کردهای، اشتیاق نشان دادند، و نه به آنچه تشویق نمودهای، مشتاق شدند. (اما آنان روی برگرداندند) و به مُرداری روی آوردند که با خوردنِ آن، رسوا شدند؛ و عجیب اینکه در محبت و دوستی آن، توافق کردهاند (و همدل و یک صدا شدند).
آری! هر کسی، به هر چیزی عشق بورزد، آن چیز، چشمش را ناتوان، و قلب و فکرش را بیمار میکند؛ در نتیجه، با نگاهی معیوب و نادرست، به همه چیز مینگرد، و با گوشهای ناشنوا، سخنها را میشنود. هوسها و خواستههای دل، عقلش را نابود، و دلباختگی به دنیا، قلبش را بیمار ساخته میکند، و تمام وجودش، شیفته آن شده است. از این رو، او بنده دنیا و بندۀ هر کسی است که چیزی از دنیا در اختیار دارد؛ به هر جهتی که دنیا حرکت کند، او هم به همان طرف حرکت میکند، و دنیا به هر سو که روی آورد، او نیز به همان سو رو میکند؛ نه تذکراتِ تذکردهندهی الهی را میپذیرد، و نه نصیحتِ واعظِ ربانی را گوش میدهد؛ در حالی که با چشم خود غافلانی را میبیند، که ناگهان در چنگالِ مرگ گرفتار میشوند؛ در آن عالَم، نه درخواست گذشت و عفو پذیرفته میشود، و نه فرصتی برای بازگشت وجود دارد. آری، او میبیند چگونه حوادث سخت و دردناک بر سرشان فرود میآید، بدون آنکه بتوانند از آن نجات یابند، و دنیایی که خیال میکردند جای امنی است، از آنها جدا شده است؛ و به وعدههایِ آخرتی که به آنها داده بودند، رسیدهاند. آری، حوادثی بر سر آنان فرود آمده است که با هیچ توصیفی قابل بیان نیست، (ولی اینها، همچنان غافلاند و پند نمیگیرند)»
شرح:
در جهان آخرت، ظاهر انسان به شدت تحت تأثیر حالات درونی و روحیِ او قرار دارد. قوای باطنی نفس - عقل، وهم، غضب و شهوت -، ریشهی تمامیِ صفاتِ خوب و بد، و منشأ صورتهای ملکوتی و اخرویِ انسان هستند. بر اساس این حقیقت، هر یک از این نیروهای نفسانی که بر وجود انسان غالب شود، شکل اخروی او را نیز تعیین خواهد کرد. بنابراین، اگر درون انسان، صورتی انسانی داشته باشد، و انسان با افعال و افکار الهی، صورتی انسانی و ملکوتی به باطن خود داده باشد، چهرهی حقیقی و روحانیِ او در قیامت نیز به همین شکل خواهد بود. اما اگر حالاتی غیر انسانی - مانند خشم و شهوت - بر روح او تسلط یابد، ظاهر اخرویِ او نیز انسانی نخواهد بود؛ و حقیقت ظهور یافته از انسان در قیامت به صورت حیوان - یا بدتر از حیوان - خواهد بود.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
@Ashegane_AHLE_beet
🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و چهل و ششم)
خطبه «۱۱۰»:
امیرالمؤمنین (ع) در این بخش از خطبه، وسایلی که بیشترین تأثیر را در نزدیکی انسان به خداوند دارد، در ۱۰ عنوان مطرح کرده است و حکمت هریک را به شکلی مختصر و عمیق بیان مینماید:
«برترین وسیلهای که انسانها در مسیرِ قرب به خداوند از آن بهره میگیرند عبارتاند از :
۱- ایمان به خداوند متعال و پیامبر او؛
جهاد در راه خدا - که قُله بلندمرتبهء اسلام به شمار میآید.
۲- کلمه اخلاص (گفتن لا إله إِلّا اللّه) - که هماهنگ با سرشت انسانی است.
۳- اقامه و برپاداشتن نماز - به عنوان جوهره اصلی دین و عبودیت
۴- ادای زکات - که فریضهای واجب است.
۵- روزه ماه مبارک رمضان - که سپری نیرومند در برابر عذاب الهی است.
۶- حج و عمرهی خانه خداوند - که نابودکنندهء فقر و پاککننده گناهان است.
۷- صلهی رَحِم (احسان و نيکی به نزدیکان) - که عامل افزایش مال و طولانیتر شدن عمر است.
۸- صدقهی پنهانی - که کفارهی برای گناهان است.
۹- صدقهی علنی و آشکار - که از مرگهای ناگوار پیشگیری مینماید.
۱۰- خدمت به بندگان خدا - که انسان را از لغزشها و شکستهای خفتبار (مبتلى شدن به ذلتها و خواریها)، دور نگه میدارد.
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
@Ashegane_AHLE_beet
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و چهل و هشتم)
خطبه «۱۱۱»:
«شما را از دنيا بر حذر مى دارم؛ زیرا ظاهری جذّاب و دلفریب دارد و در هالهای از لذتها و تمایلات محصور شده است. این دنیا با ارائهی لذتهای زودگذر، نظرها را جلب میکند، و با وجود کمی و ناپایداریِ مواهبش، قلبها را به سوی خود جذب مینماید. دنیا، آرزوهای انسانهای دنیاپرست را در خود جای داده، و خود را با زینتهایِ فریبنده، آراسته است. شادیها و نعمتهایش دوام ندارند و هیچکس از رنجها و مشکلاتش در امان نیست. دنیا، زیانآور و فریبنده است که پیوسته دچار تغییر و تحولات بوده (ثُبات ندارد) و نابود میشود، و در نهایت، ساکنین خود را در کامِ مرگ فرو میبَرَد.
هر زمان که زندگی دنیا، به اوج خود برسد و آرزوهایِ دنیاپرستان را محقّق کند، باز هم از آنچه پروردگار متعال فرموده فراتر نخواهد رفت؛ آنجایی که میفرماید: "زندگی دنیا همچون بارانی است که از آسمان فرو میبارد. به واسطه آن زمین سرسبز میشود، اما زمان زیادی نمیگذرد که پژمرده شده و بادها آن را پراکنده میکنند، و خداوند بر همهی امور تواناست"»
شرح:
از نگاه امام خمینی (ره)، زهد، به معنای بیمیلی و بیرغبتی به دنیاست. ایشان برای زهد - مانند دیگر صفات نفسانی - مراتب و درجاتی قائل است، و درجه اول زهد را آن میدانند که انسان از دنیا روی بگرداند، برای «رسیدن به نعمتهای آخرت» و «نجات یافتن از عذابهای اخروی» (شرح حديث جنود عقل و جهل، ص۳۰۶). همچنین ایشان بیان میکند که هدف نهایی از زهد در دنيا، آن است كه کمکم قلب، از دنیا منصرف و متنفّر شود، و توجه به مقصودِ اصلى و مطلوبِ واقعى پيدا كند. بنابراین زهد دنیا، مستلزم «خالص شدن قلب، از غير خدا» است. پس، هر كسی كه در قلبش، غير خدا باشد و توجه به اغيار (غیر خداوند متعال) داشته باشد - چه آن غیر، از امور مادى باشد يا امور غیر مادی، حتی كمالات و مدارج -، چنین فردی اجمالاً، از اهل دنياست و زاهد نيست. چنین انسانی، محروم از آخرت حقيقى و بهشت لقاء است - كه بالاترین مراتبِ بهشت میباشد - (شرح چهل حدیث، ص۳۶۴).
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
@Ashegane_AHLE_beet
🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و پنجاه)
ادامهی خطبه «۱۱۱»:
بسياری از افراد بر دنيا تکيه کردند، اما ناگهان، دنیا آنها را به درد و رنج افکند، و چه بسيار افرادى که به دنیا اطمينان کردند، ولى دنیا آنها را بر زمين کوبيد.
چه انسانهایِ با عظمتى را كه دنیا، خوار و كوچك ساخت، و چه متکبرانِ فخرفروشى که آنها را بر خاک مذلّت افکند. حکومتِ پنیا ناپايدار است و همواره دستبهدست مى گردد. زندگىِ گوارایِ دنیا، ناگوار؛ و شيرينى آن تلخ؛ و غذاى آن مسموم؛ و طنابهايش کهنه و پوسيده است. افرادی که در دنیا زندهاند، به سمت مرگ در خچ حرکت، و کسانی که سالم هستند، به سوی بیماری رهسپار میباشند. حکومتِ دنیا، بر باد است؛ نيرومندانش، شکست خوردهاند؛ برخورادانِ از نعمتِ دنیا، رو به فنا هستند، و همسايگانش، غارت زدهاند.»
شرح:
حضرت در این فراز ر دو نکته تاکید میفرماید: ۱- هيچ چيز در دنیا قابل اعتماد نيست. ۲- تمام شیرینیها و خوشیها و پیروزیهای دنیا، همراه با تلخى، ناخوشی و شکست است.
نوشتهاند: «سليمان بن عبدالملک» (از خلفای بنی امیه)، روزى لباس گرانبها و عمامهی سبزرنگى پوشيد و در آيينه نگاه کرد (و از چهره خود لذّت برد، و با مباهات) گفت: من پادشاهِ جوانِ جوانبختم. ولى بعد از اين ماجرا، فقط يک هفته زنده بودو مُرد» (تاریخ طبری و ابن اثیر)
باید توجه داشت - همانگونه که در فلسفه بیان شده است - خاصیت ذاتیِ «جسم» و «ماده»، محدودیت، دگرگونی و تغییر، عدمِ ثُبات و ... است. به همین دلیل به هیچ چیز در آن نمیتوان اعتماد و تکیه کرد، همچنین تمام خوشیها و راحتیهای آن، با ناخوشی و ناراحتیها همراه است؛ و «لذت خالص» در دنیا قابل دستیابی نیست. بلکه آخرت است که خوشیهایش، با ناخوشیها همراه نیست و لذتهایش، قرین با سختی نمیباشد.
❤️#عاشقان_اهل_بیت_(ع)
🌼#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
@Ashegane_AHLE_beet
🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤