کانال ܫߊܢܚ݅ܧߊࡍ߭ ܥ݆ܣߊܝܥܘ ܩܫࡎࡐܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊܠܢܚܠߊܩܢ
﷽ 📝شرح و تفسیر دعای عصر غیبت 🎙استاد احسان عبادی 5️⃣1️⃣قسمت پانزدهم 📜روایتی از پیغمبر(ص) است که
﷽
📝شرح و تفسیر دعای عصر غیبت
🎙استاد احسان عبادی
6️⃣1️⃣قسمت شانزدهم
👈اگر انسانی تلاش کرد و به یک میزانی از معرفتها دست پیدا کرد ولی تلاشش این بوده که همه ی معرفت ها را کسب کند، خدا ان شاءالله ثواب بقیه را هم به او میدهد، چون "الاعمالُ بِالنِّیّاتِ".
❌اما یکی هم، اصلا هیچ تلاشی نمی کند و برایش مهم نیست این صفات و این مراحل را انجام بدهد، پس خودش را باید آماده کند که ثواب زیادی برای او ثبت نشود! ⚠️
👈شیعه بودن فقط به گفتار نیست، از ما عمل می خواهند👉
👤شخصی رفت در خانه ی امام رضا (ع) هر چه در زد امام در را باز نکرد، گفت آقا چرا در را باز نمی کنید؟ ما از شیعیان شما هستیم! امام گفت؛ نگویید شیعه، دوستدار ما هستید شیعه ی ما نیستید.
⚠️ آن کسانی که دم از امام زمان (عج) می زنند، کسانی که ادعا می کنند ما سرباز امام زمان هستیم، کسانی که ادعا می کنند ما می خواهیم سرباز و پیرو حضرت باشیم... اینها خیلی حواسشان جمع باشد؛
🚫چه در مجالس عروسی، چه در جمع های فامیلی که می روند و چه فلان جا و.. هر جایی که می روند باید نمونه باشند و مصداق یک سرباز واقعی حضرت باشند. نه اینکه طرف در مجالس ختم قرآن و مجالس دعا و روضه و.. شرکت کند بعد در عروسی ها برقصد!! ⛔️
⚠️خیلی باید حواسمان جمع باشد، متأسفانه ضعف بعضی از مذهبی های ما همین است. بعضی از رفتارهایشان خوب است مثل قرآن و امثال اینها، اما بعضی رفتارهایشان افتضاح است.
#ادامه دارد ...
📚برگرفته از فایل شماره (۱)
شرح و تفسیر دعای عصر غیبت
#متن_شرح_و_تفسیر_دعای_عصر_غیبت ۱۶
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍
یه_سلام_دوباره✋
آره، دلت هوایی حرم شده ... 🕊
شاید خیلی وقته توی صحنها قدم نزدی ... 🍃
حتی شاید
چنـــد سال میگذره از
آخرین باری که عطر رواقها رو حس کردی 💤
.
امّا
همین که
چشمات با یه عکس ساده از حرم،
بارونی میشه، 😞
یعنی این که
امام مهربون، بِهت نظر کردند و
حواسشون، به قلب بیتابت هست ... 💚💜
پس
با عشق،
به امام رضا (ع) بگو:
سلام_امام_مهربانم💕
الســـــــــــلام و علیکـــــــــــــــــــ یا امــــام رئوفــــــــــــــــــــ🌺
#یا_امام_رضا_جانم❣️
🕊اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ 💚
#ساعت_هــــــــشــــــت_به_وقــــــــت_امام_رضــــا✋
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍
فرقان؟ _ 3
پس اگر قوه ی تشخیص حق از باطل(فرقان) نعمتی از سوی پروردگار باشد چه جای طرح این مسئله باشد؟
وقتی بدانیم زلزله تکانشی باشد که ممکن است خانه را بر سرمان خراب کند؛ پس بنیادی بسازیم
طرح مسئله ی فرقان چند فایده دارد
1. تمسک به قرآن و عترت
پیامبر فرمود: من در میان شما قرآن و عترتم را بر جای می گذارم که اگر به آن دو تمسک جویید؛ هرگز گمراه نشوید
نام دیگر قرآن فرقان باشد و عترت پیامبر که اهل بیت دوازده امام نیز هستند قرآن ناطق باشند
پس چنگ زدن به آن دو بصیرت و بینایی آورد که آنان باهم معیار حق و باطل باشند
2. رهبری دارای بصیرت باشد؛ پس باید پشت سخنان ایشان موضع بگیریم، راه رستگاری، حرکت کردن در پسِ مواضع ایشان باشد
3. بترسیم و برای فرار از ضلالت، به تقوا و پرهیزکاری روی آورده تا از گیرندگان این هدیه ی نفیس از سوی پروردگار باشیم
4. توبه: با توبه و بازگشت و پرهیز از گناهان مسیرمان را پیدا کنیم
در روایت از معصوم آمده است: "اگر 40 روز گناه نکنیم، چشمه های حکمت از زبانمان جاری شود"
لذا عبور از فتنه های آخرالزمان جز با داشتن بصیرت میسر نباشد
و اگر در آخرالزمان دین، مانند آتش در دست باشد برای اهل بصیرت باشد که درک درستی از واقعیات دارند و الا دیگران به عیش و شکم بارگی مشغول باشند
اگر با غم همنوعمان خوشحال نشدیم و با پیشرفتشان غمگین نشدیم؛ اهل بصیرت باشیم
در رابطه با داعش و گروههای تروریستی، چه قدر باید انسان سنگ دل باشد که پدر و مادری را جلو فرزند او سر ببرد و بسیار موارد مشابه دیگر
یا آنقدر در تشخیص حقایق ناتوان باشند که با خود قاشق همراه داشته باشد تا در صورت کشته شدن با پیامبر در یک سفره غذا بخورند
اگر خداوند به واسطه ی تقوا، بصیرت و فرقان هدیه کند؛ بر عکس آن نیز صادق باشد
چنانچه در گناه غرق شده و توبه ننماییم، پرده ها برای دیدن، ظخیم تر و بر چشم و گوش و قلب، مهر بخورد؛ آنگاه حقیقت، دیده، شنیده و یا احساس نخواهد شد
بزرگی که در همسایگی پیرمردی زندگی می کرد
روزی صدای گریه ی پیرمرد را شنیده برای احوالپرسی به منزل او ورود کرده، سبب گریه اش را می پرسد در آن حال فرزندش وارد شده و می گوید من یک سیلی بیشتر نزدم ولی او یک ساعت باشد؛ که گریه می کند
سطح درک و تشخیص جوان بسیار پایین باشد چرا که آن نادان نداند که سبب گریه ی پدر فقط برای سیلی او نیست
نتیجه اینکه فرقان و تشخیص و قدرت درک انسان، ما فوق تمام حکمتها باشد چنانکه فردی دارای این قوه و نعمت باشد سعادت ابدی و رضوان الهی نصیب او شود
#غلامرضا_شادمان مرداد 97
#کانال_عاشقان_چهارده_معصوم
@Asheghan_Amiralmomenin
:
مولای نذیر و هم بشارت
باشد که سرش بود سلامت
#غلامرضا_شادمان
#کانال_عاشقان_چهارده_معصوم
@asheghan_amiaralmomenin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
📹نشانه های آخرالزمان
🎙حجتالاسلام و المسلمین محمدحسین صابری
#آخر_الزمان
#مهدویت
#امام_زمان
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
#فضائل_اهل_بیت_علیهم_السلام
💎 #فضائل_امیرالمؤمنین_علیه_السلام_در_قرآن
📗 سوره حدید💥
✨يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
🔰ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و برای شما نوری قرار دهد که با آن (در میان مردم و در مسیر زندگی خود) راه بروید و گناهان شما را ببخشد، و خداوند آمرزنده و مهربان است.
💬حسکانی در تفسیر این آیه، به نقل از ابن عباس می گوید:
✨یؤتکم کفلین من رحمته (دو سهم از رحمتش به شما ببخشد) کفلین یعنی حسن و حسین (علیه السلام) و یجعل لکم نوراً تمشون به (برای شما نوری قرار دهد که با آن راه بروید) نور در این آیه، علی بن ابی طالب (علیه السلام) است.
📚منبع کتاب:پرتوی از فضایل امیرالمؤمنین (علیه السلام) در قرآن
نویسنده : سید ابوالحسن مطلبی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍
Kashani-Khotbe Hazrate Zahra(AS) Ba Zanan Ansar-02-Thaqalain_IR.mp3
22.47M
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
🔴 موضوع: خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها با زنان انصار ـ
#جلسه دوم
🎙استاد کاشانی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
156942530467-nazweb-ir-nazweb-ir.gif
350.8K
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
یگانه آفریدگار من،
تو را سپاس میگویم
که مرا از تمام وابستگیها میرهانی و ترس از دست دادن را از من دور کردی
و چنان روحم را بزرگ کردی که دلبسته باشم نه وابسته.
الهی اگر بد بودیم یاریمان ڪن
تا فردایے بهتر داشته باشیم
خدایا به حق مهربانیت
نگذار ڪسی با ناامیدی و ناراحتی
شب خود را به صبح برساند
شبتون زیبا و در پناه خدا🌙
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈
ای شه منتظر از منتظران چهره مپوش
که دگر جان به لب از محنت هجران آمد
همه گویند که مفتاح فرج صبر بود
صبر نَتْوان که دگر عمر به پایان آمد
#شبت_بخیر_مهـــــــــــــــــــــــربانــــــم❤️
#شبـ💫ـتون مــهــدوی❣️
#نفســــــتون_حـــــــــیدری💚
#التماس_دعای_فرج 🤲
اللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍
حاج آقا قرهی:
داستانی از شخص بزرگواری میخواهم تعریف کنم که قبر شریف ایشان، در تخت فولاد اصفهان که وادی السلام ثانی است، قرار دارد. گاهی بخواهید که مخصوص به تخت فولاد اصفهان بروید. دیدید برخی ایرانگردی میکنند و ...، امّا گاهی شما فقط برای تخت فولاد اصفهان بروید. اعاظم و بزرگان زیادی در آنجا مدفون هستند و حالات و مطالب و اوضاع خاصّی دارد.
این شخصی که میخواهم داستانشان را بگویم (هدف ما داستانگویی نیست، امّا اینها داستان راستان است و انسان را تکان میدهد)، مرحوم میرزا حسین کشیکچی هستند. ایشان توفیق پیدا کردند به محضر آقا جان، حضرت حجّت برسند و با حضرت در ارتباط بودند و متوفّی 1309 ه.ق هستند.
ایشان در بازار اصفهان، نگهبانی و کشیک میدادند و برای همین به این اسم معروف شدهاند. یک کولهباری هم بر دوش خودشان داشتند و بار حمل میکردند. اهل بازار، ایشان را چون خیلی ساده بودند، «هالو» صدا میزدند.
حاج آقا جمال اصفهانی که مدفون در تکیه مادر شاهزاده تخت فولاد هستند، ماجرای مرحوم میرزا حسین کشیکچی را به نقل از میرزا محمّد، یکی از تجّار اصفهان که بسیار مؤمن و اهل عبادت بود و خدمت آیتالله سیّد محمّد چهار سوقی، صاحب کتاب شریف روضات الجنّات، معروف به آیتالله روضاتی میرسید، نقل میکنند:
میرزا محمّد، یکی از تجّار بزرگوار، با دوستانشان عازم برای سفر مکّه میشوند. تصمیم داشتند که ابتدا به زیارات عتبات عالیات بروند و بعد از آن راهی مکّه شوند. در آن زمانها که هواپیما نبود، این سفر، چند ماهی طول میکشید. در راه، ایشان تمام وسایلش را گم میکند و از مسافران بیتالله جدا شده و در کربلا ماند.
میرزا محمّد میگوید: من بسیار ناراحت و اندوهگین شدم که از سفر جاماندم. از حضرت خواستم که به من کمکی کند. متوسّل به خود أبیعبدالله شدم که من تاجر آبرومندی بودم که تا حالا دستم را جلوی کسی دراز نکردم (بالاخره برخی مناعت طبع دارند و عمری در تجارت و کسب و کار هستند و آبرومند میباشند، در روایات هم داریم که اینها حرمت دارند و باید حرمتشان حفظ شود). امّا الآن همه چیزم را از دست دادم و میخواستم به بیت الله بروم، ولی نشد.
تصمیم گرفتم که شب را به مسجد کوفه بروم. به هر حال با هر زحمتی بود، خودم را به آنجا رساندم. صبح زود از کربلا حرکت کردم، اواخر شب به نجف اشرف رسیدم و بعد هم به مسجد کوفه رفتم. در راه که داشتم به تنهایی پیاده به مسجد میرفتم، دیدم سوارهای آمد و رو به من کرد و گفت: چه شده؟! چرا این قدر غمگینی؟ او حتی من را به اسم صدا زد و گفت: آمیرزا محمّد! چه شده، اوضاعت خراب است؟!
میرزا محمد میگوید: من هم که وضع بسیار بدی داشتم، گفتم: هیچ! مسافری هستم و خستهام.
گفت: این خستگی تو، علتی دارد و با خستگیهای دیگر فرق میکند.
گفتم: بله، حقیقتش این است که من از کاروان حج عقب ماندم و تمام وسایلم را بردند.
میرزا محمّد میگوید: آن فرد به فارسی سلیس صحبت میکرد، امّا آن قدر نورانی بود که من خیلی نمیتوانستم ایشان را نگاه کنم و سرم را پایین میانداختم و حرف میزدم. این سواره بزرگوار فردی را صدا زد. اتفاقاً دیدم آن فردی که آمد، شبیه هالوی خود ماست. آن سوارهی بزرگوار به هالو گفت: اسباب سرقت شده این شخص را به او برسان و او را به مکّه ببر و بازگردان. هالو هم دو دستش را بر سینه گذاشت و گفت: سمعاً و طاعتاً یا مولای! یا سیّدی! آن سواره به راه افتاد و رفت.
میرزا محمّد میگوید: هالو به من گفت از کاروان جا ماندی؟ گفتم: آره، تو همان هالوی اصفهان ما نیستی؟!
گفت: بله، من همان هستم.
من متعجّب شدم و گفتم: خدایا! این چه میگوید؟!
هالو گفت: کاری به این کارها نداشته باش.
وقتی دیدم او اینچنین آمرانه صحبت میکند، دهانم بسته شد. من را به مسجد کوفه برد و گفت: برو اعمالت را انجام بده، بعد از نماز صبح بیا که من هم اثاثت را برایت بیاورم.
میرزا محمّد میگوید: من رفتم اعمالم را انجام دادم و نماز صبحم را خواندم، در حالی که همچنان متحیر بودم و گریه میکردم، میگفتم: ما این را در اصفهان یک آدم ساده میدانستیم و برای همین به او هالو میگفتیم، حالا او اینجا در نجف اشرف چه میکند؟! گریه میکردم و میگفتم: ما چطور بندگان خدا را نمیشناسیم و ... .
بعد از نماز صبح، از مسجد کوفه خارج شدم و سر قراری که داشتیم، حاضر شدم. هالو من را به بیرون از شهر برد و همه آن جهیزیه شترم را به من داد و گفت: ببین همه چیز درست است. نگاه کردم و گفتم: بله، درست است، بعد پرسیدم: شما چطور به این مطالب رسیدی؟
گفت: آمیرزا محمّد! انسان اگر به عبادت خودش غرّه رفت، بیچاره میشود. اگر دیگران را به سخره گرفت، بیچاره میشود. اگر تصور کرد از دیگران به خاطر مال و منالش برتر است، بیچاره میشود. اگر تصور کرد، به واسطه منصب و مقام و علمش از دیگران برتر است، بیچاره میشود. همه اینها را مواظب باشید. بله، من هالو هستم، من هیچ
چیزی از دنیای شما نمیفهمم، من فقط یک کسی را در دنیای شما میشناسم که آن هم آقا جانم، حضرت حجّت است. من با او مأنوس هستم.
میرزا محمّد میگوید: او همینطور اشک میریخت و میگفت و من متحیر بودم که او چه میگوید. بعد هم به من گفت: از این جریان با کسی صحبت نمیکنی. حالا هم بیا برویم.
چند قدمی نگذشته بود که یکباره دیدم من در مکّه مکرّمه هستم. فرمود: اعمالت را انجام بده و بعد از اعمال، باز بیرون مکه بیا، من مأموریت دیگری دارم که تو را برگردانم.
میرزا محمّد میگوید: دهانم بسته بود و اشک میریختم. دوستانم را دیده بودم، میگفتند: کجایی؟! چطور شد؟! من نمیتوانستم حرف بزنم و مأمور به سکوت بودم. امّا دیگر هیچ چیزی نمیفهمیدم و میگفتم: ما این همه شما را صدا میزنیم، امّا کسی که به او، هالو میگفتیم، یار و دوست و رفیق شماست. ما چه میکردیم و او چه میکرد.
یکی دو مرتبه هم میرزا حسین کشیکچی را در طواف دیدم، امّا حتّی جرأت نزدیک شدن نداشتم. قرارمان بود که بعد از اعمال به بیرون مکّه بروم. بعد از تمام شدن، از دوستانم جدا شدم و به آنها گفتم: من فعلاً میخواهم بمانم و بعداً برمیگردم. به بیرون مکّه رفتم، او را دیدم، به من گفت: اعمالت قبول باشد. دو قدمی بیشتر برنداشته بودم که دیدم در مقابل دروازه مدینهی منورّه هستیم. گفت: حالا برو زیارتهایت را هم انجام بده. کاروانت بعد از چند روز به مدینه میرسند، اما تو زودتر آمدی و بعد هم میتوانی با آنها برگردی، دیگر به من ربطی ندارد.
او خداحافظی کرد و رفت و من هنوز متحیّر بودم. امّا حال خاصّی داشتم و دوستانم هم مدام به من میگفتند: التماس دعا، عجب حالی داری، ما نمیدانستیم تو اینطور اهل گریه هستی، در بازار اصفهان شوخ طبع بودی و گریههایت را ندیده بودیم. آنها نمیدانستند موضوع چیست.
با کاروان از مدینه به اصفهان برگشتیم. مردم به دیدن ما آمدند، روز دوم بود که دیدم هالو به دیدن من آمد، تا آمد، خواستم بلند شوم، با اشاره گفت: بنشین. چون قدیمها رسمهایی داشتند. لذا او هم فقط سلام کرد و زیارت قبول گفت و در قهوهخانه پشتی که معمولاً برای خدام و ... بود، رفت و با آنها نشست و چایی خورد و رفت.
این چند روز که به دیدن من میآمدند، من مدام اشک میریختم. آنها هم متعجّب بودند و میگفتند: ما خانه حاجیها که رفتیم، همه خوشحال بودند و از سفرشان تعریف میکردند. امّا هر چه به من میگفتند: تعریف کن، میگفتم: من چیز تعریفی ندارم و فقط اشک میریختم. آنها هم با تعجب من را نگاه میکردند و میرفتند.
روز سوم دیگر طاقت نیاوردم و به خانه هالو رفتم، در زدم، هالو آمد، او را بغل کرد و به پایش افتادم و گفتم: آخر تو چه کسی هستی؟! گفت: همان چیزهایی که در آنجا به تو گفتم، من بنده ضعیف خدا هستم، هیچ چیزی نیستم. شما مردم را حقیر نپندارید. شما به عبادتتان، منصبتان، مالتان و ... غره نروید. اینها همه اغواهای شیطان است.
چند روزی نگذشته بود که از سفر آمده بودیم، یک روز درب حجره من آمد. من هر موقع او را میدیدم، بلند میشدم و تعظیم میکردم. او به من گفت: بعد از نماز ظهر به خانه من بیا، من کارت دارم.
گفتم: چشم.
بعد از نماز ظهر به خانهی او رفتم، دیدم آقایی با همان بوی خوش و قد رشید آن سواره بیرون آمد. خیلی نمیتوانستم او را ببینم. میرزا حسین هم دنبال آقا دوید و مدام میگفت: مولایی! مولای! سیّدی! سیّدی! ... . وقتی برگشت، به من گفت: فهمیدی این آقا چه کسی بود؟
گفتم: نه.
گفت: بیچاره، ایشان، مولایمان، آقایمان، سیّد و صاحب و سالارمان، حجّتبنالحسنالمهدی(عج) بودند.
گفتم: من همان بوی خوش را از ایشان حس کردم و دیدم که در همان قد و قامت هستند و ... . بر سرم زدم و گریستم.
او گفت: داخل خانه بیا. داخل رفتم، گفت: من دارم از دنیا میروم، تقاضایی از تو دارم. این شش ریال را بگیر و با آن کسب خود را تطهیر کن، این هشت ریال را هم پیش خود نگه دار و کفن و دفن من را انجام بده و من را در قبرستان تخت فولاد به خاک بسپار. اینها را مولایم به من داده است.
گفتم: من بالای سر شما بایستم؟
گفت: نه، برو. منتها صبح زود بیا.
صبح جمعه بود که زود به خانه او آمدم. درب نیمهباز بود. رفتم دیدم رو به قبله خوابیده و صدا زدم، دیدم دیگر بلند نمیشود. پا برهنه بیرون آمدم و فریاد زدم. درب خانه آیتالله روضاتی رفتم و جریان را تعریف کردم. آقا هم تا شنیدند، پابرهنه و بدون عمّامه، سراسیمه و با گریه بیرون آمدند و برای دفن حاضر شدند. بعد هم فرمودند: به مردم اصفهان بگویید: بعد از مرگم، من را زیر پای میرزا حسین کشیکچی دفن کنید که وقتی مولایمان، امام زمان به زیارت ایشان آمدند، پاهای مبارکشان به قبر من بخورد.
میرزا محمّد میگوید: من از آیتالله روضاتی پرسیدم: چطور شد که ایشان به این مقام رسید؟
فرمودند: اوّلاً از مردم شکایت نکرد که چرا من را اینطور صدا میکنند. ثانیا
اً به خودت هم گف
ت، او به عبادتش غرّه نرفت، حتّی به دیدارش با آقا جان هم غرّه نرفت.
این، خیلی مهم است که انسان بداند یکی از اغواهای شیطان این است که او را نسبت به اعمالی که شاید توفیقاتی از ناحیهخدا برایش آمده، مغرور کند.
اگر قلب ما، پاک شود، آقا جان خودشان به دیدار ما میآیند ....
«السّلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزّمان»
پس عزیزان! من وتو نباید به خودمان غرّه برویم. البته از این داستان میشود یک برداشت دیگر هم کرد و آن، اینکه اگر من و تو هم خودمان را پاک کنیم، نه نیاز دارد که روحانی باشیم، نه نیاز دارد که شغلمان چنین و چنان باشد و در مسندی باشیم و ...، یک انسان عادی هم باشیم، ولی واقعاً با خدا باشیم و یکبار هم خودنمایی نکنیم، امام زمان به بازدیدمان میآید. طوری که آن نور مطلق به یک خانه محقّر هم قدم میگذارد.
تفاوت امام زمان با امثال ما این است که آن حضرت نگاه نمیکند که این خانه، خشت و گل و کوچک و ... است، آن به صفای دل طرف نگاه میکند. آقا جان، اگر ببیند که ما طاهر و پاک شدیم، خودش میآید.
«السّلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزّمان»
✍خبرگزاری فارس
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
✨زیارت روز دوشنبه :
💫السلام عليكم ورحمة الله وبركاته
صبحكم الله بظهورالحجة عليه السلام إن شاءلله و بالخير والعافية
✳️زيارة الامامين الحسن والحسين عليهما السلام في يوم الاثنين:
زِيارة الامام الحَسَنِ (عليه السلام)
[ السَّلامُ عَلَيْكَ ياابْنَ رَسُولِ رَبِّ العالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ ياابْنَ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَليْكَ ياابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ ياحَبِيبَ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ ياصَفْوَةَ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ ياأَمِينَ اللهِ، السَّلامُ عَليْكَ ياحُجَّةَ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يانُورَ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ ياصِراطَ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يابَيانَ حُكْمِ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ ياناصِرَ دِينِ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها السَّيِّدُ الزَّكيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها البَرُّ الوَفيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها القائِمُ الاَمِينُ، السَّلامُ عَليْكَ أَيُّها العالِمُ بِالتَّأْوِيلِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها الهادِي المَهديُّ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها الطّاهِرُ الزَّكيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها التَّقيُّ النَّقيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها الحَقُّ الحَقِيقُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها الشَّهِيدُ الصِّدِّيقُ، السَّلامُ عَلَيْكَ ياأَبا مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بْنَ عَلِيٍّ وَرَحْمَةُ الله وَبَرَكاتُهُ ].
زِيارَة الامام الحُسَين (عليه السلام)
[ السَّلامُ عَلَيْكَ ياابْنَ رَسُولِ اللهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ابْنَ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ابْنَ سَيِّدَةِ نِساءِ العالَمِينَ، أَشْهَدُ أَنَّكَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَآتَيْتَ الزَّكاةَ، وَأَمَرْتَ بِالمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنِ المُنْكَرِ، وَعَبَدْتَ الله مُخْلِصا، وَجاهَدْتَ فِي الله حَقَّ جِهادِهِ حَتَّى أَتاكَ اليَقِينُ، فَعَلَيْكَ السَّلامُ مِنِّي مابَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيلُ وَالنَّهارُ ، وَعَلى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، أَنا يامَوْلايَ مَوْلىً لَكَ وَلآلِ بَيْتِكَ، سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ، مُؤْمِنٌ بِسرِّكُمْ وَجَهْرِكُمْ، وَظاهِرِكُمْ وَباطِنِكُمْ. لَعَنَ الله أَعْدائَكُمْ مِنَ الأَوَّلِينَ وَالآخِرِينَ، وَأَنا أَبْرَأُ إِلى الله تَعالى مِنْهُمْ.
يامَوْلايَ ياأَبا مُحَمَّدٍ، يامَوْلايَ ياأَبا عَبْدِ الله هذا يَوْمُ الاثْنَيْنِ، وَهُوَ يَوْمُكُما وَبِاسْمِكُما وَأَنا فِيهِ ضَيْفُكُما فَأَضيفانِي وَأَحسِنا ضِيافَتِي، فَنِعْمَ مَنْ اُسْتُضِيفَ بِهِ أَنْتُما، وَأَنا فِيهِ مِنْ جِوارِكُما فَأَجِيرانِي، فَإِنَّكُما مَأمُورانِ بِالضِّيافَةِ وَالاِجارَةِ، فَصَلَّى الله عَلَيْكُما وَآلِكُما الطَّيِّبِينَ ]
💠ذکر روز دوشنبه: یا قاضی الحاجات 100 مرتبه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
#سلام_نـورچشمانــم❤️
ای چاره ی درخواستگان
ای مونس و یار بی کسان
من بی کسم و خسته و مهجور
🌼مهدے جان💚
هر ڪہ شد پابند
عشقٺ در جهان
از همہ عالم بِبُرد ناگهان
نام تو حاجٺ
روایش می ڪند
اے همہ داروندار آسمان
#اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌼
#صبحتون_مهــدوے ⛅️❄️🌼
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
💠روزمان را با آیات قرآن نورانی میکنیم
✨وأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ
🍃و اینکه برای انسان جز آنچه تلاش کرده [هیچ نصیب و بهره ای] نیست،
📗ســـــــــــوره نجـــــــــــــــــم آیــــــــــــــــــــه39
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
🔵🔴کار احترام دارد، تحرّک و تلاش در جهت درست داراى احترام است؛ این نگاه اسلام است. اگر پیامبر ما دست کارگر را می بوسد، بر اساس همین احترام به کار و احترام به کارگر باید باشد
✍️روایتی در اهمیت کار هست که می فرماید: «مَنْ أَکلَ مِنْ کدِّ یدِهِ مَرَّ عَلَی الصِّرَاطِ کالْبَرْقِ الْخَاطِفِ»
کسی اگر با دست خودش کار بکند، روز قیامت از صراط مثل برق عبور می کند. یعنی معطلی در قیامت ندارد. 📚(جامع الأخبار، ص 139)
📗قرآن می فرماید هرگاه از کار مهمی فارغ شدی به کار مهم دیگری بپرداز «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» (انشراح 7) بنابراین بیکاری، ممنوع.
💎عن ابی جعفر (ع) قال : « قال موسی یا ربّ ! ایُّ عبادک أبغضُ الیک ؟ قال جیفهٌ با للّیل و بطّالٌ با لنّهار »
🔰امام باقر (ع) فرمودند : « که حضرت موسی بن عمران به پیشگاه خدا عرض کرد؛ بارالها ! کدام یک از بندگانت نزد تو بیشتر مورد بغض و بد بینی هستند؟ فرمود : آن کسی که در شب مانند مرداری در رختخواب افتاده و در روز، عمرش در جامعه به بطالت می گذرد و تلاش نمی کند و می خواهد از دسترنج مردم استفاده کند.
🔻🔺کارهای فکری نیز از ارزش بالایی برخوردار است تا آنجا که یک ساعت فکر مفید از سال ها عبادت بهتر است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍
کانال ܫߊܢܚ݅ܧߊࡍ߭ ܥ݆ܣߊܝܥܘ ܩܫࡎࡐܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊܠܢܚܠߊܩܢ
┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈ 🌴 #ادامه #ترجمه_و_شرح_خطبه_17_نهج_البلاغه؛# بخش دوم جاهلان عالم نما ✅نکته ها:
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
🌴 #ادامه #ترجمه_و_شرح_خطبه_17_نهج_البلاغه؛# بخش دوم جاهلان عالم نما
✅نکته ها:
🔴3ـ مدّاحان چاپلوس
🔶در اين فراز سخن از عدم اهليّت آنها براى مدح مدّاحان چاپلوس آمده بود; همان بلاى بزرگى که گريبان اين دسته از جاهلان عالم نما را مى گيرد و کم کم باور مى کنند علم و دانشى دارند و لياقت و ارزشى، و به همين دليل بر مسندهايى تکيه مى زنند که هرگز اهل آن نيستند و مايه هلاکت خويش و جامعه مى شوند. ضرر آن مدّاحان چاپلوس که اطراف نااهلان را مى گيرند و آنها را بر مسند قدرت مى نشانند از زيان آن سردمداران نالايق کمتر نيست; بلکه بيشتر است!
📗در قرآن مجيد و روايات اسلامى از اين کار شديداً مذمّت شده است.
🔖در حديثى از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) مى خوانيم: «اِذا مُدِحَ الْفاجِرُ إِهْتَزَّ الْعَرْشُ وَ غَضِبَ الرَّبٌّ; هنگامى که براى شخص فاجر مدح و ثنا گفته شود، عرش خداوند به لرزه در مى آيد و پروردگار غضب مى کند»!(25)
🔖در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است: «مَنْ مَدَحَ سُلْطاناً جائِراً وَ تَخَفَّفَ وَ نَضَعْضَعَ لَهُ طَمَعاً فيهِ کانَ قَرينَهُ اِلَى النّارِ; کسى که سلطان ظالمى را ثنا گويد و به خاطر طمع در امکانات مادّيش براى او تواضع کند، همنشين او در آتش دوزخ خواهد بود»!(26)
⭕️به همين دليل در احاديث اسلامى شديداً نسبت به مدح مدّاحان هشدار داده شده است که حتى افراد باتقوا مراقب خطرات اين گونه مدّاحان باشند! در حديث معروف نبوى مى خوانيم: «اُحْثُو في وُجُوهِ الْمَدّاحينَ التُّرابَ; خاک به صورت مدّاحان بپاشيد! (و آنها را از خود دور کنيد که شما را از عيوب غافل مى کنند)».(27)
⚪️اميرمؤمنان در «عهدنامه» معروف «مالک اشتر»، به مالک در اين زمينه هشدار مى دهد و بعد از آن که او را به همنشينى اهل ورع و صدق و راستى دعوت مى کند، مى فرمايد: «ثُمَّ رُضْهُمْ عَلى اَلاّ يُطْرُوکَ وَ لا يُبْجَحُوکَ بِباطِل لَمْ تَفْعَلْهُ فَاِنَّ کَثْرَةَ الإِطْراءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ وَ تُدْني مِنَ العِزَّةِ; آنان را طورى تربيت کن که ستايش بيهوده از تو نکنند و تو را نسبت به اعمالى که انجام نداده اى، تمجيد ننمايند! زيرا کثرت مدح و ثنا، خود پسندى و عجب به بار مى آورد و انسان را به تکبّر و غرور نزديک مى سازد»!(28)
* * *
#قسمت_سوم_پایان_بخش_دوم_خطبه_17_نهج_البلاغه📃
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
🔴🔵 شعار اصلی حضرت علی علیه السلام در آغاز حکومت
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#امام_علی_علیه_السلام
#حکومت
#شعار
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍