eitaa logo
کانال ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡍ߭ ܥ݆ܣߊ‌ܝ‌ܥ‌‌ܘ ܩܫࡎࡐ‌ܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊ‌ܠܢܚܠߊ‌ܩܢ
3.2هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
7.8هزار ویدیو
380 فایل
🌺براے بهره‌منـבے از پیامبر ص و سایر ائمه(علیهم السلام) نیز بایـב از واسطه‌ے ؋ـیض الهے بهره‌منـב گشت و از בریچه‌ے وجوב حجت زماט از انوار سایر معصومین(علیهم السلام) بهرـہ منـב شـב.تمام سعاבت و شقاوت انساט בرگرو معر؋ـت امام زماט عج اللـہ است‌ 🌼 @cyber_2017
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 مگر ماه را می‌توان از مدار خورشید دور کرد؟ ◾️ آرام و قرار ندارد. وجودش از عطش می‌سوزد. تشنه است اما نه تشنهٔ آب؛ تشنهٔ یاری حسین است. ◽️ امان‌نامه نمی‌خواهد. مگر ماه را می‌توان از مدار خورشید دور کرد؟ از چشم و دست و جان می‌گذرد تا حرف امام، زمین نمانَد. تشنه است و فقط با رضایتِ ولیِّ زمانش سیراب خواهد شد. 📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ دست راست را زدند، سوار از پا نیفتاد. دست چپ را زدند، سوار از پا نیفتاد. مشک را که زدند، سوار ناامید شد. نیازی به عمود آهنی نبود... 🏴 تاسوعای حسینی، روز پای‌مردی و وفاداری تسلیت باد. نهم ۹ ؛ ع 🏴 👇 🌸⃟🌷🌴🌿♻️჻ᭂ࿐✰🥀🏴 @Asheghan_Amiralmomenin
🏴 زیاد به حال کوفیان افسوس نخور ◾️ حال غریبی است… امشب برای کدامتان گریه کنم؟ برای مظلومیت حسین یا تنهایی تو؟ یا شاید برای خودم که نبودم تا یاری‌اش کنم یا نیستم که یاری‌ات کنم؟ وقتی هق‌هق گریه‌هایت را نمی‌شنوم، غم دلت را نمی‌دانم، ندای «هَلْ مِنْ ناصِرَت» بلند است و من کاری نمی‌کنم، پس نیستم. چه فرقی است بین من و کوفیان؟ آنها را نشناختند و من تو را. 🏴منتقم حسین نمی‌آیی؟ روی سینه نشست. خنجر را محکم گرفت. در هیاهوی صدای لشکر، سمّ اسبان و جیغ دخترکان، صدای مادری تنش را لرزاند. - ولدی... ولدی... 🏴دلدادگی و بندگی... سرتاسر زندگی تو عاشقانه‌ترین تصویری‌ست که می‌توان کشید، نگاه کرد و گریست و اوج مردانگی و غیرت را به تماشا نشست. مفهوم عشق را با تو می‌شود درک کرد و در مهربانی‌ات غرق شد. و در زلال سیمای معصومیت غریبانه‌ات، ۱۴۰۰ سال به عزا نشست و مبهوت ماند از این همه 🏴دلدادگی و بندگی... ▪️ اگر خدا، اسماعیل را به پدرش ابراهیم بخشید، اما قربانی تو را قبول کرد و خود به تماشای این تصویر تمام‌عیار عبودیت نشست. و حالا بعد از ۱۴ قرن، عاشقان حَرَمت به شوق یاری فرزند رشیدت مهدی، به انتظار نشسته‌اند تا که بازگردد و پرچم «البیعت لله» را در سراسر جهان برافراشته کند. ۱۰ 🏴 ع 🏴 👇 🌸⃟🌷🌴🌿♻️჻ᭂ࿐✰🥀🏴 @Asheghan_Amiralmomenin
📌 به کربلا که رسیدی... ▫️ به کربلا که رسیدی دستار از سَر بدار و در بین‌الحرمین به تماشای عاشقی بنشین. ملائک را ببین که بین زمین و آسمان در رفت و آمدند. ▪️ به هیچ‌چیز فکر نکن! نه به گندم ری و نه به خرمای بغداد! نه دنبال ثواب باش و نه غفران گناهان! فقط عاشق باش و عشق را تجربه کن. ▫️ نگاه کن! پرچم گنبد حسین را ببین که چگونه در باد می‌رقصد و این‌سو پرچم شاه وفا را ببین که هنوز بعد از ۱۴ قرن در اهتزازند و مژده ظهور می‌دهند به منتظران چشم به راه… که می‌آید آن قائم منتقم و عدالت‌گستر… 📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ روبه‌روی لشکر دشمن ایستاد. چیزی برای گفتن از نسب خود نداشت. برای همین خودش را این‌گونه معرفی کرد: «امیری حسین و نعم الامیر». سه روز بعد وقتی بنی‌اسد شهدای کربلا را دفن می‌کردند، «جون»، خوشبوترین و روسفیدترین یار امام بود. 🏴 ۱۴ ؛ 🌙 امام_حسین ع 🏴 👇 🌸⃟🌷🌴🌿♻️჻ᭂ࿐✰🥀🏴 @Asheghan_Amiralmomenin
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ نازدانه در خرابه دلتنگ بابا بود و گریه می‌کرد. جعبه را آوردند. با بی‌تابی گفت: «من غذا نمی‌خواهم!» یکی داد زد: «پارچه را کنار بزن! مقصود تو همان‌جاست...» ▫️ ۱۵ ؛ ع 🏴 👇 🌸⃟🌷🌴🌿♻️჻ᭂ࿐✰🥀🏴 @Asheghan_Amiralmomenin
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ چند روزی بود که در کانال کمیل در محاصرهٔ عراقی‌ها بودند. خبری از آب نبود. آب جیره‌بندی شده هم، تمام شده بود. همه‌جا را دود گرفته بود. اشک از چشمانش جاری شد. حالا معنی روضه را می‌فهمید. عطش باعث شده بود همه‌جا را پر از دود ببیند. ▫️ ۱۶ ؛ 🏴 👇 🌸⃟🌷🌴🌿♻️჻ᭂ࿐✰🥀🏴 @Asheghan_Amiralmomenin
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ پدر هر کاری کند، پسر یاد می‌گیرد. مثلاً اگر در رکوع، انگشتر ببخشد. و «او» هم در گودال قتلگاه، انگشتر را با انگشت بخشید. نخواست او دستِ خالی از گودال برگردد. ▫️ ۱۷ ؛ ع 🏴 👇 🌸⃟🌷🌴🌿♻️჻ᭂ࿐✰🥀🏴 @Asheghan_Amiralmomenin
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ از دور بابا را دیده بود که سرِ علی‌اکبر را روی دامن قرار داده و صورت به صورتش گذاشته است. توی خرابه، پاهای کوچکش را دراز کرد. با دستان کوچکش سرِ بابا را به دامن گرفت. خم شد و سر را به صورت بابا گذاشت. چقدر زود بابا بغلش کرد! ▫️ ۱۸ ؛ ع 🏴 👇 🌸⃟🌷🌴🌿♻️჻ᭂ࿐✰🥀🏴 @Asheghan_Amiralmomenin
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ فرمانده با تعجب پرسید: «علمدار این علم کیست که جای‌جای آن پر از جای تیر است، جز جای دست علمدار؟» گفتند: «این علم دست ابوالفضل عباس بوده است.» ▫️ ۱۹ ؛ ع 🏴 👇 🌸⃟🌷🌴🌿♻️჻ᭂ࿐✰🥀🏴 @Asheghan_Amiralmomenin
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ با موتور زمین خورد. سرش کمی شکست. خانه که رفت، دختر سه‌ساله‌اش با دستمال، خون سر بابا را پاک کرد. دختر دائماً از بابا می‌پرسید: «بابا خوب شدی؟» شب بود. هنوز روضه شروع نشده، مرد بلند‌بلند گریه می‌کرد. ▫️ ۲۰ ؛ ع 🏴 👇 🌸⃟🌷🌴🌿♻️჻ᭂ࿐✰🥀🏴 @Asheghan_Amiralmomenin