eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
971 ویدیو
623 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ دلی ڪه بی قراره... 💠 سبڪ : دلی ڪه بی قراره حالا دیگه یه عمره شده دلداده ی تـو ( الان اینجا نبودم ، اگه نبود دعـای سر سجاده ی تـو ) ۲ من لیاقتـم ڪمتر از همـه اما لطف تو به من بیشتـر از همه بوده این ڪه ما شدیم عاشـق علـی امروز از دعـای دیروز فاطمـه بوده ( عشـق تو دلیل خلقت بهشتـه روی قلب هر شیعـه فاطمـه یا علـی نوشتـه ) ۲ ( ای نور ای ڪوثر اِنسیـه الحورا ) ۲ ای جان ای مادر فاطمـه الزهـرا دلی ڪه بی قراره حالا دیگه یه عمره شده دلداده ی تـو الان اینجا نبودم اگه نبود دعـای سر سجاده ی تـو من لیاقتـم ڪمتـر از همه اما لطف تو به من بیشتـر از همه بوده این ڪه ما شدیم عاشق علـی امروز از دعای دیروز فاطمـه بوده ( عشـق تو دلیل خلقت بهشتـه روی قلب هر شیعه فاطمـه یا علـی نوشتـه )۲ ( ای نور ای ڪوثر انسیـه الحورا ای جان ای مادر فاطمـه الزهـرا ) ۲ تو این شب اسیـری دلم گرفتـه بازم ، منـم و بی قراری ( باید با این جدایـی بسوزم و بسازم وقتی حرم نداری ) ۲ ( قبر تو اگه بی نشونیـه مـادر قلب من میشه واسه تو حرم باشـه ) ۲ ( رو سیاهـم اما بازم دلم قرصـه وقتی چادرت سایـه ی سرم باشـه ) ۲ ( اسم تو پناهِ روز بی ڪسیمـه بیشتـر از حسن بیشتـر از حسیـن فاطمه ڪریمـه ) ۲ ای نور ای ڪوثر انسیـه الحورا ای جان ای مادر فاطمـه الزهـرا.... @madahichannel گلچین مداحی باسبک🎤 @Asheghane_hazrat_zeynab
⚫️ تو مثل درد میمانـی... 💠 سبڪ : ( تو مثل درد میمانـی منـم بی دردو درمانـم چگونه جان سپردی فاطمـه در پیش چشمانـم ) ۲ ( تو مثل یڪ شقایـق آرزوی مرگ خود ڪردی منـم در پیش چشمـانت گلـی خشڪیده بی جانـم ) ۲ ( تو مثل شمع میمانـی ولی خاموشِ خاموشـی و من در حسرت دیـدار چشمت رو به پایانـم ) ۲ تو مثل آسمان سرخـی ولـی یڪ روز باریـدی و من در آرزوی قطره های پاڪ بارانـم تو دریایـی ترینـی صاف و بی آلایش و آرام و من موج گرفتـاری اسیـر دست طوفانـم ( نمیدانـم چه باید ڪرد در این وادی غـم ها ) ۲ ( به فریـادم برس ای فاطمـه امشب پریشانـم ) ۲ ( آنگونه میڪشند ڪه از یڪ زن حتی نشان قبـر نمی ماند ) ۲ وقتـی ڪه شوهـرم را در ڪوچه ها ڪشاندند اطفال بی پناهـم از دیده خون فشاندند غمگیـن و پا برهنـه مولا زِ خانـه می رفت آری جنـازه ی عشـق بر روی شـانه میرفت در ڪوچه های غربت پهلـو شڪستـه رفتنـد گاهـی به روی پایـم گاهـی نشسته رفتـم با اشڪ چشـم حیدر آنجا وضو گرفتـم با دست خستـه ی خود دامان او گرفتـم از سینه ی شڪستـه یڪ یـا علـی ڪشیـدم درد غریبـی اش را بر جان و دل خریـدم ثانـی به یڪ تبسـم زخم مرا نمڪ زد او یڪ اشـاره ڪردو قنفـذ مرا ڪتڪ زد😭 مـادر ، مـادر ، مـادر.... @madahichannel گلچین مداحی باسبک🎤 @Asheghane_hazrat_zeynab
3. مقدمه روضه.mp3
3.22M
مگه میشه روضه مادر باشه و پسر نیاد؟ مگه میشه امام زمان (عج) نیاد و آقا امیرالمومنین (ع) نیاد ؟ صاحب عزا امیرالمومنینِ ، معمولا صاحب عزا دمِ در می ایسته و خوش آمد میگه .. مادر مادر مادر .. میخاستم از امام زمان (عج) بیشتر برات بگم ، اما دلت آماده است ، آدم نسبت به مادرش یه جورِ دیگه است ، با مادرش یه طور دیگه است ، ارتباط با غیر از دیگرانِ ، آدم با مادرش خودمونیه ، حرف دل با مادر میزنه .. اِاا ی ی ی .. مگر ز اهل مدینه چه دیدی ای مادر ؟ که دل زِ عمرِ عزیزت بریدی مادر ... ؟ صفای ما ، به وجود تو بستگي دارد چرا زِ زندگي‌ات نااميدي اي مادر... ؟ شاعر : باریکلا ، با این همه شور، با این همه حالِ خوشت اومدی .. مدینه یاد بگیر ! شیعیان تو هر کجای دنیا هم که باشند میان ، دوستداران مادر میان ، اما مادرتون تو مدینه آنقدر غریب بود ! نیمه شب کسی نبود بدنش رو برداره ! ... خودش گفت غریبانه باشه ، حسن و حسین درب خانه ی سلمان ، مقداد ، اباذر .. سلمان بیا ، مقداد بیا ، اباذر بیا ، بابام علی غریبه ! غریبه ! غریبه ! شب آمد و مراسمِ تشیع فاطمه است برگو رود حسین به سلمان خبر دهد هر کسی تو شهر غربت از دنیا بره ، بدنش رو میبرند تو شهر خودش ، میگن ازش تجلیل بشه ، اما بمیرم ، مادر تو شهرِ خودش هم بود ، غریب بود .. سیدا مادرِ شما تو محله خودش غریب بود ! .
2. مناجات با امام زمان ع.mp3
5.63M
( سلام الله علیها ) با نفس گرم مداح اهلبیت (ع) (عج) کسی که بی تو ، سر صحبت جهانش نیست چگونه صبر و تحمل کند ؟ توانش نیست ... اسیر عشق تو ، این غم کجا برد که دلش محیط غم شده و طاقت بیانش نیست ... شام جمعه ، یه جمعه دیگه هم گذشت و خبری از آقا نشد ! به یاد اون آقایی که همه غم های عالم روسینشه ! و همه منتظرِ آمدنش هستند ، درو دیوار مدینه میگه مهدی بیا ، محراب کوفه میگه مهدی بیا ، طشتِ پر از خون امام حسن میگه مهدی بیا ، کربلا میگه مهدی بیا ... اسیر عشق تو ، این غم کجا برد که دلش محیط غم شده و طاقت بیانش نیست ... نه اِلتفات به طوبی کند ، نه میلِ بهشت ! که بی حضورِ تو حاجت به این و آنش نیست .. آقا جان : به سوزِ هجرِ تو سوگند ، ای امیدِ بشر دل از فراق تو جسمی بوَد که جانش نیست .. کسی که روی تو را دید یک نظر چون خِضر ! چگونه آرزویِ عمر جاودانش نیست؟ آقا جان : کسی که درک کند فیضِ با تو بودن را ... شاعر: کسی که لذتِ روضه های حضرت زهرا را چشیده باشه ، دیگه هر کجا باشه ، خودشه میرسونه ، میگه برم یه قطره اشک برا مادر بریزم ، و اونی هم که توفیق نداره ، هزار تا بهانه داره ، میگه نرسیدم ، راهم دور بود ، سرم شلوغ بود ، نشد بیام ! ولی اونی که توفیق داره ، هر جوریه خودش رو میرسونه ، چون دعوت نامه مادر براش اومده : بیا بیا .. اگه میخای مارو ببینی ، یه روضه ای تو هیئت برپا شده ، ما اونجا میائیم ، تو هم بیا ، تورو ببینیمت ! به همت جواد افشانی
4. روضه عاطفی.mp3
3.95M
نیمه ی شب زینبِ چهار ساله ، دید سلمان اومد ، مقداد اومد ، اباذر اومد ... خدا اینا این موقع شب ، خونه ی ما چه کار دارند ؟ دید آمدند دورِ تابوتِ رو گرفتند ! الهی دختر بی مادر صدای منو نشنوه ! نمیدونم دیدید تا به حال ، دختری که داغ مادر می بینه ، چند جا صدای ناله اش بلند میشه : یه جا وقتی دارند تابوتِ رو از درِ خونه بیرون می برند ، این دختر داد میزنه ! میگه مادرم رو نبرید ، نبرید ! خدا مادرم را کجا می برند ؟ گمانم برای شفا می برند ! مرو مادر من ، مرو مادر من مرو مادرم .. من از شما سئوال میکنم ، آیا اون نیمه ی شب ، زینب میتونست داد بزنه یا نه ؟ من تصور میکنم سرش رو روی دیوار گذاشته بود ، میگفت مادر نرو ! شمع خموشِ مارا از خانه بردند ! تابوتِ مادرم را شبانه بردند .. مدینه در نوایِ اَمَن بُجیب است ؟ مادر به خانه برگرد ، بابا غریب است ... .. گریه خوبه با ناله همراه باشه ، این سوزِ جگرتو سرِ زبونت بیار و ناله بزن ! یه جایِ دیگر هم دختر مادر مرده صدایِ ناله اش بلند میشه : میدونید کجا ؟ موقعی که میخان بدنِ رو تویِ قبر بزارن ! اصلا اگر مادر دختر خردسال داشته باشه دخترش رو نمیارن ، تا دفنِ مادرش رو ببینه ! دخترش رو بغل میکنند می برند میگن نبینه ! دارند مادرش رو دفن میکنند ! اما بمیرم برا اون بچه هایی که اون شب میدیدند بابا داره بدنِ مادر رو دفن میکنه ! .
. 🏴 يا فاطمة الزهرا (س) 🏴 باز هم ای دختر پیغمبر اکرم بمان مرهم درد علی ای درد بی مرهم بمان زندگیِ روبه راهی داشتم؛ چشمم زدند کوری چشم همه با شانه های خم بمان دست های تو شکسته ش هم پناه مرتضی ست تکیه گاه محکم من پشت من محکم بمان تو نباشی پیش من، این ها زمینم می زنند ای علمدار مدینه پای این پرچم بمان این نفس های شکسته قیمت جان من است زنده ام با یک دمت پس لطف کن یک دم بمان کم ببوس دست مرا دارم خجالت میکشم من حلالت میکنم اما تو هم یک کم بمان آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم یار هجده ساله، هجده سال دیگر هم بمان با همین دستی که داری، باز دستم را بگیر پیش این مظلوم ای مظلومۀ عالم بمان آه آهِ... تو مرا به آه آه... انداخته جای کم کم رفتن از پیش علی کم کم بمان روی تو گرچه ورم کرده ولی با آن خوشم با همین روی به هم پیچیده و درهم بمان  رفته رفته کار من دارد به خواهش میکشد التماست میکنم، پیشم بمان پیشم بمان /علی اکبر لطیفیان/ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا