شکیبایی:
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
سلام وعرض ادب
#کانال_مقتل_شناسی
ب صورت رایگان
📣📣📣👇
فقط و فقط بانواااااان عزیز
أَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الفَرَجَ
ورود اقایان ممنوع..حق الناس را رعایت کنیم..
مدیون هم نباشیم.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ایدی جهت دریافت لینک
@bahaaarrrrr
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
چیزی نمانده اسماء... تا پرکشیدن من
تا گریه های حیدر... تا خنده های دشمن
*اگر میتونی براش گریه کنی بگو خدایا شکر...اگر میتونی براش بسوزی بگو:الحمدلله...اما اگه مثل من شدی بگو:چی کار کردی نمیتونم گریه کنم...امشب به چشمات التماس کن...بگو:یه عمری من به حرف تو گوش دادم امشب تو بیا به حرف من گوش بده....*
چیزی نمانده اسماء... تا پرکشیدن من
تا گریه های حیدر... تا خنده های دشمن
چیزی نمانده اسماء... تا مرتضی بسازد
تابوت عشق خود را...
*آخه میدونید که:این آخریا نمیخندید....تنها باری که دیدند میخنده اون موقعی بود که دید تابوت براش درست کردند....من بگم این حرفا رو یا نه؟!
باید یه معامله ای بکنم....بگم:یا صاحب الزمان! من به اینا کاری ندارم؛مجلس مادرته...هر جا مجلس مادر باشه،پسر دم در می ایسته....همه بهش تسلیت میگن...سرسلامتی میدن...مستمع روضه تو باش وگرنه این حرفا رو نباید زد....*
چیزی نمانده اسماء... تا پرکشیدن من
تا گریه های حیدر... تا خنده های دشمن
چیزی نمانده اسماء... تا مرتضی بسازد
تابوت عشق خود را...
تا خم کند به گریه...این دفعه میخ ها را
تا پهلویم مبادا...
(آه از غم غریبی)
*
چیزی نمانده اسماء... تا لحظهای که آن دم
آب روان بریزی... بر چهره ی کبودم
چیزی نمانده اسماء...تا مرتضی بشوید
آثار درب و دیوار
با چشم خون فشانش، خون لخته ها بگیرد
از دورِ زخمِ مسمار
(آه از غم غریبی)
*شما شنیدید کتاب صحیح بخاری مهم ترین کتاب اهل سنته...یه جمله ای داره...
"و کان لعلی من الناس وجه حیاة فاطمه"
تا فاطمه زنده بود علی در بین مردم یه آبرویی داشت...*
(آه از غم غریبی)
چیزی نمانده اسماء... تا لحظهای که آن دم
آب روان بریزی... بر چهره ی کبودم
چیزی نمانده اسماء...تا مرتضی بشوید
آثار درب و دیوار
با چشم خون فشانش، خون لخته ها بگیرد
از دورِ زخمِ مسمار
(آه از غم غریبی)
*
چیزی نمانده اسماء...تا نیمه های یک شب
یک سو حسن به گریه...یک سو حسین و زینب
*من همیشه با خودم میگم اون شبایی که بچه ها رو با هزار و یک زحمت میخوابوند امیرالمومنین؛نیمه های شب بلند میشد آروم آروم میرفت کنار قبر عزیزش.وقتی برمیگشت شاید بچه هاش بیدار بودند،همه یه گوشه ی خونه سر به دیوار گذاشتند.
شاید امام حسن وقتی بابا از کنار قبر مادر برمیگشت،امیرالمومنین میدید هِی امام حسن مشت به دیوار میزنه.چرا؟زهرا جان!...*
این کودکت چه دیده که هی زار میزند
هی دست مشت کرده به دیوار میزند
خودم دیدم که دشمن مادرم را....*
چیزی نمانده اسماء...تا نیمه های یک شب
یک سو حسن به گریه...یک سو حسین و زینب
چیزی نمانده اسماء... تا مرتضی بگیرد
تابوت من به شانه
تا شرمگین سپارد ... امانت پدر را
به دست او شبانه ...
*مثل فرداشبی وقتی میخواست بی بی رو دفن کنه،امالی طوسی،امالی شیخ مفید هر دو روایت کردند.میگه"فَلَمّا نَفَدَ یَدَهُ مِن تُرابِ القَبْر"
همچین که کار دفن تمام شد دست ها را به هم زد،خاک ها را به هم افشاند..."هاجَ بِهِ الحُزن..."غم و اندوه به قلبش هجوم آورد..." و اَرسَلَ دُموعَهُ عَلی خَدَّیه..."
علی شروع کرد باز هم های های گریه کردن.
بعد شروع کرد با پیغمبر حرف زدن؛
امیرالمومنین به پیامبر عرضه داشت:" لَقَد استُرجِعَتِ الوَدیعه..."
یا رسول الله امانت برگردونده شد.
نگفت:من امانت رو برگردوندم...شنیدید نوحه خونا میگن...جا داشت پیغمبر بگه اون دختری که من شب زفاف دست های مبارکش رو در دستان تو گذاشتم.گفتم:"یا علی! هذه ودیعةالله و ودیعة رسولِه"
علی! این دختر، امانت خدا و پیغمبره.
"فَاحفَظنی، وَاحْفَظِ الله فیها..."
علی مراقب امانتم باش.
پیغمبر که نمیگه این حرفو به علی....
ولی جا داشت اینو بگه به علی که
علی! امانت من صورتش کبود بود ؟!
حالا دست راستتو بلند کن به نشانه لبیک،ده مرتبه
"یا زهرا..."
✍سیدمهدی سرخان
بانوای گرم حاج میثم مطیعی
مثلیهابربهاریمیبینمکهبیقراری
سبک_واحد
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مثِ یه ابر بهاری، میبینم که بیقراری
میدونی با گوشهگیریت، چی به روز من میاری
با حرفای جداییمون اینقدر قرارمو نبر
پاشو علمدار علی که بیتو میشم بیسپر
من که ازت نمیگیرم از محسنم دیگه خبر
توأم دیگه اینقده زل نزن به این دیوار و در
هر لحظه تو یادمه، اون لحظه که فاطمه
ریختن روی در همه، وای وای وای
تا رو سرت در شکست، با یه لگد پَر شکست
دیدی که حیدر شکست، وای وای وای
"صبر و قرارم، بمون کنارم"
اینا که قبرت رو کندن، به حال حیدر میخندن
خودت که دیدی عزیزم، در روی حیدر میبندن
اون پهلوونی که در خیبرو کَند یادت میاد؟
ببین داره میلرزه زانوهاش ازت یاری میخواد
منو ببخش فاطمه جون آزردمت خیلی زیاد
حرفی بزن به حیدرت، تو رو به جون بچههات
تو بری بییار میشم، اینجا گرفتار میشم
بعدت عزادار میشم، وای وای وای
میگذره حیدر روزاش، با قنفذ و خندههاش
مغیره و طعنههاش، وای وای وای
"صبر و قرارم، بمون کنارم"
صورت ماهت کبوده، برا حیدر بیتو زوده
بمون ماه آسمونم، قرارمون این نبوده
از زینبم شنیدم اون حرفایی که به من زدی
سفارشا رو کردی و حرف از چندتا کفن زدی
چطوری حرف از رفتنِ من و گلم حسن زدی؟
حرف از حسین و رفتن و دادن پیراهن زدی؟
بیتابه زینب شبا، از همین الآن برا...
غصههای کربلا، وای وای وای
گفتی میره اسارت، سهمش میشه حقارت
خیمه میره به غارت، وای وای وای
گفتی میبینه آزار، میبرنش تو بازار
جلوی چشم اغیار، وای وای وای
گفتی میبندن آبو، گفتی غم ربابو
ماجرای شرابو، وای وای وای
"صبر و قرارم، بمون کنارم"
شاعر: #مجتبی_نامور
کانال مداحی 🎤عاشقان حضرت زینب،س،
روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی🎤✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
🕊﷽🕊
🌿#روضه_حضرت زهرا(س)
🥀#فاطمیه_دشتی
😭😭😭
بتاب ای ماه توبر کاشانه ی من
که تاریک است امشب خانه ی من
بتاب ای مه که تا با قلب خسته
دهم غسل پهلوی شکسته
بتاب ای مه که شویم من شبانه
زاشک دیده جای تازیانه
بتاب ای مه که تا کلثوم و زینب
ببینند روی مادر دردل شب
بتاب ای مه حسن مادر ندارد
حسین من کسی بر سر ندارد
کمی از غسل زیر پیرهن ماند
کمی از خون خشک در بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
من وتابوت گل بر روی شانه
غمت زهرا به قلبم کرده خانه
خدایا زینبم چشم انتظار است
چگونه باز گردم سوی خانه
خدا داند دلم خون گریه میکرد
به حالم دشت وهامون گریه میکرد
ندیدم زخم پهلو را در آن شب
ولی دیدم کفن خون گریه میکرد
به یاد لرزه های پیکر تو
گرفته لرزه پای دختر تو
به قبرت خاک می ریزم ولیکن
بریزد خاک بر سر دختر تو
مدینه خاطراتی تلخ دارم
که از یادش شود دل پاره پاره
😭😭😭😭😭
مدینه کنده شد از گوش مادر
میان کوچه هایت گوشواره
@Asheghane_hazrat_zeynab
زمینه حضرت زهرا(س) محمدحسین پویانفر -(چادر نمازت سایه ی روی سرمه...)
چادرنمازت
سایهی روی سرمه
عمریه که باورمه
ارثیهی مادرمه و
دلخوشیِ خواهرمه
دنیا با تو برکت داره
شیعه از تو عزت داره
ماشاءالله به این جبروت
ماشاءالله به این عظمت
نورانی شد زمین خدا، به این برکت
صلی اللهُ علی زهرا خیرُالنساء
......................................
چادرنمازت
روشنیِ عرش خداست
علتِ هر دفع بلاست
راه نجات همهی خلق
و افتخار شیعههاست
با تو هستیم عزت داریم
روی اسمت غیرت داریم
ماشاءالله به نور نگات
ماشاءالله به مِهر و وفات
کاش باشه خونهزندگیمون
همه به فدات
صلی اللهُ علی زهرا خیرُالنساء
......................................
چادرنمازت
وقت جهاد، سنگرته
حرفِ تو با دخترته
که چادرت تا روی سرِته
دست خدا یاورته
کوه قدرت زینب زینب
اوج عزت زینب زینب
ماشاءالله به اینهمه نور
ماشاءالله به اینهمه شور
جانِ عالم فدای تو ای
غیورِ صبور
شاعر: #حمید_رمی
گلچین مداحی باسبک🎤
●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور🎤
⚪مــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای
ایــنــجــا پـــاتـــوق بـــچــه مــذهبــــیاست
https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9XpwRT0pI86w
قربون اشکات دیگه به دستات...
سبک زمینه
ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله
قربون اشکات دیگه به دستات
موهای زینب شونه نمیشه
بی تو بدون لبخند و لطفت
این خونه ديگه خونه نمیشه
این خونه درش سوخت
باغ کوثرش سوخت
شعله ور شد آتیش
زینب مادرش سوخت
" یا زهرا یا زهرا "
دنیا خراب شه وقتی میتونه
اینجوری غم به ابروت بیاره
چی شد که آخر گفتی به حیدر
واست یه دونه تابوت بیاره
این تابوت منو کشت
زخم روت منو کشت
بازوی تو بدتر
از پهلوت منو کشت
" یا زهرا یا زهرا "
شب بود و ماه و اشکای من بود
گوشواره ها توو دست حسن بود
رو دست زینب چند تا کفن بود
چند تا کفن با یک پیرهن بود
روضه تو نگاه بارونیت به راه
با زینب قرار بعدی قتلگاهه
" واویلا واویلا "
@Asheghane_hazrat_zeynab
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها
جوانلیقیندا ای فلک قوجالدی مهربان نه نم
یخلدی آستانیه قابورقاسی سینان نه نم
گئجلر آنا سنه آغلارام
گونورزی یانب سینه داغلارام
قاپی یاناندا شعله سی دگوب قزاردار آهنی
وجوده یاتسا یاندیرار بوغصه آغلادار منی
نه حاله بیلمورم سالوب او منظره او سینه نی
نجه دوزوب فشارینه شهیده زمان نه نم
دیدیم که فضه بس هاچان بو قلبیمیز صفا تاپار
دیدی طبیبلر گلر یارالاری دوا تاپار
دیدیم نه نم ءولر؟دیدی بو تزلیگه شفا تاپار
اولوبدی ثانی قانلسی ءولوبدی تیز جوان نه نم
اولوب حسینیلن حسن گیجه یاریسی قول بویون
دیدیم نه نم دیوبدی آز قولوزی قوینوزا قویون
اورکده گیتدی آرزیسی گورنمدی اوغول طویون
آپاردی قبره حسرتین مریض و ناتوان نه نم
دیورم هر دم اشکیمی گوزیمده من دایاندیریم
اوین بویوک قیزی منم اویمه گوز دولاندیریم
گونون باتان چاقی دیم دوروم چراغی یاندیریم
بو سوزی تاپشروب مته اوزی ویرنده جان نه نم
قباله اوسته روحینون قوشی سالیندی دوستاقا
یخیلدی ضرب سیلیدن طلاسی دوشدی توپراقا
یوزون گورنده اوخشادیم خزان زمانی یاپراقا
بالالاریندان آیریلوب گوزینده پارچا قان نه نم
حسینی نازیلن نه نم گتوردی ای فلک بارا
آچاندا جانمازینی بو قلبیمی ایدوب یارا
دولومسینیب دیوب منه باجی نه نم گیدوب هارا
نجه دیوم حسبنیمه ءولوبدی باغریقان نه نم
عنادی اوسته سن کیمی او قنفذ دغا دوروب
الینده تازیانه سی بساط کینه سین قوروب
شفیعه قیامتون قولون ووروبدی سیندروب
اورک دوگوندی غش ایدوب عزیزه جهان نه نم