|⇦•زمان رفتنم رسیده...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر •✾•
"السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"
حسین! زمان رفتنم رسیده
تمام گیسوهام سپیده
کجایی ای گلو بریده
حسین!برا همه مادری کردم
حالا که کوه رنج و دردم
دارم به دنبالت میگردم
حسین!چه گریه داره حال و روزم
توو گوشمِ صدات هنوزم
بیادِ قتلگاه می سوزم
حسین!یادم نمیره قتلگاهت
غربتِ آخرین نگاهت
خضاب شد اون صورت ماهت
حسین!غرورِ زینبُ شکستن
با چکمه رو سینت نشستن
ملائکه چشمامُ بستن
حسین!سربه سرت گذاشت با نیزه
بالا میرفت هزارتا نیزه
مونده روی گلوت جا نیزه
حسین!پا به پایِ تو ضربه خوردم
دستمُ توو خاک و خون بردم
تاکه گلوت و گیر آوردم
حسین!تو رو غریب گیرت آوردن
لِباسایِ تنت رو بردن
دور سر تو آب می خوردن
حسین!حریرِ موهاتُ لگد کرد
عقیقِ لبهاتُ لگد کرد
تمومِ رگهاتُ لگد کرد
حسین!طعم اسیری رو چشیدم
رو نیزه ها سرت رو دیدم
خودت دیدی چی ها شنیدم
حسین!خدا کنه نشنوِه سقا
چیا گذشته بر دلِ ما
چونه زدن سَرِ اسیرا
حسین!خاطره هاش برام عذابِ
بانوئی که عالیجنابِ
جاش میونِ بزم شرابِ؟
حسین!یکی تا دخترُ نشون داد
سرش رو با خنده تکون داد
توو بغلم سکینه جون داد
#شاعر قاسم نعمتی
می میرم و دَمِ تو مرا زنده می کند
قارىِ من صدات مسیحاىِ زینب است
از سربلندىِ تو سرافراز می شوم
بالاى نیزه ها سرت آقاى زینب است
جانِ مرا گرفته اى و پس نمی دهى
جاىِ تو نیست بر سر نى، جاىِ زینب است
امروز که مشاهده کردى مرا زدند
عین همین مشاهده، فرداىِ زینب است
در طولِ زندگانىِ پنجاه ساله ام
این اولین نمازِ فُراداىِ زینب است
این جلوه هاى مختلفِ روى نیزه ات
از "ما رایت اِلا جمیلا"ىِ زینب است
طورى قدم زدم که همه باخبر شدند
کاخ یزید زیر قدمهاى زینب است
دارند سمتِ من صدقه پَرت می کنند
خرماىِ نخلها جلوىِ پاى زینب است
هرچه زدند سنگ، سرش آخ هم نگفت
آخر حسین، گرمِ تماشاى زینب است…
#شاعر علی اکبر لطیفیان
*اینقدر گریه می کرد،طبیبان به شوهرش عبدالله گفتند: باید جایِ خوش آب و هوایی این خانوم رو ببری. لذا عبدالله باغی داشت، بی بی زینب رو آورد تویِ اون باغ،چند روز بعد از کنیزا سؤال کرد: از خانومم زینب چه خبر؟حالش بهتر شده؟ گفتند: این چه سؤالی است که می کنی عبدالله!؟ گریه اش شدیدتر شده...چرا؟ روزها میره کنارِ نهر آب میشینه، هی صدا میزنه:کودک مگر چقدر میخورد از نهرِ آب،آب!؟...گُلها رو تماشا میکنه گریه میکنه..." صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ"...*
تمام دوستانم را خریدی و حرم بردی
خجالت می کشم تنها، خدا را خوش نمی آید
*لحظه های آخر دیدن،بی بی زینب،دستش رو رویِ سینه فشار میده، هر چه کردن دستش باز نشد،وقتی جان داد،جلو اومدن،مُشتِ خانوم رو باز کردن، ببینن پیراهنِ پاره پاره ی حسین...*
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
ــــــــــــــــــ
زمینه حضرت زینب سلام الله علیها
حاج سید مجید بنی فاطمه
دلتنگم ...برای رفتن
یه سال و نیمه
خمیده ام ...بریده ام ...شکسته ام ...پریشونم
میدونم ...که دیگه ...تو دنیا ...نمی مونم
میدونم ...که دیگه ...تو دنیا ...نمی مونم
از دنیا ...به خدا سیرم ...
تنهایی ...به سفر میرم ...دیگه می میرم
ای آسمون گریه کن ... ای آسمون گریه کن ...
باز ...بی امون گریه کن
یا مظلوم ...غریب حسین غریب حسین
یا مظلوم ...غریب حسین غریب حسین
ای آسمون گریه کن ... ای آسمون گریه کن ...
باز ...بی امون گریه کن
شد ذکر ...شهادتینم ...
بیا حسینم
بیا که ...نمونده ...توونی... برای من
برام مونده ...تنها ...همین کهنه ....پیرهن
این شب ها... تو دلم غوغاست
این شب ها... تو دلم غوغاست
بی تابم ...کجایی ...عباس
خواهرت... تنهاست
این شب ها... تو دلم غوغاست
بی تابم ...کجایی ...عباس
خواهرت... تنهاست
این آخری ...ای خدا ...کاشکی بودم... کربلا ...
کاشکی بودم... کربلا
ای آسمون... گریه کن
باز ..بی امون ...گریه کن
یا مظلوم... غریب حسین ، غریب حسین
یا مظلوم... غریب حسین ، غریب حسین
ای آسمون گریه ....
از یادم... نمیره هرگز
لبای خشکت ...
می دیدم ...تن تو... پر از خون ...روی خاک ها
می دیدم... سرِ تو ...تو گودال... شده دعوا
می دیدم... سرِ تو ...تو گودال... شده دعوا
رو لب هات ...نوای یارب...جسم تو ...به زیر مرکب... چی کشید زینب ...
من همسفر با سرت ...غارت شد انگشترت...
غارت شد انگشترت
یا مظلوم غریب حسین ، غریب حسین...
یا مظلوم غریب حسین ، غریب حسین
یا مظلوم غریب حسین ، غریب حسین
****▪️◾️⬛️⬛️◾️▪️*******
#وفات_حضرت_زینب_سلام_الله
#زمینه
#سیدمجیدبنی_فاطمه
____________________________
🕊﷽🕊
⚫️#روضه_اسارت
🔘#روضه_حضرت_زینب_س
▪️#دفتری_زینب_س 2
🔹سرلوحه عشق است و نزول برکات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی نشوی لال به هنگام ممات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی که بگیری ز علی جام حیات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی که قبول شود زیارات و دعات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی که بگیری ز خداوند درجات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
یارب الحسین بحق الحسین اشفع صدررالحسین بظهور الحجه
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
#السلام_علیک_یاام_المصائب_یازینب_یازینب_یا_زینب
⬅️دهه دوم محرم و ایام اسارت عمه سادات زینب کبری...
ایامی که بیبی با کاروانی همراهه که سرهای بریده، مقابل کاروانه...
وقتی خانم چشمش به سرهای بریده می افتاد اشک از چشماش جاری میشد...غم دلشو میگرفت..
💔ای کوفه من با کوچه هایت آشنایم
💔بانوی دین، بنت علی مرتضایم
💔ای کوفه با ما اینچنین، رسم وفا نیست
💔مهمان نوازی این چنین با آشنا نیست
کجای عالم دیدی مهمونی وارد شهری بشه سنگ بارانش کنند...
با سنگ و خاکستر پذیرایی کنند...
💔اینجا زمانی مسکن و مأوای ما بود
💔در جای جای کوچه هایش جای ما بود
⬅️بیبی رو وارد شهر کوفه کردند....
خاطرات کوفه داره براخانم زینب کبری زنده میشه...
(چه خاطراتی)
مگه چه خاطراتی داره خانم زینب کبری...
خاطرات امیرالمومنین ع یرا زینب زنده شد..
(خاطراتی که وجود خانم زینب کبری رو غرق در ماتم و غم و اندوه میکنه)
💔هرسائلی در کوچه چون محتاج نان بود
💔هر کس غریب و بی کس و بی خانمان بود
💔در خانهٔ بابای ما او را مکان بود
⬅️هر فقیری وارد کوفه میشد......خونه امیرالمومنین رو نشونش میدادن...
هر غریبی وارد کوفه میشد.....، سراغ علی و بچه های علی رو میگرفت...
هر کی زمین خورده بود یه یا علی میگفت، مولا به دادش میرسید...
اینجا خونه باباش علی بوده...
این شهر بوی باباش علی میده...
این شهر بوی برادرشو میده....
این شهر بوی حسین میده...
همون حسینی که حالا سرش رو نیزه است...
⏪حالا زینب با کاروان زن ها و بچه ها وارد کوفه شده....
اسیرو بی کس و تنها...
دستای بیبی رو بستن....
از بالا بام خاکستر میریزن...
سنگ میزنن...
💔ای کوفه با ما اینچنین رسم وفا نیست
💔مهمان نوازی اینچنین با آشنا نیست
♻️بگمو التماس دعا
♻️آی حاجت دارا... جوون دارا...آبرو دارا....آی غریب نوازا
⬅️یه وقت بیبی زینب نگاه کرد دید یه عده زنها اومدن دارن نان و خرمای صدقه پخش میکنند ...اونم دست اهل بیت پیغمبر...
دست بچه هایی که گرسنه بودنُ شاید چند روز بود که غذا نخورده بودن...
زینب این نان و خرماهای صدقه رو از دست بچه ها میگرفت..
آخ صدقه بر ما اهل بیت حرامه......
امان امان امان
💔این رسم مهمانداری از آل عبا نیست
💔بر نیز بنگر تا ببینی ماجرایم
💔در سینه درد و غم ز خلق الناس دارم
💔بر نیزه پیش رو سر عباس دارم
⬅️اینجا یه زبان حالی داره....
یه نگاه کرد به سر بریده عباس...
صدا زد عباسم داداش....
دادلش پاشو حال زینبو ببین...
ای غیرت الله ..
پاشو پاشو ببین زینب اومده اسیری....
زینبی که قامتش رو نامحرم نمیدید...
حالا ما بین نامحرماست...
⬅️زینبی که هر وقت میخواست به زیارت قبر مادرش زهرا بره...
امیرالمومنین میگفت جوونای بنی هاشم دور زینبو بگیرید...
نور چراغو کم کنید...
کسی قد و قامت زینبم رو نبینه....
داداش بیا ببین بین نامحرما اسیرم...
ای غیرت الله ..عباسم ...پاشو بیا به داد خواهرت زینب برس....
🖤کوفه چه غوغایی شده
🖤زینب تماشایی شده
هرچقدر ناله داری به ناله های دل بیبی زینب کبری دستتو بلند کن سه مرتبه از سویدای دلت ناله بزن ....بگو یا حسیـــــــن......
هنگام نشر لطفا حذف نشه⬇️
🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
🕊﷽🕊
🌹#روضه_امام_زمان_عج
🍁#روضه_حضرت_زینب_س
🥀#دفتری_زینب_س 1
🌾مانده ام با غم هجر نگارم چه کنم
🌾 عمر بگذشت و ندیدم رُخ یارم چه کنم
🌾 چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا
🌾 چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم
♻️یا صاحب الزمان
♻️الغوث الامان
✅ یا صاحب الزمان آقاجان، قربون اون شال عزا برم که تو مصیبت جد غریبت حسین ع به گردن انداختی
قربون دل داغدارت برم آقا جان
⬅️امام زمان به عمه جانش زینب خیلی علاقه داره...
اگه دلت شکست ...فرجش رو از خدا بخواه، خود آقا فرمود خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید تا فرجمو نزدیک کنه...
امروز بگو آقا جان تو رو بجان عمه جانتون زینب یه نظری به مجلس ما کن ..
#السلام_علیک_یابنت_امیرالمومنین_السلام_علیک_یاام_المصائب_السلام_علیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یازینب3
💔هر در ز در های جنت یک درش بابُ الحسین
💔فاش میگویم کلید قفل آن در زینب است
💔اگر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود
💔خون پیشانی مدال افتخار زینب است
⬅️قربون غصههای دلت برم بی جان....
وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد.... جبرئیل به رسول خدا فرمود اسمش را رو زینب بگذار.....یه وقت پیغمبر دید جبرئیل داره گریه میکنه...
چرا گریه می کنی..
فرمود یا رسول الله برا مصیبتهای دل زینب گریه می کنم ..
از آغاز زندگی تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه ..
از بچه گی غم دید...
بعد از رحلت پیغمبر کنار بستر مادر زینبه
ناله میکرد...
گریه میکرد...
🍁آخ الهی بشکنه دست مغیره
🍁میان کوچه ها بی مادرم کرد
کنار بستر بابا زینبه...
کنار بستر برادرش حسن زینبه ...
⬆️(اوج )
اونی که پاره های جگر برادر دیده زینبه...
اما داغ حسین کمر زینبو خم کرد...
تو گودی قتلگاه زینبه...
علقمه زینبه...
اسیری زینبه....
خرابه شام زینبه...
آخ
▪️میون همه دلها
▪️امون از دل زینب
⬅️ بمیرم برای خانمی که چهار سال بیشتر نداشت مادر از دست داد...
⬅️یه روز خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا کرد...
زینبم مادر وصیتی دارم مادر....
کجای عالم دیدید مادری به دختر4 ساله وصیت کنه....
زینب جان یه بقچه ای هست برام مادر....
(میگن خانم زینب کبری بقچه رو گذاشت جلو مادر...)
نمیدونم خانم چطور بقچه رو باز کرد
یه وقت نگاه کرد دید مادر کفنی در آورد.....
صدا زد زینب جان این کفن منه مادر اونو بده دست بابات علی بدن منو با این کفن کنه...
زینب داره نگاه میکنه ...
زینب جان ...
این کفن بابات علیه... وقتی فرق شکافته بابا دیدی ....کفنو بده دست داداش حسنت ...
بدن بابا رو با این کفن کنه...
(زینب داره نگاه میکنه دید مادر کفن دیگه ای در آورد....
زینب جان....
این کفن داداش حسنته...
⬆️وقتی پاره های جگر برادر حسنتو دیدی... کفن رو بده دست پاداش حسینت بدن برادرو با این کفن کنه...
امان امان3
زینب داره نگاه میکنه...
⬆️(اوج/سوز)
یه وقت دید مادر بقچه بست....
ای مادر ای مادر....
مادر مگه حسینم کفن نداره مادر .....
امان از دل زینب...
🔘مگر به کربلا کفن
🔘به غیر بوریا نبود
🔘مگر حسین تشنه لب
🔘عزیز مصطفی نبود
🔘مگر کسی که کشته شد
🔘تنش برهنه میکنند
🔘مگر که پاره پیروهن
🔘به پیکرش روا نبود
💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔
🕊﷽🕊
💔#روضه_حضرت_زینب_س
💔#هنده
❣#دفتری_زینب_س 3
✨اول به مدینه مصطفی را صلوات
✨دوّم به شه نجف سلامی بکنیم
✨رُخسار علی شیر خدا را صلوات
✨زهرا که ندانیم کجا تربت اوست
✨یاد آور بهترین نسا را صلوات
✨از ما همه بر امام مسموم سلام
✨مظلوم امام مجتبی را صلوات
✨مظلوم دگر امام در خون خفته
✨افتاده به خاک کربلا را صلوات
(دعای فرج)
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#السلام_علیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یا_زینب_یا_زینب_س
این دل همـاره دارد
حال و هوای زینب
امروز دلم گرفته
از غصه های زینب
از بین آتــــــش و دود
آید صدای زینب
🍂منــــــم گـدای زینب
🍂جانم فدای زینب3
از کربلا به کوفه
از شهر کوفه تا شام
بگذشت تـــــــازیانه
پا جای پای زینب
🍂جــانم فدای زینب
من خاک پای زینب
منم گـــــــدای زینب
🍂جانم فدای زینب
پیــــــــراهن حسینش
از او جدا مسازید
این تحفه یــــادگاری
مانده برای زینب
🍂 جانم فــدای زینب..
⬅️قربون غصههای دلت برم بیبی جان.
وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد،جبرئیل نازل شد،، یا رسول اسمش رو زینب بزار..
یه وقت پیغمیر دید جبرئیل داره گریه میکنه.
صدا زد جیرئیل چرا داری گریه میکنی..
صدا زد یا رسول الله برا مصیبت های دل زینب گریه میکنم..
آخه از آغاز زندگیش تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه..
هر روضه ای رو بخونی نام بیبی زینب میاد..
⬅️بعد رحلت پیغمبر،، کنار بستر مادر زینبه.. داغ مادر میبینه..کنار بستر بابا زینبه..داغ بابا میبینه.. کنار بستر داداش حسن، زینبه..
پاره های جگر برادر حسنُ میبینه..
توو گودی قتلگاه زینبه..
علقمه زینبه..
اسیری زینبه..
خرابه شام زینبه..
🖤(آخ میون همه دلها
امان از دل زینب2)2
⬅️ من بمیرم برای خانمی که4 سال بیشتر نداشت داغ مادر دید.
اسما میگه، دیدم خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا زد..
فرمود زینبم مادر..
مادر برات وصیتی دارم .
کجای عالم دیدی یه مادر 18ساله،، به دختر 4 ساله وصیت کنه
زینب جان.
روزی میاد روز عاشورا..
مادر من نیستم کربلا، برا حسینم مادری کنم..
روز عاشورا وقتی اومد کهنه پیراهن طلب کرد..
زینیم،،عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس..
(دشتی)
🖤(آخ میون همه دلها
امون از دل زینب3)
⬅️روضه برات بخونمو التماس دعا
هنده اومد پیش یزید گفت من نذر دارم نون و خرما صدقه بدم، باید ببرم به اسرا بدم.
یزید میدونست اسرا کیا هستند،، گفت اگه میخوای بری باشه اما خودتو زینت کن..
تاج بزار..
رو تخت سربازا ببرنت.
خودش رو زینت کرد سربازا رو تخت بردنش.
همچنین که رسید بچههای حسین دارند میبینند دیدن یه زنی وارد شد شروع کرد به نان و خرما دادن..
این بچه ها هم تشنه.گرسنه.
⚫️ یه وقت سکینه دوید بچهها عمه ام زینب میگه صدقه بر ما حرامه..
نان و خرماها رو از دهن بچه ها کشید بیرون
زن یزید گفت..
تا اونجا که من میدونم صدقه فقط بر اولاد پیغمبر حرامه..
کی این حرفُ میزنه..
یه نگاه کرد دید یه خانم قد خمیده کنج خرابه است..
اومد کنار بیبی زینب نشست..
🔘گفت خانم جان مگه شما کی هستید..
این دختر خانم میگه صدقه بر ما حرامه...
بیبی یه نگا به هنده کرد، خانم اول بگو ببینم نذرت چیه؟؟
⏪گفت من مریض بودم،، کسی به مادرم گفت اگه میخوای دخترت شفا بگیره،، برو تو کوچه های بنی هاشم،،خونه علی و فاطمه،، یه دختر داره زینبه،، یه پسر داره حسینه،، یه پسر داره حسنه،،
بگو حسین براش دعا کنه..
خانم جان حسین برام دعا کرد.. خدا شفام داد،،
مادرم منو گذاشت اونجا، کنیز خونه زینب شدم.
اما یه مدتیه من از خانمم دور شدم..
ازدواج کردم از خانم دورم، هر اسیری که میاد اینجا نون و صدقه میدم که خدا خانومم رو یه بار دیگه به من نشون بده..
⏪تا اینو گفت اشک چشم بی بی زینب آمد..
(سوز/اوج)هنده نذرت قبول باشه من زینبم..
یه وقت صدا زد خانم نه..شما زینب من نیستی.
بیبی گفت این همه نشونی دادم چرا میگی من زینب نیستم.
امروز برا زینب بلند بلند گریه کن.
برا دردای دل زینب گریه کن..
برا غربتش گریه کن..
برا مظلومیت بیبی ناله بزن
(بگمو التماس دعا)
صدا زد خانم،، زینبی که من میشناختم یه نشونی داشت،،
بگم؟
(دشتی)
🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت
(کوحسینت)
🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت
🖤 اگر تو زینبی کو نور عینت
بیبی قرمود هتده سرتو بیار بالا
⬛️ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
⬛️خدا کند که نباشد سر برادر زینب
(صدا زد چی تو زینبی؟)
میگه هنده تاجُ برداشت زد زمین.
این خانمم زینبه..
یه وقت بیبی فرمود آخ هنده جات خالی بود کربلا.
🔘او میدوید و من میدویدم
🔘او سوی مقتل من سوی قاتل
🔘او مینشست و من مینشستم
🔘او روی سینه من در مقابل
🔘او میکشید و من میکشیدم
🔘او از کمر تیغ من آه از دل
🔘او میبرید و من میبریدم
🔘او ازحسین سر من از حسین دل
▪️دستتو بیار بالا بزا حضرت زهرا س این دستای خالی رو ببینه 3مرتبه بگو یا حسیــــن
باسلام و ادب و احترام حضور شما بزرگواران محترم
کلاس جدید اموزش مداحی دایر شد.
برای ثبت نام ب آیدی بنده پیام بدهید
@bahasarrrrr
🔔توجه-توجه🔔
🔍*سلام به خواهران گرامی*
لطفا توجه داشته باشید این گروه توسط استادخانم شکیبایی به منظور (آموزش #مقتل_شناسی، #نکات و #تکنیک های #مداحی) ایجاد شده است 🔎
🌸مطالب مقتل شناسی سید بن طاووس🌸(مهّم)
🌺کلاس به نیت امام زمان فعالیت میکنه و برای همه خواهران کاملا #رایگان بوده و نیازب به پرداخت وجه نیست🌺
(مخصوص خواهران)
💜 یا مهدی💜
#ورود_اقایان_ممنوع⛔️⛔️⛔️🔥🔥🔥
#حق_الناس🔥🔥🔥
ادامه داستان صوتی سه دقیقه در قیامت را در این گروه دنبال کنید🌟🌟🌟🌟
برای دریافت لینک ب ایدی بنده پیام بدهید
@bahaaarrrrr
سلام وعرض ادب خدمت اعضای محترم کانال
خواهران محترمی که می خواهند درگروه مداحی بانوان شرکت کنند به آیدی زیر مراجعه کرده و باویس خودشان رامعرفی کنند
خادم حاجیه شعبانپور👇👇
پیوی مدیر: @Haram75
🌹التماس دعا🌹
.
ترکیب بند #حضرت_زینب سلام الله علیها
خوبان روزگار مسلمان زینبند
دیوانه حسین و پریشان زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتما کنیز و پیر غلامان زینبند
در جنت الحسین تمام حسینیان
هستند غرق ناز که مهمان زینبند
مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان
بیچاره طنین حسین جان زینبند
هفتاد و چند کشته آقای کربلا
مردان آسمانی گردان زینبند
عباس با تمام جلال و ابهتش
بوده غلام حلقه به گوش و رعیتش
مدیون او کرامت صاحب کمال ها
شد نام او اجازه پرواز بال ها
یک شب بدون نافله از عمر او گذشت
این جمله را نوشته خدا در محال ها
کوری چشم خیره ابن زیاد ها
زیباست در نگاه ظریفش ملال ها
او مثل مادر و پدرش بی قرینه است
شرمنده می شوند ز وصفش مثال ها
شعرم به درد مدح و مقامش نمی خورد
زینب کجا و بازی این قیل و قال ها
دنیا شوند شاعر او باز هم کم است
مکتب نرفته عالمه ی هر دو عالم است
کعبه رقیب حرمت زینب نمی شود
عالم حریف هیبت زینب نمی شود
این ها که گفته اند ز عیسی مسیح ها
یک قطره از کرامت زینب نمی شود
تنها به احترام حسینش اسیر شد
هر عاشقی که حضرت زینب نمی شود
هر جا که حرف اوست همان جاست کربلا
در هر مکان که صحبت زینب نمی شود
باید به سوی عرش خدایش سفر کند
روی زمین رعایت زینب نمی شود
زینب اگر نبود محرّم نداشتیم
هیئت نبود ، این همه آدم نداشتیم
استاد حفظ منزلتش مجتبای او
ارباب ما ز ملتمسین دعای او
تا لحظه ی شهادت پیغمبر حرم
نشنیده اند غیر محارم صدای او
فرعون شام را سر جایش نشاند و رفت
موسی شد و شجاعت او شد عصای او
بوده سه سال حضرت ریحانه الحسین
شاگرد درس عفت و حجب و حیای او
حتی ز کودکان شهیدش نبرد نام
قربان نذر دادن بی سر صدای او
ما بندگان بی سر و سامان زینبیم
دیوانه ی نگاه دو طفلان زینبیم
وقتی غرور حیدری اش جلوه گر شود
هرکس که هست مرد خطر بی جگر شود
او دختر علی است همین جرم کافی است
تا در میان خیره سران در به در شود
تنها پیمبری است که باید چهل مسیر
با شمر ها و حرمله ها همسفر شود
بین حرامیان سپر هر اسیر شد
اما کسی نبود برایش سپر شود
با دست های بسته نمی شد به سر زند
سر را شکست تا کمی آرام تر شود
نفرین به دست آن که به او وحشیانه زد
ای خاک بر سرم به تنش تازیانه زد
محمد حسین رحیمیان ✍
.👇
@Asheghane_hazrat_zeynab