eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
980 ویدیو
639 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
2. تا همیشه.mp3
5.43M
قسمت دوم : تا همیشه ، غمت بر این دلهاست گریه بر تو ، سفارش طاها ست .. در مقامت ، همین بس است ، نبی گفت حمزه ، « سیدالشهدا » ست ای عموی نجیب پیغمبر تکیه گاه غریب پیغمبر اسدُاللهِ غزوه هایِ رسول وقتِ غمها ، حبیب پیغمبر همه جا ، یارِ مصطفی بودی تو مددکارِ مصطفی بودی هر زمانی که اذیتش کردند تو طرفدارِ مصطفی بودی ( امشب دلت مدینه باشه ، برو احد کنار قبور شهدای احد ، کنار قبر ویران حضرت حمزه ، پیغمبر«ص» فرمود ، هر کسی مدینه بیاد ، عموی من رو زیارت نکنه ، به من جفا کرده ... امشب دل ها مدینه است ، صاحب عزای حضرت حمزه ، خودِ آقا رسول الله هستند ) هر زمانی که اذیتش کردند تو طرفدارِ مصطفی بودی رفتی و در مدینه غوغا شد باب توهین به مصطفی وا شد بعدِ پیغمبر و تو و جعفر ( اونایی که اهل روضه هستند ، با کنایه میفهمند .. ) بعدِ پیغمبر و تو و جعفر آتشِ کینه ، سهم زهرا شد ( یکی از غربت های حضرت زهرا « سلام الله علیها » ، شهادت عموجانشان ، حضرت حمزه بود ... میرفت کنار قبر حمزه گریه میکرد .. ) من بمیرم چه بر سرت آمد چه به احوال پیکرت آمد
قسمت سوم : گریز به : ( علیه السلام ) بدنش رو « مُثله » کردند ؟ یعنی بدنش رو قطعه قطعه کردند ، سینه اش رو دریدند ، جگرش رو بیرون آوردند ... ای ی ی ی... سردارِ لشکر پیغمبره ، سردارِ سپاه رسول اللهِ ، اما تا پیغمبر«ص» ، آمد کنار بدن حضرت حمزه ، یه نگاه کرد ، دید بدن رو « مُثله » کردند ، گریه کرد ، ناله ی پیغمبر«ص» بلند شد ... عرض کنم ، یا رسولَ الله «ص» ، کنار پیکر حضرت حمزه آمدی ، اما علی کنارت بود ، امیرالمومنین یارت بود ، نگاه به امیرالمومنین میکردی ، نیرو میگرفتی ، اما بمیرم برای اون غریبی که کربلا ... وقتی آمد کنار بدن سردار سپاهش اباالفضل ، ... ای ی ی ی حسیییین .... دیگه کسی رو نداشت ، نه علی اکبر ، نه قاسمی ، نه عون ، نه جعفری ، نه حبیبی ، نه زهیری ... فقط یک برادر براش مونده بود اون هم تکیه گاهش بود ، دلت رو روانه کن علقمه ، کنار حرم آقا بنی هاشم ، یا اباالفضل ... ای ی ی ... هان اگه نفس داری ؟ صدای ناله ات رو آزاد کن ، مگه میشه کربلا بری و داد نزنی ؟ میشه با پای دلت تو حرم اباالفضل بری و ناله نزنی ؟ باور نمیکنم ، دستت جدا شده یه نگاه کرد ، دید دستاش رو قطع کردند ، یه نگاه کرد ، دید فرقش رو عمود آهن زدند .. « وَلَمَّا قُتِلُ الْعَبَّاسُ بَانَ الْاِنْکِسارُ فِی وَجْهِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامْ » اگه خواستی گریه کنی ، برای غربت ابی عبدالله گریه کن ، بگو آی غریب حسین .. آی کسی هست ناله اش رو شریک نکنه ؟ یا ابا عبدالله ، یا ابا عبدالله ... باور نمیکنم ، دستت جدا شده سقای من چرا ، فرقت دو تا شده تو رو به حق حیدر کرار پاشو علَم رو از زمین بردار ؟ تا بچه هام نرن سرِ بازار این یک مصرع خیلی معنا میده ، اهل روضه ؟ تا بچه هام نرن سرِ بازار حالا که اهل روضه ای ، اهل گریه ای ، بزار برات بگم .. عباسم پاشو ، پاشو داداش ، خواهرمون آماده اسیری شده ، عباس ... بعد تو میزنند ، دستاشون رو طناب ؟ پیغمبر«ص» و امیرالمومنین مثل شیر بالای سر حمزه ایستاده بودند ، اما کربلا دشمن دور ابی عبدالله را گرفته بودند زخم زبان میزدند ... عباسم ... یه ناله هم به یاد شهدا و امام و پدر و مادر بزن ... عباسم ، برادر : بعد تو میزنند ، دستاشون رو طناب ؟ ( بعدیش رو بگم ؟ یا بقیه الله .. ) زینب رو میبرند تو مجلس شراب ... ؟؟ طناب ودست بچه ها ای وای ، ای وای .. سرِ منو ، تشتِ طلا ای وای ، ای وای .. خنده ی شمرِ بی حیا ای وای ، ای وای ..
|⇦• ای جنون آمیز .. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ویژه شب جمعه و ایام محرم به نفس حاج عبدالرضا هلالی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای جنون آمیز، بادۀ لبریز شور رستاخیز، یا اباعبدالله! صوتِ ربانی، عُمرِ طولانی ذکر طوفانی، یا اباعبدالله! روح دریایی، اوج زیبایی فکرِ رویایی، یا اباعبدالله! این دلُ بی دل نکن، بی منزل نکن دستمو ول نکن، دلهُره میگیرم اوجِ آرامشم، قربونت بشَم منت میکشم، بی حرم میمیرم ای جانم یاحسین! جانم یاحسین! جانم یاحسین! یاحسین!یاحسین! حضرتِ ساقی، وَ هو الباقی مِی عشاقی، یا اباعبدالله! مزۀ انگور، ای شرابِ شور مقصد و منظور، یا اباعبدالله! مستیِ محزون، یارِ گندم گون لیلیِ مجنون، یا اباعبدالله! طبعِ مسیحا تویی، مه سیما تویی طعمِ حلوا تویی، دلبر شیرین اصلاً نیت تویی، اولویت تویی اصلِ تربت تویی، دینم و آیین ای جانم یاحسین! جانم یاحسین! جانم یاحسین! یاحسین!یاحسین! ای رگ و ریشه، عشق و اندیشه شیرِ در بیشه، یا اباعبدالله! محشرِ محشر، کاملاً حیدر نعرۀ اَشتر، یا اباعبدالله! حَسَنِ ثانی، ماه پیشانی حملۀ آنی، یا اباعبدالله! جامۀ جرأت تویی، خوش غیرت تویی قَدَر قدرت تویی، یا عزیزَ الزهرا! چرخۀ خلقت تویی، با قیمت تویی بی منت تویی، یا عزیزَ الزهرا! ای جانم یاحسین! جانم یاحسین! جانم یاحسین! یاحسین!یاحسین! @Asheghane_hazrat_zeynab
Moharram_shoor_Helali.mp3
15.04M
|⇦• ای جنون آمیز .. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ویژه شب جمعه و ایام محرم به نفس حاج عبدالرضا هلالی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گر بگردی در زمین و در زمان و عالمین هیچ عشقے نشود والاتر از عشق حسین بانیانِ عرش هم گویند نامش را مدام بَہ چقدر زیباسٺ،این آهنگ و این نام حسین
‍ به موقع تشییع جنازم به پیرهن مشکیم مینازم ♬♫♪ توخونه ی قبرم یاحسین یه ضریح شیش گوش می‌سازم ♬♫♪ خاکم نکنید بزارید اربابم برسه اونی که واسم همه کسه ♬♫♪ خاکم نکنید دلم فقط آقامو میخوام امام رضا قول داده میاد ♬♫♪ امام رضا قول داده میاد حسین حسین  ♬♫♪ نوکرت با کفن بیگانس  بکشید روی من بوریا ♬♫♪ وقتی که می‌خوام جون بدم رومو بکنید به رو کربلا ♬♫♪ یادم نمیره سحرای ناب روشنی رو بین الحرمین سینه زنی رو ♬♫♪ یادم نمیره شبای بارونی زیارت زیرقبه، لحظه ی اجابت ♬♫♪ خاکم نکنید بزارید اربابم برسه اونی که واسم همه کسه ♬♫♪ خاکم نکنید دلم فقط آقامو میخواد ●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور🎤 ـمــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای ایــنــجــا پـــاتـــوق بچه مذهبی هاست @madahichannel https://t.me/joinchat/UBcQP1enBFPSkjzr
سبک 6 زمینه،واحد،زمزمه ای حامی دین خدا چرا دیگه از پا نشستی شدی شهید و عموجون پشت منو دیگه شکستی ای حمزه ،سایه ی تو شد از سرم کم بعد از تو ،میشه دلم زندونی غم پاشو که،بدون تو یاور ندارم بودی تو گلزار مدینه پرپر شدی آخر ز کینه سینه ی تو مجروح بغض ِ نیزه ی وحشی ِلعینه حمزه یا سیّدالشهدا... یا شهید کینه ای عموجان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 آتیش زدی به قلب من با این تن مُثلِه عموجون چرا هنوز روی زمین جاریه از سینه ی تو خون واویلا ،شد به تن پاکت جسارت هر بند ِ، انگشت تو رفته به غارت سینه ی ،پاک تو داره صد جراحت زده غمت به دل شراره دردت عمو دوا نداره با کینه ی هند جگرخوار شده تن تو پاره پاره حمزه یا سیدالشهدا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شکر خدا خواهر تو ندیده زخم بدنت رو این عبای کهنه ی من پوشونده زخمای تنت رو شکر حق،که سر تو از تن جدا نیست جسم تو،پنهون به زیر نیزه ها نیست بر جسمت، اثر نعل مرکبا نیست صفیّه خواهرت ندیده رو نیزه ها سر بریده دیگه میون مقتل تو از حنجرت بوسه نچیده حسین ،گل غریب زهرا..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است دولت سرای حضرت عبدالعظیم است صاحب لوای این حرم شاهی کریم است تنها پناه بی پناهان این حریم است با لطف این آقا گدا عبد خدا شد هرسائلی در این حرم حاجت روا شد بوی حسن دارد ضریح دل ربایش قربان رنگ سبز این گلدسته هایش اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش این سرزمین خیلی گران باشد بهایش این خاک را وعده به یک نامرد دادند داغ حسین را بر دل زهرا نهادند شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند قاسم نعمتی
⚜️🕊روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرتِ حمزۀ سیدالشهدا علیه السلام •┈┈••✾••✾••┈┈• •┈┈••✾••✾••┈┈• حمله کرد خالد ابن ولید (لعنت الله) همه فرار کرده بودن .. یه عده پِیِ غنیمت ،یه عده لشکرُ دیدن از پشت داره هجوم میاره جنگی که پیروز شده بودن ،مغلوبه شد .. همه فرار کردن ،پیغمبر محاصره شد .. هیچ کسی نموند ،تک و تنها امیرالمومنین ایستاد پیشانیِ پیغمبر شکست .. دندانِ مبارک شکست ..تنها کسی که ایستاد و یه تنه دور پیغمبر میگشت امیرالمومنین بود .. نود زخمِ کاری به بدن آقا رسید ولی از پا ننشست .. آسمانی ها مبهوتِ جنگِ علی شدن .. انقده تک و تنها دورِ پیغمبر گشت خطاب اومد همه شنیدن این ندا رو منادی بین زمین و آسمان ندا داد : لا فَتی اِلاّ عَلی لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار .. این برا امروز بوده .. یه تنه ایستاد جانِ پیغمبرُ نجات داد .. زخم هاشُ بی بیِ ما حضرت زهرا مرهم می گذاشت بعدِ جنگِ اُحد ؛ پرستارِ علی ابن ابیطالب فاطمه بود .. هر زخمی رو مرهم میذاشت میگفت علی جان ان شالله جبران کنم .. دست مریزاد علی چه کردی امروز .. جانِ بابایِ منو نجات دادی .. ان شالله جبران کنم .. یه گریز بزنم برگردم .. فرمود علی جان ان شالله عمرم باقی باشه برات جبران کنم .. میدونی کجا جبران کرد .. وقتی دستایِ علی رو بستن .. داشتن میبردنش سمتِ مسجد .. حائل شد ، کمرِ مولا رو گرفت .. صداش بلند شد .. ای کعبه خودم دورِ سرت میگردم پروانۀ شمعِ سحرت میگردم امروز به جبرانِ نود زخم احد بنگر که چگونه سپرت میگردم *رکنی بود حمزه .. بیخود نبود نامش شد حمزۀ سیدالشهدا فاطمه (س) با این که آسیب دیده بود ،با این که پهلوش شکسته .. بازو آسیب دیده .. میاد سرِ قبرِ حمزه .. ببین چه مقامی داره فاطمه میاد اونجا حرفاشُ بزنه آرام بشه .. خودِ مولا وقتی داشتن میبردنش سمتِ مسجد ( میخوام مقامِ حمزه جا بیفته ، بدونیم امشب برا کی داریم گریه میکنیم ) انقدر مقام بالاست اسدالله علی ابن ابیطالب دارن میبرنش ، یه نفر از اونایی که اسم برده جلو درِ خونه ،حمزۀ سیدالشهداست .. فرمود حمزه اگه تو بودی اینا جرات نمی کردن درِ خانۀ ما رو آتش بزنن .. بعد از اینی که پیغمبر فرمود عمویِ من گریه کن نداره ، زن ها همه کشته هاشونُ رها کردن ،برا حمزۀ سیدالشهدا گریه کردن .. رسم شد تو مدینه هرکی کشته ای می داد ، شهیدی می داد اول برا حمزۀ سیدالشهدا گریه می کردن بعد برا شهید خودشون .. در غزوۀ اُحد چو اُحد بود پا به جا تا عاقبت ز حربۀ وحشی زپا فتاد دشمن همین به کشتنِ او اکتفا نکرد در فکرِ مثله کردنِ آن پارسا فتاد جسمش درید و دیگر اجزایِ او برید قلبش به دستِ هندۀ شوم دغا فتاد این قرعۀ ستم که ز تزویر هنده بود آوخ به نام حمزۀ شیر خدا فتاد *مثله کردن بدنُ .. نوشتن با اجزایِ بدنِ حمزه گردن بند درست کرد به گردن انداخت ..* هر کس برفت تا خبر آرد به مصطفی زان کشته در کنارِ وی از غم ز پا فتاد *هرکی میومد بدنُ میدید دیگه نمی تونست برگرده .. * تا خود پیمبر آمد و چون حال حمزه دید زد ناله آنچنان که طنین در فضا فتاد *نشست شروع کرد گریه کردن یه وقت خبر آوردن یا رسول الله خواهرش داره میاد .. عمۀ شما صفیه خانم داره میاد .. خودش جلو دوید فرمود عمه برگرد .. اگه میشه شما بالاسرِ برادر نیا .. ( نمیشه که )خواهره .. خبرِ شهادتُ شنیده ولی تا بدنُ نبینه دلش آرام نمیشه .. فرمود عمه جان شرط داره .. اول فرمود عبا بندازن رو بدنِ حمزه .. انقدر رشید بود پاهایِ حمزه از زیرِ عبا بیرون آمد ، فرمود خار و خاشاکِ بیابون هارو جمع کردن حتی خواهر پاهایِ برادرم نبینه .. عمه جان شرط داره ، اگه میخوای بدنُ زیارت کنی عبارو کنار نمیزنی .. اگه می خوای بدنُ ببوسی از رویِ عبا .. بغل میکنی از رو عبا .. (چه بدنی ؟..) تازه این بدنی که مثله شده سر در بدن داره ...* در شرح این مصیبت جانسوز ناگهان دل در هوای واقعه ی کربلا فتاد وقتی که راه قافلۀ غم نصیب شام برکشتگان بی سر دشت بلا فتاد *راوی میگه همچین که این زن و بچه رو از کنارِ کشته ها رد میکردن دونه دونه از رو ناقه ها می افتادن ...* وقتی که چشم زینب کبری به قتلگاه بر جسم نورِ دیدۀ خیرالنسا فتاد بی اختیار نعرۀ هذا حسین او سر زد چنان که آتش ازو در جهان فتاد شاعر : موید پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
|⇦ توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ نورِ چشم پیمبری حمزه چقدر مثلِ حیدری حمزه اسدالله دیگری حمزه به خداوند، محشری حمزه ای مُلقّب به سیّدالشهدا حامیِ مُخلص رسول خدا هم عمو هم برادرش بودی همه جا یار و یاورش بودی تو علمدارِ لشکرش بودی جنگجویِ دلاورش بودی تا نظر بر سپاه می کردی روزشان را سیاه می کردی بین لشگر وجود تو لازم بین میدان، حریف تو نادم افتخارِ قبیلۀ هاشم می نویسم برایِ تو دائم می نویسم کمال داری تو مثل جعفر دو بال داری تو بی سبب نیست این که "سرداری" به علی رفته ای جگر داری وقتِ حمله به سینه پر داری همه دیدند که هنر داری با دو شمشیر حمله می کردی وَ دمار از همه در آوردی بیعتت با نبی چه دیدن داشت اَشهدت آن زمان شنیدن داشت عطر اسلام تو وزیدن داشت رنگ بوجهل هم پریدن داشت با کمانت سرش ز هم پاشید از تو و نام حمزه می ترسید ما پیاده ولی سواره، شما یکی از راه های چاره، شما روضه هایِ پر از اشاره ، شما تکّه تکّه و پاره پاره ، شما اهل بیت از تو یاد می کردند بر تو گریه زیاد می کردند شاعر : محمد فردوسی یه اشاره کنم و از همه التماسِ دعا .. وقتی اون زنِ نانجیبه وحشی رو اسیر کرد گفت تو فقط کارت این باشه حمزه رو از پای در بیاری ؛ لذا وقتی رو زمین افتاد یه عده هجوم بردن سمتِ پیغمبر دیدن یه نفر یه تنه جلو رسولِ خدا ایستاده .. ذوالفقار به دستِ علی بود .. انقدر از پیغمبر مراقبت کرد نوشتن فقط تو این جنگ نود زخم به بدنِ علی نشست .. بعضی ها نوشتن بی بیِ دو عالم فاطمه زهرا خودشُ رسوند به این سزرمین .. (یکم حرفِ ذوقی بزنم..) مادر سادات دید علی همه بدنش با زخم یکی شده .. هی زخم هایِ علی رو می بست میگفت ان شالله یه روز جبران کنم .. ان شالله یه روز زهرا برات جبران کنه .. کجا مادر جبران کرد؟ اون روزی که چهل نفر دستایِ علی رو بستن .. دیدن اومد دست انداخت کمربندِ علی رو گرفت .. میگن طوری بدنِ حمزه رو مُثله کرد (مُثله کردن یعنی نشست سر و صورت و تکه تکه کرد .. گوش ها و بینی حضرت رو برید .. سینه ش رو شکافت .. ) میگن هرکی می اومد نزدیک بدن میشد نمی تونست خبر برا پیغمبر ببره .. آقا رسول الله که رسید نوشتن انقدر کنارِ این بدن گریه کرد پیغمبر .. اما یه مرتبه گفتن یا رسول الله خواهرش داره میاد .. آقاجان صفیه خواهر حمزه داره میاد .. پیغمبر فرمود جلوش رو بگیرید نزارید بیاد .. گفتن آقا هرکاری میکنیم میگه باید بدنِ برادرمو ببینم .. لذا نوشتن پیغمبر خدا عبایِ مبارکُ درآورد انداخت رو سر و صورتِ حمزه .. گفتن آقا چرا اینکارُ کردید؟ فرمود این خواهرِ شهیده .. طاقت نداره .. به سمتِ گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سرِ تو دعوا بود ، پیرهنُ بردن دیر رسیدم من ، سرِ تو بردن ...