eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.5هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
789 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
هرجا روی خاک میشینم هرجا سنگ قبر میبینم_گریه م میگیره زیر سایه بون میشینم_گریه م میگیره نه گنبدی نه چراغ / نه صحن و رواق میمیره برات / شیعه به خدا بازم نم بارون / رو گونمون میزنه دوباره غمت / داغ روی قلب منه منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد فقط رو لبم / ذکر یا امام حسنه (آقام آقام آقام یابن الزهرا ) وقتی تو حرم میشینم صحن مشهد و میبینم_گریه م میگیره طاق و گنبد و میبینم_گریه م میگیره نه صحن و ایوونی / نه روضه خونی می باره قلبم / رو خاک بقیع یه روز تو مدینه / برات حرم میسازیم حرم برا تو / شاه با کرم می سازیم جلوی حرم / صحن قاسم بن حسن آره میسازیم آقا / خوبشم میسازیم بازم نم بارون / رو گونمون میزنه دوباره غمت / داغ روی قلب منه منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد فقط رو لبم / ذکر یا امام حسنه (آقام آقام آقام یابن الزهرا ) شاعر: علیرضا رأفتی 📢حـاج مـــهدی رســولی 🔶هر جا روی خاک میشینم... 🔳ایام امام حسن مجتبی (ع)
(حسن جان غریب فاطمه) از اون شب که فاطمه رفت چشاش شد دریای غربت حسین شد معنای گریه حسن شد معنای غربت امامی_که دریای کرم بود نصیبش فقط ظلم و ستم بود همیشه دلش لبریز غم بود یه عمر از درد و غم بیصدا سوخت غریب و تنها_بی همنوا سوخت همیشه خون بود قلبی که بین کوچه ها سوخت (حسن جان غریب فاطمه) غم و درد و اشک چشماش همیشه داشت بوی مادر حسن دیده ضرب سیلی چه کرده با روی مادر تو خونه گلی پر پر ندیده پر از اشک چش خواهر رو دیده رو خاکا خودش مادر رو دیده خودش دیده که مادر زمین خورد یه عمر از این غم خوابش نمیبرد همین غم ها باعث شد که مثل لاله پژمرد (حسن جان غریب فاطمه) شاعر: بهمن عظیمی 📢حـاج مـــهدی رســولی 🔶از اون شب که فاطمه رفت... 🔳ایام امام حسن مجتبی (ع)
لحظۀ وداعه دیگه بی‌قرارم دم آخری سر رو پای علی می‌ذارم گریه می‌کنه فاطمه کنارم می‌شینه غمی باز به روی سینه‌م وصیتای آخرمو می‌گم انگاری دارم کوچه رو می‌بینم إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین لحظۀ وداعه دیگه بی‌قرارم می‌سوزه دلم با دیدن دو یادگارم می‌مونه حسن تو مدینه غریب کشته می‌شه با زهر غم و جفا می‌مونه حسینم بی‌یار و حبیب کشته می‌شه تشنه تو کرب‌وبلا إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین شعرا: یوسف رحیمی و محمدرضا رضایی 📢حـاج مـــهدی رســولی 🔶لحظه وداعه... 🔳ایام امام حسن مجتبی (ع)
زدم آقا باز به شما رو دلم رو کردم اب و جارو دخیلتم ضامن آهو 2 گدای شاه طوسم با اسم تو مانوسم اگه بشه قسمت باز ضریحتو میبوسم 2 چقدر کبوتر داری یا سلطان غلام و نوکر داری یا سلطان تورو که میدم سوگند به زهرا هوامو بیشتر داری یا سلطان علی علی موسی الرضا مدد علی موسی الرضا 3 اونقدرم نیستم اقا بد کرده دلم هوای مشهد پر بگیرم به دور گنبد 2 اسیر صیادم من واسه تو فرهادم من گدای صحن قدس و پنجره فولادم من 2 خدا روشکر هرچی خواستم دادی منم گدای تو...مادر زادی پرم بده تا بین الحرمین آقا جون از تو صحن آزادی مدد علی موسی الرضا 3 تو رو دارم غصه ندارم شده تموم افتخارم منم امام رضا رو دارم 2 بازم باهام خوب تا کن زندگیمو زیبا کن اگه تو دوست داشتی بعد براتمو امضا کن 2 محاله دست از عشقت وردارم رهام کنی والله بیچارم نشسته عشقت تو کنج قلبم من از همه جز عشقت بیزارم مدد علی موسی الرضا 3 امام رضا امام رضا امام رضا... شاعر: احسان بمانی 🔉 پست ویژه امام رضا(ع)🔉 🎤حاج مهدی رسولی 🔉 مدد علی موسی الرضا....
. رسیدم از سفر و هرچه دیده‌ام حسن است که اربعین همه‌اش هم حسین هم حسن است نفس نفس علی است و تپش تپش زهراست و دم حسین اگر هست  بازدم حسن است مِن الازل علی است و الی الابد زهرا به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است نوادگان حسین وحسن یکی هستند و جَدِ ارشدِ این نسل محترم حسن است به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است طریقِ کرببلا هم که سفره داریِ اوست میان راه ببین که قدم قدم حسن است فقیرها همه در اربعین کریم شدند چه جای حیرت ما تا ابالکرم حسن است به روی تیرک این جاده‌ها به موکب‌ها نگاه کن که  ببینی به هر علَم حسن است پیاده‌ها به حرم می‌رسند و می‌فهمند کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله حسین نه به گمانم در این حرم حسن است *    * رسید  کرببلا زینب و بر حسین اش دید کنار مادرشان روی خاک غم حسن است *    * از آن زمان که حسین از حسن شنید چه شد جگر خراش حسین و پُر از الم حسن است  از آن زمان که نشستند و حرفِ کوچه زدند به پیچ و تاب حسین و به قدِ خم حسن است. ✍ .
آنکه با غمزه‌‌های گفتارش درس‌آموزِ صد مدرّس بود در نفس‌های آخرِ عمرش قلم و کاغذی طلب بنمود چون که می‌خواست مردمِ دینش نشوند از مسیر حق، گمراه خواست در آخرین وصیت خویش بنویسد: "علی ولی‌الله" ناگهان از میان جمعیت محضر حضرت رسول‌الله یک نفر _آن‌که دانی و دانم_ گفت "ان الرجل لیهجر"... آه او که آیات را نمی‌فهمید گفت قرآن برای ما کافی‌ست او نفهمید که کلام رسول جز کلام خدای سبحان نیست آن رسولی که گفت: ای مردم! یک امانت زِ من کنار شماست اجر پیغمبریِ من، تنها احترامِ به دخترم زهراست چند روزی گذشت... مردی که بر نبی بست تهمتِ هذیان او که قرآن برای او بس بود حمله‌ور شد به کوثر قرآن کوچه آماده، هیزم آماده یک نفس مانده بود تا آتش داد زد: ای اهالیِ خانه یا که بیعت کنید یا آتش... همه گفتند: فاطمه آنجاست گفت: فضه، حسن، علی، یا او، هرکسی پشت درب این خانه‌ست طعمه‌ی آتش است حتی او همه گفتند: محسنش پس چه؟ گفت: فرقی نمی‌کند اصلاً باید این خانه را بسوزانم مرد باشد میانِ آن یا زن چند لحظه سکوت کرد و سپس چند گامی سوی عقب برگشت همه گفتند: منصرف شده است همه گفتند که بخیر گذشت ناگهان باز سمت خانه دوید لگدی زد به در...خدا!... مادر فاطمه بی‌سپر...خدا!... محسن در شده شعله‌ور...خدا!...مادر شاعر:
. لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد... تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع) بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد ¤ رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا- تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد! .