eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.5هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
791 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•تو‌روضه ها دل خونه ی.... و توسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی سلحشور • تو روضه ها دل خونه ی رحمتُ لِلعالمینِ، الحَمدُالِلّه تو هر نفس ذِکرم فقط یا امیرالمومنینِ، اَلحَمدُالِلّه با یادِ مولا روز و شب در عبادتم با یادِ مولا همیشه توی جَنَّتم «فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّه» یا مولا، یا مولا، یا امیرالمؤمنین... ای دل ببین روشن شده عالمی به نورِ مولا اَلحَمدُالِلّه شد خونه ی مولای ما روشن از نگاهِ زهرا اَلحَمدُالِلّه این خانواده همه نور هدایتند این خانواده آبروی قیامتند «فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّه» یا مولا، یا مولا، یا امیرالمؤمنین... خوب میدونم‌ هر چی دارم صدقه سرِ حسینِ اَلحَمدُالِلّه این‌ خونه و این زندگی نذرِ خواهرِ حسینِ اَلحَمدُالِلّه با اشک‌ِ روضه تو‌ دلم‌ کربلا بپاست این اشک‌ِ جاری، چشمه ی رحمتِ خداست «فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ» یا مولا، یا مولا یا ابا عبدالله
علی حاجت روا شد کوفه غرق عزا شد صورت مولا غرق خونه ، ای وای مسجد کوفه روضه خونه ، ای وای دخترش دل پریشونه ، ای وای یاعلی حیدر مظلوم ، مولا (۳) ببین که از غم ، زینب جونش رسیده بر لب الهی زینبت بمیره ، بابا عزا برای تو نگیره ، بابا دلم دیگه ز دنیا سیره، بابا یا علی حیدر مظلوم ، مولا خدا دلم گرفته نوای غم گرفته الهی بودم تو سرای، حیدر کفتر ایوون طلای حیدر تا بزنم پر به هوای حیدر یاعلی حیدر مظلوم ، مولا ✍کربلایی مرتضی شاهمندی
(برای شب نوزدهم رمضان) شب قدره و کی قدر/مرد مظلوم و میدونه مردی که برید از مردم/انا لله و میخونه انگار استخون تو گلوشه نساخت روزگار با آقامون کسی نیست طرفدار این مرد امون از جماعت نادون داره میره، غریبونه، سوی دلبر چه محزونه، چقدر خونه، دل حیدر (علی جانم علی جانم علی جانم) ********* سمت مسجد آروم میره/میگذره از این کوچه ها یاد اون روزه که زهرا/زمین خورد جلو بچه ها همون روزی که آتیش زدن همه زندگی حیدر رو شد آیه به آیه قرآنش زدن بی مدارا کوثر رو چه قدر تنگه، دل حیدر ، برا مادر چه محزونه ، چه قدر خونه ، دل حیدر *********** آخرین اذون مولا/از مناره ها پیچیده آخرین شبه که نورِ/ماهِ روش به شهر تابیده بمیرم برای غربتش میگفتن نماز نمی خونه به سجده که رفت تیغ بالا رفت دیگه دنیامون شد ویرونه شکافته سر ، زمین گیر شد ، یل خیبر چه محزونه، چقدر خونه، دل حیدر
🔸پیشانى عدل و عدالت را شکستند 🔸آن دسته اى که با على پیمان ببستند شب نوزدهم ماه مبارک رمضانه، شب ضربت خوردن آقامون امیرالمومنینه... 🔸یا رب چه صبحى در پى شب هاى او بود 🔸«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» بر لب هاى او بود مثل امشبی امیرالمومنین... مهمان دخترش ام کلثومه... خیلی خوشحال بود خانم ام کلثوم... آخه باباش امیرالمومنین مهمانشه... سفره افطار رو پهن کرد... یکطرف ظرف شیر رو گذاشت... یکطرف نان و نمک... صدا زد: دخترم... تا حالا کی دیدی... بابات سر سفره ای بشینه... دو تا خورشت داشته باشه... تا بی بی اومد ظرف نمک رو برداره... صدا زد: دخترم ظرف شیر رو بردار... امشب میخوام با نان و نمک افطار کنم... 🔸وقتی که با نان و نمک افطار میکرد 🔸انگار که، با فاطمه دیدار میکرد امشب حال و هوای دیگه ای داره مولا... هی نگاه به سمت آسمان میکنه... صدا میزنه... انا لله و انا الیه راجعون نزدیکای اذان صبح حرکت کرد به طرف مسجد... 🔸سمت مسجد میرود امشب بدون فاطمه 🔸سمت مسجد میرود آرام بی کوثر علی 🔸جای زهرا خالی است آری اگر که زنده بود 🔸 مطمئنم راه را می بست زهرا بر علی امشب... مردم کوفه... برا آخرین بار... صدای اذان امیرالمومنین رو شنیدند... همچین که از بالای ماذنه اومد پایین... درمحراب عبادت ایستاد... نماز عجیبی خواند امیرالمومنین... تا سر از سجده برداشت... نانجیب حیا نکرد... ابن ملجم ملعون... با شمشیر زهر آلود... چنان بر فرق امیرالمومنین زد... صدای ناله مولا بلند شد... «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» به خدای کعبه رستگار شدم... دیگه علی راحت شد خدا... این روضه ادامه دارد...
🔸ای کاش می شد با تو قرآن سر بگیرم آقای من امام زمان... امشب کجا قرآن به سر میگیری... پسر فاطمه... 🔸ای کاش می شد با تو قرآن سر بگیرم 🔸در آسمانی نگاهت پر بگیرم آقا هر شیعه ای... آرزو داره... شب قدر در کنار شما احیا کنه... مگه ميشه بدون شما برم در خونه ی خدا... کجایی ای امید شیعه... 🔸ای کاش می شد امشب ای قرآن ناطق 🔸دست شما را جای قرآن سر بگیرم آقا...شما واسطه بین منو خدایی... ميشه برا من رو سیاه هم دعا کنید... بار گناهم سنگین شده... اصلا گناه باعث شده من نتونم شما رو ببینم... 🔸ای کاش در تقدیر من امشب نویسند 🔸پای تو را یک شب به چشم تر بگیرم آقا میدونم داری منو میبینی... آقا میدونم صدام رو میشنوی... اما.. میخوام بگم... کی ميشه من شما رو ببینم... مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاكَ 🔸طالب خون خدا مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك 🔸یابن مصباح الهدی مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك شب قدر ببین حرف دلت هست یا نه... 🔸چه شود از گل رویت بدهی یک صدقه 🔸سر راهی به گدا، مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك حالا صداش بزن... مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك...
(ادامه روضه بالا) صدای ناله مولا بلند شد... «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» به خدای کعبه رستگار شدم... دیگه علی راحت شد خدا... صدای منادی بین زمین آسمان بلند شد... «تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى» تا صدای منادی رو بچه ها شنیدند... دوان دوان اومدند به طرف مسجد... تا رسیدند نگاه کردند دیدند... ای وای... محراب مسجد لاله گونه... فرق بابا رو شکافته اند... تمام صورت خونیه... روی خاکهای محراب هی صدا میزنه... «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» همین جا بود صدای حسنین به ناله بلند شد... 🔸حسن از یک طرف می کرد زاری 🔸حسین از سوی دیگر بی قراری حسنین اومدند کنار بابا... بابا ديگه رمق در بدن نداره... زیر بغل های بابا رو گرفتند... با فرقه شکافته آوردند به سمت خونه... اول👇 عرضه بداریم یا امیرالمومنین... طاقت نداشتی دخترت زینب کبری... شما رو با صورت خونی ببینه... اما یاعلی... کجا بودید آقا خرابه شام... وقتی سر بریده حسنیت رو... برا دختر سه ساله اش آوردند... ای وای.. ای وای... بمیرم.. تا نگاهش به سر بابا افتاد... صدا زد: وای بابای خوبم... (مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ) بابا بگو ببینم کی سر از تنت جدا کرده...بابا... کی با چوب خیزران به لب و دندانت زده بابا... (مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي) کی منو تو بچگی یتیم کرد... 🔸یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔸یتیمی خاری دوران یتیمی بابا نبودی ببینی... از کربلا تا شام... چقدر تازیانه به من زدند...بابا... دیگه طاقت ندارم...بابا ببین تمام بدنم کبود شده... موهای سرم سفید شده... بابا دیگه منم با خودت ببر... یاعلی.. سه ساله حسینت... انقدر کنار بدن بابا ضجه زد... یکدفعه دیدند دختر یک طرف افتاد... سر بابا یک طرف افتاد... عمه جانش زینب دوان دوان اومد نگاه کرد دید... دختر جان به جانان تسلیم کرده... شعر پایان👇 🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم 🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود 🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم 🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود