#زمینه_حضرت_رقیه
#احسان_نرگسی
حق بده اینجور اگه نامرتبم/اگه پریشونم
اگه یه شب دیگه تو رو نبینمت /زنده نمی مونم
چقد دلم میخواد یه بار دیگه منو /بغل کنی بابا
چقد دلم میخواد دوباره بشینم /رو شونه ی سقا
می زدنش زیر دست و پا می گفت بابا بابا بابا
جونی نداشت اما بی صدا می گفت بابا بابا بابا
..................
نمی تونم راه برم اما بابا جون /می کِشٓنم زوری
مگه یه دختر که پر از زخم پاهاش /هُل میدن اینجوری
روی سر عمه ی من داد نکشین/ما هم خدا داریم
شبا توو کابوس می بینم با عمه هام /میون بازاریم
نیمه شب از خواب که می پرید می گفت بابا بابا بابا
پاشو روی زمین می کشید می گفت بابا بابا بابا
..................
من که خودم گوشوارمو میدم بهت/چی میخوای از جونم
مگه خودت دختر نداری بی حیا /ببین چه حیرونم
هر کاری کردم خاطرات بزم می /نشد فراموشم
چجوریه هر کسی از راه می رسه /میزنه توو گوشم
با دست بسته می خورد زمین می گفت بابا بابا بابا
با چش خیس و دل حزین می گفت بابا بابا بابا
احسان نرگسی
#رضاابوالحسنی
176.8K
شور حضرت رقیه سلام الله
ای نور خدا شمس الهدی اوج حیا رقیه شه بانو
ای بااقتدار والاتبار بردل قرار رقیه شه بانو
باب حاجات دنیارقیه جان
ایت الله العظمی رقیه جان
هرکی به هرکی می نازه تو عالم
مامینازیم به تو یارقیه جان
والا نسبی مهتاب شبی به چه لقبی عزیزالله یارقیه
دل می بری از بابا می پوشی چادرعربی عزیزالله یارقیه
یارقیه شه بانو
ای والا گهر فرخنده فر زهرا اثر رقیه شه بانو
ای که صورتت از فاطمه می ده خبر رقیه شه بانو
می بره از حسین دل نگاه تو
می زنم تکیه بر تکیه گاه تو
این تعجب نداره بگم حتی
عالم وآدمن در پناه تو
ختم کرمی چه محترمی تاج سرمی عزیزالله یارقیه
تو ناامیدی تنها امید و یار دلمی عزیزالله یا رقیه
یارقیه شه بانو
ای گریه ی تو جذبه ی تو رتبه ی تو رقیه شه بانو
ای درس وفا داده به ما خطبه ی تو رقیه شه بانو
دلبر نازنین یا رقیه جان
ماه عشق آفرین یا رقیه جان
واسه کربلا رفتن نوکر
بانی اربعین یار رقیه
صیرت فاطمه صورت فاطمه شوکت فاطمه عزیزالله یارقیه
مثل فاطمه دل رو می کنه وصل فاطمه عزیز الله یارقیه
یارقیه شه بانو
سعید پیغمبری
#رضاابوالحسنی
56017_1398522133716_2707352.mp3
3.15M
حرم سوخت
دلم سوخت
چادره روی سرم سوخت
چشام سوخت
پاهام سوخت
توی خیمه معجرم سوخت
آروم آروم آروم
باقد خمیده
دنبال تو میدوم نفس بریده
پدری رو نیزه
دختری تو صحرا
جز سکینه بابا جون بگو کی دیده
آروم آروم آروم
میگیره نفسهام
چی بگم نمونده سو بابا تو چشمام
هرچی بابا میگم
نمیدی جوابم
میبینی زخمی شده بابایی پاهام
بابا میشنوی صدامو ، سوز گریه هامو ، گوشوارمو بردن
بابا ،چادرو کشیدن ، گوشمو دریدن ، معجرمو بردن
۲
نمیدی
جوابم
اولین باره نمیگیری سراغم
یادت هست
میگفتی
که تویی چشم و چراغم
آروم آروم آروم
میباری رو نی ها
ینفر داره میاد با تازیونه
خوبه بسته چشمات
نمیبینی بابا
روی صورتم گذاشته یک نشونه
بابا ، کاش بشه برگردیم ، مدینه بهتربود ، حرمله ول کن نیست
بردن ، گهواره رو بابا ، زنده نمیمونه رباب نه، ممکن نیست
۳
تو رو نی
من اینجا
نمیدونم نیزه بهتره یا خارا
خوبه اون
بالایی
به موهات نگیره شعله های صحرا
آروم آروم آروم
پیر میشه سکینه
کاش میشد بیای برگردیم مدینه
آروم آروم آروم
میمیرم باباجون
رسم مهمون نوازیه کوفه اینه
غمای دل من
غمای ربابه
میبینی هنوز پی دو قطره آبه
همسفر میشم من
با شما بابا جون
بازار کوفه و شام کنج خرابه
باهم همسفریم اما ، یه فرقایی داره ، این دفعه باباجون
مارو باعزت آوردی ، الان میشیم کنج خرابه ها مهمون
اجرا:کربلایی مصطفی مروانی
شاعر: #خادم_زینب
مصطفی مروانی
#رضاابوالحسنی
شور جدید حضرت رقیه سلام الله علیها
هرکجای عالمم که باشم دل سوی حریمته بی بی جان
سائل ملتمس قدیم دستای کریمته بی بی جان
پدرت سفینه النجاته، ناخدای این سفینه هستی
کربلامون وبه تو سپردیم بگیراز دست گداتون دستی
رقیه شه بانو
می زنند عالمیان به محضرت زانو
به تو اقتدا دارن حضرت زهرا خو
رقیه شه بانو
به کرامت شما کرده دلم عادت
دست من درازه سمت تو نگردون رو
توگوهر نایابی به دلم می تابی باعث الاسبابی یا رقیه
جمع همه آدابی به شبام مهتابی غزل اربابی یارقیه
یارقیه بی بی جان
___________________________
از روزی که خودمو شناختم کار من لعنت بر امیست
دوای دردای لاعلاجم گریه توی روضه رقیه است
مادرم نذر رقیه کرده زندگی پسرش رو دربست
دست من درازه سمت بی بی هر جایی که میخورم به بن بست
ای غزل ارباب
به چه نازی داری توی بغل ارباب با یه خندت میبری ماحصل ارباب
ای نفس ارباب
واسه دلبری فقط تویی بس ارباب توی زندگی تویی کار و کس ارباب
تومنشا اعجازی با دلا دمسازی عالم هر رازی یا رقیه
به چه مقامی داری که جناب عباس با تو ئه همبازی یا رقیه
یا رقیه بی بی جان
_______________________
کربلای بچه هیئتیها به رقیه جان شده حواله
میرسی به هر چیزی تو دنیا با نگاه بی بی سه ساله
من میدم جوونیمو تو این راه راضیم که پیر روضه باشم
اوج آزادگی من اینه تا ابد اسیرروضه باشم
سلاله ی ارباب
الدخیلم به تویاسه ساله ارباب
میرسه ازدست توپیاله ارباب
سلاله ارباب
دل وبردی باغمت غزاله ارباب
همه می گن به توئه حواله ارباب
محول الاحوالی ،فاطمه تمثالی، روزی هرسالی یارقیه
توی سرشت نوکر سرنوشت نوکر کوکب اقبالی یارقیه
یارقیه بی بی جان
سعید پیغمبری
#رضاابوالحسنی
روضه اول ماه صفر
حجت الاسلام میرزا محمدی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ
الان کجای عالم شرف حضور داری اقاجان ... کجا داری نماز میخوانی ... کجا داری گریه می کنی ... کجای عالم داری برای ما دعا می کنی ... کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین 84 زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن . سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین اسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن ..."(خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟(الله اکبر) یه نگاهی کرد؛ دید از این به بعد لباس هاشونو رفتن عوض کردن" این بچه هایی که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن دیگه آب و غذا بهشون دادن ... یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن ..." کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ..." همونایی که 40 سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن ..." آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت فرمودی من خون گریه می کنم ..."روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم ..."
عمه ی من نائب الحیدر است
سیدالنساء پس از مادر است
عمه ی من سفیر خون خداست
هم دم هجده سر از تن جداست
عمه ی من اوست که در قافله
نشسته آورده به جا نافله ...
عمه ی من بر سر بازارها
دیده ز اهل ستم آزارها
این بی بی کسی هست که 56 سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که 56 سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده"" این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت" امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن ..." یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات" اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشو ببینه ...." حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما ...." این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن .... یه جمله فقط" این خانمو آوردن تو مجلس شراب ...."
آی حسین ......
عمه ی من اسوه ی ایوب بود
شاهد قرآن و لب و چوب بود
هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد ....
هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت
آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی ...
ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی ....
بأبی المستضعف الغریبیا ثارالله ... یا اباعبدالله ...
نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان حضرت زینب سلام الله علیها تو را میخوانیم یا الله ...
سلام و تسلیت خالصانه ما را اصاعه به محضر نورانیش برسان
اصاعه اقا و مولا و ولی نعمتمان را دعا گوی ما قرار بده
به دعای مستجابش حسن عاقبت بخیری به همه ما کرم فرما ....
کبوتر زخمی
ای تیره نشان قول قانادی باغلی کبوتر
یاندیم بالا یاندیم بالا یاندیم علی اصغر
گل گور نئجه سنسیز بالا نالم اوجالیب دی
هیچ بیردئمیسن بیکس آنام هاردا قالیب دی
هجران غمی بیر لحظه ده سینم دن آزالماز
بیر یاره دی کی واردی نقدر عمر ساغالماز
گل ناز ائله مه گل یوخوما ای بالا جیران
سنسیز بو فنا دهر اولوبدور منه زندان
اوخ یوردی سنی گل آلیم آغوشیمه دینجل
یول گوزلوری بیچاره آنان رحم ائله تزگل
ای صبح قیامتده سوزن تشنه ستاره
سنسیز داخی بو غمزه دیه قالمادی چاره
اولمادی دیلیین تا دیه سن دردیوی افسوس
اوچ شعبه خدنگ ائیله دی من بیکسی مایوس
نیلیوم شرر آهیله دیل داغلادیم اوغلوم
عفو ائیله منی اللریوی باغلادیم اوغلوم
ظاهرده اگر چی اوخی دشمن سنه ووردی
بیر یول سنه مین دفعه ولیکن منه ووردی
هر لحظه سنین گولماقیوی یادیمه سالام
قلبیم دوتولار سیل سرشگیله بویانام
کسدی سو یولون اهل جفا مشکله دوشدون
آخر گیجه بی تابیدون الدن اله دوشدون
چالدون ال ایاق صبحه کیمی اولمادون آرام
رحم ائتمدی حتی سنه ده لشگر ظلام
نه سنده نه منده او گیجه قالمادی طاقت
سو تاپمادیم هیچ اولمادی دشمن ده مروت
باخدوقجا سنه شرمیدن اوغلون سوا دوندوم
گتدی سو گتورسون عمون عباس سویوندوم
باغلاندی بیزه حیف اولا چاره یولی اوغلوم
دوشدی سوا خاطیر عموون صاق صولی اوغلوم
سنسیز گجه گوندوز سینمی داغلامیشام گل
یاد ائیلمیشم محنتیوی آغلامیشام گل
گلسون سینمی من بو قدر داغلامارام گل
بیرده آنان اولسون الیوی باغلامارام گل
گلسون سنه بیر نازیله لایلای دییرم گل
آغ قونداقیوی بیرده آچوب تئز بلرم گل
گل کوسمه اوغول یوخدی توان منده فراقه
گل سینمه یاندیرما منی گتمه اوزاقه
کربلایی رضاابوالحسنی
🕊﷽🕊
💔#روضه_حضرت_زینب_س
💔#هنده
❣#دفتری_زینب_س 3
✨اول به مدینه مصطفی را صلوات
✨دوّم به شه نجف سلامی بکنیم
✨رُخسار علی شیر خدا را صلوات
✨زهرا که ندانیم کجا تربت اوست
✨یاد آور بهترین نسا را صلوات
✨از ما همه بر امام مسموم سلام
✨مظلوم امام مجتبی را صلوات
✨مظلوم دگر امام در خون خفته
✨افتاده به خاک کربلا را صلوات
(دعای فرج)
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#السلام_علیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یا_زینب_یا_زینب_س
این دل همـاره دارد
حال و هوای زینب
امروز دلم گرفته
از غصه های زینب
از بین آتــــــش و دود
آید صدای زینب
🍂منــــــم گـدای زینب
🍂جانم فدای زینب3
از کربلا به کوفه
از شهر کوفه تا شام
بگذشت تـــــــازیانه
پا جای پای زینب
🍂جــانم فدای زینب
من خاک پای زینب
منم گـــــــدای زینب
🍂جانم فدای زینب
پیــــــــراهن حسینش
از او جدا مسازید
این تحفه یــــادگاری
مانده برای زینب
🍂 جانم فــدای زینب..
⬅️قربون غصههای دلت برم بیبی جان.
وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد،جبرئیل نازل شد،، یا رسول اسمش رو زینب بزار..
یه وقت پیغمیر دید جبرئیل داره گریه میکنه.
صدا زد جیرئیل چرا داری گریه میکنی..
صدا زد یا رسول الله برا مصیبت های دل زینب گریه میکنم..
آخه از آغاز زندگیش تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه..
هر روضه ای رو بخونی نام بیبی زینب میاد..
⬅️بعد رحلت پیغمبر،، کنار بستر مادر زینبه.. داغ مادر میبینه..کنار بستر بابا زینبه..داغ بابا میبینه.. کنار بستر داداش حسن، زینبه..
پاره های جگر برادر حسنُ میبینه..
توو گودی قتلگاه زینبه..
علقمه زینبه..
اسیری زینبه..
خرابه شام زینبه..
🖤(آخ میون همه دلها
امان از دل زینب2)2
⬅️ من بمیرم برای خانمی که4 سال بیشتر نداشت داغ مادر دید.
اسما میگه، دیدم خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا زد..
فرمود زینبم مادر..
مادر برات وصیتی دارم .
کجای عالم دیدی یه مادر 18ساله،، به دختر 4 ساله وصیت کنه
زینب جان.
روزی میاد روز عاشورا..
مادر من نیستم کربلا، برا حسینم مادری کنم..
روز عاشورا وقتی اومد کهنه پیراهن طلب کرد..
زینیم،،عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس..
(دشتی)
🖤(آخ میون همه دلها
امون از دل زینب3)
⬅️روضه برات بخونمو التماس دعا
هنده اومد پیش یزید گفت من نذر دارم نون و خرما صدقه بدم، باید ببرم به اسرا بدم.
یزید میدونست اسرا کیا هستند،، گفت اگه میخوای بری باشه اما خودتو زینت کن..
تاج بزار..
رو تخت سربازا ببرنت.
خودش رو زینت کرد سربازا رو تخت بردنش.
همچنین که رسید بچههای حسین دارند میبینند دیدن یه زنی وارد شد شروع کرد به نان و خرما دادن..
این بچه ها هم تشنه.گرسنه.
⚫️ یه وقت سکینه دوید بچهها عمه ام زینب میگه صدقه بر ما حرامه..
نان و خرماها رو از دهن بچه ها کشید بیرون
زن یزید گفت..
تا اونجا که من میدونم صدقه فقط بر اولاد پیغمبر حرامه..
کی این حرفُ میزنه..
یه نگاه کرد دید یه خانم قد خمیده کنج خرابه است..
اومد کنار بیبی زینب نشست..
🔘گفت خانم جان مگه شما کی هستید..
این دختر خانم میگه صدقه بر ما حرامه...
بیبی یه نگا به هنده کرد، خانم اول بگو ببینم نذرت چیه؟؟
⏪گفت من مریض بودم،، کسی به مادرم گفت اگه میخوای دخترت شفا بگیره،، برو تو کوچه های بنی هاشم،،خونه علی و فاطمه،، یه دختر داره زینبه،، یه پسر داره حسینه،، یه پسر داره حسنه،،
بگو حسین براش دعا کنه..
خانم جان حسین برام دعا کرد.. خدا شفام داد،،
مادرم منو گذاشت اونجا، کنیز خونه زینب شدم.
اما یه مدتیه من از خانمم دور شدم..
ازدواج کردم از خانم دورم، هر اسیری که میاد اینجا نون و صدقه میدم که خدا خانومم رو یه بار دیگه به من نشون بده..
⏪تا اینو گفت اشک چشم بی بی زینب آمد..
(سوز/اوج)هنده نذرت قبول باشه من زینبم..
یه وقت صدا زد خانم نه..شما زینب من نیستی.
بیبی گفت این همه نشونی دادم چرا میگی من زینب نیستم.
امروز برا زینب بلند بلند گریه کن.
برا دردای دل زینب گریه کن..
برا غربتش گریه کن..
برا مظلومیت بیبی ناله بزن
(بگمو التماس دعا)
صدا زد خانم،، زینبی که من میشناختم یه نشونی داشت،،
بگم؟
(دشتی)
🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت
(کوحسینت)
🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت
🖤 اگر تو زینبی کو نور عینت
بیبی قرمود هتده سرتو بیار بالا
⬛️ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
⬛️خدا کند که نباشد سر برادر زینب
(صدا زد چی تو زینبی؟)
میگه هنده تاجُ برداشت زد زمین.
این خانمم زینبه..
یه وقت بیبی فرمود آخ هنده جات خالی بود کربلا.
🔘او میدوید و من میدویدم
🔘او سوی مقتل من سوی قاتل
🔘او مینشست و من مینشستم
🔘او روی سینه من در مقابل
🔘او میکشید و من میکشیدم
🔘او از کمر تیغ من آه از دل
🔘او میبرید و من میبریدم
🔘او ازحسین سر من از حسین دل
▪️دستتو بیار بالا بزا حضرت زهرا س این دستای خالی رو ببینه 3مرتبه بگو یا حسیــــن
صلوات
مداحی آنلاین - شد نوای سینهی من نینوایی - ملاباسم کربلائی.mp3
9.74M
🔳 #فراق_کربلا
🌴شد نوای سینه ی من نینوایی
🌴کاش دوباره میشدم کرب و بلایی
🎙 #ملاباسم_کربلائی
⏯ #فارسی #عربی
Amin Gojari - Zeynab Va Ko Pia Key Lash Hossein Tanya128[Www.Kord-Song.iR] (1).mp3
6.87M
🏴مداحی کردی بسیارزیبا وجانسوز با نوای امین گرجی🎙
😭😭بنام زینو وکو پیاکی لش حسین تنیا🖤
▪️▪️▪️▪️
😭😭😭یازینب
زینو و کو پیا کی لش حسین تنیا
خمبار و بی نصیب و بیده صلاته زینو
خم پوش دل گران و ماتم خلاته زینو
آگر و گیان و بی کس ها وی ولاته زینو😭😭😭
ها خم خمی برایل و داخ کریل کشیا
خیون و خروش و خنجر نیزی شکسته یه لا😭😭
دنگ زیر زیر ایلیل و بال بسته یه لا
حول و هوای تب و لرز بی مار خسته یه لا😭😭
یه لا و خاوه خاموش گل باخییل سزیا
زلحه ی اسیر عطرت لی قتله گاهه پایه😭😭
یه لا کزهی یتیمی ایلیل بی پنایه
دنگ روله رو و یه لا یه لا برا برایه
دیو خیمه گایل سزیا له او یواره دمیا
یه گوشه گرمه شین سقرای جگر کواوه😭😭😭
جسه ی برای رشیدی له خیون خوی خزاله
یه دم نظاره کردن ای خارت و چپاوه
سم اسب و تخته و تاز جستیل سینه شکیا😭😭
ریو کرده لش حسین و کیشا دنگ برا رو
فرصت نیه براکم پی تو بکم کتل کو
😭😭😭
داخ لش غریبد گر داسه گیان شاهو
له ژیر بال مینت ای خسته گیان چمیا
😭😭😭😭😭
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
Mohammad Karami - Vedaye Zeinab [128].mp3
7.96M
🏴مداحی کردی بسیار زیبا وجانسوز بی برا زینب بی پناه زینب🖤
بانوای محمد کرمی🎙
▪️▪️▪️▪️
بی برا زینب 😭😭
بی برا زینب بی پناه زینب ♬♩
بی براگم بیقرارم کس ندارم جز تو نیرم دی کسی ♬♩😭😭
آگرم دایه رقیه ی شین مزاند دشمند بسا دسی ♬♩😭😭
بی برا زینب بی پناه زینب ♬♩
😭😭😭
اخ هی قلب خیمنم دی نیری طاقت ♬♩
دیدارم گرد دالگم کفتو قیامت ♬♩
😭😭😭
دست جیاسو سر جیاسو مر بناسمد و بو ♬♩ اخ برا خومیش بمرم😭😭😭
خویشگگد بمری حسینم چیو بکم لشه ته بو ♬♩ اخ داد بی دادمه خویشگه😭😭😭😭
بی برا زینب بی پناه زینب
😭😭😭
حسین درمانی را دردم بیونو ♬♩
آگر گرد دلم دیمد وی خیونو براگم براگم ♬♩😭😭
تیکه تیکه چوی بکم جمع لش تو له خاک داغ ♬♩😭😭
له کنار سر بریاد دانه له دویتد شلاق ♬♩
بی برا زینب بی پناه زینب
😭😭😭
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
4_5857448403687965792.mp3
1.33M
روضه جانسوز شهر شام وحضرتِ رقیه سلام الله علیها _😭😭😭😭
_حاج آرمین غلامی
🔴➖⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️➖🔴
تمام سنگ ها بر صورتم خورد
چرا که دخترت کوتاه قد بود ...
مرا پایِ سر عباس می زد
کسی که زجر دادن را بلد بود ...
در این یک هفته مشکل در نمازم
ادایِ صادِ اللهُ الصمد بود
*یعنی بابا دندونام شکسته*
مرا در بزم نامحرم بردند
گمانم فقط یک خواب بد بود
در آن مجلس که ما اصلاً نرفتیم
هر آنکس که مرا آن روز زَد بود
شمردم زخم هایت را به خوابم
حدود یک هزار و هشتصد بود
همان خشتی که هر شب بالشم شد
که می دانست که سنگ لحد بود
*یه اشاره کنم زود برگردم ، وَ اِلا روضه نمیخواد ، فقط همین که یه دختر بچه از ناقه اُفتاد ... بعد از ناقه هی می گفت: عمه دستم ... می گفت:رقیه مادرمم می گفت دستم ... هی می گفت عمه بازوم ، می گفت : مادرم هم می گفت بازوم ... برا همین بود وقتی از دنیا رفت، زینب یاد مادرش افتاد ، آخه رقیه هم نیمه شب از دنیا رفت،برا مادرش تشییع جنازه نگرفتن ، برا این دختر هم نگرفتن، بی بی خودشون طاقت نیاوردن ، زن غساله ای آوردن، تا این بچه رو دید گفت:من دست نمیزنم، تا علتش رو نگید چرا بدن این بچه اینقدر کبوده؟ ناله ی زینب بلند شد ، فرمود : از کربلا تا شام هر جا می گفت : بابا ! تازیانه می خورد ....*
حسین ....
🌧️ #مناجات_فراق 🌧️
☀️ #امام_زمان ☀️
🌷السَّلامُ علَیْکَ یا بَقِیَّةَ اللهِ فی اَرْضِه🌷
منِ دربهدر چه دری زنم؟
ز دَرَت اگر تو برانیام
تو اگر به خانه نخوانیام
چه ثمر زِ مرثيهخوانیام
منم و به گوشهٔ مأمنت
من و توشهٔ خوشه ز خرمنت
چو غبارم و روی دامنت
تو نشاندیام، نتکانیام
به حضور و خلوت من تويی
همه فخر و عزت من تويی
تو ولی نعمت من تويی
پی اين و آن ندوانیام
تو کریم مطلق و من گدا
چه کنی جز این که بخوانیام
در دیگری بنما که من
به کجا روم چو برانیام
به نمازم اشک غمت وضو
نبرم نیاز به هیچ سو
که مرا تو بودهای آبرو
چه به پیریام چه جوانیام
تو صدا و سوز و گداز من
تو نوا و شور و حجاز من
تو بزن تو زخم بساز من
بکشان به جامه درانیام
به یقین مرا ز گمان برسان
ز خطر مرا به امان برسان
نه مرا به نان که به آن برسان
مگر از خودی به رهانیام
نبوَد مرا به جز از تو کس
همه عزتم ز تو هست و بس
ز شما زدم همه دم نفس
تو مگو که من ز شما نیم
به فدای خشکی حنجرت
سر بی تنت تن بی سرت
به نگاه آخر خواهرت
نگهی به سوزِ نهانیام
🤲🏻 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲🏻
🌸 تعجیل در فرج صلوات 🌸
.
#زمزمه_مهدوی
#ورود_به_شام
#واحد #زمینه #لطمه_زنی
غریب عالم
داری می بینی
مضطره توی کوچه ها عمّه ی سادات
تو رو میخونه
با دست بسته
میون ازدحام #دروازه_ساعات
دارن دورش می رقصند
به ناله هاش می خندند
روبه روش تو هر کوچه
مردم حنا می بندند
یک طرفه شمر پست
یک طرفه زجر مست
سر ِ راهشون هر جا
باده ی مجّانی هست
العجل یامنتقم....
🌸🌸🌸
غریب عالم
داری می بینی
فاطمه ها رو می برند میون بازار
سر تموم ِ
گلا شکسته
از وقتی که رفته رو نی سرعلمدار
چقد شنیدند دشنام
از یهودی های شام
ریختند سنگ و خاکستر
رو سرشون از رو بام
با سنگ چندین جلّاد
سرها از نیزه افتاد
آتیش و دود بلنده
از عمّامه ی سجاد
العجل یامنتقم....
🌸🌸🌸🌸🌸
غریب عالم
داری می بینی
دختر مرتضی' توی بزم شرابه
تو صدر ِمجلس
حرمله ی پست
خنده ی تلخش آتیش ِ دل ربابه
داره یزید ِ ملعون
میزنه با خیزرون
جوری که خون میچکه
از لابه لای دندون
بین خنده ی اعداء
جلوی چشم زهرا
پاره میشه واویلا
بوسه گاه مصطفی'
العجل یامنتقم....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
امیری حسین و نعم الأمير.mp3
2.66M
#نوحه
#اربعین
🔹امیری حسین و نعم الأمير🔹
این اولین باره میشم کبوتری در هوای تو
این اولین باره میشم مسافر نینوای تو
این اولین باره میام پیاده تا کربلای تو
منم میشم راهی سمت حرم
میام به سوی تو با هر قدم
منم میام با پدر مادرم
چقدر خوبه که میبینم جادهها رو
چقدر خوبه که میبینم این صفا رو
چقدر خوبه که میبینم موکبای بهشت نجف کربلا رو
میام یا حسین دست من رو بگیر
امیری حسین و نعم الأمير
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این اولین باره تو دست من هم روشنه فانوس
این اولین باره میام مثه قطره تا اقیانوس
این اولین باره میام به سوی تو برا پابوس
منم به پابوست آقا میام
با تشنگی سمت دریا میام
با حسرت مشک سقا میام
چقد خوبه سیراب میشن تشنهلبها
پر از نور مهتاب میشه اینجا شبها
چقدر خوبه مثل برادر میمونیم ما ایرانیا با عربها
همه همدلیم دیگه تو این مسیر
امیری حسین و نعم الامیر
📝 #یوسف_رحیمی
.
.
#ورود_به_شام
#حضرت_زینب
#شام
#حضرت_رقیه
شام بر عترت طاها چقدر سخت گذشت
وای بر دختر زهرا چقدر سخت گذشت
دو سه روزی دمِ دروازه معطل بودند
پشت دروازه به آنها چقدر سخت گذشت
کاش شب بود و نمی دید کسی زینب را
بین انظار خدایا چقدر سخت گذشت
وسط آن همه نامحرمِ بی شرم و حیا
سرِ بازار به زنها چقدر سخت گذشت
آن یهودیه نگاهش که به سرها افتاد
ناسزا گفت به مولا چقدر سخت گذشت
هر کسی بغض علی داشت به اکبر میزد
پای آن نیزه به لیلا چقدر سخت گذشت
دختر آیه تطهیر کجا بزم شراب
بیشتر از همه ، آنجا چقدر سخت گذشت
سر ببریده درآورد سر از طشت طلا
خاک غم بر سر دنیا چقدر سخت گذشت
چوب میخورد حسین و لب زینب می سوخت
وای بر زینب کبری چقدر سخت گذشت
#عبدالحسین_میرزایی✍
.
.
#زنجیرزنی
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
#سبک_گل_مینوی_علی
#حاج_رضا_یعقوبیان
من چو شمع سوخته،غم به قلبم ریخته
از فراق باب خود،چشم بر در دوخته
کی شود آن گل زیبای من آید ز سفر
تا ببوسم رخ زیبای پدر بار دگر
▪️ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا
ای پدر خوش آمدی،از سفر خوش آمدی
ای پدر پیش من،دیده تر خوش آمدی
آمدی تا که زنم بوسه بر آن روی مهت
جان دهم بهر غم و درد تو و یک نگهت
▪️ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا
ای مرا صبر و قرار،بی قرارم دلفگار
شادم از این موهبت،دارمت اندر کنار
شاملم گشته ز تو لطف و عنایت بابا
بر رقیه تو زدی سر ز محبت بابا
▪️ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا
بر لبم این زمزمه،آمده جان همه
من رقیه هستم و،یادگار فاطمه
زد عدو با لگد و کعب نی و هم سیلی
همچو زهرا رخ من گشته کبود و نیلی
▪️ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا
من ز عمه خجلم،حل نموده مشکلم
کن از او دلجویی،ای تمام حاصلم
گر نبود عمه من از رنج و محن می مردم
از عدو کعب نی و سیلی کتک می خوردم
▪️ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا
.👇
#متن_روضه_حضرت_رقیه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زندگی بعدِ تو عذابه
رو دستِ من جایِ طنابه
تموم گل هاتو آوردم
اما یکی موند تو خرابه
این نشونی که رو چشامِ
سوغاتیِ کوفه و شامِ
چادرِ خاکیِ رقیه
ببین داداش، شالِ عزامه
هر کاری کردم که بمونه ، اما نشد
نمیره زیرِ تازیونه ، اما نشد اما نشد
هم سفرم شه تا مدینه ، اما نشد
خواستم سر تو رو نبینه ،اما نشد
▪️داداش تو اون مجلس هرچی جلو چشماشو گرفتم ... هی رو پنجۀ پا بلند شد ، عمه به خدا سرِ خودِ بابامه...😭
حسین جان تو اون مجلس با اون چشم کمسوش تو رو شناخت نذاشتم درست تو رو ببینه ...اما تو خرابه سر تو به سینه چسباند... 😭
شده تنم پر از کبودی
هر جا که بردنم تو بودی
سر تو رو بالایِ نیزه
چه سنگی زد ، زنِ یهودی
غارت شده انگشترِ تو
غارت شده روسریِ من
حتی زنِ یزید دلش سوخت
برایِ بی معجریِ من
خواستم که تو قرآن نخونی ، اما نشد
خواستم نشه لبِ تو خونی ، اما نشد
▪️از چهار سالگی همه بهش گفتن کربلا ، عطش ، سرِ بریده ... از چهار سالگی این کلمات رو مرور کرد ، لذا کربلا شبِ عاشورا تا دستِ امامت رو قلبش آمد همه رو پذیرفت با شهادتِ حسینش کنار اومد ...
▪️داداش همه بهم گفتن حسینتو تشنه می کشن ، همه رو باور داشتم اما اینو باور نداشتم سرت تو تشتِ طلا باشه .... نانجیب شراب بخوره ... ته ماندۀ شرابش رو .... جلو زن و بچه ت چوبِ خیزران بلند کنه .... آخ بمیرم برات ....
خاک بر دهانِ من ، تو دعایِ عرفه اومده ابی عبدالله با تمامِ اعضا و جوارحش شهادت میده به یگانگی خدا ( تک تک اعضا رو میگه ) ...
▪️ یعنی با همۀ اعضا و جوارحم شهادت میدم ، میخوام یه جمله بگم و بشینم ، همۀ اعضا و جوارحش رو کربلا تقدیم کرد ... یه جایِ سالم تو بدنش باقی نموند ... تنها جایِ سالم دندان هایِ مبارکش بود .... یه نگاه کرد نانجیب ، دید دندان هاش سفیده و میدرخشه ... چوبِ خیزران رو بلند کرد ...😭
آاای حسین
5b927afc169724795989dd75b388ec0e.mp3
23.62M
دنیا بدون تو عذابه رو دست من جای طنابه
تموم گلهاتو آوردم
Untitled 14.mp3
11.96M
📌#امام_حسین
📌#شور
📌کربلایی #امیر_برومند
▫️▪️▫️▪️
کاره هرشبم شده گریه وُ زاری
آخہ کی تموم می شہ لحظہ شماری
بیشتر ازهمیشہ باز دلم شکستہ
توشب جمعہ منو حرم میاری
ازتموم آدما دلم گرفتہ۲
به خوده امام رضا دلم گرفتہ
ببرم بہ کربلا دلم گرفتہ
اشک چشمامو ببین دلم گرفتہ
باز بہ یاد اربعین دلم گرفتہ
کربلا میخوام همین دلم گرفتہ
🥀🥀🥀🥀🥀
من بهشتو بی تو آخرت نمی خوام
دیگه هیچی جز خودت ازت نمی خوام
دوست دارم همہ امام حسینی باشن
من تورو برا خودم فقط نمی خوام
یکی این حوالیه حرم نرفتہ
ببینش چه حالیه حࢪم نرفتہ
رفیقم یه سالیہ حࢪم نرفتہ
گریه کرده آخرم حرم نرفتہ
خیلی وقته مادرم حرم نرفتہ
خیلی هست دوروبرم حرم نرفتہ
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
می گذرونم بہ هوای تو شبامو
می بینم با گریہ عکس کربلا رو
بہ ضریح شیش که دورم اما
نگیره خدا ازم امام ࢪضا رو
توی این زمونہ دستمو گرفتہ
پای سقاخونه دستمو گرفتہ
خیلی مهربونہ دستمو گرفتہ
وقت گریه زاری دستموگرفتہ
شب بی قراری دستمو گرفتہ
تو روز نداری دستمو گرفتہ
.
1_5449997978.mp3
14.34M
بگوشم میاد صدایی
از صحن و سرای حسین
سلام و صلوات خدا
بر گریه کنای حسین
وصل الله علی ال/باکین علی الحسین
یاتارالله وبن ثاره خدا برا تو روضه داره
سینه زنا که دم میگیرن
اشکای مادرت میباره
چرا عمامه ای بر سر نداری
بمیرم من ،مگر مادر نداری
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری
حسینم وا حسینم وا حسینا
کتیبه زدن ملائک،
توو عرشِ خدای حسین
سلام و صلوات خدا
بر گریه کنای حسین
وصل الله علی ال/باکین علی الحسین
یاتاراللهِ وبن ثاره بیاد حضرت عقیله
دسته دلم با این دوبیتی
بازم به شش گوشه دخیله
گلی گم کرده ام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم اورا
اگر جویم گلم در این بیابان
به آب دیدگان میشویم او را
حسینم وا حسینم وا حسینا