eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
796 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
 -واحد حضرت رقیه(سلام الله علیها)   نوحه -واحد حضرت رقیه(سلام الله علیها)   بسـوز ای دل بگـو با آه و نـاله         به یاد یک گلستان یاس و لاله اگر کرب و بلا  می خواهی امشب          بریز  اشک روان بهر سه ساله فدای شـور  و آوایش شـده پُر آبله پـایش دلش شد تنگ بابایش ولی امشب به پایان این سفر آید دل شب کنج  ویـرانه پـدر آید آه واویلا واویلا واویلا(2) رسیده شام هجـران رقیه       ملائک دیـده گریان رقیه بسوزید و بنالید سینه زنها       به  لب آمد دگر جان رقیه کجا بـودی بابای من ببینی زخم پـای من خرابه  گشته جای من ببین بابا گـرفته غم گلـویم را چرا با خود نیاوردی عمویم را آه واویلا واویلا واویلا(2) بیا عمـه گلِ خود را  کفن کن     کفن بـا  پاره پاره پیرهن کن رسیده شام هجران عمه زینب     برایم رخت ماتم  را به تن کن همین جا کنج ویرانه تو خاکم کن غریبانه بسوزد شمع و پروانه بسوزید ای یتیمان در عزای من شـده کنج خرابـه کربلای من آه واویلا واویلا واویلا(2)                                                                                                                                                            یوسف حق پرست(غریب)
                                       واحد حضرت رقیه (سلام الله علیها)      سبک:از صلابت ملت و کنج این خرابه شده ای خدا سرای من عمه جان بیا میهمان آمده برای من لحظه های آخر است وجان به لب رسید میهمان من ببین که نیمه شب رسید یا ابتا ،من الذی ایتمنی(2) ای پدر ببین هردو پایم شده پر آبله گم شدم پدر نیمه شب بین راه ز قافله آنقدر صدا زدم بیا عموی من مادرت رسید وبوسه زد به روی من یا ابتا، من الذی ایتمنی(2) کنج این خرابه شده نیمه شب مطاف من دور راس تو ای پدرجان ببین طواف من حق دختری در این سرا ادا کنم جان خود به مقدم پدر فدا کنم یا ابتا ،من الذی ایتمنی(2)                      یوسف حق پرست(غریب)
تک حضرت رقیه (علیه السلام)   امشب در خرابه من وَ بابای غریبم آمد نیمه ی شب بر ملاقاتم حبیبم بابای غریبم       غم گشته نصیبم وای وای(2) امشب عمه زینب میهمان بهرم رسیده دختر نیمه ی شب با سر بابا که دیده رنگ از رخ پریده     مهمانم رسیده وای وای(2) ای جان رقیه بر روی نیزه نشسته ای بابا چرا پیشانی ماهت شکسته ای جان رقیه     مهمان رقیه وای وای(2) امشب شام هجران است و شام ارتحالم امشب عمه زینب جان زهرا کن حلالم در شام وصالم    عمه کن حلالم وای وای(2)                                                                            یوسف حق پرست(غریب)
Halabikom.mp3
زمان: حجم: 10.28M
مداحی ٫٫حَلَبیکُم٫٫ گروه نجوا تنظیم کننده :جواد مکرمی کربلایی اکبر راشد کربلایی محسن نیک ضمیر ذاکر اهل بیت کربلایی سجادپاشایی
نوحه حضرت رقیه(س) زمزمه نوحه ای گل ناز و مه جبینم - نازنین دخترغمینم گریه کمتر کن ای رقیه - لاله از ماه تو بچینم می کنی ذره ذره آبم گل من پرشکسته شدی تو ای بلبل من یا حسین و یا حسین و یا حسین /./././ عمه جان با تو من بگویم-ای همه شوروآرزویم جان عمه بده جوابم - درکجا رفته پس عمویم بر دلم کی خبر زیاران می رسد عمه جان کی سفر به پایان می رسد یا حسین و یا حسین و یا حسین /./././ آخر عمر من رسیده -چشم دنیا دیگه ندیده نیمه شب دردل خرابه - دختری با سر بریده آمدی حاجتم روا شد ای پدر نیمه شب درد من دوا شد ای پدر یا حسین و یا حسین و یا حسین /./././ یوسف حق پرست(غریب
🎤🥀 روضه_اربعین  اول به نبی حضرت خاتم صلوات دوم به علی شیر دو عالم صلوات سوم به گل وجودِ پاک زهرا چهارم به حسن خونجگر غم صلوات از بهر حسین آن شه کرب و بلا وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه چهل روز است حسینم را ندیدم بلایش را به جان و دل خریدم چهل روز چهل منزل اسیرم   دعا کن در کنار تو بمیرم چهل روز غم چهل ساله دیدم غم و اندوه دیدم ناله دیدم سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود همین جاغرق درغم شد وجودم تن پاک ترا گم کرده بودم میان نیزه ها دل با ختم من ترا دیدم ولی نشناختم من اگر امروز برداری سرت را تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ز جا برخیز ای نور دو دیده  ببین مویم سپید و قد خمیده قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... آخ کاروان رسید کربلا.... این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن اما اما اما آی کربلائیا..... روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... هر یکی سوی مزاری میدوید هر یکی قبری در آغوش میکشید ناگهان بانوی قد خمیده ای قد خمیده مو پریشان خسته ای گفت یارب چه سازم یا کریم رو سوی قبر که باشم یا رحیم ناگهان آمد به خود با شور و شین دید بنشسته سر قبر حسین زینب اومد کنار قبر برادر.... (شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش آورده ام تمام عزیزانت ای حسین جز دختر سه ساله ات ای مهربان من از من مپرس حال دل آن سه ساله را در گوشه خرابه برفت از کنار من صل الله علیک یا ابا عبدلله
▪️🎤روضه و دلگویه اربعین ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ الهی کربلا تا برلب آمد مرا یاد از حسین وزینب آمد همان زینب که رویش کشته نیلی زدست دشمنانش خورده سیلی همان زینب که از جور زمانه به تن دارد نشان تازیانه همان زینب که کاره خواهری کرد ودر حق حسینش مادری کرد ▪️حالاکه متوجه شدی کدوم زینب رودارم میگم دلم می خواد دیگه ازکسی خجالت نکشی سرتو خم کنی بلند بلند برا زینب خواهر غریب حسین ناله بزن . بزار صدای ناله هاتو مادره عزادارش فاطمه بشنوه . امشب دست بچه هاشو بگیره بیاد تو مجلس ما بشینه باچشمای خودش ببینه که این جمعیت دارن برا حسینش ناله میزنن .. آی شمایی که امروز روزی ازکارو زندگیتون زدیداومدید توعزاخونه حسین نشستید میدونید امروز مادرش فاطمه چی میگه .میگه آی اونایی که امروز مجلس حسین منو زینت دادید ان شالله یه روزی منم براتون جبران میکنم .ای ن شالله شب اول قبرتون من با حسینم میام سراتونو رو زانوی حسینم میگیرم نمی زارم کسی آزارتون بده حالا می خوام کسی بیکار نباشه همه مداح بچه های فاطمه باشید امشب بمیرم الهی آخه زینب خیلی تنش خسته است اونقدربه جرم عاشقی برادرتازیانه خورده تنش خیلی کبوده خیلی درد میکنه ای کاش فقط گرسنگی بود تحمل میکردن فقط تشنگی بود تحمل میکردن همه اینا بمونه .خدا میدونه هروقت صدای بچه های بی بابا بلند می شد تا میگفتن بابا .بجای اینکه نوازش کننو تسلیت بگن سیلی میزدن اونقدر باسیلی میزدن یاالله یاالله . می خوام روضه بخونم هرکی هر حاجتی داره دستاشو بلند کنه خجالت نکشه اگه اینجا نگیری مراد دلتو نگیری شایدجای دیگه بهت ندن. کاروان خسته ی زینب آروم آروم خسته ی خسته به یه دوراهی رسید یه طرف میرفت کربلاو یه طرف هم میرفت مدینه . ساربان اومد کنار امام سجاد صدازد یابن الرسول الله . شما رو کجا ببرم . ببرم کربلا یا ببرم مدینه ؟ فرمود ساربان خدامیدونه قافله سالارما عمه سادات ما زینبه . اومد کنار زینب ایستاد صدازد بی بی جان .شمارو کجا ببرم . کربلا یا مدینه تا این جمله روشنید صدای ناله زینب بلند شد .فرمود ساربان اگر میتونی یه باره دیگه مارو از کناره قتلگاه عبور بده (.میدونی چرا) . آخه این بچه ها خیلی وقت بابا شونو ندیدن نگاه کن چی جوری دارن برا بابا شون ناله میزنن همین که اومدن .راوی میگه دیدم این بچه های بی بابا خودشون مثل برگ های زرد پاییزی از بالای شتران به زمین انداختن هرکدوم دارن کنار یه قبری میرن یه نگاه کردن دیدن زینب اومد کنار یه قبری ایستاد یه نگاه کرد دیدروی این قبرنوشته این قبرقبره حسین غریبه .تافهمید این قبر حسینشه. خودشو انداخت روقبر برادر .صدازد حسین من .بلند شوداداش اگه خواهرتو ببینی نمیشناسی .داداش خیلی دلم می خواس اینجا نامحرم نبود من پیراهنمو بالا میزدم جای تازیانه هارو نشونت میدادم .داداش آخه هروقت می خواستن بچه هاتو بزنن من میومدم جلوی تازیانها نمیزاشتم بچهاتو بزنن بلند شو نگاه کن اینا همه اون اماناتیه که به من دادی . همه را بردمو سالم بر گردوندم اما حسین من تو روبه حق مادرمون فاطمه دیگه سراغ سه سالتو ازمن نگیر . آخه من اونو خرابه جا گذاشتم . رقیه رو با خودم نیاوردم داداش .نبودی خرابه حسین جان آخه این بچه اونقدر بابا بابا گفت غریبانه جان داد ♻️دلگویه مازنی براربوین چتی بمومه تینار عمه بمیره رقیه هاکرده مره داغدار وره سر بشتمه خرابه کنار عمه بمیره مره گته عمه کوعه ته برار @majmaozakerine ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
My RecordingAUD-20220901-WA0043.mp3
زمان: حجم: 3.85M
◾نوحۂ حضرت رقیه(س)◾ داد از جدایی، بابا کجایی(2) امشب بخوابم آمدی ای نازنینم گفتی که آیم از سفر ای مه جبینم دیگر ندارم من توان و تابِ هجران باز آ که درد من ندارد بی تو درمان داد از جدایی، بابا کجایی(2) این قصۂ تلخِ مرا هر کس شنیده از بهرِمن باریده خون از هر دو دیده کوهی زِ غصه ها بروی شانه دارم در گوشۂ ویرانسرا من خانه دارم داد از جدایی، بابا کجایی(2) امشب رقیه میرسد بر آرزویش سر را گرفته در بغل وُ کرده بویش ای سر کجا بودی که از ناقه فِتادم آندم که روی خاک صحرا سر نهادم داد از جدایی، بابا کجایی(2) بابا ندارم بعد تو من یار و یاور تنهاانیس و مونسم گردیده این سر شمع شب تار منی در این خرابه دنیا دِگر بعد از تو بهرِ من سرابه داد از جدایی، بابا کجایی(2) یارب بحق اشکِ چشم آن سه ساله کز بهر دوریِ پدر او کرده ناله (هستی)مدد کن تا نگارد روی دفتر (پرویزی)را نظر نما در روز محشر داد از جدایی، بابا کجایی(2) التماس دعای فرج🤲🏻 اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ سراینده شعر: علیمحمدی📝 👇👇👇 @madah_parvizy 🤙📲
My RecordingAUD-20220901-WA0044.mp3
زمان: حجم: 3.66M
نوحۂ جانسوز حضرت رقیه(س) به سبک: شبانگاهان😭😭😭 شبانه یک دختر کوچک خسته و نالان کنج ویرونه خدایا آنجا شده بوده از برای او یک عزا خونه سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) چهل منزل ، سر به روی نی ، در جلوی من بار غم بردم نگاه کردی، برسر نی تو ، دیده بودی من هی کتک خوردم سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) پدر جانم ، خیر مقدم بر تو بگویم من ، با دل غمگین بدیدم راس قشنگت را لاله گون و با صورت خونین سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) پدر جانم ، گوش من خونی ، پای من زخمی ، با دل بی تاب امان امان ، از جدایی و از لب تشنه ، من بگویم آب سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) که (هستی) را ،شافعه باشم ، عاقبت من هم در صف عقبا که(پرویزی) خادم تو و نوحه خوان گشته از برای ما سرم امشب روی دامانت کمک کن با لطف و احسانت(2) التماس دعای فرج🤲🏻 اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ سراینده شعر: علیمحمدی📝