eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
639 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
بو دوقوز ایلده کیم دیر که شمع عشقه یانمادون بابام ایاقینه فقط گچن گجه دورانمادون اونون گوزونی سیلماقا قولوی قالخیزانمادون دیدیم ندن الین اسر سن آغلادون من آغلادیم ننم لای لای ننم لای لای
روضه قتلگاه امام حسین(ع) نعشِ حسین اوسته اوُلدی اِستشهاد اوجالدی ناله سپهره سراد قاتندَن عَجب جسُوریدی یابن الحَسن سپاهِ عراق بله دِیردیله مُنشی لره گوزوندَن اِیراق بیری دیردی بو کاری یارانی من وردیم بیری دیردی یازون بو سنانی من وردیم بیری دیردی بو غازیندا نیزه مین یِری وار دوشنده سَجدیه شَه ناگهانی من وردیم بیری دیردی یازون  شَمر وردی خیمیه اُود چخاندا عترتِ خیرالنسانی من وردیم بیری دیردی منی باشدا یاز که حرملیم یادوزدا قالسون او دل سیز بالانی من وردیم بیری دیردی باخون سَجده گاهه قانی آخور یازون حسینه او سنگِ جَفانی من وردیم بیر دیردی باخون غصه لی اُورک باشنا او تیرِ دل شکن و جانستانی من وردیم بیری دیردی منیم باشدا ثَبت اولسون آدیم یازون حسینی قوجالدان جوانی من وردیم بیری دیردی منیم چاتمادی الیم ئوزونه باجیسینون قولونا ریسمانی من وردیم سحر نسیمی اسوب اون بیرین گونی چخدی ...............
🖤🖤🖤 مرا ببین و برای سفر شتاب مکن بیا و بر سر من خانه را خراب مکن تمام حرف دلت را غروب با من گفت و شرح سرخیه خود را چه خوب با من گفت حضور ساده ی احساس عشق بودی تو مدار چرخش دستاس عشق بودی تو پس از تو ثانیه هایم به چنگ دستاس است و دانه های دلم زیر سنگ دستاس است غمت چو دانه که فردا جوانه خواهد زد هزار مرتبه ام تازیانه خواهد زد هنوز هم به شفایت امید دارم من میان شام عزا شام عید دارم من قبول کن که ز تنهاییم خبر داری دلم به همره تو رفت، همسفر داری مگر ز داغ پیمبر چقدر میگُذَرد که باغ سبز تو را این شب خزان ببرد مگر قرار نشد غمگسار من باشی میان معرکه ها ذوالفقار من باشی مگر نه قبل ورودم قیام میکردی و گاه پیشتر از من سلام میکردی ز جای خیز جواب سلام میخواهم نگاه نیمه تمامت ، تمام میخواهم نگاه بی رمق و دست بی رمق داری شباهتی چه صمیمانه با شفق داری اگرچه قصه فتح علی شنیدنی است شکست تازه ی امروز نیز دیدنی است چه شد که زندگیت را ز سر نمیگیری؟ و مرغکان مرا زیر پر نمیگیری؟ فضای سینه ی من گرم درد و آه شده است بسان بازوی تو روز من سیاه شده است اگر نه فکر دل یار خسته را بکنی ز جای خیز که همسایه را دعا بکنی مرو که موج نیازم به راه می افتد پس از تو یوسف اشکم به چاه می افتد پس از تو خواب نماز و تیره می بینم شعف به قنفذ و شور مغیره می بینم مرو که چینی این دل شکسته تر نشود غریب خسته ی این شهر خسته تر نشود هنوز ناله جانکاه تو به پشت در است تنت از آتش آن روز شعله ور است سخن اگر چه نگفتم ولی دلم پر بود نگاه من که همیشه به خاک چادر بود میان خطبه ات آری شکوه را دیدم در استقامت تو صبر کوه را دیدم اگرچه کشتی عمرت به سمت ساحل رفت خیال و خاطره ی تو نخواهد از دل رفت کنون به پیکر یاست شقایق افتاده است نگاه کن که حسینت به هق هق افتاده است چگونه غم ننشیند به چهره ی حسنت که خون تازه گل انداخت روی پیرهنت خدا کند که غمت سینه محترق نکند و دخترت که بیاید ز غصه دق نکند جواد محمد زمانی 🖤🖤🖤🖤🔳🔳🔳
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔹روزِ آخر بلند شد هم غذا درست کرد هم نون پخت هم خونه رو آب و حارو کرد .. هم موهایِ زینبُ شانه زد .. آخه این دست که بالا نمی اومد .. اما امروز هرجور بود این شانه رو برداشت موهای بچه هارو یکی یکی شونه زد .. همچین که به حسینش رسید هی دست زیرِ گلوش میزد .. آی قربونت بره مادر .. از آتشِ تنور کمی فاصله بگیر آتش بد است با من و با روزگار من مثل قدیم باز علی جان صدام کن دستی بکش به رویِ دل بی‌قرار من زهرا ، برات لقمه گرفتم قبول کن روزه بس است ، آب شدی روزه‌دارِ من اسماء برای خانه دو تابوت لازم است مرگ من است لحظۀ مرگِ نگار من من بودم و کسی به تو با تازیانه زد تا عرش رفت آهِ دلِ ذوالفقارِ من به دلم رنگ و روی غم خورده روزگار علی بهم خورده آسمان بغض کرده باریده فاطمه ضعف کرده خوابیده سخت صبر علی مَحک خورده پیشِ چشمش زنش کتک خورده نانجیبان شرر به باغ زدند به رویِ سینه میخِ داغ زدند رفت بالا دو دست ، وای به من گوشواره شکست ، وای به من کعبۀ کردگار خاکی ش چادرِ وصله‌دار خاکی شد از شررِ میخِ اگه که مادر داره میمیره زیر سرِ میخِ این سرفه‌های خونیِ شب‌ها از اثر میخِ زیر سرِ میخِ.. بی‌صدا میسوزه دار و ندار علی میون شعله‌ها میسوز فاطمه بین آتیشه اما ، مرتضی می‌سوزه بی‌صدا می‌سوز بین در و دیوار همه وجودش داره می‌سوزه از ضربۀ مسمار اونقده قنفذ زده به دستش که افتاده از کار بین در و دیوار . یکی لگد میزد یادم نمیره وقتی مغیره حرفای بد میزد خودم دیدم دومی با هرچی دستش اومد میزد مغیره میخنده با دل پر کینه داره دست بابامُ میبنده نالۀ زهرا بلنده اما علیِ شرمنده مغیره میخنده .. از رو دلم رد شد اون بی‌حیا که درو شکست از رو مادرم رد شد یادم نمیره تو کوچه دستش از رو سرم رد شد از رو دلم رد شد .. بی‌حیا سیلی زد زهرا حواسش نبود و نامرد بی‌هوا سیلی زد بشکنه دستش اون که جلوی مجتبی سیلی زد بی‌هوا سیلی زد .. اینا همش درده چشای مادر سیاهی میره، رنگ رخش زرده اون که شکست پهلو رو غرور حسن‌و له کرده اینا همش درده .. مگه زدن داره؟ آخه مگه دختر پیمبر لایق آزاره؟ یه زن هیجده ساله که بچه تو شکمش داره مگه زدن داره؟ از کوچه مون برو، برو دیگه نبینم تورو، تورو دستت سیاهه نزن... حسینم ای بی‌سر ، حسین عریان‌پیکر تو رو تشنه کشتن ، بمیرم ای مادر دوید و دویدم ، برید و بریدم سرت را روی نیزه دیدم قَتَلوک بُنَیَّ ، ذَبَحوک بُنَیَّ او می‌دوید و من می‌دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می‌نشست و من می‌نشستم او روی سینه من در مقابل او می‌برید و من می‌بریدم او از حسین سر ، من از حسین دل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست صفای فاطمیه از صفای مادر توست اگر که سائلم و نوکر همیشگی ام فقط به خاطر لطف و عطای فاطمه است تمام عزت شیعه رحین منت اوست تمام زندگی ما فدای مادر توست قسم به مادر و آن احتجاج حیدریش دوام خدمت ما با دعای مادر توست ز نور چادر او ما همه مسلمانیم که اصل طینت ما خاک پای مادر توست به وقت مرگ که دستم به هر دری کوتاست امید دلخوشی من وفای مادر توست بیا که با تن خونین ، هنوز منتظر است که انتقام تو تنها دوای مادر توست ‍ روز آخر زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شدند کمی کارهای خونه رو انجام دادند.. فرمودند اسماء ...من ساعتی استراحت می کنم .. منو صدا بزن اگه جواب ندادم اسماء ...بدون دیگه به بابام پیغمبر خدا ملحق شدم... 🌹 اسماء میگه... دل نگران بودم.. گفتم خدا چرا خانم اینطور فرمودند ..دیدم وارد حجره شدند خدا ...ساعتی بعد صدا زدم ..عرضه داشتم .. یا بنت رسول الله.. دیدم جواب نیومد...خدایا ...چه خبر شده... چرا خانم جواب نمیدن...دوباره صدا زدم: (یا بنت رسول الله) دیدم جواب نمیاد 🌹 وارد حجره شدم...دیدم خانم رو به قبله خوابیدند... یه پوشیه ی سفیدی روی صورت کشیدند...میگه اومدم کنار خانم.. ای پوشیه رو کنار زدم دیدم ای وااای... خاک به سرم شده خانم جان دادند...ای وای ای وای... خدایا ...حالا من جواب امیرالمومنین رو چی بدم .. جواب بچه ها رو چی بدم ... در همون حالت میگه دیدم صدای حسن و حسین میاد .. وارد خانه شدند تا اومدند صدازدند اسما بگو مادرمون زهرا کجاست... دوان دوان وارد حجره شدند ...کنار بدن بی جان مادر نشستند.. حالا میخوای گریه کنی بسم الله ... برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن...این بچه ها خودشون رو انداختند روی بدن مادر... ( جملات زمینه ساز👈 نميدونم تا حالا بچه ی یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه) امام حسن (علیه السلام) خودشو انداخت روی بدن مادر ...صدازد: (یَا أُمَّاهُ کَلَّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی) ...مادرجان من حسنم... با من حرف بزن مادر.. الان روح از بدنم جدا میشه مادر ... مادر ابی عبدالله اومد... آی کربلایی ها ..آقاتون اومد..این صورت رو گذاشت روی پاهای مادر..هی پاهای مادر رو میبوسه صدا میزنه (یَا أُمَّاهُْ کَلِّمِینِی) هی صدا میزنه وای مادر با من حرف بزن ...من حسینتم...😭 مااادر.. اگه بامن حرف نزنی میمیرم مادر...مادر...ای وای ای وای 🔹اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر 🔹وقت اذان مغرب خوابیده مادر
1_7916025794.mp3
2.24M
‍ 🏴 🏴 🎤مداح :حاج احمد صفاری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ در کودکی شد قسمت من خانه داری هم خانه داری می کنم هم سوگواری گـــریـــم بـــرای نـــــور دو عـیـنـت هــر شب دهـــــم آب دســت حسینت مظلومه زهرا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیشب دعــا کردی اجل جانت بگیرد امشب دعــا کن دخترت زینب بمیرد دیشب تــــــو بــــودی انـــــدر کنارم امشب بــــه دیــــوار ســر می گذارم مظلومه مادر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیشب نشستی گیسویم را شانه کردی امشب در آغوش لَحَد کـــاشانه کردی دیشب گــــرفـتـی اشــکــم ز دیـــــده امشب ز داغـــت پـــشــتـم خــمـــیـده مظلومه زهرا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دادی بـــه دست زینبت با آه و زاری پـــیـــراهــن خونین خود را یادگاری آن پـیـرهـن را هـــرگـــز نــــشــویم تـــــــا عــــطر مـــادر، از آن بـــبویم مظلومه زهرا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریـده مـــادر چرا خون از گریبانت چکیده گــــــــــاه دعــــا و ، راز و نیاز است ســجـــاده بـــگـــشــا ، وقت نماز است مظلومه زهرا
سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها تقدیم به حضرت فضه سلام‌الله‌علیها ای محرم اسرار مادر؛ فضه خانم دراوج غم ؛غمخوارمادر؛فضه خانم جای خدیجه مادری کردی برایش گشتی در آتش یار مادر؛فضه خانم بین درودیوار دیدی که چگونه خورده گره در کار مادر؛فضه خانم ازپشت در بیرون کشیدی باچه زحمت هم مادر و هم بارمادر؛فضه خانم تنها تو دیدی گیسوی آتش گرفته پیشانی تب دار مادر ؛فضه خانم دیدی شیار انداخته در باشتابش برنیمی از رخسار مادر؛فضه خانم چادر گرفتی دور او تاکه نبیند زینب تن خونبار مادر؛فضه خانم تاچندهفته پاک میکردی به گریه خون در و دیوار مادر؛فضه خانم در کربلا هم دور زینب را گرفتند گودال شد تکرار مادر ؛ فضه خانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا