Mohjat.NetShokri Tak Sot 1402 [Mohjat_Net] 13.mp3
زمان:
حجم:
1.51M
#امام_علی
#وحید_شکری
اول و آخر اسم حیدرو بس
بخوام ار حرفی از جنم بزنم
نمیخوام عمرمو یه ثانیشم
که بغیر از علی رو دم بزنم
شب رویاییمم همون شبه که
توی شهر نجف قدم بزنم
دل و دلبر ساقی کوثر نفس پیمبر
بابا حیدر بابا حیدر بابا حیدر
سر و سرور اول و آخر فاتح خیبر
بابا حیدر بابا حیدر / بابا حیدر
جان مرتضی علی ایمان مرتضی علی
خونِ جاریِ در شریان مرتضی علی
صدبار دور کعبه بگرد و طواف کن
غافل از این شدی میزان مرتضی علی
حیدر حیدر حیدر
****
تا تو رو دارم ای امیر عرب
منت هر کس و ناکس نکشم
من شیر پاک مادرو خوردم
محاله از عشق تو دست بکشم
دعا کن آخرین نفسهامو
پای ایوون طلا نفس بکشم
فوق باور جان پیمبر شافع محشر
بابا حیدر بابا حیدر بابا حیدر
شه و سرور شیر دلاور زینت منبر
بابا حیدر بابا حیدر / بابا حیدر
جان مرتضی علی قرآن مرتضی علی
بر قلب شیعیان ضربان مرتضی علی
لشکر خراب شد آشفته شد عدو
راهی عرصه شد هر آن مرتضی علی
حیدر حیدر حیدر
#حضرت_علی
هیئت هفتگی اسفند 1402
.
.
#زمزمه
#ماه_رمضان
مناجات و #ضربت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شب قدریه از ته دل دارم
امام زمان و صدا می کنم
میگم یا الهی به حق الحسین
دل و راهی کربلا می کنم
ببین که با شرمندگی اومدم
خداجون اون آدم بده اومده
اگه خواستی من رو عذابم کنی
فقط نامه مو دست زهرا نده
همه دست رد روی سینم زدن
کسی غیر مولا نمونده برام
توی این شبا من قسم میدمت
به اون فرق خونی حیدر آقام
شب وصل زهرا و حیدر شده
یه بابایی مهمون دختر شده
حال و روز این خونواده مث
روز آخر عمر مادر شده
علی بعد سی سال غم و دلهره
هنوز یاد خاک روی چادره
واسه زخمی که روی قلبش زدن
سر سفره نون و نمک میخوره
یه مرد غریبی که رو شونه هاش
کشیده غم داغ سی ساله رو
همه حتی مرغابی ها میخونن
باباحیدرم سمت مسجد نروج
علی استخون تو گلو میره تا
روی خانومش رو زیارت کنه
میره محسنش رو بغل میکنه
میره از مریضش عیادت کنه
آهای میخ در قلبمو خون نکن
ردِ خون سینه ش هنوز یادمه
خودم با مکافات در آوردمش
همون دم که خورد رو زمین فاطمه
منو کشتن اون لحظه که چهل نفر
با چکمه توی خونمون اومدن
با هر چی که میشد تو اون گیر و دار
زن پابه ماه من و می زدند
خودم در رو از روش بلند کردم و
دیدم رد پاها رو چادرش
سرش رو گذاشتم تا رو زانوهام
دیدم سوخته بود گوشه ی معجرش
به والله مغیره که ول کن نبود
زد اونقدر که شمشیر غلافش شکست
یه بار توی عمرش علی خورد زمین
همونجا که زهرا رو خاکا نشست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#علی_رضایی✍
#امام_علی #شب_قدر
.
#واحد #امام_علی
#ماه_رمضان
بک یا الله به رسول الله
به سر شکسته علی ولی الله
نیمه شب اومدم تا برسونی به مرادم
تو سرازیری قبرم برسه علی به دادم
جنازم و ببرید وادی السلام علی
علی امام من است و منم غلام علی
بک یا الله به امین الله
به کبودی رخ انسیه الحورا
همه آرزوم همینه تو شلوغیای محشر
که کسی فکر کسی نیست من باشم کنار مادر
تموم احترام من به احترام علی
علی امام من است و منم غلام علی
بک یا الله به حسن مولا
به سر بریده امام عاشورا
سال دیگه شب احیا عبد خوب خدا باشیم
پا رکاب اباصالح هممون کربلا باشیم
با لب تشنه کشتنش به جرم نام علی
علی امام من است و منم غلام علی
#شب_قدر
.
#ماه_رمضان
#زمزمه #مناجات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
الهی العفو
با دست خالی اومدم من
به روم نیاری که بدم من
بهت دوباره رو زدم من
الهی العفو
تموم دلخوشیم همینه
امام رضا منو میبینه
امید آخرم همینه
میخام منو میون این شبا ببخشی
فقط به حرمت امام رضا ببخشی
به آخر عمرم اگر که مونده یک روز
میخام منو تو صحن کربلا ببخشی
(الهی العفو)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👆
#امام_علی
یه مرد تنهای غریبه
از دیگران طعنه شنیده
داغ غریبی را چشیده
یک عمر بی خوابی کشیده
سی سال اشک بی تبسم
سی سال درد مرقدی گم
سی سال تنها بین مردم
سی سال خون دل تلاطم
سی سال بی زهرا نخورد
آب خوش با نان گندم
.
#محمود_کریمی
یک مرد تنهای غریبه ، از دیگران طعنه شنیده ، داغ غریبی را چشیده ،یک عمر بی خوابی کشیده، دارد عجب شوقی برای دیدن روی شهیده ،در شهر محنت زای کوفه ، شب گرد خسته پای کوفه ،در کوچه ها آقای کوفه ، این رهبر تنهای کوفه رد می شود از خواب شوم بی خیالی های کوفه ،سی سال اشک وبی تبسم ،سی سال درد و مرقدی گل ، سی سال تنها بین مردم، سی سال بی زهرا می خورده آب سرد ونان گندم،این آخر عشق وعبادت ،شب ها به گریه کرده عادت ، مرد میاندار رشادت ،بسته کمر بهرشهادت ،یا فاطمه یا فاطمه گویان رود سمت شهادت ،با مردم از فردایشان گفت ،از آخر آخرزمان گفت،از رازهای آسمان گفت،حرف خدا را بی امان
گفت ،آرام بر بالای بام مأذنه رفت واذان گفت:الله اکبر الله اکبر
محراب آمد پیش منبر،نیت نمود:الله اکبر
با تیغ بران خصم کافر آمد به سوی فرق حیدر ، ناگه امیر لافتی در میان خون شناور شد،صدیقه پهلو شکسته ، از آسمان بازو شکسته ، فریاد می زند او شکسته ، شد جلوه ی یاهو شکسته ، فرق امیرالمومنین تا اول ابرو شکسته،عاقبت همنشین دلتنگی ، راحت از بغض بی کسی ها شد،استخوان سرش شکافت می خورد، زخم سربسته ی علی باز شد
وقت برگشت علی گریه می کرد و اشک غم می ریخت
خوب شد دستمال آوردم ورنه از زخم سر به هم می ریخت
گویا مجتبی غریبانه مادرش را به خانه برگرداند
دردهای مدینه را حس کرد
زیر لب روضه های مادر خواند
شانه ای که بلندتر شده است
بار دیگر عصای درد شده است
مرتضی خانه آمده وزینب ناگهان دید زخم بابا را
پسر کنار او افتاد وخیره شد در نگاه او
تازه این سومین غم اوست
مانده دلتنگی غم فردا
الامان از غم برادرها
وای دل از غم عاشورا
تشنه ای روی خاک افتاد
تشنه ای را سر جدا کردند
بدنش را در مقابل زینیب جابه جا کردن
یا حسین
.
.
|⇦•بی همنفس آقای کوفه...
#قسمت_اول #روضه_ضربت_خوردن امیرالمؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدراجراشده #شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی
●━━━━━━───────
"السَّلامُ عَلَیکَ یا أَمِیرِالْمُؤْمنین
السَّلاَمُ عَلَى أَبِي الْأَئِمَّه وَ خَلِيلِ النُّبُوَّةِ وَ الْمَخْصُوصِ بِالْأُخُوَّةِ، السَّلاَمُ عَلَى يَعْسُوبِ الْإِيمَانِ وَ مِيزَانِ الْأَعْمَالِ ..."
شبِ ضربت خوردن مولامونه...ای مولای مهربونم، همه ما رو به تو میشناسند یاامیرالمؤمنین... دلم برای حرمت تنگ شده.. دلم میخواد یه نجفی بیام بگم: آقا! سلام، دارم پیاده میرم کربلا...
عجب شبی است، شب قدره، شب ضربت خوردنِ امیرالمومنین، شب زیارت مخصوص امام حسین هم هست..
ای اباالایتام! ای پدر یتیمان! ما هم امشب توي خونه ات پناهنده شدیم، یا علی...*
یک مرد تنهای خمیده، از دیگران طعنه شنیده
داغ غریبی را چشیده، یک عمر بیخوابی کشیده
دارد عجب شوقی برای دیدن روی شهیده
*آخه مثل امشبی وقتی مولا ضربت خورد، آقا رو بردند صحن مسجد کوفه، امیرالمؤمنین از حال رفته بود، امام حسن سر بابا رو به دامن گذاشت، گریه می کرد. اينقدر از آقای ما خون رفته بود، بی رمق شده بود. قطرات اشکِ حسن بن علی، روی صورت بابا میریخت. امیرالمؤمنین چشما رو باز کردفرمود: پسرم چرا گریه میکنی؟ فرمود: پدر! کمرم شکست... فرمود: گریه نکن! این مادرت زهراست که به استقبال علی اومده، این حمزهٔ سیدالشهداست، این جَدّت رسول خداست...برا علی غصه نخور...*
در شهر محنتزای کوفه
شبگرد خسته پای کوفه
بی همنفس آقای کوفه
این رهبرِ تنهای کوفه
رد میشود از خوابِ شُومِ
بی خیالیهای کوفه
*وقتی اومد مسجد، رفت بالای مأذنه قبل از اذان یک نگاهی به افق کرد. فرمود:ای افق کوفه! نشد تو طلوع کنی چشم علی در خواب باشه بعد اذان گفت. وارد مسجد شد، اون ملعون ازل و ابد رو دید که به روخوابیده، دستور خواب داد فرمود:این جوری نخواب، این خواب شیاطینه. بعد فرمود:قصدی در سر داری، شمشیری زیر لباس پنهان کردی که از اثر این ضربه آسمون رو میخواد به زمین بیاره...*
سی سال اشکِ بی تبسم
سی سال دردِ مرقدی گم
سی سال تنها بینِ مردم
سی سال خونِ دل، تلاطم
سی سال بی زهرا نخورده
آب خوش با نانِ گندم
*زهرای من رفتی، نديدي جواب سلام علی رو هم نمی دادند.
روایت داريم، هم شیعه و هم سنی نقل کردند:"وَ کانَ لِعَلیٌ مِنَ النّاسَ وَجهُ حیاتَ فاطمه" تا زهرا زنده بود علی بین مردم آبرویی داشت. "فلَمّا تُوُفّیَت اِسْتَنکَرَ علیٌّ وُجوهَ النّاس"وقتی بی بی از دنیا رفت، نه مردم علی رو میخواستند نه دیگه علی میلی داشت بین مردم باشه...*
این مظهرِ عشق و عبادت
شبها به گریه کرده عادت
مردِ میاندار رشادت
بسته کمر بهر شهادت
یا فاطمه یا فاطمه گویان
رود سویِ سعادت
با مردم از فردایشان گفت
از قصه ی آخر زمان گفت
از راه های آسمان گفت
حرف خدا را بی امان گفت
آرام بر بالای بام مأذنه
رفت و اذان گفت
بیتاب آمد پیش منبر
نیّت نمود الله اکبر
با تیغِ بُرّان خصمِ کافر
آمد به سوی فرقِ حیدر
ناگه امیرِ لافتی شد
در میان خون، شناور
صدیقهی پهلو شکسته
از آسمان بازو شکسته
فریاد میزد: او شکسته
شد جِلوهی یاهو شکسته
فرقِ امیرالمؤمنین
تا اوّلِ ابرو شکسته...
ــــــــــــــــــ
#ماه_مبارک_رمضان
#حاج_میثم_مطیعی
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#شب_نوزدهم_رمضان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•بی همنفس آقای کوفه ....
#قسمت_پایانی #روضه وتوسل به امیرالمؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدراجراشده#شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی
●━━━━━━───────
*دو صدا شنیده شد، اول صدای علی بود، صدا زد: "فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَه..."صدای جبرئیل ازآسمان بلند شد: "تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى وَ انْفَصَمَتْ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى، قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى، قُتِلَ الوَصِیُّ الْمُصْطَفَی..." علی رو کشتند.
این ندا در گوش زینب موند. یه جای دیگه صدای منادی رو از آسمان شنید وقتی عصر عاشورا آسمان تیره و تار شد منادی صدا زد:"اَلا یا أهلَ الْعَالَم! قُتِلَ الحُسَین بِکربلاءعَطْشانا"
امام باقر فرمود:"وَ قَد قُتِلَ باللسَّیفِ والسَّنانِ والحَجارَةِ وَالعَصا..." پسر امیرالمؤمنین، حسين رو کشتند... یکی نیزه می زد، یکی شمشیر می زد، یکی سنگ میزد، پیرمردهاي ناتوان هم حتی با عصا می زدند...*
*دلم میخواد بیام نجف، آماده بشم برا پیاده روی بعد از زیارت پدرت..*
پشت سر مرقد مولا
روبه رو جاده و صحرا
بدرقه با خودِ حیدر
پیشِ رو حضرت زهرا
*یا زهرا! به حق دو لحظه امشب برای ما دست به آسمون بلند کن. بحق اون لحظه ای که پسرِ اُم البنین بالای اسب، به چپ و راست متمایل میشد...دست در بدن نداشت...یک وقت با عمود آهن به سرش زدند...
و بحق اون لحظه ای که صدای مبارکت از کنارِ گودی قتلگاه شنیده شد:"بُنیَّ قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مَنَ المَاءِ مَنَعوکَ..."*
بگو، یاحسین، یا حسین گوی بلند لال نمیره....شب اول قبر زبانش باز باشه...
شهادت بده..." اللّه رَبّی و مُحمد نَبیی والِاسلامُ دینی و القُرآنُ کِتابی و الکَعبةُ قَبلَتی و علیًّ المُرتضی امامی و الحَسن امامی والحُسین امامی...."
ــــــــــــــــــ
#ماه_مبارک_رمضان
#حاج_میثم_مطیعی
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
@babolharam_net/حاج میثم مطیعی14010131eheyat-motiee-roze.mp3
زمان:
حجم:
4.65M
|⇦•بی همنفس آقای کوفه ....
#روضه_امام_علی علیه السلام #شب_قدر اجرا شده #شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی