#شب_بیست_و_پنجم رمضان (خدا کند که گزندی به پیکرت نرسد) روضه خوانی حاج علی پاکدامن🎤 #وداع #غزل_مرثیه ۴۴۰ خدا کند که گزندی به پیکرت نرسد غبار بر سر و روی مطهرت نرسد مرو عزیز دلم در حرم بمان تا که سپاه دشمن خونخوار،بر سرت نرسد خدا کند که در آن اوج گریه و زاری صدای هلهله بر گوش دخترت نرسد خدا کند که زمان بریدن سر تو برای دیدنت آن لحظه مادرت نرسد به جای فاطمه بوسه زدم گلوی تو را خدا کند نوک نیزه به حنجرت نرسد نگاه تو به من از غارت حرم می گفت که کاش دست کسی سمت معجرت نرسد مرو که بعد تو در کوچه های کوفه و شام کسی به داد دل زار خواهرت نرسد **** #محمود_اسدی_شائق✍ #روضه_وداع .

مثنوی وداع با رمضان آرزوی آمدنت داشتم بذر وصال تو به دل کاشتم آمدی ومرغ دلم پر گرفت سوی خدا رفتنش از سر گرفت آمدی وباب سما باز شد بازی عشق همه آغاز شد ماه خدا بودی ورخشان شدی نور به تا ریکی هر جان شدی ای رمضان ای مه خاص خدا سخت بود ازتو بمانم جدا با تو کمی آدم دیگر شدم شیفته ی رسم تو دلبر شدم داده ام اندر تو دلم شستشو یافته ام پیش خدا آبرو یار شفیق همه ی صائمین کرده مرا فکر نبودت غمین گرکه شود مان به برم یار من رفتن تو می شود آزار من شد برکات تو همی شاملم گر بروی باز همان غافلم ای زخدا برهمگان ارمغان فکرمرا کرده وپیشم بمان گر نبود چاره به هجران تو ای رمضان جان من وجان تو سال دگر باز تو راهم بده ماه خدا،باز پناهم بده شاعر:اسماعیل تقوایی

وداع با رمضان یکبار دگر وقت وداع رمضان شد این ماه پر ازنور زهر دیده نهان شد افسوس مه روزه وایام دعا رفت در بدرقه اش اشک زهر دیده روان شد بر چیده شده سفره ی پرفیض الهی بیچاره همان بنده که بی بهره زخوان شد ترک دل ما کرد دل آرام خدایی ایام بهار دل هر بنده خزان شد آن شوق غروب ودم افطار سرآمد محروم زفیض سحری پیروجوان شد ای کاش که یکسال دگر باشم وبینم این ماه خدا بر سرمان نور فشان شد شعر :اسماعیل تقوایی

رمضان میرود واز من وتو دور شود باز تا سال دگر از همه مستور شود بر همه سخت بود روز وداع رمضان اشک بر دیده ی هر مومن مهجور شود نیست معلوم که تا سال دگر ما باشیم شاید این پیکر ما رهسپر گور شود توشه بردار از این ماه خدایی به وفور خانه ی قبر ازین توشه پر از نور شود رمضان می رود وچشم همه دنبالش کاش یکبار دگر برهمه محضور شود می رود ماه خدا، روز،و،روزی ازنو بنده در بند گنه رفته ورنجور شود ای خوشا آنکه زبعد رمضان بی تغییر ماند وپیش خدا بنده ی مبرور شود شاعر :اسماعیل تقوایی

﷽ . 📻 بشنوید|زمینه زبانحال حضرت رقیه س . ▪️ڪربلایی حسین عینی فرد شعروسبک.رضا نصابی . 📢 بابایی . .

‍ هدیه به حضرت رقیه صلوات شور یا زمینه حضرت رقیه بابایی دیگه خسته ام از زمونه کجایی.  بابایی می لرزه تنم تا میادش صدایی بابایی کبودیه گونم داره ماجرایی بابایی می بینی رسیده کجا دیگه کارم به جز مرگ دیگه آرزویی ندارم به جای عموم حرمله هست کنارم. حسینم   حسینم.  حسینم.  حسینم.   بابایی چقد سخت گذشت بعد تو روزگارم بابایی نمی بینه جایی رو چشمای تارم بابایی. شبا تا صبح از درد پهلو بیدارم می بینی که غم توی قلبم نشسته می بینی من و با دو دستای بسته سره من شبیه. سره تو شکسته. حسینم.   حسینم.  حسینم.   حسینم.  نبودی ببینی من و که چه زجری کشیدم نبودی ببینی من و روی خارا دویدم نبودی ببینی که بزم حرومی و دیدم نبودی شبیه یه ماهی شدم. توی قلاب می بینی که از دوریه تو شدم آب نیومد به چشمای من بعد تو خواب شعروسبک رضا نصابی به نفس حاج حسین عینی فرد

‍ Reza Nesabi: #امام_حسین_ع #حضرت_رقیه_س #کربلا #شور #شور_روضه #فارسی_ترکی رویای کربلا رویای هرشبم از دوریه حرم میسوزم درتبم یعنی میشه ببینم قبله مردن حرم رو یعنی میشه بزارم روی خاکش سرم رو نظر بکن به این گدا . (حسین)4 منو ببر به کربلا . (حسین)4 انا دخیلک یاحسین رویای علقمه رویای هرشبم ازدوریه حرم میسوزم درتبم به دلم افتاده که میشه از تو عنایت میگیرم از ابالفضل یه برات زیارت کرم بکن به نوکرت . (حسین)4 تورو به جون مادرت . (حسین)4 انا دخیلک یاحسین دللرده بو دعا لبلرده بو نوا کاش اربعین اولام زائر کربلا بیر علم الده آقا حرمین من دولاننام اورگی قان بالاوی یادا سالدیخجا یاننام رقیه جانی باخ منه . (حسین)4 آتام آنام فدا سنه . (حسین)4 انا دخیلک یاحسین حسرتده جان وئروب اوچ یاشدا بیر خانیم اول نالان قلبینه قوربان اولسون جانیم دئدی بابا رقیه ان نجه تز گور قوجالدی فاطمه تک بهاری باشا چاتدی سارالدی خرابه نوالی ام . (بابا)4 آنام کیمی یارالی ام . (بابا)4 من الذی ایتمنی رضا نصابی میثم حسنلو به نفس کربلایی فرهاد قربانلو

واحد تو می روی... شهادت اميرالمومنين صلوات الله عليه هیات روضه الرقیه س ازان كربلايى علیرضاصادقپور #پيشنهاد_دانلود

وداع با ماه مبارک رمضان . . مژده اردبیلی . . الوداع ای ماه ایمان الوداع ای ماه قرآن الوداع تا سال دیگر ای مه الطاف یزدان . . سنده ای ماه الهی سفره احسان آچیلدی خوان احسان و کرامت سفرۂ ایمان آچیلدی سنده ای ماه خدای قادر ومنان و رحمان سفرۂ جود و سخای حضرت منّان آچیلدی الوداع ای ماه ایمان الوداع ای ماه قرآن . . سنده کیم مهمان ذات کبریا اولدی آپاردی کیمسه اولدی عبدصالح توشۂ فردا آپاردی خدمت شایان که ائتدی بندگان ذوالجلاله ذات حقین محضرینده رتبۂ اعلا آپاردی الوداع ای ماه ایمان الوداع ای ماه قرآن . . الوداع ای ماه عزت الوداع ای ماه شوکت بندگان ذات حقه الوداع ای ماه خدمت وارامیدیم سنده کیم لر رتبۂ شایان آپاردی دوتدی یوخسوللارالیندن خدمت ائتدی بی نهایت الوداع ای ماه قرآن الوداع ای ماه ایمان . . سنده قرآن نازل اولدی سنده ایمان کامل اولدی سنده الطاف الهی اهل درده شامل اولدی سنده ای ماه شریعت مجتبی دنیایه گلدی مجتبانین درگهینده حق دیینلر سائل اولدی الوداع ای ماه قرآن الوداع ای ماه ایمان . . پرچم ایمان اوجالدی باشلاراوسته سایه سالدی رأیت حق سایه سینده باشیمیز عرشه اوجالدی ذات حقین رحمتیندن سفرۂ ایمان کی آچدیق جور و ظلم خصم کافر بی وفا دنیایه قالدی الوداع ای ماه قرآن الوداع ای ماه ایمان . . الوداع ای ماه عدل و ماه احکام عدالت ماه توفیق و کرامت و ماه احسان و ضیافت ماه تبلیغ ودیانت اون بیرآیدان اعظم اولدون سنده اما راس شاه لافتی تاپدی جراحت الوداع ای ماه قرآن الوداع ای ماه ایمان . . مرتضا شاه ولایت گرچه سنده کامه چاتدی زینب زارین ولیکن گوزیاشین القانه قاتدی داغ زهرای مطهر تازه لندی الله الله حیدری گورجک اوحالدا ناله افلاکه اوجاتدی الوداع ای ماه قران الوداع ای ماه ایمان . . حال زار مرتضادن زین اب کی آگه اولدی عندلیب نغمه خوان گلشن آل الله اولدی باشه سالدی قاره معجر درد و محنت کثرتیندن روح زهرای مطهر زینب ایله همره اولدی الوداع ای ماه قرآن الوداع ای ماه ایمان . . اوخشادی زهراو زینب مظهرصدق و سلامی قانه باتموش سنگرینده بیرعدالت خواه امامی (مژده)اما همت اوسته همت بی منت ائتدی یاده سالدی شور عشقی آخر ماه صیامی الوداع ای ماه قرآن الوداع ای ماه غفران .

وداع با ماه مبارک رمضان . . رسول بابایی (شاهد زنجانی) . . الوداع ای ماه غفران الوداع الوداع ای ماه تابان الوداع الوداع ای مهر رخشان الوداع الوداع ای ماه سبحان الوداع . . ای بیزی بو آیدا ارشاد ایلین ای ئورکلر ملکون آباد ایلین ای ئولنلردن گوزل یاد ایلین ایلوری دیل سندن الان الوداع . . یوخ ئورکده طاقتیم آیریلماقا قویموشام یوز حسرتیله تپراقا سسلورم ای حجت حق گل آقا اوِلموشام من دیده گریان الوداع . . گئچدی عمروم قورتاروب ماه صیام یوخدی دیزده طاقتیم ایلوم قیام تشنه مولایه واروم دیلدن سلام اولدی دیلدن سینه سوزان الوداع . . من کیمی مهمانی دلدار ایلدون هر غمه دلداری غمخوار ایلدون نفس شیطانی بوآی خوار ایلدون ای اولان چوخ درده درمان الوداع . . آیریلقدان آهیله دل داغلارام اشک حسرت بو عذاره باغلارام وار گناهیم من ئولونجه آغلارام اولمادیم من یاخشی مهمان الوداع . . ای خدا عفو ایله سن مهمانلاری لطف ائله قوی آرتا تا ایمانلاری ساخلا ایمنده قوی وجدانلاری قالمیوب چوخلاردا وجدان الوداع . . بو آیون شوقی اورکلرده قالوب حیف اولا مهر و محبت آزالوب بیر وداع چوخ دیللری درده سالوب سویلیوب شاه شهیدان الوداع . . کربلاده بیر وداع ائتد‌ی حسین خیمه لرده قوپدی ناگه شوروشین آغلاشوب قیزلار و بیرده زینبین سسلنوبلر یاحسین جان الوداع . . آج سوسوز دوشدی یولا سالار دین ئوپدی بیر بیرقزلاری اول مه جبین بیر بالا چوخ ایلدی داد و انین سویلدی قلب اولدی القان الوداع . . ای بابا دنیانی سنسیز نیلورم جانیلن جانانی سنسیز نیلورم دیده ی بینانی سنسیز نیلورم ای شهید راه قرآن الوداع . . لطف قیل بو جمعه ای شاه ولا اکبره خاطر بیزه وئر کربلا شاهده ایله نظر ای با وفا سوزیازوب اولسون غزلخوان الوداع

وداع ماه مبارک رمضان شب عید_فطر . علی اکبر لطیفیان . . همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز . دهه آخر ماه اول راه سحر است بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز عیب چشم است اگر اشک ندارد، ور نه سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز . کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز . گریه ام صرف تهی بودن این اشکم نیست دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز . یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز هر قد این فتنه گری رنگ عوض کرد ولی دل ما مست علی، شکر خدا مانده هنوز . تا که در خوف و رجائیم توسل باقی است رفت امروز ولی روز جزا مانده هنوز هر چه را خواسته بودیم، به احسان علی همه را داد، ولی کرب و بلا مانده هنوز .

وداع ماه مبارک رمضان حاج غلامرضا سازگار . حیف که ماه رمضان شد تمام ماه دعا ماه صلات و صیام . ماه خدایی شده خود ساختن دل ز همه شسته به او باختن ماه پر از نور الهی شدن خانۀ دل طور الهی شدن . شب همه شب تاب و تبی داشتیم اشک و مناجات شبی داشتیم ماه خدا داشت چه عمر کمی عمر کمش بود به سان دمی . ذکر خفی ورد جلی داشتیم زمزمۀ علی علی داشتیم روز در آغوش خدا جای ما شب همه شب لیلۀ احیای ما . روز نفس ها همه بودی نماز شب همه در ناله و راز و نیاز روز ز سوز عطش افروختن شب همه دم شمع شدن سوختن . نیمۀ مه هر چه سخن داشتیم بر لب خود مدح حسن داشتیم جلوه ز حُسن ازلی داشتیم روشنی از ماه علی داشتیم . ماه خداوند علیک السلام رفتی و باز آمده عید صیام عید خداعید دعا عید نور چشم بد از صبح دل آراش دور . عید قبولی صیام همه سجده و تکبیر و قیام همه عید وصال است وصال خدا محو شدن محو جمال خدا . خندۀ شادی به لب روزه دار آتش حسرت به دل روزه خوار آن که در این مه زده خود را به خواب وای بر او در صف یوم الحساب . طایفه ای را همه با جام نور داده خداوند شراباً طهور وصل خدا شامل حال همه قرب خداوند حلال همه