266.3K
#سوم_امام_حسین
#هفتم_امام_حسین
#دشتی
🎤کربلایی سعید حسنوند
متن شعرامام حسين
سوم شهادت وهفتم کاربرد دارد
دشتي
سه روزه (هفتم) ڪه زينب قلبش.شڪسته
سه روزه ڪه دستهايش گشته بسته
سه روزه رقيه باباندارد
به سرآن سايه ي زيباندارد
سه روزه ڪه رباب درشوروشين است
به ياداصغروبابش حسين است
سه روزه ليلاگشته دلشڪسته
زداغه اڪبرش درغم نشسته
سه روزه ڪه قاسم.گرديده پرپر
ڪه نجمه ميزندبرسينه.وسر
سه روزه قلب شيعه بيقراره
هواي هاي و.هاي،گريه داره
دلمان هواي ڪرب وبلاڪرد
هواي علقمه.صحن وسراڪرد
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
312.4K
#اسارت
#دشتی
🎤کربلایی سعید حسنوند
زبانحال زینب س با امام حسین ع
#ایام_اسارت #دشتی_خوانی
حسین پاره تَن داد از غریبی
شَهِ دور از وطن داد از غریبی
تمام هستی زینب تو بودی
شهید بی کفن داد از غریبی
حسین گُم شدم وای از جدایی
نهال خَم شدم وای از جدایی
تو پاره تَن به صحرا، من اسیرم
سرا پا غم شدم داد از جدایی
برادر گوش کُن بَر درد این دل
اسارت می روم منزل به منزل
دلم تنگ است رویَت را ببوسم
ولی دور از مَنی در دست قاتل
تو رفتی از بَرم وای از اسیری
عزیز مادرم وای از اسیری
تو روی نیزه، من پُشت سر تو
شهید بی سرم وای از اسیری
حسینم ساربان رحمی ندارد
نشد ما را دَمی راحت گذارد
سه ساله از کتک خوردن بُریده
امیدی نیست که طاقت بیارد
حسینم قلب مجروحم کباب است
نگاه حرمله درد و عذاب است
هر از گاهی میان خواهرانت
سنان می آید و دستش شراب است
اگر رفتم مدینه نور عینم
قیامت می شود از شور و شینم
اگر اُم البنین گیرد سراغت
بگویم کربلا خاکی حسینم
اگر زاری کُنَد با خواهر تو
بپرسد که چه آمد بر سر تو
بگویم راس تو بر نیزه رفت و
میان بوریا شد پیکر تو
#هادی_همتی
#امام_حسین_ع #زینب #اسارت
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5956420577790001503.ogg
122.3K
نوحه ی شب هفت امام حسین ع
(سبک:همه جا کربلا...)
😭😭😭😭😭
از سماواتیان ، میرسد این پیام
تشنه لب کشته شد سبط خیرالانام
این ندا میرسد شب هفت امام
یابن الزهرا حسین السلام السلام
یاحسین یاحسین (۲)
شب هفت امام بر سر و سینه زن
بهر خون خدا آن شه بی کفن
اوفتـاده به خاک لاله و یاسمن
از زمین و زمان میرسد این پیام
یابن الزهرا حسین السلام السلام
یاحسین یاحسین (۲)
شب هفت امام آید این زمزمه
ساقی افتاده است تشنه درعلقمه
میرسد از جنان حضرت فاطمه
با دل پر ز خون برلبش این سلام
یابن الزهرا حسین السلام السلام
یاحسین یاحسین (۲)
ای خدا حاجت ما همه کن روا
باهمین اشک و آه با همین نوحه ها
اربعین اربعین دست جمع کربلا
بر لب ما بود روز و شب این کلام
یابن الزهرا حسین، السلام السلام
یاحسین یاحسین(۲)
😭😭😭😭😭
یوسف حق پرست اشتهاردی (غریب)
#زمزمه
#امام_حسین_علیه_السلام
مناجات باامام حسین قبل شروع زیارت عاشورا
بااشک دیده اومدم
اگرچه نوکری بدم
تورابه جان مادرت
مکن ازاین خونه ردم
ازکوچیکی تابه حالا
گدای این خونه منم
تموم دلخوشیم اینه
برای توسینه زنم
حسین من.حسین من/۴/
تموم افتخاره من
عشق تواعتباره من
بانگاهت که وامیشه
هرگره ای زکاره من
اگرتورارهاکنم
بگوکجابرم حسین
نمیشوم نمیشوم
زدرگهت جداحسین
حسین من.حسین من
السلام علیک یا اباعبدالله
اربعین منتظرماست بیاتابرویم
دعوت حضرت زهراست بیاتابرویم
ازعلی(ع) اذن بگیریم ورویم کرببلا
ازنجف پای پیاده بیاتابرویم
بهریاری غزالان وعزیزان حسین(ع)
گرچه دیرامده ایم لیک بیاتابرویم
جاده عشق عجب شورونوایی دارد
همره مهدی زهرا بیاتابرویم
گرچه درطی مسیرخسته وبیتاب شدی
بهربیتابی اصغر بیاتا برویم
دست وپایت شده گرخسته راه
دست وپامیزنداکبر بیاتابرویم
زسفرخسته شدی وکمرت دردگرفت
یادآن دردکمردربرسقابیاتابرویم
رنج باری که دراین ره بکشی
به تسلی دل زینب کبری بیاتابرویم
تاول پاوعطش گرچه تراخسته نمود
پس بیادغل وزنجیر بیاتابرویم
خسته امانه زره بلکه زجوراعدا
بهریاری یتیمان ورقیه بیاتابرویم
گرچه درره نبودخارمغیلان اما
مابیاداسراتشنه وگریان بیاتابرویم
ماکه جامانده زان قافله عشق شدیم
شادی روح شهیدان بیاتابرویم
غصه قصه سرهای به نی پیرم کرد
تاکه سردربدن ماست بیاتابرویم
شاکرحضرت حق درسفرکرببلایم همه
تواگرذاکراین صحن وسرایی بیاتابرویم
#سبک_کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
.
#پیش_زمینه
از ازل تا به ابد فاطمی ام
اهل کوی قمر هاشمی ام
بزودی با جمع این سینه زنا
میریم از حسنیه تا کربلا
حسین یا حسین«ع»
با رفیقا همه همنوا میشیم
دوباره عازم کربلا میشم
خادم حسنیه معظم
حضرت فاطمه الزهرا میشم
میخونیم با پرچم شاه غریب
از کنار شارع حی النقیب
نوحه و دم میگیریم توو اربعین
توی موکب از یل ام بنین
ای اهل حرم میر و علمدار و نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
حسین یا حسین «ع»
#مجید_مرادزاده ✍
👇
وحه مجلس یزید
در شام بلا خون شده دل های اسیران
وارد شده در شام بلا با دل سوزان
زین داغ و مصیبت،جان همه بر لب
از گریه ی طفلان،خون شد دل زینب
مظلوم حسین جان...
بر نیزه ی اعدا سر پاک گل زهراست
در بین زنان روی گل فاطمه پیداست
در شام غم آلود،شمس و قمر آمد
بر زینب کبری،نور بصر آمد
مظلوم حسین جان...
قلب حرم الله در این شام شکستند
دستان گلان علی و فاطمه بستند
گشته پذیرایی،با چنگ و نی و دف
در کنار سرها،از کینه زدند کف
مظلوم حسین جان...
با دست ستم بسته به زنجیر و طنابند
طفلان و حرم راهی سوی بزم شرابند
زین داغ و مصیبت،دل ها همه شد خون
قامت خمیده،شد زینب محزون
مظلوم حسین جان...
ظلم و ستم و کینه ی اعدا به ملا بود
در رو به روی دشمن دین تشت طلا بود
گردیده جسارت،بر قاری قرآن
بر لبان قاری،زد به چوب خزران
مظلوم حسین جان...
🎤
حاجی خلیل
نوحه شورسرپایی آخرمجلس
عجل علی ظهورک
به رنگ وروی زینب
عجل علی ظهورک
بغض گلوی زینب
عجل علی ظهورک
به راس روی نیزه
عجل علی ظهورک
درروبروی زینب
عجل علی ظهورک
به ناله های زینب
عجل علی ظهورک
به گریه های زینب
عجل علی ظهورک
به لحظه ی قنوت
عجل علی ظهورک
به ربنای زینب
عجل علی ظهورک
به ماجرای زهرا
عجل علی ظهورک
سوزونوای زهرا
عجل علی ظهورک
به صورت کبودو
عجل علی ظهورک
به غصه های زهرا
عجل علی ظهورک
به دخترپیمبر
عجل علی ظهورک
به عشق ناب حیدر
به پهلوی شکسته
به خون مانده بر در
عجل علی ظهورک
به غیرت ابالفضل
عجل علی ظهورک
به عزت ابالفضل
عجل علی ظهورک
به تشنگی اصغر
علی علی ظهورک
خجالت ابالفضل
عجل علی ظهورک
به قامت خمیده
عجل علی ظهورک
به چشمای دریده
عجل علی ظهورک
به مشک پاره پاره
عجل علی ظهورک
به دستهای بریده
عجل علی ظهورک ۲
به ضربه دست حیدر
عجل علی ظهورک
به بودوهست حیدر
عجل علی ظهور
به نازشصت حیدر
عجل علی ظهورک
به ذوالفقارحیدر
به رمزورازحیدر
عجل علی ظهورک
حال نمازحیدر
عجل علی ظهورک
به تنه نیمه جونو
عجل علی ظهورک
به فرق بازحیدر
عجل علی ظهورک
سبک (از صلا بت و ملت وارتش وسپاه ما )
بازهوای کرببلای حسین، ربوده دل شدسرشته عشق شه کربلا به آب و گل
دل شکسته ورد لب بود نوای تو رخصتم بده که پر زنم هوای تو
ای حسین جان مدد مدد ای حسین جان (2) زار و خسته ام دل شکسته ام
دل به عشق تو بین که بسته ام سرخوشم شادم عبدکوی تو
مست مستم از آن صبوی تو توئی توئی پادشاه حرم
توئی تو سلطان جودو کرم ، بر لبم نام تو می برم
ای حسین جان مدد مدد ای حسین جان (2)
یا حسین امید و همه زندگی ، فقط توئی مدرک و سند بر همه بندگی فقط توئی
عاشق ضریح و گنبدت منم منم سر خوشم که روز و شب دم از تو می زنم
ای حسین جان مدد مدد ای حسین جان (2)
در طواف دل ، کعبه ای حسین در صراط عشق ، قبله ای حسین
در سکوی عشق ، اول و خطام در صراط عشق ، معنی تمام
شده دلم عبد کویت حسین زده دلم پر به سویت حسین
یا ثارالله مدد حسین یا ثارالله (2)
***
ار_دهه_ دوم_ محرم
#باز_هوای_کرببلا_
شب هفتم امام حسین ع🌴🍃
هفتمین روز جدائی است بیا گریه کنیم
داغ گلهای خدائی است بیا گریه کنیم
در شب هفتم گلهای به خون خفته خویش
فاطمه کرببلائی است بیا گریه کنیم
کس چه داند که در این شب به اسیران چه گذشت
یا به زینب زغم داغ شهیدان چه گذشت
بر یتیمان حسین از غم هجران چه گذشت
نوبت عقده گشائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جدایست بیا گریه کنیم ۳😭
مگر امشب شب هفتِ گل زهرا نَبُود
یاکه در کوفه چنین رسم خدایا نَبُود
راه تسکین یتیمان سر بابا نَبُود
عجبا این چه عزائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جداییست ..بیا گریه کنم ۳
حسین جانم حسین جانم...حسین جان 😭
بر سنان رأس شهیدان شده فانوس عزاء
کف زنان خنده کنان در بر چشم اُسرا
خاندان شهدا بر سر بازار چرا
که به پا شور و نوائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جدایی شام جدایست بیا گریه کنیم
حسین جانم حسین جانم حسین جان😭
کوفه را کشتن مهمان روش زندگی است
بر یتیمان وی،آزار برازَندگی است
تسلیت،کعب نی وسیلی و آوارگی است
گریه بردرد دوائی است بیا گریه کنیم😭
کوفیان در بر ما این همه غوغا نکنید
بهر همدردی ماهلهله بر پا نکنید
بانوان را به چنین حال تماشا نکنید
که عجب حال و هوائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جدائی است بیا گریه کنیم😭
حسین جانم حسین جانم حسین جان
برای سلامتی و ظهور امام زمان مهدی
عج الله ان شاءالله
#هفتمین_روز_جدایی_
🕊﷽🕊
شب_هفت_امام حسین(ع) دشتی
فدای چشم چون دریای زینب
بمیرم واسه ی غمهای زینب
شب هفتم سر قبر حسینش
چقدر خالیه امشب جای زینب
شب هفتم شده زینب کجایی
سر قبر حسین خود بیایی
شب هفتم کنار قبر سقا
بگو ام البنین داد از جدایی
یه گوشه زار و تنهایی رقیه
گرفته ذکر بابایی رقیه
به یاد اصغر شیرین زبونش
داره میخونه لالایی رقیه
بگو پس نور چشمای ترت کو
بگو شبه پیمبر اکبرت کو
نه حر موند و نه عبدالله و قاسم
ابالفضل ،ساقی آب آورت کو
شب هفتم شد و قلبم کبابه
همه دنیا به چشم ما سرابه
امون از داغ طفل شیرخواره
که حالش از همه بدتر ربابه
میسوزونه غمت از ما پر وبال
چه سخته همسفر با قوم دجال
تو بیداری که پیش شمر و زجرم
تو خوابم میرم هرشب بین گودال
شب هفتم گرفتم روضه ی سر
امان از ناله ی پر سوز خواهر
اسیر شمر بودم من اگر که
نبودم مجلس ختمت برادر
بنال ای دل از این غم بی شماره
ندارد اسمانم یک ستاره
شب هفتم شده شیون کن ای دل
به یاد آن گلوی پاره پاره
#نوحه_شب_هفتم_
❁﷽❁
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
ا#گه_دلت_پر_از_غمه_دلت_گرفته_از_همه
اگه گره به کارته / بیا به اذن فاطمه
با یه دل شکسته ای/رو کن به سمت علقمه
حرف بزن با کسی که / گره گشای عالَمه
بریم سراغ آقایی/ که میر بحر کَرَمه
پناه لشکر حسین /صاحب مَشک و عَلَمه
باب الحوائجی که شد/ پشت و پناه عالمین
قوت قلب زینب و / میر و علمدار حسین
تا اینکه راه آب رو/ بستن رو لشکر حسین
سخت شد آوردن آب / برا برادر حسین
روز دهم آبی نبود / توی تموم خیمه ها
واعطشا واعطشا / افتاد میوون بچه ها
مشک و رو دوش خود گذاشت/ ساقی طفلان حسین
اومد به محضر داداش /بگیره فرمان حسین
راهی دریا شده بود / میر وعلمدار جوان
حسین و زینب ،روی تَلّ / ایستاده بودن نگران
تا اینکه عباس رسید / نشست بر لب فرات
دست به زیر آب برد / شروع شد تب فرات
مشکشو پر کرد وسپس /دستشو زیر آب برد
دستشو پر کرد ولی /قطره ای ازآب نخورد
یادش اومد تشنگی و/گریه کودک رباب
آب کف دستشو ریخت/ با خجالت به روی آب
نهیب زد به آب که / وقتی که تشنه ان همه
میخوای که آبروی من/ بره به نزد فاطمه
شیر وفا شیر ادب /گرفته از اُمّ بنین
تا که بشه فداییِ /حسین زهرا، شَه دین
دور شد ازآب فرات /تا بره سمت خیمه ها
یه وقتی از پشت کمین /اومد هجوم نیزه ها
به تنهایی افتاده بود /میوون چند صد نفر
بین اونا کسی نبود /حریف این قرص قمر
دیدن توو جنگ تن به تن /حریف عباس نمیشن
کمین گرفتن بتونن /دستاشو ازتن بگیرن
باضرب شمشیر عدو /دست یَلِ شیر خدا
جدا شد ازپیکر او / افتاد رو دشت نینوا
مشک و به دندونش گرفت/ زیر بغل زد علمو
اما نذاشتن که بره / سقای اهل حرمو
تا تیرهای بی امان /به مشک عباس رسید
آب زمین ریخت وشد /امید سقا نا امید
حال دیگه نه مشکی و/ نه دستی مونده به بدن
آب وبه خیمه ببره /تا همه سیراب بشن
دیگه علمدار حسین /تنها و بی پناه بود
دور و برش یه لشکر از /گرگای روسیاه بود
می بارید از دور وبرش /بارون تیر و نیزه ها
می زدن ازهر جهتی /برتن او تیر جفا
امان از اون لحظه ای که /حرمله زانو زد زمین
سه شعبه شد رها وخورد /به چشم ماه بی قرین
هرچی تکون داد سرشو /تیر ولی جدانشد
بدون دست ،حریف اون / ضربه ی بی هوا نشد
توو اوج غربتش زدن /عمود آهنین به سر
به یاد غربت حسین /کشید آه پر شرر
باصورت افتاد رو زمین /ماه منیر علقمه
رسیده بود بالا سرش/ پهلو شکسته فاطمه
زدشت پاک علقمه /عطر گل یاس رسید
مادر قدخمیده ای /به داد عباس رسید
گفت به سقا، پسرم /منتظره برادرت
صدا بزن تا برسه /برادرت بالا سرت
پیچید صدای یا اَخا /به گوش زینب وحسین
رسوند به نهر علقمه /خودش رو شاه عالمین
پیکر عباسشو دید /گم شده زیر نیزه ها
دو دستای برادرش /شده ز پیکرش جدا
یکی یکی روی زمین /دستای عباسشو دید
اون دستای بریده رو /به روی صورتش کشید
بوسه میزد به دستایی /که می گرفتن علمو
چطور به خیمه ببره /این آقای با کَرَمو
سر برادر و گذاشت /غریبونه رو زانوها
صدای غربت حسین/ پیچید توو دشت کربلا
چشماتو واکن اومدم /بالا سرت ،پناه من
ای تکیه گاه بچه هام /دلخوشی سپاه من
هنوز دارم می سوزم از/ داغ علی اکبرم
برادرم ،با رفتنت /شکسته شد این کمرم
پاشو نذار خنده کنن /به غربت برادرت
الهی من فدای این / زخمای روی پیکرت
پاشو دیگه آب نمیخوان /همه میگن عمو بیاد
دیگه صدای ناله ی / اصغرم هم در نمیاد
چاره کار من تویی /نمونده چاره ای برام
الهی طاقتم بده /رفتن همه برادرام
با هر اذیتی که بود/ یه حرفی رو زد به حسین
برای اولین دفعه / باحیا رو زد به حسین
تو رو به جان مادرت / منو نبر سمت حرم
که خیلی شرمنده ام از/ لبای خشک اصغر
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
✍رقیه سعیدی (کیمیا)
#زینب_و_کوچه_و_بازار_امان_از_کوفه_
بین جمعیت و انظار ، امان از کوفه
حجة بن الحسن آقا دمِ دروازه ببین
عمه ات گشت گرفتار ، امان از کوفه
آبرو داشت در اینجا به چه روزی افتاد
دختر حیدر کرار ، امان از کوفه
نشنود کاش پیمبر ، صدقه میدادند
همه بر عترت اطهار ، امان از کوفه
وسط خطبه او همهمه در شهر افتاد
دید بر نیزه سرِ یار ، امان از کوفه
چه سری خونی و خاکستری و خاک آلود
وای از لحظه دیدار ، امان از کوفه
تا رسید امّ حبیبه زخجالت شد آب
هیچ عزیزی نشود خار ، امان از کوفه
کاروان وارد کوفه شد دیدن یه عده ای دارن از بام خانه ها خاکستر میریزن .. یه عده هم کنار این اسرا دارن پای کوبی میکنن .. ای بمیرم برات بی بی جان .. یه وقتی زینب سلام الله علیه یه نگاه کرد به دروازه شهر یادش افتاد باباش اینجا حکومت میکرده .. یه خانمی آمد یه مقدار نان و خرما بده بی بی فرمود برش گردانید به خدا صدقه به ما حرامه .. گفتن خانم صدقه فقط به بچه های پیغمبر حرام هست !! فرمود ام حبیبه من زینبم .. به خدا ما بچه های پیغمبریم .. ای حسین...
به سبک نسیمی جانفزا می آید...
#شد_خزان_گلشن_یاسَمَن_
تسلیت حجت بن الحسن
واویلا واویلا واویلا
بسوزی ای غریب صحرا ز داغ نور چشم زهرا(س)
آن که قربانیِ جانان شد جانفدا با لبِ
عطشان شد
بعدِ این مصائب یا مولا روز و شب ناله داری آقا
به یاد عترتت غمدیده اهل بیتی که ماتم دیده
رسانده جان به روی لبت اسیریِ عمه زینبت
هر کجا ناله ای بر پا بود تازیانه در آن غوغا بود
شد خجالت زده سر نیزه سرِ خون خدا بر نیزه
او که کهف و رقیم میخواند از لب خود گوهر افشاند
قامت مادران خم گشته غذای کودکان غم گشته
غصه از حد فزون گردیده اشکشان رنگ خون گردیده
ز فط خستگی بی تابند اکثراً گرسنه میخوابند
#یا_اِلهي_بِحَقّ_الْحسین_
نظر کن بر دل بیتابم
دهم جان به راهِ اربابم
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...
دلم خواهد فدایش گردم
ساکنِ کربلایش گردم
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...
ای خد کن خدایی ما را
لاله اي کربلایی ما را
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...
به حقّ گل یاسِ پرپر
به حقّ آن امامِ بی سر
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...
به حقّ شهیدِ علقمه
به حقّ ذکرِ یا فاطمه
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...
به حقّ ناله های لیلا
به حقّ جسمِ اِرباً اِرباً
یا اِلهي بِحَقّ الْحسین...
#هر_کجا_بزمِ_عزای_یا_حسین_بر_پا_شود_
اندر آنجا نوحه خوان آن مادرش زهرا شود
او که از داغِ پسر بر سینه وُ سر می زند
زین مصیبت تا ابد در ماتمِ عظمی شود
گوشِ دل گر وا کنی وا یا حسینش می رسد
از دلِ مجلس نوایِ شور و شینش می رسد
بی کس و بی اقربا اندر میانِ قتلگاه
گو هنوز آن ناله ی نورِ دو عینش می رسد
در عزای نازنینش شور و بلوی می کند
با سرِ خونین نشست و دردِ دلها می کند
نخلِ شمشادم چرا در خاک و خون افتاده ای؟
اینچنین با حنجرِ بُبریده نجوا می کند
گوید ای جانِ پسر ای نورِ چشمانِ ترم
بعدِ تو ای مَه جبین شد خاکِ عالم بر سرم
زاده ی زهرا کجا وُ کار زارِ کربلا
خیز و جدّت را صدا کن ای شهِ بی یاورم
کی بگفتا اینچنین آواره ی صحرا شوی؟
در میانِ قتلگه بی یاور و تنها شوی؟
کی بگفتا ای گلِ باغِ جنانِ فاطمه
با لبانِ خشک و سوزان کشته ی اعدا شوی؟
سینه ی عالم بسوزد از نگاهِ غربتت
گو عدو شرمش نبود آیا ز روی مادرت؟
رأسِ تو بر نیزه وُ جسمت فتاده آفَتاب
زلفِ مشکینت همی با خونِ فرقت شد خضاب
هر کجای پیکرِ تو مانده زخمِ بی حساب
قلبِ مادر ای پسر از زخمِ رویت شد کباب
من به قربانِ تنِ صد چاکِ چاکت ای پسر
کشتند از چه نکردندت به خاکت ای پسر؟
بسترِ خارا فتاده جسمِ پاکت ای پسر
تا به جولانِ بلا دیدم هلاکت ای پسر
گو بمیرد مادرت ای شاهِ بی یار و معین
در تنت جا مانده زخمِ دشنه یِ جلادِ کین
#مناجات_امام_حسین
لطف حسین ما را تنها نمیگذارد
گر خلق وا گذارد، او وا نمیگذارد
او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم
مولا به کام غرقاب مارا نمیگذارد
هل من معین او را باید جواب دادن
شیعه امام خود را تنها نمیگذارد
زهرا به دوستانش قول بهشت داده است
بر روی گفته خویش او پا نمیگذارد
ما و فسرده حالی مولا نمیپسندد
مسکین و دست خالی مولا نمیگذارد
از بس گناهکاریم ما مستحق ناریم
باید که سوخت مارا زهرا نمیگذارد
رضا مؤید
_______