eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
794 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان: حجم: 347.7K
◾نوحه شور دفن شهدا◾ جواب👈🏻آه و واویلا(۲) بیاین بریم به کربلا آه و واویلا برای دفن شهدا آه و واویلا همه کنید عزا بپا آه و واویلا بهرِ حسینِ سرجدا آه و واویلا براش بیارید بوریا آه و واویلا روی زمینِ کربلا آه و واویلا پرپر شدن آلاله ها آه و واویلا سه روزه بر خاکِ بلا آه و واویلا افتاده جسم کشته ها آه و واویلا ای وای از اینهمه بلا آه و واویلا عزا عزای شهدا آه و واویلا فاطمه آمد قتلگاه آه و واویلا گردد به دور کشته ها آه و واویلا گوید حسینِ من کجا آه و واویلا سه روزه در دشتِ بلا آه و واویلا آرمیده خونِ خدا آه و واویلا جبریل با آه و نوا آه و واویلا آمد به دشتِ کربلا آه و واویلا بر سر زنید واغربتا آه و واویلا 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝 صدای ...کربلای ......فیاض🖤🖤🖤😔😔😔😔
سيدهاشم وفايي شامیان سنگ جفا بر سر طفلان نزنید خنده براشک یتیمان پریشان نزنید گر که مرهم به روی زخم دل ماننهید نمک از کینه به زخم دل طفلان نزنید خاروخاشاک نریزید به روی سرما این قدر آتش غم بردل سوزان نزنید ازچه ای سنگدلان سنگ گرفتد به دست سنگ بر رأس پدر پیش یتیمان نزنید سوره ی نور کند جلوگری بر سر نی شرمتان باد زحق، سنگ به قرآن نزنید سوی ناموس خداوند تماشا نکنید زخم دیگر به دل زخمی و نالان نزنید ز شما ریخته شیرازه ی قرآن از هم دم بیهوده ز قرآن و ز ایمان نزنید شامیان روز شما باد سیه تر از شام که دگر طعنه به ماسوخته جانان نزنید بی «وفایی» شما شهره ی عالم شده است لکه ی ننگ دگربر روی دامان نزنید اسارت اهل بیت (ع) روضه
السلام و علیک یا زینب آمدم تا حواله ام بکنی کاش من را مدافع حرم عمه جان سه ساله ام بکنی پدر و مادرم به قربانت جان عالم تصدق سرتان سایه افکنده است بر گنبد پرچم غیرت برادرتان شاه بانو اگر اجازه دهی مرثیه خوان گریه باشم من دوست دارم مدافع حرم ماه بانو رقیه باشم من باید این بار بین مقتل ها روضه در روضه اجتماع کنیم حرمش جای خود ولی حالا باید از بودنش دفاع کنیم عده ای روی منبر این شهر روضه ها را خیال می دانند بودن این سه ساله بانو را مثل فرضی محال می دانند کربلا را شنیده اند فقط کاروان را ندیده اند ولی وسط مجلس شراب یزید خیزران را ندیده اند ولی دختری باز هم بهانه گرفت آه عمه ... پدر نمی آید ؟ گفته بودی که رفته است سفر پس چرا از سفر نمی آید ؟ ناگهان آفتاب نازل شد سر خورشید بود و خاکستر دفتر شعر دشت لاله شد و غزلی با سه بیت شد پرپر کربلا بی رقیه ممکن نیست ما به این خانواده مدیونیم ما به لیلای حضرت ارباب سخت دلبسته ایم و مجنونیم میروم تا که کشته درد و غربت دختر حسین شوم دوست دارم مدافع حرم خواهر شاه عالمین شوم نذر کردم اگر شهید شدم دور سازند این هیاهو را گفته ام مادرم بی اندازد سفره این سه ساله بانو را نان و خرما و گوشواره و شمع کاش یک جفت کفش کوچک را... بگذارند پیش تابوت اش جای زنجیرها عروسک را سفره ی اشک ، سفره ی روضه چشمه ی پاکی است ای مردم سفره اش مثل مادرش زهرا چادری خاکی است ای مردم مثل " دارالشفاست " این سفره نان و خرما که نیست درمان است به خدا خشت خام این سفره حسرت حضرت سلیمان است آبروی دعاست این سفره آرزوی خداست این سفره بنویسید حاجت دل هاست سفر کربلاست این سفره همه ی شهر خوب می دانند شمع این سفره شمع محفل هاست سفره ی حضرت رقیه ی ما بهترین چاره ساز مشکل هاست هر که این جا نیاز آورده آبرومند بی نیازی هاست سربه زیری کنار این سفره تازه آغاز سرفرازی هاست اشک هایم فدای این سفره بغض دارد هوای این سفره کاش میشد تمام عمرم را بنشینم به پای این سفره ابراهیم زمانی حضرت رقیه (س) روضه
پایش ز دست آبله آزار می کشد از احتیاط دست به دیوار می کشد در گوشه ی خرابه کنار فرشته ها با ناخنی شکسته ز پا خار می کشد دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح بر روی خاک عکس علمدار می کشد او هرچه می کشد به خدای یتیم ها از چشم های مردم بازار می کشد گیرم برای خانه تان هم کنیز شد آیا ز پرشکسته کسی کار می کشد؟ چشمش مگر خدای نکرده چه دیده است؟ نقشی که می کشد همه را تار می کشد لب های بی تحرک او با چه زحمتی خود را به سمت کنج لب یار می کشد شاعر :علی اکبر لطیفیان حضرت رقیه (س) روضه
1480-1665333735620.mp3
زمان: حجم: 1.62M
(به سبک تا غم تو سینه می شینه) فاطمه ی، سه ساله ای بنفشه ی، آلاله ای دستای سنگی و گل یاس بیا کمک عمو جون عباس دختر حیدر و کتک به گریه افتاده ملک کربلا هم شده مدینه فاطمه ای نقش زمینه ** اینقده گریه می کنم ضجر و کلافه می کنم تا بابامو برام بیارن منو پیشش تنها بذارن یه دنیا درد و دل دارم از اهل این شهر بیزارم نمی دونی عمه چی دیده چقدر اینجا طعنه شنیده شاعر : حسین ایزدی حضرت رقیه (س) شور
7739.mp3
حجم: 704.5K
رسیدی بابا ولی با هزاران زخم شکفته نشسته بر سینه من هزاران درد نگفته چه گویم،من از درد اسارت به طفلی،شنیدم صد اهانت جواب ِ،یتیمی شد جسارت به روی تن مانده صد نشانه قدم زیر بار غم کمانه مرابرد دشمن تا کوفه وشام ظالمانه غریبم،غریبم،سه ساله شهیدم.... &&&& مپرس از موی پریشان مپرس از زخم روی سر ز جور قوم یهودی شده هر جایم زخون تر امان از، جفای کوچه وشام شکسته، همه سرهای ایتام گُل ِ سر ،شده خاکستر بام دل دشمن ِحیدر شده شاد سر ِتو بابا از نیزه افتاد شده در کوچه مویم سپید از ظلم وبیداد غریبم،غریبم،سه ساله شهیدم.. &&&&&& به رأسم هرچه غم آمد ولیکن معجر نیفتاد مپرس از چاک لباسم نگه بر تشت زر افتاد غمین از، تب ِبزم شرابم به فکر ِ،دل بی بی ربابم لب تو،پریشان کرده خوابم غم ودرد زینب بی کران شد ز دندان،خون تازه روان شد جواب قاری واشک زینب خیزران شد غریبم،غریبم،سه ساله شهیدم... &&&&&& نظر ننما ای پدرجان به گوشی که گشته پاره ز دست زجر ستمگر شکسته آن گوشواره نبودی ، در آن شام ِشرربار به سیلی،شدم از خواب بیدار دویدم،به صحرا بر روی خار دوباره شد داغ ِکوچه تکرار زسیلی مادری خوردبه دیوار عمویم حسن از درد کوچه گشته بیمار غریبم،غریبم،سه ساله شهیدم... حضرت رقیه (س) زمینه
بین این سیاهی شب عاقبت روز من روشن شد دیدن که پدر دارم من رو سیاهی برا دشمن شد بابا جان از اون ساعتی که رفتی تنها خنده رو لبم نمیشه پیدا اون روز دهم منم مُردم بابا (( بابا جان حسین )) بند دوم : ضربه های قتلت بوده بانیِ اسیری من تقصیر همون گوداله ماجرایِ پیری من بابا جان می‌میرم برات چه کرده باتو خنجر پاره کرد همه رگهاتو بابا جون بزار ببینم چشماتو (( بابا جان حسین )) بند سوم : وقتی روی نیزه رفتی از چشم حرمت ما افتاد از سیلی این نامرد ها روی گونه هام جا افتاد بابا جان بعد از تو پدر شدم آواره حتی چادرم شده صد پاره دزدیدن ازم کنیزا گوشواره (( بابا جان حسین )) بند چهارم : فکر و ذکرمه اون روزی که خیمه هجوم آوردند وحشیانه با خشم و حرص یادگاری هاتو بردند بابا جان وقتی رأستو ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ بغل میگیرم از دنیای بی ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ حسینم سیرم جای زیورم ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ میون زنجیرم (( بابا جان حسین )) حضرت رقیه (س) زمینه
19609_1628350859932.mp3
زمان: حجم: 1.18M
بیا ، ای یار و کسم شده خرابه قفسم دوا نداره دردم و بالا نمیاد نفسم بیا غرق غربتم دیگه تموم طاقتم یه کاری کرده روزگار که بی تو مرگه حاجتم خونه دلم - از آدما کشتن من و - این شامیا هر جا صدات - کردم بابا خوردم کتک - من بی هوا واویلتا .......... کی از دست زندگی سیر میشه تو سه سالگی خدایی نصفه جون میشه به هر کی دردمو بگی شده گریه کارمو زمونه برده چارمو نشون هم دیگه میدن معجر پاره پارمو درد و غمم ، شد بی حساب دادن من و ، خیلی عذاب حقم نبود ، بی حرمتی حقم نبود بزم شراب محمد حسین رحیمیان حضرت رقیه (س) نوحه
ای آرزوی چشم تر عاشقان بیا ای لنگر ثبات زمین و زمان بیا آقا بیا که کاسه ی صبرم سر آمده خونابه از نگاه دلم شد روان بیا دارد کمیت کار دلم لنگ می زند تا لزره نیست در خم این زانوان بیا طوفان گرفته دور و برم را امام عشق ای کشتی نجات دل شیعیان بیا گر مهلتم نداد اجل تا ببینمت یک دم کنار تربت این بی نشان بیا ای وارث غریبی حیدر ظهور کن ای روضه دار ماتم قدّ کمان بیا آقا قسم به داغ دل نازدانه ها ای داغدار طشت زر و خیزران بیا ... شاعر : وحید محمدی امام زمان (عج) مدح
@Maddahionlinمداحی آنلاین - فقط به نیت.mp3
زمان: حجم: 3.42M
💥سبک: 🎙مداح: ▪️مناسبت:  فقط به نیت فرج میام به کربلا به روز اربعین میون جمع عاشقا به سمت مرقد حسین میام با این نوا یا صاحب الزمان آقا بیا بیا بیا   دارم میام به سمت جایی که قبول میشه بدون شک دعای زائرای کربلا دعای تحت قبه ام فقط برا ظهور آقا بیاد بگیره انتقام سر جدا   یا صاحب الزمان مدد یا صاحب الزمان   یقین دعابرا فرج عیار نوکراست خوشا به حال اونکه یاد صاحب عزاست صاحب عزای تشنه لب بی یارو یاوره بیاید دعا کنیم برا فرج بگیم آقا کجاست   عجب صفایی داره وقتی میرسی حرم که حال خستگی کمی شبیه زینبه قسم میدم به حق عمه زینبت آقا بیا که این دلم غمین داغ زینبه یا صاحب الزمان مدد یا صاحب الزمان   قسم به ناله های اصغر و رقیه جان قسم به اشک و ناله ی رباب نیمه جان بیا به اون جسارتای مجلس شراب بیا بسه جداییمون یا صاحب الزمان   قسم به اون دمی که شد امیدا نا امید همون دمی که ساقی حرم شده شهید بیا عزیز فاطمه یا صاحب الزمان که جونم از غریبی شما به لب رسید یا صاحب الزمان مدد یا صاحب الزمان   قسم میدم به حق عمه زینبت آقا که دید نشسته  روی سینه شمر بی حیا قسم به اون غروب و خیمه های شعله ور به حق این دعا و اشک زائرا بیا   قسم به وقتی که حسین میون قتلگاه نگاه به سمت خیمه ها میکرد و اشک می ریخت بیا قسم به اون دمی که زین العابدین نگاه به سمت بچه ها میکردو اشک می ریخت یا صاحب الزمان مدد یا صاحب الزمان
ب علی بگو آقا جون؛ حواست به منم باشه آخه دل خوشی عرب و عجمی… به علی بگو دلتنگم حرمم داره دیر میشه… خیلی وقته ما رو نمیطلبی! چشماتو ببند خیال کن؛ یه زائری زیر بارون که تو نجف شدی مهمون؛ با چشمای گریون خیال کن میان زائرا باشی؛ سحر قراره پاشی که راهی کربلا بشی اللهم الرزقنا حرم حرم؛ یه حرم داره اربابو یه جهان گرفتارش زندگی رو تو کربلا میبینی… یه دفعه میرسیم پابوس؛ یه سالی تو هوای غم یاد خاطره هامو اربعین چشماتو ببند خیال کن؛ با خستگی تو جاده…  رسیدی پای پیاده