زمزمه: تشیع جنازه ...👇
نوکرت رفت اباعبدالله...
خادمت رفت عزبز رهرا...
بنویسید مرا بی سر و سامان حسین
جگری سوخته و پاره گریبان حسین
پای شش گوشه گدا را بنشانید و سپس
بنگارید مرا دست به دامان حسین
نوکرت رفت اباعبدالله...
خادمت رفت عزبز رهرا...
روضه ای باز بخوانید و، هلاکم بکنید
روی قبرم بنویسید پریشان حسین
پروراندند مرا پای همین هیئت ها
از همان روز ازل خورده ام از نان حسین
نوکرت رفت اباعبدالله...
خادمت رفت عزبز رهرا...
کاش در کرببلا جام شهادت نوشم
بسرایند مرا جزء شهیدان حسین
شبِ بی گریه در این عشق حرام است مرا
این چنین است شبِ ریزه خور خوان حسین
نوکرت رفت اباعبدالله...
خادمت رفت عزبز رهرا...
بنویسید روی قبرکنیززهراست
جان عالم به فدای عزیززهراست
***
به خدا خادمهٔ حضرت زهرا باشد
روی خاک است چرا پیکر عریان حسین
نوکرت رفت اباعبدالله...
خادمت رفت عزبز رهرا...
همه دم دست به دامان توبود
خادم و ریزه خورخوان تو بود
جان زهرا که بود خیرکثیر...
امشب ازمادرما دست بگیر
ای که باشیم همگی نوردوعین
عاشقیم عاشق بین الحرمین
مادرم رفت خدابا زبرم واویلا
یا حسین ابن علی واویلا
4_6001570029919798232.mp3
4.15M
#زمینه
#شهادت_امام_عسکری
#سبک_ام_المصائب_یعنی
#آجرک_الله_مهدی
✅بند اول
آجرک الله مهدی (عج)
امشب زداغ بابات
ابر بهار چشمات
پایان نداره غمهات
آجرک الله مهدی (عج)
خاک زیر پاتونم
غلام در گاتونم
شریک غم هاتونم
امان ازین غریبی
______________
✅بنددوم
آجرک الله مهدی (عج)
خیلی دلت محزونه
بازم چشات گریونه
به جای اشک پرخونه
آجرک الله مهدی (عج)
خون جگر داری تو
به دل شرر داری تو
داغ پدر داری تو
امان ازین غریبی
__________________
✅بندسوم
زبانحال امام عسکری (ع)
واویلتا یا مهدی(عج)
تو ای قرارم بابا
بیاکنارم بابا
چشم انتظارم بابا
واویلتا یا مهدی (عج)
این لحظه های اخر
باقلب زارو مضطر
همش میگم وای مادر
واویلتا یا مهدی (عج)
بابا ببین می سوزم
زارو غمین می سوزم
از زهر کین می سوزم
امان ازین غریبی
✅بندچهارم
واویلتا یا مهدی (عج)
ببین میسوزم از تب
جونم رسیده برلب
یتیم میشی ازامشب
واویلتا یا مهدی(عج)
برات بمیرم بابا
که بعده من تودنیا
میشی غریب وتنها
واویلتا یامهدی عج
ببین چه حالم زاره
خون از لبام میباره
شدجگرمن پاره
امان ازین غریبی
✅بندپنجم
واویلتا یا مهدی عج
اومده عمر من سر
میرم باحال مضطر
به یادجدبی سر
که شدتومقتل پرپر
جلوی چشم خواهر
به پیش چشم مادر
امون از این غریبی
#سبک_ناحله_الجسم_یعنی
#رضا_نصابی ✍
#مجیدمرادزاده ✍
4_5780752262150227836.mp3
7.14M
#شور یا #زمینه و #زمزمه
#شهادت_امام_عسکری گریز روضه حضرت زهرا
به نفس کربلایی ابوالفضل حسینی
بیا ببین که
توون نداره پیکره من
ببین تو جسمه لاغره من
ببین تو حاله مضطره من
از زهر کینه
پا تا سرم می سوزه بابا
چشم ترم می سوزه بابا
بال و پرم می سوزه بابا
غریب سامرا حسن جان
می سوزم از تب
افتاده ام میونه بستر
با قلبه خون و زار و مضطر
می خونم روضه های مادر
این لحظه ها من
به یاد دیوارو در هستم
یاد غمای حیدر هستم
به یاد داغه مادر هستم
غریب سامرا حسن جان
لگد به در زد
با ضربه های محکم پا
چهار چوب در کنده شد از جا
در افتادش به روی زهرا
به پشت اون در
می زد صدا محسن مو کشت
با ضربه پا محسن مو کشت
فضه بیا محسن مو کشت
غریب سامرا حسن جان
#رضا_نصابی ✍
.👇👇
.
#سقیفه_تا_کربلا
همان هایی كه از حیدر بریدند
حسین ابن علی را سر بریدند
نبود گر روی زهرا را نشانه
نمی زد كس به زینب تازیانه
اگر محسن چو گل پرپر نمیشد
بخون رنگین علی اصغر نمیشد
اگر فتنه نمیشد در مدینه
نمیخورد از عدو سیلی سکینه
همان حبلی كه بر حبل المتین شد
غل و زنجیر زین العابدین شد
همان آتش كه درب خانه پا شد
به دشت كربلا در خیمه ها شد
"علی مولا،علی مولا، علی جان"
.
نماهنگ شبیه حیدر.mp3
5.09M
به زهرایی شبیه مادرم من
به مولایی شبیه حیدرم من
حسینم رفت اما دین به جا ماند
به تنهایی امیر لشکرم من
🎙 #حاج_محمود_کریمی
#️⃣ #حضرت_زینب
#️⃣ #زمزمه_احساسی
#️⃣ #استودیویی
.
#رحلت_رسول_اکرم
وداع حضرت زهرا س با پیغمبر ص..
دیدی دلم از هرچه میترسید دیدم
افتاده ای در بسترت سرو رشیدم
هرروز دیدم دیده ی بارانی ات را
دیدم شکاف کهنه ی پیشانی ات را
از راه رفتن کل پایت پینه بسته
ناگفته ها را گفت دندان شکسته
در مکه درگیر بلای کوچه بودی
زخمی سنگ بچه های کوچه بودی
"تبت یدا" خار بیابان بود و پایت
یک لحظه اما درنمی آمد صدایت
حالا من و تو خلوتی داریم باهم
دیگر نگاهت را نگیری از نگاهم
بابا بگو پیشم دوباره مینشینی
قدری بمان پیشم که محسن را ببینی!
تو هستی و اینجا شکوهم مستدام است
حیدر میان هرگذر با احترام است
با بودنت زهرا رخش چون قرص ماه است
آرامش این خانه ی ساده بهراه است
آتش ندیده دامنم الحمدلله
خونی نشد پیراهنم الحمدلله
هرگز ندیده روی زهرا را غریبه
آرام میکوبد در مارا غریبه
بی تو اگر حمله کنند اینها به خانه
زهرای تو میماند و صدتازیانه
آتش میوفتد روی در پشت درم من
با پهلویم سنگر برای حیدرم من
سیلی میاید سمت من ای وای بابا
بدخواب میگردد حسن ای وای بابا
پیشم بمان تا قتل زهرا را نبینی
بی تو صدایم میشود فضه خذینی..
#رسول_الله
#سید_پوریا_هاشمی ✍
👇
.
4_5994498473641119292.mp3
27.81M
📌 #بیست_و_هشت_صفر ۱٤٤٤
🎙 بـا مدّاحــی: #حاج_محمود_كريمى
.
#مناجات_با_امام_زمان
غزل مهدوی
---------------------
آرام جان اهل عالم بی تو قراری نیست ما را
تو که بهار مردمانی بی تو بهاری نیست ما را
هر کس برای خود گرفته دلداری و یار و انیسی
آقای من! عزیز زهرا! غیر از تو یاری نیست ما را
ما هر کجایی که نشستیم از حُسن رخسار تو گفتیم
آقا قسم بر حُسن رویت جز تو نگاری نیست ما را
ای داروی هر درد مبهم در یک نگاهت یابن زهرا
واللهِ جز گوشه نگاه تو انتظاری نیست ما را
در گیر و دار نفس و عشقت محتاج الطاف تو هستیم
گر لطف خاص تو نباشد که رستگاری نیست ما را
ما خاکبوس جمکرانیم دیوانگان کربلائیم
تا که به دور تو بگردیم دیگر مداری نیست ما را
مائیم در ذیل پناهت شاید سیاهی سپاهت
غیر از وجود مهربانت که غمگساری نیست ما را
ای مهربان مانند زهرا ای آرزوی آل طاها
جز سایه مهر تو آقا دیگر قراری نیست ما را
هجر تو کرده پیر ما را هم پیر و هم درگیر ما را
جز ذکر تعجیل ظهورت بر لب شعاری نیست ما را
#نصیر_حسنی ✍
#غزل_مهدوی
#امام_زمان
.
.
#شهادت_امام_حسن
قربان آن جگر که چهلسال پاره بود
.....................
هرکس که بر کریم پناهنده میشود
دلمرده هم اگر برسد زنده میشود
آنقدر میدهند که شرمنده میشود
آیا به روز حشر سرافکنده میشود؟
واللهِ اعتقاد من این است تا ابد
زینخانه نا امید گدایی نمیرود
وقتی به گریه طینت من رنگ و بو گرفت
این چهرهی سیاه کمی شستشو گرفت
کمکم تمام زندگیام بوی او گرفت
اینگونه بود بی سر و پا آبرو گرفت
از آن به بعد خانهی دلدار شد دلم
تا آمدم به خویش گرفتار شد دلم
امشب حسنحسن نکنم شب نمیشود
بی یا حسن تجلی یارب نمیشود
زلفی که باد خورده مرتب نمیشود
هر کس به هم نریخت مقرب نمیشود
آتش زده هوای وصالت به جان من
یا ایها الکریم و یا ایها الحسن
ما را خدا کنارِ کریمان بزرگ کرد
ریزهخورِ دیارِ کریمان بزرگ کرد
آنقدر در جوارِ کریمان بزرگ کرد
انگار از تبارِ کریمان بزرگ کرد
عمری به دستگیریات اقرار کردهایم
ما اعتماد بر کرم یار کردهایم
عمری سبو ز جام کرم میزنم حسن
نقش تو را به چشم ترم میزنم حسن
سربند سبز رویِ سرم میزنم حسن
با نام تو به سینه حرم میزنم حسن
باید مدینه محشر کبری به پا کنیم
بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم
از راه دور دست تمنا گرفتهایم
عمریست در حریم تو مأوا گرفتهایم
دستان خویش سوی تو بالا گرفتهایم
هرچه گرفتهایم ز زهرا گرفتهایم
بیهوده نیست آبروی رفته میخَرَند
فرزندها ز مادرشان ارث میبرند
زلفت رها کنی همه بیخانه میشویم
ابرو نشان دهی همه دیوانه میشویم
ما خاکبوس گوشهی میخانه میشویم
گِرد تو پر کشیده و پروانه میشویم
در آسمان چشم سیاهت هواییام
شکر خدا ز روز ازل مجتباییام
چشمان من به سوی درِ بستهی بقیع
بُغضیست در گلویِ درِ بستهی بقیع
سر مینَهیم رویِ درِ بستهی بقیع
گریه شده وضویِ درِ بستهی بقیع
ای کاش پرچمی سرِ این قبر میزدیم
با گریه پرچمی سرِ این قبر میزدیم
👇
قربان آن جگر که چهلسال پاره بود
زخمی از آن شکستگی گوشواره بود
در کوچهها فقط پیِ یک راهِ چاره بود
با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود
چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش
بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرش
در کوچه مادرت به عصا احتیاج داشت
چشمش ندید، راهنما احتیاج داشت
پهلو شکسته ضربه کجا احتیاج داشت
سیلی که خورد، ضربهی پا احتیاج داشت؟؟؟
لعنت بر آنکه با لگدش بارِ او شکست
بادستِ بسته شخصیت یار او شکست
از آن به بعد خنده به لبها حرام شد
تو هفتساله بودی و عمرت تمام شد
در شهر، آلِ فاطمه بیاحترام شد
توهینِ بر علی همهجا لفظِ عام شد
دیدی کسی که حرمت صدیقه را شکست
بر منبر پیمبر و جایِ علی نشست
آهستهتر قدم بزن ای مردِ کوچهها
بشکن سکوتِ بیکسی و سردِ کوچهها
مویت سپید کرده دگر دردِ کوچهها
یادت نرفته خندهی نامردِ کوچهها
دیدی ز مالیات مغیره معاف شد
اینها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد
لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده
زخمِ زبان به سینهی درد آشنا زده
صبر تو طعنه بر همهی انبیا زده
صلحِ تو ریشهی همهی فتنه را زده
آری چکیدهی علی و مصطفی توئی
بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی
با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم
زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم
تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم
خانه دوباره در نظرت ریخته به هم
بیرون بریز خون جگرهای خود حسن
کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن
خونیندهن ز کرببلا حرف میزنی
از ماجرایِ راس جدا حرف میزنی
از نیزههایِ بیسر و پا حرف میزنی
از لشگری بدون حیا حرف میزنی
گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تباند
شکر خدا محارمِ تو دورِ زینباند
دستِ حرامزاده به معجر نمیخورد
ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمیخورد
آتش زبانهاش به مویِ سر نمیخورد
با ناسزا به زینب تو ، بر نمیخورد
خون جگر اگر چه به لبهایِ تو نشست
آهسته جان بده که ابالفضل زنده است
در کربلا سپاهِ حرامی چه میکنند
با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره میکنند
پوشیهی زنان حرم پاره میکنند
زنها و دختران همه آواره میکنند
زینب پس از حسین گرفتار میشود
آواره بین کوچه و بازار میشود
#قاسم_نعمتی ✍
#امام_حسن_مدح_و_مرثیه
#بیست_و_هشتم_صفر
.👇
4_5994498473641119293.mp3
40.75M
📌 شهادت #امام_حسن (ع) ۱٤٤٤
🎙 قربان آن جگر که چهلسال پاره بود
#حاج_محمود_كريمى
.
#امام_عسکری_زمینه
#زمینه
شب غربت آقامه، شب بارون چشامه
برای همین هنوزم، روضهها داره ادامه
گریونصاحبزمونم،اشکغممیادروگونهم
براتسلیتبهآقام، دوباره روضه میخونم
فدای پیرهن سیاه تو
سرت سلامت ای آقاجونم
فدای اون چشای گریونت
برا یتیمی تو گریونم
آجرکالله یابقیهالله
......
سامرا رو غم گرفته، از غمش دلم گرفته
رو زمین آقام غریبه، آسمونا دم گرفته
علم عزا رو دوشه، آقامون سیاه میپوشه
با لبای تشنه از زهر، تن بابا روبروشه
چی میکِشه وقتی که میبینه
نفسنفسهای دم آخر
امام عسکری توی بستر
لحظهی آخر میگه وای مادر
آجرکالله یابقیهالله
......
امشب آقا سامرایی، پیش بستر بابایی
وقتی داغ بابا دیدی، شد دل تو کربلایی
باخودتمیگیبمیرم،زینالعابدینچیدیده
بمیرم چجوری بوسه، زد به رگهای بریده
حسین غریب و تشنه و زخمی
دست و پا میزد به زیر خنجر
از اینطرف ضربههای قاتل
از اونطرف نالههای خواهر
آجرکالله یابقیهالله
#حمید_رمی ✍
#شهادت_امام_عسکری
👇
.
#امام_عسکری_نوحه
#نوحه
یا سید اهل بیتی یابن طاها
آبی رسان بر کام عطشان بابا
با دیده ی تر آبی بیاور
که شد دل بابایت چون لاله پرپر
آه و واویلا آه و واویلا
واویلتا واویلا آه و واویلا
......
یا طَّلْعَةَ الرَّشيدَه قربان رویت
فدای اشک چشم و بغض گلویت
شد وقت هجران بخوان تو قرآن
که درجوانی عمرم آمد به پایان
آه و واویلا....
......
ای سامرا تو دیدی چها کشیدم
چون مادرم از دنیا راحت ندیدم
با قلب مغموم با حال مسموم
مظلوم سامرایم ابن المظلوم
آه و واویلا...
.....
ای مونس اشکم ای پروردگارم
طفل یتیمم را به تو میسپارم
این ماه تابان با چشم گریان
آواره میگردد در کوه و بیابان
آه و واویلا...
#میثم_مومنی_نژاد ✍
#شهادت_امام_عسکری
.👇
.
#شهادت_امام_عسکری
#سبک_سلام_آقا
#امام_عسکری_زمزمه
#امام_زمان_زمزمه
#زمزمه
سلام آقا. تو هستی یوسف زهرا
سلام آقا. شدی آوارهٔ صحرا
غریب آقا
سلام آقا . میدونم که عزاداری
در این شبها.به درد و غم گرفتاری
غریب آقا
میاد امشب . صدای گریه های تو
غمِ بابا. شده امشب عزای تو
غریب آقا
زبان حال امام عسکری علیه السلام
بیا بابا . کنارم با دوچشم تر
ببوسم من . لب تو لحظهٔ آخر
عزیز من
همین روزا. به زخم ما نمک خورده
همین روزا. بدون مادر؛ کتک خورده
عزیز من
همین روزا . عمومون محسن و کشتن
همین روزا. یه کوهه هیزم آوردن
عزیز من
همین روزا. میون یک در و دیوار
شده زخمی . یه سینه با نوک مسمار
عزیز من
لب ِتشته؛غریب عالمینم من
دم آخر فقط یاد حسینم من
حسین جانم
به هرسختی . مرا آخر کفن کردی
توهم گریه . برای پیرهن کردی
حسین جانم
دم مغرب . سرش بر نیزه ها بردند
همه زن ها. به هر کوچه کتک خوردند
حسین جانم
#قاسم_نعمتی ✍
.👇
سبک زمینه حضرت محسن ابن علی علیه السلام
(میون خونهی بابام علی
از مدینه تا نااُمید شدم
لگدی اومد و درو شکست
در اثر لگد شهید شدم)
شش ماهه بودم و...
چون غنچه بودم و...
شاهد سیلیِ
اون کوچه بودم و...
کوچه های تنگ، عزابه منه
مادر و داره، یکی می زنه
کابوسه شبِ، داداش حسنه
دل شِکنه
میون خونه ی بابام علی...
یا محسن ابن علی...
شبیه مادرم به پشت در
شعله های آتیش سوزوندتم
اصالت و سیادتم منو
تا آغوش خدا رسوندتم
در پشت در شدم
خونین جگر شدم
در معرکه برا
مادر سپر شدم
مادرم بود و، مسمار و سینه
آتیشش زده، شعله ی کینه
با غم و بلا، همش عجینه
وای مدینه
میون خونه ی بابام علی...
یا محسن ابن علی...
شهید ولایت شدم ولی
دل بابام علی بیتاب شده
بعد مَنِ شهید از کربلا
ششماهه کشیها چه باب شده
لعنت به حرمله
از بسکه سنگ دله
با تیر زَد اصغر و..
شد ختمِ قائله
از مدینه شد، عاشورا بپا
از مدینه خورد، سیلی صورتا
از مدینه بُرد، دلارو خدا
تا کربلا
میون خونه ی بابام علی...
یا محسن ابن علی...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#زمینه_حضرت_محسن_ع
#فاطمیه
سبک نوحه سنتی و کاربردی حضرت محسن ابن علی علیه السلام
به سبک: همه جا کربلا...
سومين همدم و..
پسر فاطمه
جان فدای تو ای
قمر فاطمه
پشت در هم شدی
سپر فاطمه
محسن ابن علی...
جان تو شد فدا
در رَهِ مرتضی
سن شش ماهگی
در پس پرده ها
مقتل اَت خانه و..
قاتل اَت ضربِ پا
محسن ابن علی...
مُنکرت تا اَبد
جاهل و ظالم است
هر که مِهرَت نداشت
نزد حق نادم است
جبرئيلِ امين
بر درت خادم است
محسن ابن علی...
مادرت فاطمه
پدرت حیدر است
غصه دار غمت
خود پیغمبر است
عاشق مِدحَتَت
حضرت داور است
محسن ابن علی...
از سقیفه شروع
شد غم و غربتت
دل بسوزد از آن
غصه و محنَتت
داغ تو مانده است
بر دلِ اُمَتَت
محسن ابن علی...
بین دیوار و در
شد مقامت رفیع
گشته ای هم شهید
تو به طرزِ فجیع
قبر تو در کجاست؟
در کجای بقیع..
محسن ابن علی...
كُشته ی کینه ها
شرح حال تو است
در قیامت بگو..
..سوخته بال تو است
اولين حكم حق
در قبال تو است
محسن ابن علی...
غصه ی کوچه ها
راوی کربلاست
بر تن و پیکرت
اثر رد پاست
کربلا گوشه ای
از بلای شماست
محسن ابن علی...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_حضرت_محسن_ع
#حضرت_محسن_ع
#فاطمیه