eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
796 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. [بند اول] معشوق الی الابد بی اندازه بی عدد لعنت به دشمن تو مولا مرتضی مدد مولای عوالم امکانی یا حیدر تو کاتب قرآنی من تحت بیرق شاهنشاهم مولانا اصول هر ارکانی مست ایوانم ای شه و سلطانم جانم علی جانم/حیدر حیدر صاحب دنیا میرسه رزق ما از نجف مولا/حیدر حیدر (یاحیدر علی مولا) [بند دوم] ای جانم ابوتراب ما ذره تو آفتاب تاره زندگیه من مولا جان به من بتاب در راه علی هلاکم سازند عوالم طلا ز خاکم سازند میگویند نبر تو نام مولا نام او برم که پاکم سازند بیکران حیدر شاه جهان حیدر ای ضربان حیدر/مولا مولا ای دل و دلبر هم دری و گوهر صاحب هر منبر/مولا مولا ✍ ‌👇
. بند ۱ «سلامٌ عَلَی الْمُعَذَّبِ فی ظُلَمِ المَطامِیر» سلام خدا به دست و پای اسیرِ به زنجیر ای غریب کاظمین آجرک الله آقا سفر کن به شهر قم دیدن دختر بیا فاطمه ی مظلومه یا حضرت معصومه بند ۲ (آرزو دارم تا زنده م بیای کنارم بشینی) دیر اگه بیای باید برای من لحد بچینی این همه راه آمدم تو را ندیدم رضا حالا تلافی بکن عیادت من بیا فاطمه ی مظلومه یا حضرت معصومه بند ۳ مانده یادگاری برای من نامه ات برادر نامه ی تو را گرفتم به بَرْ لحظه های آخر دوری پدر کم بود فراق تو را دیدم بیا ببین حالا من غریبانه جان میدم فاطمه ی مظلومه یا حضرت معصومه بند ۴ نامه ی تو را با دو‌ چشم تر در بغل فشارم جای نامه پاره پاره پیراهنت را ندارم عمه ام به بر گرفت پیرُهَنی پاره را پاره پاره از دمِ تیغ و تیر و نیزه ها یا غریب ثارالله یا اباعبدالله بند ۵ لحظه های واپسین عمه ام یاد کربلا بود یاد ازدحام و ده سوار و پیکری رها بود زیر و رو شد از سُمِّ اسب پیکر حسین هر طرف کشیده شد جسم بی سر حسین یا غریب ثارالله یا اباعبدالله ✍ .👇
. عمه ی امام و دختر امامی نورچشم سلطان خواهر امامی ای کوثرِ کوثر رسول الله صدّیقه ی دیگر رسول الله هم سوره ی نورِحضرت موسی هم پاره ی پیکر رسول الله ثانی زهرا حضرت معصومه اشفعی لنا حضرت معصومه روزیم کن امشب؛مشهد و کربلا؛حضرت معصومه یاحضرت معصومه باز سلام میدم تا تو بگی علیکم حرمت بهشته ای ملیکه ی قم مهر تو مدال سینه ی مریم کوی تو بهشت ساره و هاجر قم از قَدَمَت مدینةالزهرا قبر تو مزار دخت پیغمبر جان جانانی حضرت معصومه کوه عرفانی حضرت معصومه تو عمه جانِ؛صاحب الزمانی؛حضرت معصومه یاحضرت معصومه ✍ 👇
. ذکر شب و روزم ؛ رضا رضا جانم ماه شب افروزم ؛ رضا رضا جانم خسته شدم دگر از این جدایی چرا برای دیدنم نیایی ببین غریبونه دارم میمیرم یا غریب الغربا کجایی واویلا واویلا واویلا ..... نیامدی پیشِ ؛ خواهرِ بیمارت برو به دیدارِ ؛ مادرِ بیمارت مادرمون دیگه داره میمیره محاله که دیگه شفا بگیره با هر نفس که میکشه ، بمیرم... از زخمِ سینه خونِ تازه میره واویلا واویلا واویلا ....... اینجا به استقبال ؛ گلاب آوردند ولی زنانِ شام ؛ شراب آوردند زنانِ قم چه احترام کردند با دسته گل به من سلام کردند ولی به شهرِ شام عمه ام را واردِ مجلسِ حرام کردند واویلا واویلا واویلا ✍ 👇
. کن نظر بر حال زارم ، ای گل و باغ و بهارم من به غیر از دیدن تو ، حاجتی دیگر ندارم به جز آه حسرت ندارم به سینه من به عشق تو ای ماه بی قرینه آمدم این همه راه از مدینه رضاجان رضاجان رضاجان رضاجان طائر بشکسته بالم ، از غمت آشفته حالم روز و شب گریانم اما ، راحت است اینجا خیالم در این شهر از کسی کنایه ندیدم به لبها به جز ذکر و آیه ندیدم هر چه گریه کردم گلایه ندیدم رضاجان رضاجان رضاجان رضاجان قامتم گر چه خمیده ، رنگ رخسارم پریده خاطرت آسوده ، در قم ، سایه ام را کس ندیده به شهر قم کسی دلم را نسوزاند با دف و چنگ و نی ، تنم را نلرزاند محمل مرا در کوچه ها نگرداند رضاجان رضاجان رضاجان رضاجان ............ خسته و آواره زینب ، در بلا همواره زینب قم کجا و شام ویران ، بی کس و بیچاره زینب عمه ام را سر هر گذر میزدند کودکان ناله ها از جگر میزدند هر که میگفت حسین بیشتر میزدند رضاجان رضاجان رضاجان رضاجان ✍ .👇
. گرفته شهرِ قم عزای فاطمه ببارد اشکِ خون برای فاطمه بیا یا موسِیَ جعفر ز بغداد ببین دور از رضا معصومه جان داد ......... دلم تنگ و من از تو دورَم یا اخا بیا مثلِ قدیم صدایم کن رضا نشد آیم به دیدارت برادر بیا مانده زمین تابوت خواهر ......... مدینه با تو و پدر یادش بخیر چه زود آمد خوشی به سر یادش بخیر قرار قلب زارم را گرفتند (همه دار و ندارم را گرفتند) ....... نبودم من ولی شنیدم از جفا به زیر سلسله شکسته ساق پا دعا میکرده بابا ، با دلِ خون خلاصم کن خدا از سجن هارون ......... تو هم رفتی و شد غم و دردم دو تا نوشتی خواهرم به دیدارم بیا دعایم کن که در غربت نمیرم بیایم تا تو را در بر بگیرم ......... رسیدم قم ولی ندیدم سنگ بام نرفتم بزم مِیْ امان از شهر شام زنان بودند و چشمِ مردم شام سرِ بر نیزه بود و سنگِ از بام ✍ .👇