.
#فاطمیه
#زبانحال_حضرت_زهرا
#سخت_شده
لحظه های آخر😭
حیدر بِنِگر که بودنم سخت شده
با این همه درد، ماندنم سخت شده
از بس که نمانده نا دگر در تن من
بر روی زمین نشستنم سخت شده
شرمنده که پیش تو زمینگیر شدم
در پای تو هم پاشدنم سخت شده
از همسر رو گرفته ات، خرده مگیر
با روی کبود، دیدنم سخت شده
اندوه گران فاطمه غربت توست
بر داغ تو غصّه خوردنم سخت شده
دشمن به بهانه ی عیادت آمد
بر دشمن من نمردنم سخت شده
از فضّه کمک گرفته ام پیش عدو
چرخاندن کلّ گردنم ،سخت شده😭
با این همه زخم در تنم، آه؛ علی
با دست تو غسل دادنم سخت شده
ای محرم بی کس و غریبم،حیدر
در قبر ،نهادن تنم سخت شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#مناجات با #امام_زمان عج در #فاطمیه
چرا ای ماهِ زیبا رویِ بی همتا ، نمی آیی؟
چرا ای یوسف گم گشته زهرا ، نمی آیی؟
بیا از پشت ابرِ غیبت ای خورشیدِ حق بیرون
بگو با من تو ای پنهان ترین پیدا ، نمی آیی؟
دوباره فاطمیه آمد ای آقا ، بیا برگرد
طناب افتاده دور گردنِ مولا ، نمی آیی؟
عزا برپا نمودیم و به در چشمانمان خشکید
مگر در مجلس انسیه الحورا ، نمی آیی؟
بیا از چادر مادر ، غبار کوچه را بردار
ببین بر روی چادر مانده رد پا ، نمی آیی؟
#امام_زمان_عج_و_فاطمیه #مناجات_با_امام_زمان #یونس_وصالی ✍
.
.
#فاطمیه
جهنم است بهشتی که جز عذاب ندارد
که جز عذاب ندارد دلی که تاب ندارد
چگونه آنکه زنش بر زمین نخورده بفهمد؟
که گاه غُصهی یک مرد احتساب ندارد
سوالِ اینکه چه بوده گناهِ مادرِ سادات
درست مثل سلامِ علی جواب ندارد
چه انتظاری از اعجازِ دربِ سوخته داری؟
گلی که له شده در زیرِ پا، گلاب ندارد
گُلی که میخ، در آتش گرفته پیرهنش را
میانِ مُردن و پژمردن انتخاب ندارد
همین که بوی تو پیچید ای عصارهی یاسین
سویِ تو خادمه کاری به جز شتاب ندارد
بگو به آنکه تو را زد به قصدِ قُرب در اینجا
دگر شنیدنِ فریادِ زن ثواب ندارد
به آنکسی که لگد زد، بگو که سینهی گندم
میانِ شعله دگر تابِ آسیاب ندارد
در آن میانه که قنفذ به ما بلند بخندد
مغیره از زدنت هیچ اجتناب ندارد
تمامِ شهر چنین که تو را زدند حسابی
حساب کردم و دیدم کسی حساب ندارد
غرورِ من سرِ دستِ شکستهی تو شکسته
وگرنه دستِ علی غُصهی طناب ندارد
شبی که سیلیِ شلاق سرمه ریخت به چشمت
از آن به بعد نگاهِ تو میلِ خواب ندارد
کم است دندهای از پهلویت وگرنه عزیزم
ز جا بلند شدن اینهمه عذاب ندارد
کجا برم غمِ ناموس و درد دل به که گویم؟
کسی شبیه دلم خانهی خراب ندارد
از آن جمال، همین چند استخوانِ شکسته
به جز جلالتِ یک اسم بین قاب ندارد
به خاکِ خونیِ کوچه قسم که هیچ امیدی
به ماندنِ تو بدین وضع، بوتراب ندارد
فرات، مهریهات بود، ای دریغ که سهمی
از آن، حسین به قدرِ دو قطره آب ندارد
اگرچه سوخته بعد از حسین صورتش، اما
گلایه مادرِ اصغر از آفتاب ندارد
به بیکسیِ حسن گریه میکنی دمِ آخر
که همسری به وفاداریِ رباب ندارد
#ظهیر_مومنی ✍
.
.
#زمزمه
#نوحه
#فاطمیه
#زبانحال_حضرت_زهرا
#زبانحال_حضرت_زینب
مادر:
نازنين دختر من نور چشم تر من
تو گل حیدری و همه جا یاور من
بنشین دخترکم شانه کنم موی تو را
تا ببوسم دم آخـر رخ نیکوی تو را
وای علی وای علی(2)
دختر :
نازنين مادر من سایه ات بر سر من
نیمه ی شب تو چرا میروی از بر من
ای عزیز دل من از چه تو پر بسته شدی
مثل بابای غریبم ز همه خسته شدی
وای علی وای علی(2)
مادر:
گل دردانه تویی شمع و پروانه تویی
بعد من زینب من بانوی خانه تویی
ذات حق خوانده تو را زینت بابا باشی
بعد من در همه جا یاور مولا باشی
وای علی وای علی(2)
دختر :
ای طرفدار علی بهترین یار علی
بعد تو زار شود به خدا کار علی
بیت الاحزان شود از بعد تو این خانه ما
میرود شور و صفا از در کاشانه ی ما
وای علی وای علی(2)
مادر:
من زمین گیر شدم از جهان سیر شدم
در جوانی تو ببین چقدر پیر شدم
من که در راه علی هستی خود را دادم
عاقبت بهر ولایت به زمین افتادم
وای علی وای علی(2)
#سبک_گل_مینوی_علی
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
.👇
.
🏴 #فاطمیه ۱۴۰۳
#زمینه مدح #حضرت_زهرا
#احسان_نرگسی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مادر / نفسش اعجازه
چادر خاکی شو / رو سرم می ندازه
مادر / دوای هر درده
قیامت دنبالِ / نوکراش می گرده
حضرت مادر
زیر پر چادرتن این همه نوکر
با تو تماشایی تره صحنه ی محشر
حضرت مادر
بارون رحمتی - من مثل یک کویر
ای مادر حسن - دست من رو بگیر
امنا فاطمه ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مادر / ضربان حیدر
سوامون کن توی / شلوغیِ محشر
شأنت / فوق هر ادراکه
پسرت ارباب / همه ی افلاکه
دل بی قراره
حاجت اگه داری بیا رد خور نداره
جز تو کدوم عشقی برا من موندگاره
دل بی قراره
بارون رحمتی - من مثل یک کویر
ای مادر حسن - دست من رو بگیر
امنا فاطمه ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مادر / چرا چشمات تاره
چش زینب سمتِ / خونِ رو دیواره
مادر / چِقَدِ دلتنگی
با چهل تا مردِ / بی حیا می جنگی
افتادی از پا
آخرشم با لگدش کَنْدْ درو از جا
افتادی توی کوچه ها یکه و تنها
افتادی از پا
هیزم آوردن و - در رو آتیش زدن
افتادی رو زمین - پیش چشم حسن
امنا فاطمه ۴
.👇
در چشم مردم رتبه ی حیدر عوض شد
بعد از پیمبر شهر پیغمبر عوض شد
تاوان فتح قلعه را آخر گرفتند
لشکر همان لشکر فقط خیبر عوض شد
هجمه که آمد یا علی میگفت اما
با سقط بچه ناله ی مادر عوض شد
وقتی صدا زد فضه را زینب به خود گفت
چی شد که جای خادم و دختر عوض شد
در رو به داخل باز میشد قبلا اما
پا خورد و پا خورد و جهت آخر عوض شد
تا میخ شد همدست با دود و فرو رفت
شکل تنفس کردنش دیگر عوض شد
از خانه دنبال علی تا کوچه ها رفت
میدان عوض شد لاجرم سنگر عوض شد
هی قنفذ آمد هی مغیره این زد آن زد
دائم فقط جای بد و بدتر عوض شد
یک بار دست و سینه و پهلو شکستند
صدبار رنگ صورت حیدر عوض شد
شمشیر چون بالا سر مولا گرفتند
روضه به سمت حنجر و خنجر عوض شد
🔸روضه
#حضرت_زهرا
#حاج_منصور_ارضی
شب 1 فاطمیه اول 1402
مه غم آمده در آسمان فاطمیه
رسیده باز صدای اذان فاطمیه
سیاهی دل ما را به این سیاه عزا
بیا ببخش امام زمان فاطمیه
مرا ببخش برای همه گناهانم
قسم به روی کبود جوان فاطمیه
هنوز شهر مدینه غبارآلود است
بیا و شرح بده داستان فاطمیه
بگو همیشه علی با حقیقت است
بگو ولایت است همه آرمان فاطمیه
بیا قدم بزن آقا به خاک مادری ات
برای تولیت آستان فاطمیه
تمام آرزوی ما زیارت زهراست
نشان بده حرم بی نشان فاطمیه
نگاه کن که نگاهم به اشک محتاج است
بیا و روضه بخوان روضه خوان فاطمیه
دعا بکن که در این فاطمیه جان بدهم
برای بانوی قامت کمان فاطمیه
شنیده ام نفس مادرت در آتش سوخت
شنیده ام ز غم بی امان فاطمیه
شنیده ام که در آتش نفس نفس میزد
گل شکسته ی چون ارغوان فاطمیه
🔸مناجات؛ روضه
#حضرت_زهرا
#امام_زمان
#حاج_محمدرضا_طاهری
شب 1 فاطمیه اول 1402
|⇦•سایه ی سوختن خیمه...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی علی پیله وران •✾•
"السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ"
ذکر و وردم مدام فاطمه است
افتخارم ز نامِ؛ فاطمه است
شیعه گی مذهب است و مکتب ماست
به خدا این مرامِ فاطمه است
*از فاطمه یاد گرفتیم که شیعه و محب امیرالمومنین باشیم *
جبرییلی که عرش کشور اوست
درمدینه غلام فاطمه است
نی عجب گر محدثه باشد
وحی مُنزل کلام فاطمه است
ایها الناس علی ولی شماست
تا ابد این پیامِ فاطمه است
عاقبت در خلافت مهدی
چرخ گردون به کام فاطمه است
*چه خبر شد مدینه، روز روشن زدن دختر پیغمبرو..*
سایه ی سوختن خیمه به دیوار افتاد
گذر زینب از این کوچه به بازار افتاد
*یعنی هر اتفاقی افتاد از سقیفه شد"إِذَا کُتِبَ الْکِتَابُ قُتِلَ الْحُسَین" حواسمون باشه از کجا بوده..*
تا که با نعره ی یک سنگدل آیینه شکست
شیشه ای خرد شد و از سر دیوار افتاد
* گریه فاطمیه متفاوته با گریه ی محرم و صفره..خودشون فرمودن. امام صادق فرمود: خدا رحمت کنه کسی رو که برا مادر ما بلند بلند گریه کنه..چرا امام معصوم این حرف و میزنه؟ شاید یک دلیلش اینه که مادرشون جوون بوده جوون مرگ شده برا جوون باید بلند گریه کرد.از کجا این حرف و میزنی؟ ببینید کربلا دو سه جا نوشتن امام حسین "فبکا بکائا عالیا"
یعنی ابا عبدالله بلند بلند گریه کرده. اولین جایی که بلند گریه کرده بالاسر علی اکبرشه، بالاسر جوانشه.. عبارت اینه "فجلس علی التراب" رو خاک نشست یجوری گریه کرد.صداش به خیمه ها رسید. برا همین خواهرش از خیمه ها بیرون دوید هی میگفت خدایا برادرم از دستم رفت یعنی چی ؟ فعل امام برا من و تو حجته اگه ابی عبدالله بلند گریه کرده برا جوونش یعنی برا مادر جوون امام حسین باید بلند بلند گریه کرد..*
پای آتش به در خانه گلها واشد
غنچه ای سوخت به پهلوی گلی خار افتاد
کینه و بغض و حسد دست که دادن به هم
دست مادر وسط معرکه از کار افتاد
عمر گهواره به بوسیدن محسن نرسید
قرعه ی چوب به تابوتِ تن یار افتاد
میخ شمشیر شد و نیزه شد و خنجر شد
میخ تیری شد و در چَشم علمدار افتاد
*بی بی تا رسید جلو در مسجد دید یک شخصیت نامردی مثل خالدابن ولید شمشیر گرفته بالا سر علی. گفت اگه رها نکنید میرم کنار قبر بابام پیراهن بابامو رو سرم میندازم نفرینتون میکنم. فضه میگه خانوم برگشت خانه.. نشست کنار قبر پیغمبر تو حجره فرمود: بیار پیراهن بابامو.. علی تنهاست. هنوز فاطمه نفرین نکرده سلمان میگه ستونهای مسجد میلرزید از رو زمین کنده شد. بیت الاحزان محدث قمی میگه طوری این ستونها بالا رفت که یکنفر میتونست از زیرش رد بشه. تا این اوضاع شروع شد امیر عالم نگاه به سلمان کرد فرمود: یا سلمان! خودتو برسون به زهرا بگو علی گفته صبر کن. سلمان رسید فاطمه آرام شد. امیرالمومنین هم برگشت. اما تو کتاب الاسرار نوشتن وقتی مولا برگشت همه لباسش پاره پاره شده بود.
امیرالمومنین تو اون درگیریهای کوچه یقه امیرالمومنین پاره شده بود این لباس خودشو حائل میکرد فاطمه رو نزنن ..اره میخوام یک جمله بگم لباس علی تو اون گیر و دار پاره پاره شد. اما ننوشتن لباسش با خنجر و نیزه پاره پاره بشه. حسینش تو گودال انقدر تیر و نیزه به بدنش زدن لباسش پاره پاره شد.خواهرش اومد کنار گودال صدا زد.."یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المصطفیٰ. وَ یَومٌ عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ"
«به قصد فرج دستت و بیار بالا سه مرتبه بگو یا حسین....»
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_علی_پیله_وران
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼
@kianatv
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─