Final -Sorod 02.mp3
11.95M
🥀نماهنگ #آسمون_کبود🥀
به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🖤
کاری از نوجوانان مجموعه فرهنگی هنری مسجدالاقصی_مشهد
|⇦•کسی نشناخت زهرا را...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس حاج احمد واعظی•✾•
از آن روزی که سامان داد هستی،کل دنیا را
کسی نشناخت زهرا را، سلام الله علیها را
سلام الله علیها کیست این خورشید بی پایان
که روشن کرده از خاک قدومش چشم دنیا را
سلام الله علیها، از صلاة او، چه میدانی که خسته کرده تسبیحات او پشتِ مصلی را
*جانِ عالم به فدات بیبی جانم، فدای شما و به محراب ایستادن شما و نماز خوندن شما،شنیدید به وقت نماز،خداوند همه بالاییها رو صدا میزد:"یا ملائکتی! اُنظُروا اِلی اَمَتی فاطمَه " بیاید نگاه کنید چه جوری بدنش میلرزه؛ بیاید نگاه کنید نماز فاطمه ی منو...*
سلام الله علیها ازصلاة او چه میدانی
که خسته کرده تسبیحات او پشتِ مصلی را
*تسبیحاتی که امروز، عزیزانش فرمودند:
یه دو رکعت نماز با تسبیحات مادرم فاطمه سلام الله علیها از هزار رکعت پیش من عزیزتره. فرمودند: شامل حال کیه این ذکرکثیر ویژهای که خداوند در قرآن اشاره کرده؛ کیه این ذاکرش؟ یکی از مصادیقش، بارزترینش، روشن ترینش، مهمترینش، کسی که بعد از نماز تسبیحات حضرت زهرا بگه..که مثل همین روزهای گذشته با همه بیرمقی خمیده میومد احد کنار قبر حمزه سیدالشهدا مینشست گریه میکرد، زار میزد، درد دل میکرد،با عموجانش حمزه حرف می زد. معروفه که از همون خاک اولین تسبیح تربت شاید توسط بیبی ساخته شد ،از قبر عمو جانش حمزه خاک برداشت و گل درست کرد و گلوله درست کرد و به عدد تسبیحی که میخواست خانم تسبیح ساخت. کنار قبر عمو جانش حمزه درد دل میکرد.. گفت : که ای عموی راز نگهدار من،حمزه دلاور پهلوون، یادته کسی جرات نمیکرد به عزیز برادرت چپ نگاه کنه، به بابام رسول خدا ،تا تو بودی...*
ای عموی راز نگهدار من
گوش کنی اینک تو به اسرار من
عمو جان! حق مرا از نظر انداختن
اهل مدینه به سرم تاختن
*ریختن خونمون؛ عموی دلاورم کجا بودی که بین در و دیوارفضه را صدا زدم.. شام غریبان مادره امشب؛ چه گذشته نمیدونم...الهی برات بمیرم... الهی برات بمیرم...رحمت خدا به اشکاتون ؛خدا این اشکا رو ازتون نگیره ؛خدا گریه به سوز و گدازه بیبی رو از هیچ کی نگیره؛ هرکی داره براش زیاد کنه؛ به قرآن! گنجه رفقا؛ نمیدونیم این روضهها چیه؟ کمش، زیادش، کوچیکش، بزرگش،به قرآن اینا حساب کتاب ماست... روضه، روضه است. محل رفت و آمد بالاییاست... الان چشم دلت باز باشه ازدحام رفت و آمد بالاییا ،صدای شه پر بالاییا میاد..غریبانه به اسما فرمود:بیا کمکم کن.به آقا فرموده بود: راضی نیستم اونایی که اذیتم کردن...اونایی که حق تو رو گرفتن... آقا جان هیچ کی نباشه...همه چی مخفی باشه...*
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_احمد_واعظی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس حاج احمد واعظی •✾•
بچهها نشستن... توی عالم مادری تر از بچههای بیبی مگه هست؟! اول و آخر عاطفه و احساسن. بچهها نشستن... بدنی که ازش هیچی نمونده، که آب شده؛ بابا قراره غسل بده.بیبی فرموده بود:علی جان! از زیر پیرهن غسلم بده... اسما آب میریخت، مولا غسل میداد...اشکای مبارکش میریخت... یک دفعه بین غسل دادن حالش عوض شد ...خودشو کنار کشید؛هی سرشو به دیوار میزنه علی، فریاد میزنه، مظهر صبر خدا به هم ریخته؛ بلند بلند گریه میکنه... وای زهرااااااام واااااای... آقاجان چی شد؟! چه اتفاقی افتاد؟! حق با شماست...فقدان فاطمه حق باشماست.. اما ندیده بودم اینجوری... چی شد آقام؟! فرمود:اسما رها کن علی رو... اسما بیا نگاه کن هنوز بازوش ورم داره... اسما بیا ببین چکار کردن با فاطمه...اسما بیا ببین چه جوری زدنش ... هرجوری بود کارو تمامکرد*
بریز آب روان اسما
به جسم اطهر زهرا
ولی آهسته آهسته
همه خواب و علی بیدار
نهاده سر روی دیوار
کشد آه از دل خونبار
ولی آهسته آهسته...
*شده تا حالا مجبور باشی آروم گریه کنی؟! نه! نه ! همچین شرایطی برای ما به وجود نیومده؛ تمام حواس علی، به اطرافه کسی متوجه نشه؛ گاهی شاید،دست می گیره به دهن، اسماء...!*
ببین بشکسته پهلویم
سیه گردیده بازویم
خودش همه کار رو باید انجام بده؛ برای همه هستیش ،برای همه زندگیش... هرجوری بود تموم شد.بندای کفن رو بست ؛چشمش به بچههاش افتاد، دارن دق میکنن...حسن جان! حسین جان! دخترم! بچهها ! پاشین قربونتون برم ؛ بیاید یکبار دیگه مادر رو ببینید؛ بچهها پریدن از جا؛خودشون رو انداختن از دو طرف؛ آقاجون ابی عبدالله، امام حسن ،از دو طرف اومدن خودشون رو سینه مادر قرار دادن، امیرالمومنین داره با اشک نگاه میکنه منظره رو ؛ خودِ مولا میگه :یه دفعه دیدم بنده ها خود به خود باز شد، گرههای بند کفن وا شد، دستای مادر اومد بیرون، یکی گردن حسنش یکی گردن حسینش... مولا فرمود: صدایی از بالا شنیدم: آقا! بچهها رو جدا کن... بالا به هم ریخته بالاییا تاب نیاوردن ،بیتاب شده خلقت بردار بچهها رو...امروز من تعریف میکنم همه به هم میریزن؛ یه روز دق کنیم جا داره؛ اما بالاییا! اتفاق خاصی اینجا برای بچهها نمیافته، باباشون اسدالله ،مثل شیر هست ،تازه تو خونه هست، دشمنی نیست ،هتاکی نیست، حرامی نیست ،جمع خانوادگی ان ،با مادر دارن وداع میکنن،شما میگید ما به هم ریختیم... آی بالاییا ! من بچههایی رو میشناسم رو بدن بی سر باباشون افتاده بودن... اونجا چه دلی داشتید وقتی یه عده با تازیانه ریختن.....*
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_احمد_واعظی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یتیمان جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند
#ایام_فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
😭😭😭😭😭
ضمن عرض سلام و آرزوی سلامتی و طول عمر خدمت کاربران وذاکرین محترم🙏🌺
❤️ از شما به واسطه ی قلب مهربان و دستان پر مهرتان درخواست کمک برای بیماران مستمند را داریم🙏🌺
🔰بیماران سرطانی، بیماران ریوی، بیماران زخم بستر، جهیزیه عروس، به خانوادهای بی سرپرست مستمندکه نیازمند کمک های شما هستند
ومریضان نیاز به درمان وکمک مالی دارند و این درمان نیاز به هزینه دارد.
🙏🌺خواهش میکنم درهزینه دارو و درمان کمک بفرمایید واقعا دیگه برا این عزیزان خیلی سخت شده هزینه هامون خیلی سنگینه
🙏🌺از شما خیرین محترم خواستاریم تا در صورت امکان ما را از کمک خود محروم نکنید.
💳بانک ملی شعبان پور
6037998105409568
خواهشمندم کمک های نقدی تان را به این کارت واریز کنید تا هم دردی از دردمندان کم شود و هم توشه ای برای آخرت شما🙏🌺🌺
جزاکم اللّٰه خیرا کثیرا
خادم شما شعبان پور
.
#زمزمه، #زمینه، #شور
#شهادت_حضرت_زهرا سلام الله علیها
سادات ببخشن، شد فاطمه نقش زمین
سادات ببخشن، پیش امیر المومنین...
سادات ببخشن، خورد تازیانه بر جبین
آتیش به در زَد، اون که به مادر سیلی زَد
آتیش به در زَد، میزد به مادر با لگد...
آتیش به در زَد، تو خونه با قنفذ اومَد
در رو شکستن، مادر تو آتیش زَد صدا
در رو شکستن، میزد مغیره بی هوا..
در رو شکستن، زَد تازیونه بی حیا..
جای غلافه، رو بازوی یاس کبود...
جای غلافه، میزد تو رو در بین دود
جای غلافه، یا جای سیلیِ حسود
ردِ طنابه، رو دستای شیر خدا
ردِ طنابه، دستاش شده بسته چرا؟!
ردِ طنابه، شد فاطمه غرقِ نوا...
مادر رو کُشته، اون که میخندید به علی
مادر رو کُشته، اون غاصبِ حق ولی...
مادر رو کُشته، دشمن به امر اوَلی...
وای مادر من، وای مادرم وای مادرم.....
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#زمزمه_حضرت_زهرا
#زمینه_حضرت_زهرا
#شور_حضرت_زهرا
#فاطمیه
.👇
.
#نوحه، #زمینه
#شهادت
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
یاعلی، آجرک الله..
فاطمه، رفته زِ دنیا با دلی، غرقِ غم و آه
یاعلی، آجرک الله.. یاعلی، آجرک الله..
یاعلی، آجرک الله..
شد علی، بی کَس و تنها
چاه شده، همدم مولا
میزند، بر سر و سینه
تار شده، ماهِ مدینه
یاعلی، آجرک الله..
رفته با، صورت نیلی
خسته از، ضربت سیلی
قامتش، خم شده از غم
مرتضی، گرفته ماتم..
یاعلی، آجرک الله..
زینبش، زار و غمین است
مجتبی، گوشه نشین است
وعدهی، حسین و مادر
کربلا، لحظه ی آخر..
یاعلی، آجرک الله..
فاطمه، شبای جمعه
داره بر، حسین روضه
میخونه، غریب مادر
ای گلِ، بریده حنجر
یاحسین، یا ثارالله یاحسین، ابیعبدالله
یاحسین، غریب مادر..یاحسین، غریب مادر..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_شهادت_حضرت_زهرا
#زمینه_شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
.👇
.
#زمینه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
یازهرا یازهرا...
ای قدر و، ای کوثر ای جانِ، پیغمبر
رفتی با، قدی خم از خونه،یِ حیدر
بعد از تو حیدرت تنها وُ بی کِسه
بر هر سلامشم.. پاسخ نمیرِسه
ای یاسِ نیلیِ... باغِ علی مرو...
ای تنها حامیِ... جانِ ولی مرو...
یافاطمه مرو...
پاشو ای، دلبندم بانویِ، خوشخندم
تو رفتی، از خونه بی تابه، فرزندم..
آرامشِ دلم... اون خنده ی تو بود
حالا تو رفتی با یک صورت کبود
حتی فرشته ها گریونتن همه
شد نوحهی دلم مظلومه فاطمه
مظلومه فاطمه...
وای از اون، حرفایی که گفتی، تنهایی
آخر وا،سه محسن.. نَخوندی، لالایی
وای از وصیتات... که قلبمو شکست
تا گفتی از حسین غم رو دلم نشست
هی خوندی روضهشو..با ترس و اضطراب
گفتی میره سرش... تا مجلس شراب...
ای بی کفن حسین... عریان بدن حسین
ای رأس غرق خون.. خونین دهن حسین
مظلوم حسینِ من...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#زمینه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
.👇