eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
958 ویدیو
606 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک :: شبانگاهان . سید ناصر ولائی زنجانی . خداوندا آه و واویلا یاور مولا میرود ازدست شده غوغا ای خدا برپا حضرت زهرا میرودازدست خداحافظ جان پیغمبر خداحافظ یاور حیدر آه و واویلا آه و واویلا زند برسر زینب مضطر از غم مادر آه و واویلا شده گریان نوگل حیدرشد گلش پرپر آه و واویلا خداحافظ جان پیغمبر خداحافظ یاور حیدر آه و واویلا آه و واویلا بریزدخون دیده های حسن دیده غرق محن مادرخودرا چسان بیند در میان کفن آن غریب وطن مادر خود را خداحافظ جان پیغمبر خداحافظ یاور حیدر آه و واویلا آه و واویلا . حسین نور دیدۀ زهرا دل پریشان و دیده گریان است زند ناله با دلی سوزان آن مه تابان دیده گریان است خداحافظ جان پیغمبر خداحافظ یاور حیدر آه و واویلا آه و واویلا کنون کلثوم دختر مظلوم از غم مادر دیده گریان است شده مغموم زادة معصوم غنچة حیدر دیده گریان است خداحافظ جان پیغمبر خداحافظ یاور حیدر آه و واویلا آه و واویلا شب هجران کودکان نالان آه وصد افغان ازغم مولا همه گریان شد به پا طوفان موسم هجران ازغم مولا خداحافظ جان پیغمبر خداحافظ یاور حیدر آه و واویلا آه و واویلا . علی مولاای خدا تنها ازغم زهرا دیده پر خون است پس از زهرا مونس غمها یاورطاها دیده پرخون است خداحافظ جان پیغمبر خداحافظ یاور حیدر آه و واویلا آه و واویلا ولایی دارد به لب افغان آمده گریان درعزاخانه بود مولا صاحب مجلس مابر او مهمان درعزاخانه خداحافظ جان پیغمبر خداحافظ یاور حیدر آه و واویلا آه و واویلا
متن روضه و توسل به حضرت زهرا (س) *پیغمبر وارد خانه شد، دید حبیبۀ خدا فاطمه با یه دستش دستاس میگردونه، با یه دستش بچه اش رو بغل گرفته، صدا زد: عزیز دلم! دخترم! چرا به اسماء یا فضه نمیگی کمکت کنند، عرضه داشت: بابا! هر روز کارهای خونه رو ما تقسیم می کنیم، امروز نوبت نوبت منه، بی وفای است اگه بگم اونا کار کنند… هی پیغمبر نگاه کرد دستهای زهرا تاول زده در اثر آسیاب کردن گندم، دست دخترش رو گرفت آروم بوسید، خیلی گریه کرد آقا…. من میخوام امروز آروم آروم برات روضه بخونم،‌یا رسول الله! دست فاطمه رو یه خورده زخمی وخسته دیدی نتوستی جلوی خودت رو بگیری، گریه ات گرفت، کجایی ببینی نیمه های شب دست فاطمه برا قنوت بالا نمیاد؟… اما مادرِ من و شما غصه اش درد پهلو نیست، غمِ بازو نیست، صورتِ کبودش نیست، کشته شدن بچه اش نیست، میخوای بدونی دردِ فاطمه چیه؟* مرگ من از فشار در و دیوارِخانه نیست این غصه می‌کشد که غریب است شوهرم میمانم عاشقانه در این روزهای سخت باشی کنار من اگر این روزهای سخت حالا فقط به پیش تو بودن دلم خوش است در غربتم پس از پدر این روزهای سخت اجر رسالت است که دیگر برای ما حتی نمانده یک نفر این روزهای سخت زانو بغل نگیر عزیزم دلم گرفت ماتم نگیر اینقدر این روزهای سخت *علی جان! چرا زانوی غم بغل گرفتی؟…* بیرون که میروی دل من شور میزند این روزهای پر خطر، این روزهای سخت داری تو هم شبیه به من پیر میشوی نفرین روزگار بر این روزهای سخت *تو روضه بی بی خیلی باید مراقب شد، اگه بخوای روضۀ بی بی رو بخونی، تازه بعدِ در و دیوار شروع میشه، از همه ی عاشقا ونوکرا برای این بیت معذرت میخوام، صدا زد: علی جان!…* دستم شکسته، حیف به دردت نمیخورد بی فایده است این سپر این روزهای سخت *هرچه کردم نذارم ببرند تو رو مسجد، نشد، آخه اینقد غلاف به بازوم زدن… بچه ام رو کشتن فدا سرت، مجروح کردن فدا سرت، فقط تو اینجور زانو بغل نگیر علی جان…*
متن روضه و توسل به حضرت زهرا (س) تو فاطمیه زبون بگیرید مثل یه بچه که غم مادرُ دیده میخوای یه کم از داغُ بفهمی فکر کن که مادرِ خودت قدش خمیده مادر یه جور دیگه برا همه عزیزه مادر نباشه زندگی بهم میریزه تاریکه خونه وقتی که مادر مریضه سخته ببینی مادرت از خونه میره سخته ببینی مادرت داره میمیره سخته ببینی از بابات روشُ میگیره میسوزه از پا تا سرم آخه نمیشه باورم سیلی زدن به مادرم المَضروبةِ وَجهُها… یک ضربه زد تمام رُخش را سیاه کرد تو همه عالم همه میدونن مادر برای هر کسی بود و نبوده من روضه ام امشب همین یه خطه یه لحظه فکر کن روی مادرت کبوده *الهی اون روز هیچ‌وقت نیاد،نبینی اصلا…* دوباره سینه ام آتیش گرفته هزار ساله دلای ما آروم نمیشه بند نمیادش بارونِ اشکام داغ یه مادره جَوُون تموم نمیشه مخصوصاً اون مادری که قدش کمونه مادری که میدونه دیگه نمیمونه اون مادری که زدنش میون خونه با هر نفس رو بسترش لاله شِکُفته سه ماهه دردش و به شوهرش نگفته این شبا حتی شونه از دستش میوفته آخرِ این‌کار رو ببین خونِ رو دیوارُ ببین ضربه ی مسمارُ ببین *وَ لَستُ ادرِي خَبَرَ المِسماري سَل صَدرَها خَزِينة الاَسراري* خدایا گنج با گنجینه ام سوخت میان شعله ها آیینه ام سوخت چُنان مسمار در قلبم فرو رفت که محسن گفت: مادر! سینه ام سوخت
متن روضه و توسل به حضرت زهرا (س) “السلام علیکم یا اهل بیت النبوه” “اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی صدیقة الطاهره فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک” * اصلاً گریۀ مُحرم با گریه فاطمیه فرق داره، علتش اینه که فاطمیه، همه برای هم روضه میخونند، الان تو خونه ی حضرت زهرا باشی، بچه هاش دارن برای هم روضه میخونند، امام حسن برا امام حسین روضه میخونه، دوتاشون برای حضرت زینب روضه میخونند، این تفاوتش با کربلاست* صورت توحید دارد سجده های فاطمه سجده باید کرد پس تنها به پای فاطمه خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه یا علی گفتیم و یا زهرا در آوردند از آب در غدیر خم که ثابت شد ولای فاطمه بارها از رَبیَّ الاَعلای خود فهمیده ام می خَرد ما را خدا با ربنای فاطمه *دیدم درقنوتش صدا میزنه، خدایا! شیعیانم، دوستانم، گریه کنانم، همه رو مادر یاد کرد…* رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است چون نمی‌ارزد دو عالم در ازای فاطمه می‌رسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش *بي بی جان به حسین ات قسم ما از همسایه های شما بهتریم، چون ما هیچ وقت نگفتیم از گریه های تو خسته شدیم، اما اونا آمدن به علی شکایت کردن، هرچی خوبی این خانواده به اهل این شهر کردن برعکس جواب گرفتند…* می رسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش پس چه می صرفد شدم عمری گدای فاطمه خوش به حال فاطمه کهف حصینش حیدر است خوش به حال مرتضی دارد هوای فاطمه قبر پنهانی او گیریم که پیدا نشد اصلاً از اول نبود این خاک، جای فاطمه او اگر می خواست آتش را گلستان کرده بود معجزه کاری ندارد که برای فاطمه قامتش آیینه ی صبر علی بود و شکست شانه ی دیوار شد روزی عصای فاطمه ضربه ی دیوار نه، آتش نه، حتی میخ نه در نیامد از پسِ حُجب و حیای فاطمه صحبت محسن وسط آمد و گرنه هیچ وقت در نمی آمد در این دنیا صدای فاطمه داد از این درد که اُفتاده به جانم ای داد “من زمین خورده ترین مردِ جهانم ” ای داد من جوانم تو جوان، پیر شدی پیر شدم زود می‌اُفتد از این غم ضربانم ای داد نوزده سالگی‌ات قسمت ما حیف نشد چشم خوردیم من و تازه جوانم ای داد من که لب دوختم اما جگرم را چه کنم می‌شود تا دو سه خط روضه بخوانم : ای داد همه‌ی شهر به اُفتادنمان خندیدند همه دیدند که پاشیده تَوانم ای داد هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست و نمی‌شد به تو خود را برسانم ای داد *همه میگن: فقط بازوت شکسته، اما علی میگه: خون از همه ی بدنت جاری شد، نگاه کردم، دیدم دستت شکسته، سرت شکسته، گونه ات شکسته، صورتت ترک خورده، پهلوت شکسته… خدایا گریه های مارو برای حضرت زهرا به اوج برسان، به گوش امام زمان برسان، بالاتر از این هم داره روضه، گوش بده…* هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست ونمیشد به تو خود را برسانم ای داد *بالاترین روضه اینه…* همه گفتند علی بود و زنش را کُشتند من جگر سوخته از زخمِ زبانم ای داد
متن روضه و توسل به حضرت زهرا (س) “صلی الله علیک یا فاطمةُ الزَّهرَاءُ یا بنتَ محمدٍ یا قرَّةَ عینِ الرَّسول یا سیدتنا و موْلاتنا إنا توَجهنا وَ استشفعنا وَ توَسلنا بکِ إلى اللَّه و قدَّمناک بین یدیْ حاجاتنا یا وَجیهةً عندَ اللَّه اشفعی لنا عندالله” آمدم‌ تا كه عزادار تو مادر باشم بين روضه ز مصيبات غمت تر باشم *باید بلند ترازمحرم گریه کنی، برای خانمی که کسی براش گریه نکرد، اگر کسی هم گریه کرد میومدن گلایه میکردن* آمدم‌ پشت در خانه ی تو منتظرم تا كه اذنم بدهی سائل اين در باشم *خوبه آدم اگه میخواد دستش و دراز کنه دَرِ این خونه دراز کنه، خوبه آدم اگه میخواد گردنش رو کج کنه اینجا کج کنه خوبه آدم اگه میخواد التماس کنه اینجا التماس کنه، آره گدایی اگه بلد باشیم این خونه خونه ای نیست جواب رَد بده، عروس و داماد سیده زنان عالم سوار بر مرکب شب ازدواج… عروس و داماد دارن میان خونه، یه زنِ سائلی اومد جلو به حضرت صدیقه گفت: به من کمک کنید، من نیازمندم… چی نیاز داری؟ من لباس مناسب ندارم، گفت :بیا دَرِ خونه بهت میدم، اومد دَرِخونه لباس عروسیش رو بهش داد، سائل رفت، شبِ بعد پیغمبر اومد دید فاطمه لباس قدیمیِ تنشه، دخترم چرا لباس نو عروسی تنت نیست؟ روز اول زندگیته… گفت: بابا شما درتفسیر آل عمران فرمودین: اگه میخوای انفاق کنید همون چیزی که دوست دارید انفاق کنید،منم این لباس رو دوست داشتم…* خادم و بانی مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکر باشم آبرويی كه نه حتی بخدا، رويی نيست با نگاه تو مگر آدم ديگر باشم *غیر از اینکه خودت عوضم کنی من عوض نمیشم، مادر برام دعا کن،مادر…* مگر اين نيست كه مصداق گل ياس تويی دوستدارم كه ازاين عطر معطّر باشم طی اين سال اگر روضه ای از تو خواندم خواستم فاطميّه فاطمه ای تر باشم *قربون اون گُلی که گلابش روگرفتن، برو بپرس از بزرگترات ببین چه جوری گلاب میگیرن… هیزم آوردن درخونه…* به دستای آتیش، دری گُر گرفته پایِ نحس شعله، به چادر گرفته علی مات و مبهوت، نگاهش به در بود در از جا شکست و هنوز شعله ور بود غرور علی، پهلوی فاطمه درِ خونه و بار شیشه شکست دل و حُرمت و قامت و هیبتِ یه مردی برای همیشه شکست نه بی رحمیِ میخ، نه آتیش و دود نه سنگینی در، به مویی که سوخت به خونِ رو دیوار میسوزه هنوز دل فضه از آرزویی که سوخت *برخلاف تصور خیلی ها، ما تو روضه ی هجوم، حرفی از بازو و پهلو نمیرنیم چرا؟ چون بی بی هم حرفی از بازو و پهلو نزد، تاچشماش رو باز کرد، صدا زد: فضه! علی روکجا بردن؟… گفتم: به جای بازو و پهلو بی بی دو تا درد دیگه داشت، اول غربت امامش، صدازد یافضه! ،فضه بچم رو کشتن…
مناجات ۶ بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ... و یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ... 🔸سیدی بازآ که پیغمبر صدایت می‌زند یا بن الحسن... آقای من... 🔸سیدی بازآ که پیغمبر صدایت می‌زند 🔸مادرت صدیقۀ اطهر صدایت می‌زند علامه امینی فرمودند... مادرمون زهرا... بین در و دیوار صدا می‌زد... پسرم مهدی... 🔸مادرت صدیقۀ اطهر صدایت می‌زند 🔸بازوی مجروح زهرا چشم گریان حسن 🔸دست‌های بستۀ حیدر صدایت می‌زند این روزها... همه عالم شما رو صدا می‌زنند آقاجانم... 🔸چهارده قرن است کز قلب مزاری گم شده 🔸پهلوی بشکستۀ مادر صدایت می‌زند امشب ما هم با بی بی دو عالم هم ناله بشیم... با مادر پهلو شکسته هم ناله بشیم... یا بن الحسن...
متن روضه ۶ 🔸ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮِﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ همه امید امیرالمومنین رو نا امید کردند امشب کمک امیرالمؤمنین کن... بلند بلند گریه کن... آخه اگه الان مدینه بودی... نمیتونستی بلند گریه کنی... 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮِﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ شیخ مفید در کتاب اختصاصش نوشته: (منبع: شیخ مفید، الاختصاص، ص 185) وقتی زهرای مرضيه قباله فدک رو گرفت و بر میگشت... بین راه دومی نامرد اومد جلو... صدا زد: يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعک دختر پیغمبر چی به دست داری... تا فهمید قباله رو پس گرفته... صدا زد: بده به من قباله فدک رو... اما مادر امتناع کرد... خدا میدونه این مصیبت خیلی سنگینه... باید حقش رو ادا کنی... مادر امتناع کرد... قباله رو نداد... اما ای کاش قباله فدک رو میداد... یاصاحب الزمان... فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ نانجیب با پای نحسش به پهلوی مادر زد... 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ اوج مصیبت مادر اینجاست... طاقت داری بگم یا نه... دیدند نانجیب دست های نحسش رفت بالا... خدایا... این نامرد میخواد چکار کنه... یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... ثُمَّ لَطَمَهَا یعنی آنچنان سیلی به مادرمون زهرا زد... مادر نقش زمین شد... (زمزمه آذری زبانها: یارالی ننم زهرا...جوان ننم زهرا...) 🔸رویِ او ریخت بهم، پهلویِ او ریخت بهم 🔸دهنش غرق ِ به خون گشت و صدا ریخت بهم خدایا... قصه سیلی تمومی نداره... اگه مدینه مادر رو سیلی زدند... کربلا هم دختر ابی عبدالله رو سیلی زدند... صدا زد بابا بابا بابا... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است دختر بچه داری یا نه... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است 🔸یک ضربه زد کبود شد هر دو گونه ام یک ضربه زد دو گونه من را کبود کرد... از کربلا تا کوفه و شام... سر ابی عبدالله... روی نیزه ها... هر کجا دختر بهونه بابا میگرفت... نانجیب با تازیانه... با کعب نی... بت غلاف شمشير... ناله بزن یا حسین... 🔸سیلی کسی به صورت دختر نمیزند 🔸گمگشته را که خصم مکرر نمیزند 🔸از پا فتاده را به تهاجم نمی زنند 🔸لکنت گرفته را به تبسم نمی زنند
مناجات ۷ بسم الله الرحمن الرحیم اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ... و یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ... 🔸تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کُشته شد 🔸میوه قلب رسول از ضربت در کُشته شد آجرک الله یا صاحب الزمان... 🔸آه ای سادات عالم بر سر و سینه زنید 🔸عصمت حق از نفس افتاد، مادر کشته شد سادات منو ببخشید... بچه های فاطمه منو ببخشید... چطوری مادرتون رو کشتند... 🔸صورت زهرا کجا و دست نامحرم کجا 🔸صَدمه دید آن نوگل باغ پیمبر کشته شد واويلا.. 🔸من ندانم پشت در مسمار یا شمشیر بود 🔸فاطمه با تازیانه یا که خنجر کشته شد 🔸نور چشم مصطفی شد پیش مرگ مرتضی 🔸بشکند دست عدو زهرای اطهر کشته شد (شاعر: ولی الله کلامی زنجانی) حالا میخوای منتقمش رو صدا بزنی بسم الله... از سوز دل صداش بزن... یا صاحب الزمان...
متن روضه ۷ پیغمبر اکرم فرمودند: أَلَا إِنَّ فَاطِمَهَ بَابُهَا بَابِی وَ بَیْتُهَا بَیْتِی خانه ی فاطمه... خانه منِ... یعنی مردم بدونید... خانه ی دخترم فاطمه احترام داره... مبادا به این خانه و اهلش بی حرمتی کنید... عرضه بداریم یا رسول الله... نبودید ببینید با این خانه و اهلش چه کردند... 🔸شعله می ریخت ز دیوار و در بیت الله یا رسول الله 🔸شعله می ریخت ز دیوار و در بیت الله 🔸پشت در پیرهن شعله وری گفت علـی خونه ی زهرای مرضیه رو آتیش زدند... اما به همین اکتفا نکردند... دومی نامرد خودش میگه... وقتی دیدم زهرای مرضیه... پشت در ایستاده... آنچنان به در کوبیدم... صدای ناله دختر پیغمبر... بین در و دیوار... 🔸لَگدی خورد به دَر، در که نه، دیوار شِکَست 🔸خانه لَرزید و تَمامِ تَنِ تَب دار شِکَست یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... 🔸کاش درهای مَدینه وَسَطش میخ نَداشت 🔸پهلوی زخمی او با نوک مسمار شِکَست نانجیب میگه... دیدم فاطمه با همون حال... اجازه نمیده کسی وارد بشه... میگه دستم بردم بالا... فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا از روی مقنعه... آنچنان سیلی زدم... گوشواره شکست و به زمین افتاد... ناله بزن یا زهرا... 🔸بابا ببین که مادر،خورده زمین پشت در 🔸پاشیده روی دیوار ،خون پهلوی مادر 🔸وقتی مادر راه میره بابا نیگاه کن ببین 🔸کنار پای مادر خون می چکه رو زمین اگر اینجا مادر رو زدن... کربلا هم دخترش زینب رو زدند... کنارِ بدنِ بی سر برادر... نانجیبها با تازیانه... با غلاف شمشیر... ناله بزن یا حسین... 🔸چون چاره نیست میرومُ میگذارمت 🔸ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت
خدایا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند من و خانه داری من و سوگواری مرو فاطمه گل یاس حیدر کجا میروی بگو بی من آخر کجا میروی غمت حاصل من ربودی دل من 5- خدایا مادرم را کجا میبرند خدایا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند من و خانه داری من و سوگواری مرو فاطمه گل یاس حیدر کجا میروی بگو بی من آخر کجا میروی غمت حاصل من ربودی دل من ز جان خسته ام غریب غریبم بسویت حبیبم نظر بسته ام چرا چهره از من نهان میکنی علی را زغم نیمه جان میکنی تو که با وفایی مگو از جدایی بمن مونسم تمام قرارم ببین ای نگارم که من بیکسم بزخم دل من نمک میزدند ترا بین کوچه کتک میزدند من و دسته بسته تو پهلو شکسته گل پرپرم چه گرددزمانی بر من بمانی مرو از برم فلک کرده غارت همه هست من گرفته تب و تابم از دست من عدو ظالمانه چه با تازیانه نموده جفا که گل شد ز غنچه جدا بما بین کوچه ز شاخه جدا امید علی شد دگر نا امید دریغا زمان جدایی رسید زجا خیز و بنگر ز هجرانت اخر شدم دل کباب نه بر احترامم که حتی سلامم ندارد جواب فلک با دل من چها کرده ای گلم را زغنچه جدا کرده ای تو با ضرب سیلی زدی رنگ نیلی به آمال من مرا در فراقش کشیدی به آتش ببین حال من خدا باشد آگه که تا زنده ام ز روی کبود تو شرمنده ام تو ای یادگارم بمان در کنارم گل یاس من در این وادی غم که پاچیده از هم شد احساس من شب سرد و تارم نداردبسی
عالمون داشون آتدون _ یارالی زهرا (دنیا را به حال خود وا گذاشتی! ای فاطمه مجروح من) گوزلرون یومدون یاتدون _ یارالی زهرا (چشمانت را بستی و به خواب رفتی! ای فاطمه مجروح من) علی دئسون دردینی کیمه؟ (علی دردش را به چه کسی بگوید؟) منه سس ور فاطیمه (فاطمه جواب من را بده) علینی ترک ایلمه (علی را ترک مکن …) قاپیمی یاندیران ظالیم _ بئلیمی سیندروب زهرا (زهرا جان! آن ظالمی که درب خانه‌ام را آتش زد، کمر مرا شکسته) منه گوره سنه سیلی _ ویروب زهرا (به خاطر من به تو سیلی زدند زهرا جان) “خانیم الوب باغریم قان خانیم سنه من قربان” (فاطمه جان من خونجگر شده‌ام، فاطمه جان من فدایت شوم) تاپشریم نجه قبره _ سنی من زهرا (زهراجان چطور تو را به خاک قبر بسپرم؟) تاپشیراجاقسان کیمه _ منی سن زهرا (زهرا جان تو از این پس مرا به چه کسی خواهی سپرد؟) دوشور گزوم مسماره خانیم (چشمان من به میخ در خانه می‌افتد) در و دیواره خانیم (چشمان من به در و دیوار خانه می افتد) ازون قیل چاره خانیم (خودت برای درد علی چاره‌ای بیندیش) منیم کی بیر کسیم یخدی _ علی یه رحم ائله زهرا (زهرا جان من که کسی را ندارم، رحمی به علی کن) گلر کیم اشکیمی س “خانیم الوب باغریم قان _ خانیم سنه من قربان” “شاعر: علی حنیفه”
عالمون داشون آتدون.mp3
4.56M
عالمون داشون آتدون، یارالی زهرا گوزلرون یومدون یاتدون، یارالی زهرا علی، دئسون دردینی کیمه؟ منه سس وئر فاطمه علینی ترک ایلمه قاپیمی یاندیران ظالم، بئلیمی سیندروب زهرا منه گوره سنه سیلی، ویروب زهرا خانیم، اولوب باغریم قان خانیم، سنه من قربان خانیم تاپشریم نئجه قبره، سنی من زهرا تاپشیراجاقسان کیمه، منی سن زهرا دوشور، گؤزوم مسماره خانیم در و دیواره خانیم ئوزون قیل چاره خانیم منیم که بیر کسیم یوخدی، علی یه رحم ائله زهرا گلر کیم اشکیمی سن سیز، سیله زهرا؟ خانیم، اولوب باغریم قان خانیم، سنه من قربان خانیم بیرق عشقت بالا، اباعبدالله کلُ یَومٍ عاشورا، اباعبدالله حسین، سلام ای بالا نشین سلام ای خونین جبین بخر ما را اربعین من الغریب تو اوجِ، تمام روضه های تو خدا چه روضه ای خوانده، برای تو حسین، ذبیح العطشان حسین، قتیل العریان حسین شاعر دو بند اول: علی حنیفه شاعر بند سوم: روح الله اسماعیلی
کربلایی علی احمدی.mp3
48.54M
🌴 روضه حضرت رقیه سلام الله علیها 🍃 دشتی خوانی 🎤 با نوای کربلایی علی احمدی 🎺 نوازنده نی استاد حسین مختاری 🏴 هیئت حضرت قاسم ابن الحسن ع اسدآباد فارسی رفسنجان 🥀 فاطمیه 1403
کربلایی علی احمدی.mp3
48.54M
🌴 روضه حضرت رقیه سلام الله علیها 🍃 دشتی خوانی 🎤 با نوای کربلایی علی احمدی 🎺 نوازنده نی استاد حسین مختاری 🏴 هیئت حضرت قاسم ابن الحسن ع اسدآباد فارسی رفسنجان 🥀 فاطمیه 1403
زمینه شهادت حضرت زهرا (س) 🏴🏴🏴🏴🏴 😭😭😭😭😭 به به عجب سبکی دلم غرقِ غَمِه به لب این زمزمه به جان مرتضی مَرو یا فاطمه فدایی راه حیدری تنهای تنها یک لشکری تمام هستیّ مرتضی تو بِضعَه پیغمبری می سوزم برای تو در شام عزای تو اهل ارض و آسمان مَدیون بچّه‌های تو یا زهرا یا فاطمه(۲) 🏴🏴🏴🏴🏴 جهان پابَست تو فدای هَست تو میان کوچه‌ها شکسته دست تو ای آسمان و ماهِ علی خون گریه کن بر آهِ علی کلِ ملائک قربانیِ شهیده ی راهِ علی ای هستیّ خانه ام ای یاسِ کاشانه ام پیش چشم بچه ها تابوتِ تو بَر شانه ام یا زهرا یافاطمه(۲) 🏴🏴🏴🏴🏴 رسیده جان لبم به تاب و در تبم دراین شب‌ها فقط به فکر زینبم در کربلا ای یار حسین ای هستی و دلدار حسین جان تو و جانِ بچه‌ها در آن شب تار حسین هستی جای مادرش ‌ بَر نیزه روَد سَرش جای من به قتلگه بوسه بزن بر حَنجرش یازهرا یافاطمه(۲) 🏴🏴🏴🏴🏴 یابن العسکری،شَمسِ عالَمَين ما را کن دعا ،در صَحنِ حسین        قسم به سلطانِ نینوا       دلم شده تنگِ کربلا       یه نیمه شب، این آلوده را       با خود بَبَر ایوان طلا دنیا مانده زیرِ دَین حیدر را تو نور عَین کعبه میزند صدا ای وارثِ خونِ حسین(۲)        آقای غریب من  (2) یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
Sh 1 Fatemieh Dovom 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (2).mp3
1.51M
بی روی علی شعر من آرایه ندارد بی اذن علی نطق درونمایه ندارد بی نام علی قرآن یک آیه ندارد بی حب علی دین به خدا پایه ندارد عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش یعنی که فقط بنده ی سلطان نجف باش حیدر حیدر علی **** خوشید شده آینه گردان جمالش خوردند ملائک همگی غبطه به حالش گشتم به خدا نیست کسی مثل و مثالش میراث پیمبر صلواتیست که آلش کس نیست بجز فاطمه و حیدر و اولاد با آل علی هرکه در افتاد ور افتاد حیدر حیدر علی **** تاریخ عرب فاتح خیبرشکنش خواند او بود که پیغمبر اسلام منش خواند صد آیه ی نازل نشده از دهنش خواند استاد سخن فاطمه صاحب سخنش خواند کو آنکه قدم جای قدومش بگذارد جز او احدی خطبه ی بی نقطه ندارد حیدر حیدر علی **** برده است خدا نام از او داخل انجیل موسی به لبش نادِ علی داشت لب نیل داده است به فرمان علی گوش ابابیل پیغامبری را علی آموخت به جبریل این ها همه هیچ است بگو معجزه اش چیست اعجاز علی اینکه کسی مثل خودش نیست حیدر حیدر علی 🔹جدید 🔸زمینه شب 1 فاطمیه دوم 1403
Fatemieh Dovom 1403 Hanif [Mohjat_Net] (5).mp3
2.94M
زخم پهلو به کنار زخم بازو به کنار به امام فاطمه شده ظلمِ آشکار فُقِدَ النَبی ظُلِمَ الوَصی میشه باعث مرگ مادرم از جراحتا از جسارتا شده بستری سایه ی سرم منهدت الرکن ناحله الجسم روی لباشه همیشه این اسم علی علی علی علی علی **** آب شده از گریه ها گریه های بی صدا مرگِ در راه علی حاجتش شد از خدا خونه رو لباش آهه تو صداش میگه مادرم رفتنی شده خونِ پیرهنش زخمای تنش دیگه حرف ناگفتنی شده باکیة العین یغشی علیها مدد میگیره از اسم مولا علی علی علی علی علی **** ای حیدر شهسوار وقت مدد است ای زبده ی هشت و چار وقت مدد است من عاجزم از جهان و دشمن بسیار ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است علی علی علی علی علی ای مظهر فیض لاتخف ادرکنی ای گوهر خفته در صدف ادرکنی غارت زده ایم و گرگها در پس و پیش ای شیر بیابان نجف ادرکنی علی علی علی علی علی 🔹جدید 🔸زمینه گلچین فاطمیه دوم 1403
Sh 2 Fatemieh Dovom 1403 Banifateme [Mohjat_Net] (5).mp3
2.06M
نبینم یار و یاوری نداری نبینم حرف غربت و بیاری نبینم پهلوون خیبر من سرت رو روی خاک غم بذاری اگه میون بسترم اگه میسوزه پیکرم اگه که زخمیه پرم بازم میخونم با باورم منم شبیه کنیز به سر سرای علی علی امام من و منم فدای علی **** شنیدم دنیا دیگه نیست به کامت شنیدم بی جواب شده سلامت شنیدم کعبه ی امید زهرا نکردن تو مدینه احترامت نخوری غصه شوهرم میدونی که دلاورم با دم مرثیه گَرَم بازم میخونم با باورم علی برای من و منم برای علی علی امام من و منم فدای علی **** توی این نُه ساله با همه وجودم سپهسالار لشکر تو بودم گواهی میدن عاشق تو هستم سر و پهلو و بازوی کبودم جون عقیله دخترم تا نفسای آخرم مدافع تو حیدرم بازم میخونم با باورم علی بهار من و منم بهار علی علی امام من و منم کنار علی 🔹جدید 🔸زمینه شب 2 فاطمیه دوم 1403
Sh 2 Fatemieh Dovom 1403 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (3).mp3
1.96M
غُرَةُ الغُرا دُرَةُ الطاها شَرَفُ الاَبنا زهرا زهرا زهره و ناهید صورت خورشید سوره ی توحید زهرا زهرا صدیقه منصوره راضیه مرضیه طاهره ممدوحه انسیه حوریه فاطمه معصومه هانیه نوریه مدح تو را نوشته خدا نمیشوم من از تو جدا اذن شهادتم بده ای مادر سیدالشهدا برس به داد این دل ما به حق سیدالشهدا **** مصحف مستور روضه ی منظور نورٌ علی نور زهرا زهرا بضعة الطاها زوجة المولا روح اعطینا زهرا زهرا غم این دنیا با تو به سر می آید خاک پایت هم زر به نظر می آید از کنیزانت معجزه بر می آید کسی ندیده مثل تو را ام نبی و بنت هدی اذن شهادتم بده ای مادر سیدالشهدا یک شب جمعه کرب و بلا به حق سیدالشهدا 🔹جدید 🔸واحد شب 2 فاطمیه دوم 1403
کمی بعد از هجوم شوم و شیطانی پس از بی احترامی های طولانی کمی بعد از شکستن ها و بستن ها و رفتن ها علی تنها میان خلوتی غمگین علی آرام و اما با غمی سنگین نشست و ذوالفقار در نیامش را نوازش کرد به او فرمود تو میبینی رفیق روزهای سخت من دیدی چه با ما رفت تو هم دیدی غم از دیوار های خانه بالا رفت تو میدانی که من در معرکه خود را نمیبازم تو شاهد بوده ای من پیش روی مرگ میتازم ولی حالا ولی اینجا در این بلوا نه من تنها غرور مردهای خانه غارت شد چه چیزی بدتر از اینکه به گلدانی که زهرا کاشت با دست خودش با پا جسارت شد از این مصرع سکوتی ناگهانی شعر را در خود فرو برد و دلیلش هم همان بغضیست که مولا فرو خورد و سپس سر را کمی پایین آورد و ادامه داد تو میدانی اگر میخواستم بر روی پیکر سر نمیبردند اشاره کرد و سمت در از این در جان سالم در نمیبردند همینکه گفت در انگار حالش دگرگون شد بدون هیچ توضیح اضافی قافیه خون شد علی خیره به در ماند و گمان کردم که بیت آخر شعر است و اما نیست نمیدانم چرا حس میکنم این ماجرا پایانش اینجا نیست از اینجایی که هستیم شعر تصویری نمیبیند جلوتر میروم باید بفهمم که علی در خیره ماندن ها چه میبیند جلوتر رفتم و دیدم که تکیه بر رفیق روزهای سخت خود داده و در چشمان خیسش انعکاس شعله افتاده میان شعله ها یک عمر پاییزی نمایان شد ترک برداشت و لبهایش و موهایش پریشان شد علی بر قله ی تقدیر میان آتش و دود و صدای شیون تصویر خودش را دید و در حالی که تکیه داده بر شمشیر خودش را دید و تنها بی برادر رو به یک لشکر و زینب دخترش را دید رو در روی پیغمبر کسانی که به دست خود به آنها نان و خرما داد برگشتند همانها که به دنبال سرش در بیت های بعد میگشتند خودش را دید و تصویری شبیه سرخی یک دشت که زینب گفت یا جدا علی چشمان خود را بست به مردی فکر کن در مرکز تصویر به مردی که به روی زانو و تکیه به شمشیر است به مردی که سکوت او نفسگیر است به مردی که به تنهایی تمام درد تصویر است به مردی که صبورانه در این خانه هزاران بار و صدها بار و ده ها بار در همین لحظه جان داده اگر دقت کنی رو به درِ خاموش و در چشمان خیسش انعکاس شعله افتاده خلاصه اینکه در آشفتگی و سختی ابیات پایانی میان چند قطره اشک پنهانی علی آرام و طوفانی دوباره روی پا برخاست و از بینِ گلدان های افتاده بر زمین سمت درِ خانه به راه افتاد علی میرفت و در حالی که روی شانه ی او نان و خرما بود علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا 🔹جدید 🔸شور گلچین فاطمیه دوم 1403
Namahang Haihat Mena Sokot 1403 Rasoli [Mohjat_Net].mp3
1.41M
بین نور و ظلمت نه تفاهمی نیست بین حق و باطل راه سومی نیست دنیا فهمید آروم آروم یا با ظالم یا با مظلوم راز خون طفل معصوم یا با ظالم یا با مظلوم قضاوت تاریخ روبروته منتظر فریاد گلوته هیزم این آتیش از سکوته هیهات من السکوت **** انقلاب زهرا غرق انعکاسه فاطمیه یعنی روضه و حماسه هرکی خصم دشمن میشه چشم زهرا روشن میشه دنیا بی ظلم حتما میشه چشم زهرا روشن میشه فاطمه یعنی حجت تمومه معلومه حق و باطل کدومه سکوت خیلی وقتا حرومه هیهات من السکوت 🔹جدید 🔸نماهنگ؛ زمینه هیهات من السکوت فاطمیه دوم 1403
Namahang Sedaie Sokhte 1403 Ranaie [Mohjat_Net].mp3
1.41M
چادر خاکی هیزمِ سوخته خونه با حسرت چشم به در دوخته صدای شلوغی دم در زیاده یه چادر هنوزم تو دستای باده یه مردی رو با دست بسته میبردن پیاده یه مادر دم خونه خسته شکسته نشسته تو رفتی شبای مدینه نداره ستاره مگه غصه ی تو چی بوده که گونت کبوده دیگه پای حرفات مادر شبا تا صبح ماه بیداره داره زینب با انگشتاش نفس هاتو هی میشماره آتیشم میزنه حرفای این دختر خیره مونده نگاش به خونِ روی در التماس میکنه نرو نرو مادر صدای شلوغی دم در زیاده یه چادر هنوزم تو دستای باده یه مردی رو با دست بسته میبردن پیاده 🔹جدید 🔸نماهنگ؛ زمینه صدای سوخته فاطمیه دوم 1403