#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#مسلم_بن_عقیل_ع
#ایام_مسلمیه
#مرثیه
باور نمی کردم گذرها را ببندند
من را که می بینند درها را ببندند
خورشید بودم زیر نور ماه رفتم
جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم
در شهر کوفه کوچه گردی کم نکردم
این چند شب یک خواب راحت هم نکردم
من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت
این کوچه های تنگ آخر گیرم انداخت
امروز جان دادم اگر جانت سلامت
دندان من افتاد دندانت سلامت
حالا که می آیی کفن بردار حتما
ای یوسف من پیرهن بردار حتما
حالا که می آیی ستاره کم بیاور
با دخترانت گوشواره کم بیاور
حیرانم اما هیچکس حیران من نیست
باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست
اینجا برای خیزران لب را نیاری
آقا خدا ناکرده زینب را نیاری
اصلا ببین گل ها توان خار دارند؟
پرده نشینان طاقت بازار دارند؟
من راضی ام انگشتر من را بگیرند
وقت کنیزی دختر من را بگیرند
اینجا برای نعل پا دارند آنقدر
کنج تنور خانه جا دارند آنقدر
مهر و وفا که نه جفا دارند ، اما
اینجا کفن نه بوریا دارند اما
باید مسیر تو چرا اینجا بیفتد
حیف از سر تو نیست زیر پا بیفتد
#علی_اکبر_لطیفیان
بابا حسین من
پاشو ببین که سوخته تو شعله ها دامنم
بابا حسین من
پاشو ببین کبوده تازویونه شد تنم
بابا حسین من
سکینتم ،آروم قلب زارتو منم
چشماتو وا کنو
ببین چه جوری مارو روی خاکا میکشن
از روی نیزه ها
ببین چه جور مارو شبیه برده میبرن
بابا حسین من
دارن سر نرخ اسیرا چونه میزنن
پاشو ببین چه جوری
به بی کسیم میخندن
با غل و زنجیر ای وای
دستوپامو میبندن
پاشو که رفته از حال
عمه با تازیونه
بس که با سنگ گرفتن
پیشونیشو نشونه
2
یچیزیم بگم
بین منو تو باشه بابا،عمو نشنوه
نشنوه که چه جور
نامحرمی دنبال عمه داره میدوه
قصه ی معجرو
نگم بابا، یوقت عمو قصه رو نشنوه
نگم همونی که
سایشو هیشکی تو مدینه هم ندیده بود
الان پای چشاش
از سیلی نامحرمای پست شده کبود
نگم دیگه بابا
چه جوری با لگد زدش خولی بی وجود
عمو طاقت نداره
بشنوه این خبر رو
نمیتونه ببینه
چادر شعله ور رو
خوبه چشای سقا
به خاک و خون نشسته
نمیتونه ببینه
که دست عمه بسته
3
چشاتو وا نکن
آوارگی عمه رو نبینی بهتره
چشاتو وا نکن
یکی داره گوشواره های من رو میبره
چشاتو وا نکن
نبینی دست نانجیبی روی معجره
چشاتو وا نکن
طاقت نداری ببینی دور و بر حرم
چه آشوبی شده
نبینی بابا چشای کبود و پر ورم
وقت گلایه نیست
دست و پاهام بسته باید بازار شام برم
یتیم نوازی اما
یتیمای تو بابا
سیلی و تازیونه
جای نوازش اینجا
یه بغضی مونده بابا
تو حنجر سکینه
مردی نمونده بابا
باکی بریم بابا مدینه
#خادم_زینب
#زمزمه
#غروب_عاشورا
#پیشنهاد_دانلود
#جانسوز
#فوق_العاده
به سبک صلوا علیک ملیک السمائ(شور ترکیبی)
صلوا علیکَ شهِ بی سرم
صلی الله علیک ذوالکرم
صلوا علی شافع محشرم
اینو همیشه میگه مادرم
یس حسین و طه حسین
به خون تو بدهکاره دنیا حسین
عمرم میره دائم با حسین
نادِ علیه من اینه یا حسین
روضه ی رضوانِ من
تو حرم پیدا میشه
این چه شش گوشه اییه که
توش یه دنیا جا میشه
ته گودال ، بوی سیبه ، خواهری روی لبش امن یجیبه
ته گودال یکی میگه ، ولدی وا ولدی مادره دیگه
قتلوکَ قتلوکَ قتلوکَ و منَ المائ منعوکَ
ولَدی ذبحوکَ
2
صلوا علیک ملک و حورالعین
صلی الله علیک یا حسین
صلوا علی ساقیه با وفا
صلوا علی المقطوع الیدین
کرببلای منه هیئتا
اشکم روونه روی گونه ها
هرکی میپرسه میری کجا؟
میگم دارم میرم به کرببلا
جمعه شبها گوداله
قتلگاه غوغا میشه
روضه خون زائرها
ناله ی زهرا میشه
یطرف تن ، یطرف سر ، یطرف رو خاکا افتاده یه خواهر
یور انگشتر و انگشت ، یطرف رو حنجرت افتاده مادر
قتلوکَ قتلوکَ قتلوکَ و منَ المائ منعوکَ
ولَدی ذبحوکَ
3
روی گلوت هنوزم مونده جا
جای خنجره یا که نیزه ها
ارباب من فقط اینو بگو
چه جوری جا شده نیزه تو گلو
رو سینته هنوز اون زخم بد
میمونه رو حنجر تو تا ابد
یادش میاد خواهر تو هنوز
قاتل چه جوری تو گودی اومد
نیزه داری بالای
سر تو میزد چونه
جای این زخم کاری
روی حنجر میمونه
نه عمامه ، نه عبایی ، بردن انگشتر و انگشت و دوتایی
توی گودال ، بوی سیبه ، گمونم روضه های شیب الخضیبه
قتلوکَ قتلوکَ قتلوکَ و منَ المائ منعوکَ
ولَدی ذبحوکَ
#خادم_زینب
#شور_مقتلی
#شور_طوفانی
مجموعه اشعار خادم زینب س:
محرم 97:
توی دلم میریزه بغض دریا
میبارن از غم من آسمونا
نزن تو حرف رفتنو حسینم
آخه من اومدم با تو تا اینجا
حالا میخوای بری و جام بذاری
با این همه بلا تنهام بذاری
اگه بگن برادرت کجا رفت
اگه بگن دیگه کسی نداری
دلم خوش بود بتو داری میری و
میذاری روی قلبم این عزا رو
میشه برگردی زینب نیمه جونه
ببین معصومیت بچه ها رو
حسین
بیا برگرد از این سفر
یا لااقل زینبو ببر
حسین
نمیخوام فردا بشه
سرت بازیه نی ها بشه
حسین
خیلی آشوبه تو دلم
حسین
نگو میسوزه حرم
نرو فردا زیر دست و پاست
حسین
وصله های چادرم
حسین واویلا یا حسین
حسین واویلا یا حسین
2
حسین یادت میاد هرجا میرفتم
تو راه میافتادی پشت سر من
حالا میخوای منو تنها بذاری
کجا میخوای بری برادر من؟
چرا تو درد دلهای منو تو
همیشه روضه های مشترک هست
میبینی تو تموم ماجراها
هنوز زخم قباله ی فدک هست
سه سالت رفته به مادر حسینم
میترسم مثل مادر جون به سر شه
میترسم روسری و معجری که
سرش کردی برامون دردسر شه
اگه
بکشن گوشوارشو
یا از
سر اون واشه روسری
اگه برا بردن معجرش
دورش
جمع بشه یه لشکری
نذار
بشیم آواره حسین
چشام داره میباره حسین
چه جور بدون فردا بچه ها
زمین
که پر از خاره حسین
3
حالا که راهی نیست و خیلی دیره
دعا بکن که خواهرت بمیره
دعا بکن نیاد اون لحظه ای که
سر تورو تو دامنش بگیره
نرو خرابه حال و روز زینب
ببين داره تو تب میسوزه زينب
میگم دیگه نمونده تابی و تو
میگی مصیبتا هنوزه زینب
صدا میاد میگن دارن برای
تن تو میکنن گودال حسینم
میترسم زیر سم مرکباشون
تن زارت بشه پا مال حسینم
حسین
یکی با خنجر از الان
پای
مقتلت اومده حسین
میگن
برای نرخ سرت
داداش خیلی چونه زده حسین
یکی
باسه شعبه زده کمین
یکی نیزه وا کرده رو زمین
یکی اومد با رقص خنجرو
حسین اگه میشه بریم همين
#خادم_زینب
#زمینه
#شب_عاشورا_زمینه
#پیشنهاد_دانلود
#پست_ویژه
#زمینه_روضه_ای
غصه برای چی تا تو رو دارم آقاجون
از جون برای تو مایه میذارم آقاجون
آتیش زده به دلها ماتمت ، چیزی ازم نمونده با غمت
ای سینه زن به همین زودیا ان شاالله کربلا ببینمت
... حسین حسین ، حسین حسین ، جانم جانم ...
وقتی تو شاهی من طبیعتاً بنده میشم
من با یه یا حسین از رو زمین کنده میشم
گدایی پیشت عین ثروته ، دوای من یه ذره تربته
اونی که میمونه برای ما یه یا حسین به قصد غربته
... حسین حسین ، حسین حسین ، جانم جانم ...
آقا پیش از اونی که دنیارو ترک بکنم
باید یه شب جمعه حرمو درک بکنم
هر کیو دیدم حرمت رو دید ، اذون گلدسته هاتو شنید
اما نمیدونم آقا چرا به ما که رسید آسمون تپید
... حسین حسین ، حسین حسین ، جانم جانم ...
#امام_حسین
#شهادت_حضرت_مسلم_1389
#شور
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
قربانی
هر که خواهد رنگ خود را رنگ رحمانی کند
باید اول هر چه جانان خواست قربانی کند
هر که خواهد گوهر مقصود جان را لازمست
بی محابا قصد این دریای طوفانی کند
باید ابراهیم بندد چشم اسماعیل را
تا مبادا فتنه ای را نفس شیطانی کند
نازم آن ذبح عظیمی را که در محراب خون
بنده حق باشد و بر خلق سلطانی کند
هر که را باشد ید بیضا ز لطف کردکار
می تواند با عصایی کار ربانی کند
گر نباشد لطف جانان گل نمی روید به باغ
اسمان گر خاک را صد بار بارانی کند
پیش اهل دل نشاید ادعا #مدهوش را
بهتر آن کز ابتدا اظهار نادانی کند
#مدهوش
#هوشمند
.