eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. مفهوم آیت عشق واژه ی انتظاره دلم براتون آقا همیشه بیقراره حس میکنم شمارو با همه ی وجودم درسته واسه دیدن لایقتون نبودم ... یابن الحسن کجایی ، من آمدم گدایی ... مجنون تر از همیشه دنبال یک نشونی کوتاهه از تو دستم ای ماه آسمونی ممنونم ای آقاجون آبرومو خریدی منو ببخش میدونم خوبی ازم ندیدی ... یابن الحسن کجایی ، من آمدم گدایی ... یادت میاد که گفتم عاشقی اَم فراری سر میذارم میمیرم منو به جا نیاری چون در خونه ی تو به روم همیشه بازه دستای خالی من به سمتتون درازه ... یابن الحسن کجایی ، من آمدم گدایی ... من سگ دوره گردم باز اومدم گدایی دنبال تو میگردم نمیدونم کجایی یه روز میاد که چشمم روی تورو ببینه تا جون دارم میکوبم سنگ تورو به سینه از دوری تو اِی وای پُر آه و دردم آقا یوسف دلبرایی دورت بگردم آقا ... یابن الحسن کجایی ، من آمدم گدایی ... .
احب الله من احب حسینا.mp3
12.85M
🎧 👆 🎤حاج حسین 👌 🎤کربلایی محمد 👌 (احب الله من احب حسینا) 📝 👇 داری روی سرم سایه می خونم باز تو مشّایه عجب شوری تو موکب هاست هلا بیکم روی لب هاست 🏴 کربلا و بی قراری هر ستون جاده‌وچشم انتظاری عشق من اون سرزمینه وعده ی ما ظهر روز اربعینه 🏴 خیلی عکس یادگاری دارم از تموم خاطرات این راه زندگیم خلاصه میشه تنها توی عشق تو اباعبدالله 🏴 تو راه کربلا به یاد شهدا می خونن عاشقا می خونن عاشقا 🏴 قدم قدم با یه علم ایشالا اربعین میام سمت حرم 🏴 با مدد شاه کرم ایشالا اربعین میام سمت حرم ➖🏴 ➖ 🏴 ➖ 🏴 ➖ ع🏴 ♻️ 💯
Zamine_Hajmahdirasuli_Shab4moharam1441 (2).mp3
14.53M
◾️زمینه "ای کشتی نجات اهل عالم" 🎤حاج‌مهدی رسولی ✍️حمید رمی، علی حنیفه
06- hamkhani sh2moharram98.mp3
2.34M
◾️همخوانی محرم "آقای من سلام علیک..." 🎤حاج‌سعید کرمعلی ✍️حمید رمی
4_5834545108329956895.mp3
8.47M
🎧 👆 🎤کربلایی‌محمود 👌 📝 👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــ دوباره در تابُ تبم ذکر حسین رو لبم شکر خدا یِ عمریِ نوکر کوی زینبم 🏴 زینبی امُ اهل این خراباتم زینبی ام مست از این کراماتم زینبی ام تا این علم برپاست نوکر دربار عمه ی ساداتم 🏴 زینبِ ایمانم زینب میزانم زینب اسم قسم خوردن بقرانم زینب وجدانم زینب برهانم وقتی میگم زینب فاطمه میگه جانم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 خونه یِ تو باب نجات تموم‌ زندگیم آقا ب فدات پر‌ میزنه مرغ دلم شبای جمعه تا کرببلات 🏴 حسرت حرم ت کرده مدهوشم از غم تو یه عمریه مشکی‌ میپوشم مممون زهرام کرده یک‌ عمری حلقه ی غلامیه تو رو در گوشم 🏴 زینبِ ایمانم زینب میزانم زینب اسم قسم خوردن ب قرآنم زینب وجدانم زینب برهانم وقتی میگم زینب فاطمه میگه جانم ع🏴 س🏴 ♻️ 💯
Moghadam-13920426[03].mp3
12.96M
▪️مفهوم آیت عشق واژه ی انتظاره▪️ 🎤 سبـک : سـنـگـیـن
|⇦•سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام پیاده روی اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ آقا سید مهدی حسینی •✾• ای که دلخوشیِ روزگارِ منی دورم از تو ولی تو کنارِ منی عمریِ با دلم خیلی راه اومدی حتی یک دفعه هم منو پس نزدی کاری کردی ، دیگه هیشکی به چشمایِ خستۀ من نمیآد کاری کردی ، دلِ من میخواد هرجوریِ به چِشِ (م) تو بیاد کاری کردی ، با تمومِ بدی دلم از تو خودت رو می خواد دستام خالیِ ، دستامُ بگیر آقا محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا .. ________ گر کسی ندونه ، من که خوب میدونم به خدا به شما ، خیلی مدیونم .. با تو حسِ دلم ، حسِ زندگیِ راهِ کربُبَلا ، راهِ بندگیِ .. کاری کن تا ، که دلایِ ما از همه غیرِ تو خالی بشه کاری کن تا ، آقا سینه زنت تو مسیرِ تو راهی بشه کاری که تا ، دلِ مهدیِ فاطمه از ما راضی بشه آقایِ منی من هم یه فقیر آقا محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا .. دستام خالیِ ، دستامُ بگیر آقا محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا .. ________ کم نزاشتی برام ، دلخور از خودمم نگرانم آقا از جدا شدنم .. گریه هامُ ببین آبرومُ بخرم دیر شده سفرم ، کربلام تو ببرم دوست دارم ، بزا سایۀ تو همیشه باشه رویِ سرم دوست دارم ، بیرونم کنی جایِ دیگه ندارم که برم دوست دارم ، فقط حرفِ دلم رو میارم آقا تو حرم بینِ زائرات ما رو بپذیر آقا محتاجِ توام یا نعم الامیر آقا دستام خالیِ ، دستامُ بگیر آقا محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا .. ________ کاری کردی ، دیگه هیشکی به چشمایِ خستۀ من نمیآد کاری کردی ، دلِ من میخواد هرجوریِ به چِشِ (م) تو بیاد کاری کردی ، با تمومِ بدی دلم از تو خودت رو می خواد دستام خالیِ ، دستامُ بگیر آقا محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا .. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
Babolharam _ Seyed Mahdi Hoseyni.mp3
14.65M
|⇦•سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام پیاده روی اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ آقا سید مهدی حسینی •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄
YEKNET.IR - vahed 2 - 98.07.04 - narimani.mp3
6.44M
🔳 #واحد احساسی #اربعین 🌴راه نجف کربلا 🌴جاده نوره تو این ظلمت 🎤 #سید_رضا_نریمانی 👌 #دانلـودویــژه #بـه_لطف_اربـاب_اربعیـن_کربلام
YEKNET.IR - zamine - 98.07.04 - narimani.mp3
8.58M
🔳 احساسی 🌴تصور اینکه رسیدم حرم 🌴برای من آب روی آتیشه 🎤 👌
4_5872723154228479208.mp3
8.46M
شور طوفانی حیدرم من حیدرم من #_کربلایی محمود عیدانیان
حیدرم من حیدرم من دائم بسم له من بعد نبی چون درم من فاتحِ خیبرم من حیدر حیدر مولا عزیزالله حیدرم من حیدرم من شافعِ محشرم من بر دو عالم رهبرم من ساقی کوثرم من حیدر حیدر مولا عزیزالله تا که به دستانش دو تیغ ذوالفقارِ یا که خمِ ابرو به چشمانش میاره دشمن هراسون لشکری هم تار و مارِ هم و اولی و دومی و سومی پا به فرارِ قدسی شجر حیدر و نیکو ثمر حیدر و احمد سیَّر حیدر و یا ناصرالنبی قدرت قدر حیدر و بهجت اثر حیدر و فخرِ بشر حیدر و یا ناصرالنبی یا حیدر علی مولا بند دوم شیرِ خدا شاه مردان آیینه دار یزدان روی هر منبر سخنران حیدر پیروزِ میدان علی مولا نبض دلِ زهرا حق تویی ساقی و سلطان ای عشقِ هر مسلمان حیدرِ زهرای قرآن حکم لُئولُو و مرجان علی مولا نبض دلِ زهرا تا که به دستانش دو تیغ ذوالفقارِ یا که خمِ ابرو به چشمانش میاره دشمن هراسون لشکری هم تار و مارِ هم و اولی و دومی و سومی پا به فرارِ قدسی شجر حیدر و نیکو ثمر حیدر و احمد سیرت حیدر و یا ناصرالنبی قدرت قدر حیدر و بهجت اثر حیدر و فخرِ بشر حیدر و یا ناصرالنبی یا حیدر علی مولا
همه رفتن کربلا من نرفتم ای خدا همه رفتن ای خدا همه رفتن ای خدا ...من نرفتم کربلا من نرفتم کربلا هستن کسایی که نرفتن ..میدونن .... یه سوال دارم مگر ما دل نداریم ای خدا .....کیا نرفتن؟ انشالله حضرت شاهنشاهی دعوتش کنه ...... یه سوال دارم مگر ما دل نداریم ای خدا ...یا مگر جا تنگ بود از بهر ما در کربلا کی روا باشد گل از ما و گلاب از دیگران ...غم روی ساقی از ما و شراب از دیگران. یا حسین یا حسین یاحسین ثارالله ... نمیدونم چه سر زد از من که بر غمت مبتلا شدم ...مبتلا بر فراغت کشته سر از تن جدا شدم ای خدا جون نمیدهم تا حسینو بر من نشون ندی.....منو تا دست تیغ مژگان یار ابرو کمون ندی بخواهی یا نخواهی یه روز برا دیدنت میام ....تو میدونی اگر بیام یا نیام چقدر من تو رو میخوام ای خدا جون نمیـــد م .....منو تا دست تیغ مژگان یار ابرو کمون ندی......آقا آقا آقا .... .یا حسین خوب میدونی من از روز ازل دیوونت بودم...... خبر از هستی نبود من جارو کش میخونت بودم ای خدا مرغ جانه ما را به جانب کربلا ببر.....به زیارت گه عباس بن علی مرتضی ببر همه رفتن ای خدا ...من نرفتم کربلا ....نروم تا کربلا من با تو قهرم ای خدا .....یه سوال دارم مگر... ما دل نداریم ای خدا....این خیلی میسوزونه آدمو ....یا مگر جا تنگ بود از بهر ما در کربلا .....پس آقا لیاقت نداشتم منو دعوت نکردی....یه روز میرفتن میگفتن پولدارا الان میرن ....ماله گداها مال فقیرا نیست ...آقا فقیرام که همه رفتن باز من نرفتم ..پس باید در نوکریت خودم شک کنم ارباب ...زبونم لال بگم دیگه به من نگاه نمیکی حسیــــــــن ... کی روا باشد گل از ما و گلاب از دیگران .....غم روی ساقی از ما و شراب از دیگران آقا .... آقا.... آقا .. ای خدا جون نمیدهم تا حسینو بر من نشون ندی .... منو تا دست تیغ مژگان یار ابرو کمون ندی.... بخواهی یا نخواهی آخر یه روز برا دیدنت میام ....تو میدونی اگر بیام یا نیام چقدر من تو رو میخوام خدایا به آبروی بی بی زهرا... ای خدامرغ جان ما را به جانب کربلا ببر ...به زیارت گه عباس بن علی مرتضی ببر
‍ 🍂🍂🍂🍂 بنال ای دل نوا دارد رقیه به هر دردی دوا دارد رقیه مرض او را ز پا انداخت ،امّا مریضان را شفا دارد رقیه سه ساله کودک و این اوج عزّت؟ مدال مرحبا دارد رقیه بیا یا فاطمه اندر خرابه عزای بی ریا دارد رقیه بدور از دیدهٔ بیگانه امشب سخن با آشنا دارد رقیه ز دست ساربان و زجر و خولی به بابا شکوه ها دارد رقیه ز خونین چهره میبوسید و می گفت غم بی انتها دارد رقیه بیا ای یار پیشانی شکسته که با مهمان صفا دارد رقیه چه با جا آمدی ای جان جانان ببین جا در کجا دارد رقیه از آن روزی که افتادی به مقتل دل پر ماجرا دارد رقیه دلم در قتلگاه و جسمم اینجاست وطن در کربلا دارد رقیه بمیرم از چه لبهایت کبود است بگو محشر به پا دارد رقیه پدر بر چهره ام یک دم نظر کن رُخ زهرا نما دارد رقیه به جرم عاشقی جان بر لب آمد شکایت زاشقیا دارد رقیه خدا خواهد اگر ،می میرم امشب که هر شب این دعا دارد رقیه باصدای استا کربلایی پیام بختیاری
✨ کرب و بلا آب و هوای داره ✨دو بار‌گاه باصفایی داره (رفتی ؟؟خدایی دیدی؟؟) ✨روی یکی از این حرم های زیبا ✨نوشته یا حسین عزیز زهرا (دلت رفت کربلا؟) ✨اون یکی با سیم دلت می شه وصل ✨روسر درش نوشته یا اباالفضل (یا اباالفضل)3 امروز گرفتارا بگن یا ابالفضل امروز مریض دارابگن یا ابالفضل مشکل دارابگن یا ابالفضل ✨آخ همه دار و ندارم را بگیرید ✨ولی عباس را از من نگیرید ⬅️ بگو آقا میدونی گرفتارم میدونی مریض دارم میدونی حاجت دارم،میدونی مشکل دارم آبرو دارم یا اباالفضل یا ابالفضل بگو آقا ارمنیا میان در خونت جواب میگیرنُ برمیگردند، آقا غیرمسلمونا صدات می زنند ناامید برنمی‌گردن، بگو آقاجون من گریه کن داداش حسینتم، آقاجان دلت میاد دست خالی برگردم، امیدمو ناامید نکن آقا جان، آقا خودت میدونی دست خالی برگشتن چقدر سخته، آقا امروز امیدمو ناامید برنگردون.... ⬅️(اوج)امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد.. آقایی که خجالت کشید... بگو آقا نزار دست خالی برگردم... امان امان2 (بگمو نالشو بزنی؟) دستاشو از بدن جدا کردند.. تیر به چشم نازنینش زدند... آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن... ⬅️(اوج)همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد..... آخ صدا زد ..... برادر... برادر تو دریاب... الهی نبینی داغ برادرتو... (اگه برادر داری الهی داغشو نبینی) آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد... اما دیگه پاهاش قدرت نداره... دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل... سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت.. ✨ کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل ( داداش) ✨ شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل ✨بودُ امیدم مرا یاری کنی ✨ سالها بهرم علمداری کنی ✨آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2 🌾 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد 🌾دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد 🌾 دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده 🌾 تا نگویند حسین داغ برادر دیده 🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌾
ابن زیاد با فرستاده ای،خبر قتل امام حسین و یارانش را به یزید رساند و از او کسب تکلیف کرد.یزید در پاسخ،از او خواست تا خانواده امام و سرهای مبارک شهدا را به شام ببرند. ابن زیاد چند نفر از یارانش یعنی،زجربن قیس،ابا بردةبن عوف ازدی،طارق بن ظلبیان و تعداد دیگری را مأمور انجام دستور یزید کرد. موّرخان نقل کرده اند:سرِ مبارک امام حسین را،مجبرةبن مرّه،حمل می کرد و پشت سر او،حضرت سجاد(ع)،در حالی که دست هایش را به گردن بسته بودند به همراه خانواده اش قرار داشت. شمر و تَنی چند نیز با آنها آمده بودند.ابن زیاد به آنها دستور داده بود در مسیر شام به هر شهر و آبادی که رسیدند آنها را معرفی کنند و در معرض دید مردم قرار دهند. 📚مقتل مقرم،ص۴۰۶_۴۰۷ 📚لهوف،ص۹۵_۹۷ 📚کامل ابن اثیر،ج۴،ص۳۴ 📚تاریخ طبری،ج۶،ص۲۵۴ 📚مرآةالجنان،ج۱،ص۱۳۴ 📚جمهرةانساب العرب ابن حزم،ص۱۶۶ 📚المنتخب،ص۳۳۹
فتنه و بیداد و بلا بود شام سخت تر از کرب و بلا بود شام شام بلا تیره تر از شام بود عصمت حق در ملأ عام بود ساز و نی و نغمه و آهنگ بود دسته گل سنگدلان سنگ بود خلق به دور اسرا صف زدند کوچه به کوچه همگی کف زدند فاطمه های حرم فاطمه زخم زبان مرهم زخم همه هرکه به آن خسته دلان رو نهاد زخم زبانی زد و دشنام داد خنده به رأس شهدا می زدند سنگ به ناموس خدا می زدند قافله تا وارد دروازه شد داغ جگر سوختگان تازه شد پای سر رهبر آزادگان عید گرفتند زنازادگان آل ابوسفیان در هلهله آل رسول الله در سلسله وای ندانم که چه تقدیر بود دست خدا در غل و زنجیر بود ماه سر نیزه پدیدار بود یا سر عباس علمدار بود چهره چو خورشید بر افروخته از عطشِ تشنه لبان سوخته دوخته چشم از سر نی بر حسین محو شده، غرق شده در حسین دیده ی اطفال به سیمای او چشم سکینه شده سقای او مانده سر نیزه به حال سجود مهر جبینش شده محو از عمود دیده ی اکبر سر نی نیم باز مانده به لب هاش اذان نماز هرکه به خورشید رخش چشم بست گفت که این سر، سر پیغمبر است رأس امام شهدا نوک نی کرده چهل مرحله معراج، طی زلفِ غباریش پر از بوی مُشک لعل لبش خشک تر از چوب خشک ماه خجل از رخ نورانیش سنگ زده بوسه به پیشانیش هیچ شنیدید که از گَرد راه پرده کشد باد به رخسار ماه هیچ شنیدید که در موج خون صورت خورشید شود لاله گون رخ زگل زخم، بهاران شده وجه خدا ستاره باران شده اشک همه سیل شد از سرگذشت خون، دل میثم شد از این سرگذشت   استاد غلامرضا سازگار
امیر حسین یعقوبیان: گریز به حضرت علی اکبر گفت من ضمانت میکنم این آهورو رها کن،بذار بره به بچش سربزنه برمیگرده" عرض کرد آقا من که شمارو نمیشناسم،تا اونجایی که من میدونم حیوانه،عقلش به این چیزا نمیرسه،من شغلم اینه،خرج زن و بچم رو از این طریق درمیارم،با چه زحمتی این آهورو صید کردم،شما می فرمایید رها کنم بره؟!چطور ممکنه برگرده؟! فرمود: من گروی تو ..." من پیش تو می مونم تا این آهو بره برگرده" امروز بیاییم از امام رضا بخواهیم؛امام رضا پیش صیاد نفسمون،پیش صیاد ابلیسهایی که ماهارو صید کردن ضمانتمونو بکنه،مارو از چنگ این صیاد رها کنه؛به شرط این که مثل همین آهو،نه فقط بریم و برگردیم ... ببین آهو چه کار کرد! یه ساعتی گذشت این صیاد دل تو دلش نبود،دستاشو رو هم میزد،گاهی موقعها می گفت آقا گفتم این نمیاد!! حضرت فرمود صبرکن میاد" یه وقت دیدن از دور آهو داره میاد،دو تا بچه هاش هم آورده،هر سه تایی سر و صورت کشیدن به پاهای امام رضا... امشب بیا اگه امام رضا ضمانت کرد بریم بچه هامونم بیاریم،بگیم آقا خودمون ،زن و بچه هامون،همه کس و کارمون،همه فدای یه تار موی سر تو ... یا امام رضا ...... وقتی دید این آهو با بچه هاش اومد، اینقده امام رضا گریه کرد،اشک از پهنای صورت امام رضا جاری شد،صیاد منقلب شد،خودشو انداخت رو پاهای آقا؛گفت آقا شما کی هستید؟! شما از کجا آمدید؟! این چه حرکتی بود که این آهو اومد دوتا بچه هاشم آورد؟!حضرت فرمود:من علی ابن موسی الرضا هستم ...." گفت آقا دورت بگردم،چرا اول معرفی نکردی آقا؟!! من خودم و زن و بچم فدای شما،آقا این آهو که برگشت؛ضمانت شما سرجاش؛شما چی شد گریه کردید؟!! فرموده باشد:من الان دو سه ساله بچمو ندیدم،این آهو با بچش بود من خوشحال شدم،منم الان سه ساله جوادمو ندیدم... (شب آخر ماه صفر،امشب میخواهیم خیلی گریه کنیم برا امام رضا و امام حسین(علیهم السلام) .....) لحظه های آخر امام رضا چشم به این دره* ▪️▪️◾️▪️▪️━┛ جگرِ پاره به جا بود و جگرپاره نبود حجره دربسته ولی باز به ره چشم تَرَش *خدا یعنی میشه جوادم بیاد؟! در باز شد، السلام علیک یا أبتاه ......"خوش به حالت امام رضا،به آرزوت رسیدی!آرزوی هر پدریه( پدرا میدونن،تأیید میکنن) لحظه های آخر سرش توی دامن پسرش باشه" جگر پاره پاره س ولی لبخند میزنه جوادم پیشمه،هر پدری آرزو داره لحظه آخر پسرش بالا سرش باشه..... اما هیچ پدری آرزو نداره لحظه آخر پسرش بالاسر پسرش باشه! اینجا پسر اومد بالاسر پدر ..... اما دلها بسوزه برای بابای پیر کربلا ..... اومد بالاسر علی ...... خدا هیچ امیدواری رو ناامید نکنه ...... گفت پسرم: دویده ام زِ حرم بلکه زنده ات نگرم (آخرین گریه های ماه صفر،آی غریب حسین .....) مجبورم بگم ......"خدا کنه اگه یه جوونی جلو چشم بابا،جون داد؛ یه جوری جون بده بابا اصلا نفهمه این جون داد،نه این که خدانکرده دست و پا بزنه ......" خیلی سخته ..."اما ببین کارد به کجای استخوان نشسته ... ببین کجای جگر سوخته امام حسین چی میگه ....." دویده ام ز حرم تا که زنده ات نگرم مبند دیده،کمی دست و پا بزن پسرم ... *دست و پا بزن من بدونم تو زنده ای بابا،نفس بکش بابا ......" امام صادق فرمود:هر جا روضه جد غریب ما حسین خونده میشه اونجا حرم أبی عبدالله ست من دیدم کربلا روضه خوان های عرب راه میرن توی جمعیت،من امشب کربلایی روضه بخونم : ای پسر! من پدر پیر توأم .... (هیچ خبر داری با من چه کردی علی!؟) پدر پیر و زمینگیر توأم ...... هر کجا هستی بگو حسین ..... 𓷾🔳
امشب دلم دوباره تنگه برات ابوالفضل باز میخونم زیر لب جونم فدات ابوالفضل به کی بگم که قلبم تو کربلا جا مونده به کی بگم که دوریت دل منو سوزونده به کی بگم خدایا که دردمو بدونه به اشک من نخنده نگه شدی دیونه به کی بگم خدایا چه شور و حالی داره وقتی آدم سرش رو روی ضریح میزاره یه کی بگم که چشمام بهشت و اونجا دیده کنار کف العباس به حاجتش رسیده به کی بگم که اونجا هنوز میاد صدایی یکی با دست بسته میگه عمو کجایی به کی بگم شنیدم صدای کاروانی اون کاروانی که زینب میکرده ساربانی به کی بگم تو دنیا امید من همینه فقط برای یک بار کربلا رو ببینه به کی بگم که قلبم تو کربلات جا مونده به کی بگم که دوریت دل منو سوزونده یه کربلا داره دیونم کرده ارباب به عشق شش گوشه دلم پر درد ارباب کربلا عشقت منو دیوونه کرده کربلا عشقت منو دیوونه کرده
بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن و یا رحیم 🔸ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی ای امام‌ رضا آقا جانم... 🔸خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی قربون غریبیت برم‌ امام رضا... 🔸اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند 🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی شب شهادت امام رضاست... آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید... ( بعد منزل نبود در سفر روحانی) امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید... بریم کنار پنجره فولاد امام رضا... 🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون... ساعتی بعد برمیگردم اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم دیگه با من حرف نزن... بدان کارم تمامه... یا صاحب الزمان... اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن... عبا روی سر کشیدن... حالشون منقلبه... هی روی زمین میشینه... هی بلند میشه... وارد حجره شد... صدا زد اباصلت... درها رو ببند... میخام تنها باشم... یه گوشه ای داخل حجره... این فرش ها رو کنار زد... روی زمین نشست... مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه و‌ناله میزنه... خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده... یه گوشه ای ایستاده... اباصلت میگه اومدم نزدیکتر... عرضه داشتم... من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید... فرمود اباصلت... اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده... از در های بسته هم عبور میده... میگه دیدم تا این‌ آقازاده وارد حجره امام رضا شد... حضرت خوشحال شدند... از جاشون بلند شدند ... هی صدا میزدند... پسرم خوش آمدی بابا... جوانم جواد... خوش آمدی بابا... فهمیدم میوه‌ی دل امام رضا... آقام جوادالائمه است... سر بابا رو در آغوش گرفت... دارن با هم نجوا میکنن ... عجب لحظات سختیه... امام رضا داره وصیت میکنه... اما طولی نکشید... یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند... صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد... اما خود امام رضا فرمودند... یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ همه روضه ها به کربلا ختم میشه... اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت... کربلا قضیه برعکس بود... ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت... آماده ای بگم یا نه... 🔸سپه کوفه و شام استاده 🔸به تماشای شه و شهزاده 🔸شه به روی پسرش افتاده 🔸همه گفتن حسین جان داده اومد کنار جوانش نشست... سر علی اکبرش رو به دامن گرفت... دلش طاقت نیاورد... سر جوانش رو به سینه چسباند... دید دلش طاقت نمیاره... لحظات آخره... خدایا... ابی عبدالله چکار کنه... علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده...😭 یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسباند... هی صدا میزنه... عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان... بابا... اُف بر این دنیا بعد از تو علی... تسلای دل ابی عبدالله... ناله بزن یاحسین... الا لعنت الله علی القوم الظالمین -
✨حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: در کتاب دارالسلام آمده است: طلبه ای سه حاجت داشت و مدت ها به زیارت حضرت ابوالفضل(علیه السلام) مشرف می شد. روزی در حالی که در مقابل ضریح با کمال ادب و احترام ایستاده و مشغول زیارت بود، ناگاه دید عده ای از زنان عرب با پای برهنه و در حالی که کودک فلجی را به دست گرفته بودند وارد حرم شدند، و هلهله کنان دور ضریح چرخیدند و بیمارشان شفا پیدا کرد و از حرم خارج شدند. 💠آن طلبه وقتی این صحنه را مشاهده می کند، نزدیک ضریح می آید و می گوید: من چند سال است می آیم و حوائجم برآورده نمی شود، ولی به این عرب های بیابانی این گونه التفات دارید!… و با صورت قهر و غضب از حرم بیرون می رود و تصمیم می گیرد دیگر به زیارت آن حضرت نرود. به نجف می رود، در آن جا به او می گویند: خادم شیخ انصاری(رحمه الله) چند بار آمد و سراغ شما را گرفت، وی نزد شیخ می رود. 💠شیخ به او می فرماید: با حضرت ابوالفضل(علیه السلام) قهر نکن، حج می خواهید، خانه می خواهید، عیال می خواهید، برای شما فراهم می شود… خدا کند طوری یقین داشته باشیم که برای ما تزلزل حاصل نشود
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج سید محمد جوادی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• بابا ، یتیمی سخته خدایی نبودت عذابِ امشب ، خرابه سرد و حالِ رقیه خرابِ عزیزِ دلم ، الهی بمیرم برایِ سرت شبیه ت شدم ، شکسته سر من فدایِ سرت بابایی حسین .. بابایی بابایی بابایی حسین .. _______________ اینجا ، همه شکستن و از غمِ هجرِ تو خسته ن رفتی ، اومدن و دو تا دستایِ عمه رو بستن نبودی بابا ، نبودی چه زجری کشیدیم بابا نبودی بابا ، چه حرفایی که ما شنیدیم بابا عزیزِ دلم ، الهی بمیرم برایِ سرت شبیه ت شدم ، شکسته سر من فدایِ سرت بابایی حسین .. بابایی بابایی بابایی حسین .. ______________ بابا ، یتیمی سخته خدایی نبودت عذابِ امشب ، خرابه سرد و حالِ رقیه خرابِ عزیزِ دلم ، الهی بمیرم برایِ سرت شبیه ت شدم ، شکسته سر من فدایِ سرت بابایی حسین .. بابایی بابایی بابایی حسین .. ابتا یا حسین .. ابتا یا حسین .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ┄┅═✧❁۞═
Babolharam Javadi.mp3
6.51M
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج سید محمد جوادی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•