1_11619533420.mp3
3.25M
عاشقی، دلهای ما را سخت بریان کرد و رفت
سوخت، ما را جمعمان از خود پریشان کرد و رفت
در مسیر زندگی، قرآن نشان خلق، داد
راه پنهان سعادت را نمایان کرد و رفت
در قضاوت عدل را سر لوحهی کارش نمود
آستان قدس را چون باغ رضوان کرد و رفت
گرچه بیانصافها خستند با تهمت، دلش
درد را در چاه دل، پیوسته پنهان کرد و رفت
حاج قاسم! باز کن آغوش پر مهرت، چه خوب!
مرد میدان، کار میدان را به سامان کرد و رفت
در پی آسایش مردم، چو آسایش نداشت
یک به یک هر مشکلی را سهل و آسان کرد و رفت
روز تعطیلی برایش هیچ معنایی نداشت
خستگی را خسته از کار فراوان کرد و رفت
خدمت بیمنتش، بر هیچ کس پوشیده نیست
خلق را با خدمتش، از خویش، حیران کرد و رفت
از صف اول شهیدان را جدا کردند باز
جابهجا جای صف اول و پایان کرد و رفت
گر بر ابراهیم، آتش شد گلستان بنگرید
سید ابراهیم، جان تقدیم جانان کرد و رفت
میزبان زائران خسرو خوبان رضا(ع)
خویش بر خوان حق، پیوسته مهمان کرد و رفت
مثل اولاد علی(ع) و مثل زهرای بتول(ع)
جان فشانی در ره اسلام و قرآن کرد و رفت
آنکه تنها «چشم!» بر لب داشت، با امر ولی
چشم رهبر را ز سوگ خویش گریان کرد و رفت
وقت تشییعاش، تماشایی است سیل جمعیت
روز ما را آنکه چون شام غریبان کرد و رفت
ای عزیز فاطمه(عج)! آوَخ ز هجران شما
آه! میبینی چه با ما داغ هجران کرد و رفت
#محمد_رضا_قاسمیان
#آوا_محمد_رضا_قاسمیان
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا