eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام علی ابراهیم دیدم این مشهد چرا هی‌ بی‌قراری می‌کند ؛ جای باران؛ سیل در این شهر جاری می‌کند ‌دیر فهمیدم که او اندر فراق خادمش؛ عزم خود را جزم دارد گریه زاری می‌کند. .
. ی شهید رئیسی ۲ شهید خدمت شده است رئیسی فدای امت شده‌است رئیسی صاحب عزت شده‌است رئیسی بوده او حیدری یاور رهبری در راه خدمت او شهید است در نزد زهرا رو سپید است واویلتا آه و واویلا۲ رئیسی یاور ولایت بود در همه حال کنار امت بود در دل او نور بصیرت بود خادم رضا بود او گره گشا بود در راه خدمت او شهید است در نزد زهرا رو سپید است واویلتا آه و واویلا۲ بهر رئیسی این بود ویژگی او ساده بوده در همه زندگی در چهره‌اش کسی ندید خستگی چو جدش خصالش رضا داد مدالش در راه خدمت او شهید است در نزد زهرا رو سپید است واویلتا آه و واویلا۲ رئیسی مهمان شهیدان شده از این جهان راهی رضوان شده هر دلی بهر او پریشان شده او شده انتخاب یاور انقلاب در راه خدمت او شهید است در نزد زهرا رو سپید است واویلتا آه و واویلا۲ او بوده است از رهروان عترت یاور رهبر و شهید خدمت سوزد ز داغ او تمام امت یار مستضعفان بوده او پرتوان در راه خدمت او شهید است در نزد زهرا رو سپید است واویلتا آه و واویلا۲ تمام همکاران او با وفا شب ولادت شه دین رضا در راه انقلاب گشته فدا او که بی‌قرین بود وحدت آفرین بود در راه خدمت او شهید است در نزد زهرا رو سپید است واویلتا آه و واویلا۲ امت ز داغش دیده گریان شده هر عاشق او دل پریشان شده گریه برای او فراوان شده کنار شهیدان او شده جاودان در راه خدمت او شهید است در نزد زهرا رو سپید است واویلتا آه و واویلا۲
. بند اول ای رئیسی خادم شاه خراسانی تو شهید راه قرانی مثل قاسم سلیمانی بودی از اول ولادتت خادم پاک حضرت رضا مثل سردار دلها تو شدی در راه دین و کشورت فدا واویلا واویلا واویلتا ............ بند دوم گشتی شهید آخر ای یاور محرومان در راه جهاد در ایران در روز ولادت سلطان همراه امیر عبداللهیان گردیدی مهمان امام رضا «ع» به آرزوی خود رسیدی و شدی مهمان خیل شهدا واویلا واویلا واویلتا ............ بند سوم ای رئیسی شک ندارم که دم آخر بین شعله با دل مضطر میگفتی مادر و ای مادر شاید افتادی بین شعله ها یاد مادر که توو آتیش و دود از ضرب و سیلی عدوی پست بین دیوار و در افتاده بود واویلا واویلا واویلتا 👇👇👇
. |⇦•شهيد راهِ وطن... و توسل ویژه سانحه هوایی و شهادت رئیس جمهور حضرت آیت الله رئیسی و هیئت همراه ●━━━━━━─────── به آسمان زد و چون نور بي نهايت شد پرنده پر زد از اين خاكدان و راحت شد كسي كه پاك و شهيدانه زندگي مي كرد عجيب نيست اگر لايق شهادت شد شهيد راهِ وطن گشت سيد ابراهيم جهاد كرد و در آخر شهيد خدمت شد غلام بارگه آستان قدس رضا شب ولادت او راهي زيارت شد شهادت آمد و گرفت دستش را دعاي خادم خوانِ رضا اجابت شد *شنيديد يكي از اولياي خدا فرموده بود: آيت الله رئيسي شب قدر با سوزِ دل و شفيع قرار دادن امام رضا شهادتش رو از خدا خواسته بود و اينجوري خادمِ امام هشتم، رئيس جمهور هشتم در شب ولادت امام هشتم آسماني شد، آري هر كسي فاطمي و زينبي  باشه مثل حاج قاسم در ايام ولادت حضرت زينب و ايام فاطميه به شهادت ميرسه و هر كي امام رضايي باشه روز ميلاد امام رضا خبر شهادتش ميرسه، اما خود آيت الله رئيسي از زبان امام رضا عليه السلام اينجوري روضه مي خوندن:" "يَا ابْنَ شَبِيبٍ: إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِي" هر وقت خواستيد اشك بريزيد و گريه كنيد براي هر مصيبتي برا جد مظلوم ما حسين گريه كنيد، لذا ما هم عرضه بداريم، يا امام رضا! هيچ مصيبتي مانند مصيبت جد شما ابي عبدالله نخواهد بود، وقتي خبر اون سانحه ي هوايي براي آيت الله رئيسي و همراهانشون رو مردم شنيدن، عده ي زيادي براي كمك عازم شدند و كمتر از يك شبانه روز جنازه ها رو پيدا كردند و با احترام  براي تشييعِ با شكوه انتقال دادن اما " لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" حضرت زينب سلام الله عليها ميگه: ديدم رنگ صورت امام سجاد متغير شده، سئوال كردم: پسر برادرم! چي شده عمه جان! فرمود:عمه جان! نگاه كن ببين دارن اجساد لشكر خودشون رو دفن ميكنند اما بدن بابام روي خاك ها داغ كربلا مونده، "بِلا غُسلٍ وَلا کفَن" اي حسين!...* کفنی داشت زخاک و کفنی داشت زخون تا نگویند حسین بن علی بی کفن است * يا امام سجاد! اي كاش فقط غصه، غصه ي غسل و كفن بود، اما اوني كه صداي مادرش زهرا رو تا قيامت به ناله بلند كرده اينه: يه وقت ديدن: "اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِک" اسباشون رو نعل تازه زدن و بر بدنِ نازنين پسرِش تاختند...* استخوانی اگر از سینۀ او ماند بجا آن هم از ضرب سُمّ اسب، شکن در شکن است * همه شما ديديد بدن هاي شهداي سانحه ي هوايي رو چون بعضي از بدن ها متلاشي شده بود، جوري كفن كرده بودن تا خانواده ي شهدا اون وضعيت رو نبينن، مخصوصا اون شهدايي كه دختر دارن بابارو اينجوري نبينن، اما همينجوري هم كه مي بينن بال و پر و ميزنن، بي طاقت ميشن اما من ميخوام بگم: يه شبي تو خرابه ي شام هم يه دختر سه ساله بهانه ي بابا گرفت، آروم هم نميشد، به جاي اينكه ناز اين بچه رو بخرن، لاقل يه جوري سر باباش رو توي پارچه اي بذارن تا اين بچه كمتر اذيت بشه، يه وقت وارد خرابه شدن، گفتن بابات رو ميخواي بيا اينم سَرِ بابات، سَر باباش رو انداختن جلوش، ناله بزن: حسين... رسمه به وَالله تو ماها ناز یتیمو میکِشَن یتیم که بی تابی کنه براش عروسک میخرن   اما بگم ز شامیا، اگه یتیم گریه کنه سر بابا شو می برن عرضم تمام ان شاءالله وعده ي من و شما كربلا، ديديد وقتي پدر شهيد آيت الله آل هاشم اومد كنار عكس فرزند شهيدش چه جوري اشك ميريخت، چه جوري ناله ميزد، اما دلا بسوزه برا اون آقايي كه رسيد بالا سَرِ اِرباً اِرباي علي اكبرش، ابي عبدالله از بالاي ذوالجناح، ننوشتن پايين اومد، نوشتن:" سَقَطَ عَنِ الفَرَس " از ذوالجناح افتاد زمين، تصور كن يه آقايي رو دوتا زانوهاش داره راه ميره، اولين بار بود صداي گريه ابي عبدالله اينجور بلند شد" صاحَ الإِمام سَبعَ مَرّات: وَلَدي!..." يعني داد ميزد:پسرم! تا صدايِ حسين بلند شد، عُمرسعد گفت: اين صدايِ حسينِ، الان لشكر بهم ميريزه، چيكار كنيم؟ همه رو جمع كردن دورِ حسين، شروع كردن كف زدن، هلهله كردن، واي.... داشتن ميخنديدن به اربابِ ما، حسين....* پاشو عصايِ دستِ بابا پاشو عليِ اِرباً اِربا تنت چه درهمه واويلا * "اِرباً اِربا" فقط برا علي اكبر اومده، "اِرباً اِربا" تفسير داره، يعني نانجيبا عجله داشتن، وقت نداشتن، يه جوري زدن بدن پاشيد، اما برا حسين وقت داشتن، سه ساعت توي گودال، اي حسين...* ــــــــــــــــــ .
. ✍ بالگرد افتاد اما بازتر شد بال تو حاج قاسم با چه حالی آمد استقبال تو ای شهید راه خدمت! حیف می شد آخرش سرنوشتی جز شهادت بود در اقبال تو پرچم شاه خراسان را به دوشت داشتی تا ابد بالا بماند پرچم امثال تو قصه ی انگشتر آری باز هم تکرار شد حاج قاسم ها خبر دارند از احوال تو یوسف گمگشته ی ما سوی کنعان برنگشت آه از این داغ سنگین؛ آه از این فال تو یاد زهرا مادرت بودی؟ چه می داند کسی لحظه ی آخر که آتش بوسه زد بر شال تو تازه داغ حاج قاسم داشت کم می شد، دریغ! تا ابد می ماند آری چشممان دنبال تو .
🏴سه سال پیش با قدرت به تو رائ دادم نمی‌دانستم روزی رأیم را کف دست می گیرم و در دادگاه الهی به بینشم مباهات می کنم. خدایا من ابزار شفاعت دارم، من به یک شهید رأی دادم... شهیدرئیسی همچون شهید بهشتی بقول امام راحل مظلوم زیست و مظلوم ازدنیارفت اما همچون امامین انقلاب درمقابل دنیاکفر باصلابت ایستاد ودر مقابل دوستان ناآگاه داخلی سکوت کردوبخاطر حفظ وحدت سکوت کرد
🥀🕊🥀🖤🥀🕊🥀 چه شده بازکه ما ضایعه وغم دیدیم کوی و بَرزَن همه را رنگ محرم دیدیم چه شده این همه مارنگ فراق می بینیم ای خدایا زچه رواین همه داغ می بینیم داغ «سردار» هنوز در دل ماهست خدا که عزیز دگری بار سفر بست خدا 🖤🕊🕊 خبری آمده بر سینه شرر زد افسوس مرغ جان«سیّدابراهیم»پر زد افسوس آنکه جزخدمت به خلق خدارنگ نداشت آنکه بی مردم خودغیردلی تنگ نداشت از زمین کَنده شدو پَر سوی آفاق زده زین عروجش به دل ملت ما داغ زده 🖤🕊🕊 گرچه یک یار زیاران«ولی»کم شده است روز میلاد رضاهمچو محرم شده است گرچه یک ملت ازاین حادثه غم می بارد این عَلَم را ز زمین یار دگر بردارد ای خوشاآنکه رسبداست به عزت یاران مُزد مردان خدا هست شهادت یاران 🖤🕊🕊 رنگ اخلاص وصفاداشت«رئیسی»، مردم بوی عطرشهدا داشت«رئیسی»، مردم غیرت وعشق به مردم شده اندیشهٔ او از ازل خدمت به خلق شده پیشهٔ او «سید»ازجان ودلش یارولایت شدو رفت لایق فیض خداییِ شهادت شدو رفت 🖤🕊🕊 داغ«ابراهیم رئیسی»چون«سلیمانی» ماست باز فریاد بلند است علمدار کجاست؟ ای خداوند کریم«مهدی»ما را برسان آن امام ز نظر غایب ما را برسان این همه غصه وغم داغ عزیزان تا کی رفتن یار از این جمع پریشان تا کی؟ 🖤🕊🕊 تابه کی رهبرمان این همه هجران بیند تابه کی داغ شهیدان و عزیزان بیند؟ ای خداوند کریم همهٔ حق نفسان «مهدی»«فاطمه» رابهر تَسلّا برسان 🖤🕊🕊 خواستیم از یاوران وهمرانت باشیم کی گمان بودکه ازفاتحه خوانت باشیم رفتنت«سیدمظلوم»چه زودآمده است شده ایم ما زتومحروم چه زودامده است تازه داشت ملت مارنگ رفا رامی دید رنگ لبخند ز روی ضعفا را می دید 🖤🕊🕊 ازغم هجرتودلهاهمه درشیون وشین شک ندارم گفته ای دروقت جان دادن حسین دربیابان گرچه جان دادی کسی یارت نشد لیک ای«سید»دگرانگشترت غارت نشد من شنیدم سوختی،آتش گرفتی ای عزیز پیکرت دیگرنشد با سُمّ مرکب ریز ریز 🖤🕊🕊 جسم پاره پاره ات تشییع شد«سید» ولی وای من از غربت مولا«حسین بن علی» ازتن آن نازنین سر رابه غارت برده اند خواهرمظلومه اش رابه اسارت برده اند داغ سنگین است«مداح»ناله کن باشور وشین بهر مظلومی و بهر غربت مولا حسین 🖤🕊🕊 🕊🥀🕊🖤🕊🥀🕊
. بند اول آهای ای عزیزی، که در راه خدمت رسیدی به فیضِ، عظیمِ شهادت غمت بدجوری این دلا رو شکسته یه بغضِ که راهِ گلومو نو بسته خدا می دونه که چقد بی قراریم... از این غصه داریم چجوری می باریم!!! روز عیدِ ما رو غمت غرق غم کرد پاشو که غم تو قد ما رو خم کرد!! بند دوم پاشو مرد خدمت ، پاشو ای دلاور پاشو که آقامون ، نمونه بی یاور پاشو که د‌وباره ، دلش غم گرفته دل مث ماهش ، رو ماتم گرفته همین بس بگم از تو و اعتبارت که بود خادمیِ رضا افتخارت تویی که چشاتو به گنبد می دوختی چقد مثل مادر غریبونه سوختی ...😭 شاعر: ✍ 👇
«بسم رب الشهداء و الصدیقین» ─━═•••❃❀❃•••═━─ می خواهم از این داغ ، یک دیوان بگویم از غــــربــت آقـــای محـــرومـــان بگویم از بالــــهای زخمــیِ چنــدین کبــــوتــر از مـاهِ پنــــهان در مِه و بــوران بگویم از لالــه هـــای پـرپـر دشــت شــــقایـق از داغ سنــــگین بــر دل ایــران بگویم از آن همـــه پاکی و اخــلاص و تواضع از حـس مســــئولیت و ایمـــان بگویم از آخــــرین لبخنــــدهـای عـــارفــــانه از چهـــرهٔ غمگین ولی خنـــدان بگویم از عاشقی مخلص که نام و راه و یادش در خـــاطراتم مانده جـــاویدان بگویم از کوه نســتوهِ عبـــا بر دوش و خاکی از روح افـــلاکیِ یک انســـان بگویم از خادمی که اجر خدمت های او شد امضا به دست حضرت سلطان بگویم از او که آغـــوش رضا شد جایگاهش از این چنین معراج یک انسان بگویم از او که حتی خستگی را خسته کرد و شد بسترش دامان کوهستان ، بگویم در ابتــدای خدمتـــش تا انتـــها رفت سخت است از آغــاز بی پایان بگویم جا دارد عمــــری در عـــزای او بگریم یک عمـــر باید از غم هجـــران بگویم ─━═•••❃❀❃•••═━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۳/۲
1_11619533420.mp3
3.25M
عاشقی، دل‌های ما را سخت بریان کرد و رفت سوخت، ما را جمع‌مان از خود پریشان کرد و رفت در مسیر زندگی، قرآن نشان خلق، داد راه پنهان سعادت را نمایان کرد و رفت در قضاوت عدل را سر لوحه‌ی کارش نمود آستان قدس را چون باغ رضوان کرد و رفت گرچه بی‌انصاف‌ها خستند با تهمت، دلش درد را در چاه دل، پیوسته پنهان کرد و رفت حاج قاسم! باز کن آغوش پر مهرت، چه خوب! مرد میدان، کار میدان را به سامان کرد و رفت در پی آسایش مردم، چو آسایش نداشت یک به یک هر مشکلی را سهل و آسان کرد و رفت روز تعطیلی برایش هیچ معنایی نداشت خستگی را خسته از کار فراوان کرد و رفت خدمت بی‌منتش، بر هیچ کس پوشیده نیست خلق را با خدمتش، از خویش، حیران کرد و رفت از صف اول شهیدان را جدا کردند باز جابه‌جا جای صف اول و پایان کرد و رفت گر بر ابراهیم، آتش شد گلستان بنگرید سید ابراهیم، جان تقدیم جانان کرد و رفت میزبان زائران خسرو خوبان رضا(ع) خویش بر خوان حق، پیوسته مهمان کرد و رفت مثل اولاد علی(ع) و مثل زهرای بتول(ع) جان فشانی در ره اسلام و قرآن کرد و رفت آنکه تنها «چشم!» بر لب داشت، با امر ولی چشم رهبر را ز سوگ خویش گریان کرد و رفت وقت تشییع‌اش، تماشایی است سیل جمعیت روز ما را آنکه چون شام غریبان کرد و رفت ای عزیز فاطمه(عج)! آوَخ ز هجران شما آه! می‌بینی چه با ما داغ هجران کرد و رفت