«بسم رب الشهداء و الصدیقین»
#خادم_الرضا
#خادم_مردم
#شهیدآیت_الله_رئیسی
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─━═•••❃❀❃•••═━─
می خواهم از این داغ ، یک دیوان بگویم
از غــــربــت آقـــای محـــرومـــان بگویم
از بالــــهای زخمــیِ چنــدین کبــــوتــر
از مـاهِ پنــــهان در مِه و بــوران بگویم
از لالــه هـــای پـرپـر دشــت شــــقایـق
از داغ سنــــگین بــر دل ایــران بگویم
از آن همـــه پاکی و اخــلاص و تواضع
از حـس مســــئولیت و ایمـــان بگویم
از آخــــرین لبخنــــدهـای عـــارفــــانه
از چهـــرهٔ غمگین ولی خنـــدان بگویم
از عاشقی مخلص که نام و راه و یادش
در خـــاطراتم مانده جـــاویدان بگویم
از کوه نســتوهِ عبـــا بر دوش و خاکی
از روح افـــلاکیِ یک انســـان بگویم
از خادمی که اجر خدمت های او شد
امضا به دست حضرت سلطان بگویم
از او که آغـــوش رضا شد جایگاهش
از این چنین معراج یک انسان بگویم
از او که حتی خستگی را خسته کرد و
شد بسترش دامان کوهستان ، بگویم
در ابتــدای خدمتـــش تا انتـــها رفت
سخت است از آغــاز بی پایان بگویم
جا دارد عمــــری در عـــزای او بگریم
یک عمـــر باید از غم هجـــران بگویم
─━═•••❃❀❃•••═━─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۳/۲