eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.8هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
861 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ #کانال_عاشقان_حضرت_زینب_س هشتک کانال👆 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
مورِ درگاه حسينم بينوايم بر دَرِ دَربارِ مولايم گدايم من سرا پا دَردم و دانم كه باشد قدري از خاكِ كَفِ پايش دوايم نام او چون نقش زيبائيست بر دل ميكند تأثير با نامش دعايم مِهرِ او جاريست چون خون در وُجودم عشق او آتش زده سَرتا به پايم جِبهه سايي ميكنم بر خاك كويش بسكه مشتاقِ حسين و كربلايم پنج نوبت ميگذارم سَر به خاكش تا ببخشايد گناهانم خدايم بارالها من حسين را دوست دارم كِي نمايي ديدنِ رويش عطايم من كه باعصيان خود ارزش ندارم عشق او داده است در عالم بهايم مَنصبِ نوكر به(عاصي) دِه كه باشي نَزدِ خالق شافع روز جزايم عاصي ِ
آتش و ضرب لگد با دَر چه کرد؟ دستهای بسته با حیدر چه کرد؟ خوب شد زینب ندیده  آن میان سُرخیِ مسمار با مادر  چه کرد آن هجوم دشمن بی رَحم، با آیه های سوره ی کوثر چه کرد؟ مادر سادات تا آمد به هوش دید،گشته غنچه اش پرپر چه کرد؟ گفت بابا کینه ها آتش شد و این شَرر بنگرکه  با دختر چه کرد دشمنش تا دید او در کوچه ها می شود بر همسرش یاور چه کرد؟ تازیانه.. هم  غلاف  تیغ  با بازوی آن بانوی اطهر چه کرد؟ شد ادا حق رسالت  اینچنین کَس نگفت آنجا که پیغمبر ص چه کرد؟ آتش ومسمار در شهر نبی ص کربلا شد نیزه و.. خنجر چه کرد؟ نیزه ها بر پیکر  خون  خدا خنجری بنشست بر حنجر چه کرد؟ شمر بود و جالسُ صدرک  حسین ع پیش چشم مادر وخواهر چه کرد؟   عاصی    
در خانه ام  آتش به پا كردند بابا در را لگد كوبيده  وا  كردند بابا پشتِ درِآتش گرفته بودم اي واي در پهلويم مسمار جا کردند بابا دشمن هجوم آوردو با آن ضربهٔ در شش ماهه محسن را فداكردند بابا مزد رسالت رامیان کوچه ها خوب باضربت سیلی  ادا کردند بابا باتازیانه،هم غلاف تیغ ،آن روز دستم زِ مولایم  جدا کردندبابا بی حُرمتیها بر علی ع و دختر تو آن مردمان بی حیا کردند بابا این دشمنی ها شدشروع و در ادامه آتش به پا در کربلا کردندبابا جسم عزیزانم به روی خاک بود و سَرهایشان برنیزه ها کردند بابا مانده سوالی گوشه ی ذهنم که اینها             با ما چرا اینگونه تا کردندبابا    عاصی
باور  نمیکردم  که  خاموشت  ببینم در نیمه های شب،کفن پوشت ببینم یا اینکه..دستت ازکفن  بیرون  بیاید طفلان گریان را در آغوشت  ببینم   عاصی 
بند اول ميروي همسرم ازبَر من بوده اي يك تَنه ياورمن بي سِپَه ميشوم فاطمه گر كم شودسايه ات ازسرمن واي بايتيمان همه، واي دارم اين زمزمه ،واي ازغم فاطمه، واي ياعلي يازهرا3 بند دوم تاكه شددستم ازكينه بسته پشت درپهلويت شدشكسته نيمه شب وقت غسل توديدم تازيانه به بازونشسته واي فاطمه داده جان،واي گشته حيدرنالان، واي ديده اش شدگريان واي ياعلي يازهرا3 بند سوم شدكفن جسم پاكت شبانه ناله دارم زدست زمانه آمدي درجهان توبه شوكت پس چراميروي مخفيانه واي گشته حيدرتنها،واي وقت دفن زهرا ،واي آه وصدواويلا واي ياعلي يازهرا3 عاصي
اي زمين با فاطمه بنما مدارا چونكه او پهلو و بازو و رخسارش زِكين آزرده است ضربهٔ مسمارِداغ و تازيانه واي او پيش ِچشم مجتبي در كوچه سيلي خورده است عاصي
بنداول شده نيلي رُخم،ببين پژمردنم چه گويم باعلي،ز سيلي خوردنم بپوشانم رخم،كه ميدانم شبي ببيندروي من،به وقت مردنم بيا باباببين،شده خانه نشين،اميرالمؤمنين،، بنددوم به دور ازچشم او،كتك خوردم پدر ميان كوچه ها،شدم بي بال وپر لگدباميخ در،به پهلويم نشست نشاني مانده از،من آنجاروي در شده پُر خون دلم،كه دست قاتلم،ربودازمن گلم بياباباببين،شده خانه نشين،اميرالمؤمنين،، بندسوم به پايان آمده،خدايا طاقتم به هجده سالگي،خميده قامتم نظربنماپدر،به زهرايت دمي كه ازظلم عدو،گرفتم حاجتم مراباخودببر،توراجان پدر،شبي وقت سحر بياباباببين،شده خانه نشين،اميرالمؤمنين،، عاصي
بنداول (سوره ی کوثر علی...فاطمه همسرعلی)۲ (مثل یه گل به پشت در..گردیده پرپرعلی)۲ (غلافِ تیغِ کین نوشته داری)۲ (رو بازوی فاطمه یادگاری)۲ ذکر لبای عالمه..(یاحیدرویافاطمه)۳ بنددوم (نیمه ی شب همسرشو..دخترپیغمبرشو)۲ (غسلش میدادمیگن آقا..میزدبه دیوارسرشو)۲ (فاتح خیبرازستم پاچیده)۲ (وَرَمِ بازو رو گمونم دیده)۲ ذکرلبای عالمه..(یاحیدرویافاطمه)۳ بندسوم (وصیتش روکرده گوش..ساکت وغمگین وخموش))۲ (باچندنفرعلی گرفت..تابوتشو به روی دوش)۲ (به یاری حیدراومدپیغمبر)۲ (یاسِ کبودش رو گرفت ازحیدر)۲ (میگفت چرا؟بازمزمه)۲ (پیکر زهرا دَرهَمه)۳ ذکرلبای عالمه..(یاحیدرویافاطمه)۳ بندچهارم (پنهون شده مزار تو..تموم هستی زارتو)۲ (گل علی بودی چه زود..خزون شده بهارتو)۲ (سینه زنِ عزاتم عمری بانو)۲ (غم جهان پیش غمت زد زانو)۲ یه عمرِ ذکر عالمه..(یاحیدرویافاطمه)۳ عاصی
دلم از سوز هجر فاطمه سر داده آهش را بَرَد کِی خاطرم از یادطفل بیگناهش را چرا از کینه ها بستند بین کوچه راهش را علی آن لحظه داد از دست تنها تکیه گاهش را دو دستم بسته بود و همسرم از من حمایت کرد که جان خويش را قربانی راه ولایت کرد به هر جا آتشی بینم به یاد خانه می افتم به یاد شعله ی شمع و پر پروانه می افتم به یاد دست گلچین و گل ریحانه می افتم به یاد زینب و دست کبود و شانه می افتم بیا زهرا که زینب از غم هجر تو میسوزد دمادم بر در و دیوار خانه چشم میدوزد بیا ای یاس نیلی گشته حیدر بی تو تنها شد دل ویران نشین او اسیر موج غمها شد تو رفتی و بدون تو بر او تاریک دنیا شد پس از تو راز قلب مرتضی بر چاه افشا شد شود کی تا بیایم سوی تو تا درد دل گویم که شبها تربت پنهان تو با اشک میشویم به تعجیل وفات خود پس از بابا دعا کردی ز بعد کوچه رویت را نهان از من چرا کردی به پیش چشم من دیوار را بر خود عصا کردی جفا ای چرخ گردون بهر زهرا تا کجا کردی به هجده سالگی کردی خزان باغ و بهارش را که او میخواست در عالم نهان سازم مزارش را در آنشب وقت غسل پیکرش دیدم رخ او را کبود از کینه ها دیدم در آنجا دست و بازو را میان قبر تا بگذاشتم آن احمدی خو را به آغوشش کشید احمد گل بشکسته پهلو را مگو دیگر که از پیغمبرش شرمنده بود آنجا که زهرا از جهان میرفت و حیدر زنده بود آنجا عاصي
اين شب جمعه شب سوم مادرباشد كربلا مجلس خَتميست كه محشرباشد روضه خوان: آل عبا،صحن ابا عبدالله آدرس: قتلگهِ آن شه بی سرباشد "عاصی"
مدينه قربون خاك كوي تو دلِ من پَرميزنه به سوي تو مدينه قربون پنج تامهمونت مدينه قربون گنج پنهونت مدينه ازغم مرتضي بگو ازغريبيِ علي بامابگو بگوبرزخم علي نمك زدن پيشِ او فاطمشو كتك زدن توكه ديدي آتيشِ كينِ عدو باماازضرب درو سينه بگو بيت الأحزانِ توخونه ي غمه جايِگاهِ اشك وآه فاطمه مدينه توديدي سيلي خوردنش آشنا بودو غريبه مُردنش مدينه ازشب دفن فاطمه ميدونم هرچي بگي بازم كَمه بگوبچه ها چقدناله زدن بوسه برپيكر اون لاله زدن مدينه داغ توتازه ميمونه غَمِتو مهديِ زهراميدونه گمونم ميخواي كه آقامون بياد واقف ازمزاربي نشون بياد دل ماخون شدوآقا نيومد آگه از مزار زهرا نيومد فاطمه بَسه ديگه غربت تو تابه كِي مخفي باشه تربت تو آبرو دارم ازآبروي تو همه دنيا رو گرفته بوي تو واكُن اين قفل هميشه بَستَرو كن نظرعاصيِ دل شكَستَرو عاصي
از سقيفه تا ستم آغازشد دفتر غمهاي مولا باز شد هركه بُغضي ازعلي درسينه داشت هيزمي آورد و پشت در گذاشت حائل گلچين و گل در بود و سوخت پشت در آياتِ كوثر بود و سوخت تا ميان كوچه شددستش كبود سوخت در عالم همه بود و نبود ياس تا با رنگِ نيلي خو گرفت بِين باغ ازباغبان هم رو گرفت گشت پرپر از ستمها فاطمه رفت از دنيا چه تنها فاطمه از ستمها عمرِ او كوتاه شد محرم اسرار حيدر چاه شد فاطميه بارش ابر بلاست وقت ماتم بر دل اهل ولاست فاطميه ناله هاي حيدراست ديدن جسم كبود همسراست فاطميه نيمه هاي شب خموش بردن ياس كبودي روي دوش مرتضي قلب زمين را چاك كرد جسم او نه،، جان خود در خاك كرد آسمان در فاطميه ناله كرد گريه بر بانوي هجده ساله كرد بر لب اهل ولا اين زمزمه است كربلا هم ازقيام فاطمه است نام زهرا بر لواي كربلاست فاطميه ابتداي كربلاست از مدينه آتشي افروختند تا خيام كربلا را سوختند روز عاشورا براي فاطمه است جاي،جايش جاي پاي فاطمه است تاحسين آنجا به ياد مادراست قتلِگاهش بِين ديوار و در است گر كنار مرتضي زهرا نبود فاش ميگويم كه عاشورا نبود او كه در محشرشود برماشفيع خفته عاصي در دل خاك بقيع عاصي