﷽
#روضه_دفتری
#حضرت_زینب(س)
#گریز_حضرت_اباالفضل(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🌾بخوان دعای فرج را که یار می آید
🌾به روی دست ملائک بهار می آید
🌾بخوان دعای فرج را که یادگار علی
🌾دوباره با علم و ذوالفقار می آید
🌾هرکجا نشستی.
🌾اول مجلس.
🌾همه با هم.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
یا صاحب الزمان
#السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب (س)
◾️همه رفتند و من جا ماندم ای دوست
◾️ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست
◾️چرا رفتی مرا با خود نبردی؟
◾️ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست
◾️امان ای دل،امان ای دل
◾️اصلاً روضه ی امشب همینه...امان از دلِ زینب...چه خون شد دلِ زینب...*
◾️ببین از داغ تو خیلی شكستم
◾️شكستم که چنین از پا نشستم
🥀لحظه ای که کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بیبی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست..
🥀یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته..
🥀رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا
یه خانمی رو دید..
🥀صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست..
🥀آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا...
🥀بگم و التماس دعا
◾️سوز و اوج
یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد..
عبدالله..
عبدالله..
🥀من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟
صدا زد:
#دشتی
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم )
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
🌾اگر تو زینبی کو نور عینت
🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده
🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده
#حسینت کو
🌾الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه..
🌾خواهر برادر و خیلی دوست داره..
🌾الهی نبینی اونچه که زینب دید..
🌾صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله..
🌾تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله...
🌾رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله...
🌾آخ میون همه دلها امون از دل زینب
🌾یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما گرفتار حاجت مندان مریض دارها کجا نشستی امشب هرگرفتاری دارید ازقمر بنی هاشم درخواست کنید حاجت روا میشیددرسته کربلا دستهاش قطع کردند اما دست عالمی را گرفته
🌾آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان برادر
🌾برادر درخون تپیده ات را دریاب
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر
🌾اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد
🌾عباسم برادر آیا وصیتی دارید
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
🌾وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم
🌾وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم
🥀مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
🥀چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
🥀سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
🥀نشد که قطره ابی برای او ببرم
🥀اما وصیت سوم برادر حسین جان
🥀سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه
🌾بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر
🌾صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
🌾سلام من را برسان نزد مادر پیرم
🌾بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
🌾غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر
🌾چرا که دل کسی به یتیم کسی نمی سوزد
🌾کسی دریدگی جامه اش نمی دوزد
🌾علی الخصوص یتیمی که باب او مرده
🌾بهارخرمی او همیشه پژمرده
🌾وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
🥀🥀🥀
#روضه_حضرت_زینب_(س)
#گریز_حضرت_علی_اصغر(ع)
🔸بر نور دل و دیده زهرا صلوات
◾️بر دخت گرانمایه مولی صلوات
◾️برمظهر صبروحلم وایمان وشرف
◾️بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
◾️السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س
🥀کسی که رنج فراوان کشید زینب بود
🥀کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود
🥀به چهار سالگی یتیمی از غم مادر
🥀کسیکه رنجچهل سالهکشیدزینب بود
🥀به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب
🥀کسی که پای برهنه دوید زینــب بود
🥀بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین
🥀کسیکهسرشبهمحمل شکستزینب بود
🥀میان آن در و دیــوار و شعـلهٔ آتش
🥀کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀 #روضه_حضرت_زینب_(س)
گریز اباالفضل(ع)(2)
🔸بر نور دل و دیده زهرا صلوات
🔸بر دخت گرانمایه مولی صلوات
🔸برمظهر صبروحلم وایمان وشرف
🔸بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س
♦️کسی که رنج فراوان کشید زینب بود
♦️کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود
♦️به چهار سالگی یتیمی از غم مادر
♦️کسیکه رنجچهل سالهکشیدزینب بود
♦️به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب
♦️کسی که پای برهنه دوید زینــب بود
♦️بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین
♦️کسیکهسرشبهمحمل شکستزینب بود
♦️میان آن در و دیــوار و شعـلهٔ آتش
♦️کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود
⬅️امشب دلهارو ببریم حرم بیبی زینب..
ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی..شب وفات حضرت زینبه عزیزانی که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای میدونم گرفتاری حاجت داری مریض داری جوان داری امشب ازبی بی زینب درخواست کنید حاجت روا میشید شفای همه مریض ها انشاءالله
امشب مجلس زینبه از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه..
🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،
⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،،
فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،،
فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،،
فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم،
بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم...
اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم...
از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم..
به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه..
آقا امیرالمومنین اومدن پیش بیبی زینب،،
فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.
⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم،
لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید
⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،،
اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،،
(خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه)
یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم)
خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر)
(چه شده خانم جان)
⬅️سوز⬅️
فرمود سه روزه حسینمو ندیدم..
ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،
⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین..
دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم..
هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن،
آخ میون همه دلها امون از دل زینب
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر اموات بانوی محترم ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما می خوام گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت عباس (ع) بهره امواتمان باشه
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم
من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده
(چرا گریه میکنید؟(امان امان)
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند
داغشو به دل حسین گذاشتند.
حسین آرام جانم ..حسین روح روانم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
احمد بهزادی
التماس دعا🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
#روضه_حضرت_زینب_(س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
🔸بر نور دل و دیده زهرا صلوات
🔸بر دخت گرانمایه مولی صلوات
🔸برمظهر صبروحلم وایمان وشرف
🔸بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س
♦️دلبرم یوسف زهراست خدا میداند
♦️یادش آرامش دلهاست خدا میداند
♦️علت غیبت او هست گناه من وتو
♦️خون جگر،از گنه ماست خدا میداند
♦️بر عطا و کرمش جن و ملک محتاجند
♦️از دمش زنده مسیحاست خدا میداند
♦️همه دنبال زر و سیم و گرفتار دلند
♦️پسر فاطمه تنهاست خدا میداند
⬅️الان کجای عالم داره مناجات می کنه،کجا داره برامن و تو دعا می کنه،چرا هر کی آقا رو زیارت کرده،خیمه نشین زیارتش کرده؟چرا هر کی یوسف زهرا رو دیده تو بیابونا دیده؟مگه این آقا تو بین ما،تو شهر ما،توخونه های ماجا نداره؟از امیرالمومنین طلب کردن مهدی فاطمه رو برا ما معرفی کنید،حضرت با سه چهار جمله معرفی کرد،فرمود:"صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ ان الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ" یعنی مهدی من غریبه،مهدی من تک و تنهاست،مهدی من از شهرها رانده شده*
🔸آری اعمال من و توست حجاب من و تو
🔸ورنه آن چهره هویداست خدا میداند
🔸از همه بیشتر آنکس که بود منتظرش
🔸مادرش حضرت زهراست خدا میداند
*حالا آماده ای گریه هات با گریه های امام زمانت عجین بشه،مگه نفرمود،یا جدا ،آگه نبودم کربلا یاریت کنم" اما صبح و شام برات گریه می کنم،نه تنها گریه می کنم،بلکه فرمود:"لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً" یعنی برات خون گریه میکنم،برا کدوم مصیبت امام زمان خون گریه می کنه؟*
آن مصیبت كه كند گریه برایش شب و روز
روضه زینب كبری است،خدا میداند
*انقده به روضه ی عمه جانش امام زمان،ارادت داره که به شیخ حسین سامرایی هم دستور داد،به شیعیان ما بگو،خدا رو به حق عمه جانم زینب قسم بدن،موانع فرج من برطرف بشه؛امشب دلاتونو کجا ببرم،کدوم گوشه ی روضه رو بخوانم؟ان شاالله چشمی نباشه که گریان نباشه،پیغمبر فرمود فاطمه جان،همه چشمها قیامت گریانه،غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه،حالا آماده ای یا نه؟دلاتونو ببرم اون روضه ای که راوی میگه،زینب کاری کرد که دوست و دشمن به گریه افتادن،بی مقدمه میرم وارد روضه میشم
وقتی رسید قافله در مجلس یزید
بالا گرفت قائله در مجلس یزید
زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای
با پای پر ز آبله در مجلس یزید
*یاصاحب الزمان،چه گذشت به عمه جان شما در این مجلس،الان این مسجد و جلسه به این وسعت خدام محترم جایگاه بانوان مجلله رو جدا کردن،اگه یه بانو اشتباهی وارد قسمت مردانه بشه،همه ی مردهای غیرتی بهش تذکر میدن،راه رو براش باز می کنن،مبادا اثباب مزاحمتی براش فراهم بشه،اما عمه ی امام زمان وارد مجلس نامحرم" اونم مجلسی که همه مشغول لهو و لعبن،،همه مشغول شادی اند،سرهای بریده رو بالا نیزه زدن،این زن و بچه ابی عبدالله رو در لباس اسیری
زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای
با پای پر ز آبله در مجلس یزید
*ابی عبدالله یه لحظه چشمانشو باز کرد،اشک سر بریده درآمد"دیدن سر بریده داره اشک میریزه*
اشک سر بریده درآمد که پا گذاشت
زینب میان سلسله در مجلس یزید
*ای حسین*
اماامشب میخوام اسم یه بانویی رو ببرم،که خیلی تو کربلا مضطر شد،تا به مقام اضطرار نرسی،نمی تونی با آقات درد دل کنی
داغ رباب تازه شد آن لحظه ای که دید
بالا نشسته حرمله در مجلس یزید
*این زن و بچه رو به سلسله و غل و زنجیر بسته بود،چجوری وارد شدن،بماند" همه دارن نظاره میکنن،این بانوی مجلله ای که تا کربلا چشم نامحرمی سایه شم ندیده بود،این دختر علی که یحیی مازنی میگه،بیست سال با علی همسایه بودم،یه بارم نشد قد و قامت دختر علی رو ببینم،حالا بین نامحرما گیر افتاده" یا صاحب الزمان"وقتی با خطبه خوانیش یزید رو رسوا کرد،دیدن یزید دستور داد،سر بریده ابی عبدالله رو از رو نیزه بیرون بیارن،بزارن تو تشت طلا،آخ بمیرم این تشت طلا رو زیر پای نحسش گذاشت،میز قمارشو رو تشت طلا قرار داد،اینجا زینب کاری کرده که دوست و دشمن به گریه افتادن،حریف خطبه ی زینب نشد،دیدن چوب دستیشو بالا میبره، انقده با چوب خیزران بر لب و دندان حسین،بچه ها دیدن چوب یزید که بالا میاد دو دست عمه هم بالا میاد،چوب که به تشت پایین میاد عمه چنان با سیلی به سر و صورت میزنه،ناله بزن یا حسین*
هرچه سفارش کرد مزن ظالم که او از ره رسیده
لبان غنچه اش زهرا مکیده
مردم از شما میپرسم،قاری قرآن محترم هست یا نه؟پیغمبر لب های قاری قرآن رو میبوسید،امیرالمومنین به قاری و معلم قرآن جایزه میداد،امامن یه قاری قرآن میشناسم،تا شروع کرد به قرآن خوندن،نه تنها احترامش نکردن،بلکه جلو زن و بچه انقده با چوب خیزران بر لب و دندانش زدن
سه مرتبه بگو یاحسین
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا
بهزادی🥀🥀🥀🥀🥀🥀