eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
806 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
📋بابای غریبم یاعلی / ویژه و (ع) کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صدای محزونی داره میرسه از تو شهر کوفه چقدر دل بی‌قرارم ، شد اشک و ناله کارم منم هوای حرمِ ، علی رو دارم خرابه روزگارم ، تحملی ندارم امشب جلو چشم حسن ، طبیب جواب کرد و قلبشو کباب کرد ، می‌گفت بابات تمومه فقط براش شیر بیارید ، غذای دیگه_ با این زخمی که دیدم ، برا بابات حرومه کس و کارِ تموم کوفه داره میره با فرق زخمی خداوندا به اشک زینب به یتیمای کوفه رحمی "بابای غریبم یاعلی بابای غریبم یاعلی تو کنج بستر باباشون ، چقدر بی‌حاله صدای اشک و ناله ، داره میاد دوباره بعد غمِ زهرا دیگه ، علی غریبه یه عمره بی‌حبیبه ، دیگه یاری نداره سی ساله بعد فاطمه ، بغض تو گلوشه کوچه، در روبه‌روشه ، خودش روضه میخونه میگه بمیرم خانمم ، یه روز نامردا با ضرب مشت و با پا ، همه ریختن تو خونه دود و آتیش و شعله میزد به گُلایِ حیاط خونه یکی میزد غَلاف شمشیر اون یکی میزد تازیونه "بابای غریبم یاعلی بابای غریبم یاعلی" امشب تموم بچه‌هاش ، کنار بابا با چشم خیس و دریا ، برا وداع نشستن توحجره‌ی باباشونن ، با قلب خسته سری که شد شکسته ، رو با یه پارچه بستن وصیتاشو میکنه ، به اهل خونه اشک چشاش روونه ، برا غمای زینب حالا شده روضه خونِ ، سر بریده با یک مشک دریده ، علی برای زینب یه روز میری کرببلا ، داداش حسینت عزیز عالمِینت ، سرش میره رو نیزه مواظب دخترامون ، تو باش به‌جا من همون موقع که دشمن ، تو خیمه‌ها میریزه می‌بینم روزی که دو دستات رو روی معجرت میگیری می‌بینم زینبم یه روزی بی‌حسینم میری اسیری "بابای غریبم یاعلی بابای غریبم یاعلی" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤 🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔ لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝ لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
‍ . یارب در شب قدر مهمانت هستم شرمنده ی احسانت هستم منتظر درمانت هستم یارب یارب بودم تمام عمر به غفلت داری به من بازم محبت مرا نموده ای تو دعوت یا رب یارب خودم گواهم بی بهایم سرتا به پا جرم و خطایم بازم تو کرده ای صدایم یارب یارب تا که صدای تو شنیدم از خواب غفلت ها پریدم از همه جز تو دل بریدم یارب یارب در بین مردمان غریبم رفته همه صبر و شکیبم تنها تویی یار و حبیبم یارب یارب دادی به من همیشه مهلت دوباره داده‌ای تو فرصت تا که روم برون زظلمت یارب یا رب از همه غیرتو گسستم گرفته ای دوباره دستم آمده محضرت نشستم یارب یارب تو آگه از غیب و شهودی در را به روی من گشودی زنگ از دلم یارب زدودی یارب یارب درگلشن تو همچو خارم تویی تو صاحب اختیارم بر رحمت تو بیقرارم یارب یارب من مستحق هر عذابم خجلت از تو کرده آبم امشب دگر بده جوابم یارب یارب ای که تویی محرم اسرار آمده با گناه بسیار برگنهم می کنم اقرار یارب یارب بنگر تو بر این گریه هایم نام تو شد شور و نوایم امشب ببخش جرم وخطایم یارب یارب روسیه و غرق گناهم آمده ام بر تو پناهم به حق حیدر کن نگاهم یارب .👇
. 📋 شب قدر است قدر ماست زهرا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرفتارم گرفتارم گرفتار بد آوردم، کمک ای ربّ غفّار گدا در میزند هرچند دیر است شنیدم خانه‌ات سائل‌پذیر است به رویم باز کن در را نگارم من آنم که گره خورده‌ست کارم جوانی رفت و پیری آمد از راه زمان سربه‌زیری آمد از راه ولی خُرجین من خالیِ خالی‌ست گرفتاریِ من از بی‌خیالی‌ست نه اَعمال درستی، نه نمازی نه حتی روزه و راز و نیازی زمان کشت، محصولی ندارم خدایا حجّ مقبولی ندارم گنه از هرطرف آمد حیا رفت هر آنچه داشتم پای ریا رفت به نان سفره‌ام دقت نکردم دلم را از گنه خلوت نکردم امان از مرگ امان از احتضارم کسی دیگر نمیماند کنارم به روی سینه سنگینی سنگ است خدایا قبر تاریک است و تنگ است شب قدر است قدر ماست زهرا چراغ ظلمت دنیاست زهرا همیشه مادری کرده برایم فدای بچه‌هایش بچه‌هایم زیادی گناهم را تو کم کن به‌جای عدل خود بر من کرم کن خودت گفتی کریمی افتخار است هنر بخشش زمان اقتدار است پس امشب نشکن ای ساقی سبو را ببخش این سائل بی‌آبرو را به جز زشتی نیاوردم ببخشی غلط کردم، غلط کردم ببخشی اگرچه تا گلو در زیر دِینم ز نوکرهای دربست حسینم تمام سال من وقف غمش شد همیشه سایبانم پرچمش شد میان آتشت بانگی برآیم خدایا من حسین را دوست دارم حسینی که در آن ساعات و اوقات لبش ساکت نمیشد از مناجات حسینی که سرش ذبح از قفا شد نگینی بر رکاب نیزه‌ها شد همین که روی نیزه سر علم شد زمان غارت اهل حرم شد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‌.
مداح: 🖤═✾♡🥀♡✾═🖤 دوباره ماییم و تشییع شبانه دوباره ماییم و قبری بی‌نشانه تازه شد داغ تنهایی و غربت تازه شد ماتم و آه زینبین کوفه هم چون مدینه بیند امشب در آغوش حسن گریه حسین 🥀الوداع یاحیدر یا حیدر یاحیدر ما مانده‌ایم و دلی غمگین و خسته بر چهره مان گَرد یتیمی نشسته میروی امشب اما مانده بر خاک کیسه نان و خرمای یتیمان بابای خوب یتیمان کوفه پرس و جو کن ز دل‌های پریشان 🥀الوداع یاحیدر یا حیدر یاحیدر بار سفر بسته‌ای ای پدر امشب بعد از تو اما امان از دل زینب فزت و رب الکعبه گفته‌ای و گشته‌ای راهی دیدار زهرا الوداع ای پدر ای هستی من سوی مادر ببر سلام ما را 🥀الوداع یاحیدر یا حیدر یاحیدر 🖤═✾♡🥀♡✾═🖤 ●━━━─── ♾ ⇆. ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤ↻ دانݪودفایݪ👇👇 {5/۳𝐌𝐁 حجم}
زمان: حجم: 213K
مهمون خونه‌ی توام / ویژه و (ع) کربلایی سیدرضا نریمانی 🏴🎤🏴🎤 مهمون خونه‌ی توام علی علی علی علی علی عمری دیوونه‌ی توام علی علی علی علی علی من ریزه خوار خوان تو علی علی علی علی علی جانم فدای جان تو علی علی علی علی علی محیای منی حیدر رؤیای منی حیدر گفتم به همه دنیا دنیای منی حیدر "حیدر مددی حیدر حیدر مددی حیدر" 🏴 عمر دوباره‌ی منی علی علی علی علی علی تنها ستاره‌ی منی علی علی علی علی علی من کشته‌ی مرامتم علی علی علی علی علی شکر خدا غلامتم علی علی علی علی علی از لطف تو ممنونم خیلی به تو مدیونم از وقتی نجف رفتم دیوونه‌ی دیوونه‌م "حیدر مددی حیدر حیدر مددی حیدر" عالم در آرزوی تو علی علی علی علی علی شیران سگان کوی تو علی علی علی علی علی گوشم پر از خروش تو علی علی علی علی علی زهرا علم‌به‌دوش تو علی علی علی علی علی امشب میزنم باده مهرت به دل افتاده هستی خدا زهراست هستیشو به تو داده "حیدر مددی حیدر حیدر مددی حیدر" قلبم شده دچار تو علی علی علی علی علی مجذوب اقتدار تو علی علی علی علی علی زینب طلایه دار تو علی علی علی علی علی به‌‌‌به به ذوالفقار تو علی علی علی علی علی یک نیمه نگات محشر میلرزه تن لشکر میگن که اباالفضلم رفته به خود حیدر "حیدر مددی حیدر حیدر مددی حیدر" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 امشب بگو که ای خدا شرمنده تم شرمنده تم وا کن به روی من درو من هر چی باشه بنده تم یا ربنا یا ربنا من چی بگم وقتی خودت داری میبینی حالمو امشب بیا و پاره کن پرونده ی اعمالمو گریه دوای دردمه از من نگیر این مرهمو خیلی خجالت می کشم از بس شکستم توبه مو گفتی بیا من آمدم دیدی چطور زانو زدم با صد امید و آرزو خونه ات رو امشب در زدم کانال اشعار و مناجات و سخنرانی های کوتاه امام زمان(عج)
Emshab Begoo.mp3
زمان: حجم: 2.97M
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 امشب بگو که ای خدا شرمنده تم شرمنده تم وا کن به روی من درو من هر چی باشه بنده تم یا ربنا یا ربنا من چی بگم وقتی خودت داری میبینی حالمو امشب بیا و پاره کن پرونده ی اعمالمو گریه دوای دردمه از من نگیر این مرهمو خیلی خجالت می کشم از بس شکستم توبه مو گفتی بیا من آمدم دیدی چطور زانو زدم با صد امید و آرزو خونه ات رو امشب در زدم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
. بند1⃣ توی تقدیرم بنویس قربونیه مکتب خون خدا توی تقدیرم بنویس بین گریه جون بدم تو روضه ها توی تقدیرم بنویس اربعین پای پیاده کربلا اصلا همون که تو میگی فقط بگو چیکار کنم اگه منو رها کنی به سمت کی فرار کنم کجا برم این وقت شب کسی نگام نمیکنه خوب میدونم به غیر تو کسی صدام نمیکنه به اباعبدالله الهی العفو بند2⃣ توی تقدیرم بنویس بنده ی اهل دعا و سر به راه توی تقدیرم بنویس توفیق توبه و دوری از گناه توی تقدیرم بنویس زندگی بی خطا و اشتباه توئی که بین بنده ها غلام سیاه و میخری آبرو داری میکنی آبرومو نمیبری نمیدونم چطور باید جواب بدم خوبیاتو تا اینجا اومدن با من از این به بعدشم با تو بک یا الله الهی العفو بند3⃣ توی تقدیرم بنویس جون میده تو لشگر صاحب زمان توی تقدیرم بنویس پا به پا پشت سر صاحب زمان توی تقدیرم بنویس از بدیهاش میگذره صاحب زمان به جون تو عوض میشم میشم یه آدم دیگه اگه میشه بازم به من بده یه فرصت دیگه اگه خودت کمک کنی اگه بهم امون بدی یه کاری میکنم منو به بنده هات نشون بدی به بقیةالله الهی العفو شعر و سبک: و انجمن تکیه نوکری مشهد .👇
. سینه میزنیم شبای احیا صدا میزنیم به حق مولا حیدر کرار . دسته ما رو ول نکنی به حق زهرا ما در‌خونت اومدم باز خدایا با هدف   به علی ٍ روی لبامون نشستیم صف به صف روزی سالمون بدی از توو ایون نجف یا علی و یا عظیم یا غفور و یا رحیم دستمون و خالی نذار یا کریم و یا کریم به حق علی ... ♦️♦️♦️ ♦️بند دوم گریه میکنیم با شور احساس میرسه بوی عطر گل یاس به جان سقا دسته ما رو ول نکنی به حق عباس قسم میدم خدا به حق دو دست علمدار تووی محشر مارو کنار ابالفضل نگهدار روزی سالمون و بده بریم صحن دلدار یا قدیر يا غَفُورُ یا غنی و یا شکور دستامون و خالی نذار یا رووف و یا صبور به حق ابالفضل... . ۱۴۰۳ .
مناجات با امام زمان د ر شب قدر -( ای عزیز خدا،امام زمان) ای عزیز خدا،امام زمان صاحب روضه ها،امام زمان بر سر و سینه می زنی ای وای! فرق او شد دو تا امام زمان بین ما هستی و چه تنهایی! می زنی ضجّه ها امام زمان از سر شب به یادتان هستم می کنی یاد ما؟امام زمان کم ما و کرامتت مولا نظری بر گدا امام زمان کاش احیا کنیم یک شب قدر در کنار شما امام زمان پرده های گناه باعث شد از تو هستم جدا امام زمان می شوم لایق زیارت تو گر نمایی دعا امام زمان تو جوادی و من بخیل آقا جود بی انتها ،امام زمان امشبی را بیا و بد گذران سحری با گدا امام زمان شب قدر است روزیم گردان عرفه،کربلا، امام زمان شاعر:
✅ استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🔻ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن 🔹در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند. 🔸آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود ام‌کلثوم بودند و طبق نقل ام‌کلثوم، امیرمومنان علیه‌السلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و ام‌کلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط می‌آمد و به آسمان نظر می افکند و می‌فرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد. 🔹هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیه‌السلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: ▪️کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن... 🔸حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابی‌های خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد می‌کردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحه‌گران هستد. 🔹اما از سویی دیگر سحرگاه در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربن‌عدی متوجه توطئه آنها شد و به گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیه‌السلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیه‌السلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند... 🔻اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت نا‌امید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود. 🔺امیرمومنان علیه‌السلام وارد مسجد شد در حالی که قندیل‌های مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس می‌کرد و صلوات می‌فرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد. 🔹 همراه با (یکی از هم‌فکران خود در ) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام با فاصله‌ای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهم‌الله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیه‌السلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا با فریاد لاحکم‌الالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد. 🔸بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش در جنگ خندق ضربه‌ای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلام‌الله‌علیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه. 🔹مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز می‌گردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت. 🔸مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال می‌فرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند...
✅ استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🔻ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن 🔹در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند. 🔸آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود ام‌کلثوم بودند و طبق نقل ام‌کلثوم، امیرمومنان علیه‌السلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و ام‌کلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط می‌آمد و به آسمان نظر می افکند و می‌فرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد. 🔹هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیه‌السلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: ▪️کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن... 🔸حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابی‌های خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد می‌کردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحه‌گران هستد. 🔹اما از سویی دیگر سحرگاه در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربن‌عدی متوجه توطئه آنها شد و به گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیه‌السلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیه‌السلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند... 🔻اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت نا‌امید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود. 🔺امیرمومنان علیه‌السلام وارد مسجد شد در حالی که قندیل‌های مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس می‌کرد و صلوات می‌فرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد. 🔹 همراه با (یکی از هم‌فکران خود در ) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام با فاصله‌ای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهم‌الله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیه‌السلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا با فریاد لاحکم‌الالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد. 🔸بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش در جنگ خندق ضربه‌ای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلام‌الله‌علیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه. 🔹مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز می‌گردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت. 🔸مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال می‌فرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند...