#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#شب_هشتم
نام حسین را که نوشتم قلم گریست
اول قلم گریست، سپس دفترم گریست
هرچند باعث همهی گریهها غم است
اما همین که داغ تو را دید، غم گریست
اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه
آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست
با ارزش است پیش تو و مادرت حسین
چشمی که پای روضهی تو دمبهدم گریست
خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد
خوشبختتر کسی که میان حرم گریست
گوشهبهگوشه کرببلا روضههای توست
اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست
یک قطرهاش شفاعت یومالورود ماست
چشمان ما برای تو با این رقم گریست
در روز حشر حسرت بسیار میخورد
هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست
::
فرموده است: مرهم زخم دل من است
چشمی که در عزای علیاکبرم گریست...
✍ #مجتبی_خرسندی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#شب_هشتم
سالها در طلب سیم و زر دنیاییم
که خجالت زده از گل پسر زهراییم
"به عمل کار برآید، به سخندانی نیست"
مانع آمدن حضرت حجت ماییم
او حسینیست ولی بی علی اکبر مانده
غافل از فلسفهی مکتب عاشوراییم
حالمان حال یتیمیست که از بی مهری
همه محتاج نوازشگری باباییم
عصر غیبت بهخدا کثرت ما وحدت ماست
تا نیاید خبر از صاحبمان تنهاییم
وعدهی آمدن منجی عالم حتمیست
چشم بر راه، همه منتظر فرداییم
آبرویی هم اگر هست از آقایی اوست
ماهمه نوکر این خانه ولی آقاییم
کاش همراه خود این قافله را هم ببرد
همه در آرزوی دیدن پایینْ پاییم
::
شب هشتم شد و در راه به خود میگفتیم
مجلس ختم حسین بن علی میآییم
منتقم مُطَّلع از ترجمهی "مقراض" است
جهل محضایم همه؛ بی خبر از معناییم
روضهی " لشگر جراحه " پر از ابهام است
سالها منتظر حل معماهاییم
✍ #علیرضا_خاکساری
|⇦•آخر ساله و اومدم...
#زمزمه و توسل با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_هشتم به نفسِ حاجمحمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اخر ساله و اومدم
که حساب کتاب کنم باخودم
من کم آوردم و فهمیدم
هیچکی نیست مقصر الّا خودم
حالا کی جبران میکنه کمی های منو الّا تو
منه ورشکسته رو کی میخره تنها تو
چه خوبه که هستی همیشه کنارم
تا تویی خدای من غمی ندارم
«الهی الهی ارحم یا الهی..»
حالا که ماه مهمونیه
منه آلوده رم راه دادی
بدترین بنده اتو این شبا
میون این خوبا جا دادی
میام اینجا صدات می زنم با حیدر
هرچی هستم شعار منه یا حیدر
چه خوبه که ماه تو ماه علی شد
علی گفتم و این دلم منجلی شد
«الهی الهی الهی بعلیٍ...»
شب هشتم دلم پر زده
رفته تا کنار سقاخونه
توی اون صحن و سرای زیبات
هی رضا رضا رضا رضا میخونه
همه ی دار و ندار دلمه امام رضا
همیشه چاره ی هر مشکلمه امام رضا
تا حالا نبرده گداشو زیادش
تا قسم میدمش به حق جوادش
«رضا جان رضا جان...»
نیمه شب ذکر من تا سحر "وَاعْفُ عَنْ تَوْبيخي
لا تُعَذِّبْنِی وَ أَنَا أَرْجُوکَ أُقْسِمُکَ به اباعبدالله"
به لبای تشنه ی یوسف پیغمبر
به تنی که زیر سُمّ مرکب شد پرپر
خواهرش بعد اون چقدر دیده آزار
با دستهای بسته داره میره سمت بازار
«حسین جان حسین جان...»
@babolharam_net1402122905(1).mp3
زمان:
حجم:
22.81M
.
🎙 #روضه از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_هشتم #ماه_رمضان_۱۴۰۳
📍 #حرم_امام_علی "علیهالسلام"
🏷 #حضرت_علی_اکبر (ع)
میروی و تمام بابا را با خودت میبری؛ تحمّل کن
میروی از برم ولی قدری ایندم آخری، تحمّل کن
تشنه از جنگ آمدی امّا تیغت از خون خصم، سیراب است
از سبوی عطش بهخاطر من، جرعهی دیگری تحمّل کن
بر تنت شعلهی حرارت را؛ از زبانهایشان جسارت را
سنگباران این جماعت را؛ بسکه پیغمبری، تحمّل کن
لحظهای که عمود میآید؛ لحظهای که فرود میآید
سر تو روی شانه میریزد؛ تو به عالم سری، تحمّل کن
نانجیبی که دست او تیغ است، آمده داغ بر دلم بزند
آمده کوچکت کند امّا تو علیاکبری؛ تحمّل کن
زیر سمهای اسب رفتهای و استخوانی نمانده در بدنت
دستوپا کم بزن عزیز دلم؛ میرسد خنجری، تحمّل کن
#روضه_حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
.👇
نوحه حضرت علی اکبر علیه السلام
#شب_هشتم محرم
خونین جگر از داغِ این لاله ی پرپرم
شد ارباً اربا پیکرِ شبه پیغمبرم
میزنم ناله با دلی مُضطر
وای علی اکبر وای علی اکبر
آه و واویلا...
روی چو گل پژمرده ات آتشم زد علی
پهلوی نیزه خورده ات آتشم زد علی
یاد من افتاد روضه ی مادر
وای علی اکبر وای علی اکبر
آه و واویلا...
#حضرت_علی_اکبر
#محرم_۱۴۰۴
.
#نوحه
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#شب_هشتم
خونین جگر از داغِ این لاله ی پرپرم
شد ارباً اربا پیکرِ شبه پیغمبرم
میزنم ناله با دلی مُضطر
وای علی اکبر وای علی اکبر
آه و واویلا...
روی چو گل پژمرده ات آتشم زد علی
پهلوی نیزه خورده ات آتشم زد علی
یاد من افتاد روضه ی مادر
وای علی اکبر وای علی اکبر
آه و واویلا...
#محرم_۱۴۰۴
#شب_هشتم_محرم
#حاج_امیر_عباسی ✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#شب_هشتم_محرم
مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام
پدر رسید و ندا شد بلند: یا ولدی
بلند شو که نخندد کسی به ما ولدی
عصای پیری بابا مقابلم نشکن
بلند شو که نباشد قدم دو تا ولدی
هزار تا علی اکبر به خاک دیدم که،
هزار مرتبه از دل زدم صدا... ولدی
تو در سراسر این دشت منتشر شده ای
رسیده رد تنت تا به هر کجا، ولدی
دل من از تن تو ریش ریش تر شده است
مگر به داد دل من رسد خدا، ولدی
جمال یوسف من زیر و رو شده حالا
به دست سنگ به دستان کربلا... ولدی
چگونه تاب بیارم نفس نفس بزنی
چگونه تاب بیارم که دست و پا... ولدی
تنی که هر طرفش دست نیزه ای مانده
بگو چگونه بچینم روی عبا ولدی
بلند شو که وقار حرم زمین نخورد
رسیده عمه ات از بین خیمه ها ولدی
#وحید_محمدی ✍
#محرم ۱۴۴۷ ه.ق
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم
.
.
#شب_هشتم_محرم
#غزال
مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام
اکبر زمین خورده
الله اکبر در نجف حیدر زمین خورده
پیری از آن سو گفت
یا للعجب انگار پیغمبر زمین خورده
با زخم پهلویش
خیلی شبیه سوره ی کوثر زمین خورده
واضح ترش این است
انگار مادر باز پشت در زمین خورده
این گونه ی خاکی
معلوم خواهد کرد او با سر زمین خورده
او ارباً اربا بود
پس این کبوتر هم بدون پر زمین خورده
حالا سوال این است
اکبر زمین افتاده یا اصغر زمین خورده؟
ارباب ما دق کرد
ارباب ما در پیش یک لشکر زمین خورده
حتما هزاران بار
از خیمه تا این قتلگه خواهر زمین خورده
گفت از زمین پاشو
زهرا برای حفظ این معجر زمین خورده
این یک عبا بس نیست
وقتی که قطعه قطعه این پیکر زمین خورده
تشییع او سخت است
پیش تنش زانوی آب آور زمین خورده
#وحید_محمدی ✍
#محرم ۱۴۴۷ ه.ق
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم
.
.
#حضرت_علی_اکبر
#محرم_۱۴۰۴
#شب_هشتم
#زمینه
بند1⃣
تو نور امید چشم ترمی علی جانم
طاها و یاسینی پیغمبرمی علی جانم
تموم هستی من و این حرمی علی جانم
بدون تو از این دنیا سیره دلم ای عزیزم
تو میری و منم با اشک پشت سرت آب می ریزم
نورچشمام میره میدون وای
گل لیلام میره میدون وای
همه عمرم همه جونم همه دنیام میره میدون وای
بند2⃣
خدا می دونه تا ناله ی تورو شنیدم من
یه لحظه انگاری مردن خودم و دیدم من
ازهمه ی دنیا بالای سرتو بریدم من
کنار تو دیگه بابا از این زندگی بریده
عصای دست من بودی بی تو قامتم خمیده
نور چشمام رو خاک افتاد وای
گل لیلام رو خاک افتاد وای
همه عمرم همه جونم همه دنیام رو خاک افتاد وای
بند3⃣
باهات چی کار کردن سختمه تورو ببینم من
هر جوری هس باید بالا سر تو بشینم من
با کمک عمه تو عبا تنتو بچینم من
تا حالا هیچ کسی از من گریه بلند ندیده
دم آخر می بینی که کارم به کجا کشیده
نور چشمام از دستم رفت وای
گل لیلام از دستم رفت وای
همه عمرم همه جونم همه دنیام از دستم رفت وای
شعر و نغمه: #سعید_پیغمبری
#شب_هشتم_محرم
👇
.
#محرم_۱۴۰۴
#شب_هشتم
#زمینه
بند1⃣
تو نور امید چشم ترمی علی جانم
طاها و یاسینی پیغمبرمی علی جانم
تموم هستی من و این حرمی علی جانم
بدون تو از این دنیا سیره دلم ای عزیزم
تو میری و منم با اشک پشت سرت آب می ریزم
نورچشمام میره میدون وای
گل لیلام میره میدون وای
همه عمرم همه جونم همه دنیام میره میدون وای
بند2⃣
خدا می دونه تا ناله ی تورو شنیدم من
یه لحظه انگاری مردن خودم و دیدم من
ازهمه ی دنیا بالای سرتو بریدم من
کنار تو دیگه بابا از این زندگی بریده
عصای دست من بودی بی تو قامتم خمیده
نور چشمام رو خاک افتاد وای
گل لیلام رو خاک افتاد وای
همه عمرم همه جونم همه دنیام رو خاک افتاد وای
بند3⃣
باهات چی کار کردن سختمه تورو ببینم من
هر جوری هس باید بالا سر تو بشینم من
با کمک عمه تو عبا تنتو بچینم من
تا حالا هیچ کسی از من گریه بلند ندیده
دم آخر می بینی که کارم به کجا کشیده
نور چشمام از دستم رفت وای
گل لیلام از دستم رفت وای
همه عمرم همه جونم همه دنیام از دستم رفت وای
شعر و نغمه: #سعید_پیغمبری ✍
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
.👇