حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Arbaein1403_Shab5 (3).mp3
زمان:
حجم:
53.98M
به مانند سر زلف پریشانت پریشانم
#غزل_مرثیه
#روضه
۱۰۳۳
به مانند سر زلف پریشانت، پریشانم
زجابرخیز علمدارم، ز جا برخیز ای جانم
اگر درخیمه باشم پس که جمعت میکند عباس؟
بمانم گر کنار تو به یاد خیمه گریانم
کنار پیکر پاشیدهی تو زار میگریم
برایت روضهی ناموسی و بازار میخوانم
بلندی قدت را دید و با نیزه بلندت کرد
امان از دست این خولی، که کاری کرده حیرانم
به تو حق میدهم که میزنی بازو به روی خاک
که تیری مانده بین استخوان چشم، میدانم
تویی در بین گرما و به تن، یک پیرهن داری
ولی من یک دو ساعت بعد، روی خاک عریانم
اگر تو برنگردی خیمه، جسمم زیرورو گردد
اگر پیشم بمانی زیر ده مرکب نمی مانم
سرت درهم شد اما باز پیداشد خدارا شکر
ز بعد تو منم که زیر ابر نیزه پنهانم
#محمود_اسدی_شائق ✍
.
.
#زبانحال_حضرت_زینب
#اربعین
#غزل_مرثیه
مرگ من بود دمی کز تو جدایم کردند
در همان گوشه ی گودال, فدایم کردند
دوستانم که نبودند بگریند به من
دشمنانم همگی گریه برایم کردند
من که خود, راهنمای همه عالم بودم
سر خونین تو را راهنمایم کردند!
هر کجا خواستم از پای در افتم, دیدم
کودکان دست گشودند و دعایم کردند
خجلم از تو که گم گشته امانتهایت
بر سر خار دویدند و صدایم کردند
گریهها داشتم از دوری روی تو, ولی
خندهها بود که بر اشک عزایم کردند
همرهانم که گرفتند غبار از محمل
همه در خاک فتادند و رهایم کردند
تا دَم مرگ, طرفدار تو بودم ای دوست
دشمنان, یکسره تحسین به وفایم کردند
این اسارت همه جا عزّت من بود حسین
که پیام آور خون شهدایم کردند
“میثمم” کوس شهی بر همه عالم زدهام
سرفرازم که در این کوی, گدایم کردند
✍️غلامرضا سازگار
🎤#استادمجیدطاهری
👇
.
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
۱۱۴۱
بانوی من به غصه چرا خو گرفتهای
من محرم توام ز چه رو، رو گرفتهای
در بین کوچه حامی حیدر شدی ولی
دیدم مدال خویش به بازو گرفتهای
این گونه راه میروی و میکُشی مرا
ره میروی و دست به پهلو گرفتی
هنگام پاشدن کمک از دست من بگیر
برخاستی و دست به زانو گرفتهای
هر بار که بدون کمک راه میروی
احساس میکنم که تو نیرو گرفتهای
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا علیهاالسلام
#غزل_مرثیه #واحد
دوست دارم از غمت یا فاطمه تنها بگریم
از یتیمان تو پنهان، در دل شبها بگریم
دوست دارم بنگرم بر آسمان پر ستاره
تا سحر با یاد تو، ای زهرۀ زهرا بگریم
دوست دارم در شب سوگ تو ای ماه مدینه
در کنار قبر تو آیم، تک و تنها بگریم
دوست دارم چون که وارد میشوم در خانۀ تو
سر به دیوارش نهم، از محنت دنیا بگریم
دوست دارم سر فرود آرم منِ بیکس به چاهی
برکشم فریاد غربت، هایهای آنجا بگریم
دوست دارم زینب من اشک چشمانم نبیند
گه به نخلستان و گاهی در دل صحرا بگریم
دوست دارم چون که افتد بر یتیمانت نگاهم
از غم امروزشان، وز غصّۀ فردا بگریم..
#حبیب_چایچیان ✍
.👇
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا علیهاالسلام
#غزل_مرثیه #واحد
دوست دارم از غمت یا فاطمه تنها بگریم
از یتیمان تو پنهان، در دل شبها بگریم
دوست دارم بنگرم بر آسمان پر ستاره
تا سحر با یاد تو، ای زهرۀ زهرا بگریم
دوست دارم در شب سوگ تو ای ماه مدینه
در کنار قبر تو آیم، تک و تنها بگریم
دوست دارم چون که وارد میشوم در خانۀ تو
سر به دیوارش نهم، از محنت دنیا بگریم
دوست دارم سر فرود آرم منِ بیکس به چاهی
برکشم فریاد غربت، هایهای آنجا بگریم
دوست دارم زینب من اشک چشمانم نبیند
گه به نخلستان و گاهی در دل صحرا بگریم
دوست دارم چون که افتد بر یتیمانت نگاهم
از غم امروزشان، وز غصّۀ فردا بگریم..
#حبیب_چایچیان ✍
.👇
.
#غزل_مرثيه
#حضرت_زهرا
هم ، دستِ تو افتاده است از كار مادر
هم ، كارِ اين خـانه شده بسيار ، مادر
روزت شبيه نيمي از روي تو شب شد
از بس كه ديدي روز و شـب آزار مادر
طوري گُلابِ چشم تو پاشـيد بر در
كه از خجـالت ، سُرخ شد ديـوار مادر
درخون نشستي،سِيلِ خونين راه افتاد
از چشـمهاي حيــدر كــرّار، مادر
تنها خدا، تنهاپدر، تنها تو ،هستيد
---تنهــاتر از تنهـاترين سردار ، مادر
در خواب ديشب از لب مُحسن شنيدم
رازي كه پنهان كردي از مسمار مادر
بادردِ سر، بادردِ گردن، دردِ پهلو
هر شب نشستي تا سحر بيدار مادر
مي سوزد از هُرم تنت لبهاي زينـب
مي بوسَمَت اين روزها هربار مادر
حالا كه بابا رفته بيرون جانِ بابا
يك لحظه اين پوشيّه را بردار مادر
تنها نه سقفِ خانه،مي دانم پس از تو
دنيا شود روي سرم آوار مادر
از پاي اين بستر رسيدم پاي مـقتل
ديدم كه سالارم شده بي يار مادر
آن دم كه ديدم شمر آمد سمت گودال
شـد بند قـلبم پاره ، چشـمم تار مادر
خون حُسينت را درون شـيشـه كردند
سرنيزه هاي وحشي و خونخوار مادر
#محمد_قاسمی ✍
#زبانحال_حضرت_زینب
.
.
#شهادت_امام_کاظم
#حضرت_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#غزل_مرثیه
۱۲۰۹
الا ای آنکه باشد عالم بالا گدای تو
بمیرم گوشهی مطموره ها حالاست جای تو
شبیه مادرت زهرا شدی نیلی و، مثل او
دعای مرگ، آخر شد در این زندان دعای تو
جدا کردند با زحمت، عبا را از روی زخمت
گمانم از غل و زنجیر پاره شد عبای تو
به استقبال پهلویت لگد پشت لگد آمد
لگد خوردی و دیگر در نمیآید صدای تو
لگد خوردی ولی آخر ضریح سینه سالم بود
نکوبیده کسی با چکمه، روی دندههای تو
خدارا شکر در زندان، نشد آقا تنت عریان
نباشد دست این و آن عبای تو ردای تو
اگر چه شد تنت از حلقهی زنجیر کاهیده
به زیر دست و پا امّا نمانده دست و پای تو
کرم کردی شدم آوارهی کوی رضا جانت
تمامِ هستی شائق، فدای تو فدای تو
#محمود_اسدی_شائق ✍
.
.
#شهادت_امام_کاظم
#حضرت_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#غزل_مرثیه
۱۲۰۹
الا ای آنکه باشد عالم بالا گدای تو
بمیرم گوشهی مطموره ها حالاست جای تو
شبیه مادرت زهرا شدی نیلی و، مثل او
دعای مرگ، آخر شد در این زندان دعای تو
جدا کردند با زحمت، عبا را از روی زخمت
گمانم از غل و زنجیر پاره شد عبای تو
به استقبال پهلویت لگد پشت لگد آمد
لگد خوردی و دیگر در نمیآید صدای تو
لگد خوردی ولی آخر ضریح سینه سالم بود
نکوبیده کسی با چکمه، روی دندههای تو
خدارا شکر در زندان، نشد آقا تنت عریان
نباشد دست این و آن عبای تو ردای تو
اگر چه شد تنت از حلقهی زنجیر کاهیده
به زیر دست و پا امّا نمانده دست و پای تو
کرم کردی شدم آوارهی کوی رضا جانت
تمامِ هستی شائق، فدای تو فدای تو
#محمود_اسدی_شائق ✍
.
.👆
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
۱۱۴۰
باغ و بهار من همه رنگ خزان شده
یاس علی شبیه گل ارغوان شده
دیدم پناهگاه همه بیپناه شد
دیگر رشیدهی علوی قد کمان شده
تاوا کند مژه، مژه بر هم نمیزنم
چشمش به زیرِ ابر سیاهی نهان شده
دیدم میان کوچه ، عدو با اشاره گفت
محکم بزن مغیره دگر نیمه جان شده
بی شانهی حسن نَتَواند بایستد
بانوی خانه بعد لگد ناتوان شده
هنگام راه رفتن خود میخورد زمین
از بس زدند پوست بر استخوان شده
پیراهنش که دوخته شد سوخت مادرو
بهر حسین تشنه لبم روضهخوان شده
افسوس زحمتش به هدر رفت فاطمه
پیراهنی که پاره به دست سنان شده
تا پیکرش دریده شود میزند دقیق
از بس که نیزه را به جگر میزند عمیق
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.
.
#غزل_مرثیه
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم علیه_السلام
دست بسته به سر دار ببین مهمان را
بنگر از اشک که لبریز کنم دامان را
کاش قرآنِ عقیله! به مدینه بروی
پاره پاره کند این کوفه همه قرآن را
برنگردی تو اگر، پیکر تو برگردد
میکشانند به هر سو بدنِ بی جان را
نعل تازه به روی دست گرفتند حسین
قصدشان است بپاشند تن عریان را
زجر کُش میشوی و خواهر تو میبیند
از گلوی شده دَرهم، رگ آویزان را
چوب در دست گرفته پسر مرجانه
بشکند تا به دل طشت دُر دندان را
حرمله کاش بلندش نکند از مویش
دختری که بزند بوسه لب عطشان را
#محمود_اسدی_شائق ✍
.
.
#غزل_مرثیه
#امام_حسین صلوات_الله_علیه
۱۳۱۲
جز حسینِ من، گلی پرپر در این گلشن نداشت
لالهی پرپر شده که زیرو رو کردن نداشت
عالمِ امکان کسی مانند زینب غم ندید
مادری هم مثل من خونین جگر اصلاً نداشت
آبرودار جهان عریان به روی خاک بود
بر تنش غیر از سِنان و تیر، پیراهن نداشت
یوسف من بیکفن نه بوریایش شد کفن
پس کفن دارد حسین من ولیکن تن نداشت
قسمتی از پیکرش چسبیده زیر سم اسب
غیر چندین تکه زینب بر روی دامن نداشت
از تنِ دَرهم شده هرچه بگویم کم بوَد
اینکه رگها نامرتب شد دگر گفتن نداشت
سر به روی دامنم بود و جدا میکرد شمر
دخترم زینب در آنجا طاقت دیدن نداشت
کس نداند گوشهی گودال حکم ذبح را
طاقت این ضربههای دشنه را گردن نداشت
باز صد رحمت به وضع حنجرِ یحیی، که او
برگلویش نقشی از آثار سر کندن نداشت
زینبم با اکبر و عباس و قاسم آمده
رفت اما محرمی هنگام برگشتن نداشت
دختر من با چه دشواری سوار ناقه شد
بی کمک باشد اگر زن اینکه خندیدن نداشت
با که گویم که مهار ناقه دست شمر بود
دلخوشی جز یک سر پر خون، عزیز من نداشت
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
.
.
#غزل_مرثیه
#امام_حسین
#امام_سجاد
#بنی_اسد
#دفن_شهدا
۱۳۱۳
یوسف فاطمه در معرض گرما مانده
کار نیزه است اگر زخم تنت وامانده
با که گویم به تنت پیراهنی نیست که نیست
کهنه پیراهن تو زیر لگدها مانده
از همان لحظه که اعضای تو را درهم دید
قامت عمهام از دیدن تو تا مانده
روی یک کهنه حصیری بدنت را چیدم
ولی انگار تنت در همه صحرا مانده
بوریا پر شده اما بدنت جمع نشد
بین زنبیل کمی از بدنت جا مانده
بدنت پخش زمین هست ولی سینه کجاست
سینهات زیر سُم مرکب اعدا مانده
ذره ذره بدنت از سم مرکب میریخت
به سم مرکبشان دیده زهرا مانده
#محمود_اسدی_شائق✍
.