نوحه دفن ابدان مطهر شهدای کربلا
روضهٔ دفنِ تَنِ بی سرت مولا
میزند آتش به جان،آه و واویلا
غرقِ خون و چاک چاک
پیکرت بر روی خاک
یا حسین روحی فِداک
یا حسین روحی فِداک...
عالَمی در ماتمت شعر غم خوانده
پیکر تو بین یک بوریا مانده
چشم زهرا خونفِشان
اشک سرخ او روان
از جفای ساربان
یا حسین روحی فِداک...
مثل زینب خونجگر زین همه بیداد
بوسه زد بر حَنجَرت سَیّدِ سجاد
کعبهٔ مهر و وفا
کشتهٔ ظلم و جفا
یا ذبیحاً بِلقفا
یا حسین روحی فِداک...
#نوحه_دفن_شهدا
#دفن_شهدا #دفن
#بنی_اسد #امام_سجاد
#دوازدهم_محرم #دوازده_محرم
#شب_سیزدهم_محرم
#شب_سوم_امام
.
#غزل_مرثیه
#امام_حسین
#امام_سجاد
#بنی_اسد
#دفن_شهدا
۱۳۱۳
یوسف فاطمه در معرض گرما مانده
کار نیزه است اگر زخم تنت وامانده
با که گویم به تنت پیراهنی نیست که نیست
کهنه پیراهن تو زیر لگدها مانده
از همان لحظه که اعضای تو را درهم دید
قامت عمهام از دیدن تو تا مانده
روی یک کهنه حصیری بدنت را چیدم
ولی انگار تنت در همه صحرا مانده
بوریا پر شده اما بدنت جمع نشد
بین زنبیل کمی از بدنت جا مانده
بدنت پخش زمین هست ولی سینه کجاست
سینهات زیر سُم مرکب اعدا مانده
ذره ذره بدنت از سم مرکب میریخت
به سم مرکبشان دیده زهرا مانده
#محمود_اسدی_شائق✍
.
.
#نوحه_سنتی
#زنجیرزنی
#بنی_اسد
#دفن_شهدا
بنياسـد ايـن پيکـر پـاک حسيـن است
آغشته در خـون جسم صدچاک حسين است
تن مجروح يوسف زهرا مانده عريان در دامن صحرا
آه و واويلا، آه و واويلا (2)
*
بنياسد اين تشنهلب کفن ندارد
حتي به تن آن کهنه پيراهن ندارد
زخم ايـن تـن از نيزه و تير است
جاي سم اسب جاي شمشير است
آه و واويلا، آه و واويلا (2)
*
بنياسد! از سوز دل ناله بر آريد
يک بوريـا بر يوسف زهرا بياريد
خون دل سازيد جاري از ديده
کاين بدن از هم شـده پاشيده
آه و واويلا، آه و واويلا (2)
*
بنياسد! از ديده خون دل فشانيد
با هم کنـار قتلگـه قـرآن بخوانيد
يـار مـا گشتيـد اندر ايـن صحرا
اجرتــان نـزد مـادرم زهـرا
آه و واويلا، آه و واويلا (2)
*
بنياسد! ما يک بهشت ياس داريم
کنـار نهـر علقمـه عبـاس داريم
خـون او تقـديم بـه خـدا گشته
هـر دو دستش از تن جدا گشته
آه و واويلا، آه و واويلا (2)
*
بنياسد! آيينه ي پيغمبر اينجاست
پيکر خونين علي اکبر اينجاست
شـده از تيـر و خنجــر بـرّان
آيـه آيـه چــون ورق قــرآن
آه و واويلا، آه و واويلا (2)
#سوم_امام_حسین
#شب_سیزدهم_محرم
.👇
.
#قسمت_پایانی #روضه امام رضا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
"صلی علیک ملیک السماء، هذا حسین بالعراء، مقطع الاعضاء، مسلوب العمامه و الرداء، المجزوز الرأس من القفا"
*جوادالائمه اومد. با هر کیفیتی بود آن قدر کفن های قیمتی و، بدن امام رضا رو با احترام غسل داد. با احترام کفن کرد. با احترام دفن کرد.
گریز به #دفن_شهدا
نیمه های شب وقتی بنی اسد جمع شده بودن دور گودال، با تعجب داشتن به این بدن ها نگاه میکردن. یه وقت دیدن زین العابدین داره میاد. آقا فرمود: بنی اسد کنار برید؛ این بدن ها رو من خوب میشناسم. این بدن بریره. این بدن حبیبه. این بدن مسلم بن عوسجه ست. همه رو یک به یک دفن کردن تا رسیدن به گودال. یه بدن قطعه قطعه. نه سر به بدن داره، نه پیراهن به تن داره. الان دیدی زنها میان، دسته بنی اسد میان، ازاین زنبیل ها میذارن. اینا همینطوری نیست. اینی که حضرت طلب کرد برید قطعه ای حصیر بیارید. حضرت نگاه کرد دید این بدنو هر عضوی برمیداره، یه عضو رو زمین میفته. باید با یه چیزی انتقال بدن تا کنار قبر. فرمود: برید یه قطعه حصیر بیارید. اگر نه تو این قبیله چند متر پارچه بود بخواد این بدنو کفن کنن. آقا دید این بدن کفن نمیشه. با هر کیفیتی بود بدنو آورد. میخواد دفن کنه. "بسم الله و بالله و فی سبیل الله، و علی ملة رسول الله" بدنو روونه قبر کرد. #بنی_اسد ایستادن، دارن گوش میدن. دیدن صدای حضرت نمیاد. گفتن شاید حالش بد شده. نزدیک تر اومدن. دیدن داره با بابا حرف میزنه. باباجان! رسم دین ماست؛ صورت میت رو، رو به قبله رو خاک میذارن. من با این بدن چه کنم؟ دیدن خم شد، لب ها رو به رگ های بریده. ای حسین*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#حاج_محمد_طاهری
#زیارت_مخصوص
#پایان_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇