eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
809 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه 1 🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین هر کجای مجلس نشستی... با توجه امروز میخواهیم از همین جا... به آقامون سلام بدیم.... 🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین 🔸که در حضور تو مهدی کند سلام حسین امروز امام زمانم سلام میده... اما... به بدن های بی سر... روی خاک... سلام ما به اون بدن های که بی غسل و کفن... سه روز روی زمین کربلا بود... 🔸سلام بر تو و آن قطره هاى خون سرت 🔸كه ريخت روى زمين در مسير شام حسين 🔸سلام بر تو و بر مهدی ات که روز ظهور 🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین ان شاء الله امام زمان میاد... انتقام خون به نا حق ریخته ی حسین رو میگیره... 🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین یا بن الحسن... 🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت سه روز بدن عزیز زهرا... بی غسل و بی کفن... روی زمین گرم کربلا... 🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت 🔸يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت 🔸از بسكه پيكرش شده پامال اسبها 🔸يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا... مثل یه همچین روزی... وقتی بنی اسد اومدند کربلا... نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند... اما بدن عزیز زهرا حسین... روی زمین کربلا... میخواستند بدن ها رو دفن کنند... اما بدنها رو نمیشناختند... آخه سر در بدن ندارند... متحیر ایستادند... یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد... 🔸بنی اسد بیاید 🔸کفن با خود بیارید 🔸مگر خبر ندارید 🔸حسین کفن ندارد بنی اسد من این بدن ها رو خوب میشناسم... این بدن بی سر... بدن بابای غریبم حسینه... این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره... این بدن قاسمه... اون بدنی که کنار شط فرات... دستهاش رو جدا کردند... بدن عمو جانم عباسه... بنی اسد... برید یه قطعه بوریا بیارید... 🔸مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود 🔸مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود امام سجاد دستهای مبارک رو زیر بدن مطهر امام حسین قرار دادند و فرمودند: بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله بدن ابی عبدالله رو غریبانه داخل قبر گذاشتند... سخت ترین لحظه برای فرزند لحظه ای هست که میخواد داخل قبر با پدر وداع کنه... بنی اسد دارن نگاه میکنند... دیدند امام سجاد رفت داخل قبر... میخواد با پدر وداع کنه... ای واااااای ای واااااااای... دیدن امام سجاد این لب ها رو گذاشته روی رگ های بریده ی حسین... هی صدا میزنه وای غریب حسین... وای مظلوم حسین... وقتی از قبر بیرون اومدند... با دستان مبارک نوشتند... هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً 🔸كاش در لحظه ی دفن پدرم میمردم 🔸آن كه بوسيد چو عمه، رگ حلقوم، منم الا لعنت الله علی القوم الظالمین
. اگر که عضو عضو من  ز هم شود جدا حسین        جدا نگردم از غمت   به عزت خدا حسین منم منم منم منم  تو را تو را گدا حسین  ز دور خردسالی ام  تو را زدم صدا حسین    الهی آنکه جان من شود تو را فدا حسین تمام عمر بوده ام گدای یک نظاره ات به سینۀ شکسته و  به قلب پاره پاره ات نه من تو را رها کنم نه تو مرا رها حسین به اشک دیدۀ ترت  به خون پاک حنجرت به حنجر بریده و به قطعه قطعه پیکرت به رأس از بدن جدا به صورت منوّرت به جای تازیانه و  تن کبود دخترت        مرا ز من جدا کن و ز خود مکن جدا حسین اگر مرا رها کنی  تو را رها نمی کنم سر از تنم جدا کنی چون و چرا نمی کنم **** . ◾️ شب‌ هفتم شهادت ، شب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه و روضه‌ی سیدالشهدا علیه‌السلام کاش روی زبان ما غیر فرج دعا نبود دعا به غیر فرجت روی زبان ما نبود آه غریب فاطمه فدای بی‌کسی تو کاش که حرف دوری وفراق تو شها نبود هرکه سوال می‌کند به‌خاطر چه زنده‌ای به غیر شوق دیدنت حرف دگر مرا نبود پیر شدیم و قاب شد منتظرانت عکسشان حاجتشان جزفرجت به صبح جمعه‌ها نبود کجاست ندبه خوان تو که باز ندبه سر دهد بخواند این بیت بران لبی که جز تو وانبود بیا بیا که سوختم زهجر روی ماه تو چرا به غیر سوختن آخر این بیا نبود دلم پر است دلبرم نه از شما که ازخودم ببخش این شکسته را که لایق شما نبود ببخش اگر به غیر تو بفکر دیگری شدم ببخش اگر که عمر من جزگنه وخطا نبود ببخش اگر که چشم من لایق دیدنت نشد ببخش اگر عبادتم به غیر از ریا نبود ببخش جان مادرت مرا عزیز فاطمه که غیر بخشش عادت جد تو مرتضا نبود اگر که مردم ونشد ببینمت قرارمن بر سرقبرمن بیا بگو جدا زما نبود بگو که هرچه بود او گریه کن حسین بود آتش سینه اش بجز ماتم کربلا نبود به قبرشش گوشه قسم به قبرهم اگر روم ندبه کنم که جز فرج حاجت این گدا نبود صحبت کفن و دفن شد رفت دلم به کربلا مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفا نبود تکه حصیر خانه ی اهل دهات وای من مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود چه کرده‌اند اسب‌ها با تن غرق خون او که پشت و روی حضرتش مشخص ای‌خدا نبود نشد که از زمین بلند پیکرش بی‌سرش کند که با زمین یکی شده زخاکها جدا نبود چگونه در کفن تنش نهاد زین العابدین چگونه در لحد نهاد لرزه به ماسوا نبود مستحب است اینکه سر بروی خاکها نهی این تن پاره پاره را سری به تن چرا نبود خنجر کند و گردنش چه بد بریده حنجرش  کاش حسین فاطمه ذبیحا بالقفا نبود نه شانه‌ای نه گردنی نه استخوان سالمی که جای تلقین به تنِ مرمل دما نبود چو عمه‌اش بوسه زد او گلوی رشته رشته را که نا دگر به پیکر علیِ نینوا نبود گفت خداحافظ ای تشنه لب شهید من دلم بداغ ماتمت کاش که مبتلا نبود به سربیا سری بزن به اهلبیت مضطرت بگو که  جایشان پدر کنار برده‌ها نبود بزم یزید بی‌حیا ناله زنیم (روضه‌خوان) طشت طلا سرحسین جوابش این جفا نبود ****  مشابه سبکهای زیر خوانده می‌شود 👇
─‌┅═‎═‎༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎═‎┅─‌ بسم رب الحسین(۱۳) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎═‎༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎─‌ دلــم  عــــزادارِ  حضـــرت  سجــــاده برای این غـــربت ، زمـزمه ســـر داده خاک بقیـــع امشـب عطـــر دعـا داره از آسمـــون ، اشکِ  ستـــاره می باره امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ مــزار بــی زائـر ، امــان از این غربت عطــر جنـان داره ، بهشــته این تربت زینــت عـُبّـــاد  و جلــــوهٔ  سجـّــاده بس که جفـــا دیــده از نفـس افتاده امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ زادهٔ زهــــرا شد کشته به زهر کیــن مدینه شد دلخون از این غم سنگین خاک بقیــــع امشـب ناله و غــم داره فاطمـــه در خــاکــش بـزم عـــزا داره برای آقایــی که کشتــه شد مظلـــوم که شد سرانجام  از زهر جفا مسموم امـام مظلـــومـم (۴)    𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ یه عمری از داغ کرب وبلا می سوخت از غـــم سنگیــن شــام بلا می سوخت از غُـــل و زنجیــــر و بــزم حــرامیــها از  غـــم بــازار  و  عقـــدهٔ  شــامیـــها امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ داغ جســـارت بـر یـک تــن بیمـــــار و هلهــلـه بــا ســرها بــر  ســــرِ بــازار و داغ ســه ســاله در گـوشــهٔ ویــرونــه ســـوزونده قلبــش رو دفــن غریبـونه امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ به یاد لبهــــای خشــک علــی اصغـــر روضـــه بپــا می کرد برا  گـــلِ پـرپـر وقتی که تو حجـره آب و غـذا می دید خون دل از چشماش همیشه می بارید امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۹
. روز دوازدهم محرم 🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین هر کجای مجلس نشستی... با توجه امروز میخواهیم از همین جا... به آقامون سلام بدیم.... 🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین 🔸که در حضور تو مهدی کند سلام حسین امروز امام زمانم سلام میده... اما... به بدن های بی سر... روی خاک... سلام ما به اون بدن های که بی غسل و کفن... سه روز روی زمین کربلا بود... 🔸سلام بر تو و آن قطره هاى خون سرت 🔸كه ريخت روى زمين در مسير شام حسين 🔸سلام بر تو و بر مهدی ات که روز ظهور 🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین ان شاء الله امام زمان میاد... انتقام خون به نا حق ریخته ی حسین رو میگیره... 🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین یا بن الحسن... 🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت سه روز بدن عزیز زهرا... بی غسل و بی کفن... روی زمین گرم کربلا... 🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت 🔸يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت 🔸از بسكه پيكرش شده پامال اسبها 🔸يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا... مثل یه همچین روزی... وقتی بنی اسد اومدند کربلا... نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند... اما بدن عزیز زهرا حسین... روی زمین کربلا... میخواستند بدن ها رو دفن کنند... اما بدنها رو نمیشناختند... آخه سر در بدن ندارند... متحیر ایستادند... یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد... 🔸بنی اسد بیاید 🔸کفن با خود بیارید 🔸مگر خبر ندارید 🔸حسین کفن ندارد بنی اسد من این بدن ها رو خوب میشناسم... این بدن بی سر... بدن بابای غریبم حسینه... این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره... این بدن قاسمه... اون بدنی که کنار شط فرات... دستهاش رو جدا کردند... بدن عمو جانم عباسه... بنی اسد... برید یه قطعه بوریا بیارید... 🔸مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود 🔸مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود امام سجاد دستهای مبارک رو زیر بدن مطهر امام حسین قرار دادند و فرمودند: بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله بدن ابی عبدالله رو غریبانه داخل قبر گذاشتند... سخت ترین لحظه برای فرزند لحظه ای هست که میخواد داخل قبر با پدر وداع کنه... بنی اسد دارن نگاه میکنند... دیدند امام سجاد رفت داخل قبر... میخواد با پدر وداع کنه... ای واااااای ای واااااااای... دیدن امام سجاد این لب ها رو گذاشته روی رگ های بریده ی حسین... هی صدا میزنه وای غریب حسین... وای مظلوم حسین... وقتی از قبر بیرون اومدند... با دستان مبارک نوشتند... هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً  🔸كاش در لحظه ی دفن پدرم میمردم 🔸آن كه بوسيد چو عمه، رگ حلقوم، منم الا لعنت الله علی القوم الظالمین .
4_5961031319671537999.ogg
زمان: حجم: 51.7K
نوحه شب سوم یا حسین علیه السلام شد شب سوّمِ/هفتمِ،سوگ شاه غریب آنکه در قتلگاه،گشته شیب الخضیب یا حسین یا حسین... در عزای حسین،آسمان گریه کرد مادرش با دلی،خونفشان گریه کرد یا حسین یا حسین... با لبِ تشنه شد،کشته راه دین از روی ذوالجناح،گشته نقش زمین یا حسین یا حسین... روی او روی نِی،نورِ مکتب بُوَد پرچم ‌نهضتش،دستِ زینب بُوَد یا حسین یا حسین... هدفِ این قیام،قُربِ بر داور است امرِ معروف و هَم،نَهیِ از منکَر است یا حسین یا حسین...
. آل الله(ع) شد جای تو دشت بلا من و شام غم.تو و کربلا ندارم من دیگه چاره نفسهام بریده فقط از تو تنی پاره به زینب رسیده تک و تنها توو این صحرا بمیرم رقیه رو خارا دویده میره زینب بی تو اسارت با زنجیر و با سلسله باتو اومدم اما میرم همراه شمر و حرمله ((من جای رسول و علی و هم مادرتو از عمق وجودم ببوسم این حنجر تو)) دیدم رو تل.رفتی از حال زیرِ نیزه ها.توی این گودال بگو بامن برادر جان کو عباس و اکبر به دور من نه مردی هست نه یارو نه یاور نبود هیچ کس رسید آتیش به خیمه به زن ها به دامن به معجر کشتنت قربتً الی الله کوفیا از روی ثواب دارن میبرن زینبت رو سمت شام و بزم شراب ((من جای رسول و علی و هم مادر تو ازعمق وجودم ببوسم این حنجر تو)) ابوذر رییس میرزایی✍ 👇
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۱۳) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دلــم  عــــزادارِ  حضـــرت  سجــــاده برای این غـــربت ، زمـزمه ســـر داده خاک بقیـــع امشـب عطـــر دعـا داره از آسمـــون ، اشکِ  ستـــاره می باره امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ مــزار بــی زائـر ، امــان از این غربت عطــر جنـان داره ، بهشــته این تربت زینــت عـُبّـــاد  و جلــــوهٔ  سجـّــاده بس که جفـــا دیــده از نفـس افتاده امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ زادهٔ زهــــرا شد کشته به زهر کیــن مدینه شد دلخون از این غم سنگین خاک بقیــــع امشـب ناله و غــم داره فاطمـــه در خــاکــش بـزم عـــزا داره برای آقایــی که کشتــه شد مظلـــوم که شد سرانجام  از زهر جفا مسموم امـام مظلـــومـم (۴)    𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ یه عمری از داغ کرب وبلا می سوخت از غـــم سنگیــن شــام بلا می سوخت از غُـــل و زنجیــــر و بــزم حــرامیــها از  غـــم بــازار  و  عقـــدهٔ  شــامیـــها امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ داغ جســـارت بـر یـک تــن بیمـــــار و هلهــلـه بــا ســرها بــر  ســــرِ بــازار و داغ ســه ســاله در گـوشــهٔ ویــرونــه ســـوزونده قلبــش رو دفــن غریبـونه امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ به یاد لبهــــای خشــک علــی اصغـــر روضـــه بپــا می کرد برا  گـــلِ پـرپـر وقتی که تو حجـره آب و غـذا می دید خون دل از چشماش همیشه می بارید امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۹
─‌┅═‎═‎༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎═‎┅─‌ بسم رب الحسین ✍سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا 🎶سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎═‎༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎─‌ دلــم  عــــزادارِ  حضـــرت  سجــــاده برای این غـــربت ، زمـزمه ســـر داده خاک بقیـــع امشـب عطـــر دعـا داره از آسمـــون ، اشکِ  ستـــاره می باره امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ مــزار بــی زائـر ، امــان از این غربت عطــر جنـان داره ، بهشــته این تربت زینــت عـُبّـــاد  و جلــــوهٔ  سجـّــاده بس که جفـــا دیــده از نفـس افتاده امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ زادهٔ زهــــرا شد کشته به زهر کیــن مدینه شد دلخون از این غم سنگین خاک بقیــــع امشـب ناله و غــم داره فاطمـــه در خــاکــش بـزم عـــزا داره برای آقایــی که کشتــه شد مظلـــوم که شد سرانجام  از زهر جفا مسموم امـام مظلـــومـم (۴)    𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ یه عمری از داغ کرب وبلا می سوخت از غـــم سنگیــن شــام بلا می سوخت از غُـــل و زنجیــــر و بــزم حــرامیــها از  غـــم بــازار  و  عقـــدهٔ  شــامیـــها امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ داغ جســـارت بـر یـک تــن بیمـــــار و هلهــلـه بــا ســرها بــر  ســــرِ بــازار و داغ ســه ســاله در گـوشــهٔ ویــرونــه ســـوزونده قلبــش رو دفــن غریبـونه امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ به یاد لبهــــای خشــک علــی اصغـــر روضـــه بپــا می کرد برا  گـــلِ پـرپـر وقتی که تو حجـره آب و غـذا می دید خون دل از چشماش همیشه می بارید امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۹
🏴 علیه السلام تقدیم به اول شهید موسسه بی پلاک 🌹 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" علت آرامشم - بانی این حال خوب أَلاَ بِذِکْرِ الحسَین - تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ آه همان اسم خداست / می کشم از داغت آه اسم تو شد ذکر لبم / ذکر حسین ذکر الله آه ابا عبدالله ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ به زیر گرما چرا - مانده سه روزی تنت کفن شدی به خاک و خون - کجاست پیراهنت کسی ندیده بی کفن / دفن شود یک امیر زینت عرش خداست / این تن بین حصیر آه ابا عبدالله ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مُغَسَّل الجراح من - به نیزه رفته سرت کجاست انگشت تو و - کجاست انگشترت جسم تو بر روی خاک / ماند و دل عرش سوخت اشک همه حوریان / کفن برای تو دوخت آه ابا عبدالله ۴ .👇
. بني‌اسـد ايـن پيکـر پـاک حسيـن است آغشته در خـون جسم صدچاک حسين است تن مجروح يوسف زهرا مانده عريان در دامن صحرا آه و واويلا، آه و واويلا (2) * بني‌اسد اين تشنه‌لب کفن ندارد حتي به تن آن کهنه‌ پيراهن ندارد زخم ايـن تـن از نيزه و تير است جاي سم اسب جاي شمشير است آه و واويلا، آه و واويلا (2) * بني‌اسد! از سوز دل ناله بر آريد يک بوريـا بر يوسف زهرا بياريد خون دل سازيد جاري از ديده کاين بدن از هم شـده پاشيده آه و واويلا، آه و واويلا (2) * بني‌اسد! از ديده خون دل فشانيد با هم کنـار قتلگـه قـرآن بخوانيد يـار مـا گشتيـد اندر ايـن صحرا اجرتــان نـزد مـادرم زهـرا آه و واويلا، آه و واويلا (2) * بني‌اسد! ما يک بهشت ياس داريم کنـار نهـر علقمـه عبـاس داريم خـون او تقـديم بـه خـدا گشته هـر دو دستش از تن جدا گشته آه و واويلا، آه و واويلا (2) * بني‌اسد! آيينه ي پيغمبر اينجاست پيکر خونين علي ‌‌اکبر اينجاست شـده از تيـر و خنجــر بـرّان آيـه ‌آيـه چــون ورق قــرآن آه و واويلا، آه و واويلا (2) .👇
. علیه السلام بند اول سه روز و سه شبه که / تو بیابونا افتادی زخمات هنوز گریونن / از بس که بد جون دادی چه تنی شده این تنت چی بیارم واسه کفنت؟! از بین این بوریا...، میریزه رو خاکا بدنت مردم و زنده شدم. با دفنِ پیکر تو نشد که پس بگیرم از دشمنا سرتو آه اباعبدلله بند دوم این پیکر داداش علی‌مه /این دستای عموجونه تنِ علی اصغر ای خدا /کجای این بیابونه؟! چه کنم با علی اکبر که اربا اربا رو زمینه؟! این مشک پاره که می‌بینی خونِ دلِ ام البنینه قاسمم ای همه کسم / قد کشیدی برای چی؟! مث گلی که با لگد / چیده شدی با پای کی؟ آه کجاست عبدالله آه اباعبدالله شاعر و نغمه پرداز: .👇
. مرثیه •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• ای از تنور آمده از حنجرت بگو از لحظه های سوخته، با خواهرت بگو با من که سر شکسته ام از دیدن سرت از لحظه های آخر بالا سرت بگو با این به بهت مانده عزادار کوچکت از گیسوان غرقه به خاکسترت بگو خیمه که سوخت امنیت ما خراب شد با من مگو که خواهرم از معجرت بگو من از غروب و غارت اطفال گفته ام تو از شروع غارت انگشترت بگو از خون زخم تازه ی بر گوشه ی لبت با چشمهای خون زده ی دخترت بگو ✍ .