eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
805 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها محرم بابا بیا رقیه را کنج ویران ببین نور دو چشمت را زِ غم دیده گریان ببین کنج ویرانه، شد عزاخانه تو چنان شمع و، من چو پروانه آه و واویلا... یاس وجودم نیلی از ظلم اعدا شد یادآورِ مصائبِ و داغ زهرا شد دیده ام بابا، ظلمِ تحمیلی خورده ام مثلِ، مادرت سیلی
. بند1⃣ سجودم رقیه قعودم رقیه میخونم از عمق وجودم رقیه عمریه به عشقت گرفتارم رقیه اسم توئه رونق بازارم رقیه اگه خدا بهم بده یه روز یه دختر به عشق تو اسمشو میزارم رقیه تویی محبوبه ی دلها رقیه با تو قلبم میشه احیا رقیه وقتی که میبرم اسمت رو بی بی ضربانم میره بالا رقیه بند2⃣ سه سال رقیه کمال رقیه تموم جوونیم حلال رقیه حور و ملک نوکر در بست رقیه هستی عالم همه از هست رقیه واسه گدایی در هر خونه نمیرم میرسه روزی من از دست رقیه تو شبای حرم ماه رقیه یکی یک دونه ی شاه رقیه هرکی میخواد بشه محبوب ارباب یقینا بهترین راه رقیه بند3⃣ حیاتم رقیه مماتم رقیه جواز عبور از صراطم رقیه خوبه که سر شه زندگی پای رقیه اون دلی خوبه که باشه جای رقیه کاشکی بمیرم شب سوم محرم توی حرم زیر قدم های رقیه دلیل برکت سال رقیه یقینا احسن الحال رقیه همه ی بچه هام نذر نگاهش همه ی زندگیم مال رقیه شعر و نغمه: ✍ انجمن تکیه نوکری مشهد .👇
. مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها ای سرت بر دامن من، پیکرت روی زمین مانده بود انگشت بی انگشترت روی زمین روزگارم را ببین، احوال زینب را ببین دخترت روی زمین و خواهرت روی زمین من خودم با چشم خود دیدم چه آمد بر سرت بارها افتاد از نیزه سرت روی زمین من زمین خوردم دقیقا مثل آن روزی که آه بی هوا افتاد زهرا مادرت روی زمین آن چنان سیلی به من زد زجر، چشمم تار شد نیمه شب افتاد با سر دخترت روی زمین چادرم را زیر دست و پا لگد کردند، حیف پاره شد آن یادگار اکبرت روی زمین این چهل منزل سکینه پا برهنه راه رفت پا به پای دختر کوچک ترت روی زمین سنگ بود و ریگ بود و تیغ بود و خار بود زیر پای دختران لاغرت روی زمین حرف گهوار و هجوم و غارت و خلخال شد ناگهان افتاد تا آب آورت روی زمین سینه ی سنگین و تیغ کند و ضربه های شمر چه کشیدی لحظه های آخرت روی زمین زبانحال_حضرت_رقیه ۱۴۴۷ ه.ق .
. مرثیه حضرت رقیه (س) جز مرگ نمانده راه چاره دردم شده خارج از شماره از نیزه نزول کن فرود آی ای ماه به دامن ستاره انقدر برات گریه کردم چشمم شده چون ابر بهاره ابروی تو غرق در کنایه ست موی تو شبیه استعاره تو رفتی و شد شلوغ خیمه افتاد به موی ما شراره بردند ز خیمه هر چه میشد بردند ز گوش گوشواره ما بر روی خار میدویدیم شمر و شبث و سنان سواره انقدر بدم می آید از زجر می ترسم از آن قد و قواره هر بار که گریه ی مرا دید افتاد به جان من دوباره این لکنت عجب بلای جانی است کارم شده ایما و اشاره بد جور شکست دخترت را بازار و شلوغی و نظاره سخت است میان شهر گشتن با چادر پاره، رخت پاره من پیر شدم، ز کودکانِ این شهر گرفته ام کناره همپای رباب گریه کردم هر روز به یاد شیرخواره طفلی که نماند لااقل کاش می ماند براش گاهواره با خود ببرم که خسته ام من جز مرگ نمانده راه چاره ، ✍ محرم ۱۴۴۷ ه.ق زبانحال_حضرت_رقیه
_زمینه شاید ما غریبه بودیم.mp3
زمان: حجم: 9.96M
1️⃣ بند اول شاید ما غریبه بودیم اما خارجی نبودیم اصلا کی فکرش و میکرد الان تو محله ی یهودیم قدم به قدم عذاب کشیدیم چش تو چش هم عذاب کشیدیم پا به پای هم که سیلی خوردیم همه دم به دم عذاب کشیدیم یه بچه ی سه ساله طاقتی نداره / مگه نه بابا کسی شبیه من که اذیتی نداره / مگه نه بابا 2️⃣ بند دوم بابا یتیم زدن گناهه زیر چشام ببین سیاهه ای کاش میبود عمو مون عباس میدید رقیه جونش بی پناهه روزا تو آفِتاب عذاب کشیدیم واسه یه جرعه آب عذاب کشیدیم هر دفه اسمتو به لب آوردیم سیلی بود جواب عذاب کشیدیم این رد دستی که رو صورتم نشسته / هدیه ی زجره این رد چکمه ای که پهلوم و شکسته / هدیه ی زجره 3️⃣ بند سوم بابا درد و دل زیاده کلی راه اومدم پیاده امشب یواشکی شنیدم حرف از مجلس ابن زیاده اذون به اذون عذاب کشیدیم نشون به نشون عذاب کشیدیم خدا شاهده که ما چقدر از چوب خیزرون عذاب کشیدیم عموم کجا بود ببینه پیش رقیه / حرف کنیز شد به داداش اکبرم میگم یه روز با گریه / حرف کنیز شد امیرمهدی زارعی
زمینه زندگی مون آروم آروم بود.mp3
زمان: حجم: 10.59M
1️⃣ بند اول زندگی مون آروم آروم بود‌ اما این آرامش بهم خورده هر کس رد می شد از کنار من میگف طفلک انگاری که مرده بیراه نمیگه طفلی که پاهاش تاول زده خوب راه نمیره بیراه نمیگه چشم آزرده پلکش دیگه بالا نمیره کسی دیده یه طفل سه ساله مثل پیرزن ها شه؟ مگه سیلی جواب کسیه که دنبال باباشه؟ مگه اینا نمیدونن که دختر ها بابایی ان یه روزی این جماعت اثر آه یتیم و میبینن من غریب مو مظلوم / یه سه ساله ی معصوم 2️⃣ بند دوم بابا جون از تو مونده تنها سر بابا جون از من مونده قدّ خم تو یک شب از رو نیزه افتادی من یک شب از رو ناقه افتادم پیشم نبودی نبودی که تنم شده حالا پر کبودی پیشم نبودی موهای سوخته میگه تو تنور خولی بودی کسی دیده یه طفل سه ساله دستش به کمر باشه سر و صورت قشنگش بشه کبود و مثه زهرا شه خدا میدونه منم مثل تو ترک خورده لبم بابا با گرسنگی و با تشنگی گذشت روز و شبم بابا من غریب مو مظلوم / یه سه ساله ی معصوم
زمینه آخ دلت سوخت.mp3
زمان: حجم: 7.66M
1️⃣ بند اول ای پدرایی که تو مجلس نشستید یه سوال دارم از شما اگه طاقتش رو دارید یه روزی ببینی صورتش کبوده دخترت / چی کار می‌کنی دل شب ترس بیوفته تو وجودِ دخترت / چی کار میکنی سایه ی امنی روی سرش نبوده دخترت / چی کار میکنی آخ دلت سوخت / پس امون از دل بابای رقیه آخ دلت سوخت / چی کشیده واسه دردای رقیه 2️⃣ بند دوم برادرایی که تو مجلس نشستید یه سوال دارم از شما اگه طاقتش رو دارید اگه مردی دست بلند کنه بروی خواهرت / چی کار می‌کنی زبونم لال برسه آتیش به موی خواهرت / چی کار می‌کنی یهویی بشکنه بغضِ تو گلوی خواهرت / چی کار می‌کنی آخ دلت سوخت / چی کشیده علی اکبر روی نیزه آخ دلت سوخت / چی کشیده این برادر روی نیزه امیرمهدی زارعی ✍
. ‌ بند اول: کنج این خرابمو بی قرارتم بابا هی لگد زدن به من تا تو‌ رو زدم صدا از بعد رفتن عمو موهامو کَندن دخترای شامی منو مسخره کردن عروسکی که تو واسم خریدی بردن زخمی شد صورت من از بس که سیلی زدن بند دوم: اگه پیش من نبود می مُردم بدون شک خیلی از جاها میخورد عمه جای من کتک یادم نمیره لحظه ای بزم حرامو جات خالی بخشیدم بابا گوشواره هامو حلالشون کردم همه مردم شامو بخشش ارثیه ی ماست قضاوت کار خداست بند سوم: لحظه های آخرم حاجتم شده روا من صدات زدم تو هم با سر اومدی بابا دور و برِ دختر تو پُر از حسوده شبیه مادرت ببین بازوم کبوده مگه گناه ما توو این دنیا چی بوده بارم رو بستم بریم خیلی من خستم بریم .👇👇👇
❁﷽❁ :می گذرد کاروان... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ عمه شدم بی قرار خسته ام از انتظار جان به لبـــم آمده از تب این اضطرار خواب دیدم مهمانم می رسد آرام ایــن جـــانم می رسد عمــه بگـو یک جواب معنـی و تعبیـر خواب رفتـــه قــــرار از دلـم مُردم از این اضطراب می آید بر گوشـــم زمزمه لالایی می خــواند فاطمه این طبــقِ غـرقِ نور بوی پـــدر مــی دهد این سر خونین بر آن عطر سفـــر می دهد مهمان داریم امشب عمه جان من هـــم بابا دارم شـــامیان ! عمه ببین نیمه شب قــرص قمــــر آمده شـــام سیــــاه مرا نــور سحــــر آمده انتـــظارم دیگر سر رسید آخـــر بابایم با سـر رسید قـــاریِ قـــــرآن من زینـــت دامـــان من خوش آمدی از سفر شـدی تو مهمان من سلامٌ علَی الشَیبِ الخَضیب سلامٌ علَی الخَـــدّ ِ التَّـــریب رقیـــه قـــربـــان آن لبهــای عطشـــان تو چه کرده آن خیزران بــا لب و دنـــدان تو آه از طشت و چوب خیزران آه از گریـــه های عمـــه جان بکـــن نگــاهم بابا ببیـــن تو آهم بابا مرا ببــر با خودت خستـــهٔ راهم بابا بیزار از شام و بازار شدم نالان از بزم اغیـــار شدم بابای مظلومم یاحسین(۲) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
زمزمه رقیه خانم س 1404.mp3
زمان: حجم: 1.77M
حضرت رقیه س اول خوش اومدی به خونم، بابای مهربونم، بند اومده زبونم، بابایی خسته ام از اسیری، بگو دیگه نمیری، میخام پیشت بمونم، بابایی کاش که منو بغل کنی، اگه هنوز دوسم داری یا روی این گونه ی من، یک گل بوسه بکاری حالا که برگشتی، حالا که باهامی با هم بریم بازار، بگم تو بابامی بابا بابا بابایی بند دوم نبودی و تو بازار، همه شدیم گرفتار، داد میزدیم علمدار، کجایی عمه روی زمین بود، دعام فقط همین بود، خودت اونو نگهدار ، بابایی عمه تو رو بغل گرفت، تا زیر پاها نمونی دیدم که هم خیسه چشات، هم داری قرآن میخونی دنیا چه میفهمه، چشای دریاتو منم ببر بابا، منم میام باتو بابا بابا بابایی شعر و سبک
حضرت رقیه.pdf
حجم: 68.8K
متن مقتل محرم 🏴 🏴 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ▪️ زبان حال رقیه خاتون س در خرابه شام ▪️روضه حضرت رقیه سلام الله علیها