.
#زمینه
#امام_زمان
.
من برا غمت گریه می کنم
تا تو رو نبینمت گریه می کنم
تو منو نخوای گریه می کنم
تا روزی که تو بیای گریه می کنم
روزا گریه می کنم
شبا گریه می کنم
برای حسین با شما گریه می کنم
این الطالب بدم المقتول بکربلا
تو زیارتت گریه می کنم
خیلی از خجالتت گریه می کنم
تا اقام نیاد گریه می کنم
من برای تو زیاد گریه می کنم
صبا(ح) گریه می کنم
عشا گریه می کنم
برای حسین با شما گریه می کنم
این الطالب بدم المقتول بکربلا
زمینه توسل به امام زمان عج
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#مجید_احدزاده
سلام شما که دارین میائین
همیشه گفتم،خیلی آقائین
همیشه حرف شما تو خونه ست
نذر قبول مامان بابائین
با آب و جارو کوچه رو شستیم
خونه ما هم شاید بیائین
دنیا دیگه جای زندگی نیست
مُردیم به ولله بگین کجائین
بعضیا می گن شما نمیاین
نمی دونن این دور و برائین
ما یادمون رفت شما هم هستی
اما شما باز فکر ماهائین
شما تو عرشین ما روی فرشیم
ماها کجائیم شما کجائین
شهر ما دیوا جای شما نیست
نه تو بالا شهر نه سمت پائین
دلت می گیره می ری مدینه
شبای جمعه کرب و بلائین
&&&
خدا کنه که زودتر بیایی
الهی آمین ، الهی آمین
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#مجید_احدزاده✍
.
#زمزمه
#امام_زمان و گریز به #فاطمیه
#سبک_سلام_آقا
سلام اقا
دلم تنگه برای اون نگاتون
سلام آقا
اجازه هست بیفتم روی پاتون
سلام اقا
منم گریون روز جمعه هاتون
سلام اقا
الهی که بمیرم من براتون
سلام اقا
چقد از ماها خطا دیدی
حلالم کن
اگه از دستم تو رنجیدی
دلم خونه
خودت رو بگذار به جای من
رسید اقا
به دست تو نامه های من
دعامون کن
دعات واسه ما بدا خوبه
طبیب من
برا زخمام کربلا خوبه
سلام آقا
غریب و تنها کجا هستی
عزیز من
مدینه یا کربلا هستی؟
بیا آقا
برای مادر عزا داریم
بیا آقا
شبیه حیدر عزاداریم
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#مجید_احدزاده
.
.
#پنجم_صفر
خون چکیده ست ز چشم تر من ...چیزی نیست
شده مجروح و شکسته پر من ...چیزی نیست
هر زمانی که زمین خوردم و مجروح شدم
یاد دادی که بگو دختر من:" چیزی نیست"
آب شد قلب من از شدت وحشت بابا
داد زد بسکه عدو بر سر من ...چیزی نیست
هدیه ای بود به دستم ز تو اما قاتل
چشمش افتاد به انگشترمن... چیزی نیست
از روی ناقه چو عباس زمین افتادم
ترک افتاد به نیلوفر من... چیزی نیست
لذتت بود پدر موی بلندم اما
آتش افتاد به فرق سر من ...چیزی نیست
می کشیدند مرا از سرم اما عمه
گره محکم زده بر معجر من... چیزی نیست
آن عبایی که به نعش علی اکبر بردی
هست اما دگر از اکبر من چیزی نیست
من دوباره پری کودکیم خواهم شد
گر کبود است همه پیکر من چیزی نیست
سر تو زخم شده پس بدنت پاره شده
پیش زخمان تو زخم پر من چیزی نیست
#مجید_احدزاده ✍
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
.
.
#پنجم_صفر
خون چکیده ست ز چشم تر من ...چیزی نیست
شده مجروح و شکسته پر من ...چیزی نیست
هر زمانی که زمین خوردم و مجروح شدم
یاد دادی که بگو دختر من:" چیزی نیست"
آب شد قلب من از شدت وحشت بابا
داد زد بسکه عدو بر سر من ...چیزی نیست
هدیه ای بود به دستم ز تو اما قاتل
چشمش افتاد به انگشترمن... چیزی نیست
از روی ناقه چو عباس زمین افتادم
ترک افتاد به نیلوفر من... چیزی نیست
لذتت بود پدر موی بلندم اما
آتش افتاد به فرق سر من ...چیزی نیست
می کشیدند مرا از سرم اما عمه
گره محکم زده بر معجر من... چیزی نیست
آن عبایی که به نعش علی اکبر بردی
هست اما دگر از اکبر من چیزی نیست
من دوباره پری کودکیم خواهم شد
گر کبود است همه پیکر من چیزی نیست
سر تو زخم شده پس بدنت پاره شده
پیش زخمان تو زخم پر من چیزی نیست
#مجید_احدزاده ✍
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
.