eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. و محشر حالم ، از فاطمیه ست شور احوالم ، از فاطمیه ست ⛤ مشکی شالم ، از فاطمیه ست زخمی بالم ، از فاطمیه ست رزق هر سالم ، از فاطمیه ست (۲) از فاطمیه ست ، بی قرارم از فاطمیه ست ، روزگارم از فاطمیه ست ، هر چه دارم یا فاطمه جان ، مادر من (۳) ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ هر چه من دارم ، از فاطمیه ست کل اَسرارم ، از فاطمیه ست ⛤ حسن اقبالم ، از فاطمیه ست کل اعمالم ، از فاطمیه ست رزق هر سالم ، از فاطمیه ست (۲) از فاطمیه ست ، سروری ام از فاطمیه ست ، خیبری ام از فاطمیه ست ، حیدری ام یا فاطمه جان ، مادر من (۳) ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ ✍ .
. السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا یک مادر و این همه غم خدایا خانه ی او بوَد حرم خدایا نام مقدسش به عرشِ اِله نوشته با لوح و قلم خدایا هدیه به مسکین و یتیم و اسیر این همه ایثار و کرم خدایا اگر نبود فاطمه تو گفتی بود همه جهان عدم خدایا تمام روشنی کهکشان هاست ز بحر نور او چو نم خدایا نور سماوات و زمین که زهراست فیض خداست دم به دم خدایا شفاعت تمام اهل محشر به نام او خورده رقم خدایا دار و ندارم همه از عشق اوست شوم فدای مادرم خدایا شد از جفای مردمان نامرد کشته ی ضربه ی ستم خدایا میان خانه و میان کوچه پر شده از رنج و الم خدایا دست به دیوار بگیرد چرا ؟ جوانی و قامت خم ؟ خدایا شبانه ره می رود و زیر لب ناله کند به هر قدم خدایا چادر خاکی اش چو پرچمِ آه خون دلش چو موج یَم خدایا روی کبود و پهلوی شکسته یک مادر و این همه غم خدایا ✍ . . علی شده بدون تو تنها دیدن تو واسه ش شده رویا رفتی سفر خدانگهدارت سفر بخیر سفربخیر زهرا«س» ببین که از همه شدم دلسرد چطور میشه بدون تو سرکرد لعنت به اونا که تو رو کشتن خانومه خونه ی علی برگرد فاطمه جان فکری به حالم کن دلم واسه چشای تو تنگه دنیای ما بی تو شده خاموش دنیا بدون تو چه بی رنگه سویی نداره چشمای تارم واسه ندیدنت تو میبارم حرفامو بعد تو به چاه میگم مرحمه واسه ی دله زارم شوهرتو محکومِ به صبره دنیا برام شبیه یه قبره دل من از ندیدنت خونه داغ تو قلبمو میسوزونه من از زمین و آدماش سیرم از مردم زمونه دلگیرم جلو چشای من زدی پرپر من از همین غصه ها میمیرم توی دلم بغضی نفس گیره چشام شده همش به در خیره خون تن تو رو در دیدم این غم مگه از خاطره م میره خونه بدون تو شده خالی زینب میکنه گریه و زاری شب تا سحرمیکنه بیتابی کارش شده عزا داری یا فاطمه یا فاطمه جانم
. السلام علیک یا اباجعفر یا محمد بن علی الباقر هلال ماه رجب و ، ماهِ تمامِ روی تو این همه شور و طرب و ، چشم ملک به سوی تو زبان به عرض ادب و ، دل پی آرزوی تو نوای عشقت به لب و ، سجده به خاک کوی تو اگر چه در جهان فقط ، بنده ی حیّ قادرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ سر پی سودای تو و ، دل به تمنای تو و دیده به رؤیای تو و ، مست تماشای تو و بر قد و بالای تو و ، قامت رعنای تو و فتاده بر پای تو و ، به حسن سیمای تو و به چهره ی خدایی ات ، تا به همیشه ناظرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ مست نماز عشقم و ، در پی راز عشقم و غرق مناجاتم و باز ، تویی نیاز عشقم و به یاد تو شعله ور از ، سوز و گداز عشقم و خورده گره به کارم و ، تو چاره ساز عشقم و به سمت و سوی کوی تو ، تا به ابد مسافرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ به دانش پیمبران ، تویی شکافنده ی علم که داری از خدا نشان ، به قلب آکنده ی علم به کل مردم جهان ، شدی چه بخشنده ی علم از تو بتابیده به جان ، نور درخشنده ی علم در پی نور دانشت ، به باطن و به ظاهرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ تو مظهر کرامت و ، منشأ نور و حکمت و مبدأ هر هدایت و ، مقصد هر سعادت و چشمه ی پر سخاوت و ، بخشش و جود و رحمت و وصلِ به بی نهایت و ، قبله ی هر زیارت و به تربت پاک بقیع ، به رخصت تو زائرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ تو نور عالمینی و ، به عرش همچو قائمه روشنی دو عینی و ، به هر دلی چو زمزمه هم پسر حسینی و ، هم حسن ای عشق همه وارث علم نبی و ، نور علی و فاطمه مهر و ولای تو کند ، طیب و پاک و طاهرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ فخر کنم به نام تو ، جرعه زنم ز جام تو دین چه بوَد ؟ پیام تو ، مذهب من مرام تو نشسته ام به بام تو ، فتاده ام به دام تو روی لبم سلام تو ، ذکر علی الدّوام تو بهر فدا کردن جان ، اشاره کن که حاضرم به امر و فرمان خدا ، عبد امام باقرم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ ✍ ‌
. السلام علیکِ یا مولاتی یا زینب مرجع تقلید عشاق دو عالم زینب است در مسیر عاشقی عشق مجسّم زینب است صحبت از دلدادگی بر دلبران آید میان آن که باشد بر همه عالم مقدّم زینب است مُحرم حج بلا در وادی قرب و ولا آن که باشد در حریم عشق مَحرم زینب است گفت پیغمبر که او باشد شبیه جده اش چون خدیجه در تمام نسل خاتم زینب است سرور جمع زنان از بعد زهرا مادرش آری آری برتر از سارا و مریم زینب است بعد عباسِ علمدار قیام کربلا آن که روی شانه هایش برده پرچم زینب است نام او اُم المصائب ذکر او با سوز و آه مام اشک و پادشاه کشور غم زینب است دختر اندوه و حزن و قله ی صبر و وقار مادر دلخون آه و اشک و ماتم زینب است در اسارت با نوازش های خود هر روز و شب زخم جان کودکان را همچو مرهم زینب است تا نبیند نقطه ضعفی دشمن از اهل حرم صاحب اشک نهان آرام و نم نم زینب است گر چه قامت ها کمان شد زیر بار صد بلا سرو والایی که او هرگز نشد خم زینب است جان فدا در راه تبیین قیام کربلا نای نی از نینوا در نسل آدم زینب است واسطه شد عصر عاشورا میان دو امام صاحب امر ولی اللَّه مسلّم زینب است عارفی ناخواسته سرّی نهان را فاش کرد گفت واللهِ قسم که اسم اعظم زینب است ✍ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین رباعی : تا زمزمه ی خدا خدا می خوانم با شوق نگاه تو دعا می خوانم حیف است دمی بدون تو در گذرد با هر نفسم نام تو را می خوانم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ با سوره ی نحل عهد من دیرین است شهد سخن تو لذت این دین است زنبور عسل گرد لبم می چرخد بس نام حسین بر لبم شیرین است فما احلی اسمائکم ... ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ با هر نفسم ذکر تو را می گویم با عشق تو من راه خدا می پویم یاد تو پر از بوی گل و ریحان است گل را به همین بهانه من می بویم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ والله که مهر تو تمام دین است عشق تو حقیقت همین آیین است دور و بر ما هزار کندو زده اند بس بردن نام تو به لب شیرین است ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ دارم به لبم شهد مُدامت آقا شیرین شده کام من به نامت آقا از کودکی ام نوکری ات را کردم حالا که شدم پیرغلامت آقا ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ فطرس ز شب ولادتش گفت حسین جبریل ز بدو خلقتش گفت حسین در ارض و سما فرشته ها مست شدند وقتی که خدا به خلوتش گفت حسین ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ جبریل به وقت طاعتش گفت حسین در لحظه ی هر عبادتش گفت حسین هر کس که شده مست ابالفضل رشید گردید به پا قیامتش گفت حسین ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ عشقِ به حسین کل سرمایه ی ماست این مهر و ولا دُرّ گرانمایه ی ماست ای کاش ببینیم قیامت به بهشت در باغ جنان حسین همسایه ی ماست ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ حب تو به دل زینت و آرایه ی ماست در باغ بهشت مِهر پر مایه ی ماست ای کاش که دیوار به دیوار شود خانه ی ما با بیت اباالفضل که همسایه ی ماست ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ ✍ .
. یا اباصالح المهدی ادرکنی دیوانه ام ای عشق ، دیوانه ترم کن پروانه ام ای شمع ، پروانه ترم کن ای باده ی نابم ، بیداری و خوابم ویران و خرابم ، ویرانه ترم کن ای یار دل آرام ، بستم به تو احرام مستانه ام ای جام ، مستانه ترم کن دل بسته ام از پیش ، چون سائل درویش بیگانه ام از خویش ، بیگانه ترم کن میخانه شدم من ، پیمانه شدم من بی خانه شدم من ، بی خانه ترم کن تا در تب و تابم ، هستی تو خطابم بی دانه و آبم ، بی دانه ترم کن ای حضرت جانان ، چه بی سر و سامان جانانه دهم جان ، جانانه ترم کن ✍ شب نیمه شعبان ۱۴۴۵ شنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین رباعی : تا زمزمه ی خدا خدا می خوانم با شوق نگاه تو دعا می خوانم حیف است دمی بدون تو در گذرد با هر نفسم نام تو را می خوانم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ با سوره ی نحل عهد من دیرین است شهد سخن تو لذت این دین است زنبور عسل گرد لبم می چرخد بس نام حسین بر لبم شیرین است فما احلی اسمائکم ... ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ با هر نفسم ذکر تو را می گویم با عشق تو من راه خدا می پویم یاد تو پر از بوی گل و ریحان است گل را به همین بهانه من می بویم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ والله که مهر تو تمام دین است عشق تو حقیقت همین آیین است دور و بر ما هزار کندو زده اند بس بردن نام تو به لب شیرین است ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ دارم به لبم شهد مُدامت آقا شیرین شده کام من به نامت آقا از کودکی ام نوکری ات را کردم حالا که شدم پیرغلامت آقا ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ فطرس ز شب ولادتش گفت حسین جبریل ز بدو خلقتش گفت حسین در ارض و سما فرشته ها مست شدند وقتی که خدا به خلوتش گفت حسین ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ جبریل به وقت طاعتش گفت حسین در لحظه ی هر عبادتش گفت حسین هر کس که شده مست ابالفضل رشید گردید به پا قیامتش گفت حسین ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ عشقِ به حسین کل سرمایه ی ماست این مهر و ولا دُرّ گرانمایه ی ماست ای کاش ببینیم قیامت به بهشت در باغ جنان حسین همسایه ی ماست ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ حب تو به دل زینت و آرایه ی ماست در باغ بهشت مِهر پر مایه ی ماست ای کاش که دیوار به دیوار شود خانه ی ما با بیت اباالفضل که همسایه ی ماست ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ ✍ .
.  السلام علیکِ یا خديجة الكبري زیبایی دلکِش بهار از گل هاست آیینه ای از جلوه ی نور زهراست با نام خدیجه گشته آغاز امسال سالی که نکوست از بهارش پیداست ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ خدا را جلوه ای برتر تو هستی به دین احمدی یاور تو هستی بدون تو نبود از دین نشانی که پشتیبان پیغمبر تو هستی شد از تو بهترین دختر پدیدار چرا که برترین مادر تو هستی به نامت فاطمه در افتخار است که مام بهترین دختر تو هستی شده کوثر ز دامان تو جاری و یعنی چشمه ی کوثر تو هستی علی در خانه ی تو پرورش یافت بدین سان مادر حیدر تو هستی شروع سال ما باشد به نامت که حُسن اول دفتر تو هستی فقط سالم نشد با نامت آغاز به کلّ زندگی محور تو هستی اول فروردین ۱۴۰۳ ✍ .
. السلام علیک یا ابامحمد یا حسن بن علی سرچشمه ی زیبایی گل ها آید حور و ملک از بهر تماشا آید هنگامه ای از حسن و کرامت شده است زیرا که کریم آل طه آید ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ بلبل گل زیبای چمن را بوسید پروانه رسید و یاسمن را بوسید این منظره را خدا تماشا می کرد وقتی که علی روی حسن را بوسید شب مجتبی علیه السلام ، شب ۱۵ ماه رمضان ۱۴۴۵ ✍ دوشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۳ ‌.
. السلام علیک یا امیرالمؤمنین گفته نبی عبادت است ؛ ذکر فضایل علی ستاره ی ولایت است ، هر دل مایل علی مسیر هر هدایت است ، تکامل عبادت است زمزمه ی محبت است ، نغمه ی محفل علی دوری از او بوَد قبیح ، بگویم این نکته صریح معجزه می کند مسیح ، به ذکر کامل علی حب علی به ممکنات ، چشمه ای از آب حیات رسد به وادی نجات ، کنار ساحل علی درخت ها شود قلم ، به آب دریا نتوان تا که نوشت ذره ای ، شرح فضایل علی گفته پیمبر که دگر ، شمسم و حیدر چو قمر وجه خدا خواهی اگر ؛ وصف شمایل علی شب عروج آن جناب ، چون که خدا کند خطاب ساتر و پرده و حجاب ، نبوده حائل علی قسم به سرخی شفق ، به روشنایی فلق نیست همه صفات حق ، مگر خصائل علی به شور و شوق و بی قرار ، به اوج رنج رورگار شده فدای راه یار ، تمام حاصل علی وقت نبرد و کارزار ، لشکریان رو به فرار به لحظه ای که ذوالفقار ، شود حمایل علی چو ابن ملجم از جفا ، ضربه زند به ناروا کمک نموده از قضا ، به حل مشکل علی غیر تقرب خدا ، غیر وصال اولیا غیر سفر به کبریا ، نیست مقابل علی ذکر علی دمادم است ، عروج اهل عالم است و هیزم جهنم است ، دشمن باطل علی لبی که ذکر او سرود ، عبادت خدا نمود خوشا به حال آن که بود ، همیشه سائل علی شب ۱۹ ماه رمضان ۱۴۴۵ جمعه شب ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ✍ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا مسلم بن عقیل کوچه به کوچه می روم ، فدای غربتت حسین هر چه غریب تر شوم ، نذر محبتت حسین چه بی حبیب مانده ام ، چون تو غریب مانده ام نیمه ی جان کشانده ام ، به قصد عزتت حسین هر آن چه نامه داده اند ، تو را به کوفه خوانده اند حال ببین که گشته اند ، پر از عدواتت حسین تو در میانه ی دو نهر ، چه بی وفا مردم شهر در پی نوشاندن زهر ، به اهل و عترتت حسین شدم گرفتار بلا ، میان تیر و نیزه ها نمی شوم از تو جدا ، قسم به غیرتت حسین بی تو شبانه می روم ، خانه به خانه می روم بی تو غریب مانده ام ، فدای غربتت حسین مثل تو مهمان شده ام ، ببین چه عطشان شده ام بهر تو قربان شده ام ، در ره طاعتت حسین نشسته ام به بام تو ، کبوترم به دام تو فداییِ قیام تو ، برای نصرتت حسین بی تو شدم چه بی قرار ، ببین سرم بر سرِ دار ای همه ی دار و ندار ، نذر ولایتت حسین یوسف من که پیرهن ، بر تو نمانَد به بدن به پا شده به قلب من ، شور قیامتت حسین به سوی تو کنم ندا ، به جانب کوفه میا شود سرت ز تن جدا ، به اوج محنتت حسین اهل حرم به اشک و آه ، به سوی تو کند نگاه شود میان قتلگاه ، شکسته حرمتت حسین‌ ✍ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله قالَ امام الرضا ، تا دم آخر حسین گفت به اِبن شبیب ، گریه فقط بر حسین با همه ، رَیّان بگو ، از شه عطشان بگو ذکر فراوان بگو ، ای سر و سرور حسین تشنه لب کربلا ، کشته ی تیغ بلا کعبه ی اهل ولا ، شافع محشر حسین روح پیمبر حسین ، ثانی حیدر حسین هستی کوثر حسین ، بر همه محور حسین ماه شبم تا سحر ، هستی اهل نظر ای به قضا و قدَر ، عشق مقدّر حسین " عشق فقط یک کلام ، حسین علیه السلام " ذکر لب ما مدام ، تا دم آخر حسین کشتی اهل نجات ، چشمه ی آب حیات بعد سلامِ صلات ، ذکر مکرر حسین مظهر عقل و ذُکا ، بر تو کنم اتّکا روزی اهل بُکا ، رزق مقرر حسین ای که دمادم مدد ، از تو به عالم رسد مانده غمت تا ابد ، در دل مادر حسین قبله ی عشق و وفا ، سر ز تنت شد جدا ای به سرِ نیزه ها ، قبله ی خواهر حسین ای سر و افسر حسین ، عشق ، سراسر حسین قربِ میسر حسین ، ای گل پرپر حسین مذهب و باور حسین ، کشته ی خنجر حسین گریه فقط بر حسین ، ای شه بی سر حسین ✍ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله زیباترین ترانه ی هستی حسین من ای ذکر بیکرانه ی هستی حسین من ای تا همیشه در دل و در جان عاشقان ای عشق جاودانه ی هستی حسین من اَحلی مِنَ العسل شده نامت به کام ما ای اسم عارفانه ی هستی حسین من آئینه دار سایه ی تان نور آسمان ای از خدا نشانه ی هستی حسین من بودن برای تو ، و نبودن برای تو ای هستیِ یگانه ی هستی حسین من در اوج نا امیدی و در لحظه ی امید ای بهترین بهانه ی هستی حسین من ای شور عشق تو همه شعر و شعور ما ای شعر عاشقانه ی هستی حسین من اوج حماسه غیرت و آزادگی و عشق ای یاد تو نشانه ی هستی حسین من نامت چنان نگین سلیمان عالم است هستی تو در میانه ی هستی حسین من خون شد دلم ز داغ غریبی و غربتت با ضرب تازیانه ی هستی حسین من راز نهان شعله ی عشقت به قلب ماست ای سرّ محرمانه ی هستی حسین من هر لحظه هر زمان شده ذکر بهشتیان : زیباترین ترانه ی هستی حسین من پنج شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۳ ۱۴۴۶ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله دارد این دل هوای تو ، می دهم جان برای تو ای که گفتی به قتلگاه ، راضی ام به رضای تو نام تو رایت الهدی ، شد سر از پیکرت جدا دادنِ جان بهر خدا ، شده هر دم دعای تو معنی دین ولای تو ، عاشقی مبتلای تو گوش جان و صلای تو ، ای خدا در ثنای تو آیه ی سرخیِ شفق ، و قسم بر نور فلق شده تسلیم امر حق ، آن که دارد هوای تو کربلا اقلیم تو و ، حق کند تکریم تو و شده ام تسلیم تو و ، راضی ام به قضای تو وارث دین مصطفی ، منشأ هر لطف و وفا می دهد بر همه شفا ، تربت کربلای تو خونِ دل شد پیاله و ، داغ تو گشته لاله و می کنم بر تو ناله و ، نی شده در نوای تو از حرم تا به قتلگاه ، زینب آمد به سوز و آه مقتلت را کند نگاه ، تا کند جان فدای تو خنجر آمد به حنجرت ، سر جدا شد ز پیکرت به سرِ نیزه شد سرت ، وایِ دل از بلای تو شعله ور گشته خیمه ها ، خون بجوشد ز چشمه ها شده خورشیدِ نیزه ها ، سرِ از تن جدای تو تا به عشقت لوح و قلم ، می زند نام تو رقم زینب از مقتل و حرم ، شد حماسه سرای تو تا قیامت کرببلا ، می بَرَد جان و دل ز ما می کند محشری به پا ، عشق بی انتها تو سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ ✍ عصر عاشورا محرم ۱۴۴۶ .
. السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله اندوه عزا به ذکر یا رب سر زد در روز چرا ستاره ی شب سر زد خورشید مگر دمیده در وقت غروب یا از سر نی هلال زینب سر زد ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ روح از تن بی قرار من پر زده است غم آمده و به سینه خنجر زده است مهتاب به مهمانی ما آمده یا خورشید ز روی نیزه ها سر زده است ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ یک قافله می رود ، برابر ، نیزه شد همره قافله سراسر نیزه هشتاد و چهار یاس نیلی ، ناقه هجده سر یوسف از جفا بر نیزه ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ در قبر چو آن پیکر صد چاک گذاشت گویا که تو را به اوج افلاک گذاشت چون سر به تنت نیست ، امام سجاد آخر رگ حنجر تو بر خاک گذاشت جمعه ۲۹ تیر ۱۴۰۳ ✍ شب چهاردهم محرم ۱۴۴۶ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله اَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونينَ بِلا أَكْفانٍ. سلام بر دفن شدگان بى‏ كفن. اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الْأَبْدانِ . سلام بر سرهاى جدا شده از بدن‏ ها . بر روی نی ماهم تویی ، آیینه ی آهم تویی آن چه که می خواهی شدم ، آن چه که می خواهم تویی افتاده قلبم بر رهت ، بر اوج نی روی مه ات یک قافله دل همرهت ، محبوب دلخواهم تویی افتاده جسمت روی خاک ، ماندم به قلبی چاک چاک گشتم ز دوری ات هلاک ، هجران جانکاهم تویی تو روی نیزه در نماز ، من با تو در راز و نیاز بی تو پر از سوز و گداز ، سوز من و آهم تویی من پیرو تو زینبم ، از دوری ات جان بر لبم آه ای هلال هر شبم ، مهرم تویی ماهم تویی رخسار ماه کامل و ، جاری شده خون دل و من در میان محمل و ، بر نیزه همراهم تویی لحظه به لحظه هر گذر ، در دیر راهب ، تشت زر در جای جای این سفر ، نور شبانگاهم تویی یار دل آرامم تویی ، نجوای هر گامم تویی صبحم تویی شامم تویی ، سالم تویی ماهم تویی ای آتش دیرینه ام ، چون شعله ای در سینه ام ای عشق ای آئینه ام ، معراج هرگاهم تویی سروم همیشه سر فراز ، قرآن بخوان ای دلنواز با نغمه و صوت حجاز ، محبوبِ اَلله ام تویی قرآن بخوان از نیزه ها ، تا آن که گردد جمع ما از چشم نامحرم رها ، از غصه آگاهم تویی ره می روم با کعب نی ، با ضربه های پی ز پی بنگر مرا از روی نی ، ذکر قدگاهم تویی شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ✍ شب پانزدهم محرم ۱۴۴۶ .
. السلام علیک یا اباعبدالله این اسم اعظم است ، سلام ٌ علَی الحسین عشقِ مجسم است ، سلام ٌ علَی الحسین ذکر دمادم است ، نور مسلّم است این نقش پرچم است ، سلام ٌ علَی الحسین در بین قدسیان ، این ذکر جاودان چشمه ی زمزم است ، سلام ٌ علَی الحسین مبهوت راز او ، راز و نیاز او عیسی بن مریم است ، سلام ٌ علَی الحسین از چشمه ی غمش ، بر گل ز ماتمش اشکی چو شبنم است ، سلام ٌ علَی الحسین نامی معظّم است ، بر دل چه مَحرم است ذکری مکرّم است ، سلام ٌ علَی الحسین حب و ولایتش ، مهر و محبتش حقِ مسلّم است ، سلام ٌ علَی الحسین مرآت حق نما ، از جلوه ی خدا نور دو عالم است ، سلام ٌ علَی الحسین بهر عطای او ، همچون گدای او صدها چو حاتم است ، سلام ٌ علَی الحسین هر دم به اهتزاز ، تعقیب هر نماز این فخر آدم است ، سلام ٌ علَی الحسین جاری ز آه او ، سوز نگاه او این اشک نم نم است ، سلام ٌ علَی الحسین جان ها ز غربتش ، انبوه محنتش در اوج ماتم است ، سلام ٌ علَی الحسین عالم به زیر دِین ، شد بر غم حسین عشقش فراهم است ، سلام ٌ علَی الحسین جاریِ خون و اشک ، از دیده های مشک دریایی از غم است ، سلام ٌ علَی الحسین از سوز خیمه گاه ، از داغ قتلگاه هر قامتی خم است ، سلام ٌ علَی الحسین تا وقت مردنم ، من هر چه دم زنم از عشق او کم است ، سلام ٌ علَی الحسین این عشق ما همه ست ، این ذکر فاطمه ست محبوب خاتم است ، سلام ٌ علَی الحسین هر دل که مَحرَم است ، مستانه هر دم است شور محرّم است ، سلام ٌ علَی الحسین سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ ✍ روز عاشورا محرم ۱۴۴۶ .
. السلام علیک یا اباعبدالله این اسم اعظم است ، سلام ٌ علَی الحسین عشقِ مجسم است ، سلام ٌ علَی الحسین ذکر دمادم است ، نور مسلّم است این نقش پرچم است ، سلام ٌ علَی الحسین در بین قدسیان ، این ذکر جاودان چشمه ی زمزم است ، سلام ٌ علَی الحسین مبهوت راز او ، راز و نیاز او عیسی بن مریم است ، سلام ٌ علَی الحسین از چشمه ی غمش ، بر گل ز ماتمش اشکی چو شبنم است ، سلام ٌ علَی الحسین نامی معظّم است ، بر دل چه مَحرم است ذکری مکرّم است ، سلام ٌ علَی الحسین حب و ولایتش ، مهر و محبتش حقِ مسلّم است ، سلام ٌ علَی الحسین مرآت حق نما ، از جلوه ی خدا نور دو عالم است ، سلام ٌ علَی الحسین بهر عطای او ، همچون گدای او صدها چو حاتم است ، سلام ٌ علَی الحسین هر دم به اهتزاز ، تعقیب هر نماز این فخر آدم است ، سلام ٌ علَی الحسین جاری ز آه او ، سوز نگاه او این اشک نم نم است ، سلام ٌ علَی الحسین جان ها ز غربتش ، انبوه محنتش در اوج ماتم است ، سلام ٌ علَی الحسین عالم به زیر دِین ، شد بر غم حسین عشقش فراهم است ، سلام ٌ علَی الحسین جاریِ خون و اشک ، از دیده های مشک دریایی از غم است ، سلام ٌ علَی الحسین از سوز خیمه گاه ، از داغ قتلگاه هر قامتی خم است ، سلام ٌ علَی الحسین تا وقت مردنم ، من هر چه دم زنم از عشق او کم است ، سلام ٌ علَی الحسین این عشق ما همه ست ، این ذکر فاطمه ست محبوب خاتم است ، سلام ٌ علَی الحسین هر دل که مَحرَم است ، مستانه هر دم است شور محرّم است ، سلام ٌ علَی الحسین سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ روز عاشورا محرم ۱۴۴۶
. السلام علیک یا اباعبدالله شب های جمعه فاطمه مهمان کربلاست در اشک و گریه بر غم سلطان کربلاست شور و نوای اهل ولا از نوای اوست شوریدگی ز زلف پریشان کربلاست گیسوی نی اگر که تکان خورده با نسیم از رأس روی نیزه ی جانان کربلاست آشفتگیِ اهل بیابان به قرن ها از زلف غرق خونِ شهیدان کربلاست انگشتری که حلقه ی آن کل عالم است این خاتمش نگین سلیمان کربلاست لحن حجاز و صوت نبی ، کهف و اَلرّقیم رأس بریده مصحف و برهان کربلاست از نیزه ها صدای خدا می رسد به گوش این سوره های بعثت انسان کربلاست اثبات وحی و مکتب الهام زینبش با آیه های قاری قرآن کربلاست آزادگی و تقابل به ظلم و جور بخشی ز امر نهضت و فرمان کربلاست عشق و وفا و حجب و حیا و صفا و صبر خوبی هر آن چه هست ز احسان کربلاست هر جا فتاده نعش شهیدی به روی خاک از لاله های سرخ گلستان کربلاست در خیمه ی حسین دل آرام می شود آرامشی که حاصل طوفان کربلاست باید که سر دهد به سرِ دار عاشقی هر کس که دل سپرده به پیمان کربلاست تا روز محشر از غم آن تشنه کام عشق دل های عاشقان همه عطشان کربلاست دوشنبه اول مرداد ۱۴۰۳ ✍ شب هفدهم محرم ۱۴۴۶ .
.  السلام علیک یا اباعبدالله الحسین خدایا شد حسین محبوب و یارم به خاک پای او سر می گذارم قسم بر نام زیبای حبیبم که دست از عشق یارم بر ندارم ✍ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین هر چه داریم ز ایام محرّم داریم دین و ایمان خود از این غم و ماتم داریم نفَس پیر خمین است که احیا کرده اگر  از نام حسین این همه پرچم داریم نه فقط دین خدا ، حب وطن را هم ما از همین سینه زنی های محرّم داریم مظهر و منشأ هر خوبی و خیر است حسین هر چه داریم از این نام معظّم داریم این حسین است که سرچشمه ی آزادگی است افتخاری است که بر عالم و آدم داریم از ازل تا به ابد نقش دل ماست حسین این چنین است که با نوحه ی او دَم داریم به خدا تا به قیامت ز همین نام حسین پرچم عشق به بام همه عالم داریم خانه ی کوچک زهرا و علی قبله ی ماست راه حق را ز همین بیت مکرّم داریم اگر از خوبی و احسان و خدا دور شدیم دوری از مهر حسینی است که با هم داریم اگر از تیرگی و بار گنه تاریکیم به خدا عشق حسین است که ما کم داریم بی سبب نیست که در حلقه ی دل سرمستیم چون نگینی ز سلیمانیِ خاتم داریم همچنان همت و چمران و سلیمانی ها صد هزاران به صف خط مقدم داریم تیر صهیون زده بر پیکر مهمان حرم بر جگر تا به ابد داغ مجسم داریم مرهم داغ دل از کشتن مهمان چه بوَد انتقامی است که با عزم مصمم داریم سر سردار حرم گر به سر نی زده اند از یقینی است کز این عشقِ مسلّم داریم یادی از ناقه ی عریان کنم و خیل اسیر داغ سنگین اسیران که دمادم داریم ساق پرخون و سرِ سوخته از آتش خصم داغی از سنگِ سر بام ، فراهم داریم هیچ پرسی سبب ناله ی الشام چه بود ؟ تا قیامت ز همین جمله به دل غم داریم چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ ✍ شب ۲۶ محرم ۱۴۴۶ .
. السلام علیک یا اباعبدالله شب اول ماه صفر ؛ ورود به شام آن چه در دایره ی عشق به اثبات رسید جلوه ی نور خدا بود به مرآت رسید حق که در صبح ازل دم ز تجلی می زد آیه ی نور به مصباح و به مشکات رسید سجده کردند همه مثل سجود آدم تا که بر خیل مَلَک وقت ملاقات رسید بعثت دیگری انگار به پا گردیده یا که کلیم آمد و در طور به میقات رسید صوت قرآن حجازی تو غوغا می کرد گویی از وحی خدا روح افاضات رسید رأس زیبای تو بر نیزه پدیدار شد و بین من با سر تو وقت مناجات رسید همه در تابش خورشید سه روزی ماندیم قافله تا که به دروازه ی ساعات رسید شهر آذین شد و در جشن و چراغانی بود تهمت خارجی و رَجم و مکافات رسید غربت و بی کسی و بی سر و سامانی ما بیشتر از همه در شام به اثبات رسید امتی آمده و اجر رسالت می داد یا که بر عترت او وقت مجازات رسید من سرم مثل تو بشکسته ز سنگ از سر بام سر به سر بود چنین رسم مساوات رسید سرِ ما شعله ی آتش سر تو خاکستر سر ما خم نشد و نغمه ی هیهات رسید همه را صبر نمودم به شکیبایی خود ولی از زخم زبان شرح شکایات رسید تشت زر ، بزم شراب و من و نامحرم ها حرف معجر شد و هنگام مراعات رسید خطبه ی حیدری ام کرد چه طوفان بر پا که یزید آن همه حیرت زده و مات رسید عاقبت کنج خرابه شده منزلگه ما هر که سرمست تو گردد به خرابات رسید نیمه شب رأس تو آمد به دل ویرانه به نماز شب من اوج عبادات رسید دخترت رأس تو را تا که به آغوش کشید جان فدا کرده و بر اوج زیارات رسید   دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۴۴۶ .
. السلام علیک یا اباعبدالله بعد تو زمانه ی مکافات رسید بیش از همه غربتت به اثبات رسید یک شهر برای قافله آذین شد وقتی که به دروازه ی ساعات رسید ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ رفتی و زمان ، زمان مهمانی شد بر قافله ات وقت پریشانی شد رأس تو سه روز روی نیزه بود و یک شهر برای تو چراغانی شد ✍ .
. السلام علیکِ یا بنتَ الحسین ای که مهمان شده ای گوشه ی میخانه ی من پر شد از جام غمت ساغر و پیمانه ی من ای سراسر سر تو سر به سریر سرمد ای سر و سرو من ای سرور فرزانه ی من دیگرم بهر تو یارای پذیرایی نیست نیست جز خون دلم باده ی میخانه ی من خالی از غیر و پر از مهر و تمنای توام هست تنها غم تو در دل دیوانه ی من پیش تر همره من بودی و من همره تو دست گلچین شده ویرانی گلخانه ی من آشیان منِ محنت زده را طوفان برد بی تو آتش زده شد بال و پر و لانه ی من جای تو تشت زر و محفل من خاک بلا نیست شایسته ی تو خاک کف خانه ی من چه کسی کرده یتیمم به همین سن کمم چه کسی کرده جدا رأس تو جانانه ی من از چه رو صورت و لب های تو شد غرق به خون جان فدای تو کنم یار کریمانه ی من ای که آیی ز سرِ نیزه و از تشت طلا کن نگاهی به من و حال غریبانه ی من هر زمانی که برای تو بهانه گیرم تازیانه رسد از دشمن بیگانه ی من گوشوارم شده غارت ولی این ها مانده : معجر روی سر و غیرت مردانه ی من گر که بر دامن من رأس تو مهمان گردد می رود هستی و جان بر سر شکرانه ی من ببرم همره خود زائر زهرایم کن ای که مهمان شده ای گوشه ی ویرانه ی من پنج شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ شب چهارم ماه صفر ۱۴۴۶ ✍ .
. صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا هر لحظه به لب ذکر خدا می گوییم از حسن نگار دلربا می گوییم چون واسطه ی فیض الهی است رضا با هر نفسی رضا رضا می گوییم ✍ .