eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
هرکسی را منصب خدمت به عترت می دهند فخر و فر و شوکت از روز ولادت می دهند نوکری ننگ است اما نیز دارد افتخار هر که را نوکر بر این در گشته عزت می دهند ، اینان کریم عالمند از عنایت درهمی هم با کرامت می دهند گرچه باشد شور قطره قطره اشک چشم ما لیک پای روضه ها بر اشک قیمت می دهند در روایت آمده از،حضرت صادق علیه السلام چنین صاحب هر قطره را منزل به جنت می دهند حضرت زهرا سلام الله علیها مادرم اجر این گریه کنان را در قیامت می دهند با دعای او شدیم از خادمین اهل بیت با دعای مادری توفیق خدمت می دهند هر کسی را که به او خیر کثیری داده اند منصب خدمتگزاریش به عترت می دهند.... من " غلام" تو شدم از لطف بی بی، مادرت این غلامی را به من همواره نسبت می دهند .
. 🌷 جانم (ع) ... 🍃 هر که "خوانش" بیش ... پس حتما "گدایش" بیشتر هر کسی هم که "گدایش" بیش ... "جایش" بیشتر نان خور او می شود هر کس که بی نان و نواست هر که "نانش" بیش ، قطعا "بی نوایش" بیشتر تا همیشه در هوای او نفس خواهم کشید ... می پرد هر روز ، قلبم در هوایش بیشتر کلّ فرزندان زهرا سفره دارند و کریم بین اولاد کریمش ، "مجتبایش" بیشتر زندگیِ نوکرش بسته به لطف او ... ولی ... هر چه لطفش بیش ... می میرم برایش بیشتر هم ... باز ، لطفش جاری ست هر چه بد کردم ... دَهَد او در اِزایش بیشتر کیمیای عشقِ او از خاک ، می سازد طلا ... هر که خاکی تر بود ... سهمِ طلایش بیشتر کوچه بند آید همینکه پای او افتد بر آن پس گذرگاه حسن ، سر وَ صدایش بیشتر جان من تقدیمِ یک لحظه تماشای رخش هر که زیباتر بود ... پس رونمایش بیشتر گر چه بی صحن است ، اما در عوض در قلب ما ... میشود هر روز و شب ، صحن و سرایش بیشتر روضه میخوانم ولی مستور و در لفافه ها ... از مدینه دلخور است .... از کوچه هایش بیشتر هر شبی که خواب داغ کوچه می بیند حسن ... می شود فردای آن شب ، "های هایش" بیشتر .
. یا کریم ابن کریم تا نقاب از چهره ی زهراییش رد می شود لاجرم خورشید در کارش مردد می شود هر کجا ساکن شود او خشت خشتش قبله است گر حسن مقصود باشد خانه مقصد می شود در شجاعت،در نجابت،در کرامت ذات او اجتماع حیدر و زهرا و احمد می شود کوری چشمان کفار حسود یثربی بعد از او دنیا پر از نسل محمد می شود چون یداللهی که شد آیینه حق در زمین روی او ایزد نمای "دست ایزد" می شود حُسن همراه حسن شد عزتش شدت گرفت ضرب شد حرفی اگر در خود مشدّد می شود هر که آمد دست پر برگشت بی چون و چرا شایدِ سائل درِ این خانه باید می شود ، آقا پی او می رود احتمال نا امیدی گدا رد می شود در توازن نیست باهم کوه و کاه، اینجا ولی بارها ثابت شده آقا بخواهد می شود می رسد روزی که پیمانکار صحن مجتبی آستان قدس شاهنشاه مشهد می شود علی اکبر نازک کار .
. السلام ای آنکه دلها زیر پایت ریخته حق ، جنان را زیر پاهای گدایت ریخته مدح تو ارباب رویائی خوراک شعرهاست بس که مضمون در کف صحن و سرایت ریخته با هنرمندی حریمت نورپردازی شده ریسه ها بر شانۀ گلدسته هایت ریخته در رواق و صحن ها و بست هایت یک به یک بوی تو در سینه ها عطر ولایت ریخته این نخ سبز تبرک را که بر مچ بسته ام سیدی حس می کنم که از عبایت ریخته با غذای حضرتی آخر نمک گیرت شدم حضرت زهرا نمک را در غذایت ریخته گرچه صدها بار ایوان طلا را دیده ام باز دل با دیدن ایوان طلایت ریخته عاشقانت را یقین دارم که می بخشند حشر طرح این بخشودگی ها را خدایت ریخته آمدی آرامش قلب عطوف اهل بیت مهربانتر از همه هستی رئوف اهل بیت زائران را در نظر جنت تجسم می شود خسته از راه آمده غرق تبسم می شود زائری که روزها لحظه شماری کرده است زود با آقای خود گرم تکلم می شود بی گمان این روزها آقا دعاگوی همه زائران خواهرش معصومه در قم می شود وقت پرواز کبوترها به بالای سرم آسمان شهر پشت بالشان گم می شود این کبوترها روی بازار هم دارند اثر گرم بیرون از حرم بازار گندم می شود می زند در صحن قدسش جمعیت موج و عجیب دل به صحن کوثرش غرق تلاطم می شود رفتن پای ضریحش نیست اینجا نوبتی ذکر زهرا باعث حق تقدم می شود آنچه ایرانی جماعت را بهشتی می کند عشق معصوم دهم ، خورشید هشتم می شود هر چه دارم می دهم تا که بیایم پای بوس چشم ما و بارگاه حضرت شمس الشموس باز هم جا هست حاجت گر بیاری بیشتر کاش سهم ما شود گرد و غباری بیشتر دوستداران و محبانش در این صحن و سرا بیشتر هستند هر چه می شماری بیشتر صحنه های ناب، اینجا ناتمام است و بدیع هر چه می گیریم عکس یادگاری بیشتر بشنو آواز کبوترهای آقا را درست صوتشان زیباست حتی از قناری بیشتر در خیالم بین جارو کردن و تحویل کفش هر دو دلچسب است اما کفشداری بیشتر نذر کردم سکه ای انداختم در این ضریح سکه هم کافیست آری گر نداری بیشتر واقعا زیباست از دنیا بپرس از این حرم هیچ کس دارد سراغ آئینه کاری بیشتر؟ امتحان کردم که پشت پنجره فولاد او اشک آدم می شود از دیده جاری بیشتر این سفرها شد برای ما تمامش خاطره باز شد از کار ما با لطف او صدها گره با نوای ذاکران و صوت و لحن قاریان جا گرفته ذکر تو در سینۀ ایرانیان در شب میلاد تو ای صاحب ایران زمین خاکیان هم جشن می گیرند با افلاکیان هر که مهرت را خریده شک ندارم برده سود هرکه از تو دور مانده بی گمان کرده زیان گفته ای دیدار زائر می روی بیهوده نیست در زیارت آمدن دعواست بین قدسیان جای جای این حرم سر دارد از جنت ولی نقطۀ عطفی است ایوان طلا در آن میان دوست دارم بشنوم هر روز ذکر خاصه ات با صدای روحبخش زنده یاد انصاریان من فقیرم تو هم آن حج فقیرانی لذا هم شدم از مشهدی ها هم شدم از حاجیان ضامن آهو رضا و ضامن ما هم رضاست روز محشر خوش به حال جملۀ زهرائیان هر که آمد پر شد از عطر ولایت شامه اش خوانده ام من لذتی دارد زیارت نامه اش با علی موسی الرضا ایران گلستان می شود حافظ ایران ما شاه خراسان می شود نام زهرا مادرش با نام فرزندش جواد هر کحا برده شود صد مشکل آسان می شود آفتاب صبح می تابد به ایوان طلا مثل گنبد جلوهء ایوان دو چندان می شود گاهگاهی آفتاب اینجا طوافی می کند گاه پشت گنبدش از شرم پنهان می شود می زنم هر جا قدم این سوی و آن سوی حرم ناخودآگاه آخرش ختمِ به ایوان می شود گر کسی غیر مسلمان یک سفر آید به طوس با نگاه ویژهء سلطان مسلمان می شود این تمام باور و این اعتقاد شیعه است با نگاه خاصه اش برکت فراوان می شود فخر دارد آب سقا خانه اش بر سلسبیل مست سقا خانه اش لبهای باران می شود مستی این آب را در خود شرابش هم ندید این رواق و صحن را جنت به خوابش هم ندید گر بخواهد با اشاره خاک را دُر می کند عشق او هر لحظه در قلبم تبلور می کند او رئوف اهل بیت است و چنان جدش حسین (ع) با نگاهی عالمی را در دمی حر می کند قسمتم مشهد نگردد گر که سالی چند بار قلب من در سینه احساس تأثر می کند هیچ صاحب خانه ای چون صاحب این خانه نیست خود کاسه را پر می کند فخر کردن هم خدایی فخر کردنهای ماست هر که اربابش رضا باشد تفاخر می کند مادری دیدم که طفلش را رضا داده شفا پای ایوان دارد از آقا تشکر می کند مشتری دارد حریمش از جنان هم بیشتر نان جنت را حریم طوس آجر می کند هوش از سر می برد از بس که جنات الرضا جنت الاعلی هم احساس تحیر می کند مدح ما حتی نمی از آب اقیانوس نیست هیچ جائی در جهان کرببلا و طوس نیست .