💚🌴🌑🍃💚🍀🌴🌑💚
🌑🍃🌴🌑🍃💚
🍀🌴💚 ﷽
مناجات_با_امام_زمان_ارواحنا_فداه
پیش مقدمه برای روضه حضرت زینب (س)
😭😭😭
ای عمه جان برای تو خون گریه میکنم
از سوز ماجرای تو خون گریه میکنم
با یاد غصه های تو از حال میروم
با یاد غصه های تو خون گریه میکنم
داغ اسیری ات کمرم را شکسته است
بستند ، دست و پای تو خون گریه میکنم
حتی خدا برای تو روضه بپا کند
با روضه ی خدای تو خون گریه میکنم
تو زار میزنی ز فراق حسین و ، من ...
از سوزِ های های تو خون گریه میکنم
بالای نعش بی سر جدم صدا زدی ...
از "وا محمدای" تو خون گریه میکنم
هر صبح و شب برای سرِ روی نیزه ها ...
هر صبح و شب برای تو خون گریه میکنم
ای "کربِ وَ الْبَلای" حقیقی کربلا
از داغ کربلای تو خون گریه میکنم
از داغ همسفر شدنت با حرامیان ...
میمیرم ، از عزای تو خون گریه میکنم
تو پا به پای نیزه ی جدم فغان کن و
من نیز ، پا به پای تو خون گریه میکنم
✍#رضا_قاسمی
#روضه ی اربعین
⬅️#زبانحال خواهر کنارقبر برادر
#سبک محمود بیات معروف به سبک دشتی✨
#گوشه ی مارضایی🌴
#چهل روزه حسینم را ندیدم(آیی عزیزم)
بلایش را به جان ودل خریدم(آیی عزیزم عزیزم)
😭😭😭
چهل روز است چهل منزل اسیرم(آیی)
دعا کن در کنار توبمیرم(آیی عزیزم)2
چهل روزه غم چهل ساله دیدم
😭😭😭
غم واندوه دیدم ناله دیدم(هایی غریبم آیی غریبم)
سر پر خون تو همراه من بود
😭😭😭
به هرجاچهل چراغ راه من بود(آیی عزیزم)2
همینجا غرق در خون شد وجودم(عزیزم)2
تن پاک توراگم کرده بودم2
میان نیزه ها دل باختم من(آخ عزیزم)2
ترا دیدم ولی نشناختم من(وایی عزیزم)2
اگر امروز برداری سرت را(ای والله به خدا حسینم)
توهم نشناسی ای گل خواهرت را
😭😭😭
زجا برخیز ای نور دودیده(هایی عزیزم2 وایی غریبم2)
ببین موی سپید وقد خمیده(هایی عزیزم)2
😭😭😭
روزاربعین امام حسین ع دو زائر دل شکسته داشته،
#بند_سوم💚
یکی زینب س ودیگری جابراست،اما عاشقان ابی عبدالله جابر برااولین بار قبرحسین ع و زیارت میکنه،
آی گریه کنای ابی عبدالله ع خودت وکربلا ببین
کنار خواهرخسته و داغ دیده ی حسین امروز با
ناله هات مرهم تاول پاهاش باش،آخه چهل روزه شاید کفش زینب ازپاش در نیومده ،
#بمیرم😭😭😭
ولی عمه ی سادات اولین بار تو گودال قتلگاه زائر حسینش بود
بدن بی سر حسینشو در آغوش گرفت (لبهاشو) گذاشت رو رگهای بریده ی برادر ...
😭😭
جایی که من بوسیده ام زهرانبوسید
بابم علی مرتضی، جدم رسول الله نبوسید
سرشو طرف آسمون بلند کرد،
گفت:خدایا این قربانی را ازآل رسول الله قبول
بفرما
درقتلگاه جسم برادر بروی دست
بگرفت کای خدای من این جان زینب است
😭😭
قربانی تواست بکن از کرم قبول
کاری چنین زعهده ی ایمان زینب است
#صل الله علیک یا اباعبدالله
.
#امام_حسن علیه السلام
#شهادت_امام_حسن ۱۴۰۳
#رضا_قاسمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
زخمهای دستهای سفرهدارش را ببین
غربتش در دشمنستانِ دیارش را ببین
بارها مایَملَکش را داد، دور از چشمِ خلق
گفت ای دنیا! بیا تنها سه بارش را ببین
کیمیای پای او از خاک میسازد طلا
یک غبارش آفتابی شد، عیارش را ببین
نیست با "مَن لا رَفیقَ لَه" کسی جز او رفیق
در گذرگاهِ جُزامیها گذارش را ببین
جانمازش را کشیدند و نیفتاد از قیام
در سجود و در قعودش اقتدارش را ببین
غربتش قاب است بر دیوارِ غربتخانهاش
بین دامِ میخ، تیغِ در حصارش را ببین
در سکوت او هیاهوی جمل را گوش کن
حیدر و تکبیرهای افتخارش را ببین
اژدهای فتنه را تیغِ سکوتش سر برید
صبر کن، در دستِ صلحش ذوالفقارش را ببین
از سپیدیهای مویش روضههایش را بخوان
در سیاهیهای زلفش روزگارش را ببین
کودکی تا پیریاش را کوچهی تنگی گرفت
عمرِ اشکش، روضهی دنبالهدارش را ببین
حاصلِ سرسبزی تاکش، شراب سرخ شد
جامِ أحلیٰ مِن عسل را، یادگارش را ببین
گفت "لایَوم" و شهیدِ کشتهی گودال شد
مقتلش را، کربلای احتضارش را ببین
اشکِ اربابِ مقاتل حالِ یک غارتزدهست
فصل بعدی، پیشِ سقا انکسارش را ببین
مقتل مکشوفهی او روضه میخواهد چه کار؟
روضههایش را تماشا کن، مزارش را ببین
.
🏴
#فاطمیه۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم_به_خانه_وحی
#رضا_قاسمی ✍
روضهخوان استغفرالله از عذابَالنّار گفت
از بهشتی که در آتش سوخت، از اَسرار گفت
واژهها از روضهها گفتند جای روضهخوان
تا "زبانم لالِ" او از عجز در گفتار گفت
باغ را آتش زدم، باید بسوزم تا ابد
هیزم از شرمِ نمکنشناسیاش هر بار گفت
من سپر بودم که نامردی به بختم زد لگد
در، به خون آغشته، زیرِ چکمهی کفار گفت
گِل شدم با اشکهایش، تا مبادا صورتش ...
باز خِشتم شعله خورد و سنگ شد ...، دیوار گفت
کاشکی سرنیزهای بودم کنارِ ذوالفقار
تا سلاحِ قاتلانِ همسرش ...، مسمار گفت
مردِ خیبر دست بسته! کار دنیا را ببین
یک جُهود از روزگارِ حیدر کرار گفت
کاش میکوبیدم آن را روی تابوت خودم
یا که بیمسمار در میساختم ...، نجّار گفت
آنطرف همسایهها گفتند کمتر گریه کن
مادر اما این طرف "اَلجار ثُمَّ الدّار" گفت
.
#هجوم_به_بیت_وحی
.
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
آخرش شرح غمم روی زبانها افتاد
همه گفتند که خیبرشکن از پا افتاد
آه! رفتی و تمام بدنم میلرزد
پهلوان تو زمین خورد، وَ از نا افتاد
دو سه ماه است که رخسار تو با پوشیه است
چشم من بر رخ نیلی تو حالا افتاد
بشکند دست کسی که... اثرش معلوم است
جای دستی به روی صورت حورا افتاد
با یتیمان تو همناله شده جبرائیل
ولوله در وسط عرش معلّی افتاد
ساحلم بودی و رفتی و نگفتی با خود...
که علی در وسط موج بلایا افتاد
با چه رویی بدنت را بدهم بر پدرت
لبم از شرم، ز هر صحبت و نجوا افتاد
با چه رویی به پدرجان تو این را گویم...
"پیش چشمان همه، ام ابیها افتاد"
✍ #رضا_قاسمی
.
#وفات_حضرت_ام_البنین
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#رضا_قاسمی ✍
ای سفرهدار! سفرهی اعیانیات قبول
اُمُّالشهید! لشکرِ قربانیات قبول
ای مشکِ چشمهای تو نذرِ لبِ حسین
ای آسمان! زیارتِ بارانیات قبول
گفتند از خسوفِ قمر، باورت نشد
حیران ماهِ علقمه! حیرانیات قبول
ای روضهخوانِ چار مزارِ خیالیات!
اُمُّ البقیع! تعزیهگردانیات قبول
چادر به سر کشیدهای و زار میزنی
ای کوهی از وقار! پریشانیات قبول
شمعِ مزارِ کیستی ای مادر قمر؟
شبگریههای شامِ غریبانیات قبول
فریاد داشت سوزِ دَمت رو به دشمنت:
ای امتِ رسول، مسلمانیات قبول!
.
.
#مدح_حضرت_عباس علیه السلام
#رضا_قاسمی ✍
دل به دستت میسپارم ای «امانت دارْ دست»
خاکِ پایت میشوم، میشویم از اغیار دست
امتحان کن تا ببینی مرگِ یک دلداده را
پا بکش از خانهی دل، از سرم بردار دست
جانِ بر لب، میرسد آخر به پابوست، اگر ...
وقتِ جان دادن نگه دارند یک مقدار دست
تازه میفهمم گرفتی بارها دستِ مرا
لحظهای که در قیامت میکند اقرار دست
قیمتِ پابوسی تو هر چه باشد روی چشم
مثلِ وقتی که جدا کردند از زوّار دست
آبروی بیخریدارانِ مُفلس را بخر
لابلای زرخریدان، روی ما بگذار دست
نوبتِ اعجازِ "یا بابَ الحَوائج" میرسد
تا طبیبان میکشند از ماندنِ بیمار دست
دستگیرا! روز محشر دستِ ما را هم بگیر
ای که حتی عاقبت میگیری از کفار دست
تیربارانِ تنت را اشکباران میکنم
حالتِ مشکت به چشمم میدهد هر بار دست
چشمهایت روی دیدارِ برادر را نداشت
با گلابِ اشک، شست از آخرین دیدار دست
.
#میلاد_حضرت_عباس
.
.
#وفات_حضرت_خدیجه سلام الله علیها
#رضا_قاسمی ✍
پس از احمد اگر نازل شود پیغمبری دیگر
نمیآید شبیه همسرِ او همسری دیگر
زنی از جنسِ «اَعطَیناک» بین نازَنان تنهاست
که محشور است آنجا ابتری با ابتری دیگر
کنار همرکابش «یاعلی» گفت و به جنگ جهل
نرفت از سنگرِ همسنگرش در سنگری دیگر
علی با ذوالفقارش زور بازوی پیمبر شد
و این زن با وفا و مِکنتش شد حیدری دیگر
به دور شمع پیغمبر نمیبینیم تا محشر
به جز بال و پرِ پروانهاش خاکستری دیگر
به جز دامانِ پاک او که رحلِ نور اعطیناست
نجوشیدهست در عرش برین هم کوثری دیگر
به غیر از دفترِ مدح طلاکوبش که قرآن است
نخورده مُهرِ «اُمُّالْمُؤمِنین» بر دفتری دیگر
اگر جا میشود دریا میان کاسهای لبپَر
بگو داریم غیر از اُمّزهرا مادری دیگر
زنی که میفروشد نور عقبی را به دنیایش
نخواهد داشت جز شیطان و آلش مشتری دیگر
زنی که جای «اُمُّالْمُؤمِنین» اُمُّالحَسَد شد رفت
نخواهد رفت بغض بچههایش از سری دیگر
.
.
#وفات_حضرت_خدیجه سلام الله علیها
#رضا_قاسمی ✍
پس از احمد اگر نازل شود پیغمبری دیگر
نمیآید شبیه همسرِ او همسری دیگر
زنی از جنسِ «اَعطَیناک» بین نازَنان تنهاست
که محشور است آنجا ابتری با ابتری دیگر
کنار همرکابش «یاعلی» گفت و به جنگ جهل
نرفت از سنگرِ همسنگرش در سنگری دیگر
علی با ذوالفقارش زور بازوی پیمبر شد
و این زن با وفا و مِکنتش شد حیدری دیگر
به دور شمع پیغمبر نمیبینیم تا محشر
به جز بال و پرِ پروانهاش خاکستری دیگر
به جز دامانِ پاک او که رحلِ نور اعطیناست
نجوشیدهست در عرش برین هم کوثری دیگر
به غیر از دفترِ مدح طلاکوبش که قرآن است
نخورده مُهرِ «اُمُّالْمُؤمِنین» بر دفتری دیگر
اگر جا میشود دریا میان کاسهای لبپَر
بگو داریم غیر از اُمّزهرا مادری دیگر
زنی که میفروشد نور عقبی را به دنیایش
نخواهد داشت جز شیطان و آلش مشتری دیگر
زنی که جای «اُمُّالْمُؤمِنین» اُمُّالحَسَد شد رفت
نخواهد رفت بغض بچههایش از سری دیگر
.
.
#مناجات_با_خدا
#ماه_رمضان
#رضا_قاسمی ✍
به حکم "تَطْمَئِنُّ الْقَلب" دریاب اضطرابم را
بیا آباد کن از نو دلِ خانهخرابم را
ندیدم از رگِ گردن به من نزدیکتر بودی
خودم را از میان برداشتم، بردم حجابم را *
من، از آیینه پرسید این سیاهی کیست؟ این من نیست
شکستم خویش را، با گریهام شستم نقابم را
نجاتم دادی از دستِ کویر خودفراموشی
از آنجا که خودم حتی نمیدیدم سرابم را
عتابِ توست از آغوش مِهرِ مادرم خوشتر
دلت آمد جوابم کن، تماشا کن عذابم را!
تهِ انبار کاهم سوزنی دیدی و بخشیدی
ندیدی کوهِ عصیان مرا، دیدی ثوابم را
فقط در تربتِ سجاده میروید گُلِ اشکم
که خاکِ کربلا از خار میگیرد گلابم را
اگر روزی میان جنّت و بامِ نجف ماندم
کبوتر کن قناریهای حقّ انتخابم را
* میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجابِ خودی، #حافظ از میان برخیز
................
ماه تسبیح
همّت ای جان که دل از بند هوا بگشاییم
بال و پر سوی سعادت چو هما بگشاییم
فرصتی هست که ما را شده توفیق، رفیق
نگر این دیدهٔ خودبین به خدا بگشاییم
وقت آن است که بر روی خود از روی خلوص
دری از رحمت حق را به دعا بگشاییم
شسته با خون جگر، گردِ گناه از رخ دل
روی آیینه به آیین صفا بگشاییم
پایبند هوس و غفلت و شهوت تا چند
خیز کز پای خود این سلسله را بگشاییم
ماه تسبیح بُوَد بلکه به سر پنجهٔ ذکر
در بر نفس دگر مشت ریا بگشاییم
دیده یادآور داغ است بیا از دل خود
عقده با یاد امام و شهدا بگشاییم...
#محمد_موحدیان ✍
🏷 #ماه_رمضان
🇮🇷
🏴
#محرم۱۴۰۴
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#رضا_قاسمی✍
برای خشکی لبِ تو آب گریه میکند
فرات، در کویری از سراب گریه میکند
ببین چطور با صدای ریشخندِ حرمله
حسین با محاسنِ خضاب گریه میکند
سئوال کن "بِأَیّ ذَنب" و گوش کن سکوت را
خدا هم از غم تو در جواب، گریه میکند
نخند روضهی عطش! که باز زخم شد لبت
برای زخمخندِ تو رباب گریه میکند
دعای ربّ آب بیجواب ماند و تا ابد
به حالش آسمانِ مستجاب گریه میکند
به خونِ ردّ دستبندِ مادرت نگاه کن
که در غم اسارتش طناب گریه میکند
رباب سوخت زیر بارِ داغ و زیر سایهاش
نشسته از خجالت آفتاب گریه میکند
دوباره خیس شد لهوف و روضه ناتمام ماند
دواتِ چشمِ ماست، یا کتاب گریه میکند؟!
.
#عطش
.
💚🌴🌑🍃💚🍀🌴🌑💚
🌑🍃🌴🌑🍃💚
🍀🌴💚 ﷽
مناجات_با_امام_زمان_ارواحنا_فداه
پیش مقدمه برای روضه حضرت زینب (س)
😭😭😭
ای عمه جان برای تو خون گریه میکنم
از سوز ماجرای تو خون گریه میکنم
با یاد غصه های تو از حال میروم
با یاد غصه های تو خون گریه میکنم
داغ اسیری ات کمرم را شکسته است
بستند ، دست و پای تو خون گریه میکنم
حتی خدا برای تو روضه بپا کند
با روضه ی خدای تو خون گریه میکنم
تو زار میزنی ز فراق حسین و ، من ...
از سوزِ های های تو خون گریه میکنم
بالای نعش بی سر جدم صدا زدی ...
از "وا محمدای" تو خون گریه میکنم
هر صبح و شب برای سرِ روی نیزه ها ...
هر صبح و شب برای تو خون گریه میکنم
ای "کربِ وَ الْبَلای" حقیقی کربلا
از داغ کربلای تو خون گریه میکنم
از داغ همسفر شدنت با حرامیان ...
میمیرم ، از عزای تو خون گریه میکنم
تو پا به پای نیزه ی جدم فغان کن و
من نیز ، پا به پای تو خون گریه میکنم
✍#رضا_قاسمی
#روضه ی اربعین
⬅️#زبانحال خواهر کنارقبر برادر
#سبک محمود بیات معروف به سبک دشتی✨
#گوشه ی مارضایی🌴
#چهل روزه حسینم را ندیدم(آیی عزیزم)
بلایش را به جان ودل خریدم(آیی عزیزم عزیزم)
😭😭😭
چهل روز است چهل منزل اسیرم(آیی)
دعا کن در کنار توبمیرم(آیی عزیزم)2
چهل روزه غم چهل ساله دیدم
😭😭😭
غم واندوه دیدم ناله دیدم(هایی غریبم آیی غریبم)
سر پر خون تو همراه من بود
😭😭😭
به هرجاچهل چراغ راه من بود(آیی عزیزم)2
همینجا غرق در خون شد وجودم(عزیزم)2
تن پاک توراگم کرده بودم2
میان نیزه ها دل باختم من(آخ عزیزم)2
ترا دیدم ولی نشناختم من(وایی عزیزم)2
اگر امروز برداری سرت را(ای والله به خدا حسینم)
توهم نشناسی ای گل خواهرت را
😭😭😭
زجا برخیز ای نور دودیده(هایی عزیزم2 وایی غریبم2)
ببین موی سپید وقد خمیده(هایی عزیزم)2
😭😭😭
روزاربعین امام حسین ع دو زائر دل شکسته داشته،
#بند_سوم💚
یکی زینب س ودیگری جابراست،اما عاشقان ابی عبدالله جابر برااولین بار قبرحسین ع و زیارت میکنه،
آی گریه کنای ابی عبدالله ع خودت وکربلا ببین
کنار خواهرخسته و داغ دیده ی حسین امروز با
ناله هات مرهم تاول پاهاش باش،آخه چهل روزه شاید کفش زینب ازپاش در نیومده ،
#بمیرم😭😭😭
ولی عمه ی سادات اولین بار تو گودال قتلگاه زائر حسینش بود
بدن بی سر حسینشو در آغوش گرفت (لبهاشو) گذاشت رو رگهای بریده ی برادر ...
😭😭
جایی که من بوسیده ام زهرانبوسید
بابم علی مرتضی، جدم رسول الله نبوسید
سرشو طرف آسمون بلند کرد،
گفت:خدایا این قربانی را ازآل رسول الله قبول
بفرما
درقتلگاه جسم برادر بروی دست
بگرفت کای خدای من این جان زینب است
😭😭
قربانی تواست بکن از کرم قبول
کاری چنین زعهده ی ایمان زینب است
#صل الله علیک یا اباعبدالله
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
.
#شهادت_امام_حسن علیه السلام
#رضا_قاسمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سلام میدهد به نام نامیات سلام هم
رکوع میشود به احترام تو قیام هم
تو کیستی که سَیّدُالشّباب اهلِ جنّتی
و سبطِ اکبرِ بهشتِ سَیّدُالاَنام هم
کرامتت نداشت مرز، مثل نور آفتاب
رسید سفرهات به ناسزای اهلِ شام هم
شفای دورهگردِ خاکِ مقدمِ تو سر زده
به اهل گورخانههای مرده از جذام هم
هزار خطبه بود در بلاغتِ سکوت تو
هزار بیالف، بدون نقطه، بیکلام هم
تو جنگجوی جنگ صبری ای دلاور جمل!
پر از دَمِ علیست ذوالفقارِ در نیام هم
تُعِزُّ مَن تَشاء یعنی ای مُعِزّ مؤمنین!
تو ماندی، از سپاه دشمنت نمانده نام هم
تُذِلُّ مَن تَشاء یعنی آن زن شترسوار
زنی که بو نبرد از آبرو، از احترام هم
شکسته شد به دستِ جانمازدزدها، نماز
فقط نه سجده و قیام، حُرمت امام هم
کدام نوحه آخرین دَمت شد ای جگربهلب؟!
که سوخت جانِ بر لبِ شهیدِ تشنهکام هم
چه آتشیست داغ مادرت، که کم نمیشود
از آن دو نانجیب اگر بگیری انتقام هم
دوباره گریه در غم تو را شروع میکنیم
اگر میان روضه کارمان شود تمام هم
.
#بیست_و_هشتم_صفر
.