eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
کدوم حسین رو صدا می زنی؟ پیغمبر وقتی وارد خانه شد، دید داره زهرا گریه میکنه،گفت: عزیزِ دلم، چرا گریه میکنی؟ عرض کرد:یا رسول الله! این بچه ای که در رَحِمِ منِ با من حرف میزنه.پیغمبر فرمود:فاطمه جان! وقتی تو هم در رَحِمِ مادرت،خدیجه ی کبری بودی با مادرت حرف میزدی، عرض کرد:بابا! یارسول الله! اون روز من مادرم خدیجه ی کبری رو دلداری میدادم، اما این بچه جگرِ من رو میسوزنه،این زیرِ لب میگه:" یا اُمّاه! اَنَا الغَریب، یا اُمّاه! اَنَا المَظلوم" اما بابا از صبح تا حالا حرف زدنش عوض شده، هی زیرِ لب میگه: "یا اُمّاه! اَنَا العَطشان" الان کربلا چه خبرِ؟ امشب شبِ جوان هاست، با شب های دیگه فرق میکنه،امشب شبِ علی اکبرِ،آی مردم! شب های جمعه یادت باشه اگه کربلا بودی روضه علی اکبر رو نخونید، بذار بی مقدمه برات روضه بخونم: رفتن کربلا، با همه ی خستگی که پیاده رفته بودن،یه نگاهی کردن به شیخِ کاروان گفتن: هر سال تو برامون روضه و نوحه میخوندی، چرا برامون روضه نمیخونی؟گفت: باشه، دفترِ نوحه رو باز کرد، گفت: هر چی بیاد می خونم، دفتر رو باز کرد، یه وقت دید نوحه ی علی اکبر اومده، شبِ جمعه ای بود، شروع کرد نوحه خوندن، جوانها دورش رو گرفتن،"میخوام شما هم مثلِ اونا سینه بزنید، به یادِ همه ی شهدا و رزمنده ها،یادت باشه همه کارهایِ پدرها دستِ پسرِ بزرگِ، هرکاری امشب داری باید بگی: یا علی اکبر! من روضه ام تو این نوحه است، دستت رو بیار بالا..."* جوانانِ بنی هاشم بیایید علی را بر دَرِ خیمه رسانید *تا حالا از خودت پرسیدی چرا ابی عبدالله گفت:جوانانِ هاشمی بیان ببرن،آخه از صبح هر کی رو زمین افتاده ابی عبدالله خودش تنهایی آورده تو خیمه، اما با این بدن چه کردن؟ همچین که این نوحه رو میخوند،جوانها تو حرمِ ابی عبدالله سینه میزدن، رسید به بندِ دوم...* بگویید مادرش لیلا بیاید تماشایِ قَدِ اکبر نماید *همچین که سینه زدن،نوحه اش تمام شد، روضه اش تمام شد،گفت: همه بریم استراحت کنیم، فردا با یه حالِ بهتری بیاییم حرمِ ابی عبدالله،آخه پیاده از شهرشون اومده بودن کربلا، زیرِ لب میگفتن:حسین جان! الحمدالله نمردیم حرمت رو دیدیم آقا، یکی گفت: آقا!مادرم مریض بود نتونست بیاد، هر کی یه چیزی میگفت،عاقبت رفتن استراحت بکنن، روضه خون همچین که سرش رو رویِ بالش گذاشت استراحت کنه،وسط هایِ خوابش دید بهش گفتن:بلند شو،گفت: خسته ام خیلی راه اومدم، گفتن: ابی عبدالله اومده دیدنت، بلند شد، گفت: ما این همه راه اومدیم،آقاجانِ ما چرا زحمت کشیده،گفتن:دستور خودِ ابی عبدالله است، میگه: یه مرتبه دیدم در بازشد،قرصِ ماه وارد شد: "صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه" میگه: همچین که سلام دادم،حضرت جوابِ سلام دادن، فرمودن: من به سه دلیل اومدم،اولیش رو بهت بگم: هر کی دیدنِ من بیاد، منم دیدنش میآم... دوم اینکه: تو شهرتون روضه که می گیرید، دَمِ در یه پیرمردِ با اخلاصی هست، چایی دستِ مردم میده، گاهی هم کفش جفت میکنه، از راه دور به من سلام داده، برگشتی بگو: آقا! بهت سلام رسونده... فرمود:مطلب سوم اینکه یادت باشه اگه از این به بعد اومدی شب جمعه کربلا، تو حرمِ من دیگه روضه ی علی اکبر نخون...آخه شب های جمعه مادرِ پهلو شکسته ام کربلاست،طاقت نداره روضه ی علی رو بشنوه....
‍ کربلایی یا بهشتی تو یه دنیا خوبی داری سحرت قشنگه اما باز عجب غروبی داری صاحب حرم حسینه ، صاحب علم اباالفضل شاه و امیر حسینه ، ماه منیر اباالفضل دوست دارم که زائر عرش خدا شَم دوست دارم جاروکش صحن و سرا شَم دوست دارم محرما رو بوم خونم چندتا از کبوتراتو داشته باشیم ... ابی عبدالله ثارالله ثارالله ... توی بین الحرمینم سر یک دوراهی گیرم حرم حسین و عباس من برم کجا بمیرم این گنبد حسینه ، اون مرقد اباالفضل صاحب لوا حسینه ، شاه وفا اباالفضل دوست دارم کرب و بلا برم دوباره اربابم روی سرم منت بذاره دوست دارم رقیه باشه و ببینه صحن بین الحرمین بارون بباره ... ابی عبدالله ثارالله ثارالله ... یکی عاشق یکی معشوق ، یکی بارون یکی دریا یکی مِی شد یکی ساقی ، یکی مجنون یکی لیلا پیر حرم حسینه ، میر حرم اباالفضل درد و دوا حسینه ، مشکل گشا اباالفضل دل عباسی و نوحه ی غم تو باز این چه شورش است و ماتم تو حرم امام رضا برات بگیرم با حرم حرم بیام تا حرم تو ... ابی عبدالله ثارالله ثارالله
‏برای پیوستن به گروه واتساپ من، این پیوند را دنبال کنید: https://chat.whatsapp.com/HGJuxSpsTBrAGx0Ix5GM4E
نوحه ی حضرت علی اصغر(ع) سلام ای یار من ای ناز بابا سلام ای غنچه وهمراز بابا دراین وادی شدم تنهای تنها الا  ای آخرین  سرباز  بابا بیا  ای لاله ی پرپر اُمیـد آل پیغمبـر علی اصغر علی اصغر در  این صحـرا ببین چشم ترم بابا تو را من سوی  میدان می برم بابا آه واویلا واویلا واویلا (3) من  اینجا  باغبان و گل فـروشم   صـدای  العطش آیـد بـه گوشم نه اکبر مانده نه عبـاس و قاسم بخواب آرام علی جان روی دوشم عزیز و جـان زهرایم بُوَد  این ذکر و آوایم دگـر  تنهـای تنهایم ببین  این اشک و حال و آه بابا را عـدو  بسته زِ  هَر  سو راه  بابا را آه واویلا واویلا واویلا (3) بیا زینب علی اصغر فدا شد چگونه حق پیغمبر ادا شد بگو تا مادرش از خیمه آید که او قربانی راه خدا شد همه عالم پریشان شد علی قربان جانان شد فـدای راه قرآن شد شدم تنهای تنها من در این صحرا بُوَد  ایـن مُهرِ طومـار گل زهرا آه واویلا واویلا واویلا(3) یوسف حق پرست (غریب) دودمه: آخرین قربانی ذریه ی پیغمبرم من علی اصغرم (2) می روم تا پر زنم آغوش زهرا مادرم من علی اصغرم (2) 👇👇👇
🔴 مجمع حافظان قرآن کریم کاشمر برگزار می‌کند 🔴 ✨ مسابقه عظیم قرآنی و فرهنگی «نور علی نور» ✨ ❇️ با ۲۰ میلیون تومان جایزه نقدی شامل: 🎁 ۱۰ کارت هدیه یک میلیون تومانی 🎁 ۲۰ کارت هدیه پانصد هزار تومانی 📆 تاریخ برگزاری مسابقه: ۵ شهریور ماه 📣 ثبت نام و شرکت در مسابقه برای عموم هموطنان عزیز از هر قوم و مذهبی، آزاد و است. ♨️ تا نشده کنید. 🌐 ثبت‌نام در مسابقه، دریافت نسخه PDF مقاله و عضویت در کانال اطلاع‌رسانی از طریق لینک زیر: 🆔 zil.ink/noor_test
🔶 نشان مظلومیت 🔶 السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ، الطِّفْلِ الرَّضِيعِ [وَ الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ، الْمُتَشَحِّطِ دَماً، الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّمَاءِ، الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِي حَجْرِ أَبِيهِ‏]، لَعَنَ اللَّهُ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِيَّ وَ ذَوِيهِ. و قيل إنه لما قتل أصحاب الحسين ع و أقاربه و بقي فريدا ليس معه إلا ابنه علي زين العابدين ع و ابن آخر في الرضاع اسمه عبد الله فتقدم الحسين ع إلى باب الخيمة فقال‏ ناولوني ذلك الطفل حتى أودعه فناولوه الصبي جعل يقبله و هو يقول يا بني ويل لهؤلاء القوم إذا كان خصمهم محمد ص قيل فإذا بسهم قد أقبل حتى وقع في لبة الصبي فقتله فنزل الحسين ع عن فرسه و حفر للصبي بجفن سيفه و رمله بدمه و دفنه ثم وثب قائما و هو يقول‏... و نقل است كه وقتى أصحاب و تمام نزديكانش به رسيدند و جز پسرش علىّ زين العابدين عليه السّلام و فرزند شيرخواره به نام كس ديگرى نزد او باقى نمانده و تنها شد آن حضرت درب خيمه آمده و فرمود: اين طفل را به من دهيد تا با او وداع كنم! پس او را غرق بوسه ساخته در حالى كه مى‏فرمود: اى پسركم واى بر حال اين قوم وقتى محمّد صلّى اللَّه عليه و آله با آنان مخاصمه كند!. گويند: ناگهان تيرى بيامد و بر بالاى سينه آن طفل نشسته و او را كشت، پس امام عليه السّلام از اسب به زير آمده و با غلاف شمشير قبرى كند و او را به خون بياغشت و دفن كرد آنگاه برخاسته و اين اشعار را سرود: همه كافر شدند و در گذشته از ثواب خداوند؛ ربّ جنّ و انس چشم پوشيده بودند. در گذشته و فرزندش كه از طرف مادر و پدر كريم بود را به قتل رساند. همگى از ايشان به خشم آمده و گفتند: الحال بر حسين يورش برده خونش بريزيم. واى بر آن اراذل مردم كه همه را براى أهل دو حرم و گرد آوردند. سپس همه رهسپار شده و سفارش نمودند كه ما نياز به رضاى ملحدين داريم. در ريختن خون من براى كه از نسل كافران است از خدا نترسيدند. و با لشكرى انبوه مرا آماج تيرهاى خود ساختند. و اين بخاطر مسأله‏اى از قبل نبود جز مباهات من بنور دو ستاره قطبى: يكى به علىّ خير و نيكو پس از نبىّ و پيامبرى كه پدر و مادرش از قريش بودند. پدر و مادر من برگزيده خداوند بودند و من فرزند دو برگزيده‏ام. نقره‏اى كه از طلا خالص شده، و من نقره‏اى هستم كه فرزند دو طلا مى‏باشم. چه كسى پدر بزرگ يا پدرى همچو من دارد كه من فرزند آن دو پيشوايم. زهراء مادرم است و پدرم در هم كوبنده كفر در كارزار و است. ريسمان دين، علىّ مرتضى است، او لشكر را فرارى داده و بر دو قبله نماز خوانده. و او در روز احد يورش و حمله‏اى برد كه با قبض دو لشكر حقد و كينه را التيام داد. سپس در كارزار احزاب و فتح مكّه موجب مرگ لشكريان كافر بود. اين امّت بد در راه خدا مرتكب چه كارى در حقّ عترت رسول شدند. عترت نيكوى مصطفى و نسل علىّ دلاور در روز كارزار سپاه. علىّ زمانى كه جوانى تازه بالغ بود بپرستش خدا پرداخت و قريش بت مى‏پرستيد. از ابتدا به بتها كينه مى‏ورزيد و لحظه‏اى با قريش آنها را سجده نكرد. دلاورانشان را در كارزار بدر و تبوك و حنين با شمشير خود آشنا ساخت. 📚 الإحتجاج (طبرسي) ج۲ ص۳۰۱ 🔹الهی بدم المظلوم بکربلا عجل لولیک المظلوم الفرج
مرثیه جان به لب اصغروبر صورت جانان خندد، ژاله برچهره واین غنچه گریان خندد، تا که فزون نکند داغ علی اکبر را، تشنه لب اصغر از آن بررخ جانان خندد، شد کباب از اثر خنده او قلب رباب ، طفل شش ماهه که دیده است بمیدان خندد، هدفش بود درآغوش پدر جان دادن، چون علی دید که شد مشکلش آسان خندد، یا رب این تیر سه شعبه چه با اصغرگوید، که از ره تحقیر به پیکان خندد، میهمان بود علی اصغروعطشان جان دادن، سنگ دل حرمله بسر غربت مهمان خندد. سلام بر علی اصغر امام حسین علیه السلام
❣﷽❣ ♨️ (3) ♨️ ♦بر نور جمال پاک احمد صلوات ♦برعطر وجود حی سر مد صلوات ♦بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول ♦برخاتم انبیاء محمدوآل محمد صلوات ( ) ☇ای اهل عزا اجر شما با علی اصغر ☇مهمان حسینیم  بگو یا علی اصغر ☇این کودک شش ماهه گل باغ رباب است ☇پرپر شده درگلشن زهرا علی اصغر ☇ای سینه زنان دامن شش ماهه بگیرید ☇چون کرده به هر درد مداوا علی اصغر ☇طفلش مشماری که بود باب الحوائج ☇پرونده ما را کند امضاء علی اصغر 🔲 السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیعِ.. المَرمِیِّ الصَّریعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ... المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ، لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرمَلَةَ بنَ كاهِلٍ الأَسَدِیَّ وذَویهِ ⬅️بریم در خانه ی باب الحوایج ، شیرخواره ابی عبدالله .. بریم کربلا... کنار قبر شش گوشه ارباب بی کفن ... اون آقایی که پایین پاش علی اکبر ع خوابیده... آخ رو سینه اش علی اصغر ع ... امان از دل حسین ... یا حسین 3 ⬅️در حالات میرزای قمی نوشتن گاهی 10 روز روضه می‌گرفت سفارش میکرد .. میگفت هر 10 روز روضه علی اصغر رو بخونند .. (گفتن آقا کسای دیگه هم بودند کربلا که شهید شدند.. علی اکبر بوده .. قاسم .. ابالفضل بوده چرا هر ده روز روضه علی اصغر (چرا؟؟)) فرموده بودند..برا اینکه علی‌اصغر مظلوم بود.. اونایی که تو کربلا بودن زبون داشتند.. از عطش ناله میکردند.. شمشیر داشتن جنگ میکردند.. اما علی اصغر شش ماهه زبون برای حرف زدن نداشت ... آخ مرد جنگ نبود .. لباس رزم به تن نکرد.. تو آعوش ابی عبدالله پرپر شد.. 🔰 بعد فرمودند اگه مشکل دارید اگه هر دری میزنید مشکلتون حل نمیشه.. روضه علی اصغر ع بگیرین .. خیلی در خونه علی اصغر امام حسینو بزنید .. امان از دل ابی عبدالله .. بمیرم برا دل داغدارت یا حسین .. 🎇آی حاجت دارا... جوون دارا ..آی مریض دارا... ( یه لحظه رو یاد کنمو التماس دعا..) ☆هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم ☆جزخداوند به عمرم به کسی رو نزدم ☆روی دستم گل بی برگ و برم را کشتن ☆رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن ☆حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود ☆کشتنش تیر نمیخواست نسیمی بس بود ⬅️(راوی میگه دیدم ابی عبدالله زیر عبا قنداقه ی خونی پنهان کرده ..متحیره) آخ یه قدم سمت خیمه برمیداره دو قدم برمیگرده .. (میگه اینقده دلم برای حسین سوخت منم براش گریه کردم) با خودم گفتم چرا نمیره سمت خیمه ها .. دیدم یه عده زن و بچه جلوی خیمه ها منتطرند .. چشم براهند علی برگرده .. 🍁بچه ها دست بابا خونی شده 🍁گمونم شیش ماهه قربونی شده 🍁عبارو طوری رو اصغر کشیده 🍁معلومه خیلی خجالت کشیده ⬅️میگه دیدم ابی عبدالله اومد پشت خیمه ها با غلاف یه قبری کند .. این بدن مطهرو دفن کرد.. (یه جمله بگم آقا جان یا اباعبدالله..) آقا جان زخمی ندیده بود این بدن .. (فقط یه تیر خورد ،، ) نخواستی این بدن رو کسی ببینه ،، نخواستی خواهراش ببیننه .. آقا جان نخواستی مادرش رباب ببینه .. نخواستی عمه اش زینب ببینه .. آقا جان ... بمیرم برا اون ساعتی که همه ی این زن و بچه اومدن قتلگاه... دیگه حرف یه زخم نبود.. (تو ناحیه مقدسه داریم) فرقةٌ بالسيوفِ .. فرقةٌ بالرماح .. فرقةٌ بالحجارةِ .. فرقةٌ بالخَشَبِ والعصا .. یه عده با شمشير زدن، یه عده با نيزه، یه عده اى با سنگ، عده اى هم با چوب وعصا چه کردند با عزیز برادر زینب ... ◾️خاک عالم به سرم کز اثر تیغ سنان ◾️جای یک بوسه ی من بر همه اعضای تو نیست ⚜صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله یا لیتنا کنا معک فافوز فوزا عظیما دعا👇👇 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِه ِوَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ الفائزینَ بلِقائه 🔰جهت شادی روح امام و دو فرزند امام علما صلحا شهدا گذشتگان علی الخصوص گذشتگان این جمع و بانی محترم مجلس بخوانید رحمه الله من یقرا الفاتحه مع الصلوات
زمزمه ونوحه شهادت قاسم ابن الحسن خدایا خدایا.. گلی رفته زدستم شدم مضطر کنار، گل پرپر نشستم، گل پرپر نشستم گل زیبای من، ابن الحسن بود مثال اکبرم، او جان من بود عمو جانم عمو.. جانم عمو جان2 __________________ حسن جان حسن جان... ز تو شرمنده هستم امانت بوده قاسم... ولی رفته ز دستم. ولی رفته زدستم کنار جسم او، توان ندارم سرش را روی زانویم گذارم عموجان عمو.... __________________ عزیزم عزیزم.. صدا کردی عمویت ولی صد آه و افسوس... که دیر آمد بسویت، که دیر آمد بسویت لهیده گشته ای، با نعل اسبان در آغوشت کشم، گریان ونالان عمو جانم عمو.... ____________________ بیا زینب من، دوباره شو تو یارم کمک کن تا که قاسم، بسوی خیمه آرم، بسوی خیمه ارم به خیمه مادرش چشم انتظارست برای دیدن او بیقرارست عمو جانم عمو..... شعر :اسماعیل تقوایی
بین میدان سنگباران شد عزیز مجتبی'/ یااباصالح بیا قدکشیده حضرت قاسم به زیر دست و پا/ یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸 شد حسین از داغ قاسم بین میدان نیمه جان/ العجل صاحب زمان می برد او را به روی سینه با قدّ کمان/ العجل صاحب زمان 🌸🌸🌸🌸🌸 زیر دست و پای مرکب مانده یاس مجتبی'/ یااباصالح بیا از گلش دارد نشان هر گوشه ی کربوبلا/ یااباصالح بیا ✍علی مهدوی نسب
⚜️🍂⚜️دودمه _ شبِ ششم محرم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _ حاج قاسم نعمتی⚜️🍂 ⚜️ پسرِ شیر ، به تاراجِ سپاه آمده است قرصِ ماه آمده است ... با نیابت زِ حسن یاریِ شاه آمده است قرصِ ماه آمده است ... میشود بر ماه پاره وقتِ جلوه ماه گفت ای بنازم به حسن ... گردنِ ازرق زد و عباس ای والله گفت ای بنازم به حسن ...
نوگل باغ حسن افتاده زیر دست و پا یا اباصالح بیا چشم دارد سوی خیمه ای عمو جانم بیا یا اباصالح بیا ای عمو بنگر تنم اندازه ی سقا شده قاسمت رعنا شده بند بندم زیر نعل اسب از هم وا شده قاسمت رعنا شده داماد حسین یا که گل یاسمنی تو عزیز حسنی تو از چیست عزیزم که مشبک بدنی تو عزیز حسنی تو قاسم به عمو گفت یل صف شکنم من یتیم حسنم من محبوب حسن آن شه خونین کفنم من یتیم حسنم من پسر شیر به تاراج سپاه آمده است قرص ماه آمده است با نیابت ز حسن یاری شاه آمده است قرص ماه آمده است ای شده در باور تو مرگ احلی من عسل یابن زهرا العجل سوی میدان می روی حی علی خیر العمل یابن زهرا العجل قاسمم افتاده ام از زین مرکب بر زمین ای عمو حالم ببین در کنار من نشسته قاتل من در کمین ای عمو حالم ببین تو میان خیمه هستی من به زیر دست و پا ای عمو جانم بیا تیر باران شد تنم همچون امام مجتبی ای عمو جانم بیا پسر ارشد شیر جمل انداز منم قاسم بن الحسنم آمدم گردن یل های عرب را بزنم قاسم بن الحسنم نوه ی شیر عرب، شیره ی جان حسنم نوجوان حسنم صاحب خاطره ی نام و نشان حسنم نوجوان حسنم بی زره آمده و پیرهن او کفن است قاسم بن الحسن است مثل عباس عمویش بخدا صف شکن است قاسم بن الحسن است به گمانم که حسن آمده در یاد حسین ماه داماد حسین جمل انداز سپاه آمده امداد حسین ماه داماد حسین شده ذکر همه‌ی اهل حرم یا قاسم یابن زهرا قاسم زنده شد خاطره‌ی جنگ جمل با قاسم یابن زهرا قاسم کربلا با رجز تو حسن آباد شده پسرم ای قاسم حمله کن باز که روح پدرت شاد شده پسرم ای قاسم یادگار مجتبایم در شجاعت حیدرم قاسم بن الحسنم می روم با روی خونین نزد زهرا مادرم قاسم بن الحسنم من نشان می دهم امروز عقیق یمنم قاسم بن الحسنم شده حرز علی و فاطمه جوشن به تنم قاسم بن الحسنم بیش از قبل من امروز شبیه حسنم قاسم بن الحسنم پدرم جای زره دوخته بر تن کفنم قاسم بن الحسنم از حرم تا قتلگه قاسم شتابان می‌ رود ماه تابان می رود یادگار مجتبی با چشم گریان می‌ رود ماه تابان می رود مثل سقای حرم خوش قد و بالا شده ای تو چه رعنا شده ای چقدر مثل علی اکبر لیلا شده ای تو چه رعنا شده ای این حسن زاده به تنهایی خودش یک لشگر است یادگار حیدر است بهترین شاگرد عباس و علی اکبر است یادگار حیدر است پدرم شیرِ جمل بوده و نامش به لبم قاسم‌ بن‌ الحسنم حسنی زاده‌ام ای قوم و حسینی نَسَبم قاسم‌ بن‌ الحسنم
به بند کفش تو عالم دخیل می بندد که مقصد تو حسین و مسیر تو حسن است تن تو مصحف پاک تمام اسماء است زره نداری و جوشن کبیر تو حسن است قبای سبز امامت بپوش نجل حسن به قامتت شده اندازه جامه ی پدرت به دست خط حسن میخورم قسم ز ازل خدا نوشته تو را در ادامه ی پدرت تشرف تو به صحن عتیق آغوشم بقیع سبز حسن را به کربلا افزود به دفتر وجناتت حسن تجلی کرد قلم به لوح غمت داغ کوچه را افزود شبیه باغ فدک زخمی خزان شده ای گلی و برگ تو در دست های گلچین است زبرجد حسنی یا عقیق سرخ حسین؟! غمت شبیه غم گوشواره سنگین است چه شد ستاره دنباله دار نجمه شدی شبیه فاطمه از تو خیال مانده فقط من از قساوت این نعل ها نمیگذرم به روی ماه تو نقش هلال مانده فقط شده است زائر تو باطن امین الله امانت حسنی و حسین شرمنده است مرا دوباره بخوان تا اجابتت بکنم چه ناگوار! پس از تو عموی تو زنده است شاعر: حجت الاسلام
(ع) ۱۴۰۰ 🏴بند اول: روی لبهام باز این آهنگه نوکر واسه حرم دل تنگه هر نفسم با سوز و گریه هماهنگه، هماهنگه ای اربابم یک سال پیشت نیومدم مُردم آقا تو رو به حق مادرت زهرا قسمت کن امسال بیام کربلا حرم حرم عمریه دارم میخونم آقا، از فراغ تو دلخونم بذار، بیام حرمت بمونم، یا ثارالله (حسین آقا جان۳) ای آقا جان 🏴بند دوم: قلبم به عشق تو میکوبه بی تو لحظه لحظم آشوبه وقتایی که باشم پیش تو حالم خوبه، حالم خوبه ای اربابم واسه عالم هستی کشتی هدایت آقا تو رو به جون رقیّت بذار، عمرم بگذره تو هیئت نفس نفس همینه فقط آوازم سمت کربلا بدی پروازم میخوام، با تو دنیامو بسازم، یا ثارالله (حسین آقا جان۳) ای آقا جان 🏴بند سوم: تو سختی ها بودی کنارم تو دلواپسی ها دلدارم بی مقدمه میگم آقا دوسِت دارم، دوسِت دارم ای اربابم ممنونتم محرم رو بازم دیدم بازم پیرهَنْ مشکیمو پوشیدم امسال دیگه تو روضه جون میدم محرمات بهونه ی بندگیمه شور و شیرینیه زندگیمه پر از خاطرات بچگیمه، یا ثارالله (حسین آقا جان۳) ای آقا جان : طاها تحقیقی(یاحسین) : مهدی زهدی
♻️ 🌹بر مادر با وفــای ســقا صلوات 🌹رخسارِ مه و ستاره ها راصلوات 🌹آن چار شهید و مادرپاک سرشت 🌹بر گلشــــن و باغبانِ والاصلوات السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ، رَسَولِ الله السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ، عَلَیهَا السَّلام السَلامُ اللهِ عَلَیکِ یَا سَیِّدَتی یَا أُمَّ البَنِین ▪️من مادر سالار غیرت در زمینم ▪️من غصه‌دار فاطمه، امّ‌البنینم ▪️من قلب مجروحُ پراحساس دارم ▪️شادم در این دنیا که یک عباس دارم  (میخوای بدونی عباس کیه؟) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (اگه گره به زندگیته همین الان نیت کن) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است به من نگومریض داری.. به من نگو جوون گرفتار دارم... دم خونه آقایی که خودش ناامید شد ، کسی رو ناامید نمیکنه.... ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (بگم) ▪️عبّاس من خاک کف پای حسین است ▪️من مادری کردم برایش از وجودم ▪️او را نمک پروردۀ زهرا نمودم  (اینو بخونمو التماس دعا...جوونا رو مد نظر بیار... مادرا برا جووناشون دعا کنند.... ) ▪️وقتی که افتاد از فرس بر خاک صحرا ▪️در علقمه پیچید عطر و بوی زهرا ▪️او را ارادتمند زینب پروریدم ▪️شکر خدا در پیش زهرا روسفیدم ⬅️قربان ام البنین... وقتی آقا ابالفضل العباس به دنیا اومد...... ام البنین با چه ذوقی قنداقه ابالفضلُ داد دست امیرالمومنین..... علی جان ببین چشای عباسم چقدر قشنگه....... علی جان ببین عباسم چقدر رشیده..... اما بمیرم ... امیرالمومنین وقتی قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت... آستینای دستای ابالفضل رو زد بالا....... دست ها رو میبوسه به رو چشم می ذاره...... ( مادره دیگه یه لحظه دلش لرزید.. ...) ◀️ علی جان مگه دستای عباسم عیبی داره؟.... نه ام البنین بهترین دستهایی که خلق شده..... آقا پس چرا داری میبوسی به چشم میذاری و گریه می کنی.... ⬅️ صدا زد ام البنین دو دست ابالفضل به یاری حسینم از بدن جدا میشه ..... قریان ادب ام البنین...... قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت...... دپرزسر حسین میگردونه...... آخ حسین جان عباسم به قربانت حسین جان..... (دشتی) 🔘الا مادر به قربون جمالت 🔘 رُخ چون بَدرُ ابروی هلالت آخ، مادر شنیدم کام عطشان جان سپردی 🔘 گل ام البنین شیرُم حلالت ⬅️وقتی آقا ابالفضل بزرگتر شد خانم ام البنین صدا زد عباسم بیا مادر...... آقا ادب کرد، نشست مقابل مادر (چیه مادر) مادرجان ... عزیز دلم... ابالفضل اگه مادر چیزی ازت بخواد قبول میکن یا نه..... (چیه مادر) مادر... عباسم... نکنه حسینو برادر صدا بزنی... ( چرا مادر مگه حسین برادر من نیست) همیشه بگو آقای من... مولای من... یابن رسول اللّه..... ( چرا مادر) مادر من کنیز فاطمه ام تو هم غلام حسین باش.... لذا ابالفضل همیشه صدا میزد سیدی، آقای من، مولای من،این آرزو تو دل حسین موند چرا ابالفضل برادر صداش نمیزنه.... ⬅️ ای گریه کنای ابالفضل...آی حاجت دارا ...جوون دارا..... هیچ وقت امام حسینُ برادر صدا نزد... آی کربلائیا فقط یه جا برادر صدا زد... (کجا بود) اونم اون لحظه ای بود که کنار نهر علقمه، لحظه ای که امیدشو ناامید کردن.... اون موقعی که تیر به مشک زدند... تیر به چشم زدند ... دو دست از بدن جدا شد... مثل فرق باباش علی فرقشو شکافتن... بمیرم همچین که از رو اسب با صورت به زمین افتاد، صدا زد: اخا ادرک اخا...... برادر... برادرت رو دریاب امام حسین اومد کنار بدن ابالفضل... فرمود.. الان انکسر ظهری و قَلَت حیلتی... عباسم کمرم شکست 💔کمتر بزن بازوی خود را بر زمین (ابالفضل)3 💔شرمنده ام کردی گل ام البنین (ابالفضل)3 ⚫️اي مادر چار آفتاب ادرکني 🔴زهراي سراي بوتراب ادرکني ⚫️ما دست به دامان توأيم اي بانو 🔴يا فاطمه ي بني کلاب ادرکني هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت به اشک و سوز جگر ام البنین صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...... 🌾🍂🌾🍂🌾🍂
‏فایل صوتی از طرف شعبانپور
❣﷽❣ 🌾 🌻 🌾 🥀ای ماه خفته زینبت تا شام ویران می رود 🥀با پای دل از کربلا با ساربانان می رود افتاده ای ای نوح من در خاک گرم کربلا توفان شکسته کشتی صبر مرا ای ناخدا خواهر سوار محمل عریان میان نیزه ها با تازیانه از میان موج طوفان می رود 🥀ای ماه خفته زینبت تاشام ویران می رود 🥀با پای دل از کربلا با ساربانان می رود ای کشته ی شهر غریب , ای سر به دار بی کفن بی کس میان نینوا, افتاده ای دور از وطن بی کس میان نینوا, افتاده ای دور از وطن یاد آر پیغام پدر, ای کشته مظلوم من فردا پیام حنجرت تا هر خیابان میرود 🥀ای ماه خفته زینبت تاشام ویران می رود 🥀با پای دل از کربلا با ساربانان می رود جانم فدای چشم باز و حنجر خاموش تو قربان طفل زخمی خوابیده در آغوش تو ای یوسف گم گشته کو پیراهن تن پوش تو بعد از غروبت آبروی عهد و پیمان می رود 🥀ای ماه خفته زینبت تا شام ویران می رود 🥀با پای دل از کربلا با ساربانان می رود 🌻هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌻 🌻🌻🌻🌻🌻کمالی
شب هفتم استاد مومنی.pdf
360.4K
مکتوب هفتم🏴 محرم 🍁▪️🍁 علی اصغر سلام الله علیه
4_5818931124092537366.aac
52.06M
روضه شب ششم ماه محرم.. توسل کوتاه به (حضرت ابالفضل و علی اکبر علیه السلام)😭 روضه حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام و گریز به مدینه و کوچه های بنی هاشم😭😭 🎤🥀 پیشنهاد دانلود ✅
دستاتو میبینم.mp3
7.15M
دستاتو میبینم افتاده تو صحرا آروم خوابیدی رو دامن زهرا نفس بکش که دلخوشیم همین نفس هات پاشو نگا که یک سپاه به قد و بالات همه به تو دل خوشن و دل های بی تاب نمی خوان همه لب ها خشکه ولی تورو می خوان آب نمی خوان ⚫️ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقا حسین سید و سالار نیامد بال از بهشت اومد جای دوتا دستت با گریه می خونن روضه برا دستت غریبم و با رفتنت غریب ترم کردی چه جوری من خبر بدم که برنمیگردی چه جوری طاقت بیارم ببین که خونه جگرم ببین پاهام جون نداره ببین شکسته کمرم ⚫️ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد ما اشک می ریزیم و دشمن چه خوشحاله روضه ات چقدر مثل روضه ی گوداله چی بی هوا زدن تورو چقدر غریب رفتی درست مثل امام حسین شیب الخضیب رفتی خداروشکر هیچکی نخواست انگشترت رو ببره خدارو شکر دشمن تو نبود سرت رو ببره ⚫️ای اهل حرم میرو علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات) التماس دعای فرج وعاقبت بخیری
Mehdi Mirdamad - Ey Ahle Haram Miro Alamdar Nayamad [SevilMusic].mp3
2.1M
 اهل حرم میر علمدار نیامد ♩▴ سقای حرم سید و سالار نیامد ♩▴ علمدار نیامد، علمدار نیامد ♩▴ ای هم‌سفـران مـاه بنـی هاشمیان کو ♩▴ آرام دل و دیده و آرامش جان کو؟ ♩▴ آیینه‌ی عشق از پی دیدار نیامد ♩▴ علمدار نیامد علمدار نیامد ♩▴ دل‌هـای پریشـان شـده شیرازه ندارد ♩▴ گنجـایش انـدوه و غـمِ تازه ندارد ♩▴ دل خون شد و مجنون شد و دلدار نیامد ♩▴ علمدار نیامد، علمدار نیامد ♩▴  آن گل که چمن عاشق بوسیدن او بود ♩▴ آن ماه که ما را هوس دیدن او بود ♩▴ صد بار به ما سر زد و این بار نیامد ♩▴ علمدار نیامد علمدار نیامد ♩▴ برگـرد عمـو! دل هـوس آب نـدارد ♩▴ امشب بـه خدا دیده‌ی ما خواب ندارد ♩▴ ای پردگیـان محـرم اسـرار نیامد ♩▴ علمدار نیامد، علمدار نیامد ♩ التماس دعای فرج وعاقبت بخیری