eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5774093452228692657.ogg
310.6K
‍ ‍ ❥✦✺⃟🍁࿐ུ═✺⃟🍁࿐ུ ﷽✺⃟🍁࿐ུ ❥✦✺⃟🍁࿐ུ═✺⃟🍁࿐ུ (عج) ای نورِ چشمِ عاشقا شمعِ کاشانه ی عشق مولا یا صاحب زمان ای صاحب خانه ی عشق بازآ بازآ امیدِ من سالار وسرورِ من مُردم از انتظارِ تو ای یار و دلبرِ من (ای دلبر رفته سفر چشم همه مانده به در پر خون شده سینه بیا ای ماه مدینه بیا ای ماه مدینه بیا ۲) یا صاحب الزمان الغوث الامان آقا بیا بیا 🎧(ع) 🎤 👌 دعای فرج و اجرا 1400//4/8 ❥✦✺⃟🍁࿐ུ═✺⃟🍁࿐ུ ✺⃟🍁࿐ུ ❥✦✺⃟🍁࿐ུ═✺⃟🍁࿐ུ
. ابر ذلّت ابَر ذلّت! ابر خفّت! ابر ظلمت! ابر نکبت! کدامین ناقص‌العقلی تو را خوانده ابر قدرت؟! مگر نه کدخدای این دِهِ آشفته بودی تو! چه شد پس آن همه صولت؟! کجا رفت آن همه شوکت؟! تمام هیبت پوشالی‌ات از دست رفت امروز شدند آری! همه سرمایه‌داران تو بی‌قیمت تو از این باتلاق تلخ بیرون می‌زدی بی‌شک اگر می‌شد برایت قصه‌ی عین‌الاسد عبرت خلیج خوک‌ها را می‌شناسی؟! خانه‌ات آنجاست! به سوی خانه‌ات برگرد، ای دیوانه با سرعت! نبینم این طرف‌ها باز پیدایت شود احمق! نبینم این طرف‌ها باز پیدایت شود نکبت! ✍🏻 🏷 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"به نام خدا" غروب جمعه ها دل تنگ یار است/درون سینه دلها بی قرار است ✨✨ بترسم حاجت دل بر نیایید/بمیرم من ولی دلبر نیاید ✨✨ چه سازم بارالها ناشکیبم/دچارفکر و افکار غریبم ✨✨ الهی انتظارم سرنیامد/گذشت این جمعه هم سرور نیامد ✨✨ تمام طول هفته دل فکارم//گهی شادم گهی محزون و زارم ✨✨ کشد پر مرغ دل تا بی نهایت/بگردد تا ز هجران قدوقامت ✨✨ چه سازم بارالها خسته جانم/خدایا منتظر تا کی بمانم ✨✨ خدایا بر من فاخر نظر کن//نگاهی بر من شوریده سر کن ✨✨ خداوندا عنایت کن نمیرم/مراد از حضرت مهدی بگیرم مسلم فرتوت فاخر http://eitaa.com/mo1346 °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
خانم ایمانی: 🌟 💥 🔺بانوی کرامت و صفا را صلوات 🔺آن خواهر و زائر رضا راصلوات 🔺تقدیم به آن شفیعه در باغ بهشت 🔺معصومه نشان اولیا را صلوات () (( .. ... .. ... )) ▪️به شوق دیدن یار از دیار آمدم ▪️به اشک چشم و دل بیقرار آمدم ▪️هوای روی برادر مرا کشید اینجا ▪️چه می شود به من او را نشان دهید اینجا ▪️رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم ▪️رضا کجاست سرم را به پاش بگذارم ▪️بیا برادرِ از جان عزیزتر به سَرَم ▪️که زَهر هجر تو سوزانده جگرم ▪️تمام قوت من جمع در این صدا شده است ▪️به دست و پا زدنم اَشهَدّم رضا رضا شده است ⬅️امروز کیا با خانم کار دارند... حواست باشه کریمهٔ اهل بیته..... اگه امام حسن مجتبی تو مدینه کریم اهل بیته.... هر کسی در خونش اومده دست خالی بر نگشته.... آی حاجت دارا...خانم فاطمه معصومه هم کریمهٔ اهل بیته... خرج در خوانش یه چشم بارونیُّ یه دل شکسته است..... امروز بیا دست به دامن این خانم شو..... (شعر...) حالا دل بده با هم بریم در خونه خانم ناله بزنی... نامش فاطمه است اما قبرش معلومه..... آی حاجت دارا اون روزی که بی‌بی اومد شهر قم مردم چه استقبالی کردند.... نقل می‌کنند راه بی‌بی رو فرش قیمتی انداختن... کوچه‌ها را آب و جارو کردند... خیلیا اومدن بیرون دروازه قم استقبال بی‌بی... اما بگم ناله شو بزنی... ⬅️ من یه جای دیگه هم سراغ دارم، مردم اومدن استقبال... استقبال دخترِ امام ....خواهرِ امام... آخ اومدن کوچه ها رو جارو زدن.. همه جا رو زینت کردن... لباسای قیمتی به تن کردن... اما غم کجا شام کجا... تو شهر قم مردم با درود و صلوات اومدن استقبال دختر امامُ خواهر امام... اما تو شهر شام دیدن رقاصه ها می زنند می رقصن.... با طعنه و ناسزا دختر علی رو دارن میارن.... 🍁( امروز دلت آماده است ناله شو بزنی) امروز داری برا اون خواهری گریه می کنی که شهر به شهر دیار به دیار اومد که برادرُ ببینه...... نمیدونم برادر داری یا نه... اگه برادر داری خدا برات نگه داره داغشو نبینی.... ⬅️می خوام بگم بی‌بی جان هر چقدر دنبال برادر اومدی نشد برادرتو ببینی.... اما دیگه مثل اون خواهر نیومدی تو گودی قتلگاه.... دلا بسوزه بر اونخواهری که اومد تو گودی قتلگاه دید حسینش داره دست و پا میزنه.... خدا ...دستاشو رو سر گذاشت... صدا زد وا محمدا ...واعلیا....واحسینا.... آیا یه مسلمون بین شما پیدا نمیشه، حسین منو یاری بده..... 🏴ديدم غمت اي دلبر اي کاش نمي ديدم 🏴تنهاييُ بي ياور اي کاش نمي ديدم 🏴دنبال تو تا گودال من آمدمو ديدم 🏴بالاي سرت مادر اي کاش نمي ديدم 🏴وقتي که برون شد خصم از مقتل تو ديدم 🏴خون مي چکد از خنجر اي کاش نمي ديدم 🏴از نيزه به روي خاک ديدم سر تو افتاد 🏴در زير سم لشکر اي کاش نمي ديدم 🔲هر چقدر ناله داری به غربت ابی عبدالله ع به دل سوخته خانم زینب کبری س به نیت فرج سه مرتبه ناله بزن🔲 .... ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
‍ ⚫️ سینه_زنی_حضرت_معصومه_س ⚫️ پیشنهادم 👌👌 مرغ روحم ، می زند پر در غم بنتِ موسیَ بن جعفر در عزایِ ، اُختِ سلطان میچکد اشکم از دیده ی تر بیقرارم از هجرِ ماتمت دل پریشانم ازعمرِ کمت ⚫️(بی بی جان ، معصومه) میزنم بر ، سینه و سر حال و روزِ دلم ، گشته مُضطر در کنارِ ، تربت تو روضه خوانِ تو گردد برادر جان سپردی ای خواهر رضا ای تمام بال و پرِ رضا ⚫️(بی بی جان ، معصومه) در جوانی ، پرکشیدی غیرعزت ز مردم ندیدی نه سری بر ، نیزه دیدی نه دگر ناسزایی شنیدی ای امان از شهر کوفه و شام زینب و سنگِ روی پشت بام (بی بی جان ، معصومه) تکرار یا حضرت معصومه ای بی بیِ مظلومه ...
چند بیت گریز روضه حضرت معصومه سلام الله علیها زینب ِ آقای خراسان تویی تاج سرِ مردم ایران تویی گُل به سر و روی تو از بام ؛ ریخت بر جگرم شعله غمِ شام ؛ ریخت زینبِ قم ، تاجِ سرِ قافله تو نشدی همسفرِ حرمله زینبِ قم ، پیش دو چشم ِ ترت دست نخورده به مویِ دلبرت زینبِ قم ، دختِ علی پیر شد گوشة گودال ؛ زمین گیر شد زینبِ قم ، رأسِ جدا دیده ای؟! نیزه به حلقومِ رضا دیده ای؟! زینبِ قم ، دستِ تو دیده طناب ؟! راهِ تو افتاده به بزمِ شراب؟! زینبِ قم ، پیش تو چیزی نشد محضرتان حرفِ کنیزی نشد زینبِ قم ، جانم اگر بر لب است دردِ من از بی کسیِ زینب است عمة سادات گرفتار شد ناقه نشین ، واردِ بازار شد عمة سادات به چشمِ ترش دید ، گِره خورده مویِ دلبرش عمة سادات زمین گیر شد تا که بریدند گلو ، پیر شد عمة سادات غرورش شکست نیزه به حلقوم حسینش نشست عمة سادات به دستش طناب دیده اش افتاد به بزمِ شراب عمة سادات چه چیزی شنید عصمتِ حق حرفِ کنیزی شنید
ترکیب بند مرثیه حضرت معصومه سلام الله علیها خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن از کودکی نازِ برادر را کشیدن خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت با پای دل صحرا به صحرا را دویدن خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی ای کاش وقت احتضار من بیایی   قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله زخمی نشد بال و پرم الحمدلله قم احترامم حفظ کرده تا که دیده من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند مانند زهرا مادرم الحمدلله باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ خونی نشد چشم ترم الحمدلله بین در ودیوار با داغیِ مسمار زخمی نگشته پیکرم الحمدلله دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست خاکی نگشته معجرم الحمدلله ماخاطراتی تلخ از بازار داریم باز است هرسو معبرم الحمدلله تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم آتش نیفتاده سرم الحمدلله بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم محمل نگشته منبرم الحمدلله حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا دارم تمام ِ زیورم الحمدلله کنج خرابه آبرویم را نبُردند دشمن نگفته کافرم الحمدلله دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد قبرم همان دم شد حرم الحمدلله مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند باشد تنِ من محترم الحمدلله غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه مویم نپیچیده به هم الحمدلله تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد همراهِ سر از داغِ  دختر گریه میکرد
یا فاطمه معصومه سلام الله علیها مدح و مرثیه برگدای خانه اش معصومه؛عصمت میدهد دستِ زائرهای خود برگ شفاعت میدهد برکسی که خاک شد؛تاثیر ِتربت میدهد قولِ دیدارِ رضا را در قیامت میدهد مثل سلطان ، گنبدِ این شاه بانو با صفاست زائر ِ معصومه در قم ، زائر قبرِ رضاست سفره ای مثل عموجانش حسن انداخته حضرت رب الکرم اورا کریمه ساخته هرکه بی حاجت به کویش پا گذارد؛باخته شک ندارم اصلا او معصومه را نشناخته مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست دختر باب الحوائج، دیده بر راه گداست مثل زینب مو به مو تفسیر قرآن می کند با تکان چادرش کافر مسلمان می کند دست او باز است و زینب وار، احسان می کند خواهر سلطان ِعالم کار ِسلطان می کند از کلام حضرت صادق چنین معلوم شد زائرِ او زائرِ هر چهارده معصوم شد رشته های معجر او دست بافِ فاطمه است هرکه دورش گشته بی شک در طواف فاطمه است در عفافِ زندگیِ او، عفافِ فاطمه است عشق او تفسیر ِ عین و شین و قاف فاطمه است هیچ مردی با چنین اعجوبه ای هم تا نشد عاقبت هم همسری در رتبه اش پیدا نشد سالهای سال در چشم انتظاری سوخته در فراق روی بابا دیده بر در دوخته اسم زندان در دل او شعله ها افروخته گریه های بی صدا را از کسی آموخته خانهٔ موسی بن جعفر بیت الاحزانش شده گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده در یتیمی احترامش را نگه می داشتند دور تا دورش برادر ها اقامت داشتند بی اجازه پا کنار خانه اش نگذاشتند جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتند داغ بابا دید اما داغی مسمار نه کوچه های تنگ دید اما درودیوار نه فاطمه بود و مدینه قامتش را تا نکرد بی حیایی با لگد در را به سویش وا نکرد با کف پا روی چادر قاتلی امضا نکرد گوشوارش را کسی در کوچه ها پیدا نکرد مادرش زهرا ولی در زیر یک در گیر کرد سینه زخمی سه ماهه مادرش را پیر کرد بعد بابا با رضا جان بیشتر مانوس شد ساحل چشمان او دلبند ِ اقیانوس شد غربت آن دم در تمام ِ هستی اش ملموس شد که رضایش از مدینه رهسپار طوس شد شد مدینه بی رضا، یکسال مانند قفس گریه می کرد و صدا می زد رضا را هرنفس نامه ای از یار آمد، بالهایش باز شد موسم ناقه سواری های او آغاز شد تا به شهر ساوه بغض دشمنان ابراز شد بال و پرهای های کبوتر ها شکارِ باز شد صحنه ای از کربلا با دیدهٔ تر دیده است در دیار بی کسی داغ برادر دیده است سوی قم او داغدار آمد ولی با احترام کوچه واکردند مردم در میان ازدحام می رسید از هر طرف تنها صدای السلام شد گریز روضه ام یک جمله «ای لعنت به شام» چه بلایی بر سر ناموس حق آورده اند عمه سادات را خیلی مُعَطّل کرده اند کوچه کوچه محمل ِ بی پرده را چرخانده اند دورِ ناقه چشمهای بی طهارت مانده اند خارجی فرزند زهرا را به خنده خوانده اند بسکه سرها را به روی نیزه ها رقصانده اند بارها از روی نیزه سر زمین افتاده است گیسوی آقام دست آن و این افتاده است بی طهارت ، دست ،گردان آیهٔ تطهیر شد بسته دسته قافله در حلقهٔ زنجیر شد باتکان نیزهٔ ششماهه مادر پیر شد بارها با نیزه داری مست او درگیر شد داد زد نامرد با بال و پرش بازی نکن کودکم خوابیده بس کن باسرش بازی نکن
شعر روضه حضرت فاطمه معصومه سلام برسانید خبر را به برادر امروز که بیاید به کفن کردن خواهر امروز برسانید خبر را که پریشان رفتم چشم بر راه تو،دل خسته و گریان رفتم برسانید خبر دوری او جانکاه است عمر من مثل همه فاطمه ها کوتاه است گرچه من فاطمه هستم،به من آزار نشد سهم من،کوچه و ضرب در و دیوار نشد روضه مادر من فاطمه تکرار نشد درب آتش زده روی سرم آوار نشد گرچه من خواهرم و از غم تو دلتنگم از سر بام نزد هیچ کسی یک سنگم همه جا عزت بسیار نهادند مرا کنج ویرانه دگر جای ندادند مرا من که مهمان غریب همه این شهرم دور هست از من و از خانه من نامحرم...
معصومه سلام الله علیها ▪️▪️🌿▪️▪️🌿▪️▪️ ای گل باغ ولا فاطمه اخت الرضا تو گل گلزار،عصمتی معصومه سر تا قدم بانو،رحمتی معصومه مدد یا معصومه۲ زینت شهر قمی تو پناه مردمی حریم تو در قم،کعبه ی دل ها شد هر زایرت بانو،زایر زهرا شد مدد یا معصومه۲ از مدینه آمدی داشتی تو مقصدی هر لحظه تو یاد،همسنگرت بودی تو دیده گریان،برادرت بودی مدد یا معصومه۲ از غم او سوختی شعله ها افروختی راهی شدی سوی،شهر خراسانش در بین ره بانو،گشتی تو بیمارش مدد یا معصومه۲ از غم هجر رضا داشتی حال و هوا در بین ره بودی،تو دیده گریانش تو خونجگر گشتی،از سوز هجرانش مدد یا معصومه۲ شهر قم شد ازدحام بر تو کرده احترام شامل تو گشته،احسان شهر قم گشتی تو معصومه،مهمان شهر قم مدد یا معصومه۲ رفته ای از این جهان تو سوی باغ جنان در شهر قم بانو،رفتی سوی جانان پیکر پاک تو،گردیده گلباران مدد یا معصومه۲ وای امان از شهر شام زینب و ظلم مدام در شام غم از کین،جانش بود بر لب از این همه ماتم،خون شد دل زینب مدد یا معصومه۲ شامیان تا آمدند عمه هایت را زدند نامردم بی رحم،دستان شان بستند دل گل حیدر،از کینه بشکستند مدد یا معصومه۲ سلام الله علیها : با نوای کاروان
معصومه سلام الله علیها 🍃🌾▪️◾️🌿🍃🌾▪️◾️🌿 تو از نسل احمدی هدیه از سرمدی جان محمدی فاطمه معصومه۲ تو بر موسی بن جعفر هستی بانو دختر در کرم تو محشر فاطمه معصومه۲ تو خواهر رضایی چون خیر النسایی کعبه ی دل هایی فاطمه معصومه۲ تو بانو غم نصیبی چون رضا غریبی از چه بی شکیبی فاطمه معصومه۲ آه تو از غم هجران آمدی تو گریان به سوی خراسان فاطمه معصومه۲ آه دلشکسته خواهر خواهر بی یاور ندیدی برادر فاطمه معصومه۲ آه ای مشتاق دیدار ای محور ایثار در ره گشتی بیمار فاطمه معصومه۲ آه ای زینب دوم ای پناه مردم آمدی شهر قم فاطمه معصومه۲ آه در قم شد ازدحام بر تو شد احترام زخمت شد التیام فاطمه معصومه۲ آه ای مظهر تقوا رفتی تو از دنیا قم شد غرق عزا فاطمه معصومه۲ آه امان از شهر شام به جای احترام سنگ زدند ز هر بام فاطمه معصومه۲ آه شامیان آمدند بس که پست و بدند زخم زبان زدند فاطمه معصومه۲ آه جان شان شد بر لب ذکرشان شد یا رب خون شد دل زینب فاطمه معصومه۲ آه دل ها از غم کباب زینب در تب و تاب رفته بزم شراب فاطمه معصومه۲ سلام الله علیها : ای الهه ی ناز
نوحه شهادت حضرت معصومه (س) می‌رود از دار دنیا... دختر موسی بن جعفر شهر قم غرق عزا شد،... در غم دخت پیمبر آسمان شد، غرق ظلمت، درعزایش2 وامصیبت، وامصیبت، وامصیبت2 _ دور از شهرمدینه... او غریب این دیاراست برلبش امن یجیب و... غمزده در احتضار است شد روان از، دیدگانش، اشک غربت2 وامصیبت.... آمد از شهر مدینه... درهوای دیدن یار شد گرفتار عدو و.... با دل خون گشته بیمار ای رضا جان، بر لبانش، ذکر آخر2 وامصیبت.. بار دیگر کربلا و... هجر خواهر با برادر رفته معصومه زدنیا... شد رضا گریان خواهر داغ خواهر. می زند بر، قلبش آذر2 وامصیبت....
‍ ‍ شده راهی دوباره... و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها دل شده راهی دوباره سوی قم بر مشام جان رسیده بوی قم پر زدم تا کعبه ی دلجوی قم سائلم من سائلِ بانویِ قم فاطمه اینجا پناهم داده است حضرت معصومه راهم داده است این حرم بوی خراسان می دهد بوی الطاف فراوان می دهد بهترین ها را به مهمان می دهد مردگان را خادمش جان می دهد تا ابد قم خانه ي امید ماست کاظمین و مشهد و کرب و بلاست چون نگینی در جهان پیداست قم مرکز فقه و اصول ماست قم شعبه ای از عالم بالاست قم یار ما در شادی و غم هاست قم جای جای قم معطر گشته است مرجع تقلید پرور گشته است واشده از قم دری سوی جنان گَشته قم سنگِ صبورِ عاشقان دارد این شهرِ ملائک پاسبان از مزارِ مخفیِ زهرا نشان حضرت معصومه از روزِ اَلَست فاطمه در فاطمه در فاطمه است اوست که اعجازِ عیسی می کند درد را نامش مداوا می کند مثل بابایش گِره وا می کند دُختِ موسی کارِ موسی می کند در قیامت هم قیامت می کند خوب و بدها را شفاعت می کند بود آن نورِ دو چشمان رضا سخت دلتنگ و پریشان رضا روز و شب دلواپس جان رضا پیر شد از داغ هجران رضا از مدینه تا به قم بی تاب بود چشم او از غصه ها پر آب بود گرچه بار غم روی شانه کشید پای دوریِ رضا قدش خمید جز ادب چیزی از این مردم ندید پیش دنیا شهر قم شد رو سفید خیره بر قم بود چشم آسمان احترامش کرد هر پیر و جوان حرفِ مهمان است و حرفِ احترام آی مردم هست ناموسِ امام واجب التّعظیم چون بیت الحرام داد قم مهمان نوازی یاد شام قبرِ خانم بین ویرانه نبود دفن و تشییعش غریبانه نبود بینِ ویرانه رقیه پیر شد با لگد با تازیانه سیر شد خسته از زخم غل و زنجیر شد غیر زینب از همه دلگیر شد زنده کرد او داغِ هجده ساله را کُشت غسلِ او زنِ غساله را محمدحسين رحيميان
روضه (خورشید من! آمدی شبانه) - حاج محمود کریمی.mp3
11.88M
🌑 وفات حضرت معصومه (س) ۱۴۴۴ بـا مدّاحــی: قم، حـــرم حضـرت معصومه (س) (سلام‌الله‌علیها) خورشیدِ من آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول کار نفرین خدا به این زمانه کی زیر گلوت را عزیزم اینطور بریده ناشیانه تقصیر حرارت تنور است این سوختگی زیر چانه امروز شبیه موی تو سوخت آن موی بلند دخترانه اوضاع مناسبی ندارم چه خوب که آمدی شبانه من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شرابخواران کَت بسته، به زورِ تازیانه بَر خورده به من، چرا نبوده برخوردِ کسی مودبانه من دختر شاه عالمینم دادند ولی به من اعانه در راه، شتر تکان نمیخورد خوردم کتکی به این بهانه هر بار طناب را کشیدند خوردیم زمین دانه دانه من سیر غذا نخوردم اما خوردم دل سیر تازیانه افتاد سرت ز روی شاخه افتاد سرم به روی شانه هر سنگ که بر سر تو میخورد میکرد به سمت ما کمانه از خاطر من نمیرود… نه … آن ضربه ی چوب وحشیانه سالم لب من ، لب تو زخمی؟ ! واللهِ که نیست عادلانه دیگر ز سفر بدم میاید کِی می بری‌ام پدر به خانه دیدی که ز شب هراس دارم خورشیدِ من آمدی شب
مسلم فاخر فاخر: مسلم فاخر فاخر: مسلم فاخر فاخر: بنام خدا «لطفا یکایک دوستان با دقت و با صبر و حوصله بخوانند و اگر مطلوب بود باز نشر کنند» "" "" "" "" با سلام و با آرزوی قبولی راز و نیازهای یکایک شما برادران و خواهران و عرض تسلیت به مناسبت ایام وداع جانسوز کریمهٔ اهل بیت حضرت معصومه س گروه کثیری از دوستان اعضای گروهها پیامک های ارسالی را رصد نمی کنند و فقط ارسال کنندهٔ محض می باشند و هزار ماشاءالله از اول سپیده دم تا نیمه های شب گروه ها را پیامک باران می کنند صرفنظر ازکیفیت پیامها این کار اصلا پسندیده وجایز نبوده و نیست و با استناد به آیات قرآنی و احادیث و... از نظر شرعی بدون تردید فعل حرام محسوب می شود چون اسراف در هیچ زمینه ای مورد تایید نبوده و نیست دین اسلام دین اعتدال و عدل و انصاف و.. می باشد عقل سلیم حکم می کند واقع بین بوده و برای وقت خود و دیگران ارج نهاده و ضمن استفاده ازمطالب دوستان با رعایت شئونات اخلاقی حق دیگران را با ارسالی های مدام ضایع ننموده و مدیون دوستان نباشیم دوستانی هم هستند که درطول سال سکوت اختیار کرده وهیچ گونه پیامکی ارسال نمی کنند و از دایرهٔ تبادل افکاربدورهستند این افراد هم به نظر بنده کمر همت بربسته و گاهگاهی با سلامی یا کلامی در پیشبرد اهداف گروه ها سهیم باشند اختلاف نظر با اختلاف سلیقه کاملا مغایر بوده و شیوه و سبک و سیاق عزاداریها در نقاط مختلف کشور و حتی در نقاط مختلف یک شهر و شهرستان متفاوت می باشد هیئات هفتگی هم از این قاعده مستثنی نبوده ونیستند ضمن ادای احترام به یکایک ملت ایران بالاخص عاشقان و ارادتمندان اهل بیت ع بعنوان یک هیئتی سینه چاک و شاعر دلسوخته استدعا دارم اصول و قواعد کلی را فدای فرعیات ننموده و سعی کنیم بر بار شور و شعور و بصیرت و یادگیری و.. بیفزائیم و بار معنوی جلسات را بیشتر نمائیم اولین اصل در قرأت قرآن و ادعیه خوانی ادای صحیح کلمات بوده و باید دقت کنیم اعراب ها را دقیق و وقف های مجاز را بجا و.... انجام دهیم خواندن روضه مابین ادعیه ها «زیارت عاشورا ندبه کمیل و...» با این نیت که بر بار معنوی جلسه افزوده و با برانگیختن احساسات ذهن ها را جهت ادامهٔ جلسه و آمادگی بیشتر برای گوش فرا دادن محیا کنیم هیچ اشکالی ندارد و تاکنون شاهد نبوده ام کسی را از این کار منع کنند مگر این که وقت جلسه محدود باشد و يا دوستان اصل را فدای فرع نموده و با خواندن یک فراز با گریزهای طولانی و... از مسیر اصلی خارج شده و بقول مشهور کاسهٔ صبر مستمعین و افراد حاضر در جلسه را لبریز نمایند اطالهٔ کلام شد پوزش می طلبم ولی مطالب کلی و کلیدی بوده و تذکرات رهگشا و قابل تأمل و تفکر می باشند http://eitaa.com/mo1346 •┈┈••✾✾✾••┈┈• 📌لینک کانال در (ایتا)👆وتلگرام👇 https://t.me/moslm_fakher •┈┈••✾✾✾••┈┈• مسلم فرتوت فاخر
علیهاالسلام وقت سفر دل من باز گرفته به حرم می‌آید درد دل‌هاست که از چشم ترم می‌آید باز هم پیش ضریح تو نشستم با اشک لطف تو باز فقط در نظرم می‌آید در همه زندگی از بی‌تو شدن می‌ترسم که اگر دست نگیری به سرم می‌آید کاش آن لحظۀ پر غصه به دادم برسی آه آن لحظه که وقت سفرم می‌آید... زائری بود که هر روز حرم می‌آمد چقدر پیش تو بوی پدرم می‌آید می‌روم از حرمت حس من این است انگار که کسی تا دم در پشت سرم می‌آید شعر می‌خواند و می‌گرید و می‌گریاند طبع من باز هم از سمت حرم می‌آید
علیهاالسلام دلتنگ مادر نگاهم مملو از آیینه شد، لبریز باور شد دو چشم محو در آیینه‌هایت، ناگهان تر شد سقوط اشک‌هایم بار بغضم را سبک‌تر کرد دلم بر سنگ‌فرش صحن تو افتاد و پرپر شد درخشیدی تو در آیینۀ اشکم، دلم لرزید نگاهم کردی و روح زمین‌گیرم کبوتر شد به یُمن چند قطره اشک عشقت در دلم گل کرد مشامم پر شد از بویت، نفس‌هایم معطر شد دلم بی نور تو تاریک، چون زندان هارون بود ولی حالا حریم دختر موسی بن جعفر شد مجال خواستن را هم گرفته لطفت از سائل زبان شکوه را نگشوده حالم با تو بهتر شد چه از شأن تو گویم ای که سر تا پای تو زهراست همانا وصف تو تفسیری از آیات کوثر شد پدر، جان را فدایت کرد دیگر من چه بنویسم چه در شأن تو گویم مادحت وقتی برادر شد به اشک چشم تو این خاک شوریده نمک‌گیر است و از شب‌زنده‌داری‌های تو قم بنده‌پرور شد به اعجاز نگاهت از محبانت بلا برگشت به دستان کریمت روزی عالم مُقَدّر شد ضریحت التیام زخم بی‌تسکین هر شیعه‌ست پناهش می‌شوی هر عاشقی دلتنگ مادر شد چه رؤیایی‌ست طوف آخرم دور ضریح تو خدا را شکر عمرم در صفای این حرم سر شد
شوق نماز شُکر پدرها چه محشر است وقتی خبر رسیده که نوزاد دختر است دختر چه دختریست کریمه مطهر است در یک کلام مظهر الله اکبر  است ریحانه بهشتی موسی بن جعفر است بار دگر نشسته به منظور دیگری موسای دیگری وسط طور دیگری تابیده شد به عرش خدا نور دیگری زهرا هبوط کرده زمین جور دیگری خیر کثیر خانه باباست کوثر است لولاک آمدست برای دو فاطمه پیغمبران شدند گدای دو فاطمه عالم فدای شرم و حیای دو فاطمه ما سجده میکنیم به پای دو فاطمه معصومه مثل مادر خود از همه سر است نشنیده اند از لب او جز رضا رضا دارد تپش تپش دل او یک صدا...رضا طوری دل کریمه گره خورده با رضا وابسته اش شدست دراین سالها رضا خواهر نگو که دار و ندار برادر است آمد به قم رسید گلستان درست کرد چادر تکاند رحمت باران درست کرد چه جنتی میان بیابان درست کرد نوکر برای حضرت سلطان درست کرد بختش بلند هرکه براین خانه نوکر است جاده به جاده پشت سر یار راه رفت بیمار بود با تن تبدار راه رفت شکر خدا که دور ز اشرار راه رفت در یک مسیر راحت و هموار راه رفت این شأن واقعی نوامیس حیدر است پادرد میکشید ولی خون جگر نبود با مست های بی سرو پا همسفر نبود آزرده از شلوغی بین گذر نبود یعنی اسیر طعنه ی صدها نفر نبود. حالا گریز روضه به یک جای دیگر است آنجا که آفتاب بدون حجاب بود رنگ کبود بر رخ زنها نقاب بود پایین نیزه زیر کتک ها رباب بود درآن میانه صحبت بزم شراب بود بازین چه شورش است که هردیده ای تر است شاعر: