eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. تا صدا میرسد از ساحتِ خونبارِ بقیع مرد و زن اشک بریزند ، به دیوارِ بقیع یک زن و صورتِ قبری ، به دلِ زارِ بقیع دلِ ما هم ، بخدا گشته گرفتارِ بقیع مادرِ حضرتِ عبّاس ، پریشانِ توأیم سال ها در به درِ سفره ی احسانِ توأیم تو که بودی که خدا همسرِ مولایت کرد تو چه کردی که چنین غرقِ تَوَلّایت کرد مادرِ چهار گلِ حضرتِ زهرایت کرد صدفِ گوهرِ نایاب... چو سقّایت کرد با تواضع ، به درِ خانه ی مولا رفتی این چنین بود ، که تا عرش تو بالا رفتی سائل آمد به درِ خانه ، تفضّل کردی تو به اولادِ نَبی ، خوب توسّل کردی زحمتِ حاجتِ دنیا ، که تقبّل کردی لطف کردی و مرا نیز تحمّل کردی بابِ حاجاتِ همه ، نامِ شما باشد و بس چشمِ ما نیز به اکرامِ شما باشد و بس پسرانت همه رفتند ، تو تنها ماندی سال ها گریه کنِ بچّه ی زهرا ماندی مرحمِ زخمِ دلِ زینبِ کبریٰ ماندی همه رفتند به یاریِ حسین... جا ماندی پسرت نقشِ زمین شد ، به غمش خندیدند همه بر مشک و دو دستِ قلمش خندیدند زینبت گفت «حسین» و... جگرت تیر کشید تا شنیدی که سرش رفت... سرت تیر کشید وسطِ کوچه نشستی... کمرت تیر کشید گفت «انگشتر» و... هی بال و پرت تیر کشید بخدا سوزِ دلت ، کرده دلم را بی تاب قدری آرام بخوان روضه برای ارباب روضه ای از سَرِ احساس... دلت ریخت بهم رنجِ پرپر شدنِ یاس... دلت ریخت بهم خنده ی دشمنِ خنّاس... دلت ریخت بهم روضه ی حضرتِ عبّاس... دلت ریخت بهم رفتنی گشته ای از بس که بزرگ است غمت کاش میشد که بسازیم به زودی حَرَمت بعدِ زهرا تو شدی مادرِ ما نوکرها سایه ات کم نشود از سَرِ ما نوکرها تو نظر کن به دلِ مضطرِ ما نوکرها وقفِ عباسِ تو ، چشمِ تَرِ ما نوکرها ما همه نوکر و درمانده ی فردای توأیم تو هنوز امِّ بَنینی و پسر های توأیم ✍ .
620K
🏴وفات اُمُّ البنین🏴 در سبک دور ای بهاریم گل یاسمنیم ✍شاعر : علی عبدی 🎤مداح: کربلایی محمدعلی فریدی گل ای امیدیم منیم دادرسیم دوشوب شماره اوغول بو نفسیم گوزوم سَپَر سو گلن یوللاریوا فدا اولوم من دوشن قوللاریوا گل منه آغلا بالام سینوی داغلا بالام گوزلریمی دیمَرَم من سنه باغلا بالام امُّ البنینم اوغول زار و غمینم اوغول 🏴🏴🏴🏴🏴 دوشوب اباالفضل ایشیم ایندی سنه وار احتیاجیم منیم آق کفنه یوبانما تز گل گوروم صورتیوی قورخورام ئولم اوغول سن گلنه قلبیمی غملر آلوب آهیم عرشه اوجالوب اَمَّ بنین آناوی گل نجه گورقوجالوب امُّ البنینم اوغول زار و غمینم اوغول 🏴🏴🏴🏴🏴 فلک بلایه سالوب باشیمی گل یانیمدا اَیلش اوغول آزجا دینجل اَلینکی یوخدی اَلیمدن یاپیشان یارالی باشیوه قوی من چکوم اَل یاره لی خسته بالام قلب شکسته بالام چیخمامیش جانیم اوغول گل سینم اوسته بالام امُّ البنینم اوغول زار و غمینم اوغول 🏴🏴🏴🏴🏴 گرک ئولیدیم سن ئولنده بالا اوخیلا آندین سوکولنده بالا یوز اوسته قولسوز یارالی بدنین او قوملار اوستونه گلنده بالا ئولمدی گرچه آنان گوزلریم اولدی فغان گونده یوزیول من ئولوب هی دیریلم بالا جان امُّ البنینم اوغول زار و غمینم اوغول
*سالروز وفات حضرت ام‌البنین* *«روز تکریم مادران و همسران شهدا»* *را به همه‌ی شیعیان بخصوص مادرانِ دل‌سوخته‌ی شهدا و همسران صبور ایشان تسلیت میگوئیم.* 🖤🌹🏴🙏
. سبک این شبا حال و هوای خونمون حالا که افتاده آتیش غمی تو بین سینه نوحه میخونم و نوحه غم دلم همینه باز دوباره منو فاطمه صدا کنید چرا که من دیگه ام‌البنین نیستم اهالی مدینه الهی شکر چه خیری توی زندگیم دیدم چه برکتی تو بندگیم دیدم حالا یه مادر شهیدم پسرهامو دادم برای پسر زهرا تا نباشه تو کربلا تنها حالا یه مادر شهیدم پسرهامو_فدا کردم فدای کر_بلاکردم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باورم نمیشه که دست تو رو بریده دشمن باورم نمیشه که چشم تو رو دریده دشمن باورم نمیشه که تنها بودی و دوره کردن رو تن زخمی تو بارون تیر باریده دشمن ابالفضلم شیرم حلالت قمر حیدر پرچممو بردی تو بالاتر دور سرت بگرده مادر ابالفضلم رشادت تو رو سپیدم کرد شهادت تو رو سپیدم کرد دور سرت بگرده مادر فدای اون_غم چشمات میخونم_نوحه غمهات ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعر_سبک ✍ 👇👇
‍ . داره می کشم لحظه اخری یه بغضی که می گیره راه نفس خدا نگذره از همون تیری که عصای سر پیریمو زد شکست نمونده دیگه بعد کرببلا انیسی به جز گریه زاری برام از عباس خوش قامتم موند فقط یه دونه سپر یادگاری برام اباالفضل خوش قد و بالای من بمیره برا دستت ام البنین شنیدم که از پشت عمودت زدن شنیدم که خوردی با صورت زمین کجایی اباالفضل-اباالفضل کجایی سر پیری واسم-نمونده عصایی ……. شده کار من بیقراری فقط همش تو بقیع روضه خونم برات می گن اینقدر بی هوا زد که رفت سه شعبه تا آخر نشست تو‌ چشات می گن تا تو بودی توی خیمه ها حسین غریبم قدش تا نشد کسی سمت خیمه قدم برنداشت تا بودی یه گوشواره هم وا نشد می گن تا که رفتی همه اومدن یکی داد می زد می برم معجرو یکی اونجا دنبال گوشواره بود یکی دیگه برداشتش انگشترو کجایی اباالفضل-اباالفضل کجایی سر پیری واسم-نمونده عصایی ……. می گن با تموم توون اومدی می گن خیلی سعی کردی اما نشد به دندون گرفتی تو مشکُ گلم می خواستی که برگردی اما نشد دیدی که چه جور آبرومونو برد جلو فاطمه اخر اون مشک آب می شینم با گریه می گم روبروش بیا بگذر از بچه من رباب رباب این روزا صورتش سوختهُ نمی یاد اصن توی سایه دیگه تکون می ده هی دستای خالیشو می شینه یه گوشه با گریه می گه کجایی علی جون-علی جون کجایی دارم واسه تو-می خونم لالایی 👇
‍ . بچه های اهل هیئت-خدا می دونه اهل دردن فاطمیه تموم شد اما-سیاهیارو وانکردن به عشق مادر اباالفضل ابالفضل روضه گردن بیرق و علم روی دوشه هرکی می بینم مشکی پوشه مدینه رفتن ارزوشه قلبم از بین سینه-شده مسافر مدینه سه ماه گریه برا مادر-ختم به ام البنینه جان مادر اباالفضل …. مسیر امشب دلامون-یه قبر بی سایبونه زائر گریونش هرشب-مهدی صاحب زمونه برای مادر اباالفضل ابالفضل روضه خونه مادر ساقی بیقراره میون دستش مشک پاره برای حسینش عزاداره می باره بارون نم نم-داره می ره دیگه کم کم از توی روضش می گیرم-روزی ماه محرم جان مادر اباالفضل . .👇
uvs140518_121922~0.mp3
3.1M
🔹 بچه های اهل هیئت خدا میدونه اهل دردن فاطمیه تموم شد اما سیاهیا رو وا نکردن 🏴 علیهاالسلام 🎤
. علیها_سلام از نام خود گذشت برای دل حسین گفت این کنیز باد فدای دل حسین پروانه بود دور قد زینب و حسن شمعی شد و چکید به پای دل حسین سرمایه اش چه بود؟ ابالفضلی از ادب عباس را چه کرد ؟ بهای دل حسین ام البنینِ بعد پسرها چگونه بود ؟ ابری که گریه شد به هوای دل حسین ام البنین نه ، راضیه او را بخوان که بود راضی به کربلا به رضای دل حسین پای غم‌ حسین فدا شد تمام عمر بوده است او هم از شهدای دل حسین .
. در بیا آقا که میون روضه تو رو خونده امّ البنین گریزش بازم به علقمه رفت با صورت شد نقش زمین نشسته بازم روی خاک ِغم میخونه از دست و مشک و علم میگه ای منتقم دیگه بیا به حقّ دستایی که شد قلم ای وای به اشک مادر، یارب اِنْتَقِم ای وای به آه ِمضطر، یارب اِنْتَقِم ای وای به چشمای تر، یارب اِنْتَقِم اللهم عجّل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 زبان حال با حضرت عباس علیه السلام: کشیدم رو خاک برات نقش قبر آخه دورم از کربلا برای مرگم بسه وللهه مقام دستای جدا تو ای سقای آل بوتراب شدی شرمنده از قحطی آب شدی روی نیزه شرمنده تر با دیدن سر طفل رباب عباس سرت رو نیزه رف تا شهر شام عباس رو نیزه گریه می کردی مدام عباس میدیدی زینب رو تو ازدحام اللهم عجّل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 دارم می میرم کجایی عباس ندارم تاب ِ موندنو تو که بی دستی چطور میگیری یه گوشه تابوت منو شنیدم وقتی شد دستت جدا شده فرقت با عمودی دوتا حسین وقتی تیر از چشمت کشید به ناله هاش خندیدن دشمنا عباس شنیدم پیش تو قدش خمید عباس چه بلاهایی بعد تو کشید عباس سرش رو از قفا دشمن برید اللهم عجّل لولیک الفرج..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ننه ام البنین دل ودین ودنیای منه ام البنین ننه ام البنین مهر کربلا رو میزنه ام البنین ننه ام البنین آی مادر ابالفضل تاج سر ابالفضل منو قبولم بکن تو نوکر ابالفضل سایه سارم من به دردام گفتم شمارو دارم نه فقط شنبه ها هر روز هفته رو سفره که نه سرمو برات میارم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ننه ام البنین جانیم قوربان اولا سنه ام البنین ننه ام البنین قادون گله هردم منه ام البنین زندگیمین صفاسی ئورگیمین نواسی کربلا احسان ائله ابالفضلین آناسی آی ننه جان دامنون پرورش ایتدی بیر قهرمان ایتدی غوغا کربلاده بو پهلوان که حسین سسلدی سنه جان قوربان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. تو نور چشم علی فاطمه ی ام بنین هستی همراه زینب و کلثوم و حسین حامی دین هستی بانوی خانه ی علی بودی ریحانه ی علی ای جان خیر الناس ای مادر عباس ام البنین بانو۲ در آسمان ولایت تو چنان ماه درخشانی بر حیدر و همه گل های علی آرامش جانی نور چشمان زینبین مادری کرده بر حسین تو محرم رازی با علی دمسازی ام البنین بانو۲ ندیدی کرب و بلا ظلم و ستم شد ز عدو افزون شنیدی کرب و بلا پیکر اکبر شده غرق خون از غم نور هر دو عین گشته خم قامت حسین زین ماتم عظمی شد خون دل مولی ام البنین بانو۲ ندیدی طفل صغیری روی دست پدرش جان داد شنیدی حرمله با تیر ستم زده بر این نوزاد پیش چشمان پدرش پاره گردیده حنجرش عطش شده چاره گلو شده پاره ام البنین بانو۲ ندیدی از ستم و کین عدو خون دل خیر الناس شنیدی گشته جدا دست علمدار حسین عباس فرق عباس تو شکست تیر کین چشم او ببست گشته فدا عباس دستش جدا عباس ام البنین بانو۲ ندیدی یوسف زهرای بتول از نفس افتاده شنیدی بین دو نهر جان علی لب تشنه جان داده شمر دون خنجرش کشید از قفا حنجرش برید خون شد دل زینب جانش بود بر لب ام البنین بانو۲
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی بی من اسم تو رو هر دفعه که خوردم زمین بردم عمری تو غصه و غم ذکر مدد ام البنین بردم مادر سقای حرم ،یادتم تو هر نفسی هرجا تو کارم گره خورد، تو به داد من می‌رسی به چادرت بانو شدم پناهنده اینکه تورو دارم لطف خداونده اغیثینی مادر اباالفضل ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از هرکس هر چیزی خواستم همیشه منو معطل کرد آخر ذکر مددی ام بنین مشکلمو حل کرد روضه‌هات که جای خودش،اسم تو واللهِ شفاست حتی بی بی سفره ی تو ،اعتقاد ارمنیاست بازم بیا مادر گره گشایی کن ما رو شب جمعه کرببلایی کن اغیثینی مادر اباالفضل ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. که گفته است این آه کوبنده نیست که گفته است این خون فروزنده نیست نیفتاده سرو و نیفتاده کوه که گفته است سید رضی زنده نیست نمانده است در شهر ما کوچه‌ای که از روشناییش تابنده نیست سر دار می‌گفت سردار ما که سرباز هرگز سرافکنده نیست شرف را که سنگین‌ترین گوهر است سلحشور هرگز فروشنده نیست در آیین ما مرد را رفتنی به غیر از شهادت برازنده نیست رسیده است هنگامه‌ی انتقام بساط ستمکار پاینده نیست ✍ .
. |⇦•ستاره میبارم... وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی نریمان پناهی ●━━━━━━─────── ستاره میبارم قمر ندارم من به من نگید مادر، پسر ندارم من «ام البنینم وای...» *حضرت ام البنین آنقدر مهربونه غیر ممکنه بری در خونه ش درو باز نکنه. شنیدی اون فقیر رو که هر سال میومد جیره ی یه سالش رو می‌گرفت و میرفت..اومد در خونه ی عباس در زد بی بی فرمودکیه؟ گفتن اون مسکینی که هر سال میاد... گفت برو‌ بهش بگو اون آقایی که تو میگی کربلا جامونده هرچی میخواد بهش بدید بره تا بهش دادند.. گفت من از دست شما نمیخوام. من از دست همون آقا میخوام .مادر قسمش داد انقدر دل ما رو نسوزان من مادر عباسم ،اینا همش ماله عباسه... اونی که میگی دستاش رو قطع کردند عمود آهنین به فرقش زدند..* «ام البنینم وای...» جسم عزیزم رو چه زیرورو کردند به پیکرِ عباس نیزه فرو کردند وقتی به خاک افتاد علقمه شد بیتاب تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب «ام البنینم وای...» *پیش زینب اصلاً اسم عباس رو نمی آورد پیش رباب اسم عباسش رو نمی آورد.همش سرش پایین بود میگفت: رباب ببخش عباسم رو، خانوم ببخش عباسم رو، شنیدم دور عباسم رو گرفتن، شنیدم از دور تیربارونش کردن، وگرنه مَشک رو میرسوند به خیمه، به من قول داده بود. شنیدم خیلی نامردی زدنش، شنیدم از آقا اجازه خواست.. آقا اجازه نداد بره میدون. وگرنه عباس همه رو حریف بود به من قول داده بود...* کجاست علی اصغر رباب پریشونه گهواره خالی رو لالایی میخونه کاروان با این دلم چه ها کردی سه ساله ی ما رو چرا نیاوردی «ام البنینم وای...» چو خیمه ها وا رفت وقتی علمدار رفت ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت شنیده ام زینب زد دست غم بر سر از داغ اون گودال از دست اون خنجر به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود داد کشیدم من سرتو رو بردن دیر رسیدم من ای عزیز دلم ای حسین شهیدم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. آنهاکه گمنامند ,  زهرایی تبارند چون فاطمه بی قبر و بی سنگ و مزارند جامانده های ساحل اروند کنارند چون مهدی زهرا کس و کاری ندارند آقا به یارانی که گمنامند بر گرد جان شهیدانی که گمنامند بر گرد گمنام یعنی آخر مظلومیت ها گمنام یعنی دوری از محبوبیت ها گمنام یعنی ترس از معرو فیت ها گمنام یعنی بهترین عاقبت ها !! آخر نیامد برگه ی اعزامی  من از فاطمه تاییدی گمنامی من گمنام یعنی در پی شهرت نبودن در کسب منصب ها پی فرصت نبودن خدمت نمودن در پی منت نبودن طعنه شنیدن اهل شکایت نبودن ما فکرنام ! و عاشقان گمنام … رفتند ما بیقرار … آنها ولی …آرام !! رفتند ! باید به  نسل ما از این گلها بگوییم با اشک دیده تربت آنها بشوئیم تابوتشان را از دل و از جان ببوئیم بلکه نشان یار از آنها  بجوئیم ای وای اگر این لاله ها تنها بمانند گمنام تر از غربت زهرا بمانند این استخوانها آبروی شهر مایند یاس ندو چون گل عطر و بوی شهر مایند شهد شهادت در سبوی شهر مایند گمنام امَا روبروی شهر مایند هر برکتی از برکت گلزار آنهاست این دیده گر باران گرفته کار آنهاست هر جا که قبر یک شهید بی نشان است آنجا نشان مهدی صاحب زمان است هرجا که بویی از پلاک و استخوان است آنجا یقینا قطعه ای از جمکران است این بینشان ها با غم دل آشنایند آگاه از اعمال ما و … بیصدایند ای کاش مرغان هوایی بازگردند آن زائران کربلایی باز گردند از جبهه یاران خدایی باز گردند گمنام های شیمیایی باز گردند چشم انتظارم روز افلاکی بیاید یک فاطمیه شاید املاکی بیاید ای آسمان روزی دعا ها حرمتی داشت این جبهه ها این اسخوان ها برکتی داشت هر فاطمیه با شهیدان الفتی داشت تابوتشان بر دوش مردم قیمتی داشت بر اینهمه محرومیت باید بگرییم بر ایندل پر معصیت باید بگرییم دیگر چرا شوق شهادت ها به سر نیست؟ در اشکهای روضه های ما اثر نیست؟! دیگر چرا از آن تفحص ها خبر نیست؟! مارا بسوی آسمان عزم سفر نیست؟! ای کاش از این زخم کاری مینوشتم بر روی جعبه یادگاری مینوشتم کاش مینوشتم در این زمین جا مانده ام من  یاران در آنجا و من اینجا مانده ام من بعد از شما تنها و تنها مانده ام من با عمر طولانی بهدنیا مانده ام من باز منو یک حس و حال کربلایی شعر کجایید ای شهیدان خدایید شاعر؟؟ .