.
#زمینه_شور_واحدروضه_ای
#شب_سوم_محرم
#حضرت__رقیه
#سبک_دلشوره
#دلم_میخواد
☑️بند اول
دلم میخواد مثل گذشته ها شم
دلم میخواد تو آغوش تو باشم
به جای داداش علی اکبرم من
چرا باید همسفر بدا شم
کاشکی بازم آغوشت و وا کنی
تو بغلت بازم من و جا کنی
دست من و بگیری توی دستت
هر کی باهام بده تو دعوا کنی
به کی بگم قصه ی غصه مو من
رو شونه ی کی بزارم غمو من
به کی نشون بدم روی کبودو
به کی بگم آخه یه بچه مو من
بابا حسین بابا حسین مظلوم
☑️بند دوم
بعد تو من ی روز خوش ندیدم
رو شونه هام بار غمو کشیدم
بعد تو از زجر و سنان وخولی
حرفای خیلی خیلی بد شنیدم
اندازه ی زخم سره تو بابا
سیلی زدن به دختره تو بابا
با این روی کبودو قامته خم
شدم شبیه مادره تو بابا
نخوابیدم بعد تو قدر کافی
وجود من خیلی شده اضافی
کاش دوباره رو زانوهات بشینم
تو هم موی دختر تو ببافی
بابا حسین بابا حسین مظلوم
☑️بند سوم
شبای این خرابه خشک وسرده
دله پر از غمم اسیره درده
بیا ببین دیگه دارم میمیرم
اجل داره دور سرم میگرده
دوری تو امونم و بریده
قدم شبیه عمه جون خمیده
نبودی که ببینی زجر نامرد
چجوری موی سوختم و کشیده
چرا سر تو غرقه خاک و خونه
روی لب تو جای خیزرونه
شنیدم از یکی میگفت بابایی
انگشت تو توو دست ساروونه
عمه بیا گمشده پیدا شده
کنج خرابه شبه یلدا شده
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
.👇
.
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
#زمینه #شور #واحد روضه_ای
#سبک_دلشوره
#برای_تو
☑️بند اول
برای تو دو شیر نر اوردم
دو شیر نر دوتا قمر آوردم
اگه که نیستم کنارت. تو میدون
جای خودم دوتا پسر آوردم
خون علی جاریه تو رگاشون
شهادته آرزویی براشون
منتظرن بدی تو اذن میدون
می بینی التماس و گریه هاشون
دوتایی شون سلاله ی حیدرن
شیر غیور و مرد و جنگاورن
کم سن و سالَن ولی ای برادر
شاگردای خوب علی اکبرن
☑️بند دوم
غصه نخور فدا سرت من هستم
خلوت شده دورو برت من هستم
خون علی جاریه تو رگامو
به جای کل لشگرت من هستم
نذار بمونه خواهره تو دلخون
بزار تا بچه هام برن به میدون
بزار برن هدیه های خواهرت
بشن فدای دایی شون دوتاشون
منت بزار روی سرم برادر
اینه تمومه ارزوی خواهر
که هستی به پای تو بریزم
بشن توو راه تو شهید بی سر
☑️بند سوم
من از توو خیمه داغتونو دیدم
توو خیمه از داغه شما خمیدم
وقتی که افتادین روو خاکه مقتل
صدای ناله هاتون و شنیدم
دیدم برادرو با حاله مضطر
می خندیدن به داغ اون یه لشکر
حرومیا کف میزدن واویلا
وقتی جلو چشاش زدید بال و پر
اتیش گرفت دلم با آه وحسرت
خیلی دلم میسوخت همونجا واسه ت
نیومدم کنار نعش طفلام
تا نکشی از خواهرت خجالت
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
.👇
.
#زمینه شور #واحد_روضه_ای
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
#سبک_دلشوره
#من_یادگار
☑️بند اول
من یادگار حسنم. بدونید
من افتخار حسنم بدونید
جاریه خونه علی توی رگهام
من ذوالفقار حسنم بدونید
مثل بابا شجاعم و دلیرم
مثل بابام شیرم و بی نظیرم
آرزومه به پای عشق. عموم
سر بدم و دست. بدم و بمیرم
برا عموم حسین منم یه سردار
بی مثَلم تو لحظه های پیکار
اگه بده عمو حسین اجازه
دشمنا با تیغم میشن تار و مار
عمو حسین عمو حسین عمو جان
☑️بنددوم
عمه ببین عموم و تنها شده
دوره بر عموم چه غوغا شده
عمه ببین تو گودیه قتلگاه
غریب و تنها گل زهرا شده
عمه ببین توو عمق شیب گودال
انگار عمومه داره میره از حال
بزار برم یه وقت خدا نکرده
جلو چشام هی نزنه پرو بال
عمه دلم داره براش میجوشه
تنها شده لشگری روبه روشه
بزار برم اون لحظه رو نبینم
دست لعینِ شمر میونه موشه
عمو حسین عمو حسین عمو جان
☑️بند سوم
عمه ببین چقد شدم هراسون
عمه بذار برم به سمت میدون
ببین عموم غریب و تنها شده
میون وحشیای این بیابون
عمه ببین چه بغضی توو گلومه
دیر برسم کاره عموم تمومه
بزار برم تا وقت دارم کنارش
جونم و پاش بزارم آرزومه
بابام منو دست عموم سپرده
میرم کنارش تا هنوز نمرده
میرم کنارش نبینم ی وقتی
خنجر کند به حنجرش نخورده
عمو حسین عمو حسین عمو جان
☑️بند چهارم
توو قتلگاه که اومدی عمو جان
وقتی که بال و پر زدی عموجان
ای یادگاره مجتبی عزیزم
جلو چشام پرپر زدی عموجان
یه عمر برام پسر شدی عمو جان
برام تو بال و پر شدی عمو جان
اما حالا این نفسای آخرم
برا تنم سپر شدی عموجان
حرومیایی که به من رسیدن
عمو حسین از لب تو شنیدن
وقتی دیدن زاده ی مجتبایی
سر تو رو مقابلم بریدن
عمو حسین عمو حسین عمو جان
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
.👇
.
#زمینه #شور #واحد_روضه_ای
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#سبک_دلشوره
#منم_یه_قطره
✅بند اول
منم یه قطره و تویی یه دریا
منم یه ذره و تویی یه دنیا
مثل بابات کریم و سفره داری
زبونزده بزرگیه تو آقا
یه عمره ایه گدای خونه زادم
فدای تو تمومه خونوادم
هر کی دلش در گرو یه عشقه
منم دلم رو آقا به تو دادم
یه عمریه به دام تو اسیرم
جز در خونت که جایی نمی رم
شب ششم اومدم و می خوام من
کربلا رو از دست تو بگیرم
یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع
✅بند دوم
وقتی می جنگی حسنی تو قاسم(ع)
با علی مو نمی زنی تو قاسم (ع)
فرقی نداری یا علی اکبرم
عصای پیریه منی تو قاسم(ع)
نووجونی اما دلیرو شیری
وقت نبرد تو خیلی بی نظیری
وقتی که شمشیر می زنی قاسمم
امونه دشمنارو تو می گیری
بابای تو غیور و بی بدل بود
بابای تو پهلوون جمل بود
بابای تو تا و نظیر نداشتش
اقاییش توی همه جا مثل بود
یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع
☑️بند سوم
از تو چه کینه هایی داشتن اینا
رحم و مروتی نداشتن اینا
پهلو تو با نیزه هاشون دریدن
داغ تو روو دلم گذاشتن اینا
آخر کفن پوشیدی و می دیدم
مثل حسن جنگیدی و می دیدم
خیمه هارو لحظه ی آخر از دور
با اضطراب می دیدی و می دیدم
خون میریزه از دهنت عموجان
له شده کل بدنت عموجان
برات بمیرم که با نعل تازه
خورد شده اعضای تنت عموجان
یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
.👇👇