نوحه حضرت زهرا۱.mp3
1.65M
نوحه حضرت زهرا. س_ ۱۴۰۳
سبک همه جا کربلاست
#مداح.حاج آرمین غلامی
شه حب المتین. گشته خانه نشین
فاطمه پشت در. شده نقش زمین
آه و واویلا ۴بار
دشمن کینه جو آتش افروخته
میخ در داغ شد. سینه اش سوخته
آه و واویلتا
فاطمه ازجگر. ناله ها میزند
بین دیوارودر. دست وپامیزند
آه و واویلتا
گردن ودست حق ریسمان بسته شد
پهلو و بازوی. زهرا. بشکسته شد
آه واویلتا
محسنش شد. شهید سیلی گوشش درید
سینه خون میچکید. پی حیدر. دوید
آه واویلتا
پیش چشم علی همسرش را زدند
کربلا تا بشام. دخترش را زدند
آه واویلتا
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
نوحه حضرت زهرا۲.mp3
1.53M
💔 #نوحه _فاطمةالزهــرا...💔
#مداح.حاج آرمین غلامی
بر سر قبر تو زهرا جان پریشان آمدم
زینبت بر خواب خوش رفته پس از آن آمدم
کاسه ی آبش به بالین حسین آماده است
آب بر آن غنچه دادم دیده گریان آمدم
وای مادرهای کلثوم آتشم بر دل زده
راحتش کردم ولی با قلب سوزان آمدم
من نوازش می کنم اما نمیخوابد حسن
بسکه مادر گفت قلبم سوخت بر جان آمدم
مادری را من نمیدانم خودت بیدار شو
تا برم امشب تو را بر خانه مهمان آمدم
هر چه نازش می کشم اما حسین مشتاق توست
لایلایی گفتم او خوابید و پنهان آمدم
شانه میخواهد سر کلثوم زلف زینبت
شد پریشان در غمت گیسوی طفلان آمدم
آمدم قربان غمهایت صدایت بشنوم
دل ندارد طاقت و یارای هجران آمدم
زخم بازویت پیمبر دید و زهرا جان چه گفت
تو ز من کردی گِلِه؟ ای ماه تابان آمدم
مجلس ختمت پریشان است و زینب نوحه خوان
بسکه شیرین بود مجلس مات و حیران آمدم
❣﷽❣
🔘 #دفتری_بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔘 #دفتری_ام_البنین_س
🔘 #بازگشت_کاروان_به_مدینه
🔅بر نام حسین و کربلایش صلوات
🔅بر نام اباالفضل و وفایش صلوات
🔅بر اهل حرم به حق زهرای بتول
🔅بر جمله ی یاوران مهدی صلوات
(دعای فرج)
السلام علیک یا مظلوم … یا غریب … یا ذبیح العطشان …عریان بکربلا… یا حسین یا حسین یا حسین
⚡خسته و بی نور عین برگشته ام
⚡سوزم و با شوروشین برگشته ام
(نوای دل خانم زینب کبری ست وقتی بی برادر برگشت مدینه)
⚡ای پیمبر از شما شرمنده ام 2
⚡در مدینه بی حسین برگشته ام
⚡زینب اینک آمده یا فاطمه
⚡نور عینت آمده یا فاطمه
⚡دختر خونین دلو غم دیده ات
⚡بی حسین ات آمده یا فاطمه
(ایام ایام برگشت برگشت کاروان به مدینه است)
⬅️کاروان نزدیک مدینه که رسیدند خیمه ها رو بپا کردند
امام سجاد به بشیر امر فرمود بشیر… برو خبر اومدن کاروان رو به مدینه برسون
(بشیر اومد مدینه…)
همه رو دعوت کرد کنار قبر پیغمبر
(همه اومدن ببینند چه خبره بشیر چه خبری آورده)
آی خانما … اول کسی که به استقبال بشیر اومد خانم ام البنینه
بشیر بگو ببینم چه خبری آوردی
صدا زد خانم جان سرت سلامت
عبدالله تو کشتن
(بشیر از حسین چه خبر داری …)
بی بی جان جعفرت روکشتن عثمان ت روکشتند…
(بشیر میگم از حسینم چه خبر …)
صدا زد
▪️قاصدم من قاصد کرببلا ام البنین
▪️آمدم از کربلای پر بلا امالبنین
▪️شرح حال عزیزان خوداز من مپرس
▪️شد زمین کربلا ماتم سرا امالبنین
⏺بگمو همه پدر و مادرا فیض ببرن اونایی که مارو با محبت امام حسین ع بزرگ کردن… اونایی که بودن بین ما و الان اسیر خاک ها هستند (اموات بانی مجلس هم فیض ببره بخصوص( مادر عزیزش))
بی بی جان
▪️4فرزندان تو گشتند قربان حسین
▪️شد دودست از جسم عباست جدا ام البنین
⬅️صدا زد بی بی جان سرت سلامت عباستو کشتن…
(صدا زد من باور نمیکنم … کسی حریف عباس من نمیشد)
صدا زد بی بی عباست رو همینجوری نکشتند
اول دست راستشو از بدن جدا کردند … اشک بی بی سرازیر شد…خانم جان دست چپ عباست رو هم از بدن جدا کردند…
(شدت گریه خانم امالبنین بیشتر شد)
یه جمله گفت بشیر دل خانم ام البنین آتش گرفت
صدا زد بی بی عمود آهن به فرق عباست زدن
▪️فرق عباس تو از ضرب عمود آهنین شکست
▪️خورد بر چشمش ز کین تیر جفا ام البنین
▪️بی پسر گشتی ز جور کوفیان بی حیا
▪️کن به تن از داغشان رخت عزا ام البنین
صدا زد بشیر بچه هام فدای حسین
بگو ببینم از حسینم چه خبر
بی بی جان
▪️گر خبر گیری تواز سلطان مظلومان حسین
▪️شد به ده ضربت جدا سر از قفا ام البنین
▪️آب مهر مادرش ،عطشان شده آن شه شهید
▪️رأس او شد به نوک نیزه ها ام البنین
▪️تیر بر حلق علی اصغر زدند از بهر آب
▪️شه دلش خون شد از تیر جفا ام البنین
صدا ناله خانم ام البنین بلند شد
گفتن خانم خدا صبرت بده
(داغ سنگینه داغ اولاد دیده)
صدا زد گریه ام برا عباسم نیست … گریه ام برا حسینه …عباس من مادر داره… گریم برا اون آقاییه که مادر نداره
ای وای ای وای
▪️قاسمش پامال اسبان گشت دشت ماریه
▪️نجمه از بهر پسر غرق عزا ام البنین
▪️کودکان بی پدر آورده ام سوی وطن
▪️بین که زینب به غمها مبتلاست ام البنین
🏴صدا زد بی بی دیگه برید لباس عزا به تن کنید این کاروان که دارن میاد عزا داره
⬅️ محفل عزا بپا کردند کاروان وارد مدینه شد
بی بی زینب اومد کنار مرقد مطهر پیغمبر
(میگن بی بی درهای مسجد پیغمبرو گرفت ناله میکرد گریه میکرد)
صدا یا جدا یا رسول الله برات خبر آوردم
خبر شهادت حسینتو آوردم
نوشتن یه جمله دیگه هم گفت خانم خطاب به مادرش زهرا …
⬅️(اوج) صدا زد مادر مادر مادر…مادر
هر کی سفر بره سوغات میاره مادر…
مادر برات سوغاتی آوردم… یه وقت نگاه کردن دیدن بی بی ناله ای زد یه پیراهن خونی رو در آورد صدا زد مادر پیراهن خونی حسینتو برات آوردم … ای مادر مادر مادر
صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یاسید العطشان … یا اباعبدالله
🔅دلی دارم که دلدارم حسین است
🔅تمام یار غمخوارم حسین است
🔅به وقت حشر گویم من به فریاد
🔅همه هست و مددکارم حسین است
(شاعر. علی اصغر بابا)
⚫️هر چقدر ناله داری به ناله های دل زینب کبری صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین …
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
.
📝 #نترس_ای_دل_غمدیده_روزگار
🖊 #حاج_محمود_کریمی
🖊 #روضه_حضرت_زهرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نترس ای دل غمدیده روزگار این است
اگرچه تلخ، ولی انتهاش شیرین است
نترس آینهی ما ترک نخواهد خورد
بدون فتنه که ایمان مَحک نخواهد خورد
بایست، کوه صَلابت میان دورانها!
نترس، سَرو رشید از خُروش طوفانها!
اگر چه دفتری از داغ بر جَبینها هست
نترس در دل تاریخ بیش از اینها هست...
دَریغ و درد که جان از میان پیکر رفت
ز دشت ما صد و هفتاد تا کبوتر رفت
دلا بسوز، بسوز و همیشه روشن باش
به سوگواری فرزندهای میهن باش
دوباره سوز خزان در میان باغ افتاد
میان سینهی ما داغ روی داغ افتاد
به مرثیه صد و هفتاد مثنوی داریم
نترس باید از امروز دلْ قوی داریم
اگرچه غرق عزاییم، گرم پیکاریم
اگر بنای عزا هست، ما عزاداریم
بدان که دشمن این خاک، فکر جنجال است
اگر چه خاطر غمگین گرفته، خوشحال است
خداست آگه از اینها چه در درون دارند؟!
که در مصیبت این داغ، جشن خون دارند
اگر چه هیچ مَجال نفس کشیدن نیست
وظیفه من و تو پای پس کشیدن نیست
دقیق باش که از پشت سر کمین نخوری
به مکر دم به دم دشمنت زمین نخوری
ببین رفیق که در جبههی مقابل کیست
مبر ز یاد که در این میانه قاتل کیست
همانکه بر شرف و خاک ما تهاجم کرد
سپس به سیلی حق دست و پاش را گُم کرد
به وعدههای الهی رفیق شک نکنی!!
به گوشهگیری خود ظلم را کمک نکنی!!
اگرچه داغ، از این سینه صبر برده عزیز
خداست یاور دینش، خدا نمرده عزیز
به باغ ما غم پژمردگی است؟ هرگز نیست!
کنون زمانهی سرخوردگی است؟ هرگز نیست!
برای ما و تو بیامتحان نبوده شبی
ز دامنت بتکان گرد عافیت طلبی
اگرچه داغ بزرگ است و سینه سنگین است
ز شرم و غم سر سردار اگر چه پایین است
بدان که وضع جهان این چنین نخواهد ماند
سِلاح این شهدا بر زمین نخواهد ماند
مباد آنکه ز خاطر بریم آنها را
به سنگ کینه نکوبیم قهرمانها را
بگو که دشمن دلسوز ماست؟ هرگز نیست
میان جنگ که تضعیف دوست جایز نیست
چو کوه پیش روی فتنهها مقاوم باش
از این به بعد برادر!! تو حاج قاسم باش
از این به بعد به میدان رزم بخت تو چیست؟
بگو برادر من! انتقام سخت تو چیست؟!
چو لاله باش، به دامان صخرهها گل کن
اگر که سنگ شود فتنهها تحمل کن
بدون فتنه بگو کی مسیر ما طی شد؟!
نترس مؤمن اگر فتنهها پیاپی شد
بلند شو که زمان خروش طوفانی است
که در وجود تو یک قاسم سلیمانی است
ز حاج قاسمِ نفست غبار را بتکان
و گرد غفلت از این روزگار را بتکان
ز هر که غیر خدا ناامید باید بود
برای فیض شهادت، شهید باید بود
شهید ما پُر از این حال بود بندگیاش
شهید بوده خودش در تمام زندگیاش
شهید ما که جهان را پُر از تحیر کرد
به خون پُر ثمرش نان دشمن آجر کرد
همانکه ثانیهای از جهاد خسته نشد
مسیر سرخ شهادت به روش بسته نشد
همانکه بود زبانزد به غیرت خاصش
جهان به لرزه درآمد ز اوج اخلاصش
همانکه وقت شهادت به قطره قطرهی خون
نوشته بود مِنَ المُجرِمینَ مُنتَقِمون...
شاعر: #محمد_رسولی✍
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
▪️مجلس کامل روضه حضرت زهرا س
▪️
سيل اشكم راه بينائي گرفت
بند بندم عطر زهرائي گرفت
عشق را از فاطمه آموختم
چشم بر دست كبودش دوختم
دست او صدها گره وا مي كند
دست او والله غوغا مي كند
دست او مشكل گشاي عالم است
روي آن جاي لبان خاتم است
دست او دنياي احسان و صفاست
دست او مشكل گشاي مرتضي است
حيف شد آن دست را دشمن شكست
با غلاف تيغ اهريمن شكست
گويمت از قصه شهر نبي
از شرار آتش و بيت علي
درد بود و آتش و افسردگي
ياس يود و سيلي و پژمردگي
آه بود و ناله و بغض گلو
پهلوئي بودو لگدهاي عدو
در ميان كوچه آن دنيا پرست
راه را بر مادر سادات بست
گويمت سر بسته در آن كوچه ها
فاطمه گم كرد راه خانه را
آه اي مجنون زبان در كام گير
لب فرو بند و كمي آرام گير
.........
.
از همینجا دلا رو روانه ی مدینه کنیم، مثله همچین شبایی ،امیرالمؤمنین کنار بستر بی بی نشسته بود و صدا میزد زهراجان:
اما برای رفتنت خیلی جوانی
حالا که من اینجا غریبم بار بستی؟!
حالا نمی شد بیشتر پیشم بمانی؟
بابای خاکم، التماست می کنم که-
-بی من مشو ای مادر آب، آسمانی
کمتر بگو با من (امیرالمؤمنینم!)
أشهد مگو با این زبان بی زبانی
حالا برای اینکه من چیزی نفهمم
درکوچه خاک چادرت را می تکانی!؟
اندازه ی یک عمر پیرت کرده بانو
سنگینی آن ضربه دست ناگهانی
یک نیمه از روی تو، صبح روشن من
نیمی دگر مثل غروبی ارغوانی
رو از علی می گیری اما زیر چادر
پنهان نگردد مَحرمم، قدکمانی
الهی بمیرم برا دل امیرالمومنین ... هی نگاه بصورت بی بی میکنه ... اما یکدفعه با یه صدای جانسوزی گفت فاطمه جان:
تا خدا هست و خدایی میکند
حیدر از تو عذر خواهی میکند
#محسن_عربخالقی✍
#روضه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
👇👇👇
1M
▪️#مجلس_کامل_حضرت_زهرا
▪️سیل اشگم راه بینایی گرفت...
▪️روضه و مرثیه حضرت زهرا س
.
#مناجات_مهدوی_فاطمی3
#فاطمیه
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
باز هم روضه گرفتی در کجا یابن الحسن
در مدینه یا نجف یا کربلا یابن الحسن
باز شاید در خیال انتقام مادری
بر ظهورت می کنی دائم دعا یابن الحسن
در سکوت خیمه ات تنها صدای آه توست
نیست در دور وبرت یک آشنا یابن الحسن
رسم هر بزم عزا این است که در پیش در
خیر ِمقدم گو شود صاحب عزا یابن الحسن
پس کجای روضه ی ما بی قرار مادری
تا پیام تسلیت گویم تو را یابن الحسن
دق نکردم من اگر در این عزا شرمنده ام
کی شود این روضه ها حقّش ادا یابن الحسن
با چه جرمی روبروی چشمگریان حسن
شد به روی مادرت سیلی روا یابن الحسن؟
مادرت را بین کوچه از سرکینه زدند
روبروی همسرش چل بی حیا یابن الحسن
کوچه آغاز جسارت در زمین نینواست
شد دوشنبه مطلع کرب و بلا یابن الحسن
شد تأسّی بر جفای کوچه و درکربلا
شد به جدّ بی کَسَت صدها جفا یابن الحسن
زد یکی او را به نیزه دیگری با خنجرش
پیرمردی آمد و زد با عصا یابن الحسن
روبروی عمه ی مظلومه ات رأس حسين
شد جدا و رفت روی نیزه ها یابن الحسن
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
.
.
|⇦•دنیای من بی تو....
#روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید امیر حسینی
●━━━━━━───────
*خیلی روضه ی کوچه سخته، زیاد هم نمیمونیم تو کوچه، باید رد شد رفت، یه لحظه شد تو کوچه، یه لحظه دنیای حسن تار شد..*
دنیای من بی تو سوت و کور و پوچه
کاشکی اون روز بودم اونجا توی کوچه
کاش تو کوچه ها قاتل نمی رسید
من بمیرم آخر تو از نفس افتادی
کاش میشد خدا اون کوچه ناپدید
دستای لرزونو تو دست حسن دادی
نذر تو جوونیمو آوردم مادر
کاش من جات ضرب سیلی میخوردم
میموندی، من جای تو میمردم
غم که آوار میشود ای وای
درد بسیار میشود ای وای
خواب دشوار میشود ای وای
سرفه خونبار میشود ای وای
روضه تکرار میشود ای وای
غربت بی حدش به یادش هست
هق هق ممتدش به یادش هست
پسر ارشدش به یادش هست
قاتلی که زدش به یادش هست
تا که بیدار میشود ای وای
کن دعا که دگر زمین نخورد
هیچ زن در گذر زمین نخورد
لااقل بی خبر زمین نخورد
پیش چشم پسر زمین نخورد
که چنین زار میشود ای وای
شهرِ صد رنگ بود و مادر بود
نیت چنگ بود و مادر بود
کوچه ای تنگ بود و مادر بود
هر طرف سنگ بود و مادر بود
فصل آزار میشود ای وای
خواست پیشش سپر شود که نشد۷
سدّ چندین نفر شود که نشد
مانعی در گذر شود که نشد
قد او بیشتر شود که نشد
حرف اَنظار میشود ای وای
وای از ازدحام و نامحرم
فاصله یک دو گام و نامحرم
پا به ماهِ امام و نامحرم
آه بیتُ الحرام و نامحرم
چشم خونبار میشود ای وای
کمرش را گرفت برخیزد
پسرش را گرفت برخیزد
چادرش را گرفت برخیزد
تا سرش را گرفت برخیزد
همه جا تار میشود ای وای
با رخ خیس و چهره ی زردش
پسرش تا به خانه آوردش
صورتش را گرفته از مردش
نه که سیلی دلیل سردردش
سنگ دیوار میشود ای وای
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سید_امیر_حسینی
#فاطمیه
#روضه_کوچه_بنی_هاشم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
روضه3.mp3
13.66M
|⇦دنیای من بی تو....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید امیر حسینی
#روضه_حضرت_زهرا
.
|⇦•شعله در شعله...
#روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج امیر #کرمانشاهی
●━━━━━━───────
شعله در شعله دلِ کوچه پر از غم میشد
کوچه در آتش و خون داشت جهنم میشد
باید آتش بزنم باغ و بهار و گل را
روضه مکشوف تر از آنچه شنیدم میشد
بین دیوار و در انگار زنی جان میداد
*ناخودآگاه آدم وقتی دستش به یه شیء داغی میخوره، عکس العمل نشون میده در گُر گرفت، میخ داغ شد، مادر ما نتونست..*
بین دیوار و در انگار زنی جان میداد
جان به لب از غم او عالم و آدم میشد
لااقل کاش دلِ ابر برایش میسوخت
بلکه از آتشِ پیراهن او کم میشد
*شنیدی یه سه ساله دختر شبیه به این مادربزرگه؟ اما همیشه روضه خونا میگن هر دو تا صورتشون کبود بود، هر دو تا قدشون خمیده بود، اینجا پیراهن آتیش گرفت، کربلا هم دیدن دامن یه دختربچه آتیش گرفته..*
زن در این برزخ پر زخم چه رنجی دیده ست
بیست سالش نشده ست
تا زمین خورد صدا کرد علی! چیزی نیست
شیشه ای داشت
میخ کوتاه بیا همسرم از پا افتاد
میخ هر لحظه در این عزم مصمم میشد
آن طرف مرد سکوتش چقدَر فریاد است
روضه جانسوزتر از غربت او هم، میشد
*خیلی تو لفافه میگم، الهی نفهمی چی میگم..*
غنچه دارد گل من
داد نزن بی انصاف
*"اَنَّهُ حَصَرَ فاطِمَةُ فِی الباب حَتّی اَسقَطَت مُحسِنا،" بیشرف کاری با مادر ما کرد،آنچنان در رو فشار داد، "حَصَرَ.... فاطِمَه خَلفَ الباب"، فاطمه رو پشت در، سادات ببخشن، بگم چیکار کرد بیشرف؟ "لَطَمَ وَجهَ الزَّکیَّه"..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
[Ansarolhojah]Shab1Fatemiye95roz1402.09.22-04.mp3
25.4M
|⇦شعله در شعله....
#روضه_در_و_دیوار اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج امیر کرمانشاهی