|⇦•زهرا بیا بنگر ...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مصطفی مروانی •✾•
زهرا بیا بنگر ببین حیدر شده یکّه و تنها
زهرا کجایی که بی تو قَدّم خمیده شد
دل اسیر غم ها..
*غریبی علی دیگه شروع شده ها... یه نگاه کرد به این قبر خاکی...*
رمیدی از من (فاطمه) چه دیدی از من
که اینگونه دل بریدی از من
چه کرده هجرانِ تو با این دل
چه گویم ای خفته زیر این گِل
*کجایی زهرا...قربون دلت بشم امیرالمومنین. کجایی زهرا..چه روز سختی بود به امیرالمومنین. چه مجلس ختم جمع و جوری گرفت با این بچه ها. صدا زد فاطمه...*
روزم سیاه شده مثه شام عزا
من بودم و همین دو سه تا بچه ها
*هیچکی نیومد فاطمه...*
نماز آخره که می خونیم برات
*شروع کرد نماز زهرا رو خوندن...*
"اللَّهُمَّ لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا"
*قربونت برم عزیزم...*
"اللَّهُمَّ لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا"
دیدی چجوری زهرامو کشتن آه از دنیا
من خونه خراب میشم با این غم برگرد زهرا
* یه وقت دیگه بغض علی طاقت نیاورد شکست...*
آی دنیا می بینی دنیام از دستم رفت
زانوهام بی جونه زهرام از دستم رفت
*دیدی با علی چیکار کردن...؟*
*همینه روضه ی شام غریبونی همینه، اصلش اینجوریه.گفت فاطمه ...*
مگه قرار نبود بمونی پیش ما
خوشی ِحیدرو نمیخوان خیلیا
برا همین سه بار زدنت بی هوا
*موقع غسل که شد تازه علی فهمید چه خبرا بوده...*
زخمایی رو که پنهون می کردی دیدم زهرا
خیلی به تو زحمت دادم خیلی نُه سال
اما "اللَّهُمَّ لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا"
آی دنیا می بینی دنیام از دستم رفت
* گفت فاطمه...*
رفتی و پژمردنمو ندیدی
رفتی زمین خوردنمو ندیدی
تو کوچه ها راه منو می بندن
همه دارن به شوهرت می خندن
*گفت بذار التماس آخرمم بهش بکنم شاید صدام بهش برسه، گفت فاطمه...*
بلند شو با یک دلِ بی غم بریم
اصلا از این مدینه با هم بریم
بلند شو دستاتو حنا بذارم
تابوتتو میگی کجا بذارم؟
*اصلاً فاطمه میگی درد داری پهلوت درد میکنه قبوله...*
بلند شو دستتو به پهلو بگیر
عیبی نداره از علی رو بگیر
*فقط بلند شو فاطمه...خیلی خونه برام سخته فاطمه...*
تو خونه یاد اون روزا میفتم
میرم بیرون تو کوچه ها میفتم
چه مادری ز دخترم گرفتن
خوابو ز چشمای ترم گرفتن
بی مادری نصیب دخترم شد
خبر داری چه خاکی بر سرم شد
*همه اینا یه طرف فاطمه...*
این چادرِ پاره منو میکشه
این خون گوشواره منو میکشه
میشه بیای دو قطره زمزم بدی
یه ظرف آب بیاری دستم بدی
دل من از همه کنار میگیره
حالا علی دست به دیوار میگیره
کارم شده یه گوشه ای ببارم
بچه هاتو سر خاکت بیارم
*خیر نبینه اون که به ما جفا کرد..
*نیمه شب که میشد زینبین رو خواب میکرد. آروم از خونه میزد بیرون. حسنین هم میومدن. پشت سر بابا حرکت میکردن. خدای ادبن. یک قدم از بابا جلو نمیذاشتن. پشت سر بابا... هیچ وقت از باباهاتون جلوتر راه نرین. پشت سر پدر مادرتون... اما کنار قبر می رسیدن، بی تاب دست بابا رو رها میکردن. می دویدن، خودشونو مینداختن رو خاک مادر. حسین ایستاد کنار قبر مادر، دست به سینه گذاشت مؤدب، صدا زد مادرجان...!*
سلام من به تو ای مظهر شکیبایی
درود من به تو ای غم گسار تنهایی
شبانه بر سر قبرت آمدم مادر
توأم به خانه ی خولی به دیدنم آیی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼
@kianatv
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مصطفی مروانی •✾•
* لذا میگه دیدم یه نوری از تنور بلند شده. خدا این نور از کجاست؟ روپوش تنور رو کنار زدم دیدم یه سر بریده. خدایا این سر مال کیه؟ شنیدم صدای یه خانمی میاد. هی میگه بُنَیَّ... قتلوک...*
روی تن تو واسه، یه ضربه حتی جا نیست
شمر ولی هنوزم ول کن ماجرا نیست
*صدا زد، زبان حاله... گفت نامرد...*
با تن من هرچی میخواهی بکن
اما پیش چشم مادرم عریان نکن
«حسین... حسین...»
*لذا این عقده زینب رو می کشت. گفت نانجیب من دختر مادری هستم که شب عروسی پیراهن نو رو داد. به داداشم میگفتی خودش پیراهنو میداد. این عقده زینبو کشته. میگفت بابا من دختر بابایی هستم که وسط نماز انگشتر داد. به داداشم میگفتی خودش انگشتر رو میداد. برا یه انگشتر، انگشت داداش منو قطع کردید. حرف زینب این بود...*
بی آبرو شه، پیرهن کهنه اتو میخواد کجا بپوشه
*مگه چقدر می ارزید این لباس. چهل منزل زینب داشت به این فکر می کرد. گفت حسین...*
سر پیراهن تو گریهٔ ما را در آوردند
میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی
*سلام الله علی العطشان..سلام الله علی العریان..حسین جانم حسین جان...*
*تعجب کرده بود زینب...گفت...*
می بینم پیرهن نیست که
حسین چیزی تنت نیست که
فدای غربت تو
*این دستتو بیار بالا. مطمئن باش مادرم روضه حسینو دوس داره...*
حسین آرام جانم
حسین روح و روانم
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼
@kianatv
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
|⇦•درد ما از برای گفتن....
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس کربلایی امین شادکام و کربلایی حسین ستوده •✾•
درد ما از برای گفتن نیست
این چنین غصه کم ز مردن نیست
بستری مادرت اگر باشد
هیچ امیدی به زنده ماندن نیست
*تو رو خدا امشب جای اونایی که اومدن گفتن امیرالمومنین بگو فاطمه یا صبح گریه کنه یا شب گریه کنه بگو لااقل آروم آروم گریه کنه نذاشتن مادر بلند بلند گریه کنه تو امشب بلند بلند گریه کن.*
*ام سلمه میگه اومدم بهش گفتم
الان میگم چرا میگه بلند بلند گریه کنید
برای مجلس نمیگهها برای خودمون میگه چون امام رضا فرمود: هرکی دعوت به خودش بکنه ملعونه دعوت به عیادت ناموس امیرالمومنین داریم میکنیم میگیم بلند گریه کنید. خونه اش شلوغ باشه..بی بی به سلمان چند تا خرما داد گفت: سلمان افطار کن هستههاشو برا من بیار. سلمان میگه رفتم خونه افطار کنم دونه دونه خرماها رو میذاشتم دهانم هسته نداشت. پا شدم رفتم در خونه اشون در خونه رو زدم به فضه گفتم میشه خانومو ببینم؟ گفت: بله بیا.. اومدم گفتم خانم خرما داده بودی گفته بودی هستههاشو بیار هسته نداشت. حضرت فرمود: میوه بهشتی بود. گفتم خانوم پس برای چی میگید هستشو بیار؟ گفت سلمان خواستم یکی، دوباره در خونه علی رو بزنه...ام سلمه میگه بهش گفتم دختر پیغمبر چه جوری شب و صبح میکنی ؟گفت: مادر دیدی بچه امو کشتن..گفتم: فاطمه من با این کارا کاری ندارم اومدم احوال خودتو بپرسم. چه جوری شب و صبح کردی؟ گفت: مادر دیدی دستا شوهرمو بستن. گفت فاطمه یا بگو چته یا پاشم برم. گفت: مادر چیکار داری نفس میکشم خون بیرون میزنه..*
دیدم غلاف خورد تو پرت
وای مادرم مغیره زد تو کمرت
درد ما از برای گفتن نیست
این چنین غصه، کم ز مردن نیست
چلچراغی شکسته در کوچه
خانهی بی چراغ روشن نیست
گل اگر بود مادر ما بود
چون که پژمرده گل به گلشن نیست
با تبر یاس را درو کردن
ای خدا این که رسم چیدن نیست
*ببینم چقدر روضه بلد داریم..*
خدایا گنج با گنجینه ام سوخت
میان شعله ها آیینه ام سوخت
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_امینشادکام
#کربلایی_حسین_ستوده
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼
@kianatv
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس کربلایی امین شادکام و کربلایی حسین ستوده •✾•
چنان مسمار در قلبم فرو رفت
که محسن گفت مادر سینه ام سوخت
ریختن تو خونه ام با داد و بیداد
این اولین باره دیدم فاطمه افتاد
اون نانجیبه بیشرف پست
سر زنو بچه من میزنه فریاد
*ناله داری بگم..*
اومد زد چه جور بگم چقدر زد
بگم چه دیدم که مو سفیدم
چقدر تو کوچهها همراه مادرم دویدم
چهرهی زردم دستای سردم
روی خاک دنبال گوشواره بودم، پیدا نکردم
واااای غرور واسم نذاشتن
جلو من جلو من رو چادرش هی پا میذاشتن
* امام باقر فرمود یه جوری زده بود تو صورت مادرم سفیدی چشمش سیاه شد..*
اومدم کمک کنم بهش نذاشتن
دیگه پا نشد یه جوری مادرمو
زدن که مثل قبلنا پا نشد
ضربه پا زدن
مادرم مشغول صحبت بود
که اینا، بی هوا زدن
یه جوری زد بازوم شکست
نعره می کشید قنفذ مست
میگفت بزن فاطمه رو با هر چی که هست
* سیدا گوش میگیرن بگم..*
تازیونه چرخید توی دست
رو ابرو نشست ابروی مادرم شکست
نشد که پا شه بغض تو صداشه
دل مادرم به این خوش بود که یک مرد باهاشه
صدام پیچیدش تو کل شهرو
یه نفر کمک کنه مغیره کشتش مادرم رو
وااااااای میدونست پا به ماهه
*صدا زدن علی جان تو برو مسجد بچههارم آماده کرد فرستاد سمت مسجد آره والا بچه نباید جون دادن پدر و مادر رو ببینه..*
تا که جارو بزند پا شد و بازو را بست
به روی دست خودش دسته ی جارو را بست
بین جارو زدنش بازویش از کار افتاد
تا نگاهش به نوک تیزی مسمار
این میخ محسنمو ازم گرفت
گریه کنید مادر ما بیگناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود
* تو مقتل اومده عین عبارته "تُدیرُ طَرفاً خَفیّاً الی رَحلِکَ و بیتِکَ" میگه دیدن سیدالشهدا با گوشهی چشمش داره نگاه میکنه، سکینه داره صدا میزنه.. گرفتی چرا گفت: ای استخوان شکسته حیدر.."فرفسه برجله" ,برید مقتلو بخونید یعنی لگدی که به سینه بخوره میگن "فرفسه"..یه جا دیگه تو گودالم اومده نوشتن جوری به سینهی سیدالشهدا لگد زدن آقای ما با صورت به زمین خورد
روی این صورت زرد و زار
پاتو نذار پاتو نذار پاتو نذار
به گلوی پاره با فشار پاتو نذار
«حسین جان، آقا »
*هزار و چهارصد ساله میگن که خواهرش رفته تو گودال نیزه شکسته ها رو کنار زده شمشیر شکسته ها رو کنار زده..یه سئوال کسی مگه با نیزه شکسته جنگ می ره؟ کسی مگه با شمشیر شکسته جنگ می ره ؟پس چرا میگن نیزه شکستهها رو شمشیر شکستهها را..؟*
نگام به سمت علقمه کجاست برادرم
ببینه دست به دست داره می گرده معجرم
منو زدن اباالفضل اباالفضل اباالفضل
صد نفری زدن اباالفضل اباالفضل اباالفضل
گفت عمه! عمه! یه پارچه بده سرمو بپوشونم اینا نامحرمن.. عمه نزدیک بود
امشب کنیز خانه ای باشم
*یه ضربه تو سینه ی زهرا زدن
من خودمم فکر می کردم پشت در زده دیدم تو مقرّم نوشته یه نگاه کرد اینور کوچه دید هیچ خبری نیست. یه نگاه کرد اینور کوچه دید هیچ خبری نیست. زهرا که افتاد رو زمین من نمی گم مُقَرَم میگه اینقده با پا زد.."فرفسه برجله" یعنی خورده تو سینه اش.. تو گودال زدن تو سینه ی ابی عبدالله اما من یه جور دیگه می گم دختر علی دوید تو گودال گفت: دختر علی برگرد اینجا دعوا مردونه اس.. گفت: زندگیم زیر زانواته کجا برگردم؟ عبارت اینه ..شمر یه نیزه برداشت گفت برمی گردی یا نه؟ گفت: زندگیم زیر زانواته یه نیزه زد تخت سینه ی زینب ..*
«یا رحمت الله الواسعه و یا باب نجات الامه یا مظلوم حسین»
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_امینشادکام
#کربلایی_حسین_ستوده
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼
@kianatv
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
|⇦•بسوزیم وبسوزانی....
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
بسوزیم و بسوزانیم با گریه دو عالم را
که سوزاندند ناموس رسول الله اعظم را
لگد بر شاخه خورد و بار افتاد از درختی که
به زیرِ سایه اش گیرد از آدم تا به خاتم را
شبِ تشییعِ زهرا در سکوتِ کوچه هایِ شهر
علی می بُرد روی شانه اش عرشِ معظم را
*به عزت و شرف لااله الا الله
محمد است رسول و علی ولی الله...*
علی زهرای خود را خاک کرد و زیر لب میگفت
از امشب میکِشم من انتظار ابن ملجم را
به قدری گریه کرد آن شب به بالای سرِ قبرش
ز قلبش شُست با اشکش خوشی هایِ مجسّم را
شتابِ دستِ سنگین را فقط مقداد می فهمد
چِشیده صبحِ دفن فاطمه سیلیِ محکم را
تمامِ نخل ها هستند هر شب شاهدِ اینکه
علی در چاه می ریزد تمامِ دردِ عالم را
زنش را عده ای نامرد کوبیدند بر دیوار
به که باید بگوید مردِ عالم، این چنین غم را
*این غم کجا برم که تو را مردا زدند....
مادرتون رو بد زدند...جوری هم زدند که سه ماه خوابیده بود دیگه نمی تونست بلند بشه...*
بمون،کم نیار...
چی شد روزگار؟
باید ذوالفقار غلاف کنم...
به دورم نگرد،تنت داره درد
منم که باید طواف کنم به دور تو
رو مردت حساب کن
تو مرگُ جواب کن...
نذار رو مرگت حساب کنند...
بگو بهتری که...
یه وقتی نری که...
علی رو خونه خراب کنند...
«حبیبه،نرو علی غریبه....»
کنارم بشین،علی رو ببین
*تلاش کن که دو چشمی مرا نگاه کنی..*
یه دستی به این خونه بکش...
یه حرفی بزن،تو رو جونِ من
به موی حسن شونه بکش..
زهرای من...
تو این شهر نامرد،تو هر روز با این درد
درُ وا می کنی،سلام کنی....
یه کم خوب نگاه کن،بلند تر سلام کن
نگن که میخوای رهام کنی...
«حبیبه،نرو علی غریبه....»
تو اون روزِ بد، لگد تو لگد...
مغیره می زد، قنفذ می زد...
تو کوچه مدام، جلوی چشام
با تیغ و نیام، قنفذ می زد...
ای وای من...
شدی نیمه جون که...
سر پا نمون که ...
یه وقت به پهلوت فشار نیاد...
پر از زخمه پهلوت
میدم حق به بازوت
بخواد با دستت کنار نیاد...
ای واای من...بد زدنت...
حلالم کن چون حیدر نیومد
می زدنت کاری ز دستم بر نیومد
همسایه ها دیدند،صداشون در نیومد
حیدر نیومد...
*اینجا اگر در خونه لگد زدند،کربلا تو گودال هر کی داره با هر چی دستشه،می زنه....*
با یارب یارب کشتی مادرو
با مادر مادر کشتی خواهرو
با بی رحمی زدن تیر آخرو
حسین جانم...
آه ای مادر من بمیرم
می کشی آه...
با فرود هر نیزه
من بمیرم دیگه جا نیست
شده نیزه در نیزه
نیزه رو نیزه....
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سید_رضا_نریمانی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼
@kianatv
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
|⇦•حلالم کن...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
حلالم کن چون حیدر نیومد
می زدنت،کاری ز دستم برنیومد
همسایه ها دیدن،صداشون درنیومد
حیدر نیومد...
علی رو حلال کن واسه زخم بازو
علی رو حلال کن واسه درد پهلو
علی رو حلال کن واسه دست بسته اش
نتونست که برداره اون در رو از روت
اگر چه شمع وجود تو گرم سوختن است
بخند خنده تو التیام دردِ من است
منم عمیق ترین زخمِ پایدار،علی
منم غریب ترین مردِ روزگار، علی
پر است غربت من از همین تجلی ها
چقدر بی محلی دیدم از محلی ها
به رغم بی رمقی عزم هم کلامی کن
تو لااقل به منِ مرتضی سلامی کن
دلیلِ شادی من،هم نشینِ غم شده ای
شبیهِ پیرِزنِ سالخورده، خم شده ای
مرا به ماتمِ دستاس ها دچار نکن
خودم برایِ تو نان می پزم، تو کار نکن
تنورِ گرم، برای پَرَت خطر دارد
برای سوخته هر شعله ای ضرر دارد
*یه بار درِ خونه سوختی،دیگه نمی خوام دمِ تنور بایستی،داغه...*
شکوه ِ کاخ ِ امیدش خراب شد، حیدر
تو آب رفته ای از شرم آب شد،حیدر
غروب آمد و خورشید وار دور شدی
رشیده بودی و یک دفعه جمع و جور شدی
بیا به خواهش من گوش کن ،بلند نشو
به التماس حسن گوش کن،بلند نشو
هنوز چشمِ حسن مثلِ ابر می بارد
هنوز تکّه آن گوشواره را دارد
میان کوچه،همین اوج ماجرایش بود:
تمامِ صورتِ تو نصفِ دستهایش بود
چه ضربه ای به تو زد آن حرامزاده ی پست
سه ماه رد شده امّا هنوز رَدَّش هست
سه ماه می شود این صحن، بی رواق شده
سه ماه می شود این خانه، بی چـراغ شده
ببخش فاطمه جان، پشت در، تک افتادی
تمام هستیِ خود را برای من دادی
یکی نگفت به دیوار، بیپناهی تو
یکی نگفت به مسمار، پا به ماهی تو
شکست آینه ات، سنگ شد مصمم تر
اشاره کرد به قنفذ، مغیره! محکم تر
حریمِ سبز تو را باغ یاس خواهم کرد
برای ماندن تو التماس خواهم کرد
زهرای حیدر...
بعد تو دنیا نمی سازه به ما، دنیای حیدر
زهرای حیدر...
حرفِ رفتن میزنی،می لرزه دست و پای حیدر
زهرای حیدر...
روی زخمای تنت مرهم از اشکم گذاشتم
شرمنده م آخه،تو برام سنگ تموم گذاشتی و من کم گذاشتم...زهرای حیدر...
حلالم کن، حیدر نیومد
می زدنت،کاری ز دستم برنیومد
همسایه ها دیدن،صداشون در نیومد
حلالم کن...
یا اهل العالم!
این شبا بگین بلند گریه کنه هر کی می تونه
آماده باشین امشبُ امام حسن میخواد یه کم روضه بخونه
ای داد بیداد!
سن و سالی که نداشتم مادرم تو کوچه افتاد
ای داد بیداد!
هر دفه یادش می افتم می زنم با گریه فریاد
حلالم کن!
مادر افتادی دیدم...
من هر چی قد بلندی کردم نرسیدم
در اومد از اون موقع موهای سفیدم
حلالم کن...
سادات مجلس!
خیلی شرمنده ام آخه باید بگم
زهرا رو خیلی بد زد...
مقتل نوشته،پیش چشمای حسن
به مادر شما لگد زد...
از این به بعدش من نمی تونم
دیگه این روضه رو بدم ادامه...
ای گریه کن ها، حرف آخرم
یه خط روضه گریز به شهر شامه...
دل شب تو صحرا،کمک نداره...
نامرد نزن، سه ساله که کتک نداره...
اون که قباله فدک نداره...
«ای حسییین....»
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سید_رضا_نریمانی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼
@kianatv
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
.
#نوحه #زمینه
#فاطمیه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غروب آسمونمو/چراغ عشق خونمو
دنیا ازم گرفته // خونمو غم گرفته
خونه پُرازدوده هنوز/میخوای بری زوده هنوز
غربتمو میبینی // فاطمه کَلِّمیٖنیٖ
دیدم/دیشب/با درد/نماز شب میخونی
بااشک/با آه /از درد/توسجده گاه میمونی
انگار/بعد از/کوچه/چشمات سیاهی میره
تاراه /میری /فضه /دست تو رو میگیره
[[منو جوابم نکن/خونه خرابم نکن
با رفتنت فاطمه/دیگه عذابم نکن]]
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی ازم رومیگیری/دست روی پهلو میگیری
میمیرم از خجالت // نایی نمونده واست
بِهَم زدن زندگیمو/ازم گرفتن خوشیمو
غرور حیدریم سوخت//خونه دلبریم سوخت
دنیام /میسوخت /وقتی /تو شعلهها گیر کردی
با هر/ آهت /زهرا /حیدرت و پیر کردی
صد بار /مُردم /تا در/ بسمت دیوار میرفت
دیدم/ پهلوت /خیلی/بامیخ کلنجار میرفت
[[دیدم تواون شعله ها/فضه روکردی صدا
هجوم آوردن بهت/ چهل نفر بی حیا ]]
[[منو جوابم نکن/خونه خرابم نکن
با رفتنت فاطمه/دیگه عذابم نکن]]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چشمای کم سوتو نبند/بازم به حیدرت بخند
حرفی بزن عزیزم // جون حسن عزیزم
دیدم وصیت میکنی/آهسته صحبت میکنی
چند تا کفن آوردی// به زینبت سپردی
دیشب/تاصبح/زینب/باگریه ازحال میرفت
انگار/فکرش/هی داشت/بسمت گودال میرفت
گودال/گودال/گودال/روضه نفسگیر میشه
زینب /باهر/ضربه/از زندگی سیر میشه
[[خیمه عزادارمیشه/ کارکه دشوارمیشه
زینب باشمروسنان / وارد بازار میشه ]]
[[واویلا علی الحسین]]
.
.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعرونغمه: #مجتبی_نامور ✍
.👇
.
#زمینه
#زمزمه_فاطمیه
دار و ندار من بمان پیش حیدر
واکن دو چشمت را ببین اشک دختر
توئی زهرا تنها تکیه گاه من
نما رحمی بر روز سیاه من پناه من
سفر مکن از بر من پرستوی من
روح علی مرو ز تن پرستوی من
یافاطمه یافاطمه،مرویاس من...
با دست لرزانت بگیر اشک من را
خیز و ببین حال حسین و حسن را
دوباره برخیز ای خانه دار من
مکن طوفان دل را ای قرار من
ای گل نیلوفری سفید علی
آه کشم از غم تو امید علی امید علی
یافاطمه یافاطمه، مرو یاس من
رفتی و من ماندم در این سیل غمها
با داغ خود بر خاک زدی پشت من را
ببین آید از غم جان به لبهایم
پس از تو میمیرم ای مسیحایم
از بر من میروی و شدم بی شکیب
بیشتر از گذشته ها علی شد غریب
یافاطمه یافاطمه،مرو یاس من..
حاج #مجتبی_صمدی_شهاب ✍
👇
.
#زمینه #شور #زمزمه
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#سبک_آشفته_ام_کربلا
پیش من تازیونه میزد دشمن تو رو
(داره دنیا میگیره کم کم از من تو رو)
میخونم با خودم هی روضه های غلاف
دست من بسته بود و وا شد پای غلاف
در پیش من زدند
یاسم رو بین گلشن زدند
با بغض جنگ بدر اومدن
یک خانم رو چهل تن زدند
در بین راه میزد
سیلی به عصمت الله میزد
حق بده فاطمه دق کنم
تو رو یه غلام سیاه میزد
الوداع فاطمه
الوداع الوداع فاطمه
🏴
گریه کمتر کن ای قربون اشک چشات
آروم آروم دارم آب میشم من پا به پات
مگه تا روز محشر کوچه یادم میره
روزی صد بار علی از این غصه میمیره
از داغت میمیرم
دیگه از دنیا من دلگیرم
من یل خیبرم فاطمه
اما دست به زانو میگیرم
لرزید زانوی من
زدن تو رو روبروی من
بغض بازویِ بشکسته شد
استخوانی تو گلوی من
الوداع فاطمه
الوداع الوداع فاطمه
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س
☑️#غسل
☑️#نوحه_سنتی
اشک حیدر اشک اسما
گشته آب غسل زهرا
شوید آهسته آهسته حیدر
زخم پهلو و بازوی کوثر
الوداع الوداع فاطمه جان
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دست محنت زد روی دست
شیون مولا بلند است
لرزه افتاده بر زانوی او
دست حیدر رسیده به بازو
الوداع الوداع فاطمه جان
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نیمه ی شب مخفیانه
میرود مادر ز خانه
پیش چشم یتیمان مضطر
رفته بر شانه تابوت مادر
الوداع الوداع فاطمه جان
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ای کبودی در کبودی
یاور حیدر تو بودی
شستن یاس پرپر چه سخت است
نیمه شب دفن مادر چه سخت است
الوداع الوداع فاطمه جان
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س
☑️#روز_شهادت
☑️#نوحه_سنتی
یا علی بنشین کنارم
من وصیت با تو دارم
آمد ای جان من وقت هجران
گریه کن بر من و بر یتیمان
الوداع الوداع ای علی جان
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اولین مظلوم عالم
کن حلالم کن حلالم
گر چه از خانه ات پر کشیدم
از تو جز خیر و خوبی ندیدم
الوداع الوداع ای علی جان
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دیده ام خواب پدر را
میروم امشب ز دنیا
بعد از این نشنوی تو صدایم
میسپارم تو را بر خدایم
الوداع الوداع ای علی جان
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س
☑️#سبک_آشفته_ام_کربلا
☑️#زمینه_شور_زمزمه
پیش من تازیونه میزد دشمن تو رو
(داره دنیا میگیره کم کم از من تو رو)
میخونم با خودم هی روضه های غلاف
دست من بسته بود و وا شد پای غلاف
در پیش من زدند
یاسم رو بین گلشن زدند
با بغض جنگ بدر اومدن
یک خانم رو چهل تن زدند
در بین راه میزد
سیلی به عصمت الله میزد
حق بده فاطمه دق کنم
تو رو یه غلام سیاه میزد
الوداع فاطمه
الوداع الوداع فاطمه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
گریه کمتر کن ای قربون اشک چشات
آروم آروم دارم آب میشم من پا به پات
مگه تا روز محشر کوچه یادم میره
روزی صد بار علی از این غصه میمیره
از داغت میمیرم
دیگه از دنیا من دلگیرم
من یل خیبرم فاطمه
اما دست به زانو میگیرم
لرزید زانوی من
زدن تو رو روبروی من
بغض بازویِ بشکسته شد
استخوانی تو گلوی من
الوداع فاطمه
الوداع الوداع فاطمه
✍شاعر :میثم مومنی نژاد
.
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#زمینه
مادرم چرا پریشونه
چرا بسترش پر از خونه
پیچیده تو مدینه دیگه
فاطمه زنده نمیمونه
کاسه صبرم دیگه ، سر اومده ای خدا
مادر بیمارمو ، شفا بده ای خدا
وااُماه وااُماه
......
زخم روی سینه مادر
داره روز به روز میشه بدتر
هر نفس که میکشه صدبار
میمیره زنده میشه مادر
چه کردی ای میخ در ، مگه با پهلوی او
براش بغل کردنِ ، حسین شده آرزو
وااُماه وااُماه
.....
اومده عیادتش اونکه
مادرم رو خون جگر کرده
تا ببینه ضربه هایی که
تو کوچه زده اثر کرده
طوری زدن با غلاف ، شاخه و گلبرگشو
اگه نمرد از خدا ، خودش بخواد مرگشو
وااُماه وااُماه
#فاطمیه
#عبدالحسین✍
.👇
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#عیادت
#اذان_بلال
#عبدالحسین_میرزایی✍
بس کن #بلال جان پیمبر اذان نگو
از حال رفت فاطمه دیگر اذان نگو
بس کن بلال مادرم از دست میرود
نام پدر دوباره اگر از تو بشنود
بس کن بلال خاک عزا بر سرم مکن
پایین بیا زماذنه بیمادرم مکن
ترسم که جان رود زتن مادرم بلال
زود است خانه دار شود خواهرم بلال
حیدر حریف گریه زهرا نمیشود
اینها برای فاطمه بابا نمیشود
حالا که روی ماذنه هستی ،بیا بلال
بهر شفای مادرما کن دعا بلال
دست دعا بگیر سوی آسمان بلال
امنیجیب بهر شفایش بخوان بلال
شاید خدا دعای تو را مستجاب کرد
رحمی به حال ما و دل بوتراب کرد
بس کن بلال مادر ما داغدیده است
روز خوشی زبعد پیمبر ندیده است
جدم که بود مادر ما احترام داشت
این خانه نیز حرمت بیتالحرام داشت
یادش به خیر اذان تو را تا که میشنید
قبل از نماز بر در این خانه میرسید
جدم که رفت فاطمه بیاحترام شد
در پشت دربخانه او ازدحام شد
وقتی شرار کین زسرایش بلند شد
زهرا صدای یاابتایش بلند شد
بابا ببین که شعله به کاشانه ام زدند
بابا ببین لگد به در خانه ام زدند
بابا ببین که پهلوی زهرای تو شکست
ضرب غلاف بازوی زهرای تو شکست
بابا ببین به گفته تو پشت پا زدند
سیلی به روی فاطمهات بیهوا زدند
دختر دلش زنام پدر زیر و رو شود
ای وای اگر که با سر او رو به رو شود
زهرا شنید نام پدر را زتاب رفت
کی باسر بریده به بزم شراب رفت
زهرا غم اسیری و رنج سفر ندید
طشت طلا و رأس جدای پدر ندید
زهرا ندید راس پدر در برابرش
چوب جفا خورد به لبهای اطهرش
#فاطمیه
.
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#زبانحال_حضرت_زهرا
#علی_اشرف_کاشانی✍
#فاطمیه
عدو حیران شوی از وضع حیرانی که من دارم
پریشانت کند حال پریشانی که من دارم
کجاپروانه اینسان سوخت،کیشمعی چنینسوزد؟
ندارد بلبل آشفته افغانی که من دارم
به گِرد بسترم جمعاند اطفال پریشانم
خدایا! چون کَنَم دل زین عزیزانی که من دارم
فراق آتشین آمد، تو آب دیده! رحمی کن
بر احوال دل زار و یتیمانی که من دارم
الا ای محرم اسرار حق! سرّی است قبر من
مبادا فاش گردد قبر پنهانی که من دارم
.
.
#نوحه_مهدوی #فاطمیه
#زمزمه، #واحد، #زمینه ....
کنار بستر
گریز به کربلا
اومدم برای دیدن تو در عزای مادر
باز کجا داری تو لطمه میزنی برای مادر
کاش میشد که اشکاتو یه بار به روی دست بگیرم
فرج تو رو بخوام میون روضه های مادر
دعا می کنم با گریه
که دیگه حاجت رواشی
الهی به حقّ زهرا
دیگه تو غریب نباشی
الهی که با ظهورت
تو دلت غمی نمونه
بابای مظلوم شیعه
دیگه برگردی به خونه
الهی عجّل فرجک بحق زهرا...
🌸
#بستر_بیماری
چرا بین بسترت بی جونی خانوم عزیزم
میدونی وقتی که تو مریض بشی منم مریضم
توون منو گرفت تابوتی که برا تو ساختم
حالا من چطوری آب غسل رو پیکرت بریزم
واسه رفتن تو زوده
خانومم خیلی جوونی
میدونم که غرق دردی
ولی کاش میشد بمونی
روبه روم تموم هستیم
قامتت شده کمونی
چون شَبَه شده تن تو
ولی کاش میشد بمونی
الهی عجّل فرجک بحق زهرا...
🌸
#وداع_با_حضرت_زهرا
چشماتو نبند، نزار بباره اشک چشم مظلوم
نکن از نگاه مهربون خود علی رو محروم
چشماتو بستی و گفتی وعدمون کنار گودال
وقتی که میشه جلوی چشم ما بریده حلقوم
می بینیم کنار زینب
روی ِنی سر حسینه
پای ده تا اسب دشمن
روی پیکر ِحسینه
یکی می بره عباشو
یکی کهنه پیرهنش رو
زیر آفتاب ِ بیابون
رها می کنند تنش رو
الهی عجّل فرجک بحق ارباب...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
اللهم عجل لولیک الفرج (324).mp3
4.29M
اللهم عجل لولیک الفرج
هدایت شده از ❤ مریم اسلامیه ❤
بسم الله الرحمن الرحیم
📣گروه مختص خواهران است ورود آقایان ممنوع
از شما خواهر مومنه دعوت میشود🙏
عضو گروه متوسلین به امام زمان عج الله شوید تا در کنار هم با مهربانی و تواضع در حق هم دعا کنیم ، ان شاءالله این عمل خشنودی امام زمان عج الله را به همراه داشته باشد
برنامه های گروه :
🔷۱) هر شب ساعت ۱۹ قرعه کشی چهارده هزار صلوات
( برای توضیح به پی وی مدیر گروه پیام دهید)
🔶۲)برای برآورده شدن حوائج هرشب به یک شهید متوسل میشویم
🔷۳)هرشب ده آیه قرآن
🔶۴)اول هر ماه قمری ختم کامل قرآن
🔷۵)در زمان مشکلات و مریضی با اطلاع رسانی به مدیر ، حمد شفا و صلوات در گروه
🔶۶) جهاد تبیین برای حفظ انقلاب اسلامی تا ظهور حضرت مهدی عج
❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️
مدیر گروه خانم اسلامیه
@maryameslamiyeh
https://eitaa.com/joinchat/294518995C0b2f8b48a1
زمینه ترکی
اجرا:حاج مهدی رسولی
گتدون سن سیز ئولرم زهرا
دای سنسیز من گولمرم زهرا
بالا لاریمی گوتورم من
مدینه دن گدرم زهرا
بو شهریده قالامرم
یاراما دوز ویریلار
حیدریوه گولولر
سنه سیلی ویرانلار
(خانم حیالی خانم-خانم وفالی خانم)
ای مردم قلب علی خونه
حال این روزام پریشونه
دیگه بی زهرا میشم امشب
اشک چشمام مثل بارونه
خانم خونمون رفت
با اشک بی امون رفت
شبونه روی دشونه ام
بانوی بی نشون رفت
(خانم حیالی خانم-خانم وفالی خانم)
رفتی دست حق نگه دارت
سر شدن روزای دشوارت
مهمون پیغمبری امشب
ما هم میمونیم عزا دارت
دل شکسته داریم
چشمای خسته داریم
خاطره های تلخ از
دستای بسته داریم
(خانم حیالی خانم-خانم وفالی خانم)