AUD-20220508-WA0132.mp3
1.14M
#روضه_امام_صادق
استاد #میرزامحمدی🎤
نیمه شب بود و عاشقی بیدار
مست حق بود و راحت از اغیار
نیمه شب بود و وقت راز و نیاز
بین سجاده بود، بین نماز
با تأسی به مادرش زهرا
دست خود برده بود سوی خدا
داشت همسایه را دعا می کرد
گره ها را دوباره وا می کرد
ذکرِ ارباب عالمین گرفت
بوسه از تربت حسین گرفت
ناگهان صحبت از تهاجم شد
خلوتش بین نعره ها گم شد
داد و فریاد، بی دلیل زدند
شعله بر خانه ی خلیل زدند
حرمت این حرم شکسته شد و
دست او بین خانه بسته شد و
پا شد از جای خود ولی افتاد
یاد مظلومی علی افتاد
از غریب مدینه دم می زد
وسط شعله ها قدم می زد
خاک و خاکستر از عباش تکاند
اشک بر مادرش دوباره فشاند
حرف داغِ گران زهرا بود
میخ در روضه خوان زهرا بود
پیر مردی وحید را بردند
آن محاسن سپید را بردند
باز هم روضه ها به کوچه کشید
آه... آقای ما بگو چه کشید؟!
پیر را طاقت دویدن نیست
می رود... حاجت کشیدن نیست
فلک از غصه شرمگین شده بود
شیخ ما نقش بر زمین شده بود
پیکرش را چقدر آزردند
تا که شیخ الائمه را بردند
خوب شد بر سرش جدال نشد
غارت پیکرش حلال نشد
تشنگی تاب و قدرتش نگرفت
تیر و نیزه به قامتش نگرفت
رخش از خون تازه رنگ نشد
صورتش آشنا به سنگ نشد
خوب شد قاتلی سویش نرسید
پنجه ای بین گیسویش نرسید
خواهری با شکستنش نشکست
بر روی سینه اش کسی ننشست
.
.
|⇦بیا نگارِ آشنا ..
•#روضه و توسل به عقیلۀ بنی هاشم #حضرت_زینب سلام الله علیها و #امام_صادق علیه السلام _ سید رضا نریمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بیا نگارِ آشنا ، شبِ غمم سحر نما
مرا به نوکریِ خود ، شَها تو مفتخر نما
ای گلِ وفا حسین .. معدنِ سخا حسین
میکشی مرا حسین ..
قربونت برم که نه غسلت دادن نه کفنت کردن .. قربونت برم که دهاتیا اومدن بدنتُ خاک کردن .. یه آدم مهمی باشه، پادشاه باشه، امام عالم و همه کارۀ عالم باشه، همیجور بدنشُ رها کنن برن سخته .. ای حسین ..
با دست و پا زدن نفست وا نمیشود
بگذار نیزه را زِ دهانت درآورم ..
ــــــــــــــــــــــــ
منم زینبی که، غریبیتو دیدم
توی نصف روز از، زمونه بریدم
تو میدونی داداش که من چی کشیدم
یه جوری به دورِ حرم میدویدم
تموم امیدم یهو نامید شد
که بادِ مخالف وزید و شدید شد
تو گرد و غبارا تنت ناپدید شد
موهامُ میبینی، یه روزه سفید شد ..
که دیدم به دورت عدو حلقه بسته
یکیشون با چکمه رو سینهات نشسته
دیدم قاتلت رو که خنجر به دسته
صدا میزدی با دهانِ شکسته
هنوزم میتونم بگم رو به روتم
میدونی هنوزم به فکر گلوتم
من آتشفشانم نه کوه سکوتم
خودم گریه دارم، خودم روضهگوتم
همون روضهای که، گلوتو بریدن
با سر نیزه هاشون، تورو میکشیدن
منو مادرت رو، گمونم ندیدن
که با مرکباشون، به روت میدویدن
صدای رقیهست که توو ازدهامه
داره میگه ای زجر، بزن از خدامه
حسین ....
همچین که شبانه اومدن در خونۀ امام صادق (ع) نانجیب اجازه نداد آقا عبا رو دوش بندازه؛ عمامه رو سر بگذاره. آقا رو با سر و پایِ برهنه بردند ..
یه جملهای امام صادق به اون ملعون توو کاخش فرموده این بود: « اگه از این به بعد خواستی کسیُ دنبالِ من بفرستی تو رو خدا ابن ربیع و نفرست. این خیلی توهین میکنه.»
آقا رو برگردوندن خونه. تا چند روزی آقا گریه میکرد. اصحاب میاومدند؛ شاگردای حضرت سوال کردند« آقا! خوب الحمدالله حالا که چیزی نشد. خدا رو شکر شما رو آزاد کردندّ چرا گریه میکنید انقدر؟!»
آقا فرمودند «وقتی خونهم رو آتیش زدند؛ دیدن زن و بچهم مستاصل اند. هی این حجره به اون حجره میدوند. نگران زن و بچهم بودم؛ یاد عمهم زینب افتادم .. اون لحظهای که خیمههای حسین(ع) و آتیش زدند. راوی میگه« دیدم دومن یکی از این بچهها آتیش گرفته ..»
#امام_حسین
#امام_صادق
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
👇
4_5884110130437425847.mp3
5.26M
|⇦بیا نگارِ آشنا ..
•#روضه و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها و امام جعفر صادق علیه السلام _ سید رضا نریمانی
|⇦•به کی بگم این دردو...
#سینه_زنی وتوسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج اسلام میرزایی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
به کی بگم این دردو ، به کی بگم از حالم
روضه خونِ مسمار و سینه زن گودالم
خونه پُر از دود و کوچه پُر از مِه شد
حُرمتی که بازم به زیرِ پا له شد
روضه روضه ی در و دیواره
روضه آخرش کوچه بازاره
پای روضه جون بِدی جا داره
آه از غریبی، آه از غریبی...
مدینه باز دلگیره، مدینه باز پُر درده
تموم روضه امشب به کوچه برمیگرده
هم نفسِ حیدر ، هم نفسِ مادر
دلی که تو غربت تو شعله زد پرپر
باز پُشتِ دری هیزم آوردن
قلبِ پیرمردی رو آزردن
بستن دستشو بی هوا بردن
آه از غریبی، آه از غریبی...
مدینه خوب میدونه دستِ خزون بی رحمه
اونکه تو تب میسوزه عطش رو خوب میفهمه
یکی داره ذکرِ حسین و میگیره
روضه داره سمتِ کرب و بلا میره
وای از غربتِ پسرِ زهرا
تشنه کُشتنش ظهر عاشورا
سر رو نیزه و تن روی خاکا
آه از غریبی، آه از غریبی...
14010313eheyat-mirzaei-zamine.mp3
2.77M
|⇦•به کی بگم این دردو...
#سینه_زنی و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱ به نفس حاج اسلام میرزایی•✾•
Mahmood Karimi - Lalaei Golam Lala (128).mp3
16.22M
نوحه جانسوز حضرت علی اصغر علیه السلام
😭😭😭😭😭🥀🥀🥀
لالایی گلم لالا، مهتاب اومده بالا… 😭
موقع خواب حالا، اما نه به زیر خاک…
لالایی چه شیرینی، روی ابرا بنشینی!!
خوابای خوب ببینی، اما نه به زیر خاک!!
لالایی گل زهرا، عمو بیاد از صحرا… 😭
آب بیاره سقا، اما نه به زیر خاک….
لالا گل یاسینم، گل پس شیرینم!! 😭
دومادیتو میبینم، اما نه به زیر خاک
لالا نوه ی حیدر، لالایی علی اصغر… 😭
قربون قدت مادر، اما نه به زیر خاک!!
لالا نوه ی حیدر، لالایی علی اصغر
قربون قدت مادر، اما نه به زیر خاک… 😭
لالایی گل مریم، میبری ز قلبم غم…
قد که میکشی، کم کم اما نه به زیر خاک!!
لالایی عزیز جونم، نور چشم گریونم 😭
شمع شبهای خونم، اما نه به زیر خاک… 😭
لالا گل بارونی لالایی پریشونی… 😭
گفتم میری مهمونی، اما نه به زیر خاک!! 😭
لالا نوه ی حیدر لالایی علی اصغر…
قربون قدت مادر اما نه به زیر خاک!!
علی لای لای، علی لای لای 😭
لالا لالا لالایی گل پونه، قناری بی آب و دونه…
خدا خودش روزی رسونه، علی لای لای!!
مادر تو بدون شیره، این لب یا این که کویره 😭
گریه نکن صدات میگیره، علی لای لای!! 😭
تیری که خورد به چشم ساقی، با حنجرت کرده تلاقی…
چیزی ازت نمونده باقی، علی لای لای… 😭
حرمله میخنده عزیزم، دل منو کنده عزیزم…
سرت به مو بنده عزیزم، علی لای لای!😭
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
😭🥀😭🥀😭🏴🏴🏴🏴
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
4_5897760666080513623.mp3
5.59M
❣﷽❣
◼️ #سینه_زنی_امام_حسین_ع
◾️ #کربلایی_احمد_نظری
▪️ #زنجیرزنی
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
من که با یاد کربلایت می سوزم می سازم
توی وادی عشق اباالفضل دلداده ای جانبازم
توی عالم هر کسی بهر یار خودش می نازه
من به ارباب و شاه عالم سلطان حسین می نازم
شاه من و پادشاه من حسین ارباب من
درد من و هم دوای من حسین ارباب من
میوه قلب پیمبری حسین ارباب من
قبلگه و تکیه گاه من حسین ارباب من
◼️حسین حسین زمزمه روز و شبم حسین ◾️حسین ذکر همیشه بر لبم حسین
▪️ حسین آبروی دو عالمی
▪️ حسین حسین من خاک زینبم
چه شود تا دوباره گیرم کنار تو دم چاووش
شوم از آهنگ اذان گلدسته هایت مدهوش
تو چه کردی با دل زینب عالم مجنون کردی
دل عالم رو برده طرح ضریح شیش گوش
مهر من و جانماز من حسین ارباب من
راز من و هم نیاز من حسین ارباب من
کرب و بلات آرزوی من حسین ارباب من
ترانه و آهنگ و ساز من حسین ارباب من
◼️حسین حسین زمزمه روز و شبم حسین ◾️حسین ذکر همیشه بر لبم حسین
▪️ حسین آبروی دو عالمی
▪️ حسین حسین من خاک زینبم
آرزومه که توی هیئت میون روضت بمیرم
وقت جون دادنم حسین جان با لب تشنه بمیرم
دوست دارم تا هنوز نمردم یه بار دیگه قسمتم شه
به کنار نهر علقم ذکر اباالفضل بگیرم
تو مطلع هر عبارتی حسین ارباب من
تو معنی هر زیارتی حسین ارباب من
دعای بعد از نماز من حسین ارباب من
تو آبروی عبادتی حسین ارباب من
◼️حسین حسین زمزمه روز و شبم حسین ◾️حسین ذکر همیشه بر لبم حسین
▪️ حسین آبروی دو عالمی
▪️ حسین حسین من خاک زینبم
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#زمزمه
🎼سبک:چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهزا
برادرجان دعاکن خواهرت زینب بمیرد
نباشد تا که از هجران تو ماتم بگیرد
حسین جان ای حسین ۲
به سر فکر تو به لب ذکر تو خداحافظ برادر
...
نواي کاروان امشب زند آتش به جانم
خدايا بر ملا شد، برملا ،راز نهانم
مران محمل مران اي کاروان آهسته تر رو
که مرد خسته اي وامانده از اين کاروانم
حسین جان ای حسین جان
به سر فکر تو به لب ذکر تو خداحافظ برادر
به سبک چو گیسوی تو من...
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم
┄┅✵﷽✵┅┄
#غزل_مرثیه
#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═══─
روضه ای باز به نام پسـرِ فاطمه است
باز هـم شـالِ عزا روی سرِ فاطمه است
هر کجا بزمِ غـم حضـرت صـادق باشـد
صحبت ازسوختنِ بال وپرِ فاطمه است
باز هـم پشتِ در و آتش کین شد تکرار
فاطمه بار دگر نقش زمیــن شـد انگـار
بار هم در وسـط کـوچه علی را بردند
غـم دیگر به سرِ شیعــه نمــودند آوار
آتش افتاد به در حرمـت دیوار شکست
پای سجاده نمازشب ازاین کارشکست
وحشتی در دل اهل حـرم افتاد به شب
دلِ آیینه ترین صادق از اغیار شکست
آه از آنـان کـه مراعات نمـازش نکننـــد
اعتـنـا بر حــرم و راز ونیـازش نکننـــد
آه ازآندم که ببندند دودستش به طناب
پیکرش نقـش زمین باشد وبازش نکنند
بی هـوا ، در پــیِ آزار کشــاندند چـرا؟
وسـط کوچـه و بـازار کـشاندند چــرا؟
نیمه شب پای پیاده پِیِ چندین مَرکَب
باچنین حالت دشــوار ، کشاندند چرا؟
آسمان در وسط کوچه ، زمین می افتاد
آسمان نَه! که خودِعرش برین می افتاد
زنده میشد به دلش غربت زهــرا و علی
تا که بر پهلو و یا روی جَبین می افتاد
باهمان حالت غم روضهٔ مادرمیخواند
روضهٔ بی کسی وغربت حیدرمیخواند
دلش از گریه اهل حرمش خون می شد
زیر لب زمـزمه غارت معجر می خوانـد
خیمــهٔ ســوخـته و خواهـر نالان حسین
تکیـه بر نیـزه و آن حال پریشان حسین
غـم اهـل حـرم خویش فراموش نمود
چون که افتاد به یادغم طفلان حسین
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═══─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
1. بی پناه شدم.mp3
8.11M
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
#حاج_حسین_سازور
اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ،
وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ
وَ اكْحُلْ ناظِري
بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ
وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ یا اباصالح ..
حالا که بی پناه شدم
یابن فاطمه
محتاجِ یک نگاه شدم
یابن فاطمه
با دستِ خویش
آبرویِ خویش بُرده ام
بیچارۀ گناه شدم
یابن فاطمه
تا خواستم زمین بخورم
با دعایِ تو
هر بار رو به راه شدم
یابن فاطمه
عمرم به سر رسید ،
ولی تو نیامدی
خیره به قبلگاه شدم
یابن فاطمه ..
تو مجلسِ ما محاسن سفید هست الحمدالله ، جوان هست ، نو حوان هست .. یه نفسِ شما بگیره کارِ همه درست میشه ..
ای کاش همچنانِ شهدا
وقت رفتنم
بینم چو قرصِ ماه شدم
یابن فاطمه
هر بار وقتِ گریه
به غمهای مادرت
در زمرۀ سپاه شدم
یابن فاطمه
یادِ غریبیِ علی و
بُغضِ در گلو
سر در میانِ چاه شدم
یابن فاطمه
مادر ، میانِ کوچه
صدا زد حسن بیا
محتاجِ تکیه گاه شدم
یابن فاطمه
اما بدونِ کرب و بلا
شعر ناقص است
دلخون شبیهِ آه شدم
یابن فاطمه
با گریه بر حسین
عزیزِ تو می شوم
با آنکه روسیاه شدم
یابن فاطمه
هنگامِ روضه
چشمِ مرا گریه باز کرد
راهیِ قتلگاه شدم
یابن فاطمه
#قاسم_نعمتی
چادر سیاه فاطمه
بر خاک می خورد
تقصیر بوسه هاست
که خنجر نمی بُرد
یابن الحسن ، یابن الحسن ..
همه جا بروم به بهانۀ توست
که مگر برسم درِ خانۀ تو
همه جا دنبالِ تو می گردم
که تویی درمانِ همه دردم
یا اباصالح مددی مولا ..
1. همه جا بروم.mp3
5.66M
#زمزمه_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
همه جا بروم ٬ به بهانه ی تو
که مگر برسم ، درِ خانه ی تو
#ملودی_دوم
همه جا دنبال تو می گردم
که تویی درمان همه دردم
« یااباصالح »
یا اباصالح مددی مولا
همه درد و غمم
تو دوای منی ...
( آقا نکنه بمیرم و نبینمت ، لب تشنه اگر آب نبیند ، سخت است٬ نوکر رخ ارباب نبیند، سخت است ... ) « یا صاحب الزمان » ما گریه کن های عمه ات زینبیم آقا ...
همه درد و غمم
تو دوای منی ...
تو صفای صفا
تو مِنای منی ...
#ملودی_دوم
تو گل زیبا ی منی مهدی
٬ تو مَهِ شب های منی مهدی
تو مِیِ مینای منی « مهدی »
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
به نام آنکه پُر کرده جهان از قالَ صادقها
به نام آنکه میرویاند از جانها شقایقها
به نام آنکه از دلهایِ سنگی ساخت عاشقها
که میگردند از نورش مخالفها موافقها
به نامِ حضرت صادق دلت را روضه مهمان کُن
چراغِ اشک روشن کُن بقیعش را چراغان کُن
ندیده حکمت از درسش حکیمی اینچنین دیگر
ادیبی یا طبیبی یا علیمی اینچنین دیگر
ندیده دل صراطَالمُستقیمی اینچنین دیگر
حلیمی یا رحیمی یا کریمی اینچنین دیگر
سفارشهای او شرحِ کلامی از کمالِ اوست
سفارشهای او راهِ رسولالله و آلِ اوست
سفارش میکند بارِ فقیران را زمین مگذار
سفارش میکند در راهِ محرومان قدم بگذار
سفارش میکند دل را به تدبیر خدا بسپار
سفارش میکند هرگز نمازت را سبک مشمار
سفارش کرد ما را تا ادا سازیم دِینش را
به ما بخشید بعد از خود حسینم وا حسینش را
زیارت نامههای ما زیارت نامههای اوست
عزاداریِ ما میراثی از رسمِ عزای اوست
تمام گریههای ما کمی از هایهایِ اوست
شلوغیِ حرمها از حدیثِ کربلای اوست
خودش فرمود صدها حج فقط اجر سلامِ ماست
ثواب یک سلام ما شب قدر امام ماست
به روضه میکشد آقا همیشه منبر خود را
به پای ناله سوزانده تمام حنجر خود را
میانِ گریه میبیند همانجا مادر خود را
ببین خرجِ عزا کرده دعای آخر خود را
چنان نالید در عمرش صدایش مثل زهرا سوخت
خدایا خانهیِ او در هجوم بی حیاها سوخت
چرا در بِین این مردم کسی در فکرِ حالش نیست
به فکر مو سپیدیاش به فکر سن و سالش نیست
به یاد کودکانِ بی کَسَش فکر عیالش نیست
چرا این شعلههای در به فکر دست و بالش نیست
کسی او را نمیگوید عصای خویش را بردار
بیا از بِینِ شعله بچههای خویش را بردار
زمین اُفتاد رحمی کن ببین زانوش زخمی شد
محاسن وای خاکی شد ولی اَبروش زخمی شد
زمین اُفتاد و یاد عمه جانش روش زخمی شد
مکش اینگونه در کوچه مکش پهلوش زخمی شد
زمین اُفتاد و با نیزه کسی اما نَزَد او را
زمین اُفتاد و شُکرش که کسی با پا نَزَد او را
میان مجلس منصور سرپا چند ساعت بود
جسارت شد به پیری که نگاهش غرق محنت بود
به یاد عمه جانش که اسیر یک جماعت بود
جسارت بود و غارت بود و غارت با جسارت بود
رُباب است و غم زینب که دادِ او حرم را بُرد
ببین دیر آمدم دیدم که نیزه کودکم را بُرد
🔸شاعر:
#حسن_لطفی