eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
985 ویدیو
648 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. رباعیات شب پنجم (عج) ابن الحسن (ع) یا حضرت مهدی غم ما دلتنگی است بازآ که بشر مریضی‌اش صد رنگی است دشمن هدفش محو عزاداری‌هاست تدبیر بدش تهاجم فرهنگی است ای‌کاش بیایی به‌همین زودی‌ها آتش بزنی به کاخ نمرودی ها ما رو سیه و نمرهء زیر صفریم باید کمکی کنی به مَردودی‌ها ما غیر شما دوا نداریم دگر بیمار شده شفا نداریم دگر ما آرزویی در این دیار فانی جز دیدن کربلا نداریم دگر ما مثل شبیم وتو طلوع سحری وقتش شده آید ز ظهورت خبری این آرزوی ماست در این عاشورا ما را تو به کربلای جدّت ببری گودال سراسرش عذاب و آه است این داغ عظیم، فاجعه،جانکاه است بر روی حسین خون پاشیده کیست؟ از دست قلم گشته‌ء عبدالله است دوبیتی عبدالله ابن حسن علیه‌السلام عمو جان پاشو سربازت رسیده رسیده مثل آهوی رمیده الهی بشکنه دست کسی که با سرنیزه رو پلکات خط کشیده بمیرم سایبون بر سر نداری رسیدم که نگن یاور نداری مثه چشمه می‌جوشه خون جسمت جای سالم توی پیکر نداری نفسات از عطش آتیششونه تموم پیکرت غرقاب خونه نداشتی یاوری و من رسیدم خودت گفتی خدا روزی رسونه بعیده این فدائی کم بیاره پیش اینا به ابرو خم بیاره الهی عمه از خیمه بیاد و برا زخمات یه کم مرهم بیاره تو کشتی نجاتی، خونه دریا نکش از تشنگی پنجه رو خاکا بمیرم چن تا دندونت رو خاکه شکسته فکّ تو با ضربهء پا مجتبی صمدی شهاب ✍
. رباعیات اول مجلسی شب ششم و قاسم بن الحسن علیه‌السلام ای دوست فقط دل به خدا وابگذار با یار دل غمزده تنها بگذار خواهی نشوی راهی هر بیراهه در راه حسین‌بن‌علی پا بگذار در خیر رسیده در گنه نارس باش در محفل عشاق بیا خالص باش کن دور ز تن رخت تعلق ها را در راه شهید کربلا عابس باش در روضه ملاک برتری پاکی‌هاست سکوی پرش برای افلاکی هاست با گریه به کربلا شهیدان گفتند این رمز صعود پیراهن خاکی هاست خشکیم ولی به روضه باران دیدیم سگ را درِ این کهف چو انسان دیدیم تنها ره عاقبت به خیری راما در مسلک آقای شهیدان دیدیم ثابت شده برهان به خدا لازم نیست علامه بدون عاشقی عالِم نیست در کرب و بلا ز بس‌که کوبیده شده رزمندهءقد کشیده چون قاسم نیست دوبیتی حضرت قاسم ابن‌الحسن علیه‌السلام برادرزادهء زیباترینم نکش پاتو رو خاکا نازنینم چشام داره سیاهی میره قاسم چطور جون کندن تورو ببینم عروست توی خیمه بی‌قراره صدا ناله‌ش میآد که سوگواره توی خون تازه دومادم خوابیده خدا واسه کسی این‌جور نیاره زبس کوبیدنت اینا با نعلا فرورفته تنت تو خاک صحرا تو از مادربزرگت ارث بردی شکسته دنده‌هات مانند زهرا به‌دنبال علی‌اکبر دویدی شکستی درد زهرا رو چشیدی تو آغوشت گرفتم دیدم ای وای قد چند سال یک هوقد کشیدی صدام کردی عمو اومد سراغت می‌ریزه خون، رولبهات ازدماغت چشت کردن که افتادی به این روز بمیرم وا شده از هم جناغت مجتبی صمدی شهاب✍ .
. رباعیات اول مجلسی شب هفتم گفتیم حسین و سینه آرام گرفت مستیم و لب از تربت او کام گرفت با شور شهادت حسین بن علی یک جان دوباره دین اسلام گرفت باید که دَم از بزرگی شه بزنیم بر سینه و سر همه در این ره بزنیم احیای مجالس حسینی نور است باید که برای روضه لَه لَه بزنیم هر کس پی روضه و رواجش نبُوَد دارا بُوَد و فکر رواجش نبُوَد بی معرفتی کرده وگرنه بخدا ارباب به ما که احتیاجش نبُوَد رویِ سرِ ما سایه و اَبر است حسین مردانه ترین نمادِ صبر است حسین ما معتقدیم و پای او می مانیم خورشید شب اوّل قبر است حسین شد دور کسی ز تو ز عزّت اُفتاد دیدند که دشمنش به ذلّت اُفتاد این غم به کجا برم برای اصغر بهر طلب آب به منّت اُفتاد دوبیتی علی اصغر علیه السلام: عزیز دُردونهء بابا علی جان نداشتی با کسی دعوا علی جان برو پیش عموت محسن گل من بخواب تو آغوش زهرا علی جان چه کرده تیر وحشی با سر تو بمیرم ریش ریشه حنجر تو ندارم رویِ برگشتن به خیمه خجالت می کشم از مادر تو غمت بابا رو پیرِ پیر کرده منو درگیر این تقدیر کرده گره اُفتاده تو کارم بابایی سه شعبه توی موهات گیر کرده شدی پرپر گلم بی جُرم و تقصیر سه شعبه کرد با تو کار شمشیر تو حق داری دیگه ساکت بمونی زبونت چسبیده روی نوک تیر اینا خیلی خبیث و نا بکارن یه ذرّه عاطفه تو دل ندارن به خاک میسپارمت امّا الهی تو رو بانیزه از خاک در نیارن مجتبی صمدی شهاب ✍ .
. حضرت_علی_اکبر رباعیات اول مجلسی شب هشتم پیغمبر اسلام که جاویدان است فرموده نجات عترت و قرآن است فرموده به پاکیزگی ات دقت کن یک اصل نظافة و مِن الایمان است تطهیر کند حسین دل را ز گناه خوش عطر و سفید می‌کند جُونِ* سیاه هر کس که رسیده دعوتی زهرا ست زهرا به دل شکسته‌اش کرده نگاه با ذکر و خلوص و پرتوان روضه بیا تا پیر نگشته‌ای جوان روضه بیا جز محفل ارباب نباشد خبری در زیر تمام آسمان روضه بیا دربارحسین صاحبش مادر اوست رحمت به کسی که خادم محضر اوست لیلای دروغین هم جا هست جوان لیلا به خدا فقط علی‌اکبر اوست اکبر که جوان‌ها به فدای مویش لیلا شده مجنون خمِ گیسویش افتاد پدر حزین و جسم خود را بر نعش علی کشید با زانویش دوبیتی شهادت علی‌اکبر علیه‌السلام قد و بالات به‌هم‌ریخته عزیزم عزیز قدبلند ریز ریزم سر نعش تو محکومم به مردن دارم با مرگ پیشت می‌ستیزم سرم رو رو سر خونیت می‌زارم به‌جز مردن دیگه راهی ندارم بازم بابا صدام کن از تو حلقت خودم لخته خونا رو در میارم پاشو ای سرو خورده تیغ و تیشه می‌مونه رو دلم داغت همیشه تنت تا دور دورا پخشه پخشه تنت هیچ جوری جمع‌وجور نمی‌شه نمی‌شد باورم ای نازنینم تو رو یک روز اینجوری ببینم باید جسم تو رو توی عبایی شبیه جورچینی من بچینم به موهای سفیدم خنده کردند باداغت قلبم و آکنده کردند با قیچی افتادن انگار به جونت تن پاکت رو رَنده رَنده کردند ✍ *حضرت جُون غلام سیاه امام حسین علیه السلام .
. رباعیات شب نهم اول مجلسی دنیای بدون عشق نافرجام است صدسالهء بی‌عشق جوانی خام است فرموده بزرگی که در این دار فنا هر کس که نرفته کربلا ناکام است ای‌کاش شویم کشته در راه حسین گردیم فدای حضرت ماه حسین عباس بگیرد و رهایش نکند دستی که دراز است به درگاه حسین عاشق زحرام ذره، گردی نخورد جز یاد حسین آب سردی نخورد دستی که به سینه نخورد بهر حسین این‌دست برای ما به دردی نخورد با دست به روی سینه و سر بزنیم تا جان به بدن هست مُکرّر بزنیم همراه حسین پیش نعش عباس بر سر ز عزای این برادر بزنیم بادا به فدای دست ساقی سرها که داده شفا به مؤمن و کافرها دستان عمو همینکه بر خاک اُفتاد شد دست درازی بسوی معجرها دوبیتی حضرت ابوالفضل علیه‌السلام پاشو غم از دلم بردار عباس بدون تو شدم بی یار عباس به‌سختی من رسیدم رو سر تو داداش خوردم زمین صدبار عباس پاشو ای سرفراز سر به زیرم پاشوای قدبلند مثل شیرم ببین دارم می‌لرزم مثل بیدم دارم دق می‌کنم دارم می‌میرم الهی حق واسه دشمن نسازه بسوزن توی آتیش و گدازه فرود اومد به فرقت چه عمودی سرت تا زیر چونه بازه بازه چه خوبه نیست اینجا مادرتو ببینه غرق خونه پیکر تو واسه این چشم زخمت خون چشمام سه شعبه رفته تا عمق سر تو رسیده مادرم قبل من اینجا میاد از صورت تو بوی زهرا به‌زودی توی خیمه بی‌تو می‌شه سر گوشواره و خلخال دعوا مجتبی صمدی شهاب✍ .
. بابا رو حلال کن ای گل بهارم مث حلق تو گره خورده به کارم حتی من از دشمنات منت کشیدم ولی هیشکی آب نداد برات بیارم من یه دفعه شوکه شدم دقیق زدن به حنجرت تیر از تو حلقت رد شد و چسبید به کتف پدرت از رو تنت پرید سرت تیر به دل بابا زدن صید روی هوا زدند این همه جا کجا زدند ((لای لای علی لای لای علی )) کاش نمی آوردمت میون لشگر تا نشی رو دست من لا له ی پرپر تیر پهلوون کش زدن به حلقت کاش می مردی از عطش رو دست مادر سرگردونم چیکار کنم شده چه خاکی به سرم با بی قراری مادرت منتظره دم حرم وای پسرم وای پسرم نبود ببینه که عموت هم نمیاد زخم گلوت حیروون شدم قسم به موت … مادرت آرزو داشت تو پا بگیری واسه مادر بشی عصای پیری توی میدونا مث عموت بجنگی هظ کنن همه بگن چه بچه شیری تا مادرت نیومده میرم یه گوشه عزیزم تا که نشی نیزه نشین رو قنداقت خاک میریزم از درد و غصه لبریزم مثل من آخرش بابا میری رو نیزه ها بالا میوفتی بین کوچه ها مجتبی صمدی ....................  سلام الله علیها کلبه ی تاریک من صفا گرفته رو لبم خنده دوباره جا گرفته با سر زخمی بابا تا که رسیدی همه زخمام انگاری شفا گرفته من به تو رو زدم بیا تو نزدی رومو زمین حالا مث یه عروسک رو پای دخترت بشین تو این دمای وا پسین داره میلرزه دهنم یاری نمیده دهنم که خوب باهات حرف بزنم بابا حسین خوشم که از اینکه اومدی کنارم از خوشیه بابا دارم بال درمیارم عمه رو دیدم که تو گودال چیکار کرد مثل او لب به روی رگات میذارم فقط منم سه ساله ای که خیری از دنیا ندید تو بیابون دنبال تو تاول پاهام ترکید رقیه خیلی غم کشید این شامیا خیلی بدن منو واسه خنده زدن یتیم کشی رو بلدن میخوام از تو بگیرم بابا اجازه تا بگم از غصه هام که کثل رازه از موهام منو گرفت یه آدم بد رو خاک کشید منو مثل جنازه بذار یواشکی بگم بابا چی اومده سرم خودت ببین دیگه موهام نمیرسه تا کمرم من دیگه بی بالو پرم رنگین کمونه سر تا پام در نمیاد دیگه صدام مثل لب تو شد لبام مجتبی صمدی ......... زمزمه روتو برنگردون از گلای خواهر التماس من کن از چشای خواهر التماست میکنم من اونقدر تا بذاری سهمی کنار برای خواهر پیش چشم اهل حرم نذار خجالت بکشم من حاضرم هزار دفعه پیش تو منت بکشم تا بار مهنت بکشم ندارم آروم قرار به خواهرت محل بذار تحفه هامو نزن کنار حسین من نیگاه کن که بچه هام یه پارچه مردن بعد قاسم بعد اکبر پر دردن مثل پروانه دلم میخواد سراشون روی نی دور و بر سرت بگردن دلم میخواد اونوقتیکه سنگ میزنن سفت تو سرت جلو سر تو باشن و بشن شبیه سپرت برات بمیره خواهرت تموم زندگیم فدات طفلام فدای بچه هات بسته جونم به یک نگات حسین من وقتیکه قرار من برم اسیری دیگه معنی نمیده خرده بگیری یعنی تو دلت میاد دوتا پسرهام ببینند من و تو مجلس حقیری راضی نشو تا ببینند منو با چکمه میزنن نذار بمونن ببینند گوشواره هامو می کنن بذار برن فدات بشن یادمه تو کوچه ها مادرمون پیش بابا افتاد به زیر دست و پا مجتبی صمدی 👇
گفتم ازعشق بگو : ندا آمدزبهرآسمان گفتا : بگو عشق است حسین ❤ گفتم ازدلدادگی دل بگو: نداامد زدشت وکوه وصحرا ؛ بگفتا:: بقربان دل زینب که شد دلداده وشیدا ی حسین💔😭 گفتم از غربت چه دانی بازگو ندا آمد ز خاک کربلا واغربتا بگفتا : بمیرم برغریبی ندارد مادری برسر غریبُ وا حسینا😭🥀 زغربت میکنن اعدا به تن چوبوریا زشهرنینوا غریب واحسینا یاحسین😭😭✍ سادات حسینی تقدیم به جمال پاک آقااباعبدالله الحسین سلام الله علیها 🌺💞
بازاین دل،بلبلِ شیدا شده نغمه خوانی میکند، گویاکه دل مجنون شده 😭😭😭🥀 دارم به دل صدشوروشین میزند ؛ نعرع به جان، جانم بقربانت حسین😭 جانم بقربانت حسین😭😭 ازدور صدایش میکنم شکرخدایم میکنم😭😭😭 والفجر را هر روزوشام هدیه بنامش میکنم😭😭😭 دل را به این خوش میکنم تادرقیامت ،آخرمنم اورا زیارت میکنم🤲😭😭 ازدور نگاهش میکنم 🥺 دل راکه طوفانی شده بااشک وآه باهر سلامی میدهم دل را آرام میکنم😭😭 گویم آقاجانم سلام برروی تو جانم فدای غربت وبشکسته آن ابروی تو😭😭😭 گویم آقاجان آمدم بهرتسلای دلم یکدم زیارت ✋ دستم بگیری تانمانم درقیامت 😭😭 السلام اعلی الحسین ✋😭 واعلی علی بن الحسین واعلی اولاد الحسین واعلی الصحاب الحسین 😭😭😭😭😭😭💔🥀 Sh✍دلشکسته ام یاحسین
چشم انتظار 🌸 دلم تنگه آقا دستم بدامانت 🤲🌸 عزیزفاطمه جانم بقربانت بیامهدی دگررفته ،همه تاب وتوانم 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 چو یعقوب زمان چشم انتظارم گل زهراونرگس ،بیااُ ضامنم شو دگرتاب وتوانی ،چودوری حسین و کربلایش راندارم😭 چوامیدم ، لباس یوسف کنعان گشته 😭🥀 مکن چشم انتظارم، امیدیک نگاهی ازتودارم 🥺 دلم گشته گرفتار ،به امیدبرات کربلا گشتم امیدوار🌱🌸 یااباصالح التماس دعا ✍ Sh
Javad Moghadam - Dadash Asgharam (128).mp3
5.54M
داداش اصغرم بیتابی چرا خواهرت الهی بمیره چشمامو ببین به جون بابا گریه کنی گریم میگیره غصه میخوره مادرت رباب شرمندت شده شیر نداره چند روزه الآن که نخورده آب مادرت که تقصیر نداره گریه میکنی گرفته صدات از توی نگات غم میریزه خیسیِ چشات خشکیِ لبات خیمه گاه رو بر هم میریزه عمو رفته آب بیاره ، این دیگه نشد نداره میرسه با مشک پُر آب اگه حرمله بذاره ... لالایی لالای لالایی ، لالایی لالای لالایی ...   معلومه چقدر تشنته علی خدا کنه طاقت بیاری لالایی برات میخونم ولی نمیخوابی و بیقراری داری خودتو میندازی زمین از میون گهواره داداش فهمیدی عموت از بالای زین افتاد و نشد پاشه از جاش دیدی آخرش چطور حرمله نذاشت که عمو آب بیاره دیگه از فلک نداریم گله حتی اگه بارون نباره تو هر خیمه گفت و گومه ، بعد از عمو آب حرومه کار خودشونو کردن دیگه کارمون تمومه ... لالایی لالای لالایی ، لالایی لالای لالایی ...   رو دست بابا میری از حرم نازنین گلم ای عزیزم با اشکای این چشمای ترم به پشت سرت آب میریزم عجله نکن ای برادرم تا گل روتو ببوسم منم خواهرم میخوام اصغرم زیر گلوتو ببوسم تیری که زدن تو چشم عموت برای تو چشم انتظاره بمیرم برات نازکه گلوت طاقت سه شعبه نداره اومده سه شعبه انگار ، هم دستی کنه با مسمار ای محسن کربلایی داداشی خدانگهدار ... لالا لالایی لالا لالایی ، لالا لالایی لالا لالایی سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
سبک مران یکدم.mp3
1.09M
▪️نوحه شب سوم محرم 🎙سبک: مران یک دم ساربان اشتر بیا عمه دیده ام رویا مهربان بابا آمده اینجا دلم تنگ دیدنش باشد در فراغ اومی کنم نجوا پدر جانم ای پدر جانم... کجا رفته عمه بابایم پس چرا پیش من نمی آید شود آیا بار دیگر او آید و بیند دختر خود را نبینم تا روی ماهش را درکنار خود همچنان گریم چنان گریم تا شود قسمت دختر او را ترک این دنیا پدر جانم ای پدر جانم... یزیدی ها گریه های او از میان ویرانه بشنیدند فرستادند از برای این دختر بیچاره سر بابا سر بابا را بغل کرد و با عزیز خود گرم نجوا شد فراوان زد بر رخش بوسه با پدر گفتا درد دلها را پدر جانم ای پدر جانم... کجا بودی ای پدر بینی بعد تو با خیمه چها کردند میان هر خیمه ای آتش،ما گریزان در صحنه صحرا ز گوش دخت یتیم تو جانیان زینتهای او کندند حرمها غارت نمودند وبرسر غارت بینشان دعوا پدر جانم ای پدر جانم... یتیمی باشد عجب دردی حال آنها را تازه فهمیدم فلا تقهر حکم قرآن و رفته از یاد لشگر اعدا کجا بودی آنشبی را که از فراز ناقه زمین خوردم رخم نیلی شد زیک سیلی من شدم همچون مادرت زهرا(س) پدر جانم ای پدر جانم... به قربان این سرت گردم پس کجا باشد پیکرت بی سر بمیرم من بهر آندم که این سرت از تن شد جدا بابا بیا عمه بین که بابایم آمده دیدار یتیمانش بیا بین در کنج ویرانه گوهر گم گشته شده پیدا ندارم من بعد دیدار روی تو بابا آرزو دیگر دعا کن تا مرگ من آید تا بپیوندم بر تو آن دنیا پدر جانم ای پدر جانم... ✍اسماعیل تقوایی